crow,s eye جدی ترین تهدید

[the_last_stark 9]

با سلام به دوستان

خیلی واسم جالب بود که با اینکه Euron Greyjoy یکی از عجیب ترین کاراکترای داستانه ولی تا حالا هیچ بحثی راجع به اون در این تالار نشده.

در اینکه Euron توسط مردان بی چهره ، برادرش Balon رو کشته که هیچ شکی نیست ولی چطوری تونسته dragon horn رو از ویرانه های والریا به دست بیاره و چرا آدم مکاری مثل Euron اون شیپور رو به ویکتاریون میده تا دنریس و سه اژدها رو واسش بیاره؟

در کتاب پنجم موکورو به ویکتاریون میگه که این شیپور باید با خون تصاحب بشه و در صورت دمیده شدن در dragon binder ، کنترل اژدها در دست کسی قرار میگیره که مالک حقیقی اون باشه. حالا ویکتاریون در میرین هست و شیپور در آستانه نواخته شدن و اینجاست که اون اتفاقی که نباید بیفته احتمالا رخ خواهد داد. با دمیدن در شیپور ، ریگال و ویزریون که الان آزادن به سمت وستروس میرن تا خودشونو به Euron ( صاحب horn ) برسونن !

قبل از این هم موکورو به تیریون گفته بود که افراد زیادی به دنبال دنریس هستن ولی از همه خطرناک تر موجودی با ده بازو و یک چشم سیاهه که بر دریایی از خون شناوره ( منظورش Euron Greyjoy ه ) . اون Husky Woman هم احتمالا وظیفه کشتن ویکتاریون و دنریس رو داره ( همه هدایای Euron مسموم هستن. ) واکنش اون به هنگام دیدن موکورو هم تایید ضمنی این موضوعه چون میدونه که کاهنان سرخ آینده رو در آتش میبینن.

چشم سیاه EURON هم مشکوکه . چرا اونو با چشم بند میپوشونه ؟ من یه چیزیو تو کتاب دیدم و اونم علاقه عجیب مارتین به کلاغه ! همه استارکای عجیب غریب اسمشون براندون ( برن ) بوده و واژه Bran در زبان ولزی به معنای کلاغه ! لرد Blood raven هم یه جورایی کلاغه و Crow,s eye هم که اسمش مشخصه. یعنی این احتمال هست که Euron هم قدرت برن و برندن ریورز رو داشته باشه؟

 

در یه فصل آریانه از کتاب ششم ، Teora Tolland پیشگویی میکنه که

dragons are comming ... & anywhere dragons danced , people died

اصطلاح رقص اژدها در کتاب فقط برای جایی به کار رفته که اژدها سواران با هم جنگیده باشن. این اصطلاح برای فتوحات اگان و یا شورش بلک فایر به کار نرفته. پس منظور اینه که دو دسته اژدها سوار که احتمالا دنریس و Euron ، دو طرف قضیه هستن با هم میجنگن. اگه قرار نیست این اتفاق بیفته چرا مارتین دنی و دروگون رو از میرین بیرون میبره؟

اینو در نظر بگیرید که دنی با سه تا اژدها ، ده هزار Unsullied ، یه عالمه مزدور ، دو سه تا Hord دتراکی و خلاصه با سپاهی از دد و دام و مرغ و پری ! به وستروس حمله کنه، آیا کسی هست که بتونه جلوش وایسه؟ و به نظر شما مارتین آدمیه که داستانو اینجور ادامه بده؟ ! مسلما نه. وقتی دو اژدها تحت کنترل Crow,s eye در بیان یه جورایی موازنه قوا ایجاد میشه و مارتین میتونه هم حساسیت داستانو بالا ببره و هم بیشتر کشش بده!

[renly baratheon 1]

وای استارک جان این جوری که تو پیش بینی کردی احتمالا کتاب های بعدی میرن تو ژانر Horror و Thriller! واقعا داره ترسناک میشه! نبرد اژدهایان! خدا رحم کنه!

از اولشم از این یورون خوشم نمیومد، ولی حالا دیگه با این حرفای شما!

ظاهرا یه تخم اژدها هم داشته که در ازای کشتن بیلان گریجوی داده به مردان بی چهره!

