رفتن به مطلب
Manuel

بار ِ عام ، باری برای عموم [گفتگوی آزاد]

Recommended Posts

من موافقم که برندون اشتباه کرد و به جای ایریس باید می رفت سراغ خود ریگار و باهاش حرف میزد

ولی بعد از اینکه ایریس برندون و ریکارد رو به اون شکل فجیع کشت دیگه شروع جنگ یه امر بدیعی بود.

چیزی که من باهاش کنار نمیام سلاخی کردن بچه های بی گناه بود، اینکه رابرت با تمام نفرتش از تارگرین ها از نسبت خونی ای که باهاشون داشت استفاده کرد تا به تخت برسه، اینکه رابرت به خاطر دزدیده شدن لیانا کل وستروس رو به جنگ کشوند و هزاران نفر رو به خاطر عشق دزدیده شدش به کشتن داد ولی وقتی چشمش به تخت آهنین افتاد لیانا رو فراموش کرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به سر رابرت : مگه خرد کاراکتر ها رو با محبوبیتشون میسنجن ؟! اگه اینجوریه جان اسنو باید خردمند تر از لیتل فینگر به نظر بیاد !

کتلین اگه میتونست جلوی راب رو میگرفت که کاراستارک رو نکشه، جلوش رو میگرفت که اون زنیکه وسترلینگ رو نگیره . و اگه میتونست راب رو راضی به صلح کنه الان هم شمال حفظ میشد هم ریورران و هم دودمانش ! خب هدف راب چی بود ؟ کشتن سرسی و تایوین و جافری ؟ فرض محال که موفق میشد ، چی نصیبش میشد ؟ باباش که مرده بود ، احتمالا سنسا رو هم از دست میدادن .

اما در واقع با گردن کشی چی نصیبش شد ؟ گرگ ها یه بار در مقابل اژدها سر خم کردن و زنده موندن ، چرا واسه یه شیر این کار رو نکردن ؟

این که تایوین علیه رودخانه وارد جنگ شد با جنگیدن با خاندان سلطنتی در دوران قیام رابرت فرق میکنه . تایوین به لرد رودخانه سوگند وفاداری نخورده بود ! اما استارک ها به تارگرین ها خورده بودن .

 

به سر سامیانو : به نظرم آتش نهایی جنگ رو خواستن سر ادارد و رابرت، شعله ور کرد . این حقیقت که ایریس روندش رو ادامه میده احتمالا باعث شد جان ارن دیگه نتونه تحمل کنه . هرچند قبول دارم که اون نحوه مرگ استارک ها به شدت تاثیر گذار بود . اما مشکل ایریس بود! نه خاندان تارگرین . نه وارثین ریگار .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اما مشکل ایریس بود! نه خاندان تارگرین . نه وارثین ریگار .

 

دقیقاً مشکل ایریس بود

اما متاسفانه این بچه های ریگار بودن که تاوان دادن و رابرت براتیون، اولین با نام او، لرد هفت پادشاهی، پادشاه آندال ها و نخستین انسانها و محافظ مملکت حتی نرفت به تایوین بگه آقای محترم چرا این بچه ها رو کشتی!!؟

به جاش محو جمال و قدرت تخت تارگرین ها شده بود و انقدر غرق قدرت شده بود که یادش رفت این جنگ رو برای چی و برای چه کسی شروع کرده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مثلا اگه برندون حماقت نمیکرد و نمیرفت خواستار مرگ ریگار بشه شرفش لکه دار میشد ؟! نمیتونست فقط خواهرش رو بخواد ؟ نمیتونست دنبال ریگار بره ؟

با اون مرگ ذلت باری که برای خودش و باباش به ارمغان آورد چقدر شریفتر شد ؟! نه تونست لیانا رو برگردونه نه خودش برگشت نه پدرش زنده موند .

نه سر رابرت ! این شرافت برندون نبود که اون رو به بارانداز برد، خیالات و غرور کاذبش بود .

سوگند در هر حال باقی میمونه ! بعد کشته شدن لرد کاراستارک، قواش حق داشت برعلیه راب قیام کنه ؟

کتلین یه جا یه حرف خیلی خوب میزد تو کتاب اول، وقتی که ند کشته شده بود و راب ریورران رو آزاد کرده بودن، میگفت که باید جنگ تموم شه، اونا جنگ رو شروع کرده بودن که ند رو نجات بدن، اما بعد مرگ ند ریختن خون بیشتر چه سودی داشت ؟

بعد مرگ برندون و لرد ریکارد ، راه انداختن جنگی که هزاران نفر دیگه تو آتیشش بمیرن چه سودی داره ؟

