نظر سنجی شماره 11 : دوست داشتید کدام نبرد مهم دنیای نغمه ...

[برندون معمار 0]

خب بعد از کلی فکر کردن بالاخره تصمیمم رو گرفتم

 

1.نبرد چمنزار خونین (قیام بلک فایر)

اولین باری که این داستان رو شنیدم کنار ریگار در حال قدم زدن بودم.ریگار برام داستان رو تعریف میکرد و منم تو ذهنم داستان رو تصور میکردم.نبرد باشکوهی بود.یکی از صحنه هایی که خیلی دوستش دارم صحنه ای بود که بلادریون از بالای پل شروع به تیراندازی میکنه و پس از کشتن پسر،از دیمون بلک فاید با هفت تیر پذیرایی میکنه!10 هزار مرد کشته شدند.

 

2.نبرد سپیده دم

این نبرد رو بشدت دوست دارم.نبردی که در اوج تاریکی رخ داد.نبردی که در اوج نا امیدی و وحشت روی داد.بعد از شبی که یک نسل به درازا کشید،امید دوباره بین مردم برگشت.دوست دارم اون تاریکی و سرمای دیوانه کننده رو ببینم.دوس دارم چهره مردم اون دوران رو تماشا کنم درست وقتی که متوجه شدن میتونن پیروز جنگ باشن.

 

 

3.جنگ داخلی رقص اژدهایان

واقعا جنگ جالبی بوده.یه جنگ داخلی بین خود تارگرین ها اونم بر سر تخت.دو طرف از اژدها استفاده کردند.جنگ بین یه خواهر و برادر!

[Arya Starke 0]

من خودم به نبرد پادشاه شب در مقابل جورامون و لرد وینترفل رای دادم. دلم می خواست ارتش جورامون رو ببینم. و ایا واقعا غول ها سوار بر ماموت ها حمله می کردن؟ و ارتش جورامون چگونه از دیوار عبور کرد؟ و چرا جورامون باشیپورش دیوار را نابود نکرد؟ و بین نگهبانان شب چه اتفاقی افتاد ایا برای پادشاه شب می جنگیدن یا شاه شمال؟

ولی حالا که فکر می کنم باید دوره ایگان-سوزاندن هارن هال را انتخواب می کردم. چون بزرگترین دشمنانم زنده زنده سوختن.

بعد این نبرد دلم میخواست ترایدنت رو ببینم . جایی که حق از باطل شکست میخوره .

ریگار واقعا خودتونو (یعنی تارگرین) حق میدونید!!!!!!!!!!

بابای محترمت دو تا از بزرگترین و با شرافت ترین جنگجویانِ هفت پادشاهی رو به بدترین شکل ممکن کشت.

خود تو هم که عمه ی بیچاره ی من رو دزدیدی (بخاطر کار تو من نه پسر عمه دارم و نه دختر عمه). با همه این ها تو میشی حق و رابرت که برای معشوقش قیام کرد میشه باطل؟!

واقعا قصدت از دزدیدن لیانا چی بود؟؟؟

[استاد آمون 5]

چدا اینقدر اصرار دارید که تارگرین ها بدن؟ منم قبول دارم که ایریس دیوانه تمام عیار بود چون حتی با زن خودشم نهایت بد رفتاری رو میکرد ولی همه تارگرین ها که بد نبود. مثلا جهیریس اول یا ایگان سوم و کلیشون که خوب بودن. همین جناب رابرت مملکت رو ورشکست کرد. تارگرین ها هرچی بودن فکر نکنم خزانه هاشون اینقدر خالی میموند. تازه اینم اصلا مشخص نیست که لیانا با خواست خودش با ریگار رفته یا به زور و تا موقعی هم که مشخص نشه دیگه نمیشه گفت که ریگار اونو دزدیده.

[ریگار 7]

من خودم به نبرد پادشاه شب در مقابل جورامون و لرد وینترفل رای دادم. دلم می خواست ارتش جورامون رو ببینم. و ایا واقعا غول ها سوار بر ماموت ها حمله می کردن؟ و ارتش جورامون چگونه از دیوار عبور کرد؟ و چرا جورامون باشیپورش دیوار را نابود نکرد؟ و بین نگهبانان شب چه اتفاقی افتاد ایا برای پادشاه شب می جنگیدن یا شاه شمال؟

ولی حالا که فکر می کنم باید دوره ایگان-سوزاندن هارن هال را انتخواب می کردم. چون بزرگترین دشمنانم زنده زنده سوختن.

بعد این نبرد دلم میخواست ترایدنت رو ببینم . جایی که حق از باطل شکست میخوره .

ریگار واقعا خودتونو (یعنی تارگرین) حق میدونید!!!!!!!!!!

بابای محترمت دو تا از بزرگترین و با شرافت ترین جنگجویانِ هفت پادشاهی رو به بدترین شکل ممکن کشت.

