Winterfell 0 ارسال شده در اوت 1, 2013 وریس عزیز خوشحالم که برگشتی. نقاشی برندون معمار هم جالبه. نمی تونم برای اون درخواستی که چند کامنت بالاتر داشتم کاری بکنی. طرحی چیزی از استورمز اند؟ به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
renly baratheon 1 ارسال شده در اوت 1, 2013 واریس: چرا خیلی شبیه هم هستن، من اول فکر کردم برندون و بنجن و اداردن، اما بعد گفتم اینا اختلاف سنی دارن نباید دیگه اینقدرا هم به هم شباهت داشته باشن! ضمن این که سمت راستیه که موهاش سفیده فکر کردم فرق داره! اما به هر حال خیلی خوب کشیدی! مثل 3تای دیگه این یکی هم عالیه! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در اوت 1, 2013 به به ! بسی لذت بردم ، مخصوصا از ادارد وسطی که داره تو شعله های دربار میسوزه و هیچ کاری از دستش برنماد ! حس بیچارگی و نا امیدی به خوبی تو نگاهش مشهوده ! احسنت به این قلم . یکی از بهترین کارهایی بود که ازت دیدیم واریس عزیز . ایده خیلی خوبی هم داره . خیلی خوب . به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
renly baratheon 1 ارسال شده در اوت 1, 2013 ریگار جان ادارد نه، برندون! آبرومونو بردی که! :دی اتفاقا منم میخواستم بگم، دقت که کردم دیدم چهره هاشون رو خیلی خوب درآوردی! اولی با یه لبخند و سرزندگی و غرور خاص (دقیقا مطابق توصیفات)، وسطی غم، نا امیدی، بغض و حتی خشم، و آخری کاملا بی روح، سرد، با چشم های خالی، یه مجسمه ی سنگی! ولی در عین حال، با اقتدار و غرور پادشاهان! جدا فوق العاده است! پ.ن: برندون وقتی اعدام شده همش 21 سالش بوده؟! فکر میکردم خیلی بیشتر باشه! نمیدونم چرا سن های وستروس اینجوریه! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در اوت 1, 2013 حالا با این پستی که دادی امکان ویرایش رو ازم گرفتی ! میذارم به حسابت رنلی ! :دی در مورد حس های موجود در چهره ها کاملا موافقم . حتی شیطنت و حس زندگی رو در تصویر سمت چپ میشه تشخیص داد . انگار داره به کتلین فکر میکنه و لبخند میزنه . به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
varys 0 ارسال شده در اوت 1, 2013 به Winterfell :بروی چشم میکشم ولی باید یخورده (شایدم یکم بیشتر از یخورده :دی) صبر کنی یکی دوتا نقاشی آردایی که دارم تموم شه بعدش میرم سراغ اون، در ضمن اگه بگردی طرحای خوبی پیدا میکنی من که همینجوری سردستی گشتم نتایج جالبی بدست آوردم به ریگار :خیلی ممنون در ضمن مراقب خودت باش، مد کینگ هم از همین علاقه مندی به آتش شروع کرد :دی به رنلی : فکر کنم یه سری با ریگار سر همین قضیه سن و سال بحث شد که ... ولش کن، جاش اینجا نیست به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winterfell 0 ارسال شده در اوت 2, 2013 به Winterfell :بروی چشم میکشم ولی باید یخورده (شایدم یکم بیشتر از یخورده :دی) صبر کنی یکی دوتا نقاشی آردایی که دارم تموم شه بعدش میرم سراغ اون، در ضمن اگه بگردی طرحای خوبی پیدا میکنی من که همینجوری سردستی گشتم نتایج جالبی بدست آوردم ممنونم. عجله ای نیست. از کجا چیزی پیدا کردی؟ من زیاد گشتم فقط یکی دو تا عکس پیدا کردم که یه قلعه مشرف به یه خلیج خیلی آروم و رمانتیک رو نشون میداد که اصلا" به استورمز اند نمیخورد! فعلا" یکی از همونا از ناچاری دسکتاپ لپ تاپمه. کنار اومدیم دیگه. بازم ممنون. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در سپتامبر 30, 2013 وقتی شاه رنلی به دست سایه استنیس کشته شد ! کینه عمیق استنیس در قلبم جای گرفت ! بلاخره مادرم لطف کرد و عروسک مشمئز کننده استنیس رو برام بافت. تا با فرو کردن میله بافتنی به قلب بیرحم و برادر کشش، انتقام شاه شهید (رنلی) رو بگیرم . به امید روزی که تیغه سرد شمشیر یک آدر یا فولاد سرد یک اندال یا شعله سرخ آتش اژدها ! قلب استنیس رو از تپش شومش بازنگه داره . به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در اکتبر 1, 2013 ریگار فقط یه مشکل وجود داره. این عروسکه بیشتر شبیه رنلیه تا استنیس. استنیس موهاش خیلی کوتاهه (موهای وسط سرش که رسما ریخته)، ریش داره و خم لباش هم رو به پایینه. این لبخند ملیح عروسک شما بیشتر شبیه خنده های رنلیه. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در اکتبر 1, 2013 خب دیگه خیلی نمیشد جزئیات رو دقیق دراورد ضمن این که هیچ وقت رو جزئیات استنیس ریز نشدم . من به کچلی وسط سر و تاج شعله ورش اکتفا میکنم تا فرض کنم استنیسه اصلا مجسمه واسه موزه مادام توسو که نمیسازم که! یه توتم میخواستم بسازم که انتقام بگیرم، امیدوارم نتیجه بده و تو کتاب های بعد شاهد مرگش باشم به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون 5 ارسال شده در اکتبر 1, 2013 یعنی اینقدر رنلی رو دوست داشتی که بخاطر مرگش اینقدر از استنیس متنفر شدی؟؟؟؟؟ نا سلامتی تارگرینی. نباید اینقدر از مرگ یه براتیون ناراحت بشی. البته من به یه سری دلایل از استنیس خوشم میاد ولی از مرگش خیلی ناراحت نمی شم. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در اکتبر 1, 2013 یعنی اینقدر رنلی رو دوست داشتی که بخاطر مرگش اینقدر از استنیس متنفر شدی؟؟؟؟؟ نا سلامتی تارگرینی. نباید اینقدر از مرگ یه براتیون ناراحت بشی.البته من به یه سری دلایل از استنیس خوشم میاد ولی از مرگش خیلی ناراحت نمی شم. استاد چیزی که به وضوح مشخصه اینه که تارگرین ها از اول تاریخشون آویزون براتیون ها بودند. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون 5 ارسال شده در اکتبر 1, 2013 اصلا یادم نبود که تارگرین ها بودن که خودشون رو به براتیون های اصیل زاده چسبوندن و با وجود ح.ر.ا.م.ز.ا.د.ه بودنشون به لطف براتیون ها لرد شدن و همینطور به دلیل یک چهارم و نیم خون براتیونیشون شاه شدن!!!!! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 48 ارسال شده در آوریل 13, 2014 سلام خدمت دوستداران و طرفدارن نغمه و تاج و تخت منم یه طرح با فتوشاپ از storm's end با تلفیق از چند عکس درست کردم..امیدوارم خوشتون بیاد برای دیدن تصویر با وضوح بالاتر روی لینک بالای عکس کلیک کنید http://s5.picofile.com/file/8119906176/stormend2.jpg به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در آوریل 13, 2014 عکس باشکوهیه. ولی اون قلعه ی گوشه ی راست تصویر برای چیه.اگه حذفش کنی و بتونی یه کم به برج و باروهای خود استورمز اضافه کنی تصویرت خیلی عالی می شه. یه کم هم تغییرات روی تن اژدها ایجاد کنی میشه گفت یه نمای فوق العاده از ورود ویگار به استورمز اند توی رقص اژدهایان ساختی. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 48 ارسال شده در آوریل 13, 2014 عکس باشکوهیه. ولی اون قلعه ی گوشه ی راست تصویر برای چیه.اگه حذفش کنی و بتونی یه کم به برج و باروهای خود استورمز اضافه کنی تصویرت خیلی عالی می شه. یه کم هم تغییرات روی تن اژدها ایجاد کنی میشه گفت یه نمای فوق العاده از ورود ویگار به استورمز اند توی رقص اژدهایان ساختی. ممنون از نظرت اون قلعه سمت راست تصویر رو حقیقتش خودمم می خواستم به قلعه اصلی اضافه کنم بعد گفتم اگه اینکارو بکنم ممکنه به مذاق عشاق استورمز اند زیاد خوش نیاد برای همین گذاشتم سمت راست! یه مقدار تغییرش میدم حتما به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 48 ارسال شده در آوریل 13, 2014 فکر کنم این بهتر از قبلی شد http://s5.picofile.com/file/8119950700/stormend4.jpg به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winterfell 0 ارسال شده در آوریل 13, 2014 عکس جالبیه. مخصوصا" امواج و رعد و برق که هم خیلی با حال و هوای استورمز اند جور در میان و هم شعار براتیونها رو خوب تدعی می کنه. اما هر چی بیشتر روش کار میکنی حضور اژدهاش پررنگتر میشه. من که کلا" با اژدها و اژدها سوار جماعت مشکل دارم. مخصوصا" اگه دور و بر استورمز اند بچرخند! من یک سالی هست که یه تصویر استورمز اند که به نظرم زیادی آرومه بک گراند لپ تاپمه .هر چند ازش اصلا" خسته نمی شم اما خیلی دوست دارم تصویرهای متنوعتری از استورمز اند ببینم. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winterfell 0 ارسال شده در آوریل 14, 2014 خب ... حالا که اینجا بحث آثار هنریه منم اینو می گذارم که خواهرم برام درست کرده. خیلی دوستش دارم. هر چند به نظرم جا داشت زردش پر مایه تر و گرمتر و براتیونی تر باشه. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