چه سودی داشت . سودش این بود که تارگارین ها فهمیدن نمی تونن هر کاری خواستن بکنن . سودش این بود که مردم از دست یه پادشاه روانی و یه شاهزاده ی دزد و نامرد که دختر مردم رو همین جوری بدون اجازه ی پدرش دزدیده بود راحت شدن . سودش این بود که به حکومت غاصبانه ی ۳۰۰ ساله ی تارگارین ها پایان داد . شما همش می گید تارگارین ها خیلی خدمت کردن . من می گم خوب هر کی تو این ۳۰۰ سال مملکت دستش بود هم بالاخره یه سری خدمت می کرد . ولی هیچ کس نمی تونست اندازه تارگارین ها خونریزی کنه . شما همش می گید برندون استارک نباید این کار رو می کرد ، راب نباید اون کار رو می کرد . خوب چرا نمی گید ریگار نباید اون کار رو می کرد که این همه مشکل پیش نمی اومد . اخه این چه منطق مسخره ایه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چون ما هنوز نمیدونیم ریگار برای چی لیانا رو دزدید ، اصلا معلوم نیست اونو دزدیده یا لیانا خودش و به خاطر دلیل مهمی همراهش رفته . ولی میدونیم که علت کار برندون غرورش بود !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان ! خب من از لرد تایوین والا مقام انتظار ندارم که وقتی ضعف دید قدمی برای خاندانش برنداره . من به عملکرد استنیس که شعار رها نشدنیش حق و عدالته و ادارد استارکی که شرافتش و سوگندش همه چیزشه خرده میگیرم ! حق ریگار به سلطنت کمتر از استنیس بود ؟! چطوره که ند به خاطر حق استنیس خودش و تمام خاندانش رو بدبخت میکنه و استنیس به خاطر همین حق برادرش رو میکشه ! در حالی که سالها قبل خودشون پایمالش کردن ؟!

وقتی برادر و پدرت رو یک شاهی کشته دیگه مشروعیتش که هیچی عملاً همه چیش برای تو از بین رفته. دیگه حق پادشاهی ای وجود نداره که تو بخوای به شرافتت رجوع کنی.

لازم به ذکره که ایریس سر ادارد رو می خواست.

استنیس ماشاالله کم نیست تو فروم بیان اگه توجیهی دارن ارائه کنن. به نظر منم با توجه به کاری که با رنلی کرد نمی شه توجیهی براش آورد.

کیوان جان می دونی رنلی چرا مرد . رنلی به خاطر حرص و طمع خودش مرد . رنلی مرد چون توهم این رو داشت که میتونه با لشکر بزرگ تر حقوق برادر بزرگترش رو ازش بدزده . استنیس همیشه هوای رنلی رو داشت . حتی وقتی رابرت استورمزاند رو داد به رنلی استنیس هیچی نگفت . باز هم ۱۵ سال به جان ارین کمک کرد تا مملکت رابرت رو اداره کنه . به نظر شما استنیس باید چقدر دیگه این ظلم ها رو تحمل می کرد . هر کسی یه مزیتی داره . تارگارین ها اژدها داشتن ، رنلی ارتش بزرگ و استنیس هم حق پادشاهی و ملیساندر رو داره . خوب تو این برهه از زمان گویا ملیساندر از بقیه شون موثرتر عمل کرده . 

 

به هر حال الان همه ی غاصبین مردن و استنیس زنده است و تمام مردم وستروس هم بهش مدیون هستن

 

ناظر : استنیس ! این چندمین اسپویل شماست ، لطفا بیشتر دقت کنید.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
چون ما هنوز نمیدونیم ریگار برای چی لیانا رو دزدید ، اصلا معلوم نیست اونو دزدیده یا لیانا خودش و به خاطر دلیل مهمی همراهش رفته . ولی میدونیم که علت کار برندون غرورش بود !

غرور یا غیرت 

شما می گی این مشکل ایرس بود و به خاندان تارگارین ربطی نداشت . این مسخره ترین چیزیه که تا حالا شنیدم . ایریس تو اون برهه از زمان نماینده ی خاندان تارگارینه . اون پادشاه مملکته . باید به عواقب تصمیماتی که می گیره اگاه باشه . باید بدونه کشتن لرد ریکارد و برندون استارک و خواستن سر لرد ادارد و لرد رابرت مسلما به نفع خاندانش نخواهد بود . خانواده ی ایریس تاوان دیوانگی پدرشون رو دادن . واقعا انتظار داشتید بعد از اون جنایت بقیه بیان با ریگار مذاکره کنن . مثلا چرا باید همچین کار احمقانه ای انجام بدن . مگه شعار خاندان شما خون و اتش نیست . خوب این هم خون 

از لحن بدم عذر می خوام الان دیگه واقعا استنیس درونم شعله ور شده . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه نکته مهمی رو فراموش نکنید. کسی که دیوانه از نوع پارانویاش باشه هر مخالفتی رو یه تهدید تلقی میکنه. یه همچین کسی غیر قابل کنترله خصوصا اگه شاه مملکت باشه. چطور انتظار دارید یه همچین کسی منطقی فکر کنه؟ ایریس باید کنار میرفت به هر صورتی. ولی این دلیل نمیشه بگیم چون پادشاه تارگرین نماینده تارگرینا خل بود پس همه باید تاوانش رو بدن. حالا چه اون افراد

ربطی نداشته باشن، چه در صذ اصلاح وضعیت باشن و یا اگه بهتر باشن.

الان اگه بخوایم طبق این منطق پیش بریم. پس من میتونم بگم چون رابرت به عنوان یه براتیون حاکم و نماینده خاندانش بوده. پس بقیه براتیون ها هم مثه رابرت عیاش و خوش گذرونن و خیلی خوب بلدن مملکت رو ورشکست کنن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه نکته مهمی رو فراموش نکنید. کسی که دیوانه از نوع پارانویاش باشه هر مخالفتی رو یه تهدید تلقی میکنه. یه همچین کسی غیر قابل کنترله خصوصا اگه شاه مملکت باشه. چطور انتظار دارید یه همچین کسی منطقی فکر کنه؟ ایریس باید کنار میرفت به هر صورتی. ولی این دلیل نمیشه بگیم چون پادشاه تارگرین نماینده تارگرینا خل بود پس همه باید تاوانش رو بدن. حالا چه اون افراد

ربطی نداشته باشن، چه در صذ اصلاح وضعیت باشن و یا اگه بهتر باشن.

