رفتن به مطلب
Manuel

بار ِ عام ، باری برای عموم [گفتگوی آزاد]

Recommended Posts

به جوری کسل:

 

اون موقع که خومون هم حامی خودمون نبودیم چه برسه به بقیه. الان دارن جبران میکنن ما هم ندید میگیریم.

 

به کینگ رابرت:

 

شما از روی چه مدرکی میگید که ریگار دیوانه بود؟ مملکت نمیدونست که وقتی شما هم پادشاه بشید خزانه خالی میشه!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان:

اگان به هر دلیلی از جمله قدرت طلبی رفت وستروس رو فتح کرد ولی مسلما خوشی زیادی یکی از اون دلایل نیست. شک نکنید هرکدوم از خاندان ها هم که سه تا اژدها داشتن همین کا رو میکردن.

 

سر تالیسا:

براتیون ها واسه چی باید ادعای مظلومیت کنن؟ چندنفرشون به نامردی کشته شدن؟ چند نفرشون بچه هاشون سلاخی شدن؟ براتیون ها خاندانشون نابود شده و حالا خاندانی که نابودشون کرده به واسطه اونا سلطنت میکنه؟ براتیون ها چقدر واسه وستروس کار کردن که بعدا مزد زحماتشون رو با قتل عام شدنشون داده باشن؟ اونم به وسیله خاندانی که همیشه حامیشون بودن؟ با این وجود چرا باید احساس مظلومیت بکنن؟

 

پ.ن: کیوان جان. واقعنی اون خاندانی که اون پایین زدی خاندان مارتله؟

 

این فروم چند وقتی سوت و کور ه یهو می یای می بینی چندین و چند صفحه پیش رفته.

 

الان راجع به پتانسیل افراد و خاندان ها که حرف نمی زنیم. در ضمن حتی اگه فرض کنیم این کار رو باقی خاندان ها هم می کردن باز توجیه بهتری از یه تارگرین ها که خارجی محسوب می شن داشتن. دوستان والریا ایسوس رو که نابود کردن گفتن خب حالا بریم سراغ والریا. یه چیزی تو مایه های کریپتونی ها تو داستان سوپر من.

 

من به فرهنگ دورن و مردمان آزاد علاقه دارم ضمن اینکه شخصیت دورَن و ابرین برام جالبه. این که با تارگرین ها رابطه خوبی ندارم تقصیر مارتین و این شخصیت پردازی دنریسه. به جان خودم اگه ویسیرس نماینده تون بود من اینقدر مشکل نداشتم با تارگرین ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به کینگ رابرت:

والا ما که از هیچکدوم خیر خاصی ندیدیم. حالا لنیسترها یه کم دارن جبران میکنن باید هم طرفدار اونا باشیم تا براتیون ها و استارک هایی که به خون ما تشنن.

 

جیهیریس یه مثال بود. شما خیلی راه دوری نرو. پدر و پدربزرگ ایریس هم هستن. ماجرای ایریس رو اگه مهلت میدادید میشد حل کرد. یه پادشاه دیوانه رو حتی وارثشم نمیخواد. اگه اون موقع که جو برندون رو گرفت رفت بارانداز پادشاه پسر یه شاه دیوانه رو تتهدید کرد یه بزرگتر رو باهاش میفرستادن شاید کل ماجرا فرق میکرد.

یه سوال.. ایریس پادشاه بود. ریگار وارثش. وارث ریگار اگان. وارث اگان ویسریس. وارث ویسریس کی میشد؟ یه دورنی یا یه ولاریونی یا یه براتیون؟

 

استاد (اسمت رو اگه بدونم بسی مسرور می شم) چرا توقع دارین که با ایریس مدارا می شد؟ الان خواهر یکی رو دزدین یکی دیگه ام نشسته رو تخت سلطنتش، از کی باید توقع صبوری داشت؟

دیوانگی ایریس ضعف خاندان شما بود، چرا باید ضعف خاندان تارگرین رو ازش چشم پوشی کنن تا رفع شه؟ چون فلان سال تو فلان روز این خاندان عظیم و شان لطف کردن یه دستی به سر رعایا کشیدن؟

 

شما وقتی قدرت دارین به فلسفه می تونیم رو می یارین وقتی تو موضع ضعفین بقیه باید مدارا کنن.

