بحث های اپیزودیک فصل سوم

[جورامون 19]

وارامیر توی کتاب 6 تا حیوون داره و از دیوار رد نمیشه از این لحاظ شباهتی ندارن. بعد از مرگ اورل کنترل عقابش رو به دست میگیره. همین الان هم میتونن وارامیر رو وارد داستان بکنن. اما شخصیت مهمی نیست و به نظرم حذف میشه.

[لیانا استارک 1]

فکر نکنم واردش کنن. تو کتاب خیلی از قوانین وارگ بودن رو ازش یاد میگیریم. احتمالا تو سریال شخصیت های دیگه تو یکی دوتا دیالوگ توضیح میدن

[ریگار 7]

بشدت اسپول داره در مورد قسمت نهم سریال :

 

این قسمت بینهایت عالی بود !

انتظار یه قسمت خشن رو داشتم اما واقعا کم نظیر بود ، کم نظیر !

شاید به خاطر این بود که کتاب رو نخوندم اما مطمعنم کتاب هرگز نمیتونست چنین حس بینظیری رو انتقال بده !

میخواستم باشم فریاد بزنم وقتی بچه راب رو تو شکم زنش پاره کردن !

روس بولتون عجب خیانتی کرد !

عجب آهنگی زدن !

 

یه شاهکار بود !

هنوز قلبم از شدت هیجان داره میتپه !

اگه مارتین اینجا بود ساعت ها در آغوشم فشارش میدادم ، این پیر مرد دژخیم ، حیله گر و نابغه بزرگ رو !

 

[Jorah The Andal 0]

اگه مارتین اینجا بود ساعت ها در آغوشم فشارش میدادم ، این پیر مرد دژخیم ، حیله گر و نابغه بزرگ رو !

من خفش می کرد این پیر مرد بی شرف رو .

خدا کنه استنیس بزنه همشون رو ریشه کن کنه

[King Robert 0]

به کینگ رابرت:

من به شدت از کتلین بدم میاد اما نه به دلیل اینکه با جان و تیریون بد کرد. برای اینکه احمقه اما فکر میکنه عاقله! همون دستگیر کردن تیریون باعث شروع جنگ و بعدش کشته شدن ادارد شد. همه جا گند میزد اما خیلی از خود راضی و مغرور بود. همه جا هم راب رو توی دردسر مینداخت. آزاد کردن جیمی یکی دیگه از گند زدنهاش بود. باعث شد که کاراستارک با راب بد بشه و کشته بشه و نصف سپاهش رو از دست بده. من اگه توی وستروس بودم اول از همه کتلین رو میکشتم!

 

 

جورامون جان اتفاقا من هم نظرت رو کاملا قبول دارم . اصلا به نظرم کتلین چون فکر می کنه خیلی باهوش و قویه احمقانه رفتار می کنه .

مثلا سر همین قضیه آزاد کردن جیمی اگه مثل بچه ی آدم شیون و زاری می کرد برای پسرهای از دست رفته اش هیچ مشکلی پیش نمیومد . عوضش کتلین اومد خودش رو قوی و باهوش انجام بده و مرتکب حماقت شد .

با این وجود حماقت های کتلین باعث نمی شه ازش نفرت داشته باشم . البته اصلا هم علاقه ای بهش ندارم .

 

 

از لیدن استون هرت ولی خیلی خیلی خوشم می آد .

 

 

نکته دیگه این که به نظرم هر سه فرزند هاستر تالی به شکل وخیمی احمقند . با توجه به شناختمون از بلک فیش و تعاریفی که از خود هاستر تالی می شه به نظرم می رسه این ژن حماقت از ونت ها به این 3 نفر رسیده .

[ریگار 7]

تو این قسمت 9 حرکتی که صورت گرفت به لحاظ نظامی و سیاسی واقعا عالی بود ، این که لنیستر ها تونستن بدون این که حتی یکی از افرادشون کشته بشه پادشاه شمال رو با تمام سران همراهش بکشن ، نبوغ نابشون رو به رخ میکشه . اینجوری که برمیاد ریورران هم به زودی سقوط میکنه ، تووینز فرماندهی ریورران و ریورلند رو به دست میگیره و بولتون ها کنترل شمال رو بعد از مدت ها انتظار به دست می گیرن .

