رفتن به مطلب
Manuel

تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.

Recommended Posts

یارو گفته لرد های شمال چون استنیس اومده و بهشون کمک کرده کاری بهش ندارن و می زارن هر کاری بخواد بکنه ولی حداقل تا وقتی که زمستون تموم نشده براش نمی جنگن و با توجه به این که استنیس خیلی اهل صبر کردن نیست ول می کنه و بر می گرده نایتفورت . 

در مورد جاستین مسی حرفت رو قبول دارم این قسمتش ایراد داشت . 

استنیس که خودش عمدا فایر رو نمی اندازه دور ولی اگه ملیساندر اعتمادش از استنیس به سمت جان اسنو بره اونوقت استنیس اعتقادش رو به فایر از دست می ده . 

چرا مقایسه ی ملیساندر با ملکه ی نایت کینگ مزخرف بود

به نظرم این اتفاقات می تونه تو دو تا کتاب باقی مونده رخ بده به شرطی که مارتین یه کم روند حوادث رو سریع تر کنه

تازه اون خوابی که دنریس می بینه رو چی می گی 

استنیس صبورترین آدم وستروس نیست، ولی این قد هم که این یارو ذکر کرده عجول و دیوانه نیست، ناسلامتی یک سال محاصره ی استورمز اند و پانزده سال کم محلی رابرت رو تحمل کرده.

این که ملیساندر (خادم آتش) اعتمادش سمت جان (برف خالص) بره و اون رو قهرمان رلور (خدای آتیش)، اون وقت استنیس به خاطر همین ملیساندر اعتقادش رو به آتش از دست بده و بره سمت یخ (حوزه ی تخصصی استارک ها و جان) و قهرمان آدر بزرگ بشه کلا خیلی پر تناقضه.

در مورد ملیساندر حتی خود یارو هم ذکر کرده که این در راستای تئوری من نیست: استنیس طبق این تئوری قراره بشه قهرمان آدر بزرگ (نایت کینگ جدید) و دشمن رلور، اون وقت این ادعا که خادم رلور که قراره دور انداخته بشه، ملکه ی این نایت کینگ جدید بشه و با ملکه ی نایت کینگ قبلی مقایسه بشه ....

لعنت به دنریس، خوابش هم مثل خودش ارزشی برام نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چی بگم والا

بعضی از دلیل ها و مثال هایی که اورده خیلی خوبه ولی بعضی هاش هم بی ربطه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کسی درباره ی فرضیه ی اینکه سپتا لمور همون ملاریو از نورووسه چیزی میدونه؟؟ اصلا یه همچین چیزی امکان داره؟ اگه درست باشه یعنی سر آندری دالت و اون یکی که تبعید شدن به نورووس چی اومده؟ یعنی مردن؟؟

اگه این فرضیه درست باشه یعنی سپتا لمور آشارا نیست. خیلی بد میشه!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کسی درباره ی فرضیه ی اینکه سپتا لمور همون ملاریو از نورووسه چیزی میدونه؟؟ اصلا یه همچین چیزی امکان داره؟ اگه درست باشه یعنی سر آندری دالت و اون یکی که تبعید شدن به نورووس چی اومده؟ یعنی مردن؟؟

اگه این فرضیه درست باشه یعنی سپتا لمور آشارا نیست. خیلی بد میشه!!!

 

من نمی دونم چرا انقدر اصرار هست که بگن لمور یکی دیگه است.

استاد، در هر صورت خیلی احتمالش کمه که لمور آشارا باشه. (چجوری چشمای بنفشش رو تغییر داده که تیریون متوجه نشه؟)

 

فرض کنیم ملاریو باشه، یا دورِن می دونه یا نمی دونه.

اگه بدونه که خب دالت رو فرستاده دنبال نخود سیاه، اگه ندونه هم که ملاریو یه جوری آدم های دورِن رو پیچونده و همون ها هم به حساب دالت می رسن.

 

http://branvras.free.fr/HuisClos/Princes.html

اینو خوندی؟ (یه مقدار زیادی طولانیه)

فی.ل.تر هم هست متاسفانه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اولا من فکر میکنم لمور یه شخصیتی هست. چون تیریون خیلی روش زوم میکنه و من به این حس تیریون باور دارم.

دوم اینکه احتمال بیش از حد زیادی میدم که Mellario نیست چون اگه بود، دورنی ها از وجود Aegon (چه واقعی چه غیر واقعی) با خبر میشدن.

