رفتن به مطلب
ریگار

بحث پیرامون محاکمه هایی از یخ و آتش (صندلی داغ )

Recommended Posts

اه. یادم نبود.

خب ریگار محاکمه شه.

ممنون تالیسا! پیشنهاد عالی ای بود!

 

هرچند سر تالیسا با این بدئت نیت شوم خودش را مبنی بر جاری ساختن خون سرخ من به وستروسیان نشان داد اما بدانید و آگاه باشید که من آخرین اژدهای دنیای نغمه ام ( یا بهتر بگم؛بودم:دی) . پس مرا ملالی نیست از نوازش شعله های آتش !

این مصاف را میپذیرم ! باشد که سایه تردید بر دل های شما بیفکنم !

خواهیم دید ریگار جان خواهیم دید!

 

چه زود روز انتقام فرارسید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار جان منظورت از شهر قدس ، همون شهرک غربه که نزدیک سعادت اباده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه اون شهرک قدسه . شهر قدس در اصل جز شهر تهران نیست . فقط جز استان تهرانه . نزدیک مرز کرج . جنوب ایستگاه مترو ورداورد :دی

میخوای بیای مهمونی !؟ :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اها فهمیدم

نه یعنی البته بدم که نمیاد ولی فکر کردم شهرک قدس هستین و همسایه ی ما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
عجب سوال بجایی ! :دی

خب مطمعن هستم اجازه نمیدم قربانی به راحتی بمیره . در صورتی که شکنجه گر من باشم درد مزمن ، طولانی و توان فرسا خواهد بود . از هیچ امکانات روحی و فیزیکی کم نمیذارم . در سرما و تاریکی برای مدت طولانی نگه میدارمش . با جریان برق هرچند وقت یک بار غافلگیرش میکنم و ... در آخر با سوزن های سرخ شده در آتش ذره ذره میپذمش و در نهایت مثل بولتون ها پوستش رو میکنم .

راست میگن که تو وجود هر کس یه موجود خبیث و سنگدل نشسته. آخه اینا چی ن؟ آدم دلش نمیاد این کارا رو روی یه گربه پاده کنه که تو حالا میخوای این بلا رو سر یه آدم بیاری؟! حالا می فهمم چرا شخصیت محبوبت اون سرسیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

توصیف نبرد ترایدنت ایراد داره

رابرت اول گرز به دست و عربده کشون وارد میدان مبارزه میشه ولی وقتی می خواد ضربه نهایی رو بزنه پتک دستشه

بلاخره کدومشون!؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به تالیسا : البته که چنین کاری رو نمیکنم یا علاقه ای بهش ندارم . من فقط جواب سوال رو دادم .

 

به سامیانو : عجب ایرادات عجیبی :دی همون پتک مناسبتره به گمانم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این نوشابه هایی که ریگار و سامیانو برا هم باز می کنند دل من رو خون می کنه. آدم چقدر پاچه خار؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
این نوشابه هایی که ریگار و سامیانو برا هم باز می کنند دل من رو خون می کنه. آدم چقدر پاچه خار؟

 

توي مرام ما رسم به جا آوردن رسم ادب پاچه خاري محسوب نميشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار هیچ چیزی از چشمان تیزبین ما دور نمی مونه، من م خواستم خودت رو کامل معرفی کن که نکردی. البته به جز سوال یک به بقیه ی جواب ها اعتراضی ندارم. اقرار می کنم که خوب و کامل جواب دادی و البته سریع. ناگزیرم بهت نمره ی قبولی بدم. کلا محکوم خوبی هستی.

چطور دلت اومد سی ورث ها رو نابود کنی.

عجب صدحال بدی خوردی. البته مشابهش سر خودم هم اومده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار این طور که معلومه من و شما به جز وستروس توی آردا هم با هم به مشکل بر می خوریم. من تمام شخصیت های آردا رو روی هم با تورامبار عوض نمی کنم. یعنی عاشق این شخصیتم. اون وقتی هر چی تونستی بهش گفتی. راستی من توی آردا هم عضو شدم ولی فعالیتی نداشتم.

 

به به چشممون به جمال سوالات وینترفل هم روشن شد. باشد که بقیه دوستان هم در تفته کردن محکوم یاری کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این جواب هایی که دادی یه خسته نباشید مجدد می خواد.

 

4. من که تو سوال گفتم اونی که بیشترین تاثیر رو داره.

 

5. من این سوال تغییر جنسیت رو از خیلی ها پرسیدم جزو معدود کسایی بودی که تغییر رو بخاطر تنوع انتخاب کردن. (نظرت به نظرم نزدیکه )

اینکه کشور تولدت رو هم عوض می کنی یا نه رو جواب ندادی.

 

11. 9تا آهنگ مورد علاقه ات رو هم بگو (این مهم ترین سوال بود )

می دونم سخته و جواب درست نمی شه داد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار این طور که معلومه من و شما به جز وستروس توی آردا هم با هم به مشکل بر می خوریم. من تمام شخصیت های آردا رو روی هم با تورامبار عوض نمی کنم. یعنی عاشق این شخصیتم. اون وقتی هر چی تونستی بهش گفتی. راستی من توی آردا هم عضو شدم ولی فعالیتی نداشتم.

