رفتن به مطلب
Tyrion Lannister

::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

Recommended Posts

اولین پست من در بی فایده ترین تاپیک فروم

بی فایده ترین رو واقعا خوب اومدی!

 

من خیلی پایه ی کل کلم. ولی اینکه ادم طرفدار یه خاندان باشه به نظرم عجیبه. توی هر خاندانی بگردی هم خوب هست هم بد.

 

باز هم جمله ی اساطیری خودمو بگم تا فتنه انگیزی دیگه :

طرفداری از کاراکترا رو پیشه کنید، چون از فضل پدر، اون کاراکتر رو چه حاصل ؟

 

 

Tapatalking with an iDevice

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

پ.ن:من بازم بگم که یکی کردن 7 پادشاهی کار پسندیده ای نیست (حداقل از نظر من).

کشورهای درست درمون الان اکثراً فدرال ه سیستمشون.

 

الان بحث سر اینه که هیچکدوم از مدعین درست و حسابی مدعی یه منطقه نیستن کل هفت پادشاهی رو درسته میخوان این همون چیزیه که اگان میخواست

مثلاً همین استنیس البته استنیس سریال نه استنیس خودمون میگه اگان اشتباه کرد اومد هفت پادشاهی رو گرفت و همه رو متحد کرد ولی مدعی حق تمام این هفت پادشاهی برای استنیسِ

بعدم هفت پاشاهی تقریباً سیستم فدرالی دارن تمام مناطق توی اداره امورشون مستقلن

 

منم می دونم بحث یه چیز دیگه است، واسه همین نوشتم پ.ن

واسه اینم گفتم که این کار اگان مثبت پنداشته شده تو اکثر پست ها ولی به نظر من نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اولین پست من در بی فایده ترین تاپیک فروم

بی فایده ترین رو واقعا خوب اومدی!

 

من خیلی پایه ی کل کلم. ولی اینکه ادم طرفدار یه خاندان باشه به نظرم عجیبه. توی هر خاندانی بگردی هم خوب هست هم بد.

 

باز هم جمله ی اساطیری خودمو بگم تا فتنه انگیزی دیگه :

طرفداری از کاراکترا رو پیشه کنید، چون از فضل پدر، اون کاراکتر رو چه حاصل ؟

 

 

Tapatalking with an iDevice

این تیکه رو خیلی خوب گفتی. کاملا باهات موافقم که تو هر خاندانی همه جور آدمی هست! واسه همین منم به ندرت تو این بحث های خاندانی شرکت کردم.

 

در مورد کاراکترا هم، من تقریبا از هیچ کاراکتری متنفر نیستم، دقیقا پیام مارتین همینه، همه آدم ها خاکستری هستند و هم ویژگی های خوب دارن هم بد! حالا این طبیعیه که ما از یکی بیشتر خوشمون بیاد از یکی خوشمون نیاد، اما این کاملا بی انصافیه که بگیم شخصیت مورد علاقه امون سرتاپا خوبی و کماله و همه کارهاش قابل دفاع و شخصیتی که ازش خوشمون نمیاد تماما بدیه و هیچ نکته خوبی نداره و هیچ کار درستی تا حالا انجام نداده! به نظرم بهتره اگه بحثی قراره انجام بشه نقد رفتار کاراکتر ها باشه، نه کل کل طرفداری ازشون! خب این جوری این تاپیک هزار صفحه هم ادامه پیدا کنه هیچ اتفاقی نمیفته و فقط وقت و انرژی همه هدر میره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این درسته که تو نغمه خیلی نمیشه از کسی طرفداری کرد و طرفداری بچه ها همیشه یه نتیجه رو بدنبال داره و در حقیقت نه چیزی بدست میاد نه چیزی از دست میره و فقط همون حرفای قبلی فقط با یه شکل دیگه تکرار میشه چون کلا بخاطر ناتموم بودن کتابا نتیجه کلی نمیشه گرفت. ولی به هر حال کل کل هم جالبی خودش رو داره. من به شخصه طرفدار کل کلای اینجام و فکر کنم این فروم به همین کل کلاش معروفه.

