رفتن به مطلب

Recommended Posts

من کلا به ملیساندر خیلی مشکوکم. به نظرم هیچی نمیدونه و نمیتونه چیزهایی که میبینه رو تفسیر کنه و درست و غلط رو از توش در بیاره(بر خلاف موروکو). به نظرم هرکی دنبال ملیساندر بره اشتباه کرده.

 

ملیساندر قدرت دیدن آینده رو در آتش داره ولی نمیتونه درست تفسیرش کنه، مثلا وقتی برن و لرد بلادریون رو میبینه ، اون دو تا را خادم Great Other به حساب میاره. ولی خب همیشه اینجور نیست و خنجر خوردن جان رو درست پیش بینی کرده بود و به جان هم هشدار داده بود ( پس خائن نیست ) . چیزی که اینجا خیلی مشکوکه واکنش های ملیساندر در آخرین فصل جانه. در اینجا هیچ هشداری به جان نمیده و حتی سعی نمیکنه که جان رو از تصمیمش منصرف کنه ، درست مثل کسی که منتظر یه اتفاقه. انگار که منتظر کشته شدن جانه. من فکر میکنم ملیساندر اونجا که چهره جان رو به جای Azor Ahai در شعله ها میبینه به هویت واقعی جان پی برده ، پس منتظر میمونه تا با ریخته شدن خونش در پای دیوار ، جادوی دیوار بیدار بشه.

یه نکته دیگه که اینجا هست ، جان افرادی که خون سلطنتی داشتن ( استاد ایمون و پسر منس ریدر ) رو از دیوار دور میکنه تا از دست ملیساندر در امان باشن ولی از این غافله که اون فردی که ملیساندر میخواد ، خودشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ملیساندر قدرت دیدن آینده رو در آتش داره ولی نمیتونه درست تفسیرش کنه، مثلا وقتی برن و لرد بلادریون رو میبینه ، اون دو تا را خادم Great Other به حساب میاره. ولی خب همیشه اینجور نیست و خنجر خوردن جان رو درست پیش بینی کرده بود و به جان هم هشدار داده بود ( پس خائن نیست ) . چیزی که اینجا خیلی مشکوکه واکنش های ملیساندر در آخرین فصل جانه. در اینجا هیچ هشداری به جان نمیده و حتی سعی نمیکنه که جان رو از تصمیمش منصرف کنه ، درست مثل کسی که منتظر یه اتفاقه. انگار که منتظر کشته شدن جانه. من فکر میکنم ملیساندر اونجا که چهره جان رو به جای Azor Ahai در شعله ها میبینه به هویت واقعی جان پی برده ، پس منتظر میمونه تا با ریخته شدن خونش در پای دیوار ، جادوی دیوار بیدار بشه.

یه نکته دیگه که اینجا هست ، جان افرادی که خون سلطنتی داشتن ( استاد ایمون و پسر منس ریدر ) رو از دیوار دور میکنه تا از دست ملیساندر در امان باشن ولی از این غافله که اون فردی که ملیساندر میخواد ، خودشه.

چند تا سوال :

 

* من کتاب های 4 و 5 رو نخوندم ، ولی یه جا خوندم ملیساندر وقتی داشته برای Azor Ahai شعله ها رو نگاه می کرده فقط برف می دیده . ملیساندر واقعا جان رو تو شعله ها دیده ؟

 

* چه نیازی هست که جادوی دیوار بیدار بشه ، مگه خود دیوار نمی تونه جلوی آدر ها رو بگیره ؟

 

* جادوی دیوار همون اژدهایی هست که طبق پیشگویی پای دیوار های سفید متولد میشه ؟ اگه این طوری هست ، پس این اژدها های دنریس قراره چه غلطی بکنن که نیاز هست یه اژدها ی دیگه هم متولد بشه ؟ سوار این اژدهای احتمالی کی می تونه باشه ( جان ؟ ) ؟

 

* ملیساندر از کجا می دونه که دیوار جادو داره ؟ از ماهیت جادو خبر داره ؛ یعنی می دونه اگه جادو آزاد بشه قراره چه اتفاقی بیفته ؟

 