من هزار بار گفتم همه خاندان ها سر و ته یه کرباسن باطناً، این تریپی که می یان و چیزی که بهش تظاهر می کنن ه که قضاوت من یکی رو شکل می ده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به جوری کسل نوعی: جدا از خود ناشایست بودن استفاده از این کلمات تو فرومی که به واسطه طرفداری از یه مجموعه کتاب، ازش انتظار ادبیات غنیتری میره، من بیشتر نگران این هستم که استفاده از این کلمات آغازگر یه سری ناراحتی و کدورت بشه که آخرین چیزیه که همه میخوایم .

 

به سر رابرت : دقیقا کجای کار ریگار دیوانگی بود؟ با وجود این که آدم خوددار و توداری بوده تمام مملکت براش غش میکردن ! علت رفتن لیانا رو هم که کسی هنوز نمیدونه ! ریگار علم غیب نداشت که بدونه داداش لیانا چنین کار نابخردانه ای میکنه !

 

به کیوان : برای این باید صبر میکردن تا ریگار روی تخت بشینه که به تارگرین ها سوگند خورده بودن ! تمام کسایی که تو قیام شرکت کردن عهد شکنی کردن ! حتی استنیسی که سردمدار عدالته و به خاطر حق پادشاهی خودش برادرش رو میکشه و استارک هایی خودشون رو با عنوان شرافت غسل میدن، عهد خودشون رو شکستن !

 

منم اوایل از دنی متنفر بودم ، اما اگه سعی کنی میتونی دوستش داشته باشی به نظرم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم بدجور با دنی مشکل دارم.

اصلا نباید با ایریس مدارا میشد. با زبون خوش پایین نمیومد باید کشته میشد. ایریس دیوانه روانی مطلق بود ولی همه تارگرین ها که اینجوری نبودن. حالا از یکی نفرت دارید نباید که بگید همه بد بودن. ایریس تا قبل از داسکندیل پادشاه خوبی بود. بعدش وضعش خراب شد. ولی بازم نقطه ضعف خاندان ما نبود. حتی تو اون موقع هم خزانه پر بود. ولی با لردها اصلا خوب رفتار نمیکرد. من کر تاحالا نشنیدم مردم از ایریس شکایت کنن.

اصلا بذارید خیال خودمو با بقیه راحت کنم. قدرت ما تارگرین ها برامون برتری اورد. و واسه همین وستروس رو گرفتیم. حالا چه حقی داشتیم چه نداشتیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان اصلاً کسی توی فروم هست که از دنی خوشش بیاد!!!؟

همه چه تارگرین چه غیر تارگرین از دنی بدشون میاد

عوجوبه ایه این دنی یه تنه کل نفرت خوانندگان کتاب و بینندگان سریال رو بدست آورده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بچه ها یه چیزی میگم ولی دیگه قورتم ندین!:D

من از دنی بدم نمیاد! یعنی خوشمم نمیاد ولی اونجوری که شما ازش متنفرید نیستم. برام یه شخصیت معمولیه، نه فنشم نه آنتی فنش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
منم بدجور با دنی مشکل دارم.

اصلا نباید با ایریس مدارا میشد. با زبون خوش پایین نمیومد باید کشته میشد. ایریس دیوانه روانی مطلق بود ولی همه تارگرین ها که اینجوری نبودن. حالا از یکی نفرت دارید نباید که بگید همه بد بودن. ایریس تا قبل از داسکندیل پادشاه خوبی بود. بعدش وضعش خراب شد. ولی بازم نقطه ضعف خاندان ما نبود. حتی تو اون موقع هم خزانه پر بود. ولی با لردها اصلا خوب رفتار نمیکرد. من کر تاحالا نشنیدم مردم از ایریس شکایت کنن.

اصلا بذارید خیال خودمو با بقیه راحت کنم. قدرت ما تارگرین ها برامون برتری اورد. و واسه همین وستروس رو گرفتیم. حالا چه حقی داشتیم چه نداشتیم.