ولی در هر صورت برای امتحان کردن بی طرف بودن )فرض کنید من بی طرفانه و کاملا منطقی بحث کنم!( یه مدتی بیخیال بحث خاندانی میشم ببینم چطوره و در همین راستا خاندانم رو میذارم مردم آزاد آنسوی دیوار.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ببین اصلا بحث این نیست که آدم بی خاندان باشه. ولی ببین من اگه استارک هم بودم بالاخره از شخصیت/رفتار/جنگاوری و دلاوری یه تارگرین خوشم میومد دیگه. بحث همینه. بحث اینه نمیتونی بگی کدوم خاندان بهتره. اینا توشون شخصیت های بارزی بوده که ممکنه از زاویه های مختلف، هیچکدوم از اون یکی بهتر نباشن. بخاطر همین هست که میشه مقایسه ی پرتغال و سیب. منم مث رنلی معتقدم شخصیتها نقد بشن. اینطوری هم از توش یه برداشت های مفیدی میشه ، هم زاویه های دید مارتینو میشه دید و ...

این حرفم اصلا به این معنی نیست که این تاپیک درش بسته بشه و همه برن نقد شخصیت کنن. بالاخره همه دنیا بحثای بیهوده میکنن. ولی مثلا میگم یه خاندانی مثل براتیان ها که چیزی برای دفاع ندارن! خاندانی که همه شون بخوان سرشون به تن اونیکی نباشه که اسمش خاندان نیست. در صورتی که استنیس و رنلی و رابرت خودشون شخصیتای قابل بحثی هستن ولی هیچ جوره اینا رو نمیشه در قالب یک خاندان به بحث کشید.

 

 

Tapatalking with an iDevice

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اصلاً من سر این مثل یا قول معروف Apples and Oranges مشکل دارم.

کاملاً مشخص و مبرهن ه که پرتقال به سیب برتری داره. آخه سیب هم شد میوه !!!!!!!!!

 

به نظر من که هر کی هم می یاد همون استدلال های قدیمی رو تکرار می کنه و زیر بار باقی ادله نمی ره، ته دلش می دونه که argument اش یه جا قوی ه و یه جا نه. ولی بحث کم نیاوردنه که اینجوریش می کنه.

رنلی جان همه می دونن که چه خبره، فقط اسم تاپیک کل کل ه دیگه، تعریف این واژه هم همین پست هاست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در راستای صحبت های مانوئل باید یه تاپیک زده بشه و مثلا هفته ای یه شخصیت رو از نظر بچه های فروم مورد بررسی قرار بگیره تا نکات مثبت و منفی هر شخصیت گفته بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سامیانو جان من می گم کار اگان رو تایید نمی کنم که اومد چیزی که مال خودش نبود رو گرفت . ولی در زمان حال وستروس که دیگه این کار چه من خوشم بیاد و چه نیاد انجام شده من تلاش می کنم که حق خودم رو بگیرم به عنوان وظیفه ای که نسبت به مردم دارم . تو خود کتاب هم چندین جا اومده که استنیس به خاطر وظیفه اش نسبت به مردم و برقراری قانون هر کاری می کنه که به تاج و تخت برسه نه به خاطر قدرت طلبی

 

به مانویل : وقتی من از خاندان براتیون حمایت می کنم به این معنی نیست که فقط از استنیس و رابرت و رنلی حرف می زنم بلکه دارم از کل خاندان براتیون در طول تاریخ صحبت می کنم . مثلا دنریس تو کتاب ، پدر و یکی از برادراش دیوونه بودن و یه برادر دیگه اش دزده حالا یکی بیاد به خاندانش توهین کنه به نظرت طرف رو نمی اندازه جلوی اژدها 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اووووووه. من دو رو تو این فروم نبودم ها! حالا همه تون تریپ روشن فکری برادشتن. می خواین الان یه تیکه به تایوین بیام، ببینم کدومتون میتونین این تریپ شخصیتو حفظ کنین؟!!

این تاپیک کل کله. اسمش روشه. این ادا اطوارا رو لطفا جمعش کنید که اصلا بهتون نمیاد

@کیوان: جدا چطور ممکنه آدمی پیدا بشه که پرتقالو به سیب ترجیح بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فقط خواستم بدونید کار بیفایده ای میکنید.

 

اونی که طرفدار یه تیم فوتباله ، تمام هدف یه تیم، یه چیزه. مربیشون تعیین میکنه و همه اطاعت میکنن.

