رفتن به مطلب
S.i.S

نکته های اپیزود 10

Recommended Posts

این طور مقاله ها رو من تو پیچم درج میکنم ولی دیدم بد نیستش تو اینجا هم بذارم تا بقیه دوستان هم در موردش نظر بدن.

 

1.همانطور که در قسمت قبلا توضیح داده شده بود ، "Mhysa" به معنی "مادر" می باشد.یک واژه بیگانه از زبان Ghiscar می باشد.دنریس با اینکه در بین دوتراکی ها زندگی میکند ولی Ghiscari را به طور کامل نمیتواند درک کند.

 

2.واکنش تایون به توهین جافری در صحنه شواری کوچک حاوی اطلاعات غیر کلامی در کتاب است.که به روی صحنه نمایش ترجمه شده است.آرامش تایون و پاسخ دست پایین او به جافری و تاج و تختش بیشتر معنای طنز آمیز دارد ، اما در واقع کاملا هر کس که داخل اتاق به جز جافری از این امر وحشت زده شده است.هر فرد حاضر در انجا تایون رو به خوبی میشناسد و میدانند تایون مردان زیادی را بخاطر توهین کمتر از این کشته است.نمونه کارهای تایون را میتوان به تجاوز دسته جمعی به همسره پسر خود تیشا اشاره کرد و همچنین وادر کردن دیدن پسرش به این صحنه.

 

3.چندین فلش بک به قسمت و رویدادی های قبلی در این قسمت وجود دارد:

 

* به سیزن یک اپیزود "Fire and Blood" برمیگیرد.جای که جافری سانسا را برای دیدن سر پدرش بر روی نیزه برد.در انجا به سانسا گفت سر بریده برادرش را در یک ظرف به او هدیه می دهد.در این اپیزود دیدم که جافری سر بریده راب را در خواست می کند ، برای هدیه دادن به سانسا.این قسمت نشان می دهد که او به طور کامل به وعده داده شده خودش پایبند هست.

 

* در گذشته شاهد بودیم که فری و بولتون ها و سربازهای انها ، راب رو برای اولین بار پادشاه خطاب کردن.در قسمت "Fire and Blood" بود که برای اولین بار راب رو به عنوان " پادشاه شمال!" صدا کردن.این فریاد بار دیگر در بعد از نبرد برای استقلال شمال شنیده شده (در "Garden of Bones").ولی اینبار در عروسی سرخ بود که این شعر به تمسخر گرفته می شود وقتی راب استارک با جسد خودش و سر دایرولفش بر روی اسبی سوار بود او را اینگونه صدا میکردن " پادشاه شمال ! پادشاه شمال ! او دارد می آید ، پادشاه شمال ! "

 

* تایون وقتی همه شورای کوچک را به بیرون هدایت کرد این عبارت رو به تریون گفت " نه تو " برای صحبت خصوصی با اون.درست مانند اپیزود "Fire and Blood" که شورای جنگ خودش رو بیرون کرد و ان را پیش خودش نگه داشت.

 

* تمایل جافری برای دفاع از هر یک از اقداماتش (هر چند آن هم مسخره باشد) با فریاد "I am the king!" به ظهور میرسد.در فصل دوم در اپیزود "Garden of Bones" در هنگامی که سانسا رو مورد اذیت و تمسخر قرار میداد ، و یا حتی در اپیزود "The Old Gods and the New" هنگامی که شورش بارانداز پادشاه شروع شد. تایون به صراحت به این رفتار جافری اینگونه پاسخ داد : " مردی که اصرار داشته باشه مردم بفهمن پادشاه است ، در واقعا پادشاه واقعی نیست."

 

4 در قسمت نهایی شاهد بودیم که از هویت واقعی " رمسی اسنو" پسر " روس بولتون" سرباز پیشرو خانه بولتون که در وینترفل هست بر ملا شد.در خصوص اینکه ایا " راب استارک " از حضور "تیوین گریجوی" در پیش "رمسی اسنو" با خبر بوده است هیچ گونه مدرکی وجود ندارد وحتی ممکن است که "روس بولتون" از این امر با خبر نبوده باشد.

 

5.همچنین در این قسمت نشان داده شد که Ironbron که در خیانت تئون به استارک ها برای تصرف وینترفل به تئون پیوست بودن ، به تئون خیانت کرده و با ضربه زدن او تحویل دادنش به بولتون ها خواستار عبور امن را در ازای پاداش کردن.اما رامسی وعده خود را شکست و هیچ یک از آنها را زنده نمی گذارد.