* اون پیشگویی متولد شدن اژدها پای دیوار های سفید اگه درست یادم باشه خود پیشگو منظورش دیوار نبود یه قلعه بود که دیوار هاش سفید رنگ بودن که البته اون قلعه خراب شده ، جای دیگه به غیر از دیوار نیست که سفید رنگ باشه ؟ منظورم اینکه همه منتظرن که پای دیوار اژدها متولد بشه ولی دیدی مارتین ما رو غافلگیر کرد و اژدها جای دیگه به دنیا اومد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ملیساندر قدرت دیدن آینده رو در آتش داره ولی نمیتونه درست تفسیرش کنه، مثلا وقتی برن و لرد بلادریون رو میبینه ، اون دو تا را خادم Great Other به حساب میاره.

 

مطمئنی که Bloodraven نمیخواد Bran رو برای مقاصد شوم آماده کنه ؟

من خیلی Bloodraven رو دوست دارم. شاید محبوب ترین شخصیت من در Pre-ASOIAF بوده باشه و الان هم خیلی ناراحتم که ممکنه نقشش کم بشه ( آخراشه بیچاره :دی ) ولی اون قضیه ای که ممکنه Jojen رو داده باشه Bran بخوره و اون Children of the Forest هایی که اون غار رو پر از استخون انسان کرده ن، آدم رو یکم هوایی میکنه...

 

* در مورد جان ، چیزی که باید خیلی بهش توجه بشه ، جوانه زدن رز های آبی از روی دیواره.

 

** در مورد Euron ، من فکر میکنم اگر قرار باشه قدرت بگیره ، به همون سرعتی که قدرت گرفته ، ازش قدرتو میگیرن چون از لحاظ منطقی خواننده با خودش میگه "Who da BEEP is he, who's come this late and wants everything" واسه همین اون اتفاق نمیافته. یه پیشبینی هم من بکنم؛ Aeron هست که Euron رو میکشه و انتقام بچگیاش رو میگیره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
چند تا سوال :

 

1 من کتاب های 4 و 5 رو نخوندم ، ولی یه جا خوندم ملیساندر وقتی داشته برای Azor Ahai شعله ها رو نگاه می کرده فقط برف می دیده . ملیساندر واقعا جان رو تو شعله ها دیده ؟

 

2 چه نیازی هست که جادوی دیوار بیدار بشه ، مگه خود دیوار نمی تونه جلوی آدر ها رو بگیره ؟

 

3 جادوی دیوار همون اژدهایی هست که طبق پیشگویی پای دیوار های سفید متولد میشه ؟ اگه این طوری هست ، پس این اژدها های دنریس قراره چه غلطی بکنن که نیاز هست یه اژدها ی دیگه هم متولد بشه ؟ سوار این اژدهای احتمالی کی می تونه باشه ( جان ؟ ) ؟

 

4 ملیساندر از کجا می دونه که دیوار جادو داره ؟ از ماهیت جادو خبر داره ؛ یعنی می دونه اگه جادو آزاد بشه قراره چه اتفاقی بیفته ؟

 

5 اون پیشگویی متولد شدن اژدها پای دیوار های سفید اگه درست یادم باشه خود پیشگو منظورش دیوار نبود یه قلعه بود که دیوار هاش سفید رنگ بودن که البته اون قلعه خراب شده ، جای دیگه به غیر از دیوار نیست که سفید رنگ باشه ؟ منظورم اینکه همه منتظرن که پای دیوار اژدها متولد بشه ولی دیدی مارتین ما رو غافلگیر کرد و اژدها جای دیگه به دنیا اومد .

 

 

1: ملیساندره توی آتش به دنبال استنیس می گرده . اون از آتش می خواد که آژورآهای رو بهش نشون بده ولی آتش جان رو بهش نشون می ده . ملیساندره از آرهلور گله می کنه و می گه که من آژورآهای رو در خواست می کنم ولی آرهلور بهم برف (snow) نشون می ده .

استنادی که از این قسمت می شه اینه که ملیساندره سهوا داره به vision ی که آرهلور داره نشونش می ده بی توجهی می کنه و برداشتش از خواسته ی آرهلور که آژورآهای شدن جانه اشتباهه .