الان اگه بخوایم طبق این منطق پیش بریم. پس من میتونم بگم چون رابرت به عنوان یه براتیون حاکم و نماینده خاندانش بوده. پس بقیه براتیون ها هم مثه رابرت عیاش و خوش گذرونن و خیلی خوب بلدن مملکت رو ورشکست کنن.

به هر حال این جنگ رو تارگارین ها شروع کردن با کشتن لرد ریکارد و برندون استارک و دزدیدن لیانا بدون اجازه ی پدرش . ریگار اگه یه کم عقل تو کله اش بود این حماقت رو نمی کرد و قبل از این که این مسایل پیش می اومد می رفت و پدرش رو از تخت می کشید پایین .  

استاد جان من نگفتم چون ایریس نماینده ی خاندان تارگارینه پس همشون دیونه هستند هر چند که خیلی هاشون بودن . من گفتم چون اون نماینده ی خاندانشه پس خاندانش باید تاوان دیوانگیش رو بدن . اتفاقا براتیون ها هم تاوان عیاشی و خوش گذرونی های رابرت رو دادن و حکومتشون افتاد دست توله های سرسی و جیمی و مملکت به گند کشیده شد . فکر می کنی اگه حکومت به استنیس می رسید این همه افتضاحی که زمان سرسی درست شد پیش می اومد . درسته زمان رابرت حکومت ۶ میلیون سکه ی طلایی مقروض بود ولی ایا لنیستر ها با غصب حکومت اون رو مقروض تر نکردن . اگه حکومت به استنیس می رسید حتما وضع حکومت بهتر می شد . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه برندون هم یه نیمچه عقل داشت اوضاع رو بدتر نمیکرد. ریگار قصد داشت پدرش رو برداره ولی واریس لعنتی همچی رو خراب کرد.

چرا فکر میکنید اگه استنیس میومد مملکت تو یه جنگه دیگه نمیرفت؟ فکر میکنید استنیس تایرل ها رو فراموش میکنه؟ با لنبستر ها کنار میاد؟ مذهب رو تغیر نمیده؟ اگه حکومت به دست استنیس برسه تایرل ها که جاشون رو میدن به فلورنت ها. لنیسترها نصفشون از دم تیغ میگذرن. ولی در این صورت لنیستر ها که آروم نمیشینن. مردم با تغیر مذهب به این سادگی ها موافقت نمیکنن. اونا با وجود تارگرین هایی که اژدها داشتن و به مذهب هفت روی آورده بودن بازم قیام کردن دیگه چه برسه به اینکه بخوان کل مذهب اونا رو تغیر بدید!!! با این اوضاع وستروس یه جنگ رو تموم کرده وارد یه جنگ دیگه میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اگه برندون هم یه نیمچه عقل داشت اوضاع رو بدتر نمیکرد. ریگار قصد داشت پدرش رو برداره ولی واریس لعنتی همچی رو خراب کرد.

چرا فکر میکنید اگه استنیس میومد مملکت تو یه جنگه دیگه نمیرفت؟ فکر میکنید استنیس تایرل ها رو فراموش میکنه؟ با لنبستر ها کنار میاد؟ مذهب رو تغیر نمیده؟ اگه حکومت به دست استنیس برسه تایرل ها که جاشون رو میدن به فلورنت ها. لنیسترها نصفشون از دم تیغ میگذرن. ولی در این صورت لنیستر ها که آروم نمیشینن. مردم با تغیر مذهب به این سادگی ها موافقت نمیکنن. اونا با وجود تارگرین هایی که اژدها داشتن و به مذهب هفت روی آورده بودن بازم قیام کردن دیگه چه برسه به اینکه بخوان کل مذهب اونا رو تغیر بدید!!! با این اوضاع وستروس یه جنگ رو تموم کرده وارد یه جنگ دیگه میشه.

مطمین باشید وقتی استنیس به تخت می نشست اول شروع می کرد به اروم کردن مملکت و مخالفانش رو می بخشید . شما فکر می کنی استنیس اونقدر بی سیاسته که همین که به تخت نشست یه جنگ حسابی راه بندازه یا همون اول دین رو عوض کنه . نه ، استنیس صبر می کرد تا اول همه چی اروم بشه و بعد سر فرصت عدالت رو اجرا می کرد . وقتی استنیس حکومت رو به دست می گرفت و سرسی و بچه هاش رو می کشت ، راب استارک هم یه کم اروم می شد و با استنیس مذاکره می کرد . بعد هم با کمک تالی ها لرد تایون رو سر جاش می شوندن و فقط می موند تایرل ها . البته بعدا استنیس حساب راب رو هم می رسید ولی همه ی این ها با صبر انجام می شد نه اون جوری که لنیستر ها مملکت رو داغون کردن . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان ! خب من از لرد تایوین والا مقام انتظار ندارم که وقتی ضعف دید قدمی برای خاندانش برنداره . من به عملکرد استنیس که شعار رها نشدنیش حق و عدالته و ادارد استارکی که شرافتش و سوگندش همه چیزشه خرده میگیرم ! حق ریگار به سلطنت کمتر از استنیس بود ؟! چطوره که ند به خاطر حق استنیس خودش و تمام خاندانش رو بدبخت میکنه و استنیس به خاطر همین حق برادرش رو میکشه ! در حالی که سالها قبل خودشون پایمالش کردن ؟!

