رازهای ناگفته زندگی و مرگ پرنس ریگار

[تالیسا 1]

یه سوالی که برای من پیش اومده اینه که خب بلاخره یه خدمتکاری، کسی دیده که ریگار و لیانا دارن با هم میرن.خب این آدم نمیتونسته بفهمه ریگار لیانا رو به زور برده یا لیانا داشته به میل خودش میرفته؟ اگه هم کسی ندیده خب از کجا میگن ریگار لیانا رو دزدیده؟اصلا این حرف از کجا اومده؟کی این حرفو زده؟

[renly baratheon 1]

و سوالاتی که همچنان بی پاسخ می مانند!

منم این قضیه دزدیده شدن لیانا واسم جای سوال زیاد داره، و کامل هم داستانش رو نمیدونم، در این حد که من تا دیروز فکر میکردم ریگار لیانا رو تو همون مسابقات هارن هال دزدیده، ولی دیدم که تو مقاله ای که ترجمه شده (و اصلش تو ویکی) نوشته ریگار این کار رو یک سال بعد انجام داده! من کلا الان قاطی کردم! لیانا اون موقع کجا بوده؟ تو وینترفل یا جای دیگه؟ ریگار چطوری دزدیده اش؟ هیچ کی اون دورو برا نبوده آیا؟ یه نفر پاسخ گو باشه لطفا!

[samiano 3]

البته من فکر نمیکنم که ریگار پدرش رو خلع میکرد، بلکه احتمالا تدابیری می اندیشید تا قدرتش رو محدودتر کنه و شورای پادشاهی عملا به جای اون حکومت کنه.

 

به هر نحوی حالا یا مقامش رو تشریفاتی میکرده یا کلاً حذفش میکرده کارهایی که اریس اواخر حکومتش انجام داد جنون این فرد رو به همه نشون داد و این امر مصلمه که اریس چه با پیروزی یا شکست شورش دیگه به ثانیه های آخر پادشاهیش داشته نزدیک میشده

هیچ کس از اریس خوشش نمیومده تمام دور و بریاش به نظر من به خاطر ریگار همراه تارگارین ها بودند و حذف کردنش برای ریگار کار دشواری نبوده

بحث اصلی اینجا مطرح میشه که تغییراتی که ریگار قصد انجامش رو داشت فقط با در دست گرفتن قدرت شروع میشده از اونجایی که با استاد ایمون هم مکاتبه داشته خیالاتی هم برای دیوار یا حتی اونطرف دیوار داشته

[samiano 3]

ریگار چطوری دزدیده اش؟ هیچ کی اون دورو برا نبوده آیا؟ یه نفر پاسخ گو باشه لطفا!

 

چه جوری دزدیدتش یا اصلاً این مسئله که دزدیدتش یا با اختیار لیانا بووده مشخص نیست اما چیزی که مشخصه آرتور دین هم همراه ریگار بوده یعنی بهترین شوالیه های سراسر پادشاهی مصلماً اگر هم کسی اونجا بوده نمیتونسته جلوی این دو نفر رو بگیره

[renly baratheon 1]

ریگار چطوری دزدیده اش؟ هیچ کی اون دورو برا نبوده آیا؟ یه نفر پاسخ گو باشه لطفا!

 

چه جوری دزدیدتش یا اصلاً این مسئله که دزدیدتش یا با اختیار لیانا بووده مشخص نیست اما چیزی که مشخصه آرتور دین هم همراه ریگار بوده یعنی بهترین شوالیه های سراسر پادشاهی مصلماً اگر هم کسی اونجا بوده نمیتونسته جلوی این دو نفر رو بگیره

 

اون که آره ولی یه جیغ و دادی چیزی! ناسلامتی لیانا 3تا داداش گردن کلفت و یه بابای های لرد داشته! چجوری هیچ کدوم نفهمیدن!

ضمن این که اگه هیچ کی اونجا نبوده و نفهمیده، از کجا فهمیدن که دزدیده شده؟ مثلا چرا فکر نکردن خودش رفته؟ یا این که شما میگین ریگار همراه آرتور داین بردتش از کجا اینو فهمیدن که ریگار بوده و آرتور داین هم همراش بوده؟

 

ولی این سوال هنوز واسم مونده، لیانا کی و از کجا دزدیده شد؟ من فکر میکردم تو همون هارن هال دزدیدتش ولی انگار یه سال بعد بوده، اون موقع لیانا کجا بوده؟ تو وینترفل پیش خانواده اش یا تو ویل پیش داداش و نامزدش؟

[گری کینگ 0]

من فقط برای همين يک پست اومدم ثبت نام کردم!!