تایوین نابغه میدونه کی چی میخواد و میدونه از کجا ضربه بزنه !

الان تنها کسی که در مقابلش مونده استنیسه ! من نمیدونم چرا تایوین تا حالا دراگون استون رو محاصره نکرده ! انتظار داشتم بلافاصله بعد از جنگ خلیج بلک واتر ، ناوگانش رو برای محاصره بفرسته !

 

حالا میفهمم که لیتل فینگر به چه امیدی برای ازدواج به لایسا به دره سفر کرد .

[تالیسا 1]

پس وارامیر چی میشه؟ من فکر می کردم ترکیب اونم بود...

 

وارامیر تو سه تا گرگ یه گربه وحشی و یه خرس وارگ میشه.وقتی ارل میمیره وارامیر کنترل عقابشو بدست میگیره و از اون عقاب برای دیده بانی دیوار استفاده میکنه.ملیساندره هم با جادوی سیاه اون عقاب و باقیمونده روح ارل رو می کشه و وارامیر هم برای مدتی دیوونه میشه و کنترل حیوونای خودشم از دست میده.خرسش چند نفرو پاره می کنه و بعد هم با نیزه میمیره و گربه وحشی به جنگل فرار میکنه.

 

ریگار جان این شادی ها زیاد دوام نداره به استراکا خیانت شد ولی لنیسترها...

[ریگار 7]

اول من به شما یه تسلیت بدهکارم ، مرگ دلخراشی برای شما و همسرتون بود

 

لنیستر ها رو نمیشه با این شیوه ها پایین کشید ، البته فکر میکنم نمیشه . بلاخره شما آگاهتری تو این مسائل ، با این حال به نظرم تنها ملیساندره که میتونه از پس تایوین بر بیاد . شاید هم جیگن هاگار (!) یا امثل این جادو و جمبل های عجب غریب . با عقل و درایت نمیشه با تایوین در افتاد .

[تالیسا 1]

دیدی چه جوری کشتنم

دیگه حالا...

ببین من کی گفتم. اون تایوینتون از جایی میخوره که خوابشم نمیبینه.

[AgenT 0]

اسم این قسمت Rains of the Costamere بود البته فکر کنم Reyn درست تر باشه

کلا هرکجا این آهنگ زده شد باید سریع در بری

 

سرباز های جیمی هم وقتی ریوران رو محاصره کرده بودند این آهنگ رو میخوندن و البته سرباز های لنیستر در مواجه با خاندان رین

 

[جورامون 19]

والدر فری و در پشت صحنه تایوین لنیستر بزرگترین خیانت رو کردن. وقتی کسی توی خونه کسی نون و نمک میخوره تحت امنیت هست. قوانین مهمان نوازی از زمان نخستین انسانها بوده اما والدر فری به راحتی این قوانین رو میشکنه و در تمام وستروس منفور میشه. ببینید کجا بهتون گفتم. والدر فری به سختی تاوان اینکارش رو میده! «شمال یادش میمونه»!

 

به AgenT:

مطالبی که مربوط به کتابهای بعدی هست رو توی اسپویلر بذارید. اینجا هماهنگ با سریال جلو میره.

[samiano 3]

استارکها از بیرون متلاشی شدن لنیسترها از درون

[Jorah The Andal 0]

این ریکارد کاراستارک بد جوری راب رو نفرین کرد ، کشتن اون بد بخت واسه اشتباهی که مادرش مرتکب شده بود کاره اشتباهی بود . اگه نمیکشتش شاید به کمک والدر احتیاجی پیدا نمیکرد .

[جورامون 19]

راستی این موردی که توی کتاب بود چرا توی سریال حذف شد؟

 

توی کتاب راب بعد از اینکه خبر ازدواج تیریون و سنسا رو میشنونهو از اونجایی که فکر میکنه برن و ریکان کشته شدن میاد جان رو قانونی و یه استارک اعلام میکنه تا در صورت کشته شدنش اون وارث وینترفل باشه نه سنسا(که در واقع تیریون لنیستر و فرزندانش میشن)

توی فیلم این موضوع مهم حذف شد. من توی کتاب امید دارم که جان آمبر که شاهد این وصیت نامه بود این خبر رو به جان برسونه اما توی سریال این قضیه کلا حذف شده و اثری هم از جان آمبر نیست.

 

[samiano 3]

راستی این موردی که توی کتاب بود چرا توی سریال حذف شد؟

 

توی کتاب راب بعد از اینکه خبر ازدواج تیریون و سنسا رو میشنونهو از اونجایی که فکر میکنه برن و ریکان کشته شدن میاد جان رو قانونی و یه استارک اعلام میکنه تا در صورت کشته شدنش اون وارث وینترفل باشه نه سنسا(که در واقع تیریون لنیستر و فرزندانش میشن)

توی فیلم این موضوع مهم حذف شد. من توی کتاب امید دارم که جان آمبر که شاهد این وصیت نامه بود این خبر رو به جان برسونه اما توی سریال این قضیه کلا حذف شده و اثری هم از جان آمبر نیست.

 

اتفاقاً منم منتظر بودم جایی که راب و کتلین تو چادر داشتن حرف میزدن هی با خودم گفتم الان میگه الان میگه ولی خبری نشد

[Winterfell 0]

والدر فری ادم پستی بود ولی نمی دونم چرا همش آدمهای پست عوضی به تور استارکهای شریف و نجیب می خورن. اون از تیان این از فری.....

راب باید می دونست که شکستن قولش خیلی براش هزینه خواهد داشت. هم در مورد فری و هم در مورد گریجویها کتلین بهش هشدار داده بود.

این داستان مگه زیر سر جیمی نبود؟روس بولتون رو جیمی جلو فرستاد. یا من اشتباه می کنم؟

 

«شمال یادش میمونه»!

واقعا" شمال فراموش نمی کنه. شمال کهن همیشه استواره حتی وقتی وقتی آدمهای مزوری مثل لنیسترها فکر کنند که پیروز شدند.

 

استارکها از بیرون متلاشی شدن لنیسترها از درون

 

واقعا" منتظر دیدن اون صحنه هام.

 

دوست دارم بینم قیافه آدمایی که فکر میکنن خیلی زرنگن چه جوری میشه. تا اینجا همه یک به یک قربانی میشن تا لنیسترا قدرتمندتر بشن.

 

[Winterfell 0]

این لینکو یکی از بچه ها تو نمایه ام تو آردا گذاشته که اینجا کپی میکنم.

واکنشهای ملته به اتفاقات دیشب سریال. خیلی باحال بود. حجمش زیاده ولی به دیدنش میارزه. منکه اشکم دراومد.

 

http://expressleech.com/x4r257zp2cm7/Game_of_Thrones__Red_Wedding_Reactions_Compilation.mp4.html

[جورامون 19]

این داستان مگه زیر سر جیمی نبود؟روس بولتون رو جیمی جلو فرستاد. یا من اشتباه می کنم؟

نه جیمی نقشی در این قضیه نداشت. موضوع به نامه هایی که تایوین مینوشت ربط داره. احتمالا توی قسمت بعد واضحتر میگن. تایوین یه جمله توی کتاب توی ملاقاتش با تیریون میگه که توی فیلم حذف شد.

مضمون جمله اش اینه:

بعضی جنگها با شمشیر پیروز میشن و بعضی ها با قلم.

[Winterfell 0]

این داستان مگه زیر سر جیمی نبود؟روس بولتون رو جیمی جلو فرستاد. یا من اشتباه می کنم؟

نه جیمی نقشی در این قضیه نداشت. موضوع به نامه هایی که تایوین مینوشت ربط داره. احتمالا توی قسمت بعد واضحتر میگن. تایوین یه جمله توی کتاب توی ملاقاتش با تیریون میگه که توی فیلم حذف شد.