 

@کیوان؛

این لینکه نوشته های کیه، چرا پدرمادر نداره آدرسه ؟ ولی چیزاش چه جالبه ..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@کیوان؛

این لینکه نوشته های کیه، چرا پدرمادر نداره آدرسه ؟ ولی چیزاش چه جالبه ..

 

والا من تو http://www.reddit.com/r/asoiaf پیداش کردم. در همین حد هم می دونم از نویسنده:

http://branvras.free.fr/HuisClos/Contents.html

 

بیشتر شبیه یه آرشیو ه. سایتی چیزی نیست. آدرسش هم واسه همین یه ذره عجیبه.

 

پ.ن: لامصب چه حوصله ای داشته و داره. لیستش طولانیه، هر کدومم اندازه 4 5 تا چپتر خود کتابن.

این رفرنس دادن هاش خیلی خوبه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کسی درباره ی فرضیه ی اینکه سپتا لمور همون ملاریو از نورووسه چیزی میدونه؟؟ اصلا یه همچین چیزی امکان داره؟ اگه درست باشه یعنی سر آندری دالت و اون یکی که تبعید شدن به نورووس چی اومده؟ یعنی مردن؟؟

اگه این فرضیه درست باشه یعنی سپتا لمور آشارا نیست. خیلی بد میشه!!!

 

من نمی دونم چرا انقدر اصرار هست که بگن لمور یکی دیگه است.

استاد، در هر صورت خیلی احتمالش کمه که لمور آشارا باشه. (چجوری چشمای بنفشش رو تغییر داده که تیریون متوجه نشه؟)

 

فرض کنیم ملاریو باشه، یا دورِن می دونه یا نمی دونه.

اگه بدونه که خب دالت رو فرستاده دنبال نخود سیاه، اگه ندونه هم که ملاریو یه جوری آدم های دورِن رو پیچونده و همون ها هم به حساب دالت می رسن.

 

http://branvras.free.fr/HuisClos/Princes.html

اینو خوندی؟ (یه مقدار زیادی طولانیه)

فی.ل.تر هم هست متاسفانه.

یکی از دلایلی که من فکر میکنم سپتا لمور حتما یه فرد اشرافزادس نوع خطاب کردنش بوسیله کانینگتونه.

 

یادمه یه جا خوندم که دوران از اول میدونسته اگان زندس و فقط بخاطر اوبرین و بچه هاش این موضوع رو پنهان کرده بود و از اول میخواسته آریانه رو به بهانه ملاقات با ویسریس پیش اگان بفرسه و چون با مخالفت ملاریو روبه رو شده خود ملاریو رو پیش اگان فرستاده.

 

لینکی که دادی عالی بود فقط یه سوال برای من پیش اومد: دوران و اوبرین از اول برنامه اون قرداد ازدواج محرمانه رو داشتن و بخاطر اینکه کسی شک نکنه اوبرین آشکارا درخواست حمایت از ویسریس رو داد یا اون قرارداد کلا برمیگرده به بعد از مذاکرات با جان ارن و آروم شدن ظاهری دورنی ها؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یکی از دلایلی که من فکر میکنم سپتا لمور حتما یه فرد اشرافزادس نوع خطاب کردنش بوسیله کانینگتونه.

 

یادمه یه جا خوندم که دوران از اول میدونسته اگان زندس و فقط بخاطر اوبرین و بچه هاش این موضوع رو پنهان کرده بود و از اول میخواسته آریانه رو به بهانه ملاقات با ویسریس پیش اگان بفرسه و چون با مخالفت ملاریو روبه رو شده خود ملاریو رو پیش اگان فرستاده.

 

لینکی که دادی عالی بود فقط یه سوال برای من پیش اومد: دوران و اوبرین از اول برنامه اون قرداد ازدواج محرمانه رو داشتن و بخاطر اینکه کسی شک نکنه اوبرین آشکارا درخواست حمایت از ویسریس رو داد یا اون قرارداد کلا برمیگرده به بعد از مذاکرات با جان ارن و آروم شدن ظاهری دورنی ها؟؟

 

خب اینجا احتمال اینو مطرح می کنه که یکی رو به جا کوئنتین دادن به یرون وود ها و کوئنتین با ملاریو رفته و اون ماموریت دنریس هم برنامه ریزی شده بوده که کوئنتین غیر واقعی از بین بره. (بزرگترین دلیلشم به نظر من اینه که ملاریو با اون واکنشش نسبت به رفتن کوئنتین چجوری بقیه بچه هاش رو می ذاره می ره)

نه این و نه اونی که خوندی رو نمی شه تائید و رد کرد.

 

نوشته که معلوم نیست اون ملاقات کی بوده ولی اصولاً باید بعد از درخواست ابرین باشه.

 

باقی نوشته هاش رو هم اگه حال داشتم بخونم مطرح می کنم یه بحثی داشته باشیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی میگی شاید اون کوینتینی که پیش یورنوود ها بود و تو کتاب پنج pov بود و آخرش کشته شد یکی دیگه بوده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یعنی میگی شاید اون کوینتینی که پیش یورنوود ها بود و تو کتاب پنج pov بود و آخرش کشته شد یکی دیگه بوده؟

 

دقیقاً

من نمی گم، تو اون لینک یکی از چیزایی که مطرح شده اینه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی هممون سرکار بودیم؟؟؟؟ آخه یورنوود ها هم دیگه اینقدر گیج نیستن که کوینتینی رو که در واتر گاردن و سان اسپیر حضور داشته رو از یه کوینتین جعلی تشخیص ندن حتی اگه بگیم کوینتین پیش یورنوود ها جعلی بوده پس اون فکر هایی که تو فصلای کوینتین با خودش میکرده چی میشن؟ یا چرا دوران راستشو به آریانه نگفت یا اصلا چرا کوینتین جعلی درست کرد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یعنی هممون سرکار بودیم؟؟؟؟ آخه یورنوود ها هم دیگه اینقدر گیج نیستن که کوینتینی رو که در واتر گاردن و سان اسپیر حضور داشته رو از یه کوینتین جعلی تشخیص ندن حتی اگه بگیم کوینتین پیش یورنوود ها جعلی بوده پس اون فکر هایی که تو فصلای کوینتین با خودش میکرده چی میشن؟ یا چرا دوران راستشو به آریانه نگفت یا اصلا چرا کوینتین جعلی درست کرد؟

Quentyn was born during Robert's Rebellion and was given for fostering at least four years after the death of Elia Martell and her children, and after the birth of Trystane. At that time, Doran was already plotting vengeance. If there was a switch of Quentyn with another boy, it could have happened years before Quentyn went to Yronwood. Hence it is of little interest to pinpoint the moment when the fostering of Quentyn began.

 

دورِن کی راستشو به آریان گفته که دفعه دومش باشه؟

 

دلایل خودش رو آورده و منطق هم داره ولی بزرگترین مشکل اینه که آیا مارتین در این حد خواننده رو سر کار می ذاره یا نه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واقعا" یک جاهایی میاد که آدم میگه Plot Twist تا چه حد ؟!

الان تئوری های اصلی لنگ در هوان. خیلی چیزای مهم. از قول لیانا و جان بگیر تا مردی که توی وینترفل بود تا Quaithe و اینا ... بعد اگه قرار باشه اینها رو هم پیچونده باشه که ... ( یاد ِ سریال LOST افتادم که هی پیچوندن هی پیچوندن، بچگی های اینارو نشون دادن و ما گفتیم چقدر خاصن و همه چی انتخاب شده بوده و آخرش سیفون جزیره رو کشیدن و به یه دونه از اون تئوری ها جواب ندادن ... جدا" میترسم خیلی از جاهای داستان بیجواب بمونه و مارتین هم جواب بیاره که خیلی داستانا خیلی چیزاش مشخص نمیشه )

 

ضمن اینکه احترامی که یرانوود ها و ولز و درینکواتر بهش میذاشتن به نظر نمیومد که بخواد کس دیگه ای باشه. حتی با همه ی این اوصاف ، اگر هم بگیم قرار بوده اونها رو گول بزنن، هیچکس انقدر توی نقشش آب نمیشه که احساس ِ داشتن ِ خون اژدها کنه و بپره بقل Rhaegal

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
واقعا" یک جاهایی میاد که آدم میگه Plot Twist تا چه حد ؟!

الان تئوری های اصلی لنگ در هوان. خیلی چیزای مهم. از قول لیانا و جان بگیر تا مردی که توی وینترفل بود تا Quaithe و اینا ... بعد اگه قرار باشه اینها رو هم پیچونده باشه که ... ( یاد ِ سریال LOST افتادم که هی پیچوندن هی پیچوندن، بچگی های اینارو نشون دادن و ما گفتیم چقدر خاصن و همه چی انتخاب شده بوده و آخرش سیفون جزیره رو کشیدن و به یه دونه از اون تئوری ها جواب ندادن ... جدا" میترسم خیلی از جاهای داستان بیجواب بمونه و مارتین هم جواب بیاره که خیلی داستانا خیلی چیزاش مشخص نمیشه )

 

ضمن اینکه احترامی که یرانوود ها و ولز و درینکواتر بهش میذاشتن به نظر نمیومد که بخواد کس دیگه ای باشه. حتی با همه ی این اوصاف ، اگر هم بگیم قرار بوده اونها رو گول بزنن، هیچکس انقدر توی نقشش آب نمیشه که احساس ِ داشتن ِ خون اژدها کنه و بپره بقل Rhaegal

 

موافقم که به شدت پیچیده فرض گرفته و از جزئیات نتیجه گیری های بزرگ داشته.

 

فرضش اینه که اون بچه ای که با کوئنتین عوض شده واقعاً فکر می کرده کوئنتین ه. از سن کم جا انداختن براش.

 

شوخی اش هم زشته که یه وقت مثل لاست شه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم بزرگ ترین ترسم همینه که زبونم لال مارتین آخرش نتونه جمعش کنه! دوتا کتاب بیشتر نمونده و این همه معما و این وضعیتی چنان گره اش کوره که واقعا نمیدونم چجوری قراره باز بشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@رنلی:

خدا نکنه به مارتین فشار بیاد چون میترسم اونجوری واسه راحت کردن خودش آدرها رو پیروز جنگ کنه!

 

@کیوان:

تو یه سایتی که توش درباره سپتا لمور بحث کرده بودن به جز آشارا و ملاریو یه نفر دیگه رو هم که ممکن بود همون سپتا باشه معرفی کرده بود و اون لیانا بود.

 

پ.ن: کسی نظری درباره اینکه چه بلایی سر جرولد داین اومده نداره؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

پ.ن: کسی نظری درباره اینکه چه بلایی سر جرولد داین اومده نداره؟؟

 

با این app ِ نسخه جدید مارتین گفته توی Late twentiesـش هست یعنی 26-29. بقیه ش کلا" مشخص نیست... ولی چیزی که هست اینه که دارک استار نمیخواسته میرسلا رو بکشه چون اونطور که میگن یکی از خفن ترین شمشیرزنای وستروسه ( و عجیبه که حرفی توی تورنومنتها ازش نبوده ) و یه همچین شخصیتی براش کاری نداره که گردنو بزنه به جای گوش. اون تئوری هم که میگفتن ایگانه و به دست دورن به صورت مخفیانه نگه داری میشده با اون سنی که مارتین داده کلا" خط کشیده میشه روش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینا قسمت های جالبیه که تو تئوری های مربوط به ماروین بهشون بر خوردم.

 

Interesting... However if Marwyn has the glass candle, and perhaps Quaithe is using a glass candle to enter Dany's dreams (it would explain why Dany is the only one to see Quaithe) could Marwyn and Quaithe actually be working together because they can communicate via the glass candles? If Quaithe trusts Marwyn, maybe she just left him out of the list of people Dany should not trust. Maybe Marwyn mentioning Quaithe's messages is what will help her trust him.

Marwyn does tell Sam they help you communicate over long distances.

I wonder if the information that Quaithe and Marwyn know seem to match up.

 

 

 

 

 

 

 

He's se*. I want him to make waves, slap sense into Dan E. with his wacky voice of reason, and change the entire flavor of her invasion so it makes sense when it comes. He may have more ideas on how to curb the disease than how to tame the dragons.

 

But here's today's suspicion: he took the decision away from the Citadel and told Sam to sit down and shut up while he took advantage of Sam's info. Uh.... but that's okay because the Citadel isn't to be trusted, right? ....But who put that in our minds? Marwyn! He may be pulling a fast one, beating the more responsible Maesters to the punch so he can perpetrate something horrible.

 

He also beat it out of town before the Faceless Man in the room with them could assassinate him, nor did he give the Alchemist time to change identities to follow Marwyn onto the boat ?!?!?!?!? (But he can't have known that he was in danger because he left everyone else at the mercy of the Faceless, so that makes him look unaware and perhaps not the guy who's equal to that tricky Meereen situation?????) Eh.