 

راستش اين فرضيه يخ و آتس ذهنم رو درگير کرده،به نظر منطقی مياد که دنی و جان فرزندان رگار باشند که در آخر به هم ميپيوندند. اما اين نظريه نقاط ضعف زيادی داره. مثل اين که حتماً در قلعه سرخ کسانی متوجه اثر بارداری ملکه شده اند. يا مثلاً در زمان زايمان حتماً ويسريس و همراهان ملکه حضور داشتند. يعنی آن ها نفهميدند که اصلاً بچه اي در کار نبوده؟ يا اصلاً ملکه چطور مرد؟ پس يعنی همه اين قضيه استورم بورن کشک بوده!

 

تنها طريقی که ميشه اين نظريه رو قبول کرد اين هست که : ريگار در حين مطالعاتش به همان پيشگويی کذايی بر ميخوره و مطمئن ميشه که او همان کسی است که بايد وستروس و مردمش رو در برابر خطر آدر ها نجات بده. ان هم با ترکيب خونی يخ و آتش. شايد اصلاً به همين خاطر يک دفعه خواست که جنگجو بشه.

در هر صورت وقتی از اليا مارتل نا اميد ميشه، در هارن هال، ليانا رو متقاعد ميکنه که آن ها بايد اژدهای سه سر را توليد کنند. ليانا هم قبول ميکنه. اما تنها چيزی که رگار پيش بينيش را نکرده بود شورش رابرت بود.

برای همين قبل از اين که اوضاع وخيم بشه، ليانا ی باردار رو به همراه وفادار ترين افرادش( که به نظريه های رگار باور داشتند)، به جنوب ميفرسته. درواقع دليل اين کار او محافظت از ليانا نبوده، بلکه محافظت از فرزند او بوده. احتمالاً آن شوليه ها دستور داشتند که در صورت پيروزی در ترايدنت، بچه را به پايتخت برگردانند، اگر نه هم که از او محافظت کنند. در نهايت ليانا دو قلو به دنيا مياورد و بر اثر زايمن هم رو به موت قرار ميگيرد. در همين زمان ند از راه ميرسد و ليانا از او قول ميگيرد که از فرزندانش در برابر رابرت محافظت کند تا پيشگويی به واقعيت بپيوندد. پس ند و هاولند ريد برنامه ريزی ميکنند. ند پسر را به عنوان حرامزاده خودش به شمال ميبرد و هاولند (يا مردانش) دختر را به درگن استون. تا يکی در ميان یخ و يکی در ميان آتش بزرگ شود( حتماً از مفاد پيش بينی بوده). در درگن استون، وفاداران به رگار، دنريس را جای فرزند مرده شاه ديوانه جا ميزنند. البته ويسريس از اين موضوع خبری نداشته، چون او اهل راز نگهداری نبوده.

پس اکنون تنها کسی که کل داستان را ميداند هاولند ريد است.پس بايد منتظرش بمانيم.

 

اين تنها راه برای حقيقت بخشيدن به قضيه يخ و آتش است.حال بايد ديد مارتين چه برايمان در نظر دارد. چون من مطمئنم نام کتاب تماماً مربوط به همين نبرد با آدر ها است.

[samiano 3]

این نظریه کاملاً رد میشه چون اگه حالا به هر نحوی دنریس و جان خواهر و برادر از یک مادر باشند چطور یکیشون بلوند و یکیشون مشکی میشه !!!!!؟؟؟

[hamedsr 0]

ویسریس و دنریس، فرزندان شاهد دیوانه بودند، امکان نداره دنریس دختر لیانا باشه!

امکان جابه جاییشون هم ممکن نبود، خیلی فاصله داشتن با هم ..

 

البته اون قسمت اول نظرتون ممکنه درست باشه، تمام کارهایی که کرد به خاطر پیشگویی بوده باشه ..