اما طرفداری از خاندانا یعنی طرفداری از هیچی و همه چی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بالاخره شاید یکی کوتاه اومد ، هیچ وقت ناامید نشو 

من خودم بار ها تو بحث ها و کل کل هایی که با دوستام داشتم تونستم قانعشون کنم . البته بحث هایی که می گم سال ها طول کشیده و البته هیچ وقت هم قانع نشدم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اتفاقاً حرفای تکراری زده نمیشه حداقل ماها تکراری نمیگیم این براستارک هان که اول و آخر حرفشون اینه ایریس دیوانه بود ریگار دزد بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اتفاقا منم همین فکرو راجع به تارگرین-لنیسترا می کنم. سر و ته حرفتون اینه که رابرت غاصبه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من طرفدار تیم ملی ام. نه تارگرین نه استارک نه براتین نه ... فقط تیم ستاره ها. تیم ملی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اتفاقا منم همین فکرو راجع به تارگرین-لنیسترا می کنم. سر و ته حرفتون اینه که رابرت غاصبه.

 

نه اتفاقاً من که بالا گفتم مشکل سر تارگرین ستیزیه وگرنه نوش جونش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@کیوان: جدا چطور ممکنه آدمی پیدا بشه که پرتقالو به سیب ترجیح بده.

 

همین، الان نشون می ده که مَثَل مزخرفیه دیگه.

 

این ایرادی که به خاندان ها می گیرین که افراد خوب بد دارن تا حدودی راجع به شخصیت ها هم صدق می کنه. پس بحث راجع به اونا هم به همین نتیجه می ره.

کلاً کل کل کار بی فایده ای ه ولی حتماً لذتی درش هست دیگه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه مدت من نبودم دود آتش خیانت لنیستری و توطئه ی تارگرینی آسمان هفت پادشاهی رو سیاه کرد.

همین قضیه انتخاب متحدی که دارید مقایسش میکنید نشان از بی توجهی راب در انتخاب متحد داره.

راب موقع شورشش 14 ساله بود رابرت 20 ساله. راب گزینه های رابرت رو نداشت. رابرت جان ارن رو مثل پدر و ادارد رو مثل برادرش داشت. راب پسریه که تا قبل این لشکرکشی حتی یک سفر هم به خارج از شمال نداشته.

بله اعتماد ولی نه به کسایی مثل بولتون ها که دشمن خونی استارک هان و فری ها که به هرچی معروفن جز وفاداری. زمانی که راب خواست تیان رو بفرسته به جزایر آهن این کتلین بدبخت چقدر بال بال زد که اونو نفرسته؟

شما فراموش کردین که زمانی که راب لشکرکشیش رو شروع کرد ادارد توی کینگزلندینگ زندانی بود و 30 هزار لنیستری ریورلندز و قبضه کرده بودند. اون زمان راب نیاز به تمام متحدینش داشت. با اضافه شدن بولتون ها لشکر راب به 18 هزار نفر رسید و به علاوه ی فری ها شد بیست و یک هزار. اون زمان دیگه فرصت فکر کردن به کینه ی هزار سال قبل بولتون ها نبود. ضمن این که بردن بولتون ها به جنوب ایمن تر از نگه داشتنشون تو جنوب بود. در مورد بالون هم به نظر من ایده ی راب هوشمندانه ولی ناپخته بود. اگه راب با یک پیشنهاد بهتر (پادشاهی بیلون، ازدواج تیان با یکی از دو خواهرش، غنایم کسترلی راک و وسترلند، ازدواج خودش با آشا) وارد عمل می شد به نظرم می تونست موفق بشه.

منظورتون از ظلم تو زمان ایریس که نبود؟بود؟

دوتا دلیل بیارید که تو زمان رابرت مردم خوشحال و شاد بودن. دوتا دلیل هم بیارید که مردم تو زمان ایریس تو سختی بودن.

شما یک دلیل بیارین برای این که مردم تو دوران رابرت ناراحت بودند. رابرت که همش در حال برگزاری تورنومنت و جشن بود. جشن و تورنومنت هم با این که خزانه رو خالی می کرد رونق رو به شهر می آورد، دوره اش هم که از اقبال خوبش مصادف شده با یک تابستون طولانی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بچه ها همت کنن که ابشالا این تاپیک تا فردا جمع بشه

 