 

2: ؟؟؟؟؟

 

3: کار مثبتی رو دیدی تا حالا دنریس انجام بده ؟ سوای اون با بیدار شدن اژدهای جانه که می شه گفت نغمه ی یخ و آتش به وقوع پیوسته . اصلا ممکنه که اژدهایی زیر دیوار به دنیا نیاد و صرف ریبورن شدن جان و تبدیل شدنش به یک آدم قوی تر رو متولد شدن اژدها قلمداد کرد . توی تورنومنت آشفورد هم دیرون پسرمیکر خواب دید که یک اژدها می میره ولی در نهایت بیلور بریک اسپیر که یک آدم بزرگ بود مرد .

 

4 : ملیساندره بیش از هر کس دیگه جادوی دیوار رو حس می کنه. ملیساندره احساس می کنه جادوهاش توی دیوار حتی از توی آشایی هم قوی تر عمل می کنند . نتیجتا این که جادوی دیوار احتمالا از جادوی آشایی هم قوی تره .

 

5 : به جز وایت والز که بلادریون دیوارهاش رو خراب کرد احتمالا ایری هم دیوار های سفید داره . اصلا سنگ های وایت والز رو از ویل آوردن و احتمالا توی ویل چندین قلعه هستند که دیوار سفید رنگ دارند . ضمن این که وینترفلی که برف رو دیوارهاش نشسته هم می تونه مصداقی از یک دیوار سفید قلمداد کرد .

با این حال خیلی بعیده مصداق خواب دیمون دوم بلک فایر امثال ایری و سایر قلعه های ویل باشند . البته حدس هایی زده می شه که اژدها ممکنه که توی وینترفل به دنیا بیاد . وجود چشمه های آب گرم زیر زمینی وینترفل رو هم مصداقی بر این مدعا در نظر گرفتند .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مطمئنی که Bloodraven نمیخواد Bran رو برای مقاصد شوم آماده کنه ؟

من خیلی Bloodraven رو دوست دارم. شاید محبوب ترین شخصیت من در Pre-ASOIAF بوده باشه و الان هم خیلی ناراحتم که ممکنه نقشش کم بشه ( آخراشه بیچاره :دی ) ولی اون قضیه ای که ممکنه Jojen رو داده باشه Bran بخوره و اون Children of the Forest هایی که اون غار رو پر از استخون انسان کرده ن، آدم رو یکم هوایی میکنه...

 

در دنیای خاکستری مارتین اصلا مقاصد شوم وجود نداره ! فقط کافیه که از یه دیدگاه دیگه به قضیه نگاه بشه. مثلا تو کتاب اول تقریبا همه ما از جیمی لنیستر یا سندور کلگان متنفر بودیم ولی وقتی جیمی POV شد نظر همه عوض شد ، چون این بار از دید اون به وقایع نگاه میشد.

مطمئنم که اگه Other ها هم POV داشتن ، تا حالا کلی طرفدار پیدا کرده بودن

Bloodraven هم از این قضیه مستثنی نیست همونجور که Lord of Light به سوزوندن آدما واکنش مثبت نشون میده! ، خدایان کهن هم از قربانی کردن انسان در برابر Wirewood بدشون نمیومده ( برن حتی مزه خون رو احساس میکنه ) . در کل برن واسه هر کاری آموزش ببینه در جهت اهداف خدایان جنگله ، حالا احتمال داره که این اهداف از نظر ما شوم باشه ولی از نظر خودشون خیلی هم خوبه

 

جادوی دیوار همون اژدهایی هست که طبق پیشگویی پای دیوار های سفید متولد میشه ؟ اگه این طوری هست ، پس این اژدها های دنریس قراره چه غلطی بکنن که نیاز هست یه اژدها ی دیگه هم متولد بشه ؟ سوار این اژدهای احتمالی کی می تونه باشه ( جان ؟ ) ؟

 

منم با کینگ رابرت هم عقیده م . Reborn شدن جان به تولد اژدها تعبیر شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تشکر از King Robert برای جواب دادن .