ولی یک سوال، چرا اصرار دارید که دنریس دختر ریگار کنید، نه خواهرش؟

[renly baratheon 1]

ویسریس و دنریس، فرزندان شاهد دیوانه بودند، امکان نداره دنریس دختر لیانا باشه!

امکان جابه جاییشون هم ممکن نبود، خیلی فاصله داشتن با هم ..

 

البته اون قسمت اول نظرتون ممکنه درست باشه، تمام کارهایی که کرد به خاطر پیشگویی بوده باشه ..

ولی یک سوال، چرا اصرار دارید که دنریس دختر ریگار کنید، نه خواهرش؟

 

همینو بگو! منم میگم که، Ghost of the High Heart گفته prince از نسل ایریس و رایلا خواهد بود، نگفته لزوما از نسل ریگار! دنریس با وجود خواهر ریگار بودن بازهم میتونه مصداق این پیش گویی باشه!

 

به نظر من آتش دنریسه و یخ جان اسنو، و یا آتش R'hllorه و یخ Great Other. نغمه آتش و یخ هم میتونه به معنی پیوند این دوتا باشه (دنی و جان) و هم نبرد این دو (رهلور و آدرها).

 

 

پ.ن: من نمیدونم صاحب نظران و تئوریسین های این مباحث (مثل مانوئل و the last stark) چرا تو این بحث شرکت نمی کنن؟! یا شاید دیگه مثل قبل زیاد به فروم سر نمیزنن!

[samiano 3]

راجع به اینکه برخی میگن جان اسنو چون موهای مشکی و قیافه استارکها رو داره نمیتونه فرزند ریگار باشه باید توی تاریخ روابط این دو خاندان گشت چون مثلاً یادمه توی فصل 1 ادارد یه جا داشت میخوند که براتیون ها هربار با لنیسترها ازدواج کردن چه از طرف دختری چه از طرف پسری همیشه ژن براتیون ها غالب بوده و فرزندان حاصل ازدواج چهره براتیونها رو داشتند ممکنه همین قضیه راجع به جاان هم رخ داده باشه و ژن استارکها بر ژن تارگارین ها غلبه کرده باشه

در مورد دنریس هم اگه اسرارتون به اینه که اگر خواهر جان باشه(که اصلاً غیر ممکنه) میتونه به خاطر رسم تارگارینها با جان ازدواج کنه باید بگم اگر عمه جان هم بشه با توجه به رسمشون مشکلی نیست و میتونن ازدواج کنن با این حال جان با سنتهای استارکی بزرگ شده و اگر هم بخواد این اتفاق بیوفته جان زیر بار نمیره

[renly baratheon 1]

در مورد دنریس هم اگه اسرارتون به اینه که اگر خواهر جان باشه(که اصلاً غیر ممکنه) میتونه به خاطر رسم تارگارینها با جان ازدواج کنه باید بگم اگر عمه جان هم بشه با توجه به رسمشون مشکلی نیست و میتونن ازدواج کنن با این حال جان با سنتهای استارکی بزرگ شده و اگر هم بخواد این اتفاق بیوفته جان زیر بار نمیره

 

درسته حق با شماست جان ممکنه قبول نکنه (به احتمال زیاد هم نمیکنه) همچین چیزی رو؛ ولی این حالت رو هم در نظر بگیرین که مثل تورامبار و نیه نور تو آردا قبل این که همدیگه رو بشناسن بینشون اتفاقاتی بیفته و با هم ازدواج کنن و حتی بچه دار هم بشن (حالا کار ندارم که دنی قراره بچه دار نشه!) و بعد موقعی بفهمن با هم نسبت فامیلی دارن که کار از کار گذشته باشه و ...!

 

 

البته اول باید این دوتا زنده و سالم به هم برسن بعد؛ فعلا بیاین دعا کنیم جان نمرده باشه!

 

[samiano 3]

 

 

البته اول باید این دوتا زنده و سالم به هم برسن بعد؛ فعلا بیاین دعا کنیم جان نمرده باشه!

 

نکته خیلی خوبی بوود ممکنه همه سوپرایز بشیم

[لیانا استارک 1]

چه طولانی بود!