kei1 5 ارسال شده در آوریل 14, 2014 بسیار بسیار جالبه که وینترفل بک گراندش استورمز اند ه. رنگ و رو رفتگی و کهنه گی رو خیلی خوب درآورده. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winterfell 0 ارسال شده در آوریل 14, 2014 خب از شکوه استورمز اند خیلی خوشم میاد, ضمن اینکه من همونقدر که استارکی هستم , براتیونی هم هستم. ممنونم. متاسفانه تصویر کامل گوزن, چیزی که مناسب کار روی چوب باشه پیدا نکردم و به شاخهاش رضایت دادم. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در آوریل 14, 2014 فکر کنم این بهتر از قبلی شد http://s5.picofile.com/file/8119950700/stormend4.jpg قلعه بهتر شد، ولی الان دلیل حضور اون اژدهای دمان پایین تصویر و اون سوار عصا به دست رو متوجه نمی شم. رعد و برق های اولی رو هم ترجیح می دم. ببخشید که دارم زیادی دخالت می کنم، ولی از این تصویر خوشم اومده و فکر کنم اگه بهتر بشه، میشه ازش توی ویکی و کاور کتاب استفاده کرد. الان هر دو تا تصویر عالیند، ولی کامل نیستند. پ.ن: اگه بتونین سایه ی یک اژدهای بزرگ و یک اژدهای کوچیک رو توی افق قلعه در حال مبارزه در دل آتیش ایجاد کنین یه تصویر محشر از نبرد ویگار و آراکس ایجاد بشه. ممنونم. متاسفانه تصویر کامل گوزن, چیزی که مناسب کار روی چوب باشه پیدا نکردم و به شاخهاش رضایت دادم. به نظر من همین شاخ ها قشنگ تر و باابهت ترند. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 48 ارسال شده در آوریل 14, 2014 فکر کنم این بهتر از قبلی شد http://s5.picofile.com/file/8119950700/stormend4.jpg قلعه بهتر شد، ولی الان دلیل حضور اون اژدهای دمان پایین تصویر و اون سوار عصا به دست رو متوجه نمی شم. رعد و برق های اولی رو هم ترجیح می دم. ببخشید که دارم زیادی دخالت می کنم، ولی از این تصویر خوشم اومده و فکر کنم اگه بهتر بشه، میشه ازش توی ویکی و کاور کتاب استفاده کرد. الان هر دو تا تصویر عالیند، ولی کامل نیستند. پ.ن: اگه بتونین سایه ی یک اژدهای بزرگ و یک اژدهای کوچیک رو توی افق قلعه در حال مبارزه در دل آتیش ایجاد کنین یه تصویر محشر از نبرد ویگار و آراکس ایجاد بشه. ممنونم. متاسفانه تصویر کامل گوزن, چیزی که مناسب کار روی چوب باشه پیدا نکردم و به شاخهاش رضایت دادم. به نظر من همین شاخ ها قشنگ تر و باابهت ترند. ممنون از نظرتون رعد و برق های تصویر اول منظورتون همون رعد و برق هایی که به نشان خاندان برتیون می خوره؟ خواهش می کنم! منم هدفم بهتر کردن این کاره و چه بهتر که نظرات شما که مسلما از من به داستان مسلط ترین رو اعمال کنم روش شما می گین که کلا به جای این اژدهاهایی که الان در تصویر هست سایه ی دو اژدها رو که در حال جنگن به تصویر اضافه کنم؟ به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در آوریل 14, 2014 به نظر من دو تا تصویر بساز، یکی فقط با اون اژدهای بزرگی که داره روی قلعه فرود میاد که فرود ویگار رو داره نشون میده. دومی هم سایه ی ویگار و آراکس که دارن توی دوردست توی دل اتیش می جنگند و طرافشون رعد و برقه. داستانش هم اینه که لوکیریس پسر ملکه رینیرا با اژدهاش می رسه استورمز اند تا از لرد براتیون درخواست کمک کنه، اونجا ایموند یک چشم برادر تنی شاه ایگان و ناتنی ملکه رینیرا رو می بینه که با ویگار اومده. بعد این که لرد براتیون لوکیریس رو جواب می کنه و مانع ایموند می شه که زیر دیواراش اونو بکشه، ایموند با ویگار که 5 برابر آراکس بوده لوکیریس رو تعقیب می کنه و به خاطر هوای طوفانی بهش می رسه و اونو می کشه و رقص اژدهایان بزرگترین جنگ سلسله ی تارگرین ها با این قتل شروع میشه. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 48 ارسال شده در آوریل 14, 2014 اینم دوتا تصویری که گفته بودین.نمی دونم تا چه حد به خواسته تون نزدیک شده. بازم اگر تغییر لازم داره حتما بگید خوشحال میشم http://s5.picofile.com/file/8120038284/stormend5.jpg اینم از جنگ دوتا اژدها!خیلی سعی کردم تو شعله های آتش قرارشون بدم ولی یه جور تضاد بد و ناهماهنگی با تم نفتی و مشکی بک گراند ایجاد می کرد! http://s5.picofile.com/file/8120041234/stormend8_final.jpg به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر