رفتن به مطلب
Stannis Baratheon

معرفی و نقد رمان های فانتزی

Recommended Posts

دوستان این تاپیک رو برای این زدم که همه بتونند تجربیاتشون رو در اختیار بقیه بزارند

رمان های فانتزی رو که خوندید معرفی کنید و اگر تونستید نقدش هم بکنید

بحث و دعوا هم کاملا ازاده

ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب اولین کتابی که می خوام بهتون معرفی کنم و از دید گاه خودم نقدشون هم بکنم مجموعه ی دلتوراست .

این مجموعه که توسط امیلی رودا نوشته شده در ۳ سری به چاپ رسیده . سری اول مجموعه ی در جست و جوی دلتورا هستش که ۸ جلد داره ، سری دوم مجموعه ی سرزمین سایه های دلتورا هستش که ۳ جلد داره و سری سوم هم مجموعه ی اژدهایان دلتورا هستش که ۴ جلد داره . 

شخصیت های اصلی این داستان ۳ نفر هستند با نام های لیف ، جاسمین و باردا که بار اصلی داستان روی دوش این سه نفره . اسم سرزمین این داستان دلتورا هستش که از ترکیب اسم دو شهر مهم این سرزمین یعنی دل و تورا ایجاد شده . در شمال سرزمین دلتورا هم سرزمین سایه ها وجود داره و اونجا ارباب سایه ها حکومت می کنه . در این سرزمین موجودات واقعی و خیالی مختلفی زندگی می کنند و کلا داستان پر از چیز های عجیبه . 

در این داستان نویسنده در جا های زیادی از عنصر غافلگیری استفاده کرده که خواننده رو به هیجان میاره . البته اون موقعی که من این کتاب رو خوندم اول راهنمایی بودم و شاید اگه الان اون کتاب رو می خوندم دیگه اونقدر هیجانزده نمی شدم . اما نکته ی دیگه ای که در این مجموعه دارای اهمیته استفاده ی زیاد نویسنده از معما هستش . معما هایی که بعضیاشون اونقدر سختن که به عقل جن هم نمی رسه و بعضی هم بسیار راحتند و نیازی به فکر حسابی ندارند. من خودم به شخصه وقتی به یه معما می رسیدم قبل از این که ادامه ی کتاب رو بخونم سعی می کردم که معما رو حل کنم . 

اما حالا می خوام چند خط از کتاب رو بذارم تا با حال و هوای این مجموعه بیشتر اشنا بشید .

 

لیف حیرتزده برگشت و به ساحل و جمعیتی که انجا گرد امده بودند خیره شد . ناگهان خشکی را به صورتی که واقعا بود دید ، یک جزیره . نفس زنان گفت دریای مخفی ، ما پیداش کردیم و خودمان هم خبر نداشتیم و ان جزیره ، مردم 

گلاک غرید ان ها دیوند 

لیف با صدایی گرفته فریاد زد نه پیرایی ها هستند . نوادگان پیرایی هایی که دنبال پلوم رفتند . صاحبان قسمت دهنی فلوت پیران 

باردا نفس زنان گفت همیشه فکر می کردم جزیره ها در اب های ازاد هستند .

لیف گفت همه ی ما این طور فکر می کردیم . دران با کشیدن نقشه ی دیگری از دریای غربی زیر نقشه ی خودش ، نقشه اش را خوب پنهان کرده بود. با این حال اگر با دقت درباره ی داستان فکر کرده بودیم ، شاید می توانستیم حقیقت را حدس بزنیم . 

جاسمین پرسید از چی حرف می زنید . چه حقیقتی . اما لیف و باردا وانمود کردند حرف هایش را نشنیده اندو او دلخور شد . 

منبع : کتاب سرزمین سایه های دلتورا جلد اول صفحه ی ۱۵۳

 

این مجموعه رو انتشارات قدیانی چاپ کرده و مترجمش هم خانم محبوبه نجف خانی هستش

دوستان اگر این مطلب غلت املایی و نگارشی داره لطفا عفو کنید چون تایپ با ایپد کمی مشکله و راستی ببخشید که حروف الف این متن مد نداره چون برنامه ای که باهاش فارسی تایپ می کنم الف با کلاه نداره 

منتظر نقدها و نظرات شما هستم 

به زودی معرفی مجموعه ی دیگری رو براتون می ذارم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب دومین مجموعه ای که می خوام بهتون معرفی کنم و از دیدگاه خودم نقدش کنم مجموعه ی اتش دزد هستش .

این مجموعه توسط تری دیری نوشته شده که فکر کنم مجموعه ی تاریخ ترسناک ایشون رو بشناسید . این مجموعه در ۳ جلد به چاپ رسیده که به ترتیب اسم های اون ها اتش دزد ، پرواز اتش دزد و اتش دزد تسلیم می شود هستش .

شخصیت اصلی این مجموعه پرومتیوس نام داره که یکی از ایزدان یونانیه و در هر کدوم از جلد های کتاب داستان رو به همراه شخصیت های متفاوتی پیش میبره . این داستان در نقاط مختلفی اتفاق می افته که از اون ها می شه به یونان باستان ، شهر عدن ، کوه المپ ، تروی و دنیای زیرین اشاره کرد . از شخصیت های دیگری هم که در داستان نقش دارند می شه به خدایان یونان باستان مثل زیوس ، هلن ، هادس ، هرمس و غیره و همین طور به موجودات اسطوره ای یونان باستان اشاره کرد . موضوع کلی این مجموعه به دادن اتش به انسان ها توسط پرومتیوس ایزد یونانی بر می گرده و این که زیوس به ایزد انتقام دستور داده تا پرومتیوس رو هر روز شکنجه بده و پرومتیوس هم می خواد با سفر در زمان از ایزد انتقام فرارکنه و ... نویسنده در این مجموعه سعی کرده تا با استفاده از طنز داستان رو جذاب تر کنه چون خود داستان اون چنان جذاب و مهیج نیست . یکی نکات قوت این داستان توانایی نویسنده در جلو بردن همزمان چند بخش از داستانه . پایان داستان هم چندان جالب نیست و مخاطب رو راضی نمی کنه . اما حالا می خوام چند خط از داستان رو بیارم تا با حال و هوای اون بیشتر اشنا بشید .