خود تو هم که عمه ی بیچاره ی من رو دزدیدی (بخاطر کار تو من نه پسر عمه دارم و نه دختر عمه). با همه این ها تو میشی حق و رابرت که برای معشوقش قیام کرد میشه باطل؟!

واقعا قصدت از دزدیدن لیانا چی بود؟؟؟

یه نفر دستور قتل اون افراد رو داد ! بنابر این همون باید تاونش رو میداد ، نه یه نوزاد ! نه یه دختر بچه ! نه یه پرنسس ! اینا هیچ کدوم تو کشته شدن برندون و پدرش نقشی نداشتن . رابرت میخواست انتقام بگیره ؟ میگرفت ، اما حقی برای تخت نداشت !

بابای محترمم هم دیوانه بود ! از دیوانه چه انتظاری دارین ؟! اگه ریگار از ترایدنت زنده برمیگشت همه چی تغییر میکرد . به احتمال زیاد قدرت از ایریس گرفته میشد و صلح و ثبات برقرار میشد . اما حیف ...

 

والا هنوز معلوم نیست لیانا رو واسه چی دزدیدم ! اما تا اونجایی که میدونم رابرت خودش رو جلوی لیانا لو داده بود و لیانا میدونست رابرت مرد پایبندی نیست . حافظه ام درست کار نمیکنه ولی بعید نیست خود لیانا همراهم اومده باشه .

[Arya Starke 0]

همین جناب رابرت مملکت رو ورشکست کرد. تارگرین ها هرچی بودن فکر نکنم خزانه هاشون اینقدر خالی میموند.

من از پادشاهی رابرت دفاع نمی کنم از قیامش دفاع می کنم. رابرت جنگجوی خوبی بود ولی از حکومت و سیاست چیزی نمی دونست.

یه نفر دستور قتل اون افراد رو داد ! بنابر این همون باید تاونش رو میداد ، نه یه نوزاد ! نه یه دختر بچه ! نه یه پرنسس !

منظورت رو از این جمله نفهمیدم. ولی اگر منظورت همسر و بچه هات بودن, که تقصیر رابرت نبود تایون لنیستر اون ها رو سلاخی کرد .

رابرت میخواست انتقام بگیره ؟ میگرفت ، اما حقی برای تخت نداشت !

بعد از هر قیامی کسی که قیام رو رهبری می کنه شاه میشه. رابرت حکومت مرکزی رو شکست داد میخواستی تخت اهنی رو دو دستی تقدیم چه کسی کنه؟

تنها کسی که برای شاه شدن خوب بود جان ارن بود.

اگه ریگار از ترایدنت زنده برمیگشت همه چی تغییر میکرد . به احتمال زیاد قدرت از ایریس گرفته میشد و صلح و ثبات برقرار میشد . اما حیف ...

با این حرفت کاملا موافقم.

[ریگار 7]

حق با شماست ! تایوین اونها رو کشت اما رابرت نباید به راحتی از این موضوع می گذشت. رابرت دست کمی از تایوین نداشت . دیدی که میگفت باید همه تارگرین ها رو نابود کرد . حتی به دنی هم رحم نمیخواست بکنه .

 

بهترین شخص واسه پادشاهی ریگار بود

اما به نظرم تایوین هم میتونست شاه خوبی باشه . مطمعنا مملکت امن و امان میشد .

[Arya Starke 0]

حق با شماست ! تایوین اونها رو کشت اما رابرت نباید به راحتی از این موضوع می گذشت. رابرت دست کمی از تایوین نداشت .

پدر من هم خواستار مجازات لنیستر ها بود , ولی نمی دونم چرا رابرت قبول نکرد.

دیدی که میگفت باید همه تارگرین ها رو نابود کرد . حتی به دنی هم رحم نمیخواست بکنه .

رابرت بر علیه پدرش قیلم کرده , برادرش رو کشته , تمام زندگی دنریس نابود شده. فکر می کنی اگه دنریس بزرگ میشد یک خدمت کار وفا دار می موند؟

اما به نظرم تایوین هم میتونست شاه خوبی باشه . مطمعنا مملکت امن و امان میشد .

ادم های با شرافت (مثل ادارد و شمالی ها) بدرد حکومت نمی خورن. یک ادم سیاست مدار و بی رحم باید حکومت رو اداره کنه مثل تایون (الان هم شاه واقعی تلیونِ نه جفری)

[King Robert 0]

حق با شماست ! تایوین اونها رو کشت اما رابرت نباید به راحتی از این موضوع می گذشت. رابرت دست کمی از تایوین نداشت . دیدی که میگفت باید همه تارگرین ها رو نابود کرد . حتی به دنی هم رحم نمیخواست بکنه .

 

ریگار، شما یه کم مواضعتون رو شفاف سازی کنید. از طرفی راب استارک رو برا کشتن لرد کاراستارک زیر سوال می برین، از طرفی هم می گین چرا رابرت از کنار کار تایوین گذشت. دقیقا مشخص کن با کدوم یک از این کارا موافقی ما هم تکلیف خودمون رو بدونیم. نمی شه که هم با کشتن مخالف باشی هم با نکشتن.

