S.i.S 0 ارسال شده در ژوئن 5, 2015 سلام بار دیگر با نکات و توضیحات اپیزودیک سریال در خدمت شما هستیم؛ قبل از شروع مطلب باید بگم باز هم این اپیزود نسبت به اپیزودهای اول نکات کمتری داشت و همچنین پر بود از یه سری نکات تکراری، که میتونید اون نکات رو تو سری نوشته های نکات بخونید.خب این شما و این نکات اپیزودیک : * نام اپیزود به اقامتگاهی در شمال دیوار اشاره دارد.شرقی ترین منطقه آنسوی دیوار شبه جزیرهی پوشیده از جنگل استرولد پوینت (storrold’s point) واقع است که تنها شهرِ مخروبهی مردمان آزاد، هارد هوم (hardhome) را در خود دارد. * در این اپیزود نشان داده شد که فولاد والریایی سلاح مقاوم و قدرتمند در برابر سلاح های وایت واکرها میباشد و میتواند آنها را نیز نابود کند. در رمان، جان و سم منبع متنی را پیدا کرده اند که "شیشه اژدها" تنها چیزی است که میتوان وایت واکرها را با آن کشت، هر چند فرض میشود که بتواند از فولاد والریایی نیز در برابر آنها استفاد کرد، در متون کهن نقطه ضعف ادرها به فولاد اژدها را نیز ثبت کرده اند، که سم فکر میکند منظور از فولاد ازدها همان فولاد والریایی (Valyrian steel) است. از این رو که جان با استفاده از لانگ کلو توانست جلوی سلاح وایت واکرها را بگیرد و آنها را بکشد پس احتما میرود که فولاد والریایی نیز میتواند یکی از نقاط ضعف آدرها باشد. * برا اساس صحبت های جان اسنو و تورمند نزدیک به پنجاه هزار نفر در هارد هوم حضور داشتند، که حدود پنج هزار نفر آنها به همراه نگهبانان شب به سمت دیوار حرکت کردن بر این اساس در طی حمله وایت ها، نزدیک به چهل پنج هزار نفر کشته شده اند. * همچنین در این جنگ از بیست رنجری که همراه جان اسنو حضور داشتن ده نفر کشته شدن. * بیشتر افرادی که در کتاب به سمت دیوار آمدن کودکان و سالمندان بودن تا افراد جنگی و قدرتمند. * همچنین بار دیگر تایید شده است که " ارباب وایت واکرها" در این اپیزود در واقع پادشاه شب است. * براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان عصر قهرمانان، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن دیوار زندگی میکرد. او یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب، برگزیده شد. بعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند آدرها توصیف شده است). او آن زن را با خود با قلعه ی نایت فورت (Nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرد. در طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود. پادشاه زمستان، برندون شکننده به همراهی جورامون (Joramun)، پادشاه پشت دیوار، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند. بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالا مشابه کرستر – Craster) تقدیم میکرد. همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند. * همچنین بر اساس شایعاتی گفته میشود که پادشاه شب یک استارک بوده است. * اتفاق صورت گرفته در هارد هوم هرگز در کتاب رخ نداده است.در کتاب جان اسنو کاتر پایک را به شمال دیوار و هارد هوم میفرستد تا با وحشی ها به گفتگو بنشید و آنها را برای آمدن به جنوب دیوار متقاعد کند.