 

اصلا ممکنه که اژدهایی زیر دیوار به دنیا نیاد و صرف ریبورن شدن جان و تبدیل شدنش به یک آدم قوی تر رو متولد شدن اژدها قلمداد کرد .

این طوری هم میشه در نظر بگیریم ، به خصوص وقتی آخرین حرف های Maester Aemon رو بیاد بیاریم که به جان گفت : Kill the boy and let the man be born .

 

من با این عنوان داستان مشکل دارم ، خودم فکر می کنم منظورش جدال بین R'hllor و Great Other باشه . نظر شما دوستان چیه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اولین و مهمترین سوال اینه که: چطور معلوم میشه چه کسی صاحب شیپوره؟؟؟

دلیل نمیشه که اگه یورون پیدا کرده ، صاحبش باشه.

و یا اینکه میگن باید با خون تصاحب بشه ، یعنی چی؟

یعنی مثل ویکتاریون که خون خودش رو ریخت تو شیپور؟! یا باید صاحب قبلی شیپور رو بکشی؟! یا اصلا شاید باید در بدنت خون والریایی باشه!!!

اصلا چرا ایلریو سه تا تخم رو داد به دنریس؟ اگه واریس و ایلریو می خوان اگان رو به تخت بنشونن ، چرا تخم ها رو نداد به اگان؟ چه دلیلی داره؟ یا اینکه ایلریو می دونسته اگان این توانایی رو نداره که تخم ها رو تبدیل به اژدها کنه ، یا بخاطر اینکه اگان (شاید!) بلک فایره؟

و در صورت دمیدن امکان داره پیش هر کسی برن.

ویکتاریون (یا قایق رانان) که در شیپور دمیدن ، یورون که شیپور رو پیدا کرده ، کسی که خون اژدها (والریایی) داره مثل دنریس ، اگان یا حتی جان!!!

به نظر منم دو تا اژدها به دست یورون می افتد تا بین قدرت ها موازنه بشه.

تا اونجا که تو ویکی خوندم دنریس با دروگون فرار کردند. و الان کجاِ؟ اگه طبق حرف کوایته تنها راه رسیدن به غرب ، شرق باشه ، امکان داره دنریس به سمت اشایی بره. و اگر دنیای مارتین گرد باشه ممکن است از سرزمین های همیشه زمستان سر در بیاره.(چون شنیدم تو کتاب بعد یه POV تو سرزمین های همیشه زمستان هست)

و ارتش دنریس چی میشه؟؟؟ تحت فرمان باریستان به سمت وستروس لشکر کشی می کنه یا منتظر بازگشت دنریس می شن؟

 

و ویکتاریون! تو فصل باریستان تو کتاب شش ، ویکتاریون میاد کمک باریستان. بعدش چی میشه؟؟؟

 

جوراه مورمنت و تیریون؟؟؟

الان اگان استورم لندز رو گرفته ؛ پرچمداران استورم لندز چیکار می کنن؟ به تخت اهنین وفادار می مونن یا به سمت اگان می رن؟

و اگان فقط با ارتش گلدن کمپانی قادر به گرفتن تخت اهنین نیست.

و دوران مارتل می خواد چیکار کنه؟ ایا از مرگ کوئنتین خبر داره؟ به سمت دنریس میره یا اگان؟

و ریچ؟ ممکنه که مثل گذشته به تارگرین ها رو بیارن؟ اگه این کارو بکنن پس ازدواج مارجری و تامن چی میشه؟

عاقبت دره چی میشه؟ لیتل فینگر کسی نیست که به لردی دره کفایت کنه.

و به احتمال زیاد استنیس در جنگ پیش رو در مقابل بولتون ها پیروز میشه. و اگر داوس با ریکون برگرده شاید شمال از ادعای استنیس حمایت کنه. به علاوه ی ارتشی که بانک اهنین برای استنیس فراهم می کنه.

و فکر کنم تمام دنیا هم نظرن که سرسی داره لنیستر ها رو نابود می کنه.