 

یه نفر دستور قتل اون افراد رو داد ! بنابر این همون باید تاونش رو میداد ، نه یه نوزاد ! نه یه دختر بچه ! نه یه پرنسس ! اینا هیچ کدوم تو کشته شدن برندون و پدرش نقشی نداشتن . رابرت میخواست انتقام بگیره ؟ میگرفت ، اما حقی برای تخت نداشت !

 

خب چی کار می کردن؟ تخت رو می دادن دست ویسریس؟ اون وقت ویسریس می پذیرفت که باباش و داداشش حقشون مرگ بوده. نه عزیز من در اولین فرصت ممکن سعی می کرد سر رابرت و ادارد و جان و بقیه رو بفرسته بالای دار. خب چرا باید کسی رو که خواهان کشتنته دو دستی بذاری رو تخت؟

 

ضمنا رابرت طبق قانون حق فتح مالک تخت بود. همون قانونی که ایگان رو صاحب وستروس کرد و همون قانونی که خود شما به موجبش رنلی رو به عنوان مدعی تخت می پذیرین.

[samiano 3]

ریگار، شما یه کم مواضعتون رو شفاف سازی کنید. از طرفی راب استارک رو برا کشتن لرد کاراستارک زیر سوال می برین، از طرفی هم می گین چرا رابرت از کنار کار تایوین گذشت. دقیقا مشخص کن با کدوم یک از این کارا موافقی ما هم تکلیف خودمون رو بدونیم. نمی شه که هم با کشتن مخالف باشی هم با نکشتن.

همونطور که راب نباید کاراستارک رو می کشت یکی از محدود کارهای عاقلانه رابرت هم این بود که تایوین رو مجازات نکرد بعد از یک سال جنگ مملکت کلی اسیب دیده بود مطمئناً کلی هزینه رو دستشون مونده بوده بعد بیای یکی از بزرگترین منابع مالی رو داری با خودت دشمن کنی!! و جنگی که تمام شده رو اینبار با غربی ها شروع کنی!!

 

خب چی کار می کردن؟ تخت رو می دادن دست ویسریس؟ اون وقت ویسریس می پذیرفت که باباش و داداشش حقشون مرگ بوده. نه عزیز من در اولین فرصت ممکن سعی می کرد سر رابرت و ادارد و جان و بقیه رو بفرسته بالای دار. خب چرا باید کسی رو که خواهان کشتنته دو دستی بذاری رو تخت؟

 

ضمنا رابرت طبق قانون حق فتح مالک تخت بود. همون قانونی که ایگان رو صاحب وستروس کرد و همون قانونی که خود شما به موجبش رنلی رو به عنوان مدعی تخت می پذیرین.

 

کاملاً باهات موافقم بعد از مرگ ریگار بهترین کار این بود که حکومت از دست تارگرین ها در بیاد ولی که دادنش به رابرت اشتباه بود هرچند که بهتر از رابرت تو اون زمان برای پادشاهی وجود نداشت ولی باید قبول کرد رابرت یکی از بهترین جنگجوها و یکی از بدترین پادشاه های تاریخ وستروس بوده

[Daven Lannister 0]

خوب اگه بحث شرکت بود قضیه ها فرق میکرد ولی به ترتیب دوست داشتم اول سوزاندن هرن هال توسط اگان غاصب رو ببینم،بعد از اون نبرد ترایدنت و سپس نبرد بلک واتر.

خدایان قدیم و جدید شاهدن که حاظرم جونم رو در نبرد دشت سوزان برای عقب راندن غاصب تقدیم کنم،حتی اگه ذره ای نتیجه بخش نباشه!همین قضیه در مورد نبرد های بلک کینگ(در دفاع از استارک ها)و بلک واتر و ویشپرینگ وود(هر دو در دفاع از لنیستر ها) صدق میکنه.

[Lily snow 0]

نبرد میدان آتش!فکر کنید هر سه تای اون اژدهاها با هم ازاد بشن!!!بعد از اونم نبرد سپیده دم!!!

[Sr Baristan 0]

ترایدنت بی شک

و توش سعی میکردم چند برابر توانی که داشتمو برای محافظت از ریگار به خرج میدادم و نمیزاشتم با رابرت تک به تک بشه...واقعا اگه سر باریستان اول به رابرت میرسید نتیجه چی میشد؟رابرت کشته میشد و روحیه نیروهاش پایین میومد و احتمالا متفرق میشدن یا اینکه سر باریستان .... ؟

[جهانگرد دنیای نغمه 0]

من دوست داشتم در نبرد سپیده دم حضور داشته باشم.

دیدن پیروزی بر آدر ها خیلی شکوهمنده.

در کنار آزور آهای با شمشیر آتشین

در مرحله ی بعد هم نبرد دشت های آتش و اژدهایان اگان