ولی تهیه کنندگان سریال گویا تصمیم بر تغییر این داستان گرفتن و داستانی مشابه با داستان فرزندان کاستر را نیز ایجاد کرده اند که هیچ شباهتی با خط داستانی در کتاب ندارد. * رمسی اسنو میگویید " ما باید اول ضربه بزنیم، و یه ضربه سخت، و اونجا رو برای ضیافتی برای کلاغ ها ترک کنیم" این صحبت اشاره به جلد چهارم سری کتاب ها دارد. * جان دومین شخصیتی است که یک وایت واکر را در سریال میکشت.تا کنون در رمان، سم تنها کسی است که تا به امروز موفق به کشتن وایت واکر/آدرها شده است. * در این اپیزود شاهد بودیم که مرد لاغر بیمه برای تجارت میفروخت.این نادرست و غلط نیست : شواهدی وجود دارد که مفهوم بیمه از دو هزار سال قبل در بین تجار چینی و بابلی وجود داشته است.از سوی دیگر بروواس یک شهر تجاری بسیار بزرگ است، و پایگاه تجاری دریایی چون جمهوری هلند، جنوا و یا ونیز است * سانسا هرگز از زنده بودن دو برادر کوچکترش با خبر نمیشود چرا که هرگز به وینترفل باز نمیگردد. * رمان ششم، بادهای زمستان تا کنون منتشر نشده است، از این رو برخی از اتفاقاتی که در درون سریال رخ میدهد آن چیزی نیست که در داستان رخ میدهد.برای مثال بخش های مثل عروسی سانسا و بازگشت او به وینترفل از جمله طرح های لیتل فینگر در کتاب هستند اما هنوز رخ نداده است، و همچنین اتفاقات هارد هوم.همچنین دیدار تیریون و دنریس در کتاب ششم تایید شده است. * این درست که دنریس همدل بردگان و فقرا هست، و در خلیج برده داری تا حدودی توانسته است به آرمانهای خود برسد.اما صحبت او با تیریون دلالت به پایان دادن به فئودالیسم و حکومت هفت پادشاهی است : او در مورد "شکستن چرخ" احضار نظر میکند یعنی نابودی خاندان های بزرگ و برگردان قدرت به مردم عادی، ولی به این توجه نمیکند اولین خاندان در لیست او همان خاندان خودش یعنی تارگرین هاست. * وایت های تمام اسکلتی برای اولین بار در اپیزود "فرزندان" حضور پیدا کردن، در این اپیزود نیز آنها باز حضور داشتند. * جان هرگز به هاردهوم نمیرود و هرگز یک وایت واکر را نمیکشد. * همچنین هنوز نحوه مرگ وایت در سریال بر اساس همان آتش زدن بدن آنها رخ میدهد، چرا که در همین اپیزود دیدم که بسیاری از وایت که تیر به سر آنها خورده بود یا از کوه به زمین افتاده بودن باز زنده بودن. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Jon Snow 3 ارسال شده در ژوئن 5, 2015 S.i.S » جمعه خرداد 15, 94 4:32 pm[/url]"] سلام * اتفاق صورت گرفته در هارد هوم هرگز در کتاب رخ نداده است.در کتاب جان اسنو کاتر پایک را به شمال دیوار و هارد هوم میفرستد تا با وحشی ها به گفتگو بنشید و آنها را برای آمدن به جنوب دیوار متقاعد کند.ولی تهیه کنندگان سریال گویا تصمیم بر تغییر این داستان گرفتن و داستانی مشابه با داستان فرزندان کاستر را نیز ایجاد کرده اند که هیچ شباهتی با خط داستانی در کتاب ندارد. من کتاب پنجم رو نخوندم ولی توی awoiaf مثلاً صفحههای مربوط به هاردهوم یا کاتر پایک دیدم در مورد این که مردهها رو میخوردن و مردههای متحرک (وایتها) تو اون حوالی حرکت میکردن مطالبی گفته شده بود. پس قاعدتاً باید یه حملهای توسط وایتها (و شایدم آدرها) صورت گرفته باشه. بنابراین بهتره نگیم «هیچ» شباهتی به داستان کتاب نداره. تو سریال زمان این حمله رو تغییر دادن. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.i.S 0 ارسال شده در ژوئن 5, 2015 Jon Snow » جمعه خرداد 15, 94 5:06 pm[/url]"]S.i.S » جمعه خرداد 15, 94 4:32 pm[/url]"] سلام * اتفاق صورت گرفته در هارد هوم هرگز در کتاب رخ نداده است.در کتاب جان اسنو کاتر پایک را به شمال دیوار و هارد هوم میفرستد تا با وحشی ها به گفتگو بنشید و آنها را برای آمدن به جنوب دیوار متقاعد کند.ولی تهیه کنندگان سریال گویا تصمیم بر تغییر این داستان گرفتن و داستانی مشابه با داستان فرزندان کاستر را نیز ایجاد کرده اند که هیچ شباهتی با خط داستانی در کتاب ندارد. من کتاب پنجم رو نخوندم ولی توی awoiaf مثلاً صفحههای مربوط به هاردهوم یا کاتر پایک دیدم در مورد این که مردهها رو میخوردن و مردههای متحرک (وایتها) تو اون حوالی حرکت میکردن مطالبی گفته شده بود. پس قاعدتاً باید یه حملهای توسط وایتها (و شایدم آدرها) صورت گرفته باشه. بنابراین نمیشه گفت «هیچ» شباهتی به داستان کتاب نداره. تو سریال زمان این حمله رو تغییر دادن. حمله شاید تو کتاب ششم رخ بده، ولی تو کتاب پنج کاتر پایک به جان اسنو میگه شایعاتی در خصوص حضور وایت ها در اطراف هاردهوم به گوش میرسه، اون قضیه مرد خوری تا حدودی برمیگیردش به اینکه دیگه تو هاردهوم هیچ غذایی نبود، حالا من نمیگم که کار وایت ها نیست میگم شاید وحشی ها باشن.ولی واقعا هیچ شباهتی به داستان کتاب نداره دقت کنید بنده ذکر کردم نزدیک به 45 هزار نفر اونجا کشته شدن، چیزی که کاتر پایک دید یه چیزی بین صد تا دویست نفر بوده. تو سریال میشه گفت 80 درصد وحشی ها کشته شدن فقط 20 درصد باقی مونده.آیا تو کتاب همچین چیزی رخ داده تا الان ؟ پس میشه با قاطعیت گفت هیچ وقت رخ نداده و هیچ شباهاتی نداره.بلکه ساخته ذهن تهیه کنندگان سریال هست. به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
mohammadhoseinjj 15 ارسال شده در ژوئن 5, 2015 در ابتدا از نویسنده عزیز سپاسگزارم... بعدش یه چیز خیلی عجیب به ذهنم رسید... قبلا یه چیزی خونده بودم مربوط به این که همه خاندانها شعارشون نشون قدرتشونه پس "زمستان در راه است..." استارکها هم ممکنه نشونه ای از قدرتشون باشه. حالا این رو ترکیب کنیم با این جمله نویسنده عزیز این پست: * همچنین بر اساس شایعاتی گفته میشود که پادشاه شب یک استارک بوده است. جالب شد...! به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
great tom hanks 15 ارسال شده در ژوئن 6, 2015 واقعا زیبا وجالب بود این درست که دنریس همدل بردگان و فقرا هست، و در خلیج برده داری تا حدودی توانسته است به آرمانهای خود برسد.اما صحبت او با تیریون دلالت به پایان دادن به فئودالیسم و حکومت هفت پادشاهی است : او در مورد "شکستن چرخ" احضار نظر میکند یعنی نابودی خاندان های بزرگ و برگردان قدرت به مردم عادی، ولی به این توجه نمیکند اولین خاندان در لیست او همان خاندان خودش یعنی تارگرین هاست. دقیقا به خاطر همین موضوع هست که از دنریس بدم میاد به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
روس بولتون 34 ارسال شده در ژوئن 6, 2015 معلوم نیست واقعا قراره این بلاها سر سانسا بیاد تو کتاب ششم یا نه! البته بقیه موارد که کاملا تایید کننده این امر هستند که کتاب و سریال راهشون از هم جدا شده! به امید انتشار کتاب ششم... به اشتراک گذاری این پست لینک به پست به اشتراک گذاری در سایت های دیگر