ولی مگه نه این که هرکی تو این شیپوره بدمه میمیره؟ شاید این شیپوره یه مشکلی داشته باشه! امیدوارم کار نکنه وگرنه اگه اژدها ها بیفتن دست یورون دیگه هیچ احتیاجی به حمله آدرها نیست!

[the_last_stark 9]

نکته ای که این وسط هست اینه که صاحب Horn لازم نیست که خودش در اون بدمه. هر کسی شیپور رو به صدا در بیاره باز اژدها تحت فرمان صاحب شیپور در میاد. در یه فصل ویکتاریون از کتاب ششم ، سه نفر پاروزن قراره که Dragon binder رو به صدا در بیارن. ویکتاریون که آدم صاف و ساده ای هست و امیدی بهش نیست ، خدا کنه که موکورو جلوی انجام این کار رو بگیره.

در کتاب چهارم دقت کردی که Damphair مرتب این جمله رو تکرار میکنه : آنکه مرد ، دیگر نمی میرد بلکه نیرومندتر بر میخیزد. منظورش چیه؟ نکنه اینم پیشگوییه؟ یا داره خودشو میگه؟

[renly baratheon 1]

این جمله فکر میکنم یه جمله مذهبی باشه واسه مردان آهن و مربوط بشه به خدای غرق شده.

به هر حال یکی باید جلوی این اتفاق رو بگیره وگرنه فاجعه میشه!

[King Robert 0]

خیلی بعیده آدمی مثل یورون گریجوی بهترین سلاحش رو دست دشمن تشنه به خونش بده تا بره از اون ور دنیا سالم و دست نخورده برش گردونه . احمق نیست که این قدر به ویکتاریون اعتماد داشته باشه .

من هم از خیلی وقت پیش احساسم اینه که این زنه که یورون به ویکتاریون داده یک قاتله و قراره ویکتاریون رو به قتل برسونه . ولی ویکتاریون مغرورتر از اینه که تصور کنه یک زن قراره بکشتش .

 

البته برخلاف برادر عزیزمون رنلی من خیلی هم خوشحال می شم که یورون اژدهاهای دنریس رو ازش بگیره . آرزوم اینه که مادر اژدهاها خوراک اژدها بشه .

[renly baratheon 1]

رابرت عزیز حالا شما از دنریس بدت میاد به کنار، این یورون اگه قدرت دستش بیاد از Great Other هم بدتر میشه!

الان هیچ شخصیت زنده ای تو وستروس وجود نداره که شما ازش خوشت بیاد؟ این یورونه به هیچ کی رحم نمیکنه ها! من واقعا فکر نمیکنم دنریس از یورون بدتر باشه! فوقش میشه مثل اگان اول، غاصب و مثل اگان چهارم، نالایق؛ نمیشه آدمکش روانی! بعدشم مطمئنا تلفات جنگ بین دو اژدها سوار نسبت به جنگ بین یه نفر که اژدها داره و بقیه که ندارن خیلی کمتره! میشه مقایسه war of conquest اگان فاتح و dance of dragons اگان سوم و راینریا! وستروس همین الانشم داغون شده به اندازه کافی، اونجوری دیگه به خاک و خون کشیده میشه!

 

من در کل ترجیح میدم یه بلایی سر یورون بیاد و نیست و نابود شه؛ دنریس هم بعد این که اژدهاهاش کلک آدرها رو کندن بره و تو هم اسوس بمونه، دیگه برنگرده وستروس.

[King Robert 0]

به خدا من great other رو به دنریس ترجیح می دم .

شخصیت زنده مورد علاقه ام هم الان داره تو براووس فن و روش کشتن این دنریس ملعون رو یاد می گیره .

[Manuel 5]

من نظرم اینه که چشم ِ Euron بخاطر هزینه ای که واسه کشتن ِ Balon باید میداده ازش گرفته شده.

یه چیز دیگه ای که معلوم نیست اینه که اصن صاحب ِ Horn چطوری تعیین میشه ؟ ضمن اینکه خیلی ها معتقدن که Horn of Winter همین Dragon Binder هست ، چرا که احتمالا فقط اژدهاها باشن که بتنونن دیوار رو خراب کنن.

 

ضمن اینکه Euron باید یه دلیلی داشته باشه که خودش نرفته سمت ِ Meereen ، و این معلوم نیست علتش.