 

6.شخصت روس بولتون در کتاب اینگونه توصیف شده است : شخصیت سرد ، با شرایط یک بیمار روانی ، او هیچ احساسات واقعی و عجیبی ندارد از مردم عادی دور است.در مجموعه تلویزیونی شخصیت بلوتون در قسمت پایانی به خوبی به نمایش گذاشته شد ، هنگامی که روس با والدر فری در قسمت پایانی در حال حرف زدن هست ، والدر فری تمام جزئیات را با اب و تاب عجیبی تعریف می کرد ولی روس احساسات واقعی ندارد و رفتار ساخته شده توسط احساسات را درک نمی کند.این در حالی است که روس در پاسخ به حرفهای فری با لبخندی سرد و عجیب و مصنوعی پاسخ می دهد.

 

7.والرد فری می گویید ما باید چندین سال قبل تر از این به خانه بزرگ در ریولندز میشدیم و به انتقاد از جان ارن میپدازد و می گویید "that Tully bitch" قرار بود من به جای جان آرن با لیسا تالی خواهر کاتلین ازدواج بکنم.والدر نقاط ضعف فراوانی داشت ، تفاوت سنی عظیم والدر و عروس جوان یکی از نکات ازار دهند موضوع است.در عوض دیگر خانه های بزرگ والدر فری و تمام اعضای خانواده او را وفادارن بی لایقیت میدانند.حتی تالی ها او را با اینگو میشناسن "the late Walder Frey" چون در نبرد the Trident نیروهای والدر بسیار دیر به جنگ رسیدن و مطلقا به شورش رابرت هیچ گونه کمکی نکردن.فری ها دم از سوگند وفاداری به ازدواج میزنند.این در حالی است که انها حتی سوگند وفاداری به مقدس بودن مهمان هم در هم شکستن و مهمان خود را در عروسی در کاخ خود کشتن و پیروزمندانه جسد راب استارک را در قلعه خود به راهپیمایی گذاشتن.

 

8.در مجموعه تلویزیونی هر پادشاه رقیب در طول جنگ یک تاج بر سر میگذارد ، ما تاج های جافری براتیون و رنلی براتیون را دیدم ولی هرگز تاج راب استارک ، استنیس براتیون و بیلون گریجوی را در مجموعه تلویزیونی ندیدم.در رمان استنیس دارای یک تاج ساخته شده جدید است چون یک دایره از شعله های اتش فلزی در اطراف سر خود به افتخار خدای نور ، در حالی است که بیلون تاج سنتی از تخته پاره های روی آب ساخته است که پادشاه جزایر اهن در گذشته از ان استفاده می کردن.پادشاهان شمال در گذشته تاجی شامل یک انگشتر ساده از برنز ، حکاکی شده با Old Tongue runes مردان اول بر دست می کردن و تاجی سر برداشته از خوشه های سیاه به شکل لانگ سورد .این تاج عمدتا از فلزات جنگی ساخته می شود ، نه از طلا و سنگ های قیمتی برای نشان دادن طبیعت گور پادشاهان شمال.برای تقابل با افراط نظامی و زرق و برقی پادشاه اندال در جنوب.این تاج توسط پادشاهان شمال مورد استفاده قرار میگرفت تا زمانی که تارگرین ها کل وستروس را فتح کردن و این تاج هم نابود شد.پس از شروع جنگ در پنج پادشاهی اهنگران در ریورران تاجی درست به شکل تاج گذشته پادشاهان را دوباره ساخته و به راب استارک دادن.در عروسی خون بعد از مرگ راب استارک و دوختن سر دایرولفش بر سرش تاجش نیز به سر دایرولفش نیز دوخته شد [که احتمالا توسط خود والدر فری انجام شده.] و این امر باعث ایجاد یک تصویر نمادین از دایرولف تاج بر سر شد.که توسط طراحی به نام Akot طرح گرافیکی برای او زده شد.

 

9.جالب است ، دقیقا در همان زمانی که جسد راب استارک پس از عروسی سرخ دوخته می شود هرگز حضور فیزیکی جسد او را نشان نمیدهند در رمان ذکر شده است در جای نچندان دور سر راب به همراه دایرولف دوخته شده بهش را از تن جدا کرده اند.مطمئن فری ها هیچ مراسم تدفین برای تالی ها و او در ریوران برگزار نکردن، احتمالا جسدش را در زباله ها یا در رودخانه انداختن یا حتی احتمالا آنها را به اتش کشیدن.یا در جایی قرار داده ان تا فاسد بشود ، تایونز ها هرگز اعلام نکردن چه کاری کردن و چه اتفاقی برای تاج راب افتاد،ریمن فری پسر ارشد استرون فری پسر لرد والدر فری . پس از عروسی سرخ تاج را به او میرسد و ریمن با گذشتن تاج راب بر سر یک زن روسپی با تمسخر به او میگویید " مکله از روسپیان ها ".

