رفتن به مطلب
Manuel

کتاب دنیای یخ و آتش، The World of Ice and Fire

Recommended Posts

negar27 » سه شنبه آبان 6, 93 9:48 pm[/url]"]

 

عکسای قلعه ها و شهر ها و نبردهاش خیلی خوب و قشنگه! بعضی شخصیتاش اصلا جالب نیست! البته تصورات با هم فرق می کنه! زیبایی که مارتین در وصف تارگرین ها و کلا والرین ها گفته بود خیلی انتظار منو بالاتر از این حرفا برده بود!

دیمون بلک فایر که مثلا زیبایی افسانه ای داره که دوتا عکس نصفه نیمه ازش گذاشته! ریگارم که انقدر ازش تعریف کرده بود اون نقاشی که ازش گذاشته نصف تصوری که من داشتم نیست!یا یه عکس از بچگی تایوین تو کتاب هست چشماش آبیه! خوب این دیگه واقعا سوتیه! اینهمه از چشمای سبز-طلایی لنیسترها گفته شده و روش تاکید شده بعد اونوقت این عکسه رو گذاشتن!

 

کلا نقاشی زن ها رو خیلی بهتر از مردها کشیده! اما تارگرین ها هم بعضی هاشون خیلی خوبن، مثلا عکس جوونی جیهیریس اول و آلیسان خیلی خوبه!

 

King_Jaehaerys_I.jpg?lgfp=3000

 

همون طور که استاد آمون اشاره کرد معشوقه های اگان چهارم، جوونی رینیرا، همسرهای میگور هم خیلی خوبن! اما حیف که مثلا از دیمون بلک فایر و بیلور بریک اسپیر عکس درست حسابی ای نداره!

عکس جوونی تایوین هم به جز رنگ چشمش خیلی خوب در اومده به نظرم! تایتوس هم که عالیه! :دی

 

اما عکس قلعه ها واقعا خوبن! مثلا سان اسپیر، های گاردن، کسترلی راک، تویینز، و به خصوص اون عکسی که صفحه 516 از درگن استون گذاشته!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جالب شد برام ادارد ار طرف پدری یه رگ بلک وود و لاک داره، از طرف مادر هم یه رگ فلینت داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به به عجب کتابی .

همه قیافه ها خوبه جز این ریگار مادر مرده، هرچند اون هم خیلی زشت نیست و میشه

 

این جزایر تابستان عجب جای خوبیه واسه آخر هفته ! اصلا برای تمام زندگی !

 

یه سوال: ملکه نایمریا با ده هزار کشتی(نه قایق) اومد دورن، اگه هر کشتی 100 نفر رو تو خودش جا داده باشه یعنی یه میلیون نفر اومدن دورن، حالا جمعیت خود دورن قبل اومدن اینا رو هم حساب نکنیم . حالا چطوریه که با این همه مهاجر دورن کم جمعیت ترین منطقه وستروسه ؟!

 

ویرایش : این تصویر نبرد چمنزار خونین جیگرم رو آتیش زد، برندون ریورز ده تا به اسب دیمون زده یکی به خودش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار » سه شنبه آبان 6, 93 11:02 pm[/url]"]به به عجب کتابی .

همه قیافه ها خوبه جز این ریگار مادر مرده، هرچند اون هم خیلی زشت نیست و میشه

 

این جزایر تابستان عجب جای خوبیه واسه آخر هفته ! اصلا برای تمام زندگی !

 

یه سوال: ملکه نایمریا با ده هزار کشتی(نه قایق) اومد دورن، اگه هر کشتی 100 نفر رو تو خودش جا داده باشه یعنی یه میلیون نفر اومدن دورن، حالا جمعیت خود دورن قبل اومدن اینا رو هم حساب نکنیم . حالا چطوریه که با این همه مهاجر دورن کم جمعیت ترین منطقه وستروسه ؟!

 

ویرایش : این تصویر نبرد چمنزار خونین جیگرم رو آتیش زد، برندون ریورز ده تا به اسب دیمون زده یکی به خودش

 

اگر دقت کنی نوشته که خیلی ها کشته میشن، یه سری ها گم میشن، یه سری ها با برده دار های جزایر تابستان وارد جنگ میشن یه سری ها هم تو جنگ برای فتح دورن تو کمک به مارتل ها کشته میشن.یعنی بیشتر روینار ها نابود میشن خیلی کم ازشون باقی میمونه.خصوصا اینکه بیشترشون هم زن و بچه بودن و تحمل سفر به این طولانی براشون سخت بوده و مرگش یه جورایی حتمی.

 

بحث چمنزار خونین شد عکسی اصلا از برندون ریورز نیست تو کتاب ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رنلی ممنون.