مضمون جمله اش اینه:

بعضی جنگها با شمشیر پیروز میشن و بعضی ها با قلم.

 

اره اون جمله رو تو کتاب یادمه ولی کتابو تقریبا" تا همین رد ودینگ خوندم. پس شاید بعدش جایی توضیح بیشتری داده در این مورد. من فکر می کردم جیمی به اشاره و کنایه یه جوری بولتون رو تهدید کرد که برای اینکه از خشم لنیسترها برای همکاریش با راب نجات پیدا کنه این خیانتو انجام بده.

البته چه فکری اشتباهی کردم! جیمی کجا عقلش به همچین کارایی می رسه!

[جورامون 19]

نه جیمی تو این کار دستی نداشته و روحش هم خبردار نبوده. وقتی کتلین جیمی رو آزاد میکنه جیمی قسم میخوره که روی هیچ تالی و استارکی شمشیر نکشه.

اسپویلر احتمالی قسمت بعد(در مورد تایید نقش تایوین در عروسی سرخ):

 

در ادامه(احتمالا همین قسمت بعد) وقتی خبر به بارانداز شاه میرسه تیریون ازش میپرسه که این ثمره همون نامه بوده و تایوین هم میگه بله.

 

[PD.Stark 0]

من وقتی تو کتاب عروسی سرخ رو خوندم اینقد حالم گرفته بود که تا دوهفته اصلا یه ورقم نتونستم کتاب ادامه بدم...خداروشکر خیلی خوب درست کرده بودن این تیکه رو ولی خوب به همه استارکا از جانب خودم تسلیت میگم

[Maethor 1]

واقعا اپیزود تلخی بود. داستان همش آدم رو تشنه نگه میداره که انتقام استارک ها رو ببینه اما انتقام که نمیگیرن هیچی بدبختی های بیشتری هم نصیبشون میشه...

 

من بیشتر دلم برای گرگ راب سوخت البته

[ریگار 7]

من فکر نمیکنم تو رابطه بین تایووین و روس بولتون و فری ها از تحدید استفاده شده باشه ، احتمالا تایوین باتوجه به درکی که داره شمال رو به بولتون ها میبخشه ( به عنوان لرد بالا دست ) و به فری ها سرزمین رودخانه ها رو پیشنهاد میکنه ، باتوجه به این که راب واقعا داشت جنگ رو میباخت ، روس بولتون و لرد فری انتخاب سودمندتر رو انتخاب کردن .

 

به جورامون : اگه واقعا امیدی باشه که شمال بتونه انتقام بگیره که من متاسفانه امیدی نمیبینم :دی شمال اینجوری که پیداست به دست بولتون ها افتاد !

 

من موندم چرا لرد فری انقدر خطر کرد و اونها رو به تالار خودش راه داد بعد کشتشون ! میتونست قبل این که وارد دیوارهاش بشن با تعداد نفرات زیادی که داره ، راب و همراهانش رو محاصره کنه و از دم تیغ بگذرونه !

[Jorah The Andal 0]

من فکر نکنم اگه انتقامی هم وجود داشته باشه ، انقدری من رو خوشحال کنه که کشته شدن اینا ناراحتم کرد .

[تالیسا 1]

من موندم چرا لرد فری انقدر خطر کرد و اونها رو به تالار خودش راه داد بعد کشتشون ! میتونست قبل این که وارد دیوارهاش بشن با تعداد نفرات زیادی که داره ، راب و همراهانش رو محاصره کنه و از دم تیغ بگذرونه !

خب اینطوری که شما میگی استارکا مقاومت می کردن(با وجود باخت) و بلاخره تعدادی از افراد فری ها هم از بین میرفتن.ولی شمالیا وقتی به عروسی اومدن حسابی مست کردن و دیگه نمیتونستن مقاومت کنن. اینطوری فری ها خیلی کمتر تلفات دادن.

ضمنا شمال فراموش نمیکنه و خدایان کهن انتقامشون خیلی متفاوت تر از این صحبت ها می گیرن

 

اون والدر فری به داشتن 21 پسر می باله ولی روزی میرسه که یه دونه هم براش نمیمونه.