 

اشیل و پاریس از راهرو های تیره و تار پایین رفتند . ان ها اگر سوراخ دماغ داشتند بوی مرگ سوراخ دماغ هایشان را پر می کرد .

پاریس زمزمه کرد خوشحالم که سوراخ دماغ ندارم .

اشیل پرسید می خواهی تمام راه تا دنیای زیرین را غر بزنی .

نه فقط می خواستم بگویم کهجای خوشایندی نیست . 

اشیل به طرفش چرخید و نگاه تندی به او انداخت . اگر به خاطر ان کلک احمقانه ی تو نبود حالا این جا نبودیم 

ایزد انتقام ایستاد . به طرف ان ها برگشت و گفت به شما هشدار داده بودم که جروبحث نکنید . دارید عصبانیم می کنید . من اگر عصبانی بشوم به هیدیز ، ایزد بزرگ جهان زیرین می گویم تا برایتان شکنجه های جدید و دردناکی دست و پا کند . 

منبع : کتاب پرواز اتش دزد صفحه ی ۸۹

 

حالا بخش دیگری رو میارم که فضای متفاوتی داره . 

 

پرومتیوس با بال های سفیدش به پایین و به طرف لکه ی کثیفی در کنار رودخانه که اسمش شهر عدن بود سر خورد . او در اینده هم یکبار این جا امده بود . ان موقع ابری ارغوانی، زرد ، سبز ، قهوه ای ، خاکستری و سیاه شهر را در بر گرفته بود . برج های پیچ در پیچ و مناره های تیز از میان مه سر برافراشته بودند . اکنون یعنی در سال ۱۷۹۵ شهر کوچک تر بود و دیواری چوبی دورش کشیده بودند تا ان را از دشت های زنده و سرسبز علف زاران مواج جدا کنند . شهر عدن چون زگیلی سیاه بر چهره ای زیبا بود . ان روز ها ساختمان ها انقدر هم بلند نبودند . ، اما همگی نمور و در حال فروریختن بودند . خیابان ها تاریک و پر از بوی گند و گل ولای بودند . 

منبع : کتاب پرواز اتش دزد صفحه ی ۱۰۵

 

این مجموعه رو نشر افق منتشر کرده و مترجمش اقای حسین ابراهیمی هستش

در مجموع اگر وقت اضافی دارید و کتاب بهتری هم در دسترستون نیست می تونید این کتاب رو تفریحی بخونید و خوندنش بیش از یکبار توصیه نمی شه . 

دوستان اگر این متن غلط املایی و نگارشی داره لطفا عفو کنید و ضمنا ببخشید که حروف الف مد نداره چون برنامه ای که باهاش تایپ می کنم حرف الف با کلاه نداره . 

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم . 

بزودی معرفی مجموعه ی دیگری رو براتون می ذارم . 

و در پایان با یه کمی تاخیر عید فطر رو به همتون تبریک می گم . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اسطوره های یونانی خیلی خیلی باحالند.

 

این پرومته ی بیچاره رو هم تقریبا می شه پدر نسل بشر معرفی کرد. هم کسیه که انسان ها رو از گل می سازه و هم آتش مقدس رو می دزده و به انسان ها می ده (یا برمی گردونه). زئوس هم به خاطر این کار هم انسان ها رو مجازات می کنه و هم پرومتئوس رو. به انسان ها پاندورا (زن) رو هدیه می ده که با اومدنش باعث از بین رفتن آرامش نسل بشر می شه (چپ چپ نگاه نکنین، اسطوره ی یونانیه، ربطی به من نداره ) مجازات پرومتئوس هم که خیلی خیلی دردناکه

 

800px-Theodoor_Rombouts_%281597-1637%29_-_Prometheus_-_KMSK_Brussel_25-02-2011_12-45-49.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب منم می خواستم رمان های بالا رو معرفی کنم ولی حالا دوستان عزیز لطف کردن و این کار رو کردن بهترین کتاب هری پاتر هست که فک کنم همتون با اون اشنایی دارید . پسری که از یک ورد مرگ بار نجات پیدا کرده و با رفتن به مدرسه جادوگری هاگوارتز به دنبال خونخواهی والدینش می افتد . حتما بخونید این اولین کتابی بود که من خوندم . باید در این مورد بگم که این ایده زمانی که خانم جی کی رولینگ در یک قطار بود به ذهنش رسید . به مدت 4 ساعت قطار خراب شد و در این 4 ساعت این ایده به ذهن او رسید . اگه دقت کرده باشید هری و دوستانش با قطار به هاگوارتز می رفتن . در ضمن شخصیت هرمیون گرینجر برگرفته از شخصیت جی کی رولینگ بوده . رولینگ این قدر فقیر بوده که کتاب اولش رو روی دستمال کاغذی های رستوران دوستش نوشته ولی حالا از ملکه انگلیس هم پولدارتره .

کتاب ارباب حلقه که نوشته استاد تالکین هست که استاد ادبیات انگلیسی هم هستش . سعی کنید نسخه خارجی رو بخونید چون کتاب ارباب حلقه ها پر است از اشعار زیبای این استاد . این کتاب همچنین پر است از نمادها . به عنوان مثال : الف ها نشانه ی برتر بودن خدا نسبت به شیطان هست . چرا ؟ چون الف ها مخلوقات خدا و اُرگ ها مخلوقات شیطان هستند . و اگه دقت کرده باشید الف ها زیبا و اُرگ ها زشت هستند و همین نشانه ی ضعف شیطان نسبت به خدا هست . یا همچنین گندالف خاکستری که ارتقا پیدا میکند و به گندالف سفید تبدیل می شود . البته بهتون توصیه میکنم که قبلش کتاب هابیت رو حتما بخونید و بعد ارباب حلقه ها رو بخونید .