ادیت: پست ِ کینگ رابرت رو دوست داشتم. به جز آخرش. به نظرم این که مردم خوشحال بودن اشتباهه. اون دوران کاملا" مصداق آتیش زیر خاکستره. خیلی ها هنوز توی دلشون لویالیست های تارگرین ها هستن. حالا این وسط آرزو به دل های بلک فایر ها و نقشه های لنیستر ها و بلندپروازی های های گاردنی ها رو هم داشته باشید. به نظر من در دوره ای که یک حکومت 300 ساله برمیگرده ، اصلا" 15 سال هیچ گونه نشانه ای از زندگی عادی در مردم نخواهد گذاشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمیدونم چرا یکپارچه شدن وستروس رو اقدام بدی میدونید غیر از اینه که به خیلی از اختلافات پایان داد و از شدت خیلی از درگیری ها کم کرد!؟

قبلا هم در این مورد به اندازه ی کافی صحبت کردیم و قبلا هم جوابش رو دادیم این لیست شاهها و جنگ های تارگرین هاست.

 

1-ایگان اول: جنگ فتح

2-اینیس اول: قیام مذهب

3-میگور اول: قیام مذهب

4-جیهیریس اول

5-ویسریس اول

6-ایگان دوم - ملکه رینریا: رقص اژدهایان

7-ایگان سوم

8-دیرون اول: حمله به دورن

9-بیلور اول

10-ویسریس دوم

11-ایگان چهارم

12-دیرون دوم:قیام بلک فایر

13-ایریس اول: بیماری-از بین رفتن امنیت-حمله ی آیرن بورن ها-بحران کامل در مملکت

14:میکر اول

15:ایگان پنجم: حمله ی گولدن کمپانی-نبرد ناین پنی کینگز

16:جیهیریس اول

17:ایریس دوم:قیام رابرت-سرنگونی سلسله

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چه قدر بی طرف بودن سختتتتتتتتتتتتههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!

 

خوشم میاد خاندان های تارگرین و براتیون کم آتو دست بقیه ندارن و این جوری طرفدار های این دوتا خاندان همدیگه رو می کوبن. ( خصوصا شخص رابرت و ریگار). از نظر فنی براتیون ها و تارگرین ها باید طرفدار هم باشن چون از زمان های اول تاریخ شکل گیری سلسله تارگرین این دوتا خاندان تو یه جبهه بودن (جدا از قیام رابرت). حالا اینکه چرا اینجا این جوریه......

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
سر رنلی! یه تفاوت اساسی بین اگان و رابرت وجود داره و اون هم اینه که اگان از هیچی یه قلمرو واحد ساخت که صدها سال عمر کرد اما رابرت همین لقمه آماده رو ( پادشاهی بر هفت قلمرو رو ) با ندونم کاری ها و بیخردی ها به سمتی برد که بعد مرگش چندین پادشاه ظهور کرد و تکه تکه شد . از این بابت خیلی بینشون فرق وجود داره . اگان یه فاتح خوب و یه حاکم بهتر بود ولی رابرت یه غاصب خوب (از این جهت که تختی رو فتح کرد که تارگرین ها فراهم کرده بودن وگرنه هیچ وقت هیچ خاندانی حاضر نمیشد براتیون ها رو شاه خودش بدونه و براتیون ها هیچ وقت نمیتونستن 6 قلمروه دیگه رو مجبور به اطاعت از خودشون بکنن) و یه حاکم ضعیف بود .

این جمله ی قلمروی واحد ساختن من رو کشته، کسی نفهمه فکر می کنه هفت پادشاهی قبل از ایگان بایر و برهوت بوده و ایگان یه مملکت رو از هیچ ساخته. تا جایی که مشخصه تنها چیزی که تارگرین های اولیه ساختند یک آیرن ترون بوده و یک ردکیپ که اون رو هم میگور ساخته. در مورد قسمت دوم صحبتتون باید بگم بعد از ایگان هم مملکت از هم پاشید و تنها چیزی که نگهش داشت آتش اژدها بود.

به نظر من تو این بحث، رابرت و اگان هر دو مثل هم هستن و اگه حکمی صادر میشه باید براشون یکسان باشه. مشکل اینه که تارگرین دوست ها از کار اگان دفاع می کنند و به رابرت اعتراض میکنن، و براتیون دوست ها از رابرت دفاع میکنن و به اگان اعتراض!