وقتی برادر و پدرت رو یک شاهی کشته دیگه مشروعیتش که هیچی عملاً همه چیش برای تو از بین رفته. دیگه حق پادشاهی ای وجود نداره که تو بخوای به شرافتت رجوع کنی.

لازم به ذکره که ایریس سر ادارد رو می خواست.

استنیس ماشاالله کم نیست تو فروم بیان اگه توجیهی دارن ارائه کنن. به نظر منم با توجه به کاری که با رنلی کرد نمی شه توجیهی براش آورد.

کیوان جان می دونی رنلی چرا مرد . رنلی به خاطر حرص و طمع خودش مرد . رنلی مرد چون توهم این رو داشت که میتونه با لشکر بزرگ تر حقوق برادر بزرگترش رو ازش بدزده . استنیس همیشه هوای رنلی رو داشت . حتی وقتی رابرت استورمزاند رو داد به رنلی استنیس هیچی نگفت . باز هم ۱۵ سال به جان ارین کمک کرد تا مملکت رابرت رو اداره کنه . به نظر شما استنیس باید چقدر دیگه این ظلم ها رو تحمل می کرد . هر کسی یه مزیتی داره . تارگارین ها اژدها داشتن ، رنلی ارتش بزرگ و استنیس هم حق پادشاهی و ملیساندر رو داره . خوب تو این برهه از زمان گویا ملیساندر از بقیه شون موثرتر عمل کرده . 

به هر حال الان همه ی غاصبین مردن و استنیس زنده است و تمام مردم وستروس هم بهش مدیون هستن

 

الان می گیم استنیس سر قانون و حق پادشاهی به برادر خودش هم رحم نکرد. خب اوکی هر کسی یه جوریه.

ولی همین استنیس چرا موقع شورش رابرت قانون و حق پادشاهی رو به خاطر برادرش زیر پا گذاشت؟

ریگار اینو مطرح کرد منم باهاش موافقم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

انتظار دارین بعد سلاخی شدن ریکارد و برندون می رفتن دست ایریس رو هم می بوسیدند. بابا و داداشش رو کشتند دنبال سر خودش هم می گردند، بعد باید به ان فکر کنه که 300 سال قبلش تورن نامی جلوی ایگان نامی زانو زده و قسم خورده.

همچین می گین حالا ایریس دیوانه بود و باید از سلطنت کنار می رفت، انگار اصلا مساله ی خاصی نبوده. دیوانگی ایریس پیامد های سبکی که نداشته، می کشته و می سوزونده و در سبک ترین حالت قطع عضو می کرده. می گین حالا ایریس از تخت باید می رفت کنار و ریگار می اومد شاه می شد. اصلا خود ریگار صلاحیتش یک درصد هم مورد تایید نیست. یکی اگه باشه که از ایریس دیوانه تر و مجنون تر، همی ریگاره. حالا گیرم که ریگار شاه می شد، حاضر بود به خاطر قتل بریکارد و برندون باباش رو بکشه؟ اگه حاضر نیست چرا باید استارک ها به خاطرش بجنگند.

می گین تاوان دیوانگی ایریس رو نباید تارگرین ها می دادند. چطور موقعی که آریا و سانسا راب و برن و ریکان تاوان ترحم ادارد رو می دن بازی سیاسی و درایت لنیستر ها و از این حرف هاست؟

رابرت باید تایوین رو بازخواست می کرد؟ برای رابرت جون توله اژدهاها چه اهمیتی داشت. چرا باید یکی از قوی ترین لرد های مملکت رو به خاطر کشتن بچه های تارگرین با خودش دشمن کنه؟ تازه من این تناقض رو درک نمی کنم. زمانی که راب لرد کاراستارک رو به جرم کشتن اون دو تا بچه ی لنیستر اعدام کرد گفتین که وای این سیاست حالیش نیست و احمقه و ..... سر قضیه ای که رابرت تایوین رو محاکمه نکرد هم می گین رابرت مقصره و ... تکلیف ما رو مشخص کنین. نمی شه که هر دو تای این کار ها غلط باشند. یا کار راب درست بوده یا کار رابرت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان می گیم استنیس سر قانون و حق پادشاهی به برادر خودش هم رحم نکرد. خب اوکی هر کسی یه جوریه.

ولی همین استنیس چرا موقع شورش رابرت قانون و حق پادشاهی رو به خاطر برادرش زیر پا گذاشت؟

ریگار اینو مطرح کرد منم باهاش موافقم.

لرد بالادست استنیس موقع قیام رابرت بوده. معمولا موقع جنگ افراد طرف لرد بالادست مستقیم خودشون رو می گیرند نه لردبالادست لرد بالادستشون رو.