کتاب نبرد با هیولا ها و سیرک عجایب که به ترتیب مجموعه ای 10 و 12 جلدی هستند رو بخونید . مزیت این کتاب ها زبان نوشتن است که بر خلاف کتاب های دیگر که فرد سوم شخص راوی است در این کتاب ها اول شخص راوی است . و همچنین در کتاب نبرد هیولا ها تمامی موجودات زاییده ذهن خلاق نویسنده یعنی دارن شارن هستش . فقط میشه به حضور گرگینه ها اشاره کرد .

خوب تمامی این کتاب ها 35 تا کتاب میشه این ها رو بخونید تموم شد باز هم کتاب معرفی میکنم .

چیه چرا اون طوری دارید نگاه میکنید من همه اینا رو خوندم . مطمئنا شما ها هم میتونید .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب دیدم از نویسنده ی مورد علاقه ام بحث شد، گفتم بیام چند کلمه ای بنویسم :پی

کم و بیش خیلی هاتون با جی. آر. آر. تالکین و رشته افسانه اش آشنا هستید و کارهاش مثل سیلماریلیون، ارباب حلقه ها، هابیت، فرزندان هورین و...

تالکین برای داستانش یک دنیا، از مرحله ی آفرینش به وجود آروده با منابع خیلی عظیم اطلاعات دقیق که دقیقا میشه درونش زندگی کرد، مثل یک کتاب تاریخ بهش مراجعه کرد و بر اساس قوانینش نتیجه گیری کرد...

به طور مثال سیلماریلیون با اون متن قدرتمندش، سرشار از نکته هست، هر تکه اش مهم و جالب و به قول خیلی از دوستان انجیل تالکین و یا ژانرهای یکسان هست...

 

فقط جند نکته رو اشاره کنم، موجودی به اسم ارگ وجود نداره، اون ها اورک هستند.

اهریمن (چه ملکورِ والا و چه سائورونِ مایا که نشانه های شر اصلی هستند در زمان های خودشون) در کارهای تالکین قدرت خلق ندارن! و فقط قادر به تقلید مسخره هستن

و اورک های اولیه از شکنجه ی وحشتناک و طولانی (روحی و جسمی) الف های اولیه به وجود اومدن (تغییر قیافه بر اثر شکنجه های سخت که توضیحی نمیخواد؟)

الف ها و انسان ها هردو مخلوقات ارو هستند...

 

گرچه دوست ندارم بحث های تطبیقی توی فروم باشه (من چیکاره ام؟ :دیــ)، برای امنیت فروم خیلی بهتره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب سومین مجموعه ای که می خوام بهتون معرفی کنم و از دیدگاه خودم نقدش کنم مجموعه ی ارتمیس فاول هستش . 

این مجموعه توسط ااین کالفر نوشته شده و تا الان ۷ جلد از اون در ایران به چاپ رسیده . 

شخصیت های اصلی این مجموعه عبارتند از ارتمیس فاول که یه نابغه ی ثروتمنده ، باتلر که محافظشه و هالی شورت که یه جن هستش . از شخصیت های مهم دیگه می شه به فرمانده روت ، فلی که یه سنتوره و مالچ دیگامز اشاره کرد . داستان این مجموعه در بسیاری از نقاط کره ی زمین و همین طور در زیر سطح زمین اتفاق می افته . در این داستان علاوه بر انسان ها ، جن ها و سنتورها و دورف ها و تعداد دیگری موجودات افسانه ای وجود دارند . این مجموعه که هر جلد اون در عین پیوستگی با جلد های دیگه ، اثری مستقل به حساب میاد ، به ماجراهایی می پردازه که بین ارتمیس و اجنه و گروه های تبهکاری اتفاق می افته . نویسنده در این مجموعه با خلق محیطی مجازی که در اون اجنه در زیر سطح زمین زندگی می کنند و حتی به سطح زمین می ایند و از تکنولوژی بالایی هم برخوردار هستند در کنار انسان ها که اجنه رو فقط در قصه به یاد می اورند ، فضای جدیدی رو در بین رمان های فانتزی ایجاد کرده . در این داستان طنز از جایگاه ویژه ای برخورداره و شوخی هایی که بین شخصیت های داستان رد و بدل می شه در بسیاری از موارد لبخند رو به لبان مخاطب میاره . ضرباهنگ داستان دارای تعادل مناسبیه ، به طوری که در بعضی جا ها شاهد اکشن سریع و در بعضی جا ها هم شاهد گفت و گو های کمی طولانی هستیم . هر چند که به نظر من نویسنده در نقاطی از داستان دچار زیاده گویی شده . اما حالا می خوام چند خط از داستان رو بیارم تا بیشتر با حال و هوای اون اشنا بشید .

 

فلی در محل اعزام منتظر او بود . فلی یک سنتور بود که بیماری سوظن داشت . او فکر می کرد سازمان های جاسوسی ادمیزاد ها شبکه ی مراقبت های ویژه و نقل و انتقالات او را زیر نظر دارند . برای این که ان ها نتوانند افکار او را بخوانند ، همیشه کلاهی از جنس قلع سرش می گذاشت . 

وقتی هالی از در هیدرولیکی وارد شد ، فلی نگاه تندی به او کرد . 

کسی دید اومدی این جا 

هالی کمی فکر کرد . اره ، اف بی ای ، ام ای ۶ ، دی ای ای ، سیا ، اوه ... و هتس 

فلی اخم کرد . هتس 

هالی با پوزخند گفت همه توی ساختمان 

فلی از روی صندلی چرخانش بلند شد و با صدای تق تق سم هایش به طرف هالی رفت . 

واقعا که خیلی بانمکی ، شورت . فقط بلدی اعصاب خرد کنی . فکر می کردم ماجرای همبرگ یک کمی از غرورت کم کرده . اگه من به جای تو بودم ، به جای خوشمزگی حواسمو می دادم به کار . 