بله مشکل ما هم همینه. شما زمانی که اژدها دارین می گه ما قوی هستیم و قدرتمون برامون وستروس رو آورده، زمانی که تو موضع ضعفین می گین که نه باید مدارا می شد و چرا خاندان ما نرو قتل وعام کردن و .... مگه موقعی که شما توی وستروس تاختین و اژدها انداختین به جون مردم به خاندان هور و دارندون و گاردنر رحم کردین؟

اگه بگیم قدرت حق میاره هم باز شما نباید گلایه ای داشته باشین. یکی قوی تر از شما اومده و از وستروس انداختتون بیرون.

الان اصلاً کسی توی فروم هست که از دنی خوشش بیاد!!!؟

همه چه تارگرین چه غیر تارگرین از دنی بدشون میاد

عوجوبه ایه این دنی یه تنه کل نفرت خوانندگان کتاب و بینندگان سریال رو بدست آورده

نمردیم و بالاخره دیدیم یه جا ما با شما هم عقیده ایم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قبول دارم خاندان هور رو قتل عام کردیم ولی اگه تسلیم میشدن این بلا سرشون نمیومد. خاندان گاردنر هم که قصد نابودیشون رو نداشتیم. خودشون بدشانسی اوردن که همشون مردن. دارندون ها هم که بازم بهشون لطف کردیم یعنی شما بهشون لطف کردید. اونا هم اگه تسلیم میشدن وضعشون این نبود.

اما شما. شما از خاندان ما سو استفاده کردید و شاه شدید. ما به هرکی تسلیم میشد عفو می دادیم ولی شما همه ما رو کشتید و اصلا پیامی برای عفو هم ندادید. شما همه خاندان مارو نابود کردید و به نامردی تخت پادشاهی ما رو گرفتید. حتی کوچکترین افراد خاندان ما رو که هیچ ربطی نداشتن کشتید حالا میگیم چون جنگ بود ازین موضوع میگذریم ولی شما حتی یه ذره احساس تاسف هم نکردید. اگه به شما بود کل مقبره های ما رو با بی احترامی تمام نابود میکردید حتی شاید وقتی میفهمیدید من زنده ام دستور قتل من رو هم میدادید. اگان اکه کسی از خاندان های حریفش که شکست خورده بودن زنده میموند رو می بخشید مثه آرگیلا ولی شما حتی به ویسریس و دنی هم رحم نمی کردید. خلاصش کنم شما به قصد نابودی کل خاندان ما اومدید نه پایین کشیدن ما از اریکه قدرت.

 

به سر تالیسا:

من خیلی مشتاقم بدونم شخصیت منفور و محبوب شما کیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
قبول دارم خاندان هور رو قتل عام کردیم ولی اگه تسلیم میشدن این بلا سرشون نمیومد. خاندان گاردنر هم که قصد نابودیشون رو نداشتیم. خودشون بدشانسی اوردن که همشون مردن. دارندون ها هم که بازم بهشون لطف کردیم یعنی شما بهشون لطف کردید. اونا هم اگه تسلیم میشدن وضعشون این نبود.

اما شما. شما از خاندان ما سو استفاده کردید و شاه شدید. ما به هرکی تسلیم میشد عفو می دادیم ولی شما همه ما رو کشتید و اصلا پیامی برای عفو هم ندادید. شما همه خاندان مارو نابود کردید و به نامردی تخت پادشاهی ما رو گرفتید. حتی کوچکترین افراد خاندان ما رو که هیچ ربطی نداشتن کشتید حالا میگیم چون جنگ بود ازین موضوع میگذریم ولی شما حتی یه ذره احساس تاسف هم نکردید. اگه به شما بود کل مقبره های ما رو با بی احترامی تمام نابود میکردید حتی شاید وقتی میفهمیدید من زنده ام دستور قتل من رو هم میدادید. اگان اکه کسی از خاندان های حریفش که شکست خورده بودن زنده میموند رو می بخشید مثه آرگیلا ولی شما حتی به ویسریس و دنی هم رحم نمی کردید.

 

به سر تالیسا:

من خیلی مشتاقم بدونم شخصیت منفور و محبوب شما کیه.

