رفتن به مطلب
ریگار

نظر سنجی 12 : عنوان "نغمه یخ و آتش" به چه چیزی اشاره دارد؟

Recommended Posts

چرا دیگه، میراث شما پدر گرامی برای فرزندانت اینه که توسط سرسی سلاخی بشن یا به بقیه برای زنده موندن وابسته باشن یا پست ترین نوع زندگی رو داشته باشن.

 

فقط یه پتک داشتی دیگه، مملکت رو با پر و بال دادن به این سرسی و بچه هاش بدبخت کردی رفت. با رفیقت ادارد تو بلاهت رقابت تنگاتنگی داشتین، من خودم نمی دونم کی برد آخر.

 

در ضمن مارتل ها رو قاطی این کارای باقی خاندان ها نکن، کلاً دورنیش ها خیلی نگاه بازتر و امروزی تری دارن به اکثر قضایا. چیزی رو هم پنهان نمی کنن.

 

مکالمه آریس اکهارت و آریانه یادته؟ این که حتی پرنسس ها اختیار روابطشون رو دارن نه مثل بقیه خاندان ها، کسی واسه روابط شخصیش نباید به بقیه پاسخگو باشه.

ما هدفمون از سلطنت این بود که ثابت کنیم این جیفه ی ناچیزی رو که تارگرین ها بهش می نازیدند به 3 لیوان شراب نمی ارزه. (یه پا عارف بودیم واسه خودمون )

 

ادارد رو ما اوردیم تا زمانی که ما به عرفانمون مشغولیم اموات مملکت رو درست کنه. از لحاظ تئوری هم کار عاقلانه ای بود، زیرا ادارد وفادارترین دست ممکن بود. چه می دونستیم این با شرافتش سر ما رو زیر آب می کنه، ایضا سر خودش و بچه هاش رو.

 

کشتی ما رو با این امروزی بودن دورنی هات

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
چرا الزاما خون گرم تر بودن باید به معنی خون گرگ داشتن باشه. جان اسنو بیشتر از همه شبیه ادارده (سردتر و ساکت تر از بقیه ی برادرو خواهراشه) ولی یکی از بهترین روابط رو با گرگش داره.

 

می خاستم یه چیز دیگه بگم ولی اون موقع به ذهنم نرسید!!

میشه یه جورایی پر رو بودنم حسابش کرد! کلن منظورم این بود که مث ادارد نبودن که در جا سرخ شن!!!!

 

به نظر من شاهی خوبی که خودش رو لایق اون مقامش ندونه!! (مث استنیس!) چون که اونجوری بهتر کار میکنه!

یا لااقل جنبه شو داشته باشه که حکومت خوبی داشته باشه!

و به حرف مشاورهاشم گوش بده!

 

ایریسم که گفتن از اول با تایوین بد بود! اصلا واسه اینکه بگه خودش حکمرانی میکنه نه تایوین، رفت داسکندیل!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کی ملیساندر تو کتاب به استنیس گفت تو قدرت کافی نداری؟؟؟؟ چرا سریال و کتاب رو قاطی می کنی. ملیساندر فقط یه بار تو کتاب 3 زمانی که داووس توی زندان بود به او کفت شعله ی پادشاه سرد شده ولی تو هوز آتشت می سوزه. که این رو هم می شه صد جور معنی کرد.

دیگه ملاک قضاوت شد حرف فری ها دیگه. فری ها بعد سقوط راب به اون صد تا بد و بیراه نگفتن و مسخرش نکردن؟

خیلی حکومت ایریس خوب که لرد داسکندیل اسیرش کرد دیگه. تو همون دربارش صد تا مشکل برای تایوین بدبخت درست کرد. چندین و چند بار به تایوین بی احترامی کرد. تازه ما قسمت خیلی کمی از رفتار ها و کار های ایریس رو می دونیم. حتی قبل هارن هال هم اوضاع دربار ایریس سیاه بوده.

 

 

ای بزن جان اسنو بشه آزور آهای چقدر قیافه میلسنادر دیدنی میشه و استنیس از هم می پاچه کلا :دی

 

 

اول طرفت رو مشخص کن لنیستر دوست یا دشمن ؟! هم خوب میدونن تایوین اگر بهش بها بدن دیگه کل امپراطوری رو مال خودش میدونست ، حتی به فکر گرفتن تاج تخت برای خانواده اش بود دیدی که داشت سعی میکردش سرسی رو به جون ریگار بنداز که ایریس مانع شدش ، تایوین بیشتر دنبال این هستش که منافع خانواده اش تامین بشه.اصلا و ابدا با این کار نداره که بقیه خاندان ها چه غلطی میکنن . بعد ایریس مطمئن باش جرات توهین به تایوین رو نداشته ، حتی تو تورنمتی که تایوین برای نامزد کردن سرسی و ریگار اماده میکنه ایریس مانع میشه و طبق گفته های ناظرین در این مراسم فقط یه سکوت و نگاه سرد که بین شاه و دستش ادامه پیدا میکنه.

 

فری ها به رابرت این حرف نمیزنن ، وقتی نوه والدر فری تاج راب رو سر یکی از فاحـ*ـه میذاره باهاش همبستری میکنه بهش برمیگیرده میگه پادشاهی از روسپی ها :دی حالا رابرت هم همون هستش پادشاه فاحـ*ـه ها :دی

 

فری در کل در قیام رابرت هیچ نقشی نداشت والدر فری هم که معروف به " والدر دیر کردی " :دی

 

بین تارگرین ها و براتیون ها اون کسی که اول خیانت کرد تارگرین ها بودند. شما خودت رو بذار جای رابرت، یکی اومده زنت رو دزدیده برات مهمه 300 سال پیش جد اون طرف به جد تو چی گفته؟

 

تارگرین ها کجا به براتیون ها خیانت کردن ؟! زن رابرت ؟! لیانا کی شدش زن رابرت ؟! خودتون دارید میگید رابرت فقط برای زنش قیام کردش نه برای از بین بردن پادشاه ستمگر و دیونه ایریس !!!