منبع : کتاب ارتمیس فاول و گروگان گیری ، که همون جلد اوله ، صفحه ۷۱

 

این مجموعه رو نشر افق منتشر کرده و مترجمش خانم شیدا رنجبر هستش . 

دوستان اگه این متن غلط املایی یا نگارشی داره لطفا عفو کنید و ضمنا ببخشید که حروف الف مد نداره چون برنامه ای که باهاش تایپ می کنم حرف الف با کلاه نداره . 

منتظر نقدها و نظرات شما هستم .

به زودی معرفی مجموعه ی دیگری رو براتون می ذارم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب چهارمین مجموعه ای که می خوام بهتون معرفی کنم و از دیدگاه خودم نقدش کنم ، مجموعه ی نیروی اهریمنی اش می باشد . 

این مجموعه توسط نویسنده ی انگلیسی فیلیپ پولمن نوشته شده و در ۵ جلد به چاپ رسیده . از شخصیت های اصلی این مجموعه میشه به لایرا ، ویل ، لرد عزریل و خانم کولتر اشاره کرد . از محیط هایی هم که داستان در اون اتفاق می افته میشه به انگلستان ، مناطق قطبی و همین طور جهان های موازی اشاره کرد که در ادامه توضیح داده خواهد شد . نویسنده در این مجموعه از ایده های جدیدی استفاده کرده که در داستان های دیگه کمتر مشاهده می کنیم . مثلا یکی از چیز هایی که نویسنده ابداع کرده موجودی به نام شیتان هستش که البته در متن اصلی با کلمه ی دیمون به کار رفته . شیتان ها موجوداتی هستند که با صاحبشان ارتباط روحی دارند و تا قبل از به بلوغ رسیدن صاحبشان می توانند به شکل حیوانات مختلف تبدیل شوند اما بعد از به بلوغ رسیدن صاحبشان شکل ان ها با توجه به شخصیت صاحبشان برای همیشه ثابت می ماند . مثلا شیتان همه ی خدمت کار ها به شکل سگ می باشد . در ضمن شیتان ها می توانند باصاحبانشان صحبت کنند . از ویژگی های دیگر این مجموعه استفاده ی نویسنده از بحث جهان های موازی است . در داستان شخصیتی وجود دارد که می تواند با کمک خنجری مخصوص لبه  های جهان های موازی را پیدا کرده و پنجره ای به ان جهان باز کند و به بی نهایت جهان موازی برود که همین مطلب از عوامل جذاب شدن داستان و پیچیده شدن ان می باشد . علاوه بر این ما در این داستان شاهد خرس های غول پیکر سخنگویی هستیم که برای خود پادشاهی دارند و همین طور جادوگران و حتی فرشته ها . توصیف های نویسنده از محیط ها و همین طور گفت و گوها هم خوب نوشته شده اند و خسته کننده نیستند . در مجموع این داستان محیط عجیبی داره و نمی دونم چرا من رو به یاد بازی کامپیوتری بایوشاک اینفینیت میندازه هر چند که به هم ربطی ندارند . اما حالا می خوام تا چند خط از داستان رو براتون بیارم تا بیشتر با محیطش اشنا بشید . 

 

جادوگران ، طایفه ی روتا اسکادی و رینا میتی ، و اهالی شش طایفه ی دیگر ، هر کدام مشعل بدست از سمت شرق بر فراز قلعه در پرواز بودن ، از اخرین بخش اسمان صاف ، و مستقیما به سمت طوفان در پرواز بودند . 

ان ها که روی زمین بودند صدای غرش و انفجار هیدروکربن ها را که بر فراز سرشان مشتعل می شد می شنیدند . چند شبح هنوز در اسمان بالا مانده بودند و چند جادوگر بدون ان که ان ها را ببینند به درون ان ها پرواز کردند تا فریادزنان و مشتعل روی زمین بی افتند . اماحالا اکثر ان مخلوقات رنگ پریده به زمین رسیده بودند و دسته ی عظیم و در حال پرواز جادوگر ها مثل رودی از اتش داشت به دل طوفان می زد . 

گروهی از فرشتگان ، مسلح به نیزه و شمشیر ، از کوه مه گرفته بیرون امده بودند تا به مقابله با جادوگران برخیزند . باد در جهت موافق می وزید و ان ها سریع تر از پیکان هاحرکت می کردند اما جادوگر ها هم از نظر تعداد با ان ها مساوی بودند و اولین نفراتشان بالا رفتند و سپس روی دسته ی فرشته ها شیرجه زدند و بامشعل هایشان به این سو و ان سو ضربه میزدند . فرشته ها یکی پس از دیگری با بال های اتش گرفته به زمین سقوط می کردند . 

منبع : کتاب نیروی اهریمنی اش جلد ۵ ، که همون بخش دوم کتاب دوربین کهرباییه ، صفحه ی ۱۶۵

 

این مجموعه رو انتشارات کتاب پنجره چاپ کرده و مترجمش اقای فرزاد فربد هستش . 

راستی دو نکته جا افتاد . اولا نویسنده کتاب خودش رو در سطح بزرگانی چون ارباب حلقه ها و هری پاتر و حتی بالا تر از اونا میدونه . در حالی که این طور نیست با این که کتاب جذابیه و بیش از یک بار خوندنش توصیه می شه . دوما از روی بخشی ازاین کتاب فیلمی به نام قطبنمای طلایی ساخته شده که از بازیگران اون می توان به نیکول کیدمن . دانیل کرگ ، یان مک کلن و کریستوفر لی اشاره کرد . 

دوستان اگه این متن دارای غلط املایی یا غلط نگارشی هستش لطفا عفو کنید و ببخشید که حروف الف من مد نداره چون برنامه ای که باهاش تایپ کردم حرف الف با کلاه نداره 

از همراهی که دوستان در این تاپیک می کنند واقعا سپاسگزارم . 

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم . 

به زودی معرفی مجموعه ی دیگری رو براتون می زارم .  

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من هر سه جلد کتاب نیروی اهریمنی اش رو مطالعه کردم .