تازره استنیس خودش می گه که انتخاب تو این قضیه براش خیلی دشوار بوده. باید بین خانواده اش و شرفش یکی رو انتخاب می کرده که خانواده اش رو انتخاب کرده. تو قضیه ی جنگ با رنلی هم این رنلیه که به خانواده پشت می کنه نه استنیس. وقتی هم رنلی به خانواده پشت کرده دلیلی نیست که استنیس مثل برادر باهاش برخورد کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه نکته مهمی رو فراموش نکنید. کسی که دیوانه از نوع پارانویاش باشه هر مخالفتی رو یه تهدید تلقی میکنه. یه همچین کسی غیر قابل کنترله خصوصا اگه شاه مملکت باشه. چطور انتظار دارید یه همچین کسی منطقی فکر کنه؟ ایریس باید کنار میرفت به هر صورتی. ولی این دلیل نمیشه بگیم چون پادشاه تارگرین نماینده تارگرینا خل بود پس همه باید تاوانش رو بدن. حالا چه اون افراد

ربطی نداشته باشن، چه در صذ اصلاح وضعیت باشن و یا اگه بهتر باشن.

الان اگه بخوایم طبق این منطق پیش بریم. پس من میتونم بگم چون رابرت به عنوان یه براتیون حاکم و نماینده خاندانش بوده. پس بقیه براتیون ها هم مثه رابرت عیاش و خوش گذرونن و خیلی خوب بلدن مملکت رو ورشکست کنن.

 

ایریس باید کنار می رفت.

ریگار هم که ارتش رو برداشت و رفت ترایدنت پس اونم باید کنار می رفت. (چرا به جا لشکر کشی حرفی از برکناری ایریس یا برگردونن لیانا نزد و هیچ توضیحی نداد؟) وقتی پسر بطور کامل پشت پدرش در می یاد توقع داری بقیه چه برداشتی بکنن.

و می رسیم به جنایات تایوون و دوستان. اولاً خب از افرادی مثل آموری لورچ و ... توقعی جز این نمیره.

 

ثانیاً کم کم معلوم می شه همه ام که زنده موندن، شما دلتون که برای الیا نسوخته، می مونه یک رینیس دیگه. به خاطر یه نفر خاندان تارگرین مظلوم شد؟

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به کینگ رابرت:

ما کی گفتیم پاشن برن دست ایریس رو ببوسن؟ ما فقط گفتیم یه کم معقولانه تر عمل میکردن. کی گفته جنایات ایریس سبک بوده؟ من یکی که این حرف رو قبول ندارن بعید میدونم کسی هم قبول داشته باشه. رابرت جان تاحالا از زبون چندتا شخصیت کتاب جز خودتون شنیدید که بگن ریگار صلاحیت نداشت و اونم خل بود؟ آریا و سانسا و بقیه افراد خاندان استارک هم مظلوم واقع شدن کی منکرش شد؟ ریگار که شاه نشد ولی کی میدونه اگه میشد این کار رو نمیکرد.) اگه این کارو میکرد دشمن شماره یکش میشدم

راب زد کاراستارک رو کشت. این بی دریایتیش بود. ولی رابرت حداقل بدون اینکه به کسی بر بخوره میتونست فقط یه چرای ساده رو بپرسه. خود تایوین هم ار نحوه به قتل رسیدن رینیس و اگان شوکه شد. شما چرا نشدید دیگه من نمیدونم چرا.

 

به کیوان:

شما دشمن داره میاد خاندانت رو نابود کنه. بعد شما میخواید با لشکری که دارید برید سراغ اونا. حالا این وسط یه موضوعی رو که میشه بعد تموم کردن کار دشمن حلش کرد وسط این همه بدبختی حل میکنی؟

اتفاقا من همیشه بخاطر مرگ اون شکلی الیا دلم واسش میسوزه و یکی از دلایل تنفر از تایوین مرگ اونه. ناسلامتی قرار بود ملکه تارگرینی بشه و با اون وضع بد کشتنش.

 

تارگرین بودن اگان به شدت زیر سواله. خودم به این جناب خیلی شک دارم. این پیشگویی های کوایته هم شک منو بیشتر کرده.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به استنیس : آقا اینایی که میگی اصلا نمیگنجه ! شما که باید استنیس رو خوب بشناسی ! زمان و آرامش متوجه نیست، استنیس انقدر خشک بود که بجای این که صبر کنه رنلی لنیستر ها رو خرد کنه ، رفت زد همه امیدها رو با از هم پاشوندن سپاه رنلی ناامید کرد ! شوالیه پیازی که منجیش بود رو قطع عضو کرد ! واقعا فکر میکنی صبر میکنه تا اوضاع آروم بشه و بعد ببخشتشون ؟ نه ! استنیس اگه شاه میشد تا سر تایوین، سرسی و بچه هاش رو جدا نکنه آروم نمیشد. و همه میدونیم که لنیستر ها بدترین خاندان برای دشمنی اند و نتیجه دشمنی با اونها جنگ و خونه !