 

متوفق بشید رو یه نظر بگید رابرت فقط برای یه کار قیام کردش.

 

ارتشش رو برگردوند؟؟؟؟ ادارد به جنوب رفت و نه به شمال. به جنوب رفت تا محاصره ی استورمز اند رو برداره. این خیلی با برگردوندن ارتش فرق داره.

 

وقتی لنیستر ها کشتار بارانداز پادشاه رو انجام میدن ، و بعدش اجساد بچه های تارگرین ها رو برای رابرت میارن ، ادارد و جان ارن جفتشون این کار تایون رو جنایت جنگی میدونن و میگن باید تایون جواب بده.که در جوابش رابرت برمیگیرده میگه :

 

" من بچه نمی بینم ، تخمه اژدها می بینیم "

 

دیگه اینم تو ویکی فارسی سایت هم موجود هستش ، ادارد برای برگشتن به سوی شمال اقدام میکنه که خبر مرگ لیانا میرسه بهش.هر چند یه تناقض زمانی هستش ، اینکه گفته شده ادارد خبر تو کمپ تو جنوب میشونه یه جا گفته شده تو برج شادی لیانا رو میبینه.که اینا خیلی فرق داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ای بزن جان اسنو بشه آزور آهای چقدر قیافه میلسنادر دیدنی میشه و استنیس از هم می پاچه کلا :دی

 

اصلا این که استنیس آزور آهای باشه یا نه اصلا برای استنیس مهم نیست. چیزی که مهمه براش اینه که او شاه به حق وستروسه و باید از حقش و همین طور مملکتش دفاع کنه.

 

اول طرفت رو مشخص کن لنیستر دوست یا دشمن ؟! هم خوب میدونن تایوین اگر بهش بها بدن دیگه کل امپراطوری رو مال خودش میدونست ، حتی به فکر گرفتن تاج تخت برای خانواده اش بود دیدی که داشت سعی میکردش سرسی رو به جون ریگار بنداز که ایریس مانع شدش ، تایوین بیشتر دنبال این هستش که منافع خانواده اش تامین بشه.اصلا و ابدا با این کار نداره که بقیه خاندان ها چه غلطی میکنن . بعد ایریس مطمئن باش جرات توهین به تایوین رو نداشته ، حتی تو تورنمتی که تایوین برای نامزد کردن سرسی و ریگار اماده میکنه ایریس مانع میشه و طبق گفته های ناظرین در این مراسم فقط یه سکوت و نگاه سرد که بین شاه و دستش ادامه پیدا میکنه.

من طرفدار لنیسترا نیستم. از همه ی لنیسترا هم متنفر نیستم.

تایوین دنبال منافع خاندان خودشه این که توش شکی نیست ولی به ایریس خدمت صادقانه کرد ولی ایریس چطور جوابش رو داد.

 

اول که تورنومنت برگزار شد ایریس و ریگار هم حضور داشتند. زمانی هم که تو مراسم تایوین پیشنهاد ازدواج سرسی و ریگار را داد، ایریس مخالفت معمولی نکرد. به تایوین گفت تو بهترین خدمتکارمی ولی هیچ کی دختر نوکرش رو نمی گیره. این توهین نیست؟ بعدش هم رفت دختر مارتل ها (که در جایگاه پایین تری از لنیسترا بودند) رو برای ریگار گرفت که دهن کجی بزرگ تری به تایوین بود. همین مارتل ها دخترش رو می خواستن بدن به جیمی و سرسی رو برای ابرایان بگیرن که تایوین تحویلشون نگرفته بود.

 

فری ها به رابرت این حرف نمیزنن ، وقتی نوه والدر فری تاج راب رو سر یکی از فاحـ*ـه میذاره باهاش همبستری میکنه بهش برمیگیرده میگه پادشاهی از روسپی ها :دی حالا رابرت هم همون هستش پادشاه فاحـ*ـه ها :دی

ای بابا تو که همین الان گفتی فری ها این حرف رو به رابرت زدند. الان می گی این حرف رو نزدند. تکلیف ما رو مشخص کن.

تارگرین ها کجا به براتیون ها خیانت کردن ؟! زن رابرت ؟! لیانا کی شدش زن رابرت ؟! خودتون دارید میگید رابرت فقط برای زنش قیام کردش نه برای از بین بردن پادشاه ستمگر و دیونه ایریس !!!

 

متوفق بشید رو یه نظر بگید رابرت فقط برای یه کار قیام کردش.

لیانا نامزد رابرت بود و سنت نامزدی تو بین تمام خدایان محترمه. دیگه هیولایی مثل جافری هم به این سنت احترام می ذاره. ولی انگار تارگرین ها از جافری هم بدترند.

ضمن این که مگه ایریس بعد جنایاتش در حق برندون و ریکارد استارک نامه نداد به جان ارن که سر رابرت و ادارد رو بفرست برام. چی کار می کردن. می رفتن می گفتن سرورم، ممنون که لیانا رو دزدیدین و برندون و ریکارد رو هم کشتین. سر ما هم تقدیم شما باد؟؟؟؟

 

وقتی لنیستر ها کشتار بارانداز پادشاه رو انجام میدن ، و بعدش اجساد بچه های تارگرین ها رو برای رابرت میارن ، ادارد و جان ارن جفتشون این کار تایون رو جنایت جنگی میدونن و میگن باید تایون جواب بده.که در جوابش رابرت برمیگیرده میگه :

 

" من بچه نمی بینم ، تخمه اژدها می بینیم "

 

دیگه اینم تو ویکی فارسی سایت هم موجود هستش ، ادارد برای برگشتن به سوی شمال اقدام میکنه که خبر مرگ لیانا میرسه بهش.هر چند یه تناقض زمانی هستش ، اینکه گفته شده ادارد خبر تو کمپ تو جنوب میشونه یه جا گفته شده تو برج شادی لیانا رو میبینه.که اینا خیلی فرق داره.