اما درستش اینه که یا کار هردوتاشون بد بوده یا کار هردوتاشون خوب بوده! اگان چیزی که حقش نبوده رو به زور گرفته و مال خودش کرده، رابرت هم چیزی که حقش نبوده رو به زور گرفته و مال خودش کرده! هردوتاشون مثل همن دقیقا! اگان هیچ حقی نسبت به هفت پادشاهی نداشت، اما اژدها داشت! رابرت هم هیچ حقی به هفت پادشاهی نداشت، اما ارتش بزرگ تر و متحدان بیشتر و قدرتمند تر داشت!

تفاوت این دوتا در دلیل و انگیزه شونه. رابرت به خاطر این که بهش اهانت شده بود جنگید ولی ایگان فقط به خاطر حرص و طمعش. زمانی که قیام رابرت شروع شد دیگه نمی شد بگی ما ایریس و ریگار رو بر می داریم به جاشون ویسریس یا ایگان رو می ذاریم. فردا پس فردا همون ویسریس خواهان خون پدر دیوانه و برادر سفاکش می شد. بعد از تارگرین ها اون هفت پادشاهی احمقانه ی ایگان یک پادشاه می خواست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چرا حرص و طمع!؟

اگان چاره ای نداشت توی اون دوره جنگ غیر قابل اجتناب بود جنگ داشت به سراغ وستروس میومد چه میخواست چه نمیخواست جنگ صورت میگرفت و پای اونها هم بهش کشیده میشد

اینو از پیشنهاد آرگیلاک و همچنین جواب هایی که به نامه هاش دادن میشه فهمید

حالا این وسط به جای اینکه از یک طرف جانب داری کنه و پایه های قدرت یکی از خاندان ها رو محکم تر کنه خودش مستقلاً وارد صحنه شد و از این آب گل آلود که اکثر مناطق وستروس علیه همدیگه بودن هفت پادشاهی رو گرفت

این حرص و طمع نیست این حکم عقلِ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اگه قراره بحث لیاقت و توانایی باشه باید ابزارهایی که در اختیارشون بوده رو هم در نظر گرفت.

فرض کنیم کار اگان سخت تر بوده (که سر اینم بحث دارم من)، خب اژدها هم داشته این فاتح خوبتون.

مثال و مدرک واضح هم براش اینه که دنریس با اینکه که هیچ توانایی خاصی نداره اصولاً، چون اژدها داره یه مدعی جدی حساب می شه. بماند که اگان هم اژدهاهاش اژدها تر بودن هم دانشش نسبت به اونا قابل مقایسه با دنریس نیست. پس نمی شه گفت اگان خیلی برتری داره از نظر لیاقت و توانایی.

با این حرف کیوان خیلی موافقم.

پ.ن:من بازم بگم که یکی کردن 7 پادشاهی کار پسندیده ای نیست (حداقل از نظر من).

کشورهای درست درمون الان اکثراً فدرال ه سیستمشون.

با این قسمت هم کاملا موافقم.

.

.

.

سر قضیه ی سیب و پرتقال هم با کیوان موافق ترم. گرچه خود پرتقال هم باید بره جلوی نارنگی لنگ بندازه.

فقط خواستم بدونید کار بیفایده ای میکنید.

اونی که طرفدار یه تیم فوتباله ، تمام هدف یه تیم، یه چیزه. مربیشون تعیین میکنه و همه اطاعت میکنن.

مانوئل می گم گالاتاسرای بیاد بخوردت.

 

چه قدر بی طرف بودن سختتتتتتتتتتتتههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!

 

خوشم میاد خاندان های تارگرین و براتیون کم آتو دست بقیه ندارن و این جوری طرفدار های این دوتا خاندان همدیگه رو می کوبن. ( خصوصا شخص رابرت و ریگار). از نظر فنی براتیون ها و تارگرین ها باید طرفدار هم باشن چون از زمان های اول تاریخ شکل گیری سلسله تارگرین این دوتا خاندان تو یه جبهه بودن (جدا از قیام رابرت). حالا اینکه چرا اینجا این جوریه......

اوه اوه..... یکی این رو بگیره..... استاد چه تریپی برداشته. خوبه یک روزه که خاندانتون بی طرف شده. تا دیروز که براتیون ها مستحب الدم بودند.