 

چرا مارتین Victarion رو انقدر کله خر و احمق نشون داده ؟ این هم من فکر میکنم واسه این باشه که ما فکر میکنیم Euron همه ی بازی رو میبره ، در صورتی که من برعکس فکر میکنم و گمون میکنم نقطه ای میرسه که Victarion احساس میکنه دیگه نمیتونه بی فکر باشه .

 

پارامتر ها بیشتر از اونین که بشه معادله رو حل کرد و احتمالا" باید با سیمپلکس به جواب بهینه نزدیک شد ...

[King Robert 0]

یورون از قبل تبعیدش ملقب به crow eye بوده .

یورون قبل از بازگشتش به جزایر آهن و رسیدن به پادشاهی ناوگان چندان بزرگی نداشته . مجبور بوده به جزایر آهن برگرده و پادشاه شه . بعد از رسیدن به تخت هم نمی تونسته تاج و تخت رو ول کنه و بره اون ور دنیا .

حضور موروکو به نظرم خیلی می تونه سرنوشت ساز بشه . احتمال داره موروکو برنامه های یورون رو به هم بریزه .

[the_last_stark 9]

شخصیت زنده مورد علاقه ام هم الان داره تو براووس فن و روش کشتن این دنریس ملعون رو یاد می گیره .

 

منم قبلا نظرم همین بود که آریا واسه کشتن دنی آموزش میبینه، ولی یه احتمال دیگه هم هست. مردان بی چهره Balon رو کشتن و حتما از نقشه Euron برای تصاحب اژدها خبر دارن ( حتی این نظر هم مطرحه که Husky woman یکی از بی چهره هاست. ) جکن هگار هم به این دلیل وارد سیتادل شده تا راه کشتن اژدها رو پیدا کنه. به نظر میاد که در صورت درست پیش رفتن برنامه های Euron ، بی چهره ها آریا رو برای کشتن اون به وستروس میفرستن نه دنی.

Aeron یه چیز وحشتناکی در مورد Euron میدونه که در داستان فقط بهش اشاره شده :

 

Even a priest may doubt. Even a prophet may know terror. Aeron Damphair reached within himself

for his god and discovered only silence. As a thousand voices shouted out his brother’s name, all he

could hear was the scream of a rusted iron hinge

 

این جیغ لولای زنگ زده منظورش چیه؟

[King Robert 0]

من هم این تصور رو دارم که این husky woman ممکنه مرد بی چهره باشه . ولی مواجهه اش با موروکو یه کم مشکوکه . مردای بی چهره واکنش های استرسی از خودشون نشون نمی دن .

[Manuel 5]

اون جیغه خیلی شبیه چیزی هست که Asha موقع دمیده شدن Dragon Binder توصیف کرد ...

[the_last_stark 9]

اون جیغه خیلی شبیه چیزی هست که Asha موقع دمیده شدن Dragon Binder توصیف کرد ...

پس میشه اینو در نظر گرفت که Aeron چند تا vision از آینده داره و الکی Prophet نشده. فکر میکنم اون جمله مذهبی هم که مرتب تکرار میکنه یه جورایی در ارتباط با Rrborn شدن جان باشه.

 

* یه شایعه تو سایت وستروس درباره یه فصل سنسا که مارتین تو یه جمع خصوصی خونده ، به راه افتاده که حسابی اعصابمو خرد کرده ! این Little finger رو باید کشت ، چه با لگد چه با مشت !

[renly baratheon 1]

* یه شایعه تو سایت وستروس درباره یه فصل سنسا که مارتین تو یه جمع خصوصی خونده ، به راه افتاده که حسابی اعصابمو خرد کرده ! این Little finger رو باید کشت ، چه با لگد چه با مشت !

خب بگو چی گفته چرا حرص میدی مارو الان صدتا فکر ناجور میکنیم!

[the_last_stark 9]

رنلی جان آخه اینجور که شایع شده همون فکرای ناجور درسته ! موضوع راجع به دست درازی لیتل فینگر به سنساست. مثل اینکه مارتین میخواد ،سنسا رو از یه بچه ساده و معصوم به the most dangerous stark تبدیل کنه ( چیزی که خیلیا حدس میزنن ) . ولی خب همه اینا فعلا شایعه هست و توسط یکی از رفقای مارتین گفته شده.

من فصلای باریستان رو که از کتاب ششم خونده بودم کلی به داستان امیدوار شدم ولی انگار مارتین میخواد تو این جلد حتی از کتاب سوم هم ما رو بیشتر حرص بده !