من دیگه موندم چی جوابت رو بدم.

ادارد پا شده که بره شمال بعد چون خبر مرگ لیانا رو شنیده رفته جنوب برج شادی؟؟؟؟؟

 

ویکی فارسی، رابرت براتیون، قیام رابرت، سطر های 34 تا 36

این اقدام رابرت خشم ادارد را به همراه دارد و حتی جان ارن نیز نمی تواند آتش خشم و اختلاف بین او را فرو بنشاند. ادارد قلعه سرخ را ترک می کند و به استورمز اند می رود، جایی که استنیس تحت محاصره ی قوای ریچ قرار دارد. کمی بعد مرگ لیانا و غم مشترک رابرت و ادارد موجب آشتی این دو می شود.

 

ویکی فارسی، ادارد استارک، شورش رابرت، سطرهای 39 تا 51

اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود. ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به استورمز اند (Storm’s End) رفت و در آنجا محاصره ی قلعه را از میان برداشت. سپس به دورن (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در برج شادی (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر آرتور دین (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و هاولند رید (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

هی نگو استنیس از مملکتش دفاع کرده ، فقط جلوی یه مشت وحشی رو گرفته ، اگر دیوار هم سقوط میکرد باز هم ارتش های دیگه تو شمال بودن که وحشی ها رو باز شکست بدن.هرچند من بین کل براتیون ها استنیس رو لایق تر میدونم ولی باز براتیون رو بر حق نمیدونم تو وستروس برای پادشاهی.یعنی دیگه کلا هفت پادشاهی در زیر نظر بارانداز پادشاه رو مسخره میدونم.چون هیچ قدرت نظامی مگر همون قدرت نظامی اگان فاتح قادر نیستش باز هفت پادشاهی رو به زیر سلطه ببره.

 

 

لیانا نامزد رابرت بود و سنت نامزدی تو بین تمام خدایان محترمه. دیگه هیولایی مثل جافری هم به این سنت احترام می ذاره. ولی انگار تارگرین ها از جافری هم بدترند.

ضمن این که مگه ایریس بعد جنایاتش در حق برندون و ریکارد استارک نامه نداد به جان ارن که سر رابرت و ادارد رو بفرست برام. چی کار می کردن. می رفتن می گفتن سرورم، ممنون که لیانا رو دزدیدین و برندون و ریکارد رو هم کشتین. سر ما هم تقدیم شما باد؟؟؟؟

 

این حرف درست تا جای که مربوط به لیانا و رابرت میشه منم گفتم رابرت اگر قضیه لیانا وسط نبود هرگز لشکر کشی نمیکرد.

فرض بر این بذاریم لیانا زن یه خاندان دیگه بود اون موقع براتیون ها به جای اینکه علیه تارگرین ها جلوشون وایستادن باهاشون بر علیه شمال می ایستادن.پس این حرف شما که برای از بین بردن پادشاه ستمگر قیام کردن غلط غلط هستش.براتیون ها فقط بخاطر یه زن قیام کردن.

 

من طرفدار لنیسترا نیستم. از همه ی لنیسترا هم متنفر نیستم.

تایوین دنبال منافع خاندان خودشه این که توش شکی نیست ولی به ایریس خدمت صادقانه کرد ولی ایریس چطور جوابش رو داد.

 

لنیستر ها حقشون اونطور برخورد هستش ، لنیستر ها یه جور نگرش نژاد پرستانه رو تو خاندانشون دارن ، از نظر من رفتار ایریس خیلی خوب بود باهاش چون به تایوین میفهمون همیشه برتری خاندانی یا مقامی یا مالی نشان قدرت نیستش و زیادی طلبی برای رسیدن به این سطح باز یه سری عواقب داره .

 

در کل من نفرتم اینقدر به لنیسترها زیاد هستش که حتی همشون رو سر بزنن برای من لذت بخش هستش پس بحث سرشون نکنم بهتر هستش.

 

فری ها به رابرت این حرف نمیزنن ، وقتی نوه والدر فری تاج راب رو سر یکی از فاحـ*ـه میذاره باهاش همبستری میکنه بهش برمیگیرده میگه پادشاهی از روسپی ها :دی حالا رابرت هم همون هستش پادشاه فاحـ*ـه ها :دی

 

من که گفتم به قول فری ها زیر حرفم نمیزنم متن بالام اومدم درست کنم که بنویسم در واقع به رابرت این حرف بزنن که مهلت ویرایش پستم تموم شده بود وگرنه گفتم قضیه پادشاهی فاحـ*ـه ها بر میگیرده به بعد از مرگ راب و برداشتن تاج پادشاه شمال توسط نوه والدر

 

من دیگه موندم چی جوابت رو بدم.

ادارد پا شده که بره شمال بعد چون خبر مرگ لیانا رو شنیده رفته جنوب برج شادی؟؟؟؟؟

 

من این یه تیکه از تاریخ قاطی کرده بودم ، اشتباه از من بودش پوزش میطلبم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

اگه دیوار سقوط می کرد نایت واچ هم به کلی از بین می رفت. بازسازیش هم با توجه به شرایط کنونی ممکن نبود. هیچ کدوم از لرد های شمالی هم به تنهایی نمی تونستند وحشی ها رو شکست بدند. ضمن این که اون زمان تمام نیروهای شمال جنوب بودند. حتی زمانی هم که می رسیدند با توجه به عدم اتحاد و در هم ریختگیشون شانس زیادی در برابر وحشی ها نداشتند.

