رفتن به مطلب

Recommended Posts

اى کاش مى شد اين مليساندر رو خود جان بکشدش!! حداقل اينجورى يکم دل آدم خنک مى شد! ولى مطمئنم همچين اتفاقى نمى افته!

 

پ.ن: مارتين واقعا ادم بيماريه!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 » دوشنبه خرداد 18, 94 3:03 pm[/url]"]اى کاش مى شد اين مليساندر رو خود جان بکشدش!! حداقل اينجورى يکم دل آدم خنک مى شد! ولى مطمئنم همچين اتفاقى نمى افته!

 

پ.ن: مارتين واقعا ادم بيماريه!!

حالت خوبش اینه که اگر خدایی نکرده جان از این طریق برگشت و فهمید در جا بزنه ملیساندر رو بکشه که فکر نکنم همچین اتفاقی بیفته.در غیر اینصورت به نظرم جان رو بزارن دم در آدرها ببرنش بهتره.

ملیساندر خیلی ادعاش میشه که مثلا میخواد در برابر آدرها بایسته ولی از آدرها هم شرورتره.توروس هم مثل ملیساندر بود دیگه ولی کجا کارهای شرورانه مثل این میکرد؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمی دونم چه اصراری هست که بگید جان مرده،در بهترین حالت تو اون لحظه بهش کمک می رسه. در بدترین حالت هم روحش میره تو گوست و دیگه مثل کتلین مرگ کامل رو تجربه نمی کنه. برگشت دوباره به جسمش فکر نکنم تولد دوباره تلقی بشه. چون اصلا نمرده که بخواد برگرده. مثل یه حالت وارگ شدن طولانی مدت میشه وصعیتش. باید ببینیم در این حالت چه بلایی سر جسمش میارن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Azor Ahai » دوشنبه خرداد 18, 94 5:30 pm[/url]"]نمی دونم چه اصراری هست که بگید جان مرده،در بهترین حالت تو اون لحظه بهش کمک می رسه. در بدترین حالت هم روحش میره تو گوست و دیگه مثل کتلین مرگ کامل رو تجربه نمی کنه. برگشت دوباره به جسمش فکر نکنم تولد دوباره تلقی بشه. چون اصلا نمرده که بخواد برگرده. مثل یه حالت وارگ شدن طولانی مدت میشه وصعیتش. باید ببینیم در این حالت چه بلایی سر جسمش میارن!

ما هم که نمیگیم ۱۰۰٪ میمیره هرچیزی که میگیم اما و اگر و حدسیاته.وگرنه فقط خود مارتین میدونه قرار چه اتفاقی بیفته.منظور از مرگ هم همون مرگ جسمانیه وگرنه روح که میدونیم از بین نمیره ولی اینکه بدنی که دیگه قابل استفاده نیست رو بصورت جادویی یا... کاری کنن که دوباره سالم و قابل استفاده بشه تا روح برگرده ریبورنه دیگه.که البته ممکنه اصلا کار به اونجا نرسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Azor Ahai » دوشنبه خرداد 18, 94 6:30 pm[/url]"]نمی دونم چه اصراری هست که بگید جان مرده،در بهترین حالت تو اون لحظه بهش کمک می رسه. در بدترین حالت هم روحش میره تو گوست و دیگه مثل کتلین مرگ کامل رو تجربه نمی کنه. برگشت دوباره به جسمش فکر نکنم تولد دوباره تلقی بشه. چون اصلا نمرده که بخواد برگرده. مثل یه حالت وارگ شدن طولانی مدت میشه وصعیتش. باید ببینیم در این حالت چه بلایی سر جسمش میارن!

 

والا من نمی گم جان مرده! ولی یک انسان عادی با خوردن اون تعداد چاقو به بدنش اصولا شانس زنده موندن زیادی نداره! بعدم تو اون بل بشو کسی فکر نکنم بیاد به داد جان برسه! چون جان تمام دوستاشو پراکنده کرد و کسی تو کسل بلک براش نمونده بقیه برادرام که اگه از جان دلِ خوشی داشتن همچین بلایی سرش نمی آوردن!

 

بعدشم با این اتفاقایی که افتاد و قضیه سوزوندن شیرین من به شخصه ترجیح میدم جان بمیره تا اینکه بخواد با ریختن خون یه دختر بچه ی بی گناه که دست برقضا و بدون انتخاب خودش بچه ی استنیس شده، نجات پیدا کنه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قبلا در این باره صحبت زیاد شده.

من منظورم شخص خاصی نبود. ولی شرایط جان با مرگ بقیه فرق می کنه. من دیدگاهم کتابه چون سریال دیگه حساب و کتاب نداره! درسته نجات پیدا کردن جان در اون شرایط تقریبا بعید هست ولی از مارتین هر چیزی برمیاد. جان روحش میره تو گوست . فقط کافیه جسمش سالم باقی بمونه. به نطرم بدنش رو سالم نگه می دارن و تو دیوار دفن می کنن. ولی اینکه مارتین چه طور می خواد جان رو به بدنش برگردونه در حالی که جسمش به شدت آسیب دیده برام سواله؟

 

تو سریال که همه چی عجیب غریب شده. یه قسمت روی محبت پدری کار می کنن . قسمت بعدی بر عکس میشه! اگه بخوان جان رو طبق این منطق برگردونن.منم میگم ،همون بهتر که هرگز برنگرده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کتاب نخوندم که هیجان سریال واسم از بین نره ولی خب وقتی همش تو نت اخبار رو دنبال کنی داستان رو هم میفهمی.

من دلم نمیخواد جان بمیره. و همینطور دلم نمیخواد بمیره و زنده شه دوباره.