 

بچه ها همت کنن که ابشالا این تاپیک تا فردا جمع بشه

 

ادیت: پست ِ کینگ رابرت رو دوست داشتم. به جز آخرش. به نظرم این که مردم خوشحال بودن اشتباهه. اون دوران کاملا" مصداق آتیش زیر خاکستره. خیلی ها هنوز توی دلشون لویالیست های تارگرین ها هستن. حالا این وسط آرزو به دل های بلک فایر ها و نقشه های لنیستر ها و بلندپروازی های های گاردنی ها رو هم داشته باشید. به نظر من در دوره ای که یک حکومت 300 ساله برمیگرده ، اصلا" 15 سال هیچ گونه نشانه ای از زندگی عادی در مردم نخواهد گذاشت.

خب مردم عادی که براشون بلندپروازی های هایگاردنی ها و آرزوهای بلک فایر ها مهم نیست. براشون صلح، تابستون، هفت، میخونه و هرزه خونه مهمه که توی دوره ی رابرت تمام و کمال برقرار بوده. اون دو مورد آخر حتی یه چیزی بیش از تمام و کمال.

در مورد 15 سال بعد از سیصد سال کاملا با حرفتون موافقم. دوره ی نابودی یک حکومت و ایجاد یک حکومت دیگه دوره ی بحران و جنگه، همین نشون میده که رابرت چقدر اوضاع کشور رو خوب مدیریت کرده که این دوره در صلح و رفاه سپری شده. شاید بگین رابرت که هیچ کاری نمی کرد که با این حرف هم موافقم. رابرت کاری نمی کرد و خیلی وقت ها همین کاری نکردن بهترین کاره. سرسی مثلا اگه جای رابرت بود تا الان نصف وستروس خاکستر شده بود.

 

چرا حرص و طمع!؟

اگان چاره ای نداشت توی اون دوره جنگ غیر قابل اجتناب بود جنگ داشت به سراغ وستروس میومد چه میخواست چه نمیخواست جنگ صورت میگرفت و پای اونها هم بهش کشیده میشد

اینو از پیشنهاد آرگیلاک و همچنین جواب هایی که به نامه هاش دادن میشه فهمید

حالا این وسط به جای اینکه از یک طرف جانب داری کنه و پایه های قدرت یکی از خاندان ها رو محکم تر کنه خودش مستقلاً وارد صحنه شد و از این آب گل آلود که اکثر مناطق وستروس علیه همدیگه بودن هفت پادشاهی رو گرفت

این حرص و طمع نیست این حکم عقلِ

آرگیلاک از قدرت رو به افزایش هارن می ترسید. برای همین می خواست با لرد دراگون استون متحد بشه. هارن صرفا یک تهدید بود. هنوز نه جنگی پیش اومده بود نه بحرانی وجود داشت. اتفاقا این پیشنهاد خیی چیز عادی و مرسومیه.

 

من این رو قبل گفتم و دوباره هم می گم. کاری که ایگان کرده به نظر من خیلی عجیب یا خیلی بد غیر منطقی نمیاد. این که ایگان با داشتن این سه اژدها بخواد یک مملک رو برای خودش تصاحب کنه خیلی عادیه. خیلی های دیگه هم اگه جای اگان بودند با بلریون و ویگار و مراکسس هفت پادشاهی رو تحت انقیاد خودشون در می آوردند، ولی..

 

...از دید یک وستروسی ایگان خارجیه. ایگان برای مردمان ریچ و شمال و دورن و ... یک دشمن خارجی بوده. یک متجاوز بوده. یک شاه بیگانه.

با داشتن اون سه تا اژدها با اون ابعاد فتح هفت پادشاه واقعا کاری نداشته. وقتی بلریون به تنهایی می تونسته قوی ترین شاه هفت پادشاهی رو به راحتی جزغاله کنه و سه تا اژدهاش یک لشکر شت هزار نفری رو اون شکلی له کردند دیگه فتح هفت پادشاهی هنر نبوده. برای همین این همه تعریف و تمجید از ایگان به نظرم مسخره است.