 

ضمن این که من مدعی نیستم که حتما باید مملکت یه پادشاه داشته باشه. اتفاقا به نظرم اون نظم قدیم خیلی هم خوب بود تا این که این تارگرین های ملعون اومدند و همه چی رو ریختند به هم.

 

مساله اینه که اکثر خاندان ها اگه اون رفتار باهاشون می شد، اصلا حاضر به جنگیدن بر سر شرفشون نمی شدند. همین مساله است که باعث شده طرفدار رابرت باشم.

 

من هم خوشم از لنیسترا نمی آد. ولی رفتار ایریس با تایوین درست نبود. تایوین هم تلافی همه ی این کار ها رو سر وقتش سرش در آورد. خب کجای این کار درست بوده. بزرگ ترین حامیت و قوی ترین متحدت رو این طوری علیه خودت بشورونی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه دیوار سقوط می کرد نایت واچ هم به کلی از بین می رفت. بازسازیش هم با توجه به شرایط کنونی ممکن نبود. هیچ کدوم از لرد های شمالی هم به تنهایی نمی تونستند وحشی ها رو شکست بدند. ضمن این که اون زمان تمام نیروهای شمال جنوب بودند. حتی زمانی هم که می رسیدند با توجه به عدم اتحاد و در هم ریختگیشون شانس زیادی در برابر وحشی ها نداشتند.

 

ضمن این که من مدعی نیستم که حتما باید مملکت یه پادشاه داشته باشه. اتفاقا به نظرم اون نظم قدیم خیلی هم خوب بود تا این که این تارگرین های ملعون اومدند و همه چی رو ریختند به هم.

 

مساله اینه که اکثر خاندان ها اگه اون رفتار باهاشون می شد، اصلا حاضر به جنگیدن بر سر شرفشون نمی شدند. همین مساله است که باعث شده طرفدار رابرت باشم.

 

من هم خوشم از لنیسترا نمی آد. ولی رفتار ایریس با تایوین درست نبود. تایوین هم تلافی همه ی این کار ها رو سر وقتش سرش در آورد. خب کجای این کار درست بوده. بزرگ ترین حامیت و قوی ترین متحدت رو این طوری علیه خودت بشورونی.

 

 

نیروهای بالتون و فری پشت دروازه های وینترفل سنگر گرفته بودن از طرف دیگه یه جورایی سقوط دیوار کار محالی هستش از نظر من

 

 

منم با اون موافق هستم چون اونطوری هر دقیقه برای اینکه یه خاندان بر بقیه خاندان ها حکومت بکنه جنگ نبودش ، هم سر قلمرو هاشون حکومت میکردن.

 

در خصوص اینکه خاندان های دیگه سر شرفشون نمی جنگیدن نمیتونم با دقت بگم آره ولی اگر بحث شرافت باشه استارک ها همشون سر این شریف بودن یکی یکی به دیار باقی رفتن.

 

تایوین مطمئن باش جای نمیخوابه زیرش اب بره.همین الان نوه اش تو صورتش بر میگشت میگفت " من پادشاه هستم نه تو" تایوین باز هم مراعاتش میکنه.تایوین از اون ادمی هستش که فقط موقعیت میسنجه و عمل میکنه اگر طرف جنگش کشوری مثل دورن براتیون ها بودن با ایریس به جنگ میرفت.بعد اونطرف دید شمال ، دره ، براتیون ها ، ریورز ها ریختن سر ایریس خر هم باشه نمیره طرف قدرتی که تاب نبرد با این عظمت نداره.

 

راستی در خصوص برخورد بد ایریس من نظرم برمیگیرده به زن تایوین ، میگن ایریس عاشق زن تایوین بوده طوری که تو مراسم عروسی تایوین هم برمیگیرده میگه قدیمی ها اول ارباب میرفت بعد زیردست هاش (یه چیز تو این مایه ها) ، گویا مشکل این دوتا سر زن تایوین بوده.هر چند این یه نظر هستش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چرا دیگه، میراث شما پدر گرامی برای فرزندانت اینه که توسط سرسی سلاخی بشن یا به بقیه برای زنده موندن وابسته باشن یا پست ترین نوع زندگی رو داشته باشن.

 

فقط یه پتک داشتی دیگه، مملکت رو با پر و بال دادن به این سرسی و بچه هاش بدبخت کردی رفت. با رفیقت ادارد تو بلاهت رقابت تنگاتنگی داشتین، من خودم نمی دونم کی برد آخر.

 

در ضمن مارتل ها رو قاطی این کارای باقی خاندان ها نکن، کلاً دورنیش ها خیلی نگاه بازتر و امروزی تری دارن به اکثر قضایا. چیزی رو هم پنهان نمی کنن.

 

مکالمه آریس اکهارت و آریانه یادته؟ این که حتی پرنسس ها اختیار روابطشون رو دارن نه مثل بقیه خاندان ها، کسی واسه روابط شخصیش نباید به بقیه پاسخگو باشه.

ما هدفمون از سلطنت این بود که ثابت کنیم این جیفه ی ناچیزی رو که تارگرین ها بهش می نازیدند به 3 لیوان شراب نمی ارزه. (یه پا عارف بودیم واسه خودمون )

 

ادارد رو ما اوردیم تا زمانی که ما به عرفانمون مشغولیم اموات مملکت رو درست کنه. از لحاظ تئوری هم کار عاقلانه ای بود، زیرا ادارد وفادارترین دست ممکن بود. چه می دونستیم این با شرافتش سر ما رو زیر آب می کنه، ایضا سر خودش و بچه هاش رو.

 

کشتی ما رو با این امروزی بودن دورنی هات

 

خب هستن دیگه، به پر و پاشون نپیچ تا من هی نگم.