 

10. آریا سربازان فری با تظاهر به ناز و گرسنگی با انداختن سکه ای و سپس با سلاح سرد مردی که سکه را برداشته بود را کشت.در کتاب اریا این ترفند در برابر سرباز بولتون استفاده می کند هنگام فرار از هارنهال (هرچند در ان زمان بولتون ها عضو گروه استارک ها بودن) . روایت POV آریا در کتاب شامل شوخی می شود که در مجموعه تلویزیونی از آن اقتباس کرده است : هنگامی که او صرار دارد " اما من گرسنه هستم " , او با خودش فکر می کند "اما نه برای غذا" او را به طور غیر مستقیم به سربازان گفت که من تشنه انتقام و درست بعد از آن انها را می کشد.

 

11.اریا تاکید بر این داشت این اولین مردی است که می کشد.یاد آوری میکنیم که او در هنگام فرار از "رد کیپ " چگونه Stableboy که قصد متوقف کردن او در خیانت و قتل عام خانه پدرش دست داشت کشته بود.

 

12. نشان دادن بردها در کتاب به شکل تیره پوست باعث ایجاد شدن نقد منفی منتقدین نسبت به قسمت پایانی کرده است :

 

* در سریال به نمایش در امد که یانکای ها به صورت یکنواخت برده های با پوست تیره دارن.از لحاظ فنی این متناقض با کتاب است ، در شهر Slaver's Bay هر جمعیت میتواند برده باش ، در واقع ، کتاب به روشنی بیان کرده است که اربابان برده اساسا هر شخصی را میتوانند"به غلامی در آورند" کسانی که در جنگ اسیر می شوند و حتی گاه به حملات به کشتی های که در حال عبور از شهرهای ازاد هستن ، برده دارن کودکان و دیگران را به عنوان برده فروخته اند.در کتاب به صراحت اماده است چندین تن از افراد دنریس از قوم پاک رنگین پوست هستن و حتی برای مثال لیزها داری موهای بلوند ، بدنی روشن و چشمان ابی است.[افرادی چون واریس از جمله شخصیت های لیز هستن]"برده داری " در ایسوس شبیه برداری داری در روم باستان و یونان ، که عمدا برده داری داری شکل اجتماعی و اقتصادی بوده است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمتی که والدر فری پرداخته بودی جالب بود . من نمیدونستم والدر میخواسته با لایسا ازدواج کنه ! جالبه که لایسا با وجود بی خردی و حماقتی که تا الان نشون داده ،گزینه های زیاد و مهمی برای ازدواج داشته .

اگه اشتباه نکنم تایوین زمانی قصد داشته جیمی رو به عقد لایسا دربیاره که صدالبته به خاطر نقشه سرسی این ازدواج به هم میخوره .

 

ممنون بابت نوشته بلا .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
قسمتی که والدر فری پرداخته بودی جالب بود . من نمیدونستم والدر میخواسته با لایسا ازدواج کنه ! جالبه که لایسا با وجود بی خردی و حماقتی که تا الان نشون داده ،گزینه های زیاد و مهمی برای ازدواج داشته .

اگه اشتباه نکنم تایوین زمانی قصد داشته جیمی رو به عقد لایسا دربیاره که صدالبته به خاطر نقشه سرسی این ازدواج به هم میخوره .

 

ممنون بابت نوشته بلا .

 

خواهش میکنم ، بخاطر قیام رابرت جان ارن و اداراد هر جفتشون رفتن برای خواستگاری از دو دختر تالی.

 

ازدواج جیمی غیر ممکن بود دو سال قبل تر به دستور مد کینگ اون رفتش به گاردپادشاهی پیوست.یعنی مدکینگ باعث این اتفاق شدش که لایسا نتونه ازدواج کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه خب، تایوین قصد داشته جیمی رو به ازدواج لایسا در بیاره، سرسی که از این ماجرا خبردار می شه، به جیمی اطلاع می ده. جیمی هم برای فرار از این موضوع به گارد شاهی می پیونده ، تا هم از ازدواج با لایسا فرار کنه هم به سرسی نزدیک ت بشه. برای همین می ره خودش رو به ایریس معرفی می کنه که چند وقت قبلش یکی از اعضای گارد شاهیش مرده بود. ایریس هم از خدا خواسته (می خواسته به تایوین ضربه بزنه) جیمی رو تو گاردش می پذیره.