یه سوالی که برای من پیش اومده اینه که خب بلاخره یه خدمتکاری، کسی دیده که ریگار و لیانا دارن با هم میرن.خب این آدم نمیتونسته بفهمه ریگار لیانا رو به زور برده یا لیانا داشته به میل خودش میرفته؟ اگه هم کسی ندیده خب از کجا میگن ریگار لیانا رو دزدیده؟اصلا این حرف از کجا اومده؟کی این حرفو زده؟

این حرف از اینجا اومده که از نظر رابرت و در نتیجه قیام رابرت، لیانا یه گل معصوم و بی گناه بوده که اوج قساوت تارگرین ها پرپرش کرده... یه fair maiden و ازین حرفا؟! به نظرم اگر کسی هم حرفی مخالف حرف شاه داشته به گوش کسی نمی رسیده.

 

گری کینگ عزیز این قضیه ناگفته های زیاد داره. تئوری که شما دارین میگین خیلی رو هواست. یعنی شواهدش کمه و شایدهاش زیاد. ولی یه چزی که گفتین و به نظرم اگه بشه خیلی جالب می شه این دوقلو بودن فرزند احتمالی لیاناست! فکر کن یه قل دیگه پیش هولند رید باشه!!! :دی هرچند درکل خیلی بعیده و بعیدتر این که اون قل دنریس باشه!

 

اما برای قضیه نغمه ای از آتش و یخ بین این چند تا مشابهی که تو کتاب براش پیدا کرد من بیش تر از همه طرفدار اینم که خود جان نغمه ای از آتش و یخه.

 

 

فعلا بیاین دعا کنیم جان نمرده باشه!

 

به نظرم جان داره در مسیر reborn شدن حرکت میکنه...

 

[renly baratheon 1]

چه طولانی بود!

این حرف از اینجا اومده که از نظر رابرت و در نتیجه قیام رابرت، لیانا یه گل معصوم و بی گناه بوده که اوج قساوت تارگرین ها پرپرش کرده... یه fair maiden و ازین حرفا؟! به نظرم اگر کسی هم حرفی مخالف حرف شاه داشته به گوش کسی نمی رسیده.

لیانا جان شما برا من توضیح بده هیچ کی نیست جواب منو بده و منو از سردرگمی دربیاره! شما دقیقا کِی و کجا دزدیده شدین؟! یه سال بعد مسابقات هارن هال؟ از وینترفل؟

 

اما برای قضیه نغمه ای از آتش و یخ بین این چند تا مشابهی که تو کتاب براش پیدا کرد من بیش تر از همه طرفدار اینم که خود جان نغمه ای از آتش و یخه.

 

 

به نظرم جان داره در مسیر reborn شدن حرکت میکنه...

نظر شما رو جانه؟ به خاطر همون رویای مشهورش (زره یخ و شمشیر آتش)؟ prince هم جانه یا یکی دیگه است؟ هیچ کی اینجا کوچک ترین اعتقادی به دنریس نداره؟!

 

اگه الان بخواد reborn شه آتش و نمکش کجاست؟! از Bleeding Star هم که مدت زمان زیادی گذشته!

 

[samiano 3]

 

به نظرم جان داره در مسیر reborn شدن حرکت میکنه...

 

تا حالا از این نظر به قضیه نگاه نکرده بودم

جالب شد با این حال من هنوز هم امیدی بهش ندارم به نظرم مارتین توی کتاب شش یه شخصیت جدیدی از تو کیسه اش در میاره

[رندل تارلی 0]

اینکه دنریس و جان دوقلو باشند و از هم جدا شده باشن و تهش دوباره به هم برسن بیشتر شبیه فیلم هندیه تا کتاب مارتین! من میگم جان پسر ادارده چون تمام خصوصیات استارک ها رو از نظر ظاهری و اخلاقی داره . همین طور توانایی وارگ شدن رو که مختص نخستین انسان هاست در ضمن هیچ اشاره ی واضحی نشده که جان فرزند ریگاره. با توجه به سبک نوشتاری مارتین بعید نیست تمام پیش گویی های مربوط به اژدهای سه سر و شاهزاده وعده داده شده کشک باشه.

[نارملا 0]

به نظرتون با این توصیفاتی که از لیانا شنیدیم کسی بوده که قابل کنترل باشه و اهل بشور بساب؟!!!