فقط یه نویسنده دیوانه همچین بلاهایی سر شخصیتهای محبوب کتابش میاره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه جوری باورش سخته اینکه جان برنگرده. به خاطر نشانه هایی که تو کتاب و سریال دیدیم. حالا خواسته مون هر چی باشه ...

منم دوست ندارم شیرین قربانی جان باشه تو کتاب. کاش میشد این ملیساندر ملعون نقشی تو برگردوندن جان نداشته باشه

سریال و کتاب دیگه تاب از دست دادن کاراکتر اصلی دیگه ای رو ندارن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من کتاب رو نخوندم و منبع من سریاله اما با توجه به شناخت که از شخصیتی مثل ملیسندرا دارم اصلا بعید نیست که شیرین و یا خود استینس قربانی برای جان باشند . تا جایی که مربوط به سریال میشه ملیساندرا هیچ وقت اشتباه نکرده که حالا بیاد یه قربانی بزرگ بی دلیل بکنه و اتفاقا من ناراحت نمیشم جان اگه با قربانی کردن شیرین برگرده چون حداقل مرگ شیرین بی دلیل نمیمونه و نگاه ویژه ملیساندرا به جان هم یادمون باشه و حظور ملیساندرا بی دلیل توی نایت واچ نیست ((البته امیدوارم چون دیگه شخصیتی نیست که باهاش همزاد پنداری کنم از شخصیت دنریس هم که متنفرم))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد اتفاقی که قراره برای جان بیفته فکرکنم مارتین توضیح لازمو تو فصل سراغاز کتاب پنجم داده فقط میمونه بدن داغون جان ودرضمن این فکر نمیکنم خیلی عجیب باشه نسبت به دنریس که رفت تو اتیش وهیچیش نشد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درباره سرنوشت جان من این چند روزه بعد از قسمت آخر سریال خیلی فکر کردم ُ با جمع بندی کل ۵ تا کتاب و سریال و طرح اولیه مارتین برای کل کتاب اگر اطلاعات زیر رو کنار هم بزاریم شاید به یه نتیجه ای برسیم:

۱-برن تو اولین رویاش میبینه جان کنار دیوار مرده و روبستر یخ خوابیده و پوستش سخت شده

۲- تو طرح اولیه کتاب قرار بوده آریا و جان عاشق هم بشن و این عشق اونا روآزار بده تا زمانی که هویت جان برملا بشه همین طور قرار بوده تیریون عاشق آریا بشه و با جان سر آریا یه نزاع خونین داشته باشن

۳- گرگ آریا زنده اس و یک گله و دار و دسته ای برای خودش بهم زده ؛جان و آریا هردو وارگن و میتونن وارد گرگ ها بشن هر چند آریا تا حالا وارد گرگش نشده

۴-آری و جان ارتباط خیلی نزدیکی بهم دارن و جان وقتی نامه رمزی رو میخونه و میفهمه آریا تو خطر افتاده چنان واکنش احساسی بروز میده که منجر به اشتباه مرگبارش و نقشه حمله به وینترفل میشه یعنی معلومه رابطه اش با اریا بیشتر از برادر خواهری هست چون برای بقیه برادر خواهراش چنین واکنشی نداره .

۵-تو طرح اولیه برن و کتلین و آریا میان شمال کنار دیوار پیش جان و کتلین اونجا میمیره الان برن و جان تو شمالن و کتلین هم زنده شده و ممکنه بهشون ملحق بشه.

۶-به نظر میرسه آریا از قبل توسط مردان بی چهره انتخاب شده ببوده و برخوردش ب جاگن هگار اتفاقی نبوده چون وقتی همدیگه رو اولین با میبینن جاگن در قالب یک متجاوز اسر ششده و به دیوار برده میشه که خوب معلومه نقشه ای داره وگرنه ممکن نیست کسی بتونه اون رواسیر کنه .

۷-جاگن به آریا میگه چون ۳ زندگی رو از خدای مرگ گرفته باید ۳ نفر رو بجاش معرفی کنه

پس چنین قاعده ای هست و میشه زندگی یکی رو با دیگری عوض کرد .

۸-از تیوری های معروف کشته شدن دنریس بوسیله آریا هست که خیلی طرفدار داره

۹-بازیگر جان یه جورایی لو داده که جان قراره وارگ بشه و بره تو بدن گوست

۱۰-تیریون به دنریس نزدیک شده وممکنه با هم همراه بشن همین طور طبق طرح اولیه مارتین قرار بوده هر ۵ شخصیت اصلی یعنی جان اریا تیریون دنریس برن در اخر کتاب در نبرد نهایی دیواربرسن بهم

حالا من از همه اینا میخوام نتیجه بگیرم:

جان بعد از مرگش وارد گوست میشه ؛ جسدش رو میزارن تو سلول های یخی که اون حالت رویای برن و سفت شدن پوستش درست بشه؛ جان و آریا از طریق گرگهاشون بهم کانکت بشن و اینجوری آریا بفهمه جان مرده بعد آریا بخواد از طریق مردان بدون چهره جان رو زنده کنه که طبعا بهاش کشتن دنریس هست دنریس و تیریون با اژدها و سپاه اومدن کنار دیوار ؛ ۳ اژدها سوار برن و تیریون و دنی هستن ؛ اریا برای کشتن دنی اومده جان هم که جنازه اش اونجاس یا خودش به یه شکل دیگه اینجوری همه چیز طبق طرح اولیه میشه و اون تقابل نهایی شخصیت های اصلی اتفاق میافته .

نظرتون چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×