اتفاق های بعدی برای جیمی اصلا خوب نبوده. اول که ایریس مانع شرکتش توی تورنومنت هارن هال می شه، که یه نا امیدی کامل برای جیمی بوده. بعدش هم تایوین از مقام دست استعفا می ده و پا می شه برمی گرده راک و سرسی رو هم با خودش می بره. بعدش هم که قیام رابرت. توی ترایدنت هم ایریس مانع از حضورش می شه. آخرش هم که به لقب شریف شاه کش مفتخر می شه.

 

البته احتمالا همه ی این ها هم به ازدواج با لایسا شرف داشته.

 

به ریگار:

اون خواستگارانش لایسا رو به خاطر عقل ناچیزش که نمی خواستن، به خاطر موقعیت و قدرت خاندانش می خواستن. ضمن این که در جوانیش بد منظر هم نبوده و ظاهر خوبی داشته.

 

یه سوال

 

اگه لایسا زن جیمی می شد، باز هم به اون پتایر بیلیش فکر می کرد یا نه؟؟؟؟؟

 

 

راستی ریگار شما قبلا سفت و سخت حمایت می کردین از این که لایسا تصمیم عاقلانه گرفت که ویل رو وارد جنگ نکرد، چی شد از نظرت برگشتی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ولی همه این ها بلاهایی که سر جیمی اومد خیلی هم بد نبود . تو هارن هال حتما از ریگار یا آرتور شکست میخورد . اگه تو ترایدنت شرکت میکرد به احتمال زیاد کشته میشد . اگه تو بارانداز باقی نمی موند هم ممکن بود همه شهر بره رو هوا !

اون خواستگارانش لایسا رو به خاطر عقل ناچیزش که نمی خواستن، به خاطر موقعیت و قدرت خاندانش می خواستن. ضمن این که در جوانیش بد منظر هم نبوده و ظاهر خوبی داشته.

خب مسلما آخرین چیزی که تو وستروس از زنهاشون میخوان ، عقله

اما برام جالبه ، با وجود این که لایسا تنها دختر هاستر نبود ، و با وجود داداشش ادمور ، وارث ریورران هم نبود . باز کسایی مثل جان، والدر و تایوین (برا جیمی ) دنبالش بودن!

بیشتر از همه از قضیه جیمی و اون متعجبم ! ریورران در مقابل گزینه هایی مثل سان اسپیر و های گاردن ، آش همچین دهنسوزی نیست که تایوین بهش طمع کنه !

راستی ریگار شما قبلا سفت و سخت حمایت می کردین از این که لایسا تصمیم عاقلانه گرفت که ویل رو وارد جنگ نکرد، چی شد از نظرت برگشتی؟

راستش حمایت سرسختانه و سفت رو نمیدونم ، اما یادمه یه جا گفتم شاید این لایسا واقعا عقل به خرج داده و از مهلکه دور مونده ! هنوز هم به نظرم سرنوشتش ( تا سیزن سه ) بهتر از لرد های شمال و سرزمین رودخانه ها بوده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

راستش حمایت سرسختانه و سفت رو نمیدونم ، اما یادمه یه جا گفتم شاید این لایسا واقعا عقل به خرج داده و از مهلکه دور مونده ! هنوز هم به نظرم سرنوشتش ( تا سیزن سه ) بهتر از لرد های شمال و سرزمین رودخانه ها بوده .

 

عقل به خرج نداده ، الان قشنگ تنها هستش ، بزرگترین متحدهاش یعنی فامیل هاش از دست داده ، ارن ها الان متحدی دیگه ندارن.استارک ها نابود شدن تالی ها نابود شدن.کسی

به جای اینکه پشت خواهرش و برادرش در بیاد و ارتش ایر رو بیار به میدون جنگ تو قلعه اسمان نشست با بچه اش بازی کرد.

صد در صد اگر جان ارن جای اون داشت تصمیم میگرفت روز اولی که ند رو دستگیر میکردن ، کل پرچم دارهاش رو جمع میکرد و به سمت کینگز لندینگ لشگر می کشید.

 

 

بعد در خصوص این قضیه فرار جیمی از دست پدرش به گاردپادشاهی هیچ خبر نداشتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
بیشتر از همه از قضیه جیمی و اون متعجبم ! ریورران در مقابل گزینه هایی مثل سان اسپیر و های گاردن ، آش همچین دهنسوزی نیست که تایوین بهش طمع کنه !

به الان ریورران نگاه نکن که به خاطر سه فرزند شیرین عقل هاستر تالی به خاک سیاه نشسته، ریورران توی شرایط نرمال جز مهم ترین و قوی ترین نقاط وستروسه. حالا به پای های گاردن و استورمز اند نرسه ولی از سان اسپیر خیلی سرتره. دورن که فقیر ترین و ضعیف ترین قلمرو تو وستروسه. های گردن و استورمز اند هم که اون زمان دختر همسن جیمی توی پروبالشون نداشتند.