--------------------

 

دو ساعت طول کشید تا همه ی عکس ها رو دیدم. خیلی خوب بود. ولی عکس هاش کم بود.

شمال از همه کمتر عکس داشت.

بلاخره معلوم شد مادر ادارد کیه.

در کل زنا از مردا خشگل تر بودن.

 

احیانا از جوان مردان و شیر زنان سایت کسی قصد ترجمه اش رو نداره؟؟؟

 

چند تا سوال پیش اومد:

دست یکی از تارگرین ها ، یه مندرلی بوده. کسی اون قسمت رو خوند؟ نکته ی خاصی گفته؟

عکسی که صفحه ی 271 ، مربوط به کدوم جنگه؟

چیز جدیدی از دو تا شمشیر تارگرین ها نگفته؟

توضیح داده مراکسس چطوری مرده؟

دوتراکی ها با کی می جنگیدند؟ همون جا که چهار تا کال بودن با هشتاد هزار دوتراکی؟

 

وینترفل و ریورران زیاد جالب نبود.

ایری اصلا خوب نبود ، بجاش دروازه ی ماه خیلی با حال بود.

کسترلی راک خیلی جالب بود. چند تا راه ورود داره؟؟؟ فقط اون راه پله و دریا؟ تو خود کوه هم اتاق و تالار و ..... هست؟

سان اسپیر هم خوب بود.

دوقلو ها اینه ، یا اون که تو ویکیه؟ برج اب که تو ویکیه جالب تره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عکسهایی که تو نسخه epub هست خیلی کیفیتش از عکسهای pdfای که رنلی گذاشته پایینتره. من خودم نسخه azw3 رو به epub تبدیل و شجره نامه ها رو استخراج کردم. کیفیتش خوب نیست اما حداقل قابل خوندنه:

genealogy.zip

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جورامون » چهارشنبه آبان 7, 93 7:08 pm[/url]"]عکسهایی که تو نسخه epub هست خیلی کیفیتش از عکسهای pdfای که رنلی گذاشته پایینتره. من خودم نسخه azw3 رو به epub تبدیل و شجره نامه ها رو استخراج کردم. کیفیتش خوب نیست اما حداقل قابل خوندنه:

[attachment=0]genealogy.zip[/attachment]

 

جورامون نسخه Azw3 رو به PDF تبدیل کنی خیلی خیلی عکس هاش خب میشن کیفیت کارش خیلی میره بالا یه دفعه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جوری کسل » چهارشنبه آبان 6, 93 1:14 am[/url]"]رنلی ممنون.

--------------------

 

دو ساعت طول کشید تا همه ی عکس ها رو دیدم. خیلی خوب بود. ولی عکس هاش کم بود.

شمال از همه کمتر عکس داشت.

بلاخره معلوم شد مادر ادارد کیه.

در کل زنا از مردا خشگل تر بودن.

 

احیانا از جوان مردان و شیر زنان سایت کسی قصد ترجمه اش رو نداره؟؟؟

 

چند تا سوال پیش اومد:

دست یکی از تارگرین ها ، یه مندرلی بوده. کسی اون قسمت رو خوند؟ نکته ی خاصی گفته؟

عکسی که صفحه ی 271 ، مربوط به کدوم جنگه؟

چیز جدیدی از دو تا شمشیر تارگرین ها نگفته؟

توضیح داده مراکسس چطوری مرده؟

دوتراکی ها با کی می جنگیدند؟ همون جا که چهار تا کال بودن با هشتاد هزار دوتراکی؟

 

وینترفل و ریورران زیاد جالب نبود.

ایری اصلا خوب نبود ، بجاش دروازه ی ماه خیلی با حال بود.

کسترلی راک خیلی جالب بود. چند تا راه ورود داره؟؟؟ فقط اون راه پله و دریا؟ تو خود کوه هم اتاق و تالار و ..... هست؟

سان اسپیر هم خوب بود.

دوقلو ها اینه ، یا اون که تو ویکیه؟ برج اب که تو ویکیه جالب تره.

ترجمه ش که میشه کرد ولی مشکل اینجاست که عکساشو نمیشه کاری کرد و صفحه بندی و زیبایی که خود کتاب داره رو نمیشه روی نسخه ترجمه شده پیاده کرد! البته من زیاد به پی دی اف ساختن وارد نیستم ولی این کتاب بدون عکس واقعا خوندنش به دل آدم نمی شینه!