[تالیسا 1]

این که خیلی داستانو جذاب می کنه.البته از این دست درازی خوشحال نشدم ولی اینکه سانسا به چیزی تبدیل بشه که خیلیا ازش وحشت دارن، خیلی جالبه .بعد یه موضوعی هم هست.تو اون وستروس با این شرایطش سانسا تا حالا باکره مونده، جای تعجب داره

[renly baratheon 1]

رنلی جان آخه اینجور که شایع شده همون فکرای ناجور درسته ! موضوع راجع به دست درازی لیتل فینگر به سنساست. مثل اینکه مارتین میخواد ،سنسا رو از یه بچه ساده و معصوم به the most dangerous stark تبدیل کنه ( چیزی که خیلیا حدس میزنن ) . ولی خب همه اینا فعلا شایعه هست و توسط یکی از رفقای مارتین گفته شده.

من فصلای باریستان رو که از کتاب ششم خونده بودم کلی به داستان امیدوار شدم ولی انگار مارتین میخواد تو این جلد حتی از کتاب سوم هم ما رو بیشتر حرص بده !

مطمئنا! یقین داشته باش مارتین حالا حالا ها قصد داره ما رو حرص بده! اصلا فکر نکنید قراره تو کتاب ششم اوضاع بهتر بشه یا جواب برخی سوالات و معما ها و ابهاماتی که وجود داره داده بشه! قطعا داستان پیچیدگیش بیشتر میشه و تعداد سوال های بی جواب از این هم بیشتر خواهد شد!

 

این که خیلی داستانو جذاب می کنه.البته از این دست درازی خوشحال نشدم ولی اینکه سانسا به چیزی تبدیل بشه که خیلیا ازش وحشت دارن، خیلی جالبه .بعد یه موضوعی هم هست.تو اون وستروس با این شرایطش سانسا تا حالا باکره مونده، جای تعجب داره

منم با تالیسا موافقم. آدم واقعا دلش خیلی واسه سانسا میسوزه، ولی مطمئنم مارتین الکی این همه بلا سر این بیچاره نمیاره! ژنتیکی هم که حساب کنیم (با توجه به مادرش) این هم استعداد تبدیل شدن به Second Lady StoneHeart رو داره! به نظرم سانسا لیتل فینگر رو میکشه و از اون ور هم با شکست بولتون ها از استنیس سانسا شمال رو دوباره متحد میکنه! البته این جوری کمی از گره های داستان باز میشه و این با اون قانونی که بالا درباره مارتین گفتم تناقض داره! (داستان همواره رو به پیچیده تر شدن میره)

 

پیش بینی من: احتمالا تو کتاب ششم اوضاع فقط بغرنج تر میشه و در نهایت با حمله یانگ گریف به کینگزلندینگ و بازگشت دنریس به وستروس و قدرت گرفتن یورون گریجوی و آشوب شمال (و شاید حتی اضافه شدن یکی یا بیشتر قدرت جدید، مثل همین یانگ گریف که تو کتاب پنجم اضافه شد) ما در پایان کتاب ششم شاهد برخورد همزمان تعداد زیادی قدرت و جنگی تمام عیار در سرتاسر وستروس خواهیم بود و در همین زمان یورش بزرگ آدرها هم شروع میشه... و نتیجه همه این ها میره تو کتاب آخر!

[نارملا 0]

پیش بینی من: احتمالا تو کتاب ششم اوضاع فقط بغرنج تر میشه و در نهایت با حمله یانگ گریف به کینگزلندینگ و بازگشت دنریس به وستروس و قدرت گرفتن یورون گریجوی و آشوب شمال (و شاید حتی اضافه شدن یکی یا بیشتر قدرت جدید، مثل همین یانگ گریف که تو کتاب پنجم اضافه شد) ما در پایان کتاب ششم شاهد برخورد همزمان تعداد زیادی قدرت و جنگی تمام عیار در سرتاسر وستروس خواهیم بود و در همین زمان یورش بزرگ آدرها هم شروع میشه... و نتیجه همه این ها میره تو کتاب آخر!