اریا با این همه شیطونی یه سلولش به لیانا رفته

شاید هم لیانا بعد هارنهال خودش رفته به ریگار پیشنهاد دزدیده شدن داده و چون ابرو خاندان در خطر بوده گفتن که دزدیدنش!!!!

هیچ وقت فک نمیکردم دادن یه گل به یه دختر این همه دردسر داشته باشه ها

[لیانا استارک 1]

لیانا جان شما برا من توضیح بده هیچ کی نیست جواب منو بده و منو از سردرگمی دربیاره! شما دقیقا کِی و کجا دزدیده شدین؟! یه سال بعد مسابقات هارن هال؟ از وینترفل؟

رنلی جان خیالت راحت. من اطمینان میدم که لوراس هیچ دخالتی تو ماجرا نداشت! فکر کنم اون یه سالو در حوالی همون هارن هال داشتم گل میچیدم بعدشو خودمم نفهمیدم که چی شد که سرانجام گول ریگارو خوردم...

 

 

اگه الان بخواد reborn شه آتش و نمکش کجاست؟! از Bleeding Star هم که مدت زمان زیادی گذشته!

 

ای داد! من خودم هنوز به فصل های آخر پنج نرسیدم. پس بین آتش نمیمیره حداقل! نگفتم حتما حالا... گاماس گاماس. و یه چیز دیگه. دنریس بین آتش reborn شد ولی نمکش کجا بود؟

 

ولی جدی درباره خیانتکار و به اشتباه انداز بودن پروفسی ها که تو کتاب زیاد گفته شده... نمی تونیم مطمئن باشیم دنی همون پرنسه یا جان نیست یا کسای دیگه مثل گریف جوان هستن یا نیستن.

 

استاد آمون دم مرگش گفت اشتباه کرده بوده که فکر میکرده اگان موعوده و یه چیزایی درباره شباهت پیشگویی ها با زن خیانتکار گفت ولی بعدش طوری حرف زد که مطمئن بود دنی همون موعوده. من وقتی دیدم مارتین اون تشبیه و این اطمینان رو گذاشته کنار هم فکر کردم اینم یکی دیگه از بازی های مارتینه و احتمالا دنی هم اونی که باید باشه نیست یا حداقل همه ی اون چیزی که وعده داده شده نیست...

 

 

یه سوال منظور ریگار چی بوده؟ از یه طرف معتقد به اومدن پرنس وعده داده شده است از یه طرف میگه اژدها سه سر داره... یعنی سه تا پرنس موعود؟ یا یکی از سه سر موعوده؟

[samiano 3]

 

یه سوال منظور ریگار چی بوده؟ از یه طرف معتقد به اومدن پرنس وعده داده شده است از یه طرف میگه اژدها سه سر داره... یعنی سه تا پرنس موعود؟ یا یکی از سه سر موعوده؟

 

شاید قراره 3 تا reborn داشته باشیم

[renly baratheon 1]

ای داد! من خودم هنوز به فصل های آخر پنج نرسیدم. پس بین آتش نمیمیره حداقل! نگفتم حتما حالا... گاماس گاماس. و یه چیز دیگه. دنریس بین آتش reborn شد ولی نمکش کجا بود؟

تو ویکی نوشته تولدش تو درگن استون بود که یه جزیره آتش فشانیه وسط دریا (دود=آتش فشان، نمک=دریا) و reborn شدنش رو هم توجیحش آتش تدفین کال دروگو و نمک اشک هاییه که دنی تو لحظه های آخر میریخت! به هر حال مهم اینه که بعد از این دو قسمت بعدی پرافسی هم عملی شد، هم Bleeding Star رویت شد هم این که ایشون woke dragons from stone، یعنی همون که اژدهاها رو از تخم هایی که تبدیل به سنگ شده بودن بیرون آورد و زنده کرد.

 

ولی جدی درباره خیانتکار و به اشتباه انداز بودن پروفسی ها که تو کتاب زیاد گفته شده... نمی تونیم مطمئن باشیم دنی همون پرنسه یا جان نیست یا کسای دیگه مثل گریف جوان هستن یا نیستن.