کلا این تصویرایی که تو این کتاب بود بیشترش با اونایی که تو ویکی بود فرق می کرد! فکر کنم اینایی که تو کتابه با نظارت خود مارتین بوده پس به احتمال زیاد اینا شکل درست قلعه هاست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چرا نمیشه عکس رو تو کادر بندی تو ترجمه قرار داد ؟ راحت هم میشه اینکار کرد، بیشتر عکس ها به زودی به صورت عکس ازاد تو نت یافت میشن به راحتی میشه گرفتشون و فرمتشون کرد و داخل متن نوشته قرار داد.

 

اینطوری خیلی جالب هم میشه اگر کسی خواست ترجمه اش رو شروع کنه به منم خبر بده شاید بتونم کمکی بکنم و ترجمه اش کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.i.S » پنج شنبه آبان 7, 93 12:54 am[/url]"]چرا نمیشه عکس رو تو کادر بندی تو ترجمه قرار داد ؟ راحت هم میشه اینکار کرد، بیشتر عکس ها به زودی به صورت عکس ازاد تو نت یافت میشن به راحتی میشه گرفتشون و فرمتشون کرد و داخل متن نوشته قرار داد.

 

اینطوری خیلی جالب هم میشه اگر کسی خواست ترجمه اش رو شروع کنه به منم خبر بده شاید بتونم کمکی بکنم و ترجمه اش کنم.

 

خوب منم گفتم زیاد به این چیزا وارد نیستم

ترجمه ش که کار یه نفر دو نفر نیست اصلا! تازه ویراستار هم بحثش جداست...

چند صفحه ست کتابش؟ تقریبا نهصد صفحه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 » پنج شنبه آبان 7, 93 12:02 am[/url]"]
S.i.S » پنج شنبه آبان 7, 93 12:54 am[/url]"]چرا نمیشه عکس رو تو کادر بندی تو ترجمه قرار داد ؟ راحت هم میشه اینکار کرد، بیشتر عکس ها به زودی به صورت عکس ازاد تو نت یافت میشن به راحتی میشه گرفتشون و فرمتشون کرد و داخل متن نوشته قرار داد.

 

اینطوری خیلی جالب هم میشه اگر کسی خواست ترجمه اش رو شروع کنه به منم خبر بده شاید بتونم کمکی بکنم و ترجمه اش کنم.

 

خوب منم گفتم زیاد به این چیزا وارد نیستم

ترجمه ش که کار یه نفر دو نفر نیست اصلا! تازه ویراستار هم بحثش جداست...

چند صفحه ست کتابش؟ تقریبا نهصد صفحه؟

 

نزدیک به شصت صفحه هست که اگر عکس ها رو حساب نکنیم نزدیک به 400 صفحه.چهار مترجم باشه هر مترجم نزدیک به صد صفحه برداره و سه تا ویراستار باشن کار نزدیک به دو ماه تموم میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان همه به عکساش توجه کردید و نگفتید چه کتاب خوبی هست! من این کتاب رو تا یه جایی خوندم. خیلی از جزئیات گفته شد و همینطور خیلی تئوری جدید میشه ساخت ...

مثلا اینکه والریایی ها با اژدهایان زاد و ولد میکردن که نسبت به آتیش مقاوم میشدن؟ یا مثلا نوشته بود Greenseer ها میتونن از چشم weirwood ها نگاه کنن؟ چیزی که برن انجام داد و انگار واقعا جوجن رو خورد!

باز هم از آدر ها چیز خاصی نوشته نشده بود و بیشتر جزئیات مربوط به تاریخ نزدیک تر بود. ما همچنان در کفیم ...

اطلاعات راجع به قاره ی Sothoryos خیلی جالب بود، گفته شده هنوز کامل کشف نشده و خیلی خطرناکه. پر از موجودات عجیب غریب مثل وایورن ها که از خویشاوندان اژدهایان هستن ولی فقط آتیش ندارن. هر کی رفته برنگشته و سرزمین وحشی ای هست. خیلی مشتاق بودم راجع به این قاره بدونم که چیزی ازش گفته نشده بود.

در کل این کتاب خیلی نیاز بود. فکر کنم پیج های زیادی واسه ویکی ساخته بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دیدن از چشم weirwood ها رو تقریبا میدونستیم و اون قسمت برن و جوجن رو از اون طریقی که گفتی نمیشد فهمید، چیزی که بود استفاده از لفظ Blood Sacrifice بود ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عکسهای کتاب رو میشه با نرم افزار pdf image extractor یا pdf image extraction wizardذخیره کرد. البته من تا حالا از نرم افزارش استفاده نکردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Queen nymeria » پنج شنبه آبان 8, 93 8:52 am[/url]"]عکسهای کتاب رو میشه با نرم افزار pdf image extractor یا pdf image extraction wizardذخیره کرد. البته من تا حالا از نرم افزارش استفاده نکردم.

