Azor Ahai 5 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 برام جای سوال هست که چرا استارک ها این قدر بدختی و بلا براشون رخ میده . Rickard Stark رو که آتیش زدن ، Brandon رو خفه کردن ، سر Eddard رو زدن ، Benjen که گم شده ، Lyanna هم که نیازی به توضیح نداره بیچاره ، Robb هم که با اون وضع کشته شده ، بچه های ادارد هم که همه آواره هستن ؛ حتی Winterfell هم بی نصیب نمونده . Jonهم که تو آخرین فصلش خنجر خورده و سرنوشتش معلوم نیست کسی دلیل قانع کننده ای برای این همه بدبختی استارک ها نداره ؟ به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
AgenT 0 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 به نظرم تو استارک ها سنسا در ادامه ی کار و جان اگه ریبورن بشه نقش های کلیدی رو بازی میکنن حتی برن و آریا هم همینجور . اصولا به نظرم طرز فکر مارتین این شکلیه که اگه از اول به کارکترش سختی داده باشه در آخر کارکتر نقش مهمی رو ایفا میکنه و برعکسش هم صادقه یعنی کارکتری که بقیه رو اذیت میکرده در آخرش از بین میره نمونه بارزش تایوین و سرسی به نظرم در آخر داستان خاندانی که نسبت به بقیه وضع بهتری داره استارک ها هستند البته در آخر به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 به نظرم دلیل اصلی اینه که از روش بازی مطلع نیستند ، یا نه ، نمیتونند یا نمیخوان به روش درست ( به معنای مناسب شرایط) بازی کنند . برندون استارک در تالار پادشاه دیوانه ، پسر ارشدش رو تحدید کرد ، ریکارد خودش رو تسلیم خواسته شاه دیوانه کرد و با وجود مشاهده دیوانگیش اون رو به نبرد تن به تن دعوت کرد ، ادارد زن بودن سرسی رو دست کم گرفت و راب .... و راب که چه اشتباهاتی نکرد ! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
لیانا استارک 1 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 اصلا قبول ندارم ریگار. برای دوتاشون شاید بشه گفت قواعد بازی رو قبول نکردن و ضررش رو دیدند ولی بلاهایی که سر استارک ها اومده خیلی بیشتر از فقط قاعده ی بازی رعایت نکردنه. چرا این بلاها سر اجدادشون نیومد؟ به نظرم هیچ دلیلی نداره جز خود مارتین و روش هیجان دادنش به داستان و بازی دادن خواننده هاش. چون اگر توجه کنید کتاب اول از وینترفل شروع شد و اکثر POV ها پشت سر هم استارک بودند. استارک هایی که مارتین از همون اول برای خواننده دوست داشتنیشون کرد. بعد یکی یکی از هم جداشون کرد و انواع بلاها رو سرشون آورد... اصلا بیخود نبوده که مارتین داستان رو از اون جا شروع کرد... به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 خب از اونجایی که مارتین خدای این کتابه همه چی رو میشه به اون وصل کرد و گفت مارتین اینطور خواسته لابد! :دی اما ما با فرض به این که این وقایع واقعی هستن دنبال دلیل میگردیم . چون در زمان اجدادشون این پیچیدگی ها وجود نداشته ، یه شاه بوده که تارگرین بوده و کسی سعی نمیکرده علیه اش قیام کنه یا طلب قدرت کنه . علاوه بر دلیل بالا ، میتونیم این دلیل هم اضافه کنیم که استارک های آخری ما ، یحتمل به اندازه اجدادشون خردمند نبودند یا نه ، گیر کسایی افتادن که خیلی از خودشون باهوشتر و نامرد تر اند ، کسی مثل تایووین فکر نکنم همیشه تو خاندان لنیستر وجود داشته ! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
samiano 3 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 (ویرایش شده) مارتین روی تمام POV محبوب یه عیبی گذاشته از اونجایی که استارکها بیشترین محبوبیت رو دارن بیشترین عیبها رو روشون گذاشته مثلاً : آریا=بچه ، ند=مرده ، جان=حرامزاده ، برن=فلج ، راب=مرده یا باقی POV های محبوب : دنریس=زن ، تیریون=کوتوله ، جیمی=بدون دست شمشیرزنی و . . . ناظر : قسمت هایی از پستتون رفت تو اسپویلر ، صحبت در اولد تاون بر اساس کتاب های ترجمه شده پیش میره ، ممکنه کسی سریال رو ندیده باشه و بخواد اینجا بحث کنه ، لطفا مراقب باشید . ممنون ویرایش شده در ژوئن 8, 2013 توسط مهمان به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