 

If Marwyn and Tyrion are the stable boys for the lizards that'd be swell for the conversations we'd overhear.

 

 

 

 

 

http://asoiaf.westeros.org/index.php/topic/97385-another-theory-about-where-marwyn-is/

 

پست 1 و 3 و 4 و 8 و 21 خیلی جالبن.

پست 12 هم با کوایته و تئوری هاش تطبیق می ده.

این شمع های شیشه ای هم نیاز به اطلاعات بیشتری ازشون داریم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان بعد خوند این مطلب تو ویکی انگلیسی دو روزه خواب ندارم!نظرتون چیه؟

[justify]Davos literally came out of smoke and fire after the Battle of the Black water.

His shadow is also described as a sword when he helps Edric Storm Escape.

 

Type

“ The wind sighed through the chamber, and in the hearth the flames gusted and swirled. He listened to the logs crackle and spit. When Davos left the window his shadow went before him, tall and thin, and fell across the Painted Table like a sword.

GRRM

Melisandre does also recognize a power when she proposes making shadow babies.

 

“ Is the brave Ser Onion so frightened of a passing shadow? Take heart ,then. Shadows only live when given birth by light, and the king’s fires burn so low I dare not draw off any more to make another son. It might well kill him.” Melisandre moved closer. “With another man, though…a man whose flames still burn hot and high…if you truly wish to serve your king’s cause, come to my chamber one night. I could give you pleasure such as you have never known, and with your life-fire I could make

Melisandre

 

The original Lightbringer was forged three times and Davos has been twice so far with the third (if the theory is correct) coming soon. When a sword is forged its at the mercy of its surroundings shape by things around it. This is what Davos has been when he has been assumed dead two times (Battle of the Blackwater and when he was held by Wyman Manderly in the Wolf's Den)

Assuming the trend continues Skagos is where the third reforging will take place.

Also while he is being kept under Dragonstone Alester Florent says while Davos is being taken away by his brother Axell Florent: Type

 

“ "Take the torch,” Ser Axell commanded the gaoler. “Leave the traitor to the darkness."No,” his brother said. “Axell, please, don’t take the light…gods have mercy.”

Aelster Florent

 

Here instead of talking about the physical torch being taken away, the "light" is actually Davos.

Melisandre believes that Stannis Baratheon is Azor Ahai and since Davos is the Hand of the King it is possible that since a sword is often thought of as an extension of the hand this could be talking about Davos as a metaphorical lightbringer.

This is supported by Davos's actions for Stannis such as gathering armies and commanding battles, all work done by the Hand of the King[/justify].

امکان داره این تئوری درست باشه؟اگه باشه چی؟

مارتین تو دیگه کی هستی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تئوری جالبیه گرچه احتمالش نزدیک به صفره. به نظر من که اگه هم قراره یک قهرمان وستروس رو نجات بده، داووس بیش از هر کس دیگه ای لیاقت این کار رو داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی هیچکس حرف اکسل فلورنت رو درباره ی اون شاهزاده ی دیوانه نمیدونه؟ حرف مهمیه. خیلی چیزا رو ثابت و دوتا تئوری رو رد میکنه. هیچکس یادش نیست؟ (لازم به ذکره که خود منم هیچی از این حرف یادم نمیاد )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » یکشنبه تیر 15, 93 5:31 pm[/url]"]یعنی هیچکس حرف اکسل فلورنت رو درباره ی اون شاهزاده ی دیوانه نمیدونه؟ حرف مهمیه. خیلی چیزا رو ثابت و دوتا تئوری رو رد میکنه. هیچکس یادش نیست؟ (لازم به ذکره که خود منم هیچی از این حرف یادم نمیاد )

 

چه تئوری هایی؟

 

این رو می گی که یه تارگرین می خواسته میمونش رو به لردهای دیگه بعنوان همسر بده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اکسل درباره ی یه شاهزاده ی دیوانه ای حرف میزنه که لباس بچه های مردشو تن میمون مورد علاقش میکرده. این یعنی شاهزاده ی مذکور ازدواج کرده بود و بچه هم داشته و بچه هاش مرده بودن. تنها تارگرین دیوانه ای که هم ازدواج کرده بوده و هم بیشتر از یه بچه داشته ریگل تارگرینه.