همچنین ناوگانی که سرسی ساخت و به دست شخصی به نام "اوران واترز" داد ، الان داره ول می چرخه. ایا تهدیدی برای کسی به حساب می اد؟

جاکین هاگار چرا داشت به نایت واچ می رفت؟مطمعنا یه نقشه ای داشت ورگرنه چه کسی قادر است که دستگیرش کند. و در کتاب چهار به سیتادل می رود. ایا می خواهد راز کشتن اژدهاها رو یاد بگیره یا هدف دیگری داره. شاید مردان بی چهره منتظر اریا بودن و تمام این جریان ها ، کار های جانبی بوده.

و مردان بی چهره فقط بخاطر اینکه اریا اون سکه رو داشت ، دارن بهش اموزش میدن یا برای یک کار خاص؟؟؟

بی چهره ها خواستار نابودی تمام اژدهایان هستند. ایا امکان داره که که اریا رو بفرستند که دنریس رو بکشه؟ یا کسی که قراره صاحب اژدها بشه مثل ویکتاریون یا یورون یا .....؟

یا اگه بی چهره ها بخوان با اوردن ادر ها "هدیه" رو به تمام انسان ها بدن ، امکان داره برای کشتن جان بفرستنش؟

ایا مارتین شخصیت های محبوب رو در مقابل هم قرار میده؟(اریا ، تیریون ، جان ، دنریس)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نظرتون راجع به همکاری واریس و لیتل فینگر چیه؟این دوتا از همه چی خبر دارن ولی به هم دیگه عملا هیچ ضربه ای نمیزنن!! وقتی لیتل فینگر برنامه ی فرار سانسا رو داشت اجرا میکرد تو ردکیپ نبود ولی لیدی اولنا و سردانتوس تو ردکیپ بودن و واریس قطعا از برنامه ی فرار سانسا با خبر بود!پس چرا برنامرو لو نداد؟ قطعا یه سودی داشته براش!اینجوری لیتل فینگر هم ویل و هم شمال رو داره و به راحتی میتونه اونارو با اگان همراه کنه!اگه اینجوری بشه اگان 3قلمرو رو داره و با ارتش گلدن کمپانی به راحتی میتونه شاه بشه!ولی به شخصه فک نمیکنم قرار باشه سانسا با اگان ازدواج کنه همینجوریش سر اینکه اگان بلک فایره یا تارگرین کلی شکه با ازدواج با دنریس میتونه تارگرین بودن نسلشو تضمین کنه

 

یک موضوع دیگه هم هست. دقت کردین تنها دو شخصیت تو داستان هستن که یک چشمشون مشکل داره؟ برندون ریورز و crows eye! راستش خیلی وجه مشترک دارن این دوتا! خیلی هم مرموزن! به نظرم این دوتا یه ربطی بهم دارن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک موضوع دیگه هم هست. دقت کردین تنها دو شخصیت تو داستان هستن که یک چشمشون مشکل داره؟ برندون ریورز و crows eye! راستش خیلی وجه مشترک دارن این دوتا! خیلی هم مرموزن! به نظرم این دوتا یه ربطی بهم دارن!

فقط این دو تا نیستند کرو فود یکی از عموهای جان گنده آمبر هم یه چشمش کور شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک موضوع دیگه هم هست. دقت کردین تنها دو شخصیت تو داستان هستن که یک چشمشون مشکل داره؟ برندون ریورز و crows eye! راستش خیلی وجه مشترک دارن این دوتا! خیلی هم مرموزن! به نظرم این دوتا یه ربطی بهم دارن!

فقط این دو تا نیستند کرو فود یکی از عموهای جان گنده آمبر هم یه چشمش کور شده.

بنظرت نمیشه این دوتارو یجوری به هم دیگه ربط داد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک موضوع دیگه هم هست. دقت کردین تنها دو شخصیت تو داستان هستن که یک چشمشون مشکل داره؟ برندون ریورز و crows eye! راستش خیلی وجه مشترک دارن این دوتا! خیلی هم مرموزن! به نظرم این دوتا یه ربطی بهم دارن!

فقط این دو تا نیستند کرو فود یکی از عموهای جان گنده آمبر هم یه چشمش کور شده.