به نظرم اصلا در حدی نیست که بخواد خودش رو با تالکین یا مارتین مقایسه کنه ! این کتاب صرفا ایده های نویی در رابطه با جهان موازی و انتقادی به سلطه کلیسا و مثایل اینچنینی داره . گیرایی کتاب به هیچ وجه حتی نزدیک به متن مارتین نمیشه و هرگز فخر کتب تالکین رو هم نداره .

من با زحمت زیاد کتاب سه رو تموم کردم .

فیلمش هم یه شکست تجاری محسوب میشد ، از این رو دیگه قسمت دوم و سومش ساخته نشد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا با ریگار موافقم. این نیروهای اهریمنی اش یکی از چرت ترین کتاب هاییه که تا حالا خوندم. ضد پیش نهاد مطلق

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب پنجمین مجموعه ای که می خوام بهتون معرفی کنم و از دیدگاه خودم نقدش هم بکنم مجموعه ی نارنیا می باشد . 

این مجموعه توسط نویسنده ی ایرلندی سی اس لوییس نوشته شده و در ۷ جلد به چاپ رسیده . لوییس از دوستان نزدیک جی ار ار تالکین نویسنده ی شاهکار ارباب حلقه ها بود . 

از شخصیت های اصلی این مجموعه می توان به دیگوری ، پالی ، پیتر ، سوزان ، ادموند ، لوسی ، اوستاس ، کاسپین ، اصلان ، جادیس و ... اشاره کرد . 

بخش کمی از داستان در کشور انگلستان و بخش بیشتر داستان در دنیا های دیگه و بیشتر در دنیای خیالی نارنیا اتفاق می افته . در این مجموعه علاوه بر انسان ها ، موجوداتی نظیر سنتور ها ، میناتور ها ، فان ها ، کوتوله ها ، گریفین ها ، غول ها و تقریبا بسیاری از موجودات افسانه ای و اسطوره ای وجود دارند . نویسنده در این مجموعه سعی کرده تا عقاید مذهبی خودش رو در قالب داستانی برای کودکان و نوجوانان بیان کنه . داستان این مجموعه با افرینش نارنیا شروع شده و در پایان با نبرد بین خیر و شر و از بین رفتن دنیا تمام می شود . در این داستان شخصیتی به نام اصلان وجود داره که به شکل یک شیر هستش و در واقع همون خداست و حرف هایی که می زنه بی شباهت به مطالب انجیل نیست . جالباین جاست که بدونید نویسنده لغت اصلان رو از کتاب داستان های هزار و یک شب یاد گرفته که به زبان ترکی به معنای شیر هستش . یک داستان جالب هم در مورد لوییس وجود داره ، موقعی که لوییس نوشتن داستان رو تموم کرد اون رو پیش تالکین برد و از او خواست تا در موردش نظر بده . تالکین هم بعد از خوندن داستان به لوییس گفت که داستانش بدرد نمی خوره و اگه چاپ بشه مردم به لوییس خواهند خندید . اما گویا تالکین در این جا مرتکب اشتباه شده بود چون کتاب لوییس فروش خوبی داشت . حالا چند خط از داستان رو براتون می ذارم تا با حال و هوای اون بیشتر اشنا بشید . 

کاسپین گفت گذشته از این ما می خواهیم صحبت کنیم . 

ادموند گفت تو را به خدا این کار را بکنیم و اول درباره ی زمان . از وقتی که پیش از تاج گذاری تو نارنیا را ترک کردیم فقط یک سال گذشته است . در نارنیا چقدر گذشته است .

کاسپین گفت درست سه سال . 

ادموند پرسید و همه چیز خوب پیش رفته است 

شاه پاسخ داد حتما تصور نمی کنی که من سرزمینم را رها کرده باشم و به دریا امده باشم بدون این که همی امور خوب پیش رفته باشد . ولی باید به شما بگویم اوضاع بهتر از این نمی شود . حالا بین تلماریایی ها ، کوتوله ها ، جانوران سخنگو ، فان ها و بقیه هیچ درگیری و اختلافی وجود ندارد . و ان غول های مزاحم مرز ها را چنان گوشمالی دادیم که حالا به ما خراج می پردازند و اکنون یک ادم ارزشمند دارم که در غیاب من نیابت سلطنت را عهده دار است . ترامپکین کوتوله یادتان می اید . 

لوسی گفت ترامپکین عزیز البته که یادم می اید . انتخابی از این بهتر نمی شود .

منبع : کتاب کشتی سپیده پیما از مجموعه ی نارنیا صفحه ی ۷۵۷

این مجموعه رو انتشارات هرمس چاپ کرده و ترجمه اش توسط اقایان امید اقتداری و منوچهر کریم زاده انجام شده است . 

و اما چند نکته ای که جا موند . اولا چون لوییس فرزندی نداشت کسی نبود تا کار های او رو ادامه بده . دوما از روی سه قسمت از کتاب های نارنیا فیلم سینمایی ساخته شده و با این که بازیگران مطرحی نداره ولی فروشش از فیلم قطبنمای طلایی بهتر بود . البته این رو بگم که بازیگر نقش تایرون لنیستر در فیلم شاهزاده ی کاسپین در نقش ترامپکین کوتوله بازی کرده .

دوستان اگر این متن غلط انلایی یا نگارشی داره لطفا عفو کنید و در ضمن ببخشید که حروف الف مد نداره چون برنامه ای که باهاش تایپ می کنم حرف الف با کلاه نداره . 

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم . 

به زودی نقد مجموعه ی دیگری رو براتون می ذارم . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب ششمین کتابی که می خوام بهتون معرفی کنم و کمی در موردش توضیح بدم کتاب سیلماریلیون هستش . 