 

 

در ضمن برای بحث استنیس و وحشی ها، خدمت اصلی از هم پاشیدن لشگر منس نبود، بر پا موندن دیوار و تا حدی منظم شدنش بود. البته من وسطای کتاب پنجم و شایدیه سری چیزا رو نمی دونم.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

9 صفحه تو این تاپیک بحث کردیم که بیشترش ربطی به موضوع نداشت و سهم عمده ای از ان گناه هم تقصیر منه.

 

در مورد خود نظرسنجی ایده ی زیادی ندارم. زیاد برام مهم نیست آزور آهای ریبورن شده کی می تونه باشه و یا پرنس وعده داده شده کیه یا اصلا چه کسی یا کسایی می تونند مصداق نغمه ی یخ و آتش باشند. نکته ی دیگه اینه که از آدر ها هم بدم نمی آد. اصلا اگه وستروس قراره دست سرسی یا دنریس بیفته همون بهتر که همون آدر ها ببرنش. برای همین فقط به سلب هویت از گزینه های منفی می پردازم.

 

اصلا از گزینه ی 1 و 5 خوشم نمی آد. که طعا دلیلش هم حضور دنریس و تارگرین ها در یک جبهه ی مثبته که اصلا چشم انداز جالبی نیست. در صورت وقوع چنین اتفاقی به شخصه استاد مارتین رو با گلوله می زنم.

 

با گزینه ی شش هم زیاد حال نمی کنم. فرزند احتمالی ریگار اهریمن و نامزد معصوم رابرت که طعمه ی این گرگ اجتماع شد؟!

 

ترجیح می دم جان فرزند همون ادارد و اون دختر ماهی گیری باشه که لرد سویت سیستر ادعا می کرد.

 

 

گزینه ی چهار هم خیلی تو ذوق زننده است. گردش فصول؟

 

می مونه گزینه های 2، 3 و 7 که گزینه های بهتر و قابل تحمل تری هستند.

 

به کیوان: سرعت پیشرویت خیلی خوبه. یادمه یه ماه پیش وسطای کتاب 4 بودی. با این سرعت تا دو سه هفته ی دیگه توی انجمن کتاب پنجم شاهد حضورت خواهیم بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
9 صفحه تو این تاپیک بحث کردیم که بیشترش ربطی به موضوع نداشت و سهم عمده ای از ان گناه هم تقصیر منه.

 

در مورد خود نظرسنجی ایده ی زیادی ندارم. زیاد برام مهم نیست آزور آهای ریبورن شده کی می تونه باشه و یا پرنس وعده داده شده کیه یا اصلا چه کسی یا کسایی می تونند مصداق نغمه ی یخ و آتش باشند. نکته ی دیگه اینه که از آدر ها هم بدم نمی آد. اصلا اگه وستروس قراره دست سرسی یا دنریس بیفته همون بهتر که همون آدر ها ببرنش. برای همین فقط به سلب هویت از گزینه های منفی می پردازم.

 

اصلا از گزینه ی 1 و 5 خوشم نمی آد. که طعا دلیلش هم حضور دنریس و تارگرین ها در یک جبهه ی مثبته که اصلا چشم انداز جالبی نیست. در صورت وقوع چنین اتفاقی به شخصه استاد مارتین رو با گلوله می زنم.

 

با گزینه ی شش هم زیاد حال نمی کنم. فرزند احتمالی ریگار اهریمن و نامزد معصوم رابرت که طعمه ی این گرگ اجتماع شد؟!

 

ترجیح می دم جان فرزند همون ادارد و اون دختر ماهی گیری باشه که لرد سویت سیستر ادعا می کرد.

 

 

گزینه ی چهار هم خیلی تو ذوق زننده است. گردش فصول؟

 

می مونه گزینه های 2، 3 و 7 که گزینه های بهتر و قابل تحمل تری هستند.

 

به کیوان: سرعت پیشرویت خیلی خوبه. یادمه یه ماه پیش وسطای کتاب 4 بودی. با این سرعت تا دو سه هفته ی دیگه توی انجمن کتاب پنجم شاهد حضورت خواهیم بود.

برادر جان چند تا سوال واسم پیش اومد، حالا که میگید هیچ کدوم از اینا براتون مهم نیست، پس دقیقا چی براتون مهمه؟! یعنی به نظرتون قراره آخر کتاب چه اتفاقی بیفته؟ و فکر میکنین آزور آهایی و پرنس وعده داده شده و نغمه ی آتش و یخ و آدرها و همه این چیزها تو سرانجام کتاب تاثیری ندارند؟!

 

یه سوال دیگه، گزینه 7 رو که محتمل دونستید، به نظرتون این اژدهای یخی قضیه اش چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی دلتون رو خوش نکنید پس از انتشار آخرین کتاب هم ممکنه منظور اصلی این نام گذاری رو نتونید بفهمید. مثل دو برج تالکین که بر خلاف تصور خیلی ها (اورتانک و باراد-دور) معلوم نیست واقعا به چی اشاره داره.

شاید مارتین توی ذهنش یه چیزی در نظر داشته باشه (که احتمالا همینطوره) و شاید هم نه ولی در هر صورت احتمال میدم ممکنه بخواد برداشتو به عهده خود خواننده بذاره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ممکنه بخواد برداشتو به عهده خود خواننده بذاره.

 

در اصل ضدحال اساسی بزنه!

که اصلن ازش بعید نیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
خیلی دلتون رو خوش نکنید پس از انتشار آخرین کتاب هم ممکنه منظور اصلی این نام گذاری رو نتونید بفهمید. مثل دو برج تالکین که بر خلاف تصور خیلی ها (اورتانک و باراد-دور) معلوم نیست واقعا به چی اشاره داره.

شاید مارتین توی ذهنش یه چیزی در نظر داشته باشه (که احتمالا همینطوره) و شاید هم نه ولی در هر صورت احتمال میدم ممکنه بخواد برداشتو به عهده خود خواننده بذاره.