بنظرت نمیشه این دوتارو یجوری به هم دیگه ربط داد؟

بریندن ریورز و ارون گریجوی رو بهم ربط داد؟

این دوتا شخصیت مجزا از هم هستن! علت یک چشم بودن ارون یه چیزه علت یه چشم بودن بریندن یه چیز دیگه ست.مهم تر از همه بریندن به برن داره کمک می کنه ولی ارون هدف دیگه ای داره!! بعدم هر جور بخوای حساب کنی بریندن سنش از ارون خیلی بیشتره! بریندن متولد سال 175 بعد از فتحه وقتی هم که به دیوار فرستاده میشه سال 233 بعد از فتحه یعنی الان حدودا 125 سالشه، اسکین چنجر هم هست.. سن ارون رو حتی تو ویکی شم نزده ولی دیگه خیلی زیاد بخوایم حساب کنیم بین سال 265-270 بعد فتح بوده! اگه اشتباه نکنم الان تقریبا سیصد سال بعد از فتح حالا یکم بالا پایین تر! فاصله زمانی خیلی زیاده..!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمیدونم خوب:-? ولی هدف بریندون اصلا معلوم نیس, از طرفی معلوم نیست ارون این همه مدت کجا بوده. هر دوتاشون هم کلاغ دوستن:-? منم خودم هیچ راهی پیدا نکردم که به همدیگه ربطشون بدم ولی خیلی چیزارو نمیدونیم راجبشون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
نمیدونم خوب:-? ولی هدف بریندون اصلا معلوم نیس, از طرفی معلوم نیست ارون این همه مدت کجا بوده. هر دوتاشون هم کلاغ دوستن:-? منم خودم هیچ راهی پیدا نکردم که به همدیگه ربطشون بدم ولی خیلی چیزارو نمیدونیم راجبشون

بریندن به نظر من هدفش در راستای اهداف فرزندان جنگله! حالا اینکه اون هدف شوم هست یا نه؟!!!

هر دوتاشون کلاغ دوست نیستن! مارتین کلا کلاغ دوست داره

بله می دونم خیلی چیزام هست که مبهمه! بیشتر از همه خواب ها و رویاها! و پیشگویی ها!! که اکثرشون سمبلیک هستن و برداشت های زیادی میشه ازشون کرد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه به coat of arms یورون گریجوی دقت کنیم میبینیم که مشترکات زیادی با برندن ریورز و براندون استارک داره . چشم سرخ و کلاغ هر دو به فرزندان جنگل مربوط میشن. از طرفی در هیچ جای کتاب در مورد اینکه یورون چه جوری یه چشمشو از دست داده ، صحبتی نشده ( یعنی من یادم نمیاد) . اینم که همه افراد کشتی سایلنس گنگ هستن ( یورون زبونشونو کنده) نشون میده که اون به جاهایی رفته و با افرادی در ارتباطه که هیچ کس نباید خبردار بشه. اینکه مردان بی چهره بیلان گریجوی رو میکشند تا یورون به قدرت برسه ، رفتن جکن هگار به سیتادل برای نزدیک بودن به مروین ، آموزش آریا از سوی بی چهره ها ( که اصلا اتفاقی نیست ) ، به نظر من به این نتیجه ختم میشه که استارکها ، بی چهره ها و یورون گریجوی در راستای اهداف آدرها حرکت میکنن. مارتین یه جا به صورت ضمنی در مورد اسم داستان توضیح میده که نغمه آتش و یخ یعنی نبرد مرگ و زندگی