اینطوری که پیش میری اخر کتاب و یا یه مشت جک و جونور مثه تمساحا و رمسی بولتون تعریف میکنن یا سر بریده ی ند

[samiano 3]

با این اوضاع وخیم وستروس شاید تنها عاملی که باعث اتحاد دوباره وستروس بشه همین حمله آدرها باشه

[Azor Ahai 5]

اون جیغه خیلی شبیه چیزی هست که Asha موقع دمیده شدن Dragon Binder توصیف کرد ...

پس میشه اینو در نظر گرفت که Aeron چند تا vision از آینده داره و الکی Prophet نشده. فکر میکنم اون جمله مذهبی هم که مرتب تکرار میکنه یه جورایی در ارتباط با Rrborn شدن جان باشه.

 

* یه شایعه تو سایت وستروس درباره یه فصل سنسا که مارتین تو یه جمع خصوصی خونده ، به راه افتاده که حسابی اعصابمو خرد کرده ! این Little finger رو باید کشت ، چه با لگد چه با مشت !

در مورد جان ؛ این فقط حدس خودت هست یا با دلیل می گی ؟

 

من که خودم خیلی دوست دارم Sansa آدم خطرناکی بشه . البته سرنخ هایی هم هست که این شایعه ( و در کل قدرت گرفتن استارک ها ) رو تایید می کنه .

یکی ، رویای Jojen تو کتاب سوم ( The wolves will come again ) . یکی دیگه هم ، پیشگویی Ghost of High Heart که گفت : من یک دوشیزه ای رو توی جشن دیدم با افعی های ارغوانی بر روی موهایش که سم از نیش هایشان بیرون می چکید . و بعد دوباره همون دوشیزه رو دیدم که یک غول وحشی رو در قلعه ای از یخ می کشت .( این دوشیزه احتمالا Sansa هست )

 

چه قدر دوست Sansa کسی باشه که همه چیز Cersei رو ازش می گیره !

[renly baratheon 1]

من که خودم خیلی دوست دارم Sansa آدم خطرناکی بشه . البته سرنخ هایی هم هست که این شایعه ( و در کل قدرت گرفتن استارک ها ) رو تایید می کنه .

یکی ، رویای Jojen تو کتاب سوم ( The wolves will come again ) . یکی دیگه هم ، پیشگویی Ghost of High Heart که گفت : من یک دوشیزه ای رو توی جشن دیدم با افعی های ارغوانی بر روی موهایش که سم از نیش هایشان بیرون می چکید . و بعد دوباره همون دوشیزه رو دیدم که یک غول وحشی رو در قلعه ای از یخ می کشت .( این دوشیزه احتمالا Sansa هست )

 

چه قدر دوست Sansa کسی باشه که همه چیز Cersei رو ازش می گیره !

آخ که منم خیلی دلم میخواد این رو ببینم! نه دنریس نه مارجری فقط سانسا!

بلاخره باید به یه دردی بخوره دیگه! چه حالی میده سانسا اول لیتل فینگر رو بکشه بعدشم خدمت سرسی برسه!

اون غول وحشی هم به نظرم لیتل فینگره تو ایری! یا شاید رمسی بولتون تو وینترفل!

[the_last_stark 9]

اگه به کتاب چهارم دقت کرده باشین ، برین در جست و جوی خودش برای پیدا کردن سنسا با یه شوالیه سرگردان به اسم سر شادریخ روبرو میشه که اونم به دنبال سنساست ( برای جایزه ) . در ادامه داستان میبینیم که این شادریخ به استخدام لیتل فینگر دراومده ، یعنی اون فهمیده که آلاین استون همون سنساست. از طرف دیگه میدونیم که عنوان لرد هارنهال منحوس و شومه و هرکی این عنوان رو داشته مدت زمان کوتاهی بعد از اون کشته شده. این احتمال هست که سنسا به کمک همین شادریخ ، دخل لیتل فینگر رو بیاره. آیا این احتمال وجود داره که شادریخ برای واریس کار میکنه؟

 

در مورد جان ؛ این فقط حدس خودت هست یا با دلیل می گی ؟

 

نه این حدس خودمه. چون مارتین بی دلیل چیزی رو زیاد تکرار نمیکنه.

 

خیلی مشتاقم ببینم مارتین در کتاب ششم چه نقشی رو واسه Aeron در نظر گرفته. فکر میکنم اگه کسی قرار باشه که Euron رو سر به نیست کنه همین Damphair ه .