zedshin 0 ارسال شده در ژوئن 7, 2013 (ویرایش شده) نمی دونم ارتین از جون اینا چی می خاد من هنوز توشوک مرگ رابم در آینده ام که ایگریت می میره ناظر : وقتی پستتون رو ارسال میکنید حداقل یه بار نگاه کنید ببینید درسته ؟! از اسپویلر به شکل اشتباهی استفاده کردید و یه اتفاق مهم رو برای شخص من لو دادید ویرایش شده در ژوئن 8, 2013 توسط مهمان به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
رندل تارلی 0 ارسال شده در ژوئن 8, 2013 پنجاه درصد مشکلات استارک تقصیر این زن احمق کتلین تالیه ! بدون اینکه به عواقب کارش فکر کنه تیریونو اسیر کرد و باعت شد لنیستر ها به جون مردم بیافتند.اخرشم که جیمی رو ازاد کرد و موجب اختلاف با کار استارکا شد. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Manuel 5 ارسال شده در ژوئن 8, 2013 شما کسایی رو ببینید که الان میخوان راست بگن ، ریا نکنن ، کلک نزنن ، شرافتمند زندگی کنن ولی حالو روزشون رو میدونیم همه مون. حالا اینو بسط بدید به بازی ِ تاج و تخت. بازیی که توش یا باید ببری ، یا بمیری. مسلما" اون سبک زندگی چیزی باقی نمیذاره از کسی. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Azor Ahai 5 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 هر طوری هم که حساب کنیم ، حتی با منطق مارتین ؛ در حق استارک ها ظلم شده . فقط امید وارم مارتین با این استارک های باقی مونده مثل آدم رفتار کنه و اگه قراره بمیرن مثل Robb ، Eddard یا Brandon نمیرن . حاضرم همه ی استارک ها سلاخی بشن ولی جان برگرده و Azor Ahai بشه . به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
zedshin 0 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 هر طوری هم که حساب کنیم ، حتی با منطق مارتین ؛ در حق استارک ها ظلم شده . فقط امید وارم مارتین با این استارک های باقی مونده مثل آدم رفتار کنه و اگه قراره بمیرن مثل Robb ، Eddard یا Brandon نمیرن . حاضرم همه ی استارک ها سلاخی بشن ولی جان برگرده و Azor Ahai بشه . یعنی جان تو کتاب رقص اژدها واقعا میمیره ، من همش فک می کنم راب زنده میشه حالا اینو کجای دلم جا بدم به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
zedshin 0 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 به نظرم تو استارک ها سنسا در ادامه ی کار و جان اگه ریبورن بشه نقش های کلیدی رو بازی میکنن حتی برن و آریا هم همینجور . اصولا به نظرم طرز فکر مارتین این شکلیه که اگه از اول به کارکترش سختی داده باشه در آخر کارکتر نقش مهمی رو ایفا میکنه و برعکسش هم صادقه یعنی کارکتری که بقیه رو اذیت میکرده در آخرش از بین میره نمونه بارزش تایوین و سرسی به نظرم در آخر داستان خاندانی که نسبت به بقیه وضع بهتری داره استارک ها هستند البته در آخر منظورت از ریبرن چبه؟ reborn ? به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Azor Ahai 5 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 هر طوری هم که حساب کنیم ، حتی با منطق مارتین ؛ در حق استارک ها ظلم شده . فقط امید وارم مارتین با این استارک های باقی مونده مثل آدم رفتار کنه و اگه قراره بمیرن مثل Robb ، Eddard یا Brandon نمیرن . حاضرم همه ی استارک ها سلاخی بشن ولی جان برگرده و Azor Ahai بشه . یعنی جان تو کتاب رقص اژدها واقعا میمیره ، من همش فک می کنم راب زنده میشه حالا اینو کجای دلم جا بدم اگه از حوادث کتاب های بعدی اطلاع نداشتی نباید اسپویلر رو می خوندی ! جان تو آخرین فصلش توسط چند نفر مورد حمله قرار می گیره و خنجر می خوره . تو خود کتاب قید نشده که جان مرده ولی به خاطر زخم هایی که برداشته میشه گفت که مرده به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