513px-Euron_Greyjoy.PNG.3d2657a630cc0577a6ad62eaa6e88efa.PNG

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اگه به coat of arms یورون گریجوی دقت کنیم میبینیم که مشترکات زیادی با برندن ریورز و براندون استارک داره . چشم سرخ و کلاغ هر دو به فرزندان جنگل مربوط میشن. از طرفی در هیچ جای کتاب در مورد اینکه یورون چه جوری یه چشمشو از دست داده ، صحبتی نشده ( یعنی من یادم نمیاد) . اینم که همه افراد کشتی سایلنس گنگ هستن ( یورون زبونشونو کنده) نشون میده که اون به جاهایی رفته و با افرادی در ارتباطه که هیچ کس نباید خبردار بشه. اینکه مردان بی چهره بیلان گریجوی رو میکشند تا یورون به قدرت برسه ، رفتن جکن هگار به سیتادل برای نزدیک بودن به مروین ، آموزش آریا از سوی بی چهره ها ( که اصلا اتفاقی نیست ) ، به نظر من به این نتیجه ختم میشه که استارکها ، بی چهره ها و یورون گریجوی در راستای اهداف آدرها حرکت میکنن. مارتین یه جا به صورت ضمنی در مورد اسم داستان توضیح میده که نغمه آتش و یخ یعنی نبرد مرگ و زندگی

اون وقت رویای جان رو چطور تعبیر می شه؟ (مبارزه با آدر ها در زره یخی با لانگ کلو)

مردان بی چهره بیلون رو در ازای تخم اژدهایی کشتند که یورون ادعا می کنه دور انداخته. احتمالا تخم اژدها رو لازم داشتند برای یافتن روشی نابود کردن اژدهایان دنریس. با این وجود نشونه ای نیست که بی چهره ها رو همراستا با یورون نشون بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اگه به coat of arms یورون گریجوی دقت کنیم میبینیم که مشترکات زیادی با برندن ریورز و براندون استارک داره . چشم سرخ و کلاغ هر دو به فرزندان جنگل مربوط میشن. از طرفی در هیچ جای کتاب در مورد اینکه یورون چه جوری یه چشمشو از دست داده ، صحبتی نشده ( یعنی من یادم نمیاد) . اینم که همه افراد کشتی سایلنس گنگ هستن ( یورون زبونشونو کنده) نشون میده که اون به جاهایی رفته و با افرادی در ارتباطه که هیچ کس نباید خبردار بشه. اینکه مردان بی چهره بیلان گریجوی رو میکشند تا یورون به قدرت برسه ، رفتن جکن هگار به سیتادل برای نزدیک بودن به مروین ، آموزش آریا از سوی بی چهره ها ( که اصلا اتفاقی نیست ) ، به نظر من به این نتیجه ختم میشه که استارکها ، بی چهره ها و یورون گریجوی در راستای اهداف آدرها حرکت میکنن. مارتین یه جا به صورت ضمنی در مورد اسم داستان توضیح میده که نغمه آتش و یخ یعنی نبرد مرگ و زندگی

 

شباهت ها خیلی زیادن و نمیشه همینجوری از کنارشون رد شد!مخصوصا که عملا هیچ چیزی راجع به یورون نمیدونیم

 

اخه مشکل اینجاست که هیچکی هدف یورون رو نمیدونه! حتی هدف فرزندان جنگل هم معلوم نیست!

 

اون وقت رویای جان رو چطور تعبیر می شه؟ (مبارزه با آدر ها در زره یخی با لانگ کلو)

مردان بی چهره بیلون رو در ازای تخم اژدهایی کشتند که یورون ادعا می کنه دور انداخته. احتمالا تخم اژدها رو لازم داشتند برای یافتن روشی نابود کردن اژدهایان دنریس. با این وجود نشونه ای نیست که بی چهره ها رو همراستا با یورون نشون بده.

 

شاید هم تخم اژدهارو میخواستن نابود کنن.بلاخره دنریس از همین تخم ها 3تا اژدها بدست اورد شاید نمیخوان ریسک کنن و میخوان همه ی تخم هارو نابود کنن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اون وقت رویای جان رو چطور تعبیر می شه؟ (مبارزه با آدر ها در زره یخی با لانگ کلو)

 

از قضا همین زرهی از یخ سیاه خودش از مشخصات نایت کینگه ( اگه اسپویل سریالو در نظر بگیریم ) . اگه قبول داشته باشیم که نایت کینگ یک استارک بوده ، این خودش خیلی عجیبه که یک آدربانو! همسرش بشه . نظر من اینه که استارکها با آدرها یه رگ مشترک دارن . به خاطر همینم هست که در زمستان قدرتمندند و این شعار تهدیدآمیزو دارن و در زمان یورش اگان یه چیزایی در مورد کشتن اژدها میدونستن ( براندون اسنو - که البته عملی نمیشه) . با اینهمه در هشت هزار سال گذشته به عنوان یه سد در برابر آدرها عمل کردن ( چون آدرها به استارکها آسیب نمیرسونن ، البته برداشت شخصیه ) ، به همین دلیله که همیشه یک استارک باید در وینترفل باشه.