این کتاب دستنوشته های جی ار ار تالکین هستش که توسط پسرش کریستوفر تالکین جمع اوری شده و به چاپ رسیده . متن کتاب دارای تعداد زیادی از اسامی افراد ، گروه ها و مکان ها هستش و در مورد خلق دنیا توسط والار و همین طور خلق الف ها ، دورف ها ، انسان ها و همین طور به وجود امدن اورک ها صحبت می کنه . همین طور تم اصلی کتاب در مورد ماجرای ساخته شدن سیلماریل ها و دزدیده شدن ان ها توسط مورگوت و همین طور جنگ های بزرگ روزگاران قدیم هستش . موقعی که من متن فارسی رو با متن انگلیسی مقایسه کردم فهمیدم که ترجمه ی فارسی این کتاب بسیار ثقیل انجام شده و می شد راحت تر و روان تر انجام بشه . حالا می خوام بخشی از ترجمه رو براتون بیارم تا متوجه منظورم بشید . 

اما الف ها نیز در ان کار و کوشش سهیم بودند . و الف ها و دورف ها به اتفاق هم هر یک با مهارت خویش رویا های ملیان را تجسم بخشیدند . صور شگفتی و زیبایی والینور را در فراسوی دریا ، ستون های منه گروت را به سان درختان الش اورومه ، با تنه و شاخه و برگ تراشیده بودند و ان ها را با فانوس های زرین زوشن می ساختند . بلبلان ، چنان که در باغ های لورین ، ان جا در نغمه سرایی بودند . و چشمه های سیمین و حوض های مرمرین و سنگ فرش رنگین را در هر سو می دیدی . تندیس های تراشیده ی ددان و پرندگان بر روی دیوار ها می دوید و از ستون ها بالا می رفت ، و یا از میان شاخ و برگ درختان ، دربافته با گل فراوان ، به بیرون سرک می کشید . و با گذشت سالیان ، ملیان و دوشیزگان خدمت گذار او با فرشینه های اویخته از دیوار که کرده های والار و رخداد های اردا را از اغاز ، و نیز سایه ی اتفاقی که هنوز در پیش بود ، نشان می داد ، تالار ها را اراستند . ان جا زیباترین مسکن شاهان تا بدین روز در شرق دریا بوده است . 

منبع : کتاب سیلماریلیون صفحه ی ۱۴۴ و ۱۴۵

ترجمه ی این کتاب توسط اقای رضا علیزاده انجام شده و انتشارات روزنه اون رو چاپ کرده .

من به شخصه پیشنهاد می کنم که اگر هنوز سراغ اثار تالکین نرفتید اول این کتاب رو بخونید ، هر چند که امکان داره از سنگینی متن کتاب خسته و دلزده بشید اما داستان کتاب بسیار زیبا بیان شده و حتما خوشتون میاد . 

لینک دانلود این کتاب به زبان انگلیسی رو هم براتون می ذارم تا اونایی که علاقه مند هستند ازش لذت ببرن . لینک دانلود به زبان فارسی رو هم گیر نیاوردم . 

امیدوارم من رو به خاطر غلط های املایی یا نگارشی و همین طور وجود نداشتن حرف الف با کلاه در متن ببخشید . این اخری ایراد برنامه ی تایپ منه .

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم .

به زودی معرفی کتاب دیگری رو براتون می ذارم . 

http://old.fantasy.ir/download.php?view.188

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

استنیس عزیز ! بابت اشاره به سیلماریلیون ارزشمند ، ازتون متشکرم . حقیقتا سیلماریلیون یه کتاب باعظمته .

من به شخصه نبرد اشک های بیشمارش رو بیش از همه فصولش دوست دارم و بارها و بارها خوندمش .

اما به نظرم میاد سیلماریلیون انسجام کتب دیگه تالکین رو نداره . ( مخصوصا فصل برن و لوتینش که هرگز دوستش نداشتم ) .

 

راستی ممنون از این که لینک انگلیسی کتاب رو میذارید . چون قرار دادن لینک کتب ترجمه شده در سایت ممنوعه ( البته اگه مترجم انتشار اینترنتی رو تایید کرده باشه یا کلا مترجم اینترنتی باشه، قرار دادنش بلامانع هستش ) .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استنیس عزیز ! بابت اشاره به سیلماریلیون ارزشمند ، ازتون متشکرم . حقیقتا سیلماریلیون یه کتاب باعظمته .

من به شخصه نبرد اشک های بیشمارش رو بیش از همه فصولش دوست دارم و بارها و بارها خوندمش .

اما به نظرم میاد سیلماریلیون انسجام کتب دیگه تالکین رو نداره . ( مخصوصا فصل برن و لوتینش که هرگز دوستش نداشتم ) .

 

راستی ممنون از این که لینک انگلیسی کتاب رو میذارید . چون قرار دادن لینک کتب ترجمه شده در سایت ممنوعه ( البته اگه مترجم انتشار اینترنتی رو تایید کرده باشه یا کلا مترجم اینترنتی باشه، قرار دادنش بلامانع هستش ) .

همون طور که توضیح دادم نبود انسجام به خاطر اینه که پسر تالکین اون رو جمع اوری کرده . 

نبرد اشک های بیشمار که اشک ما رو در اورد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام به همگی.یک خواهشی از دوستان داشتم.

اگر زحمتی نیست کسانی که کتاب های تالکین رو خوندن یک نقد کوتاه از کتاب ها رو بنویسن.

و همینطور اول باید کدوم کتاب رو بخونم ارباب حلقه ها یا هابیت یا سیلماریلیون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
سلام به همگی.یک خواهشی از دوستان داشتم.

اگر زحمتی نیست کسانی که کتاب های تالکین رو خوندن یک نقد کوتاه از کتاب ها رو بنویسن.

و همینطور اول باید کدوم کتاب رو بخونم ارباب حلقه ها یا هابیت یا سیلماریلیون.