[the_last_stark 9]

در کتاب پنجم پس از رسیدن به وستروس ، هالدون به کانینگتون پیشنهاد میکنه که از بین خاندانهای بزرگ ، دختری رو برای همسری اگان در نظر بگیره . البته کانینگتون این پیشنهاد رو رد میکنه و میگه که اگان باید با دنریس ازدواج کنه. خب حالا که استورمزاند تسخیر شده و واریس هم توسط جاسوسش از هویت واقعی الاین استون آگاه شده چه اتفاقی میتونه بیفته؟

اگه لیتل فینگر سر به نیست بشه با توجه به نفوذ سنسا روی رابرت و همچنین نسبت فامیلی خاندان رویس با استارکها ، کنترل ایری به دست سنسا میفته. در این حالت کسی مثل واریس حتما ازدواج اگان باسنسا رو در نظر میگیره. چون با این کار اگان پشتیبانی ایری ( که نیروهاش در طول جنگ 5 پادشاه دست نخورده موندن ) و شمال رو به دست میاره. در این صورت میشه امیدوار بود که اون ملکه جوونتر و زیباتر که همه چیز سرسی رو ازش میگیره، سنسا استارکه.

ازیه نظر دیگه هم اگه نگاه کنیم در این صورت اتحاد استورمزاند ، ایری و شمال شکل میگیره ( همون چیزی که در شورش رابرت به وجود اومد)

[Azor Ahai 5]

در کتاب پنجم پس از رسیدن به وستروس ، هالدون به کانینگتون پیشنهاد میکنه که از بین خاندانهای بزرگ ، دختری رو برای همسری اگان در نظر بگیره . البته کانینگتون این پیشنهاد رو رد میکنه و میگه که اگان باید با دنریس ازدواج کنه. خب حالا که استورمزاند تسخیر شده و واریس هم توسط جاسوسش از هویت واقعی الاین استون آگاه شده چه اتفاقی میتونه بیفته؟

اگه لیتل فینگر سر به نیست بشه با توجه به نفوذ سنسا روی رابرت و همچنین نسبت فامیلی خاندان رویس با استارکها ، کنترل ایری به دست سنسا میفته. در این حالت کسی مثل واریس حتما ازدواج اگان باسنسا رو در نظر میگیره. چون با این کار اگان پشتیبانی ایری ( که نیروهاش در طول جنگ 5 پادشاه دست نخورده موندن ) و شمال رو به دست میاره. در این صورت میشه امیدوار بود که اون ملکه جوونتر و زیباتر که همه چیز سرسی رو ازش میگیره، سنسا استارکه.

ازیه نظر دیگه هم اگه نگاه کنیم در این صورت اتحاد استورمزاند ، ایری و شمال شکل میگیره ( همون چیزی که در شورش رابرت به وجود اومد)

دنی و اگان ؟ من چنین ازدواجی رو تصور نمی کنم . دنی حاضر نمیشه قدرتش رو از دست بده .

 

اما ازدواج اگان با سنسا جالب میشه ، سنسا ملکه میشه و سرسی از کسی ضربه می خوره که حتی یک درصد هم از جانب اون احساس خطر نمی کرد .

راستی ؛ کسی می دونه ایری ، حداکثر چه قدر می تونه نیرو بسیج کنه ؟

[جورامون 19]

اون پیشگویی مربوط به کشته شدن غول وحشی در قلعه برفی توسط سنسا خیلی ابهام داره. از طرفی میتونه به اون بازی کودکانه اشاره کنه که سنسا وینترفل رو با برف میسازه و رابرت میاد و عروسک غول آسای رابرت رو پاره میکنه. از طرفی ممکنه اشاره به چیزهای مهمتری داشته باشه. در کل پیشگویی ها خیلی مهم و در عین حال خیلی نا مطمئن هستن. ممکنه اون زن کوتوله اینو دیده باشه و فکر کرده باشه واقعا اینجوریه. از این اشتباهات ملیساندر زیاد میکنه. مثل پیشگویی ای که در مورد دختری سوار بر اسب برای جان اسنو کرد.

من کلا به ملیساندر خیلی مشکوکم. به نظرم هیچی نمیدونه و نمیتونه چیزهایی که میبینه رو تفسیر کنه و درست و غلط رو از توش در بیاره(بر خلاف موروکو). به نظرم هرکی دنبال ملیساندر بره اشتباه کرده.