 

ریوورلند غنی و پرمحصوله. چون راه رسیدن به شمال و ویل هم از ریورلند می گذره تقریبا اکثر مهمون خونه های مهم سر راهی وستروس تو ریوررلنده. فقط همین سر راهی بودن توی این دوره ی اخیر یه مقدار به ضررشون تموم شده. اکثر جنگ های مهم 20 ساله اخیر وستروس توی ریورلند ر داده که حتما تاثیر مخربی رو داشته.

 

راستش حمایت سرسختانه و سفت رو نمیدونم ، اما یادمه یه جا گفتم شاید این لایسا واقعا عقل به خرج داده و از مهلکه دور مونده ! هنوز هم به نظرم سرنوشتش ( تا سیزن سه ) بهتر از لرد های شمال و سرزمین رودخانه ها بوده .

 

وای چقدر زود حمایت از لایسا رو انکار کردی. روزی رو می بینم کی حمایتت از سرسی و رنلی رو هم حاشا کنی.

 

---------

پست قبلم یه سوتی بد دادم. اون قسمت نقل قول رو می خواستم بذارم تو اسپویلر گذاشتم توی نقل قول. الان هم که نمی شه ویرایشش کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به S.i.S

عقل به خرج نداده ، الان قشنگ تنها هستش ، بزرگترین متحدهاش یعنی فامیل هاش از دست داده ، ارن ها الان متحدی دیگه ندارن.استارک ها نابود شدن تالی ها نابود شدن.

خب نگرانی نداره که ! لنیستر ها که دیوانه نیستن با همه سر جنگ داشته باشن . کافیه لایسا پادشاهی جافری رو بپذیره . دیگه خطری از بابت ارتش لنیستر قلمروش رو تحدید نمیکنه !

 

 

به سر رابرت :

به الان ریورران نگاه نکن که به خاطر سه فرزند شیرین عقل هاستر تالی به خاک سیاه نشسته، ریورران توی شرایط نرمال جز مهم ترین و قوی ترین نقاط وستروسه.

اون منطقه حکم قلب وستروس رو داره (به واسطه مرکزی بودن) ، اما به نظر میرسه که فقط اسمش به نام تالی هاست . برعکس خاندان هایی مثل استارک ، لنیستر ، تایرل یا حتی مارتل، پرچم داراش وفاداری کمتر و احترام کمتری نسبت به لرد بالادستشون دارن ( یا اینجوری احساس میشه ) .

دورن که فقیر ترین و ضعیف ترین قلمرو تو وستروسه.

شاید کم جمعیت ترین باشه ، اما نمیدونم منظورت از ضعیفترین چیه ! به لحاظ تعداد لشکر و این حرف ها ؟!

اگه واقعا دورن در مرتبه پایین تری از ریورلندز و تالی ها قرار میگیره . چطوره که تارگرین ها تقریبا همه خاندان هایی که یقین داریم از تالی ها قدرتمندتر هستن رو نادیده میگیرن و تنها با مارتل ها ازدواج میکنن ؟!

 

 

در مورد لایسا : بابا به پیر به پیغمبر من هیچ وقت حامی لایسا نبودم

فقط به خاطر نتیجه ای که گرفته ( زنده موندن) به نظرم اومد عاقلانه تر از بقیه اعضای خانواده اش تصمیم گرفته .

 

پ ن : به نظرم هاستر تالی کلا خیلی اقتدار نداشت ، چه برسه به بچه هاش . وقتی فری ها به راحتی فراخوانش رو پاسخ نمیدن ، هیچ واکنش تندی نشون نمیده . اصلا فری ها انگار نه انگار زیر پرچم اونان !

 

پ ن 2 : اون متن رفت تو اسپویلر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
دورن که فقیر ترین و ضعیف ترین قلمرو تو وستروسه.

شاید کم جمعیت ترین باشه ، اما نمیدونم منظورت از ضعیفترین چیه ! به لحاظ تعداد لشکر و این حرف ها ؟!

اگه واقعا دورن در مرتبه پایین تری از ریورلندز و تالی ها قرار میگیره . چطوره که تارگرین ها تقریبا همه خاندان هایی که یقین داریم از تالی ها قدرتمندتر هستن رو نادیده میگیرن و تنها با مارتل ها ازدواج میکنن ؟!