 

خب گزینه سایر رو واسه همین گذاشتیم دیگه !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برادر جان چند تا سوال واسم پیش اومد، حالا که میگید هیچ کدوم از اینا براتون مهم نیست، پس دقیقا چی براتون مهمه؟! یعنی به نظرتون قراره آخر کتاب چه اتفاقی بیفته؟ و فکر میکنین آزور آهایی و پرنس وعده داده شده و نغمه ی آتش و یخ و آدرها و همه این چیزها تو سرانجام کتاب تاثیری ندارند؟!

 

یه سوال دیگه، گزینه 7 رو که محتمل دونستید، به نظرتون این اژدهای یخی قضیه اش چیه؟

من طیف علاقه مندی هام تو کتاب گسترده است. نگاه نکن تو فروم فقط سنگ براتیون ها و استارک ها رو به سینه می زنم. کتاب می تونه که به روش های متعددی تموم بشه که من خوشم بیاد. که البته هیچ کدوم از اون روش ها شامل تارگرین ها یا سرسی نیست.

 

پادشاه شدن استنیس، برگشتن جان اسنو از مرگ، به قدرت رسیدن برن، ملکه شدن سانسا (پیشگویی مگی)، جز گزینه های مورد علاقه ام هست ولی از به قدرت رسیدن تایرل ها، پیروزی یورون گریجوی، یا حتی تسلط آدر ها و یا پادشاه شدن سندور کلگان یا ملکه شدن لیدی استون هرت هم استقبال می کنم.

 

در مورد گزینه ی هفت هم من نگفتم محتمله، گفتم که از این گزینه خوشم می آد. ضمن این که نا محتمل نامحتمل هم نیست.

 

از همون کتاب های اول من یه تصوری داشتم که این اژدهای یخی ممکنه وجود داشته باشه. فکر می کردم یا ممکنه آدر ها اژدهای یخی داشته باشند یا برن تو سفرش به شمال دیوار بتونه صاحب همچین چیزی بشه. همین الان هم به نظرم این دو گزینه نا محتمل نیستند. یادته تو کتاب پنج زمانی که برن و گروهش تا نزدیک غار کلاغ سه چشم بودند برن اصلا احساس سرما نمی کرد. در حالی که جوجن داشت از سرما هلاک می شد.

ضمن این که جان هم می تونه گزینه ای برای اژدهای یخی باشه. پیشبینی تولد اژدها زیر دیوار سفید ...اگه جان اسنو بخواد صاحب اژدها بشه منطقی تره که اون اژدها یخی باشه تا آتیشی. تو کتاب پنج هم ما رفرنس هایی به اژدهای یخی رو هم داریم. جان چند بار تو کتاب پنج تو افکارش به یاد اژدهای یخی قصه های نن پیر افتاد. مارتین یه قضیه رو الکی توی کتابش نمی آره.

در کل اون تنفری که از اژدهای آتیشی دارم از نوع یخیش ندارم.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من طیف علاقه مندی هام تو کتاب گسترده است. نگاه نکن تو فروم فقط سنگ براتیون ها و استارک ها رو به سینه می زنم. کتاب می تونه که به روش های متعددی تموم بشه که من خوشم بیاد. که البته هیچ کدوم از اون روش ها شامل تارگرین ها یا سرسی نیست.

 

پادشاه شدن استنیس، برگشتن جان اسنو از مرگ، به قدرت رسیدن برن، ملکه شدن سانسا (پیشگویی مگی)، جز گزینه های مورد علاقه ام هست ولی از به قدرت رسیدن تایرل ها، پیروزی یورون گریجوی، یا حتی تسلط آدر ها و یا پادشاه شدن سندور کلگان یا ملکه شدن لیدی استون هرت هم استقبال می کنم.

 

سرسی که رو نظرمون یکسانه! اما رو دنریس یخورده اختلاف نظر داریم!

 

ملکه شدن سانسا رو منم خیلی دلم میخواد ببینم! واقعا امیدوارم اون ملکه پیشگویی مگی فراگ سانسا باشه! با این که اوایل ازش بدم میمومد کم کم داره به شخصیت های مورد علاقه ام میپیونده! و اگه این سرسی رو به خاک سیاه بنشونه (که البته الانش هم سرسی خودش تا حدودی نشسته!) واقعا عاشقش میشم!

استنیس هم درسته منو کشت و از دستش ناراحتم، اما بلاخره آخرین بازمانده خاندانمونه! چاره ای نیست جز این که بهش امید داشته باشم!

برن هم خوبه به یه جایی برسه، اما با جان نمیدونم چرا زیاد حال نمیکنم!

اما رابرت جان از همه مهم تر آریا رو فراموش کردی! اونم امیدوارم لیستش رو تکمیل کنه!

 

البته با گزینه های بعدی شما زیاد موافق نیستم! بالاخص یورون گریجوی!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آریا که کاراکتر محبوبمه. اگه اسمش رو نیاوردم برا اینه که قرار نیست تبدیل به یه شخصیت سیاسی بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب فک کنم آخرین نفری که نظرش رو میگه من باشم

 

نبرد بین رلور؛خداوندگار نور و آدر بزرگ:با توجه که اینجای داستان به نظرم محتمل ترین گزینه ممکن همینه.رلور نشون داده که برعکس بقیه خدایان کارای واقعی انجام میده و قدرتای عجیبی هم داره.در ضمن جناحی رو انتخاب کرده که تا آخر داستان هست.یعنی استنیس.در نتیجه این گزینه رو انتخاب میکنم.

 

نبرد بین اژدهایان دنریس تارگرین با آدر ها :بالاخره این اژدهاهای دنی باید به یه دردی بخورن دیگه.به گمونم آتش اژدهاهای دنی میتونه گزینه خوبی برای دفاع از وستروس در مقابل آدرها باشه.