 

به سر رابرت: به حق هفت جهنم ! حتی ند استارکی که آبجیش رو ریگار دزدیده و رابرت بهترین دوستشه، برای ریگار احترام قائله ! و تو کتاب حتی گاهی فکر میکنه که ریگار میتونست شاه بهتری باشه ! تا حالا شده جز رابرت یه شخصیت ! یه شخصیت تو تمام داستان از ریگار بد بگه ؟ همه ستایشش میکنن، ازش به عنوان آخرین اژدها یاد میکنن و مردم بیش از هر کسی دوستش داشتن .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به کیوان : دوست عزیز جوابتونو رابرت داد . در ضمن تو کل این فروم تا اون جایی که من می دونم دو تا استنیس بیشتر نیست که فقط من فعالم پس لطفا جو سازی نکنید که تعداد استنیس های فروم زیاده

به ریگار : اتفاقا خیلی هم منطقیه . استنیس احمق نیست که بعد از گرفتن حکومت تو دستش یه خونریزی بزرگ راه بندازه . استنیس که اون همه صبر کرده نمی تونست بعد از گرفتن حکومت باز هم صبر کنه . در مورد رنلی هم گفتم که استنیس نمی تونست منفعل بشینه و ببینه برادرش به خودش و خانوادش خیانت می کنه . حالا شما فکر کن رنلی لنیستر ها رو شکست داد و بارانداز شاه رو گرفت . حالا استنیس باید چه جوری رنلی رو که احتمالا طرفداراش بیشتر هم می شدن شکست بده . شما ها هی می گید استنیس باید کوتاه می اومد . یه کم نمیگید رنلی داشت خیانت می کرد ، رنلی داشت حق برادرش رو می دزدید ، رنلی ...

ریگار جان اخه ما باید از کجا بفهمیم که چی اسپویله چی اسپویل نیست . یعنی من باید هر روز برم ببینم تا چه فصلی ترجمه شده و توی اون فصل چی نوشته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به استنیس : یعنی الان شاه والامقام رو نادیده گرفتی که میگی تنها استنیس سایتی ؟! درسته براتیونه ولی دیگه نادیده نگیرینش لطفا

در مورد انعطاف استنیس ! شما یه مثال بیار که استنیس نرمش نشون داده باشه ! استنیس با 500 تا سربازی که بعد شکستش براش مونده بود همچنان شمال و جنوب رو متهم و خائن خطاب میکرد ! این بشر اگه شاه بشه هزاران سر به نیزه زده میشه !

 

 

در مورد اسپویل : ترجمه هنوز از سریال عقبه ! قرار بود تا اون موقع سریال ملاک اسپویل باشه . یعنی تا جایی که داستان به نوعی برای دوستان روشن شده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همچین می گین حالا ایریس دیوانه بود و باید از سلطنت کنار می رفت، انگار اصلا مساله ی خاصی نبوده. دیوانگی ایریس پیامد های سبکی که نداشته، می کشته و می سوزونده و در سبک ترین حالت قطع عضو می کرده. می گین حالا ایریس از تخت باید می رفت کنار و ریگار می اومد شاه می شد. اصلا خود ریگار صلاحیتش یک درصد هم مورد تایید نیست. یکی اگه باشه که از ایریس دیوانه تر و مجنون تر، همی ریگاره. حالا گیرم که ریگار شاه می شد، حاضر بود به خاطر قتل بریکارد و برندون باباش رو بکشه؟ اگه حاضر نیست چرا باید استارک ها به خاطرش بجنگند.

می گین تاوان دیوانگی ایریس رو نباید تارگرین ها می دادند. چطور موقعی که آریا و سانسا راب و برن و ریکان تاوان ترحم ادارد رو می دن بازی سیاسی و درایت لنیستر ها و از این حرف هاست؟

رابرت باید تایوین رو بازخواست می کرد؟ برای رابرت جون توله اژدهاها چه اهمیتی داشت. چرا باید یکی از قوی ترین لرد های مملکت رو به خاطر کشتن بچه های تارگرین با خودش دشمن کنه؟ تازه من این تناقض رو درک نمی کنم. زمانی که راب لرد کاراستارک رو به جرم کشتن اون دو تا بچه ی لنیستر اعدام کرد گفتین که وای این سیاست حالیش نیست و احمقه و ..... سر قضیه ای که رابرت تایوین رو محاکمه نکرد هم می گین رابرت مقصره و ... تکلیف ما رو مشخص کنین. نمی شه که هر دو تای این کار ها غلط باشند. یا کار راب درست بوده یا کار رابرت.

 

هیچکس اینجا از ایریس حمایتی نکرده همه یک رای دارن می گن ایریس دیوانه بود و جنایات زیادی انجام می داد، ایشون حتی به زنش هم آسیب می رسوند.

ریگار هیچکس توی داستان به جز رابرت از ریگار بد نمیگه حتی ادارد استارک با شرف و با صداقت هم برای ریگار احترام قائل بود در صورتی که بار ها توی داستان شاهد بودیم از طرف افراد مختلف انتقادات منفی ای از رابرت میشد، از رابرتی که نامزده ربوده شده اش رو کرد بهونه تا به تخت برسه

هیچکس اینجا نگفت بلاهایی که سر راب، سانسا، آریا، برن و ریکان میآد به خاطر درایت لنیستر هاست، راب و سانسا که تاوان حماقت خودشون رو میدن، آریا هم که سرگردونه به خاطر نجات جونش مطمئنن کسی پنجاه ضربه چاقو بهش نزده بعدم پادشاه بیاد به ضارب بگه ایول حال کردم، کاری که جیمی در حق برن کرد رو کسی تایید نکرده یه مورد توی کل بحث های فروم برای من بیارین که یه نفر جیمی رو به خاطر پرت کردن برن تحسین کرده باشه، همه جیمی رو به خاطر کارش سرزنش کردن، ریکان هم که بلایی سرش نیومده نه فلج شده نه کشتنش نه هیچی

جواب تناقض پیش اومده هم توی خود داستان هست همونجایی که به راب پیشنهاد شد لرد کاراستارک رو برکنار کنه و به عنوان گروگان نگهش داره ولی درایت استارکیش بهش اجازه نداد اینکارو بکنه و زد لرد کاراستارک رو کشت، رابرت هم باید تایوین رو بازخواست می کرد توی اون زمان و اون موقعیت رابرت هر کاری می کرد هیچکس جرات مخالفت باهاش رو نداشت، تایوین رو برکنار می کرد و کوان رو به جاش منصوب می کرد از تایوین هم به عنوان گروگان در برابر کوان استفاده می کرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به کیوان : دوست عزیز جوابتونو رابرت داد . در ضمن تو کل این فروم تا اون جایی که من می دونم دو تا استنیس بیشتر نیست که فقط من فعالم پس لطفا جو سازی نکنید که تعداد استنیس های فروم زیاده

به ریگار : اتفاقا خیلی هم منطقیه . استنیس احمق نیست که بعد از گرفتن حکومت تو دستش یه خونریزی بزرگ راه بندازه . استنیس که اون همه صبر کرده نمی تونست بعد از گرفتن حکومت باز هم صبر کنه . در مورد رنلی هم گفتم که استنیس نمی تونست منفعل بشینه و ببینه برادرش به خودش و خانوادش خیانت می کنه . حالا شما فکر کن رنلی لنیستر ها رو شکست داد و بارانداز شاه رو گرفت . حالا استنیس باید چه جوری رنلی رو که احتمالا طرفداراش بیشتر هم می شدن شکست بده . شما ها هی می گید استنیس باید کوتاه می اومد . یه کم نمیگید رنلی داشت خیانت می کرد ، رنلی داشت حق برادرش رو می دزدید ، رنلی ...

ریگار جان اخه ما باید از کجا بفهمیم که چی اسپویله چی اسپویل نیست . یعنی من باید هر روز برم ببینم تا چه فصلی ترجمه شده و توی اون فصل چی نوشته

 

 

اومدم جواب شهاب رو بدم بیخیال شدم ولی نمی ذارین دیگه.

اصل وحدت رهبری رو تو دنیای امروز نمی شه پیاده کرد چه برسه به اون موقع و چه برسه به اینکه دستورات بالا دستی کسی و مافوق بالادستیش 180 درجه با هم فرق کنن. (نشون به اون نشون که خود شهابم گفت که استنیس پیش خودش می دونه که چه کرده)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همچین می گین حالا ایریس دیوانه بود و باید از سلطنت کنار می رفت، انگار اصلا مساله ی خاصی نبوده. دیوانگی ایریس پیامد های سبکی که نداشته، می کشته و می سوزونده و در سبک ترین حالت قطع عضو می کرده. می گین حالا ایریس از تخت باید می رفت کنار و ریگار می اومد شاه می شد. اصلا خود ریگار صلاحیتش یک درصد هم مورد تایید نیست. یکی اگه باشه که از ایریس دیوانه تر و مجنون تر، همی ریگاره. حالا گیرم که ریگار شاه می شد، حاضر بود به خاطر قتل بریکارد و برندون باباش رو بکشه؟ اگه حاضر نیست چرا باید استارک ها به خاطرش بجنگند.

می گین تاوان دیوانگی ایریس رو نباید تارگرین ها می دادند. چطور موقعی که آریا و سانسا راب و برن و ریکان تاوان ترحم ادارد رو می دن بازی سیاسی و درایت لنیستر ها و از این حرف هاست؟

رابرت باید تایوین رو بازخواست می کرد؟ برای رابرت جون توله اژدهاها چه اهمیتی داشت. چرا باید یکی از قوی ترین لرد های مملکت رو به خاطر کشتن بچه های تارگرین با خودش دشمن کنه؟ تازه من این تناقض رو درک نمی کنم. زمانی که راب لرد کاراستارک رو به جرم کشتن اون دو تا بچه ی لنیستر اعدام کرد گفتین که وای این سیاست حالیش نیست و احمقه و ..... سر قضیه ای که رابرت تایوین رو محاکمه نکرد هم می گین رابرت مقصره و ... تکلیف ما رو مشخص کنین. نمی شه که هر دو تای این کار ها غلط باشند. یا کار راب درست بوده یا کار رابرت.

 

هیچکس اینجا از ایریس حمایتی نکرده همه یک رای دارن می گن ایریس دیوانه بود و جنایات زیادی انجام می داد، ایشون حتی به زنش هم آسیب می رسوند.

ریگار هیچکس توی داستان به جز رابرت از ریگار بد نمیگه حتی ادارد استارک با شرف و با صداقت هم برای ریگار احترام قائل بود در صورتی که بار ها توی داستان شاهد بودیم از طرف افراد مختلف انتقادات منفی ای از رابرت میشد، از رابرتی که نامزده ربوده شده اش رو کرد بهونه تا به تخت برسه

هیچکس اینجا نگفت بلاهایی که سر راب، سانسا، آریا، برن و ریکان میآد به خاطر درایت لنیستر هاست، راب و سانسا که تاوان حماقت خودشون رو میدن، آریا هم که سرگردونه به خاطر نجات جونش مطمئنن کسی پنجاه ضربه چاقو بهش نزده بعدم پادشاه بیاد به ضارب بگه ایول حال کردم، کاری که جیمی در حق برن کرد رو کسی تایید نکرده یه مورد توی کل بحث های فروم برای من بیارین که یه نفر جیمی رو به خاطر پرت کردن برن تحسین کرده باشه، همه جیمی رو به خاطر کارش سرزنش کردن، ریکان هم که بلایی سرش نیومده نه فلج شده نه کشتنش نه هیچی