بعد شکست مفتضحانه دیرون اول از دورنی ها، بیلور و بعدش دیرون دوم برای به زیر فرمان در آوردن دورن ترجیح دادن که از اهرم ازدواج استفاده کنند. بیلور ترتیب ازدواج دیرون دوم با یه مارتل رو داد و دیرون هم خواهرش دنریس رو به لرد خاندان مارتل داد. (که منجر به جریان قیام بلک فایر شد.) دورنی ها هم که می دونستند صاعقه دو بار یه جا رو نمی زنه قبول کردند تا با عزت و احترام به هفت پادشاهی ملحق شن. ایریس هم که رسما ترتیب ازدواج ریگار با الیا مارتل رو فقط از رو سر لجبازی با تایوین داد.

 

 

همون الیا مارتل رو مادر مارتل ها و جوانا همسر مرحوم تایوین برای ازدواج با جیمی در نظر گرفته بودند، و داداشش ابرایان رو برای از دواج با سرسی، بعد مرگ جوانا که پیش نهاد رو به تایوین می دن چنان با تحقیر باهاشون برخورد می کنه که زنه گریش می گیره. حتی جای جیمی تیریون رو بهشون پیش ناها می ده.

 

 

اون ضعیف تر بودنشون هم حرف من نیست.

 

حرف رئیس خاندانشونه. جناب دوران مارتل

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
دورن که فقیر ترین و ضعیف ترین قلمرو تو وستروسه.

شاید کم جمعیت ترین باشه ، اما نمیدونم منظورت از ضعیفترین چیه ! به لحاظ تعداد لشکر و این حرف ها ؟!

اگه واقعا دورن در مرتبه پایین تری از ریورلندز و تالی ها قرار میگیره . چطوره که تارگرین ها تقریبا همه خاندان هایی که یقین داریم از تالی ها قدرتمندتر هستن رو نادیده میگیرن و تنها با مارتل ها ازدواج میکنن ؟!

بعد شکست مفتضحانه دیرون اول از دورنی ها، بیلور و بعدش دیرون دوم برای به زیر فرمان در آوردن دورن ترجیح دادن که از اهرم ازدواج استفاده کنند. بیلور ترتیب ازدواج دیرون دوم با یه مارتل رو داد و دیرون هم خواهرش دنریس رو به لرد خاندان مارتل داد. (که منجر به جریان قیام بلک فایر شد.) دورنی ها هم که می دونستند صاعقه دو بار یه جا رو نمی زنه قبول کردند تا با عزت و احترام به هفت پادشاهی ملحق شن. ایریس هم که رسما ترتیب ازدواج ریگار با الیا مارتل رو فقط از رو سر لجبازی با تایوین داد.

 

 

همون الیا مارتل رو مادر مارتل ها و جوانا همسر مرحوم تایوین برای ازدواج با جیمی در نظر گرفته بودند، و داداشش ابرایان رو برای از دواج با سرسی، بعد مرگ جوانا که پیش نهاد رو به تایوین می دن چنان با تحقیر باهاشون برخورد می کنه که زنه گریش می گیره. حتی جای جیمی تیریون رو بهشون پیش ناها می ده.

 

 

اون ضعیف تر بودنشون هم حرف من نیست.

 

حرف رئیس خاندانشونه. جناب دوران مارتل

 

شهاب جان داری سوء استفاده می کنی جو رو خراب کنی ها.

 

حالا دورَن یه چیزی به آریان(ه) گفت که ما عدد هارو بالا بردیم و ... ولی دلیل بر ضعیف ترین بودن دورن نمی شه. اون می خواست حرکت آریان(ه) رو بیشتر ابلهانه جلوه بده.

اونجا که دارن با میرسلا فرار می کنن به آریس می گه که سلاح دورنی ها آفتاب و نیزه هاشونه. (البته اینو از یه تارگرین نقل می کنه که به تحقیر گفته آفتاب موثر تر از نیزه شونه) و اینکه اگه اشتباه نکنم نایمریا سند بود که به دورَن پیشنهاد داد واسه انتقام با استفاده از میرسلا کینگز لندینگ رو وادار به حمله کنن که دورن شکستشون بدن.

خلاصه اینکه تا حالا تصرف نشده (به جز یه بار فکر کنم اونم به مدت کوتاهی، اگه یادته جریانش رو بگو)

 

در ضمن با توجه به خط ساحلیش و اینکه تولید شراب هم دارن فکر نکنم از نظر اقتصادی مشکلی داشته باشن اگر نقطه قوتشون نباشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
شهاب جان داری سوء استفاده می کنی جو رو خراب کنی ها.