 

به به چشممون به جمال سوالات وینترفل هم روشن شد. باشد که بقیه دوستان هم در تفته کردن محکوم یاری کنند.

 

تو آردا کلی کاربر تورامبار داریم! امیدوارم شما اسم کاربریتو تورامبار یا مشتقاتش انتخاب نکرده باشی. پس چرا نمیای اونطرفا؟

 

هیچ جور نمیشد از سوزاندن ریگار چشم پوشی کرد. کلا" لذت خاصی در تماشای جیلیز ویلیز کردن یک تارگرین هست که حتی در تماشای شیشلیک سیخ کشیده نیست! هر چند من برای تالیسا هم سوال طرح کرده بودم اما دیر رسیدم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به سر رابرت : البته که تورامبار متنفرم ! :دی از قضا بهترین دوستام هم عاشق همین تورامبار میشن اغلب .

به کیوان : اصلاح شد .

به وینترفل : الحق که جسم بیجانی و قلبت از سنگ سیاه ! خوب شد سوختی و مخروبه شدی ! سوالاتت خیلی سختن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به سر رابرت : البته که تورامبار متنفرم ! :دی از قضا بهترین دوستام هم عاشق همین تورامبار میشن اغلب .

به کیوان : اصلاح شد .

به وینترفل : الحق که جسم بیجانی و قلبت از سنگ سیاه ! خوب شد سوختی و مخروبه شدی ! سوالاتت خیلی سختن

 

ریگار: در طالعت نوشته شده که با انواع تورامبار و ترامبار و ت.ت محاصره بشی و روزی صد بار این اسم رو بر زبون بیاری.باشد که به راه راست هدایت بشی.

وینترفل هیچ وقت مخروبه نمیشه. شاید متروک بشه و خالی از سکنه اما روح شمال همیشه وینترفل رو زنده نگه می داره. نشونه اش هم همین سوالهایی که کلاغها برات از وینترفل آوردن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار این طور که معلومه من و شما به جز وستروس توی آردا هم با هم به مشکل بر می خوریم. من تمام شخصیت های آردا رو روی هم با تورامبار عوض نمی کنم. یعنی عاشق این شخصیتم. اون وقتی هر چی تونستی بهش گفتی. راستی من توی آردا هم عضو شدم ولی فعالیتی نداشتم.

 

به به چشممون به جمال سوالات وینترفل هم روشن شد. باشد که بقیه دوستان هم در تفته کردن محکوم یاری کنند.

 

تو آردا کلی کاربر تورامبار داریم! امیدوارم شما اسم کاربریتو تورامبار یا مشتقاتش انتخاب نکرده باشی. پس چرا نمیای اونطرفا؟

 

هیچ جور نمیشد از سوزاندن ریگار چشم پوشی کرد. کلا" لذت خاصی در تماشای جیلیز ویلیز کردن یک تارگرین هست که حتی در تماشای شیشلیک سیخ کشیده نیست! هر چند من برای تالیسا هم سوال طرح کرده بودم اما دیر رسیدم!

حالا اگه بشه چه مشکلی داره؟ نکنه شما هم مثل ریگار با تورامبار مشکل دارین؟ اسمم رو برای سورپرایز فعلا نمی گم. شما آمار خودت و ریگار و رنلی و بقیه رو فعلا بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار این طور که معلومه من و شما به جز وستروس توی آردا هم با هم به مشکل بر می خوریم. من تمام شخصیت های آردا رو روی هم با تورامبار عوض نمی کنم. یعنی عاشق این شخصیتم. اون وقتی هر چی تونستی بهش گفتی. راستی من توی آردا هم عضو شدم ولی فعالیتی نداشتم.

 

به به چشممون به جمال سوالات وینترفل هم روشن شد. باشد که بقیه دوستان هم در تفته کردن محکوم یاری کنند.

رابرت جان حرفایی میزنیا! از کسی که شخصیت مورد علاقه اش سرسیه توقع داری تورامبار رو دوست داشته باشه؟!!! معلومه که شخصیت های مورد علاقه اش میشن گلائرونگ و آنگولیانت! واقعا فکر میکنی لنیستر دوست ها میتونن شخصیت تورامبار رو درک کنن؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
حالا اگه بشه چه مشکلی داره؟ نکنه شما هم مثل ریگار با تورامبار مشکل دارین؟ اسمم رو برای سورپرایز فعلا نمی گم. شما آمار خودت و ریگار و رنلی و بقیه رو فعلا بده.

 

اصلا" درک نمیکنم که چرا ریگار تورامبار رو دوست نداره. منکه خیلی ازش خوشم میاد. البته نه در حدی که همه آردا رو بگذارم کنار و تورامبار رو نگه دارم!

چه زرنگی سر رابرت! اسمتو نگه می داری که سورپرایز شه بعد امار ما رو می خوای! امار آردایی می خوای باید بیای آردا.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار ممنونم از جوابها .خیلی خوب بود. مخصوصا" از جواب کامل سوال 12 خیلی خوشم اومد.