کسایی که خاندان شما رو قتل عام کردند دوستان و متحدین عزیزتون لنیستر ها بودند که شاه دیوانه تون به همراه اون دو سه تا توله ی اژدهاتون رو کشتند. شاهتون رو جیمی لنیستر کشت، الیا مارتل رو سر گرگور، رینیس رو اموری لورچ و ایگان رو هم یکی دیگه از سگ های تایوین. رابرت اصلا وقت نکرد بهشون فرصت بده. بعد مگه تارگرین ها تسلیم شدن که رابرت عفوشون کنه. شاه گرانمایه تون می خواست بارانداز پادشاه رو خاکستر کنه و 400 هزار نفر رو بسوزونه. (که البته شامل خودش و نوه هاش هم می شده) اون جنایت بدتر بود یا کل جنایت هایی که گرگور کلگان و آموری لورچ و بریو کمپانیون و ..... رو هم انجام دادند؟

اگان زمانی که حمله کرد وستروس براش گاردنر با تایرل، دارندون با دانداریون و استارک با آمبر فرق نمی کرد. می خواست پادشاهع کل وستروس شه، براش فرق نمی کرد حال لرد نگهبان شمال اسمش استارک باشه یا بولتون، همین که طرف وفادار باشه (که با وجود سه تا اژدهای اگان نمی تونسته هم نباشه) براش کافی بوده. همین طوری از سر قدرت طلبی حمله کرده وستروس. ولی رابرت دلایل منطقی داشت برای نفرتش از تارگرین ها و این که نخواد بهشون رحم کنه.

اصلا رحم کردن به تارگرین ها خیلی کار اشتباهیه. همین شما اگه یه مار رو ببینید و بدونید اون ماره قراره بعدا 10 نفر رو نیش بزنه ماره رو نمی کشینش؟

ترحم بر پلنگ تیز دندان (تارگرین ها)------ستم کاری بود بر گوسپندان (کل مردم ایسوس و وستروس و سوتروس)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کسی که قیام کرد شما بودید. کسی که به عنوان شاه انتخابش کردند شما بودید. کسی که تایوین به نامش شهر رو گرفتن شما بودید. کسی که بخاطرش ما رو قتل عام کردن شما بودید. اگه دلیل قیامتون منطقیه پس چرا سعی نکردید با یه کم راه حل منطقی تر حلش کنید. شما پیام عفو و تسلیم دادید؟ ندادید. دست جیمی درد نکنه که ایریس رو کشت. اون این کار رو نمیکرد به هر حال کار ایریس تموم بود. جوری میگید خاندان ما بده انگار خاندان براتیون جز برداشتن ما چه گل دیگه ای به سر مملکت زده. اگان قصد فتح وستروس رو داشت خوب فتحش کرد ولی به سنت وستروس کاری نداشت. گذاشت لرد ها سر کارشون بمونن. برده داری و زبان والریایی رو رواج ندادن و به مذهب هفت و خدایان قدیم احترام گذاشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به سر تالیسا:

من خیلی مشتاقم بدونم شخصیت منفور و محبوب شما کیه.

شخصیت محبوبم راب بود با اینکه POV نبود، الان که دیگه زدن این بچه رو کشتن شخصیت محبوبم اول سانساست بعدم آریا. آریانه رو هم دوست دارم. کلا من POVهای زن رو ترجیح میدم.

شخصیت منفورمم که از اون اول کتلین بود. یعنی فصلای کسل کننده شو بذاری کنار، این ادعای فهم و درایتش رو نرومه. شما چه احساسی به دنریس دارین، من همون نسبت به کتلین دارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان راجع به پتانسیل افراد و خاندان ها که حرف نمی زنیم. در ضمن حتی اگه فرض کنیم این کار رو باقی خاندان ها هم می کردن باز توجیه بهتری از یه تارگرین ها که خارجی محسوب می شن داشتن. دوستان والریا ایسوس رو که نابود کردن گفتن خب حالا بریم سراغ والریا. یه چیزی تو مایه های کریپتونی ها تو داستان سوپر من.

میدونی فرق کریپتونی ها با تارگرین ها چیه؟ کریپتونی ها بعد این که شکست می خورند ادای آدم مظلوم رو در نمی آرن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمردیم و بالاخره دیدیم یه جا ما با شما هم عقیده ایم.

 

دو جا

اولیش آریا بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به جوری کسل نوعی: جدا از خود ناشایست بودن استفاده از این کلمات تو فرومی که به واسطه طرفداری از یه مجموعه کتاب، ازش انتظار ادبیات غنیتری میره، من بیشتر نگران این هستم که استفاده از این کلمات آغازگر یه سری ناراحتی و کدورت بشه که آخرین چیزیه که همه میخوایم .