شما دورنی ها پوستتون شاید، ولی خونتون که رنگین تر از بقیه نیست که. چرا براتیون ها و تارگرین ها و استارک ها و لنیستر ها به زیر ذره بین برن منتقدان ولی شما نرین ؟

 

حالا دورَن یه چیزی به آریان(ه) گفت که ما عدد هارو بالا بردیم و ... ولی دلیل بر ضعیف ترین بودن دورن نمی شه. اون می خواست حرکت آریان(ه) رو بیشتر ابلهانه جلوه بده.

اونجا که دارن با میرسلا فرار می کنن به آریس می گه که سلاح دورنی ها آفتاب و نیزه هاشونه. (البته اینو از یه تارگرین نقل می کنه که به تحقیر گفته آفتاب موثر تر از نیزه شونه) و اینکه اگه اشتباه نکنم نایمریا سند بود که به دورَن پیشنهاد داد واسه انتقام با استفاده از میرسلا کینگز لندینگ رو وادار به حمله کنن که دورن شکستشون بدن.

خلاصه اینکه تا حالا تصرف نشده (به جز یه بار فکر کنم اونم به مدت کوتاهی، اگه یادته جریانش رو بگو)

 

در ضمن با توجه به خط ساحلیش و اینکه تولید شراب هم دارن فکر نکنم از نظر اقتصادی مشکلی داشته باشن اگر نقطه قوتشون نباشه.

 

البته که دورن هم مثل شمال یه سری سد های طبیعی داره که کار هر مهاجمی رو برای حمله بهش سخت می کنه. آفتابش و شنزاراش و ...

 

قضیه ی حمله ه دورن هم این طور بوده. بعد مرگ ایگان سوم (ملقب به خسته ) پسرش دیرون به تخت می شینه. دیرون احساس می کنه که تارگرین ها یه کار ناتموم رو توی دورن دارن. برا همین لشکر می کشه به دورن. لشکرکشی اوله ی دیرون خیلی موفقیت آمیز بوده. او تقریبا بدون مشکل خاصی و به سرعت دورن رو می گیره. دیرون البته به امانت داری در تاریخ زیاد اعتقادی نداشته. او توی کتابی که می ده از لشکرکشیش به دورن بنویسند شمار قوای دورنی ها رو خیلی بیشتر از چیزی که واقعیت داشت ذکر می کنه تا پیروزی هاش خیلی چشم گیرتر به نظر برسه. لرد های دورنی بعدی دلیلی ندیدند که دروغ های دیرون رو برملا کنند. به هر حال به نفع اونا بود که بقیه مناطق کشور فکر کنند که دورن خیلی ارتش بزرگ و قدرتمندی رو داره. اتفاقا به گفته های دیرون پر و بال هم دادند.

 

دیرون دورن رو که گرفت، لرد تایرل رو که جز سران سپاهش هم بود رو به عنوان جانشین خودش در دورن قرار داد. این لرد تایرل اشتهای عجیبی به دخترهای دورنی داشت. دورنی ها هم یه تله ساختند که تو موقعی که این می خواسته یه مقدار از این اشتهاش رو فرو بنشونه تعداد زیادی افعی می افتند توی بسترش و لرد تایرل رو می کشند. این اتفاق موجب شروع یه قیام در دورن می شه. دیرون دوباره برای گرفتن دورن اقدام می کنه ولی این دفعه وضعیت فرق می کنه. دیرون خودش کشته می شه (چه شکلیش مشخص نیست) و پسر عموش ایمون اژدها که توی گارد شاهی بوده هم اسیر می شه. دیرون برای فتح دورن 10 هزار و برای نگه داشتنش 50 هزار سرباز از دست می ده. آخرش هم موفق به حفظ دورن نمی شه. بیلور شاه بعدی برای صلح با دورن دیرون دوم پسر پسر عموش ایگان نالایق رو به همسری یه دورنی در می آره. خود دیرون هم برای کامل کردن انعقاد دورن به کشور خواهرش دنریس رو به ازدواج لرد دورن ها که اسمش یادم نیست در می آره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چقدر جالب بود!!

همیشه پای یک لنیستر (علی الخصوص تایوین ) در میان است!

اما من یه تیکه این اپیزودش واقعا تحت تاثیر قرارم داد!

اونجا که تایوین و تیریون دارن با هم حرف میزنن و تیریون به تایوین میگه تاحالا شده کاری کرده باشی که به صلاح خونواده باشه و تو اون کار و دوست نداشته باشی!

تایوینم میگه آره وقتی که تو بدنیا اومدی و ننداختمت تو آب!

فقط به خاطر لکه دار شدن خونوادم بود این کار رو نکردم!

اون لحظه واقعا خورد شدن تیریون رو دیدم و اگه بگم شنیدم صدای شکستنش رو دروغ نگفتم(البته با تشکر از بازی فوق العاده پیتر دنکلیج که خیلی تاثیر مضاعفی داشت تو بیان این صحنه...)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
چقدر جالب بود!!

همیشه پای یک لنیستر (علی الخصوص تایوین ) در میان است!

اما من یه تیکه این اپیزودش واقعا تحت تاثیر قرارم داد!

اونجا که تایوین و تیریون دارن با هم حرف میزنن و تیریون به تایوین میگه تاحالا شده کاری کرده باشی که به صلاح خونواده باشه و تو اون کار و دوست نداشته باشی!

تایوینم میگه آره وقتی که تو بدنیا اومدی و ننداختمت تو آب!

فقط به خاطر لکه دار شدن خونوادم بود این کار رو نکردم!

اون لحظه واقعا خورد شدن تیریون رو دیدم و اگه بگم شنیدم صدای شکستنش رو دروغ نگفتم(البته با تشکر از بازی فوق العاده پیتر دنکلیج که خیلی تاثیر مضاعفی داشت تو بیان این صحنه...)

 

تو اپیزود های فصل اول بود که تیریون به جان اسنو این حرف میزنه.کاش مادر من هم یه دهقان زاده و یا کسی در این سمت بود.

 

تیریون توسط تایون به انداخته میشه ولی برگشته میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من تا آخره فصل 3 دیدم یه سوال دارم از کسایی که فیلم یا کتاب رو جلوتر از من دیدن یا خودن:

در قسمت بعدی خبری از بلک فیش هست؟

آیا می شه انتظار داشت که بیاد و انتقام خواهرش و خواهرزدشو بگیره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
afshin_h » چهارشنبه مرداد 7, 93 12:25 am[/url]"]من تا آخره فصل 3 دیدم یه سوال دارم از کسایی که فیلم یا کتاب رو جلوتر از من دیدن یا خودن:

در قسمت بعدی خبری از بلک فیش هست؟

آیا می شه انتظار داشت که بیاد و انتقام خواهرش و خواهرزدشو بگیره؟

برات اسپویل می شه ها!!!

 

تو سیزن چهار سریال که خبری از بلک فیش نیست!

تو کتاب هم تا اون جایی که یادمه بعد از جنگ ریورران خبری از بلک فیش نداریم!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ولی تو قسمت 10 فصل 3 دقیقه 16 برن استارک واسه برادش داره یه داستان تعریف می کنه که شخصی اگر مهمونشو زیر سقف خونش بکشه مورد نفرین خدایان قرار می گیره و دقیقا بعد این صحبت سکانس بعدی والدرفری رو در حال خوردن صبحانه نشون می ده یه جورایی ای حس القا می شه که گویا در آینده انتقام سختی از والدرفری گرفته می شه

 

امروز هم دوست ما لطف کرد و لو داد که در کتاب 5 جان هم می میره مزه داستانو از بین برد ولی دیگه موندم کی می خواد انتقام بگیره

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
afshin_h » چهارشنبه مرداد 8, 93 2:22 pm[/url]"]ولی تو قسمت 10 فصل 3 دقیقه 16 برن استارک واسه برادش داره یه داستان تعریف می کنه که شخصی اگر مهمونشو زیر سقف خونش بکشه مورد نفرین خدایان قرار می گیره و دقیقا بعد این صحبت سکانس بعدی والدرفری رو در حال خوردن صبحانه نشون می ده یه جورایی ای حس القا می شه که گویا در آینده انتقام سختی از والدرفری گرفته می شه

 

امروز هم دوست ما لطف کرد و لو داد که در کتاب 5 جان هم می میره مزه داستانو از بین برد ولی دیگه موندم کی می خواد انتقام بگیره

 

لیدی استون هارت یه حرکت های می زنه!

استنیس هم امید هست بهش. فعلا درگیر بولتون هاست بعد به کمک رالور حساب فری ها رو می رسه

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لیدی استون هارت تو فصل 5 میاد؟ واقعا جان اسنو میمیره احتمالش هست زنده باشه؟ آخه اینجوری که خیلی داستان مسخره می شه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
afshin_h » چهارشنبه مرداد 8, 93 8:30 pm[/url]"]

لیدی استون هارت تو فصل 5 میاد؟ واقعا جان اسنو میمیره احتمالش هست زنده باشه؟ آخه اینجوری که خیلی داستان مسخره می شه

 

گویا خبری از لیدی استونهارت تو فصل پنجم سریال نیست.

بعضی ها احتمال می دن که جان زنده باشه ولی فعلا که مرده!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×