AgenT 0 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 بله منظور از ریبورن دوباره متولد شدنه . طبق یک پیشگویی آزور آشایی دوباره متولد میشه (Azor Ahai Reborn) و به مقابله با تاریکی می پردازه جان تو یکی از رویا هاش خودش را توی زرهی از یخ میبینه که تو دستش شمشیری مشتعل که احتمالا همون لایت برینگر هست رو میبینه و طبق یک پیشگویی در پای دیوار اژدهایی متولد خواهد شد .پس احتمال اینکه جان ریبورن بشه هست . به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
AgenT 0 ارسال شده در ژوئن 9, 2013 ای بابا آشایی جان شرمنده من صفحه رو باز کردم که بنویسم یه کار پیش اومد رفتم بعد که اومدم دیگه رفرش نکردم همونو ارسال کردم اگه میدیدم جواب دادی دیگه پست نمیزدم تو تایپیک بحث پیرامون کتاب 6 هم همین اتفاق افتاد به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ICE 0 ارسال شده در ژوئن 10, 2013 هدف کلی این که کتاب رو در تاریخ میشه دید کسایی که به اسانیت پایبند هستن مدام سرکوب میشن مثل استارک ها اما از طرفی هیچ وقت فراموش نمی شن و همیشه خون خواه دارن دنریس با شیوه استارک ها عمل میکنه ارتششو ببینین مطمئن باشین استارک ها منقرض نمی شن هنوز 5 تا هست سانسا ، آریا ، ریکان ، برن و مهم تر از همه جان اسنو که از الان به نظر من الان دیگه جان استارکه به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون 5 ارسال شده در ژوئیه 9, 2013 استارک ها هرچی میکشن از بی تدبیری خودشونه. کار های ناگهانی و بدون فکر و همین طور اعتماد کردن های بیجاشون باعث این همه بدبختی شد. شاید اگه یه کم بیشتر عقلانی عمل میکردن الان وضعشون خیلی بهتر بود. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Noushiiin 0 ارسال شده در ژوئیه 15, 2013 اگر این کتلین تالی نبــــــــــــووووووددد!! -_- من چه قدر حرص میخورم از دستِ این زن!!! کاراش احمقانست! باید یه کشیده میزد تو گوشِ راب میگفت پسره ی خنگول آخه توی کوچولو چه میفهمی عشق چیه؟! آخه تالیسا ازدواج کردن داشت!!؟؟ ولی به نظر من نه سانسا و نه کتلین هیچکدوم تو مرگ ند نقشی نداشتن چون در هر صورت رابرت به دست سرسی یه بلایی سرش میومد و جافری حرامزاده ی چیز (؟!) مینشست رو تخت و ند مخالفت میکرد و ند میرفت زندان و در آخر چون جافری دوست داره همه بمیرن سرشو میزد! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
tywin lannisters 0 ارسال شده در اوت 7, 2013 يادم نيست ولي يه جايي ميگه پدرم برادر بزرگم رو برا حكومت انتخاب كرده بود من فقط سرباز بودم ند استارك براي حكومت تعليم نديده بود يه سرباز با شرافت بوده برا همين رو بازي ميكرد ! و به نظر من چون شمالي هستن يكمقدار خونسردن و نميتونن چاپلوسي كنن برا همين از قافله عقب موندن دليل بعديم اين كه خاندان قديمي و قوي داشتن سرنگونشون و تنفر جافري نظر شخصيم به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert 0 ارسال شده در اوت 7, 2013 يادم نيست ولي يه جايي ميگه پدرم برادر بزرگم رو برا حكومت انتخاب كرده بود من فقط سرباز بودمند استارك براي حكومت تعليم نديده بود يه سرباز با شرافت بوده برا همين رو بازي ميكرد ! و به نظر من چون شمالي هستن يكمقدار خونسردن و نميتونن چاپلوسي كنن برا همين از قافله عقب موندن دليل بعديم اين كه خاندان قديمي و قوي داشتن سرنگونشون و تنفر جافري نظر شخصيم حالا باز ند که خوبه، اون داداش بزرگه که برای لرد شدن تربیتش کردن که یه احمق کامل بود. البته از حق نگذریم، جوانمرد بزرگی هم بود. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
tywin lannisters 0 ارسال شده در اوت 7, 2013 باباشونم بدون لشگر اومد پيش شاه فقط اين راب يكمقدار فشار به مغزش اوورد لشگرش رو تكون داد به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