 

به سر رابرت : دقیقا کجای کار ریگار دیوانگی بود؟ با وجود این که آدم خوددار و توداری بوده تمام مملکت براش غش میکردن ! علت رفتن لیانا رو هم که کسی هنوز نمیدونه ! ریگار علم غیب نداشت که بدونه داداش لیانا چنین کار نابخردانه ای میکنه !

 

به کیوان : برای این باید صبر میکردن تا ریگار روی تخت بشینه که به تارگرین ها سوگند خورده بودن ! تمام کسایی که تو قیام شرکت کردن عهد شکنی کردن ! حتی استنیسی که سردمدار عدالته و به خاطر حق پادشاهی خودش برادرش رو میکشه و استارک هایی خودشون رو با عنوان شرافت غسل میدن، عهد خودشون رو شکستن !

 

منم اوایل از دنی متنفر بودم ، اما اگه سعی کنی میتونی دوستش داشته باشی به نظرم .

 

اگه اینجوری باشه که هیچ خاندانی نباید سرنگون شه، هیچ جنگی نباید صورت بگیره و ...

همه می دونن که سوگند و ... پشیزی واسه افراد قدرت طلب ارزش نداره، این اقتداره که وفاداری می یاره.

 

من هر چند وقت یه بار کلیه طرفداری ها و نفرت هام رو می ذارم کنار ولی اینجوری لذت کتاب خوندن به شدت می یاد پایین.

آره خب می شه هر کسی رو دوست داشت ولی چرا باید سعی کنم؟ باید همینجوری خودش بیاد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان راجع به پتانسیل افراد و خاندان ها که حرف نمی زنیم. در ضمن حتی اگه فرض کنیم این کار رو باقی خاندان ها هم می کردن باز توجیه بهتری از یه تارگرین ها که خارجی محسوب می شن داشتن. دوستان والریا ایسوس رو که نابود کردن گفتن خب حالا بریم سراغ والریا. یه چیزی تو مایه های کریپتونی ها تو داستان سوپر من.

میدونی فرق کریپتونی ها با تارگرین ها چیه؟ کریپتونی ها بعد این که شکست می خورند ادای آدم مظلوم رو در نمی آرن.

 

Indeed

والا من گلوم پاره شد نتونستم این تناقض استدلال تارگرینی رو به دوستان گوشزد کنم.

تو پست قبلیمم یه جور دیگه همین چیزی رو که گفتی گفتم.

 

"شما وقتی قدرت دارین به فلسفه می تونیم می کنیم رو می یارین وقتی تو موضع ضعفین بقیه باید مدارا کنن.

من هزار بار گفتم همه خاندان ها سر و ته یه کرباسن باطناً، این تریپی که می یان و چیزی که بهش تظاهر می کنن ه که قضاوت من یکی رو شکل می ده. "

 

پ.ن: این محدودیت زمانی ویرایش رو می شه لطف کنین بردارین.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان ! خب من از لرد تایوین والا مقام انتظار ندارم که وقتی ضعف دید قدمی برای خاندانش برنداره . من به عملکرد استنیس که شعار رها نشدنیش حق و عدالته و ادارد استارکی که شرافتش و سوگندش همه چیزشه خرده میگیرم ! حق ریگار به سلطنت کمتر از استنیس بود ؟! چطوره که ند به خاطر حق استنیس خودش و تمام خاندانش رو بدبخت میکنه و استنیس به خاطر همین حق برادرش رو میکشه ! در حالی که سالها قبل خودشون پایمالش کردن ؟!

 

پ ن : محدودیت ویرایش پست از 10 دقیقه به یک ساعت تغییر پیدا کرد، باشد که پست های پشت سر هم کمتر شن ؛)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان ! خب من از لرد تایوین والا مقام انتظار ندارم که وقتی ضعف دید قدمی برای خاندانش برنداره . من به عملکرد استنیس که شعار رها نشدنیش حق و عدالته و ادارد استارکی که شرافتش و سوگندش همه چیزشه خرده میگیرم ! حق ریگار به سلطنت کمتر از استنیس بود ؟! چطوره که ند به خاطر حق استنیس خودش و تمام خاندانش رو بدبخت میکنه و استنیس به خاطر همین حق برادرش رو میکشه ! در حالی که سالها قبل خودشون پایمالش کردن ؟!