اما 13 و 14 رو یه جور حرفه ای پیچونده بودی. شاید با ضرب و تقسیم بشه به یه نتایجی رسید.

 

در مورد بلایند گاردین هم بعیده رنلی به این زودی ببخشدت. اما از سلیقه ات در مورد متالیکا و نایت ویش خیلی خوشم اومد.

 

یه چیز دیگه: ظاهرا" به جای سرسی باید طرفدار درجه یک تیریون باشی. برای همینه که اینقدر میونه ات با سامیانو خوبه.

نظرات در مورد مجموعه سولات کاراکترهای خانم هم قابل تحسین بود. ایول!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خواهش میکنم .

من تمام سعیم رو کردم که روشن توضیح بدم در مورد همه چی :دی

موسیقی هم سلیقه ایه . منم اون گزینه ها رو کامل نمیشناسم همونطور که گفتم . امیدوارم ناراحتی رنلی زودگذر باشه .

در مورد تیریون : این که تحسینش کنم و قبولش داشته باشم با مهر و علاقه یکم فرق میکنه . تیریون رو قبول دارم و به نظرم کارش درسته اما اگه بمیره براش غمگین نمیشم چون دلبسته اش نبودم . اما حرکت های سرسی رو تحسین نمیکنم اما اگه بمیره یا بلایی سرش بیاد قطعا ناراحت و خشمگین میشم چون دوستش دارم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رابرت جان حرفایی میزنیا! از کسی که شخصیت مورد علاقه اش سرسیه توقع داری تورامبار رو دوست داشته باشه؟!!! معلومه که شخصیت های مورد علاقه اش میشن گلائرونگ و آنگولیانت! واقعا فکر میکنی لنیستر دوست ها میتونن شخصیت تورامبار رو درک کنن؟!

مشکل اینه که آنگولیانت و گلارونگ هم قابل تحمل تر از سرسی هستند.

ولی جدا دشمنی با تورامبار اصلا تو کت من نمی ره. من از همون لحظه ای که کتاب رو شروع کردم عاشق این شخصیت شدم و تمام شخصیت های آردا در برابر عظمت وجودش برام کم نور شدند.

 

به وینترفل

وینترفل با ما به از این باش که با خلق آردایی (اسمایل چاپولوسانه)

 

به ریگار:

معماری مهندسیه؟ از مهندسی بدت می آد بگو بدم می آد ما رو راحت کن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در همین بین به تایوین در مورد کودتا بر علیه پدرم مینویسم و بهش میگم در صورتی که پیروز بشم میتونه دستم باشه و دخترش رو به همسری میگیرم، باشد که تایوین به من ملحق بشه ) .

اون وقت دیگه ملت بلا نسبت تفم تو روی ریگار نمینداختن. تو روز روشن قید زن و بچه شو بزنه بره زن ثانی اختیار کنه. فک می کنی با این کار بازم حمایت دورنو داشتی؟ دوران بازم میومد کمکت استورمز اندو محاصره کنه یا یه خظر به القوه رو نزدیک کینگزلندینگ ایجاد می کردی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قرار بود نامه رو به تایوین بدم به دوران نمیدادم که،نیازی نبود دوران تا پیروزی برقیام چیزی بدونه. وقتی قیام سرکوب میشد دورن برای چی بخواد خطر ایجاد کنه !؟ با توجه به این که تاج به پسر ریگار،اگان میرسه و تخت از جنوبی ها دریغ نمیشه . ضمن این که مطمعن هستم ملکه زیباروی دورنی درک میکنه که این ازدواج سیاسی بوده و بیشتر میپسنده که یه شریک داشته باشه ولی بچه ها وخودش به اون شکل کشته نشن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار، من عاشق این خانواده دوستی شما هستم. یه وقت کم و کسری نداشته باشی؟:دی به فرض محال تایوین قبول کنه که تو بهش وفادار میمونی و سرسی رو ملکه دربار اعلام میکنی. اما اگه فکر کردی دوران مثل زمان قتل الیا سکوت میکنه کور خوندی، تا مهره تو میدونه تا میتونه به حرکتش ادامه میده.

بعدش آقا این وسط قضیه ادای دین به مملکت و خانوادت چی میشه! لیانا رو انداختی تو برج شادی رفتی اتاق دبیران چای میخوری! {یاد خاطره تلخ حبس تو آزمایشگاه افتادم:دی}. لدفا تکلیف این زیبا بانوی استارکی هم تو این سناریوتون روشن کنید. شاهزاده من:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عجب ! دوران وقتی حرمت خواهرش رو شکستن و کشتنش سکوت کرد اما میخواست به خاطر یه ازدواج قیام کنه ؟! بیخیال !

لیانا رو آدرها بخورن . بعد این که شمال و استومرز اند سقوط کرد میدمش به گرگور :دی شوخی کردم . ازش استفاده میکنم تا در صورت امکان ادارد رو قانع کنم که جنگ رو رها کنه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×