 

به نظر من این طوری بخون

 

1- هابیت (کتاب کم حجمیه، ساده است و پیچیده نیست، یه مقدار زیادی سرخوشانه است)

2- سه گانه ارباب حلقه ها (شاهکاره، جلد دوم کتاب دو یه کم رو اعصابه و خسته کننده است. برا همین ترجیحا جلد یک و دو کتاب دو رو همزمان بخون، یه فصل از این یه فصل از اون)

3- بعد هم سیلماربلیون (این هم شاهکاره، خلاصه ی هزار سال تاریخ سرزمین میانه است)

4-ضمیمه ارباب حلقه ها (این رو قبل سیلماریلیون بخونی چیزی ازش دستگیرت نمی شه)

5-فرزندان هورین (سیلماریلیون رو که بخونی بین تمام داستانش و. شخصیت هاش یه نفره که بیشتر از همه تو رو درگیر خودش می کنه، این کتاب شرح سرگشتی های این شخصیت و خانوادشه، یگانه قهرمان عالم فانتزی تورین تورامبار)

 

اینا رو که خوندی مطمئنا وسوسه می شی دوباره ارباب حلقه ها رو از نو بخونی، برای خوندن ارباب حلقه ها نیازمند خوندن دوباره هابیتی. بعدش که ارباب حلقه ها رو تموم کردی دوباره دلت برای سیلماریلیون تنگ می شه و به این ترتیب توی سیکلی می افتی که تمومی نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
سلام به همگی.یک خواهشی از دوستان داشتم.

اگر زحمتی نیست کسانی که کتاب های تالکین رو خوندن یک نقد کوتاه از کتاب ها رو بنویسن.

و همینطور اول باید کدوم کتاب رو بخونم ارباب حلقه ها یا هابیت یا سیلماریلیون.

همون طور که در پست معرفی سیلماریلیون گفتم بهتر از این کتاب شروع کنی . البته امکان داره کمی از متنش خسته بشی . من دارم اثار تالکین رو به ترتیبی که باید خوند دونه دونه معرفی می کنم . البته ترتیبی که کینگ رابرت گفت هم خوبه . بستگی به خودت هم داره . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب هفتمین کتابی که می خوام بهتون معرفی کنم و کمی در موردش توضیح بدم کتاب فرزندان هورین هستش . 

این کتاب همانند سیلماریلیون توسط کریستوفر تالکین پسر جی ار ار تالکین گرداوری شده و به چاپ رسیده است . همانطور که کریستوفر تالکین در مقدمه ی کتاب گفته ، پدرش عقیده داشته که ۳ داستان از کتاب سیلماریلیون باید کامل بیان شوند و هر کدام می توانند اثری مستقل به حساب روند . این ۳ داستان عبارتند از برن و لوتین ، فرزندان هورین و همینطور سقوط گوندولین . بدین ترتیب کریستوفر تالکین داستان فرزندان هورین را از بین دستنوشته های پدرش جمع اوری کرده و جاهایی را که ناتمام بوده به اتمام رسانده و با اضافه کردن توضیحات در مورد افراد و منطقه ها و همینطور شجره نامه ها و نقشه ها ان را منتشر کرده است . همچنین این کتاب پیوستی دارد که داستان تور و امدن او به گوندولین را بیان می کند . 

از لحاظ متن و ترجمه هم باید بگم که خوندن این کتاب از خوندن سیلماریلیون اسون تره . هم اسامی کمتری داره و هم داستان منسجمی داره و البته ترجمه اش هم کمی روان تره . حالا بخشی از کتاب رو براتون میارم تا با فضای اون اشنا بشید .

تورین نتوانست ، یا از سر غرور نخواست به دوریات بازگردد . از هنگام کشته شدن فلاگوند کسی را در نارگوتروند نپذیرفته بودند . از سویی قصد نداشت به سراغ مردم فرودست تر هالت در بره تیل برود . و رفتن به دور لومین جرات می خواست . چرا که ان جا تنگ در محاصره بود و گمان می کرد که مردی تنها برای گذشتن از گذرگاه های کوهستان سایه چندانی بختی نخواهد داشت . از این رو تورین با یاغیان ماند . زیرا همراهی حتی یک مرد ، سختی کوه و جنگل را برای تحمل اسان تر می ساخت . و نیز به دلیل این که می خواست اسوده زندگی کند و نمی توانست پیوسته با انان در کشمکش باشد . برای مهار کردن کار های پلید ایشان کار چندانی نکرد . با این حال گاهی ترحم و شرم در اندرونش سر از خواب بر می داشت . و به گاه خشم خطرناک می شد . بدین سان زمستان ان سال را تا به انتها در تنگدستی و گرسنگی تا فرارسیدن بیداری و سپس بهار دلکش سپری کرد . 

منبع : کتاب فرزندان هورین صفحه ی ۱۱۱ و ۱۱۲

این کتاب توسط اقایان رضا علیزاده و سید ابراهیم تقوی ترجمه شده و توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است . 

لینک دانلود این کتاب به زبان انگلیسی رو هم براتون می ذارم تا علاقه مندان ازش لذت ببرن . 

امیدوارم من رو به خاطر غلط های نگارشی یا املایی و نبود حرف الف با کلاه ببخشید . این اخری ایراد برنامه ی تایپ منه . 

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم . 

به زودی معرفی و نقد کتاب دیگری رو براتون می ذارم .

 http://old.fantasy.ir/download.php?view.269

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به به

فرزندان هورین غایت یه تراژدیه ! بعد از کتاب ارباب حلقه ها:یاران حلقه ، فرزندان هورین رو قویترین اثر به جا مونده از تالکین میدونم .

فرزندان هورین روند رو به افول انسان و الف در مقابل قدرت مورگوت والاست !

 

به آریا استارک : چاپ کتاب های تالکین به این ترتیب بوده :

هابیت

ارباب حلقه ها

سیلماریلیون

فرزندان هورین

اما به لحاظ زمان دستانی و گذر زمان تو داستان ترتیب به این صورته :

سیلماریلیون

فرزندان هورین

هابیت

ارباب حلقه ها

 

اما ترتیبی که من خوندم اینطوری بود :

ارباب حلقه ها

سیلماریلیون

فرزندان هورین

هابیت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کتاب های تالکین (منظورم هابیت,ارباب حلقه ها,سیلماریلیون,فرزندان هورین) هم مثل نغمه ای از یخ و اتش مترجم اینترنتی داشته یا نه؟

یعنی در کتاب های تالکین سانسور وجود داره یا نداره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مطمعن نیستم ترجمه اینترنتی داشته باشه یا نه .