 

پ ن : محدودیت ویرایش پست از 10 دقیقه به یک ساعت تغییر پیدا کرد، باشد که پست های پشت سر هم کمتر شن ؛)

زمانی که لیانا را دزدیدن شرف برندون حکم می کرد بره پایتخت و خواستار مرگ ریگار بشه نه این که سرش رو پایین بندازه و کار ریگار رو تایید کنه. زمانی هم که ریکارد و برندون رو کشتند شرف ادارد حکم می کرد که در طلب خونخواهی برادر و پدرش در بیاد. نه این که با قاتل های پدر و برادرش همدست بشه. یه اولویت بندی خیلی ساده است. مثال می زنم. احترام به معلم واجبه ولی اگه معلمت بخواد پدرت رو بکشه منطق می گه طرف پدرت رو بگیر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مثلا اگه برندون حماقت نمیکرد و نمیرفت خواستار مرگ ریگار بشه شرفش لکه دار میشد ؟! نمیتونست فقط خواهرش رو بخواد ؟ نمیتونست دنبال ریگار بره ؟

با اون مرگ ذلت باری که برای خودش و باباش به ارمغان آورد چقدر شریفتر شد ؟! نه تونست لیانا رو برگردونه نه خودش برگشت نه پدرش زنده موند .

نه سر رابرت ! این شرافت برندون نبود که اون رو به بارانداز برد، خیالات و غرور کاذبش بود .

سوگند در هر حال باقی میمونه ! بعد کشته شدن لرد کاراستارک، قواش حق داشت برعلیه راب قیام کنه ؟

 

کتلین یه جا یه حرف خیلی خوب میزد تو کتاب اول، وقتی که ند کشته شده بود و راب ریورران رو آزاد کرده بودن، میگفت که باید جنگ تموم شه، اونا جنگ رو شروع کرده بودن که ند رو نجات بدن، اما بعد مرگ ند ریختن خون بیشتر چه سودی داشت ؟

بعد مرگ برندون و لرد ریکارد ، راه انداختن جنگی که هزاران نفر دیگه تو آتیشش بمیرن چه سودی داره ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مثلا اگه برندون حماقت نمیکرد و نمیرفت خواستار مرگ ریگار بشه شرفش لکه دار میشد ؟!

یعنی اگه یکی دنریس رو می دزدید شما وایمیستادید نگاه می کردید؟

تارگرین ها رو نمی دونم ولی استارک ها اینطوری نیستن.

ریگار لیانا رو دزدیده و معلوم نیست باهاش چیکار کرده (ت.ج.ا.و.ز یا ازار و اذیت) بعد برندون بگه که ما بهش قسم خوردیم پس نباید کاری کنیم. مگه پادشاه هم قسم نخوره (یعنی وظیفش نیست) که از مردمش محافظت کنه؟

بعد مرگ برندون و لرد ریکارد ، راه انداختن جنگی که هزاران نفر دیگه تو آتیشش بمیرن چه سودی داره ؟

نکنه می خواستی ادارد بره بگه ببخشید که برادرم تقاضای برگشت خواهرش رو کرد ، ببخشید که پدرم تقاضای عدالت با مبارزه رو کرد ، بعدشم می رفت پای ایریس و ریگار رو می بوسید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من حرفی از بوسیدن دست و پای ریگار و ایریس نزدم، میگم راه های بهتری واسه به نتیجه رسیدن وجود داشت تا این همه آدم کشته نشن . چرا رابرت قیام کرد؟ برای لیانا و چی گیرش اومد ؟ استخون های لیانا بعلاوه هزاران کشته و تختی که بلد نبود سوارش بشه .