 

استاد آمون دم مرگش گفت اشتباه کرده بوده که فکر میکرده اگان موعوده و یه چیزایی درباره شباهت پیشگویی ها با زن خیانتکار گفت ولی بعدش طوری حرف زد که مطمئن بود دنی همون موعوده. من وقتی دیدم مارتین اون تشبیه و این اطمینان رو گذاشته کنار هم فکر کردم اینم یکی دیگه از بازی های مارتینه و احتمالا دنی هم اونی که باید باشه نیست یا حداقل همه ی اون چیزی که وعده داده شده نیست...

درسته که پرافسی ها گول زننده ان ولی مارتین هیچی رو الکی تو کتاب نمیاره، مطمئنا این طوری نخواهد بود که پرافسی که تو کتاب اومده باشه و درباره اش کلی بحث شده باشه و بعد در انتها کلا سرکاری باشه! همه پرافسی ها به حقیقت می پیوندند منتها نه اون طوری که ما انتظار داریم! ولی این که درباره شخصش نمیتونیم مطمئن باشیم حق با شماست. حالا دنریس و یانگ گریف که خوبن، نمیدونید چه احتمالات خنده داری درباره همین Azor Ahai و پرنس موعود داده شده! تصور کنید آخرش ویکتاریون گریجوی یا سندور کلگان پرنس باشن!

 

یه سوال منظور ریگار چی بوده؟ از یه طرف معتقد به اومدن پرنس وعده داده شده است از یه طرف میگه اژدها سه سر داره... یعنی سه تا پرنس موعود؟ یا یکی از سه سر موعوده؟

آخه این مارتین عوضی این قسمت رو عمدا خیلی مبهمش کرده! تو کل 5تا کتاب فقط همین چندتا جمله تو فصل خانه نامیرایان و

حرف های دم مرگ استاد ایمون

درباره این پرافسی صحبت میکنه، که تو اون ها هم چیزی معلوم نیست! هیچ کس الان هیچ ایده ای درباره معنی سه سر داشتن اژدها و نغمه آتش و یخ نداره! (یا اگه داشته باشه هم دلیل محکمی براش نداره و فقط در حد حدسه) حداقل یه چندتا آدرس کوچولو میداد!

[نارملا 0]

فک کنم مرموز ترین و مهمترین شخصیت داستان لیانا باشه

هر موضوعی پیش میاد لینا یه طرف قضیس

یه جنگ که به خاطرش راه افتاد

معلوم نیس بچش چی شد

توهمات فانتزی رابرت نسبت به لیانا باعث دشمنی سرسی و بعدشم به دنیا اومدن سه تا گیسو طلایی و ... شد

ند هم که سر همین بی سر شد

یعنی شانس اوردن لیانا مرد اگه زنده بود فک کنم کلا وستروس هم مثه والریا میشد

در کل این خانوم از زلزله 10 ریشتری هم خانمان سوز تر بوده

فکر کنم اون یه سالو در حوالی همون هارن هال داشتم گل میچیدم بعدشو خودمم نفهمیدم که چی شد که سرانجام گول ریگارو خوردم...

شایدم مرحوم ریگار گولتو خورده

[Winterfell 0]

عجب تاپیکی شد!

گفتم تو این تاپیک اونقدر مورد ریگار صحبت و بحث می شه که کاملا" بشناسمش ولی هر چی بیشتر بحث می کینم مشکلات بیشتر می شه و نکات ابهام شخصیت و جریانات زندگیش بیشتر بیرون می ریزه.

 

فکر کنم کلا" رفتیم سراغ یکی از پیچیده ترین شخصیتای وستروس که کلا" زندگیش ابهامه!!

[the_last_stark 9]

درباره Prince that was promised در بخش رقص با اژدهایان حسابی بحث شده ولی خب چون احتمالا بعضی از دوستان نمیخوان که واسشون اسپویل بشه و اون قسمت رو نمیخونن ، اینجا هم درباره ش نظر میدیم!

در این پیشگویی گفته شده که اون پرنس در میانه salt & smoke و غم و اندوه بسیار متولد میشه. اصل پیشگویی به زبان والرین بوده و باید دقت کرد که واژه پرنس در این زبان برای دختر و پسر یکسانه. ( همونجور که اژدها نر و ماده نداره ) .