اما به قلم چند مترجم ترجمه و چاپ شده . که البته بهترینشون برای رضا علیزاده است .

تا اونجایی که خبر داریم کتب تالکین مسئله خاصی نداشته که بخواد سانسور بشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب هشتمین کتابی که می خوام بهتون معرفی کنم و کمی در موردش توضیح بدم کتاب هابیت هستش . 

این کتاب توسط جی ار ار تالکین نوشته شده و مقدمه ای هستش برای سه گانه ی ارباب حلقه ها . از شخصیت های اصلی این داستان می توان به بیلبو بگینز ، گندالف ، تورین سپر بلوط و بارد کماندار اشاره کرد . داستان این کتاب هم در سرزمین میانه اتفاق میافته . داستان این کتاب به دورف هایی تحت فرماندهی تورین سپر بلوط اشاره می کنه که سعی دارند گنجی رو که اسماگ اژدها از پدربزرگ تورین گرفته رو پس بگیرند .  ان ها در این راستا یک عیار استخدام می کنند و اون کسی نیست جز بیلبو بگینز . اما اتفاق مهمی که در طول این سفر میافته پیدا کردن حلقه ی قدرت توسط بیلبو ر غار گالم هستش که اغازی است بر سه گانه ی ارباب حلقه ها . حالا بخشی از متن کتاب رو براتون میارم تا با فضای اون اشنا بشید . 

چیزی که بیلبو از همه جا بی خبر ان روز صبح دید ، پیرمردی بود با یک چوبدست ، کلاه بوقی ابی رنگ سرش گذاشته و شنل خاکستری رنگ بلندی پوشیده ، و شال گردن نقره ای دور گردنش اویخته بود و ریش سفیدش از روی ان تا پایین کمر می رسید ، و یک جفت چکمه ی سیاه خیلی بزرگ به پا داشت . 

بیلبو گفت روز خوش . و منظورش دقیقا همین بود . خورشید داشت می درخشید ، و علف ها سبز سبز بود . اما گندالف از زیر ابرو های پر پشتش که از لبه ی سایبان کلاه بیرون زده بود ، نگاهی به او انداخت . گفت منظورت چیست . روز خوشی برایم ارزو می کنی ، یا منظورت این است که امروز روز خوشی است ، چه من دلم بخواهد و چه نخواهد ، یا این که امروز حالت خوش است ، یا این که روزی است که می شود در ان خوش بود . 

منبع : کتاب هابیت صفحه ی ۱۵

ترجمه ی این کتاب توسط اقای رضا علیزاده انجام شده و توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است . 

لینک انگلیسی این کتاب رو هم براتون میذارم تا علاقه مندان بتونن ازش لذت ببرن . 

به خاطر غلط های املایی یا نگارشی و همین طور نبود حرف الف با کلاه ازتون عذر می خوام . این اخری به خاطر ایراد برنامه ی تایپ منه . 

منتظر نقد ها و نظرات شما هستم . 

به زودی کتاب دیگری رو براتون معرفی می کنم . 

http://old.fantasy.ir/download.php?view.168

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کتاب های تالکین (منظورم هابیت,ارباب حلقه ها,سیلماریلیون,فرزندان هورین) هم مثل نغمه ای از یخ و اتش مترجم اینترنتی داشته یا نه؟

یعنی در کتاب های تالکین سانسور وجود داره یا نداره؟

اریا جان من تا حالا خیلی دنبال مترجم اینترنتیش گشتم اما چیزی پیدا نکردم . در واقع بعید می دونم کسی این کار رو کرده باشه . خود اقای علیزاده هم سال ها برای ترجمه ی این کتاب زحمت کشیده . فکر کنم مجبوری خود کتاب رو بخری . در مورد سانسور هم بگم که اثار تالکین فاقد هر گونه موارد سانسوری و از این نظر واقعا نویسنده ی سالمیه . 

در مورد هیتلر هم بگم که به نظر من جنگی رو شروع کرد که باعث کشته شدن ۴۰ میلیون انسان شد . فکر کنم این همه چیز رو بیان می کنه .  

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در مورد هیتلر هم بگم که به نظر من جنگی رو شروع کرد که باعث کشته شدن ۴۰ میلیون انسان شد . فکر کنم این همه چیز رو بیان می کنه .

می دونم این تایپ جای این بحث نیست ولی هیتلر فقط می خواست رایش سوم رو دوباره پایه ریزی کنه و نیاز به لهستان و اتریش و مجارستان داشت. کسایی که بخاطر هیتلر کشته شدند فقط افراد کشور های المان و ایتالیا و لهستان و اتریش و مجارستان هستند. انگلیس و امریکا و روسیه و ژاپن و چین و کره و فرانسه بی خود خود را درگیر جنگ کردند پس ربطی به هیتلر ندارد.

و حدودا 58 میلیون نفر کشته شدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در مورد هیتلر هم بگم که به نظر من جنگی رو شروع کرد که باعث کشته شدن ۴۰ میلیون انسان شد . فکر کنم این همه چیز رو بیان می کنه .

می دونم این تایپ جای این بحث نیست ولی هیتلر فقط می خواست رایش سوم رو دوباره پایه ریزی کنه و نیاز به لهستان و اتریش و مجارستان داشت. کسایی که بخاطر هیتلر کشته شدند فقط افراد کشور های المان و ایتالیا و لهستان و اتریش و مجارستان هستند. انگلیس و امریکا و روسیه و ژاپن و چین و کره و فرانسه بی خود خود را درگیر جنگ کردند پس ربطی به هیتلر ندارد.

و حدودا 58 میلیون نفر کشته شدن.

بهتره این بحث رو به بخش گفت و گوی ازاد منتقل کنیم . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×