وقتی یک مملکت رو با جنگ به دست میاری باید انتظارش رو داشته باشی که با جنگ هم اون رو ازت بگیرند. برای همین دیگه این همه ناله و شیون در مورد بحث حقانیت پادشاهی بیهوده است.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
چرا حرص و طمع!؟

اگان چاره ای نداشت توی اون دوره جنگ غیر قابل اجتناب بود جنگ داشت به سراغ وستروس میومد چه میخواست چه نمیخواست جنگ صورت میگرفت و پای اونها هم بهش کشیده میشد

اینو از پیشنهاد آرگیلاک و همچنین جواب هایی که به نامه هاش دادن میشه فهمید

حالا این وسط به جای اینکه از یک طرف جانب داری کنه و پایه های قدرت یکی از خاندان ها رو محکم تر کنه خودش مستقلاً وارد صحنه شد و از این آب گل آلود که اکثر مناطق وستروس علیه همدیگه بودن هفت پادشاهی رو گرفت

این حرص و طمع نیست این حکم عقلِ

 

دقیقاً چجوری پای اگان وسط کشیده می شد؟ منظورت احیاناً این نیستش که اگه اگان نمی خواست تو جنگی شرکت کنه به زور مجبور می شد ؟؟!!؟!!

 

کاملاً واضحه که با نابودی والریا و اینکه درگون استون جای حقیری ه، اگان داشت دنبال یه قلمرو درخور می گشت، حالا به هر دلیلی وستروس رو به باقی گزینه ها ترجیح داد.

 

پس انگیزه اش تصرف یه قلمرو درست حسابی بود. عقلی که جاه طلب نباشه، تا حدی ظالم نباشه، خودخواه و ... نباشه هیچ وقت حکم نمی کنه که چون خونه ات نابود شده و چون اژدها داری و می تونی، برو هر جا که دوست داری رو بگیر. پس چاشنی حرص و طمع هم یه نقشی داشته.

البته نصف افراد دنیای مارتین و دنیای واقعی همین کار رو کردن و از اون نصف بقیه هم اکثریتشون چون امکاناتش رو نداشتن این کار رو نکردن ولی اینکه بیایم بگیم حکم عقل بود درست نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من چرا این پست رو ندیدم؟

نمیدونم چرا یکپارچه شدن وستروس رو اقدام بدی میدونید غیر از اینه که به خیلی از اختلافات پایان داد و از شدت خیلی از درگیری ها کم کرد!؟

قبلا هم در این مورد به اندازه ی کافی صحبت کردیم و قبلا هم جوابش رو دادیم این لیست شاهها و جنگ های تارگرین هاست.

 

1-ایگان اول: جنگ فتح

2-اینیس اول: قیام مذهب

3-میگور اول: قیام مذهب

4-جیهیریس اول

5-ویسریس اول

6-ایگان دوم - ملکه رینریا: رقص اژدهایان

7-ایگان سوم

8-دیرون اول: حمله به دورن

9-بیلور اول

10-ویسریس دوم

11-ایگان چهارم

12-دیرون دوم:قیام بلک فایر

13-ایریس اول: بیماری-از بین رفتن امنیت-حمله ی آیرن بورن ها-بحران کامل در مملکت

14:میکر اول

15:ایگان پنجم: حمله ی گولدن کمپانی-نبرد ناین پنی کینگز

16:جیهیریس اول

17:ایریس دوم:قیام رابرت-سرنگونی سلسله

 

من با چند مورد این لیست مخالفم.

اگان اول: زمان اگان اسمش روشه. جنگ فتح. انتظار ندارید که با ناز و نوازش فتح انجام بشه؟ خود رابرت هم با یک جنگ تاج و تخت رو گرفت پس براساس این حرف باید زمان رابرت هم اوضاع بد بوده باشه چون یک جنگ واسه گرفتن تاج و تخت اتفاق افتاد.

 

دیرون دوم: شما کل سلطنت خوب دیرون رو ول کردید چسبیدید به این یه جنگ؟

 

ایریس اول:قبول کنید که اوضاع اون زمان خیلی زیر سر ایریس نبود. جلو بیماری و ترس مردم رو که نمیشد گرفت آهن زاده ها هم که همیشه سو استفاده گرن. حالا ببینید با این وضع چطوری سرکوب شدن. البته من شک ندارم که اگه پدرم دست میشد نصف این مشکلات بوجود نمیومد.

 

میکار اول: حال میکنید چه سلطنت خوبی داشت؟ به این میگن نمونه ی یه شاه درست و حسابی

 

اگان پنجم: این جنگ که خوب بود. ریشه بلک فایر ها خشکید تو این جنگ. شما بازم کل دوران سلطنت اگان رو ول کردید چسبیدید به این جنگ که نتیجش هم خیلی خوب وبد.

 

ایریس دوم: باور کنید اگه شما قیام نمی کردید این جنگ پیش نمیومد و مملکت تو نا امنی نمیرفت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×