در زمان اگان پنجم Ghost of High heart به شاه میگه که اون پرنس از نسل ایریس و خواهرش خواهد بود. متولد شدن ریگار در روز فاجعه سامرهال باعث میشه که توهم پرنس وعده داده شده همیشه همراه ریگار باشه به عبارت دیگه سایه سامرهال همیشه همراهش بوده . همه کارهای ریگار در جهت این باوره. موضوع A song of ice & fire هم باعث میشه که ریگار ، لیانا رو بدزده ( خودش رو نماد آتش و لیانا رو نماد یخ میبینه ) . حاصل این وصلت مبارک هم که میشه جان. دلایل رو میذارم تو اسپویلر

 

 

1- در کتاب اول وقتی کتلین هویت مادر جان رو از ادارد میپرسه ، ند در جواب میگه که جان همخون منه و همین واست کافیه ( نمیگه پسرمه )

2- در کتاب پنجم برن از چشم Wirewood پدرش رو در حال دعا کردن میبینه که از خدایان میخواد که راب و جان مثل دو برادر برای هم باشن ( پس برادر نیستن )

3- جان به سمول میگه که در خواب خودش رو در وینترفل میبینه و کسی از درون سرداب اونو صدا میزنه . اون فرد نه پدرم لرد ادارده و نه حتی شاهان زمستان، کسی هست که من نمیشناسمش. ( اون فرد مادرش لیاناست . به نظر من این جملات از قشنگترین بخشهای کتابه )

 

در مورد پرنس هم در کتاب چهارم استاد ایمون در حال مرگ معما رو حل میکنه و میگه که همه منتظر یه پسر بودن در حالیکه اون شاهزاده دنریسه. دنی در دراگون استون که یه جزیره آتشفشانیه در هنگام بزرگترین توفانی که تا اونوقت وستروس به خودش دیده بود به دنیا اومد و مادرش هم مرد ( salt , smoke , grief هر سه حضور دارن ) . البته وقتی پای Azor Ahai به وسط میاد ، اون رویای جان خیلی جذاب به نظر میاد. با توجه به مرگ جان و Reborn شدن احتمالی ، این فرضیه قوی تر هم میشه . نظر شخصی من اینه که پرنس و Azor Ahai دو نفرن ( دنریس و جان )

نباید فراموش کرد که در پای این دیوارهای سفید یک اژدها متولد خواهد شد ( Dunk & egg )

 

[لیانا استارک 1]

درسته که پرافسی ها گول زننده ان ولی مارتین هیچی رو الکی تو کتاب نمیاره، مطمئنا این طوری نخواهد بود که پرافسی که تو کتاب اومده باشه و درباره اش کلی بحث شده باشه و بعد در انتها کلا سرکاری باشه! همه پرافسی ها به حقیقت می پیوندند منتها نه اون طوری که ما انتظار داریم! ولی این که درباره شخصش نمیتونیم مطمئن باشیم حق با شماست. حالا دنریس و یانگ گریف که خوبن، نمیدونید چه احتمالات خنده داری درباره همین Azor Ahai و پرنس موعود داده شده! تصور کنید آخرش ویکتاریون گریجوی یا سندور کلگان پرنس باشن!

منم نگفتم پروفسی های کتاب الکیه. منظورم این بود که تا حالا بارها پیش اومده که شخصیت ها فکر کردند به به وقوع پیوستن پروفسی رو کشف کردن ولی بعد فهمیدن که اشتباه کرده بودند. اگه درست یادم باشه بهترین تشبیه همین بود که پروفسی مثل شمشیری میمونه که دسته ش مثل تیغ برندست. هرچی محکم تر بگیریش دستت بدتر می بره. پروفسی میتونه هر لحظه رنگ عوض کنه نمی تونیم ازش مطمئن باشیم.

 

یعنی شانس اوردن لیانا مرد اگه زنده بود فک کنم کلا وستروس هم مثه والریا میشد

در کل این خانوم از زلزله 10 ریشتری هم خانمان سوز تر بوده

تازه من یه جا خوندم که ممکنه لیانا هنوز زنده باشه! هنوزم دیر نیست که بشه مثل والریا!

 

عجب تاپیکی شد!

گفتم تو این تاپیک اونقدر مورد ریگار صحبت و بحث می شه که کاملا" بشناسمش ولی هر چی بیشتر بحث می کینم مشکلات بیشتر می شه و نکات ابهام شخصیت و جریانات زندگیش بیشتر بیرون می ریزه.