من که واسه خوندن pdf از Nitro استفاده می کنم و اون خودش گزینه extract داره و به راحتی عکس ها رو استخراج میکنه، کیفیتشون هم خوبه نمونه اش همون عکسی که صفحه قبل گذاشتم!

http://www.4shared.com/download/uSAvFjnlba/King_Jaehaerys_I.jpg?lgfp=3000

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب منم یه نگاهی به کتاب انداختم. تا الان جالبترین چیزایی که خوندم معشوقه‌های اگان چهارم و همسرای میگور بوده. تارگرینا واقعا یه تخته شون کمه هاا. نقاشیا عمدتا جالب بودن، بخصوص نقاشیایی که از زن‌ها کشیده شده بود. من امیدوار بودم یه نقاشی از شیرا سی‌استار هم بذارن که نذاشتن و منو کلی ناامید کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ویسنیا عجب مادر فولاد زره ای بوده! حقا میگور پسر خود ویسنیاست! آلیسنت جلوی این هیچی نیست! کم کم دارم به اگان حق میدم که چرا رینیس رو بیشتر دوست داشته!

 

@جوری

دست اگان سوم یه مندرلی بوده که به دلایلی خلعش میکنه.

مراکسس و رینیس تو دورن مردن. تو ضیحات بیشتر درباره ی مرگشون تو شاهدخت و ملکه اومده. اگه اشتباه نکنم تیری یا سنگی توی چشم مراکسس زده شد و اینجوری مرد.

 

پ.ن: نثر کتاب مشکل خاصی داشت؟ چقدر نقد بهش خورده!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همسران میگور منو یاد همسران هنری هشتم انداختن اونا هم دقیقا 6 نفر بودن.یکیشون جین وسترلینگ بود!من فکر نمیکردم بجز راب تا حالا وسترلینگها با پادشاه دیگه ای هم وصلت کرده باشن.جفتشون هم جین.

ویسنیا کدوم صفحه بود من پیدا نمیکنم.

بدترین تصویر هم مال ریگار بود.اصلا ناامید کننده بود توصیفات کتاب کجا این عکس کجا.ایکاش تصویر لیانا هم تو کتاب بود.تصاویر زنها خیلی خوب بود.بعضی از مردهای تارگرین هم تصاویرشون خوب بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Queen nymeria » جمعه آبان 9, 93 11:50 am[/url]"]همسران میگور منو یاد همسران هنری هشتم انداختن اونا هم دقیقا 6 نفر بودن.یکیشون جین وسترلینگ بود!من فکر نمیکردم بجز راب تا حالا وسترلینگها با پادشاه دیگه ای هم وصلت کرده باشن.جفتشون هم جین.

ویسنیا کدوم صفحه بود من پیدا نمیکنم.

بدترین تصویر هم مال ریگار بود.اصلا ناامید کننده بود توصیفات کتاب کجا این عکس کجا.ایکاش تصویر لیانا هم تو کتاب بود.تصاویر زنها خیلی خوب بود.بعضی از مردهای تارگرین هم تصاویرشون خوب بود.

همون فصلی که راب جین‌و میاره ریورران و معرفی می‌کنه به کتلین میگه که یه جین وسترلینگ دیگه هم همسر شاه میگور بوده و اینکه وسترلینگ‌ها خاندان قدیمی هستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
North Wolf » جمعه آبان 8, 93 2:27 am[/url]"]کسی تو فکر ترجمه کردن هست؟

 

Sent from my xperia z2

تو فکرش که هستم :/ من اين هفته سرم شلوغه اگه مشکلى پيش نياد از هفته ى ديگه شروع مى کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ نایمریا

از اول فتح تا آخرای سلطنت میگور درباره ی ویسنیا نوشته.

دقت کردید هرجا یه پادشاه از چندتا زن مختلف فرزند داشته، بعد از مرگش فاجعه بوجود اومده؟ رقص و نبرد چمنزار سرخ هم یه همچین وضعیتی داشتن. فقط ماجرای ویسنیا زیرکانه بود برخلاف بقیه که آشکار بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

پ.ن: نثر کتاب مشکل خاصی داشت؟ چقدر نقد بهش خورده!

 

مشکل اینه که نثرش رو دارن با نثر خود مارتین مقایسه میکنن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Manuel » جمعه آبان 9, 93 2:20 pm[/url]"]

 

پ.ن: نثر کتاب مشکل خاصی داشت؟ چقدر نقد بهش خورده!

 

مشکل اینه که نثرش رو دارن با نثر خود مارتین مقایسه میکنن.

 

 

با نثر نغمه ی مارتین یا با نثر TPATQ و Rogue ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×