اشتباه بزرگ شمالی ها هم تو اون قیام هم تو دوران رابرت همین آتشین مزاجی و کم خردی هستش، اون موقع بجای این که گره رو با دندون باز کنن جماعتی رو به کشتن دادن ! یه دخترشون با یکی فرار کرده بود ، کاری کردن که های لرد و وارثش هم کشته بشه . تو کتاب اول هم حسابی بازی عوامل پشت صحنه رو خوردن و شروع کردن با شیر ها گلوی هم رو دریدن .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان ! خب من از لرد تایوین والا مقام انتظار ندارم که وقتی ضعف دید قدمی برای خاندانش برنداره . من به عملکرد استنیس که شعار رها نشدنیش حق و عدالته و ادارد استارکی که شرافتش و سوگندش همه چیزشه خرده میگیرم ! حق ریگار به سلطنت کمتر از استنیس بود ؟! چطوره که ند به خاطر حق استنیس خودش و تمام خاندانش رو بدبخت میکنه و استنیس به خاطر همین حق برادرش رو میکشه ! در حالی که سالها قبل خودشون پایمالش کردن ؟!

 

پ ن : محدودیت ویرایش پست از 10 دقیقه به یک ساعت تغییر پیدا کرد، باشد که پست های پشت سر هم کمتر شن ؛)

 

وقتی برادر و پدرت رو یک شاهی کشته دیگه مشروعیتش که هیچی عملاً همه چیش برای تو از بین رفته. دیگه حق پادشاهی ای وجود نداره که تو بخوای به شرافتت رجوع کنی.

لازم به ذکره که ایریس سر ادارد رو می خواست.

 

استنیس ماشاالله کم نیست تو فروم بیان اگه توجیهی دارن ارائه کنن. به نظر منم با توجه به کاری که با رنلی کرد نمی شه توجیهی براش آورد.

 

پ.ن: راستش سخته آدم تو یه پست چندین تا نقل قول با اسم نقل شونده رو بیاره.

مرسی بابت زمان بیشتر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تختی که بلد نبود سوارش بشه .

رو تخت می شینن ، سوار نمی شن.

یه دخترشون با یکی فرار کرده بود

فرار کرده بود!!! دزدیده بودنش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مثلا اگه برندون حماقت نمیکرد و نمیرفت خواستار مرگ ریگار بشه شرفش لکه دار میشد ؟! نمیتونست فقط خواهرش رو بخواد ؟ نمیتونست دنبال ریگار بره ؟

با اون مرگ ذلت باری که برای خودش و باباش به ارمغان آورد چقدر شریفتر شد ؟! نه تونست لیانا رو برگردونه نه خودش برگشت نه پدرش زنده موند .

نه سر رابرت ! این شرافت برندون نبود که اون رو به بارانداز برد، خیالات و غرور کاذبش بود .

سوگند در هر حال باقی میمونه ! بعد کشته شدن لرد کاراستارک، قواش حق داشت برعلیه راب قیام کنه ؟

 

کتلین یه جا یه حرف خیلی خوب میزد تو کتاب اول، وقتی که ند کشته شده بود و راب ریورران رو آزاد کرده بودن، میگفت که باید جنگ تموم شه، اونا جنگ رو شروع کرده بودن که ند رو نجات بدن، اما بعد مرگ ند ریختن خون بیشتر چه سودی داشت ؟

بعد مرگ برندون و لرد ریکارد ، راه انداختن جنگی که هزاران نفر دیگه تو آتیشش بمیرن چه سودی داره ؟

نه که کتلین هم با همین حرف ها و تفکرات و ژست های سفیهانه اش خیلی محبوبیت برای خودش خرید. کتلین اگه آدم بود چوب لای چرخ پسرش نمی ذاشت.

خود تایوین هم می دونست که بعد کشتن ند استارک برقراری صلح با پسرش امکان نداره. این دیگه خیلی بدیهیه. تایوین به خاطر دزدیده شدن پسر کوتوله اش که ازش متنفر بود نصف ریورران رو به آتیش کشید، فقط برای این که نشون بده اقتدار لنیستر ها نباید دست کم گرفته بشه. حاکمی که به خاطر ترس از تلفات نتونه اقدام کنه به درد لای جرز می خوره. رو این حساب اگه استارک ها دوباره برگشتند وینترفل دیگه نباید فکر گرفتن انتقام از فری ها و بولتون ها باشند؟

بعد مرگ برندون و لرد ریکارد راه انداختن جنگی که هزاران نفر دیگه توش بمیرن حداقل این فایده رو داره که تارگرین ها، دشمن مردم وستروس رو از بین می بره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×