یه نکته دیگه عوض شدن اسم کتاب هفتمه که اول قرار بوده A time for Wolves باشه . اصطلاح زمانی برای گرگها ، اشاره به پایان جهان در اسطوره های اسکاندیناوی داره و احتمالا یه جورایی پایان داستان رو لو میداده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به the last stark : من نگرفتم چی شد . یعنی ممکنه ارتباطی بین پادشاه شب ، آدر ها و جان وجود داشته باشه؟

 

راستی کسی ایده ی خاصی درباره ی زره ی جان ( یخ سیاه )نداره؟ درسته داستان فانتزی هست ولی یخ سیاه یگم گنگ و مبهم هست.

اگه واقعا قراره یخ سیاه بشه حتما قابلیت مابلیت هم می تونه داشته باشه. مثلا ضربه ی شمشیر ، تیر و آتش بهش اثر نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ه the last stark : من نگرفتم چی شد . یعنی ممکنه ارتباطی بین پادشاه شب ، آدر ها و جان وجود داشته باشه؟

گذشته خاندان استارک ، داستان براندون معمار ، براندون Ice Eyes ، براندون اسنو ، ویژگی های ظاهری استارکها ، دایرولفهایی که خدایان کهن جهت محافظت از فرزندان استارک فرستادن ، اینکه جنازه همه افراد بنجن استارک پیدا میشه ولی از خودش هیچ اثری نیست و اینکه نایت کینگ یه استارک بوده این احتمال رو تقویت میکنه که میان استارک ها و آدرها یه جور خویشاوندی وجود داره . در فصلهای برن در کتاب پنجم ، فرزندان جنگل انسان ها رو مسئول نابودی طبیعت و دیگر موجودات میدونن . خب وقتی اینجور ذهنیتی نسبت به آدما دارن بعید نیست که با آموزش یه استارک و استفاده از قدرتهاش در جهت نابودی بشر حرکت کنن.

در مورد احتمال رابطه میان استارک ها و آدرها از مارتین هم پرسش شده و او در پاسخ گفته : شاید !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ه the last stark : من نگرفتم چی شد . یعنی ممکنه ارتباطی بین پادشاه شب ، آدر ها و جان وجود داشته باشه؟

گذشته خاندان استارک ، داستان براندون معمار ، براندون Ice Eyes ، براندون اسنو ، ویژگی های ظاهری استارکها ، دایرولفهایی که خدایان کهن جهت محافظت از فرزندان استارک فرستادن ، اینکه جنازه همه افراد بنجن استارک پیدا میشه ولی از خودش هیچ اثری نیست و اینکه نایت کینگ یه استارک بوده این احتمال رو تقویت میکنه که میان استارک ها و آدرها یه جور خویشاوندی وجود داره . در فصلهای برن در کتاب پنجم ، فرزندان جنگل انسان ها رو مسئول نابودی طبیعت و دیگر موجودات میدونن . خب وقتی اینجور ذهنیتی نسبت به آدما دارن بعید نیست که با آموزش یه استارک و استفاده از قدرتهاش در جهت نابودی بشر حرکت کنن.

در مورد احتمال رابطه میان استارک ها و آدرها از مارتین هم پرسش شده و او در پاسخ گفته : شاید !

خویشاوندی که مطمئنا وجود داره، ولی این هم هست که هیچ خاندانی و هیچ نژادی بیشتر از استارک ها آدر نکشتند و به آدر ها ضربه نزدند. اون قهرمانی هم که چند هزار سال قبل جلوی آدر ها رو می گیره احتمالا استارک بوده و دیوار رو هم استارک ها برای جلوگیری از آدر ها ساختند. پس اگه هم امیدی باشه برای این که کسی جلوی آدر ها وایسه اون امید به استارک هاست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×