جواب تناقض پیش اومده هم توی خود داستان هست همونجایی که به راب پیشنهاد شد لرد کاراستارک رو برکنار کنه و به عنوان گروگان نگهش داره ولی درایت استارکیش بهش اجازه نداد اینکارو بکنه و زد لرد کاراستارک رو کشت، رابرت هم باید تایوین رو بازخواست می کرد توی اون زمان و اون موقعیت رابرت هر کاری می کرد هیچکس جرات مخالفت باهاش رو نداشت، تایوین رو برکنار می کرد و کوان رو به جاش منصوب می کرد از تایوین هم به عنوان گروگان در برابر کوان استفاده می کرد

دقیقا چرا رابرت باید این کار رو می کرد و یه دشمن قدرتمند الکی برای خودش می تراشید؟

در مورد برن و ریکان منظورم فلج شدن برن نبود، آوارگی و بدبختی های که بعدا توی جنگ سرش می آد منظورم بود. همون سانسا و راب هم اگه ادارد به لنیستر ها ترحم نمی کرد کارشون به جایی نمی رسید که بخوان حماقت کنند یا نکنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا چرا رابرت باید این کار رو می کرد و یه دشمن قدرتمند الکی برای خودش می تراشید؟

در مورد برن و ریکان منظورم فلج شدن برن نبود، آوارگی و بدبختی های که بعدا توی جنگ سرش می آد منظورم بود. همون سانسا و راب هم اگه ادارد به لنیستر ها ترحم نمی کرد کارشون به جایی نمی رسید که بخوان حماقت کنند یا نکنند.

 

پس دقیقاً چرا رابرت رو پرچم دار حق و عدالت میدونید!!؟ کسی که به خاطر حفظ قدرت حاضر نشد از قاتلین دوتا بچه ی بی گناه بازخواست کنه، چجوری مدعی میشین که به ظلم و ستم 300 ساله ی تارگرین ها پایان داده!!؟ اصلاً میگیم رابرت با تارگرین ها مشکل داشت واسه ی همین برای جون دوتا بچه ی بی گناه هیچ ارزشی قائل نبود ولی این وسط تکلیف الیا مارتل چی میشه چرا حداقل برای قتل و تجاوز به پرنسس دورن هیچ کاری انجام نداد تازه به لنیسترها جایزه هم داد

 

آوارگی ها و بدبختی های توی جنگ فکر می کنم یه مرحله پایین تر از مرگ باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا چرا رابرت باید این کار رو می کرد و یه دشمن قدرتمند الکی برای خودش می تراشید؟

در مورد برن و ریکان منظورم فلج شدن برن نبود، آوارگی و بدبختی های که بعدا توی جنگ سرش می آد منظورم بود. همون سانسا و راب هم اگه ادارد به لنیستر ها ترحم نمی کرد کارشون به جایی نمی رسید که بخوان حماقت کنند یا نکنند.

 

پس دقیقاً چرا رابرت رو پرچم دار حق و عدالت میدونید!!؟ کسی که به خاطر حفظ قدرت حاضر نشد از قاتلین دوتا بچه ی بی گناه بازخواست کنه، چجوری مدعی میشین که به ظلم و ستم 300 ساله ی تارگرین ها پایان داده!!؟ اصلاً میگیم رابرت با تارگرین ها مشکل داشت واسه ی همین برای جون دوتا بچه ی بی گناه هیچ ارزشی قائل نبود ولی این وسط تکلیف الیا مارتل چی میشه چرا حداقل برای قتل و تجاوز به پرنسس دورن هیچ کاری انجام نداد تازه به لنیسترها جایزه هم داد

 

آوارگی ها و بدبختی های توی جنگ فکر می کنم یه مرحله پایین تر از مرگ باشه

حالا از کی تا حالا پرچمداری حق و عدالت برای شما مهم شده؟

چیزایی که می گی تو کت من نمی ره. اصلا تایوین به کنار، فکر کن این کار رو مثلا یکی از شوالیه ها گارد شاه مثل باریستان سلمی یا آرتور داین کرده بودند. از خاندان های متوسط که از راه برداشتنشون دردسری هم برای رابرت نداشته. باز هم دلیلی من نمی بینم که رابرت بخواد مواخذه شون کنه. مگه رابرت قیم بچه های ریگار و همین طور زن ریگار بوده؟ گردن ریگار خرد زمانی که پاشد رفت دنبال لیانا باید فکر بچه ها و زنش رو هم می کرد. ایریس که در نبود ریگار قیم بچه های ریگار بوده باید فکرش رو می کرد و اونا رو هم مثل زن و بچه ی خودش می فرستاد دراگون استون. عوضش آقا می خواست شهری رو که نوه هاش توش بودند رو به آتیش بکشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خدایی انتظاری که از ایریس دارید چیه ؟! طرف مشاهیرش رو از دست داده ! مثل گرگور یا رمزی نبود که ذاتا از درد و رنج دیگرن لذت ببره ! دیوانه شده بود بدبخت !

وقتی یه دیوانه اشتباه میکنه نمیکشنش که ! فقط امکان این که به دیگران صدمه بزنه رو ازش میگیرن . کاری که ریگار میخواست بکنه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×