دعا کن تو کتاب 6 مارتین کوتاه بیاد و بیش تر سرنخ بده...

 

درباره Prince that was promised در بخش رقص با اژدهایان حسابی بحث شده ولی خب چون احتمالا بعضی از دوستان نمیخوان که واسشون اسپویل بشه و اون قسمت رو نمیخونن ، اینجا هم درباره ش نظر میدیم!

در این پیشگویی گفته شده که اون پرنس در میانه salt & smoke و غم و اندوه بسیار متولد میشه. اصل پیشگویی به زبان والرین بوده و باید دقت کرد که واژه پرنس در این زبان برای دختر و پسر یکسانه. ( همونجور که اژدها نر و ماده نداره ) .

در زمان اگان پنجم Ghost of High heart به شاه میگه که اون پرنس از نسل ایریس و خواهرش خواهد بود. متولد شدن ریگار در روز فاجعه سامرهال باعث میشه که توهم پرنس وعده داده شده همیشه همراه ریگار باشه به عبارت دیگه سایه سامرهال همیشه همراهش بوده . همه کارهای ریگار در جهت این باوره. موضوع A song of ice & fire هم باعث میشه که ریگار ، لیانا رو بدزده ( خودش رو نماد آتش و لیانا رو نماد یخ میبینه ) . حاصل این وصلت مبارک هم که میشه جان. دلایل رو میذارم تو اسپویلر

 

 

1- در کتاب اول وقتی کتلین هویت مادر جان رو از ادارد میپرسه ، ند در جواب میگه که جان همخون منه و همین واست کافیه ( نمیگه پسرمه )

2- در کتاب پنجم برن از چشم Wirewood پدرش رو در حال دعا کردن میبینه که از خدایان میخواد که راب و جان مثل دو برادر برای هم باشن ( پس برادر نیستن )

3- جان به سمول میگه که در خواب خودش رو در وینترفل میبینه و کسی از درون سرداب اونو صدا میزنه . اون فرد نه پدرم لرد ادارده و نه حتی شاهان زمستان، کسی هست که من نمیشناسمش. ( اون فرد مادرش لیاناست . به نظر من این جملات از قشنگترین بخشهای کتابه )

در مورد پرنس هم در کتاب چهارم استاد ایمون در حال مرگ معما رو حل میکنه و میگه که همه منتظر یه پسر بودن در حالیکه اون شاهزاده دنریسه. دنی در دراگون استون که یه جزیره آتشفشانیه در هنگام بزرگترین توفانی که تا اونوقت وستروس به خودش دیده بود به دنیا اومد و مادرش هم مرد ( salt , smoke , grief هر سه حضور دارن ) . البته وقتی پای Azor Ahai به وسط میاد ، اون رویای جان خیلی جذاب به نظر میاد. با توجه به مرگ جان و Reborn شدن احتمالی ، این فرضیه قوی تر هم میشه . نظر شخصی من اینه که پرنس و Azor Ahai دو نفرن ( دنریس و جان )

نباید فراموش کرد که در پای این دیوارهای سفید یک اژدها متولد خواهد شد ( Dunk & egg )

خیلی پست خوبی بود ممنون. این که دو نفرند رو منم میگم خیلی محتمله ولی باز وابسته می شه به این که درباره اصل این پیشگویی ها بیشتر بدونیم و هنوز مسئله ی اژدها سه سر داره هم سرجاشه. یه چیز دیگه هم که هست این که تا اونجا که ما می دونیم جان بین اشک و اندوه متولد شده ولی دودی نیست... درباره خواب های جان تو اون اوایل هم از اون چیزاییه که به نظرم مارتین یه بار گفت و بعد دیگه حرفشو میون نکشید. جان مطمئنا فرزند لیاناست!

[نارملا 0]

تازه من یه جا خوندم که ممکنه لیانا هنوز زنده باشه! هنوزم دیر نیست که بشه مثل والریا!

منم فک کنم زنده باشه ولی اون قبر توی زیرزمین وینترفل چی؟

یا اینکه ادارد مرگشو دید

اگه زنده باشه دلم به حال لیتل فینگرمی سوزه

اگه زنده باشه 100% همونطور که مخه ریگار و زد!! اژدهاهای دنریس و هم میگیره