در این صورت چندتا چیز ثابت میشه:

اول اینکه میکار حق بچه های ریگل رو برای رسیدن به پادشاهی نخورده.

دوم. اون تئوری لانگواترز کلا اشتباهه.

سوم. تارگرین جدیدی از نسل بچه های ریگل وجود نداره.

چهارم. اون دوتا افسر افسانه ایه گولدن کمپانی پسرای ریگل نبودن.

 

اما من مطمئن نیستم که حرف اکسل دقیقا همینی باشه که من گفتم. ممکنه به جای شاهزاده گفته باشه یه تارگرین که در این صورت شامل پادشاه ها هم میشه. ممکنه فقط لباس بچه ها رو تن میمون میکرده و اصلا بچه نداشته. ممکنه بچه هاش هنوز زنده بودن و بازم اون شاهزاده لباس بچه ها رو تن میمون میکرده.

 

برای همین میپرسم کسی دقیقا حرف اکسل رو یادش میاد یا نه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » یکشنبه تیر 15, 93 6:47 pm[/url]"]اکسل درباره ی یه شاهزاده ی دیوانه ای حرف میزنه که لباس بچه های مردشو تن میمون مورد علاقش میکرده. این یعنی شاهزاده ی مذکور ازدواج کرده بود و بچه هم داشته و بچه هاش مرده بودن. تنها تارگرین دیوانه ای که هم ازدواج کرده بوده و هم بیشتر از یه بچه داشته ریگل تارگرینه.

در این صورت چندتا چیز ثابت میشه:

اول اینکه میکار حق بچه های ریگل رو برای رسیدن به پادشاهی نخورده.

دوم. اون تئوری لانگواترز کلا اشتباهه.

سوم. تارگرین جدیدی از نسل بچه های ریگل وجود نداره.

چهارم. اون دوتا افسر افسانه ایه گولدن کمپانی پسرای ریگل نبودن.

 

اما من مطمئن نیستم که حرف اکسل دقیقا همینی باشه که من گفتم. ممکنه به جای شاهزاده گفته باشه یه تارگرین که در این صورت شامل پادشاه ها هم میشه. ممکنه فقط لباس بچه ها رو تن میمون میکرده و اصلا بچه نداشته. ممکنه بچه هاش هنوز زنده بودن و بازم اون شاهزاده لباس بچه ها رو تن میمون میکرده.

 

برای همین میپرسم کسی دقیقا حرف اکسل رو یادش میاد یا نه.

 

 

من پیدا نکردم فصل رو ولی تو فروم وستروس این رو دیدم:

 

I wonder which mad Targaryen king tried to marry his pet monkey to a noble

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بچه ها دو تا تئوری پیدا کردم در حد خواهر مادر ارنولد.

یه سر به لینک زیر بزنید:

https://tv.yahoo.com/blogs/yahoo-tv/best-craziest-game-of-thrones-fan-theories-song-of-ice-fire-231653233.html

 

جدید نیست ، ولی تا حالا تو فروم مطرح نشده: شماره چهار و شش.

 

چرا هالند رید خودشو به جای سپتون اعظم جا بزنه؟ چه هدفی می تونه داشته باشه؟

 

یورون چه ربطی داره به داریو؟!؟

منظورشون چیه؟ یعنی شخصی به اسم داریو وجود نداشته و داریو از همون اول یورون بوده ؛ یا اینکه یورون داریو رو کشته؟

اگه کشته یعنی با تکنیک مردان بی چهره خودشو شکل داریو کرده؟ امکان داره تخم اژدهایی که میگه انداخته تو اب ، بهایه اموزش دادنش بوده باشه؟

دو تا فرمانده های داریو (اسمشون رو یادم نیست) از کی داریو رو می شناسن؟ یعنی امکان داره از همون موقع که یورون تبعید شد ، یه هویت جعلی برای خودش درست کرده باشه؟

به نظرم یه ذره تناقض داره. تو فصل کتلین قبل از عروسی خونین یه ناخدا میاد میگه که بیلون گریجوی مرده. یورون هم که فرداش میرسه به جزایر اهنین. پس کی پیش دنریس بوده؟

یورون تو کتاب چهار تو جزایر اهنین بوده ، داریو هم تو کل کتاب پنج پیش دنریسه.

بنجن که احتمالش خیلی کمتره.

 

کسی نظری نداره؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×