 

بریم سراغ بقیه گزینه ها:

 

اشاره به فرزند احتمالی ریگار تارگرین و لیانا استارک:خیلی دوس دارم این گزینه اتفاق بیفته.جان محبوب ترین شخصیت منه.کاملا استقبال میکنم یه رگش تارگرینی باشه و سهمی هم از اژدهاهای دنی ببره.اما میدونم همچین اتفاقی نمیفته

 

اتحاد خاندان تارگرین و استارک در مقابل آدرها:با توجه به وضعیت الان استارک ها بعید میدونم.شاید اگه در پایان کتاب 2 این سوال رو میدیدم این گزینه برام اهمیت بیشتری پیدا میکرد.

 

چرخه مداوم تابستان و زمستان در وستروس:یعنی سر کاریم دیگه.اسم کل مجموعه ای که اینهمه ما رو درگیر خودش کرده به مسائل فیزیکی و جوی وستروس مربوط باشه

 

نبرد میان اژدهایان یخی و اژدهایان آتشین:خداییش این یکی خیلی عجیبه.اژدهای یخی هم داریم مگه؟من به یاد ندارم تو فانتزی های دیگه اسمی از اژدهای یخی برده باشن.چه برسه تو نغمه خودمون.

 

نبرد بین بازماندگان تارگرین و بازماندگان استارک:چرا اونوقت؟که چی بشه؟یعنی تو کل وستروس اون 5 تا بچه جای دنی رو تنگ کردن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من طیف علاقه مندی هام تو کتاب گسترده است. نگاه نکن تو فروم فقط سنگ براتیون ها و استارک ها رو به سینه می زنم. کتاب می تونه که به روش های متعددی تموم بشه که من خوشم بیاد. که البته هیچ کدوم از اون روش ها شامل تارگرین ها یا سرسی نیست.

 

پادشاه شدن استنیس، برگشتن جان اسنو از مرگ، به قدرت رسیدن برن، ملکه شدن سانسا (پیشگویی مگی)، جز گزینه های مورد علاقه ام هست ولی از به قدرت رسیدن تایرل ها، پیروزی یورون گریجوی، یا حتی تسلط آدر ها و یا پادشاه شدن سندور کلگان یا ملکه شدن لیدی استون هرت هم استقبال می کنم.

 

سرسی که رو نظرمون یکسانه! اما رو دنریس یخورده اختلاف نظر داریم!

 

ملکه شدن سانسا رو منم خیلی دلم میخواد ببینم! واقعا امیدوارم اون ملکه پیشگویی مگی فراگ سانسا باشه! با این که اوایل ازش بدم میمومد کم کم داره به شخصیت های مورد علاقه ام میپیونده! و اگه این سرسی رو به خاک سیاه بنشونه (که البته الانش هم سرسی خودش تا حدودی نشسته!) واقعا عاشقش میشم!

استنیس هم درسته منو کشت و از دستش ناراحتم، اما بلاخره آخرین بازمانده خاندانمونه! چاره ای نیست جز این که بهش امید داشته باشم!

برن هم خوبه به یه جایی برسه، اما با جان نمیدونم چرا زیاد حال نمیکنم!

اما رابرت جان از همه مهم تر آریا رو فراموش کردی! اونم امیدوارم لیستش رو تکمیل کنه!

 

البته با گزینه های بعدی شما زیاد موافق نیستم! بالاخص یورون گریجوی!

 

 

من کاری ندارم کی پادشاه میشه در حقیقت الان بین لنیستر ها کسی که لیاقت پادشاهی رو داشته باشه دیگه وجود نداره واسه همین منم ترجیح میدم استنیس پادشاه بشه چون توانایی رهبری رو داره

هر بلایی خواستین سر خواهر گیسو طلایی من بیارین بزارین خودمم سهمی داشته باشم یه کم دلم خنک بشه

با این که دوست دارم منظور مگی قورباغه سانسا بوده باشه ولی اصلا خوشم نمیاد ملکه هفت پادشاهی بشه هر چقدر هم که شخصیتش تغییر کنه هیچ وقت به خاطر کار هایی که توی کتاب های اول انجام داد نمی بخشمش

فقط اینو در نظر داشته باشین که به دلم افتاده هرکی پادشاه بشه تیریون دستش میشه دیگه خیلی نامردیه اگه دست نشه این همه بلا سر این بدبخت اومد

گریجوی ها که نه ولی از قدرت گیری تایرل ها خوشحال میشم ولی فرد درست و حسابی توشون پیدا نمیشه از مارتل ها غافل نشین

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من میترسم این جوری که تعداد طرفدار های استنیس داره میره بالا مارتین بزنه اون رو هم مثه استارک ها بکشه . فکر کردن به مرگ استنیس واسه من خیلی سخته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

 

با این که دوست دارم منظور مگی قورباغه سانسا بوده باشه ولی اصلا خوشم نمیاد ملکه هفت پادشاهی بشه هر چقدر هم که شخصیتش تغییر کنه هیچ وقت به خاطر کار هایی که توی کتاب های اول انجام داد نمی بخشمش

 

 

 

چرا خودزنی می کنی. سانسا ملکه بشه شاید شما هم پادشاه بشی.

فکرش رو بکن چقدر شاه محبوبی می شه. باز استنیس خوبه می گفت من آب به مردم میدم می گن این بوش عجیبه. شما عسل هم بدین بهتون چپ چپ نگاه می کنند

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

 

با این که دوست دارم منظور مگی قورباغه سانسا بوده باشه ولی اصلا خوشم نمیاد ملکه هفت پادشاهی بشه هر چقدر هم که شخصیتش تغییر کنه هیچ وقت به خاطر کار هایی که توی کتاب های اول انجام داد نمی بخشمش

 

 

 

چرا خودزنی می کنی. سانسا ملکه بشه شاید شما هم پادشاه بشی.