برندون معمار 0 ارسال شده در اوت 13, 2013 دلایل خیلی زیادی توی این قضیه نقش داره.من فقط چند تاش رو میگم 1.مهمترینش استراتژی مارتینه.به این نکته دقت کردین که فیلمهایی که میزنن شخصیت محبوبتون رو میکشن چقد دوست داشتنی میشن؟دقیقا روش مارتین هم همینه.اول میشینه یه تعداد کارکتر محبوب میسازه و بعد دونه دونه نابودشون میکنه.نتیجه این میشه که داستان بشدت محبوب میشه.کسی هست که بعد از مرگ ند علاقش به نغمه یخ و آتش رشد صعودی نکرده باشه؟ 2.خب حالا بریم سراغ همون شخصیت هایی که مارتین خلق کرده.لزوما اونها همیشه اشتباه نکردن.شما راب رو نگاه کنید.ببینید پیروز چند جنگ بوده.از نظر فرماندهی چیزی کم نداره.اما همین راب میره لردکاراستارک رو میکشه.در حالی که میدونه با این کار یه جورایی حکم شکستش رو امضاء میکنه.خیلی ها همین کارش رو اشتباه میدونن.اما راب اشتباه نکرد.راب واسه همین کار تربیت شده بود.راب عدالت رو اجرا کرد.دقیقا همین حرکت رو ند در مقابل سرسی انجام داد.ند میتونست بازی رو دستش بگیره(که ای کاش این کارو میکرد)اما نخواست.از مردی که آوازه شرافتش به سرزمین های همسایه رسیده چه انتظاری داریم؟!اما با همه این تفاسیر این ها همشون انسانن و قطعا اشتباهاتی رو هم انجام دادن.ازدواج راب اشتباه بود.اون بعنوان فرمانده و پادشاه باید خودخواهی رو کنار میذاشت.ند و امثال ند نباید وارد رد کیپ بشن.راب نباید وارد جنگ میشد.جنگ جنگه،وقتی نتونی از عقایدت بگذری یعنی یه نقطه ضعف بزرگ دست حریفت دادی! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
samiano 3 ارسال شده در اوت 13, 2013 2.خب حالا بریم سراغ همون شخصیت هایی که مارتین خلق کرده.لزوما اونها همیشه اشتباه نکردن.شما راب رو نگاه کنید.ببینید پیروز چند جنگ بوده.از نظر فرماندهی چیزی کم نداره.اما همین راب میره لردکاراستارک رو میکشه.در حالی که میدونه با این کار یه جورایی حکم شکستش رو امضاء میکنه.خیلی ها همین کارش رو اشتباه میدونن.اما راب اشتباه نکرد.راب واسه همین کار تربیت شده بود.راب عدالت رو اجرا کرد.دقیقا همین حرکت رو ند در مقابل سرسی انجام داد.ند میتونست بازی رو دستش بگیره(که ای کاش این کارو میکرد)اما نخواست.از مردی که آوازه شرافتش به سرزمین های همسایه رسیده چه انتظاری داریم؟!اما با همه این تفاسیر این ها همشون انسانن و قطعا اشتباهاتی رو هم انجام دادن.ازدواج راب اشتباه بود.اون بعنوان فرمانده و پادشاه باید خودخواهی رو کنار میذاشت.ند و امثال ند نباید وارد رد کیپ بشن.راب نباید وارد جنگ میشد.جنگ جنگه،وقتی نتونی از عقایدت بگذری یعنی یه نقطه ضعف بزرگ دست حریفت دادی! به نظر من مارتین راب رو برای بقای استنیس فدا کرد با زنده موندن راب شمال میتونست خیلی زود سر و سامان بگیره از طرفی استنیس هم نمیتونست به طرف شمال بره مجبور بود توی دراگون استون بمونه در نتیجه توسط لنیستر ها و تایرل ها مورد تهاجم قرار میگرفت و چیزی جز شکست براش نمیموند با مرگ راب استنیس به شمال رفت از یه طرف داره تو شمال محبوبیتی که نداره رو کسب می کنه از طرف دیگه نیرو هایی که تو بلک واتر از دست داد رو دوباره بدست میاره به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار 7 ارسال شده در اوت 13, 2013 مارتین اصولا برای بالا نگه داشتن استنیس دست به هر کاری میزنه ! کشتن غیر منطقی رنلی و فرمانده استورمز اند ، بدون هیچ نتیجه مطلوبی هم جز همین دسته اقداماته :< به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
برندون معمار 0 ارسال شده در اوت 13, 2013 در مورد استنیس:منم همین فکرو میکنم که مارتین خاطر استنیس رو میخواد.خیلی ها میگن رنلی اشتباه کرد که وقتشو با جشن و تورنومنت تلف کرد.اونقدر که استنیس بهش رسید.اما خودتون رو بذارید جای رنلی.کی فکرشو میکرد اون لشگر عظیم به همین سادگی بیفته دست استنیس؟ به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر