رفتن به مطلب
Tyrion Lannister

::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

Recommended Posts

اون قضیه ی تصویر مارجری و لیانا البته بحثش یه کم فرق می کنه. رنلی می خواست مارجری رو به ازدواج رابرت در بیاره، یک لیانای ثانوی می تونست رابرت رو متقاعد کنه که سرسی رو بذاره کنار. تو ملاقات با استنیس هم به استنیس گفت به عروسیم نیومدی، استنیس گفت این زنت همونیه که قصد داشتی ف.ا.ح.ش.ه رابرتش کنی، که رنلی جواب داد می خواستم ملکه ی رابرتش کنم.

 

این جدی گرفته نشدن رنلی رو من هم قبول دارم. آخر کتاب یک و بعد شکست ویسپرینگ وود و اسارت جیمی، زمانی که تایوین می خواست تیریون رو به نیابت از خودش بفرسته پایتخت، از حماقت های جافری و سرسی انتقاد کرد و گفت باید با استارک ها به صلح می رسیدیم، اون وقت می تونستم با خیال راحت با استنیس رو به رو شم. جالبه که همون وقت رنلی با 80 هزار نفر تو بیتر بریج اردو زده بود و استنیس توی دراگون استون داشت سر کرسن بدبخت غر می زد.

 

واریس و پتایر هم هیچ وقت نگران رنلی نبودند، شاید چون جدیش نمی گرفتن، شاید هم چون می دونستن با رنلی راحت می شه کنار اومد. لیدی اولنا هم که یه جا رنلی رو با خاک یکسان کرد. انتقاد مشابهی رو هم کرسن از رنلی کرد. استنیس هم که می گفت این توی شورا می نشست و با لیتل فینگر لودگی می کرد....

راست می گی. اون تیکه رو کلا یادم رفته بود.

خب دیگه. کینگ رابرت مصادیقشم آورد، باشد که ایمان آورید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب دیگه. کینگ رابرت مصادیقشم آورد، باشد که ایمان آورید

 

اصلا" حرفشم نزن که نظر من با این چیزا تغییر کنه. منم کلی دلایل علاقه مو تو کامنتهای بالایی اوردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بحث نکنین همش توهم بود

رنلی یه بار دید استورمز اند رو به جای استنیس به اون دادن فکر کرد خبریه اینبار هم میتونه به چیزی که حقش نیست دست درازی کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه سوال چرا کسی به ارن ها و تایرل ها گیر نمیده؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه سوال چرا کسی به ارن ها و تایرل ها گیر نمیده؟؟؟

 

واسه چی گیر بدیم؟ارن ها رو که خدا زده:))تایرلا هم که خیلی هوشمندو قدرتمند عمل کردن تا اینجا.چه بدی ازشون دیدیم که بخوایم بهشون گیر بدیم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه سوال چرا کسی به ارن ها و تایرل ها گیر نمیده؟؟؟

 

آخه این دو خاندان روی هم یه طرفدار هم ندارند.

کل کل ایجاد نمی شه که. خاندان کلگان هم از اینا پتانسیل بیشتری داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من میگم اگه قرار به طرفداری باشه همه باید بدون هیچ کل کل خاصی طرفدار نگهبانان شب باشن چون به هر حال ما سپری هستیم که از قلمرو انسان ها در برابر اصلیترین خطرها محافظت میکنیم.

به نظر من لردهای وستروس که باهم در حال جنگ هستن هرکدومشون باید صدتا سرباز به دیوار بفرستن چون فکر نکنم هیچکدوم بخوان یه دشمن دیگه علاوه بر همه دشمناشون بهشون اضافه بشه و تازه این دشمن جدید به اندازه کل لرد ها سرباز داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظر من کل بنیان این نگهبانان شب اتلاف عمر هزاران هزار انسان بوده که طی 8000 سال بیهوده تلف شده !

تو تمام این مدت مثل یه زالو سرمایه و نیروی وستروس رو نوش جان میکردن در حالی که خطر ها به خواب رفته بودن . به من بگید استاد امون ! تو این هشت هزار سال چند بار وستروس رو از دست آدر ها نجات دادین ؟

و در عوض چند هزار جوان وستروس رو با محروم کردن از زن و زندگی محکوم به زنگی تلخ کردین!؟

برندون معمار بهتر بود بجای ساخت دیواری که هزاران هزار سال عمر مردم رو تلف کرده ، روش نبرد آزورآهای رو به آیندگان انتقال بده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار جان اگه همین دیوار نبود الان ممکن بود چندصد بار این وحشی ها با غول ها به وستروس حمله کرده باشن. تازه ما خیلی از نیرو هامون رو از سیاه چال ها جمع کردیم و به خیلی ها به جای مرگ زندگی جدید در دیوار رو هدیه کردیم.

تازه ریگار عزیز اگه من از نگهبان ها طرفداری نکنم از کی طرفداری کنم؟ تا میام از خاندان خودم طرفداری کنم که بحث قسمم پیش میاد.

اصلا چون احتمالا من تنها استاد و نگهبان شب ای فروم هستم از این به بعد قانون وضع میکنم که به قسمم کاری نداشته باشم و از خاندانم حمایت میکنم. البته نگهبان ها هنوز جای ویژه ای دارن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ایرادی به برادران شب نیست . ایراد به سیاست کلی دیواره .

مردم آزاد هیچی نیستن جز مردمی که که از جنوب محروم شدن . دیوار رو برای مقابله با آدرها ساختن اما در طول تمام این هشت هزار سال هیچ کاربردی در این مورد نداشته و فقط ابزاری بوده برای جلوی مردم آزاد رو گرفتن .

جالب اینجاست که کاربرد دیوار حتی برای استارک ها هم تغییر کرده گویا ! ادارد میگه " آدرها درست به اندازه فرزندان جنگل مرده محسوب میشن " و به نقل از استاد لوین میگه "اصلا هیچ وقت وجود نداشته اند" .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظر من کل بنیان این نگهبانان شب اتلاف عمر هزاران هزار انسان بوده که طی 8000 سال بیهوده تلف شده !

تو تمام این مدت مثل یه زالو سرمایه و نیروی وستروس رو نوش جان میکردن در حالی که خطر ها به خواب رفته بودن . به من بگید استاد امون ! تو این هشت هزار سال چند بار وستروس رو از دست آدر ها نجات دادین ؟

و در عوض چند هزار جوان وستروس رو با محروم کردن از زن و زندگی محکوم به زنگی تلخ کردین!؟

برندون معمار بهتر بود بجای ساخت دیواری که هزاران هزار سال عمر مردم رو تلف کرده ، روش نبرد آزورآهای رو به آیندگان انتقال بده .

 

خب بیشتر کسایی که در نگهبان های شب عضو شدند کسایی بودند که بین مرگ و زندگی روی دیوار، زندگی روی دیوار رو انتخاب کردند. با این دید بخوایم نگاه کنیم نگهبانی شب فرصتی می شه برای زندگی مجدد هزاران نفر. برای پادشاه ها و حکام هم دیوار نقش یک سوپاپ اطمینان رو داشته. کشتن یه لرد ممکنه عواقب خیلی وخیمی داشته باشه ولی با فرستادنش به دیوار خیلی بی دردسر از شرش خلاص می شی.

 

اکثر کسایی که توی دیوارند، در زندگی پیش از پیوستن به دیوار عناصر نا مطلوب اجتماعی محسوب می شدند. برای این افراد زندگی روی دیوار فرصت بوده برای یک زندگی جدید. مثلا بین همین مشت نمونه ی خرواری که ما ازشون اطلاع داریم سمول تارلی زندگیش بعد پیوستن به دیوار خیلی هم بهتر شده.

 

ضمن این که سدی به نام دیوار و تشکیلاتی به نام نایت واچ 8000 سال بودند و آدر هیچ حمله ای نکردند. اگه دیوار و نایت واچ نبودند هم می شد با اطمینان گفت که آدر ها هیچ وقت دوباره حمله نمی کردند؟

 

مردم آزاد هیچی نیستن جز مردمی که که از جنوب محروم شدن . دیوار رو برای مقابله با آدرها ساختن اما در طول تمام این هشت هزار سال هیچ کاربردی در این مورد نداشته و فقط ابزاری بوده برای جلوی مردم آزاد رو گرفتن .

 

اسم دیگه ی مردم آزاد که توب جنوب کاربرد داره وحشی هاست. مردمی که 8000 سال قبل که برندون دیوار رو ساخت حاضر نشدن جلوی شاه تعظیم کنند و صلح پادشاه رو بپذیرند و الان هم حاضر نیستند. حضور اینا توی جنوب اصلا بدون دردسر نیست. اینا با وجود این که یه دیوار با 700 فوت ارتفاع جلوشون بوده کاری کردند که یه منطقه بزرگ مثل گیفت کلا خالی از سکنه بشه. حالا فرض کن دیوار هم نباشه دیگه سنگ هم روی سنگ بد نمی شه. حالا اینا زمانیه که شرایط نرمال باشه. اگه با یه لشکر 20 هزار یا 50 هزار نفره بیان که دیگه ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
من میگم اگه قرار به طرفداری باشه همه باید بدون هیچ کل کل خاصی طرفدار نگهبانان شب باشن چون به هر حال ما سپری هستیم که از قلمرو انسان ها در برابر اصلیترین خطرها محافظت میکنیم.

به نظر من لردهای وستروس که باهم در حال جنگ هستن هرکدومشون باید صدتا سرباز به دیوار بفرستن چون فکر نکنم هیچکدوم بخوان یه دشمن دیگه علاوه بر همه دشمناشون بهشون اضافه بشه و تازه این دشمن جدید به اندازه کل لرد ها سرباز داره.

 

فکر نکنم هیچ کس به اندازه ی شاه استنیس از دیوار حمایت کرده باشه . بالاخره اون بود که لشکر وحشی ها رو شکست داد . 

 

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

خوب من واسه همین هست که طرفدار استنیس هستم و گرنه یه تارگرین رو چه به حمایت از براتیون ها

به قول داووس فقط یه شاه واقعی کاری رو که استنیس کرد انجام میده

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چون اینجا کل کل خاندان های وستروسه،من جایی ندارم. فقط میشینم و این بازی های تاج و تختو نگاه می کنم و از اینکه می بینم همه چه قدر خودشونو برای رسیدن به قدرت اذیت میکنن می خندم و از انگور تایروشی لذت می برم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقت کردین که با این که تایرل ها یکی از قوی ترین خاندان های وستروسند (حداقل یکی از 4 تا)، بزرگ ترین ارتش رو هم دارند، توی جریانات کتاب هم بسیار موفق بودند و خوش قیافه هم هستند و زشت و بدترکیب نیستند و ... حتی یه دونه طرفدار هم تو فروم ندارند.

چرا اینا این قدر نچسبند؟ شایعات لوراس و رنلی این بلا رو سرشون آورده یا چون شخصیت POV ندارند؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همین نداشتن POV توی ندید گرفتنشون خیلی تاثیر داره

بعدم من بعد از لنیستر ها طرفدار تایرل هام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نداشتن POV موثره ولی اون شایعه خوب کار خودشو کرده. الان سرسی از کتاب چهار POV داره ولی همین ریگار خودمون بدون خوندن فصلای سرسی عاشقش شده.

آخه کی با همچین شایعه ای طرفدار لوراس میشه؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

البته POV بودن تاثیرات منفی هم داره مثلا همین کتلین فکر نکنم کسی ازش خوشش بیاد یا سرسی از زمانی که POV شده خیلی از کسایی که طرفدارش بودن حالا ازش بدشون میاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا

تو عروسی سرخ تنها چیزی که مایه ی تسلی بود، مردن کتلین بود.

 

اما بعدش که دوباره زنده شد تمام آمال من نقش بر آب شد.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اتفاقا به نظر من از وقتی کتلین شده لیدی استون هرت خیلی بهتر شده. البته بعضی جاها که میزد بیگناه هایی مثه پادریک پین رو میکشت حسابی عصبانیم میکرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کتلین رو هیچ جوره نمیشه تحمل کرد آدم که بود فقط به خودش حق میداد و با این کارش راب بدبخت رو جنازه کرد حالا هم که جنازه شده تمام کار های خودش رو درست میدونه هرکی رو میخواد می کشه اسمش هم میزاره انتقام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب بدبخت درباره فری ها و لنیستر ها حق داره دیگه. از اینا گذشته فکر کنم کتلین بدجوری دیوانه شده از بس که تو یه سال بهش شوک وارد شد. شوهرش رو کشتن، فکر میکنه دو تا پسرای کوچیکش مردن، احتمال میده آریا مرده و پسر بزرگش رو هم جلو چشماش کشتن. هرکی دیگه بود قاطی میکرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ولی در کل موجود غیرقابل تحملیه حتی وقتی بهش حق میدی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب بدبخت درباره فری ها و لنیستر ها حق داره دیگه. از اینا گذشته فکر کنم کتلین بدجوری دیوانه شده از بس که تو یه سال بهش شوک وارد شد. شوهرش رو کشتن، فکر میکنه دو تا پسرای کوچیکش مردن، احتمال میده آریا مرده و پسر بزرگش رو هم جلو چشماش کشتن. هرکی دیگه بود قاطی میکرد.

 

همه اینایی که گفتی خود بیشعورش یه نقشی توش داشت.

ادارد رو که خودش فرستادو بعدش خودش انداختش تو دست پیتر.

دو تا بچه کوچیکش رو ول کرد چسبید به راب و پدر رو به موتش بدون انجام هیچ حرکت مثبتی (بلکه با آزاد کردن جیمی مضر هم بود)

خودش گند زده حالا هم راه افتاده ظالم و مظلوم رو از دم تیغ می گذرونه.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ای بابا دوباره سایت سوت و کور شد.

اصلا مگه قرار نبود اینجا هرکسی موضعش رو روشن کنه؟ بعضی از دوستان از جمله خودم هنوز موضعشون رو مشخص نکردن.

این سهم من.

اولویت اول من نایت واچه. بعد از اون سیتادل.

اولویت دوم من خاندان تارگرینه. به هرحال خاندانمه و حسابی مظلوم واقع شده

اولویت سومم استارکان.خیلی از این خاندان خوشم میاد ولی یه بدی دارن: به هرکسی اعتماد می کنن.

اولویت سومم لنیستران. از قدرت و درایتشون و همین طور هوششون خوشم میاد.

نسبت به ارن ها،تالی ها و تایرل ها احساسی ندارم و با توجه به اتفاقاتی که تو کتاب های چهار و پنج افتاد و پیشگویی مگی به دورنی ها بدجور مشکوکم.

براتیون ها که تکلیفشون مشخصه. غاصبن پس به هیچ وجه ازشون خوشم نمیاد.

خاندان دیگه ای مونده که نگفته باشم؟؟؟

راستی به یه نکته ای دقت کردین!؟خاندان هایی مثه تالی ها، براتیون ها و لنیسترها که تو شورش های بزرگی مثه بلک فایر طرفدار و حمایت کننده تارگرین ها بودن باعث سقوط این خاندان شدن؟

راستی از تالی ها هم بدم میاد چون به لطف ما لرد شدن و بعدش زدن خاندانمون رو نابود کردن.

گریجوی ها هم که مورد لعنت بیشتر افرادن.

چیزه دیگه ای که نمونده مونده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×