فکرش رو بکن چقدر شاه محبوبی می شه. باز استنیس خوبه می گفت من آب به مردم میدم می گن این بوش عجیبه. شما عسل هم بدین بهتون چپ چپ نگاه می کنند

 

لقمه بزرگتر از دهنمون بر نمیداریم ولی ثابت کرده دست خوبی میشه اگر دست نشه هم خیلی ظلمه به این بدبخت بیچاره

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

 

با این که دوست دارم منظور مگی قورباغه سانسا بوده باشه ولی اصلا خوشم نمیاد ملکه هفت پادشاهی بشه هر چقدر هم که شخصیتش تغییر کنه هیچ وقت به خاطر کار هایی که توی کتاب های اول انجام داد نمی بخشمش

 

 

 

چرا خودزنی می کنی. سانسا ملکه بشه شاید شما هم پادشاه بشی.

فکرش رو بکن چقدر شاه محبوبی می شه. باز استنیس خوبه می گفت من آب به مردم میدم می گن این بوش عجیبه. شما عسل هم بدین بهتون چپ چپ نگاه می کنند

 

لقمه بزرگتر از دهنمون بر نمیداریم ولی ثابت کرده دست خوبی میشه اگر دست نشه هم خیلی ظلمه به این بدبخت بیچاره

 

به همون کسترلی راک قانع باش تا بعدا از مارتین رو دست نخوری.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

To S.i.S :

اول در مورد لرد ادارد استارک خود شما داری می گی بعد از کشتاری که لنیستر ها راه انداختند ایشون ارتش خودش رو از اون جا برد . ایشون اون کار رو کرد چون با لنیستر ها مشکل داشت نه با براتیون ها . اصلا اگه حامی براتیون ها نبود که نمی رفت به استورمزاند تا محاصره ای رو که قوای میس تایرل به استنیس براتیون تحمیل کرده بودند رو بشکنه . همون محاصره ای که استنیس حاضر شد موش بخوره ولی دروازه ها رو باز نکنه

اما در مورد استنیس در همون پست گفتم که اگه هم که استنیس توانایی پسر دار شدن نداره مگه تقصیر خودشه . شما داری با سواستفاده از این قضیه به براتیون ها تهمت می زنی و اون ها رو به مشکل دار بودن متهم می کنی . مشکل های ژنتیکی چه ربطی دارند به فساد اخلاقی 

و اما در مورد رنلی چه طور شما همش می گی به لنیستر ها کاری نداری اما تهمت بی اساس شاهکش رو در مورد رنلی ملاک قرار می دی در حالی که شخص دیگه ای در وستروس از این قضیه چیزی نمی گه 

و از کی صحبت فری ها ملاک شده . شما که خودت این همه سنگ استارک بودنت رو به سینه می زنی چرا از فری های مهمان کش حمایت می کنی

اما در مورد این که گفتین جان ارین مملکت رو اداره می کرد . اول این که همه می دونن شاه می خوره و می نوشه و این دست شاهه که به امور مملکت رسیدگی می کنه و با صدای شاه صحبت می کنه و این رو هم فراموش نکن که در تمام ۱۵ سالی که جان ارین پیرمرد دست شاه بود این استنیس بود که تو کار ها بهش کمک می کرد و اگه جان ارین هم نبود خود استنیس به خوبی از پس اداره ی مملکت بر می اومد . 

و اما در مورد ایریس باید بگم شما واقعا چه جور استارکی هستی . شاه دیوانه زده لرد وینترفل رو سوزونده و پسرش رو خفه کرده ، پسر شاه هم دختر لرد ریکارد رو بدون اجازه ی پدرش پیچونده و برده اون وقت باز هم از ایریس دفاع می کنی . فکر کنم در انتخاب خانواده دچار اشتباه شدی به جای استارک باید می زدی تارگارین . یه کم از ادارد استارک یاد بگیر که چه طور از پادشاه واقعی خودش استنیس حمایت کرد . 

اما اون صحبتی که اگان در مورد براتیون ها کرده مثلا چه مشکلی داره . سپر من ، بی باکی من . خوب براتیون ها شجاع هستند دیگه . اما این که گفتی براتیون ها شمشیر در دل فرزندان تارگارین ها هستن بگم که فقط ریگار توسط یک براتیون کشته شد اون هم چون نامزد رابرت رو دزدیده بود . وگرنه ایریس که توسط جیمی لنیستر کشته شد و زن و بچه ی ریگار رو هم که گرگور کلگان به دستور تایوین لنیستر کشت . بهتره بگی لنیستر ها شمشیری در در دل فرزندان تارگارین ها . اگه هم منظورت فامیل بودن براتیون ها با تارگارین ها هستش بگم که خوب تقصیر خود تارگارین هاست . می خواستند اینقدر با این و اون نخوابند . 

وبعد در مورد پادشاهی استنیس . ببخشید استنیس باید دیگه چی کار کنه تا شما اون رو به پادشاهی قبول کنی . سوار یه اژدها بشه و یه دور مملکت رو اتیش بزنه راضی می شی . استنیس شجاعت داره ، عدالت داره ، استقامت در دفاع داره ، به وظیفه اش عمل می کنه دیگه باید چی کارکنه 

حالا شما چه کسی رو به عنوان پادشاه قبول داری . تو همون پست قبلی گزینه های دیگه رو با مشخصاتشون بهتون معرفی کردن ولی شما هیچ کدومو انتخاب نکردی . نکنه ترجیح می دی والدر فری شاه بشه .

باز هم می گم پرچم براتیون ها و استارک ها بالاست . البته اگه شما بخوای این جوری ابروی استارک ها رو ببری که فقط می مونه پرچم براتیون ها 

ببخشید یه کم دیر جواب دادم نه که کم اورده باشم ، اینترنتمون قطع شده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×