رفتن به مطلب
Stannis Baratheon

اینده ی استنیس براتیون

Recommended Posts

خوب این تاپیک رو زدم تا در مورد تئوری ها و موضوعاتی که در مورد اینده ی استنیس در دو کتاب باقی مانده مطرحه صحبت کنیم

خودم چند تا تئوری دیدم که مطرح می کنم تا در موردشون بحث کنیم : 

 

اولین ایده اینه که بعد از این که استنیس جنگ وینترفل رو می بره از لرد های شمال می خواد که همراهش به جنوب لشکرکشی کنن تا بتونه تخت اهنی رو بگیره . اما لرد های شمال درخواستش رو رد می کنن و به استنیس می گن که صبر کنه تا بعد از تموم شدن زمستان لشکرکشی کنن . استنیس هم که از این نافرمانی و خیانت عصبانی می شه تصمیم می گیره تا از تمام کسانی که در کل وستروس بهش خیانت کردن انتقام بگیره . استنیس به نایتفورت بر می گرده و با توجه به مرگ جان اسنو و اوضاع اشفته ی نگهبانان شب خودش رو لرد فرمانده ی دیوار اعلام می کنه . بعد به شمال دیوار می ره و با ادر ها و وایت ها به نحوی مذاکره می کنه تا براش بجنگن . استنیس به نایت کینگ دوم تبدیل می شه و با ارتشش به کل وستروس حمله می کنه . با توجه به خوابی که دنریس در مورد جنگ با لشکری از ادر ها که رهبرشون شخصی با چشمان ابی و شمشیری درخشان مانند لایتبرینگر داره می بینه و همین طور چند مدرک دیگه این ایده تا حدی قابل اثباته . حالا دو حالت پیش میاد . امکان داره که ارتش استنیس که از ادر ها و وایت ها تشکیل شدن در مقابل ارتش دنریس و اژدها ها شکست بخوره . در این صورت و با توجه به فصل تیان در کتاب ششم سر جاستین مسی وظیفه داره تا ارتش رو به نایتفورت بیاره و شیرین براتیون رو ملکه ی بر حق وستروس اعلام کنه و اون رو به تخت بنشونه . حالت دوم در صورتی پیش میاد که شیرین و سلیس کشته بشن . در این صورت احتمال داره که داووس به براووس بره و با کمک جاستین مسی تلاش کنن تا ادریک استورم یا گندری رو به تخت بشونن و دنریس رو شکست بدن ، با توجه به این که سیتادل هم دل خوشی از اژدها ها نداره احتمال داره که اقداماتی علیه دنریس انجام بدن که سمول تارلی هم ممکنه در اون دخیل باشه . همچنین احتمال داره که برن استارک و بریندون ریورز هم به استنیس کمک کنن

 

ایده ی دوم اینه که استنیس بعد از بردن جنگ وینترفل به نایتفورت بر می گرده و صبر می کنه تا سر جاستین مسی از براووس با ارتشش بر گرده . استنیس در نایتفورت برای خودش تختی مانند تخت اهنین می سازه و از نایتفورت به شمال حکومت می کنه . استنیس نایتفورت رو مستحکم می کنه و همین طور با توجه به اوضاع اشفته ی نگهبانان دیوار سعی می کنه تا قلعه های دیگه ای رو هم بدست بیاره . بعد از این که ارتش استنیس از براووس رسید استنیس سعی می کنه تا قلعه به قلعه از شمال به جنوب راه خودش رو باز کنه و احتمال زیاد اولین هدف اصلیش هم دوقلوها هستن تا هم انتقام راب استارک رو بگیره و هم یکی از نقاط مهم وستروس رو بدست بیاره .

 

حالا اگه کسی نظری در این مورد داشت بگه   

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

استنیس خودش خواهان مرگ راب استارک بوده حالا بیاد انتقامش رو بگیره؟!! (حتی اگه فرض کنیم ملیساندره و زالوهاش هیچ نقشی تو مرگ راب نداشتن حداقل کسی نمیتونه انکار کنه که استنیس راب رو غاصب میدونسته و مرگ اون رو میخواسته! طبق متن صریح کتاب!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استنیس خودش خواهان مرگ راب استارک بوده حالا بیاد انتقامش رو بگیره؟!! (حتی اگه فرض کنیم ملیساندره و زالوهاش هیچ نقشی تو مرگ راب نداشتن حداقل کسی نمیتونه انکار کنه که استنیس راب رو غاصب میدونسته و مرگ اون رو میخواسته! طبق متن صریح کتاب!)

حرفت درسته ولی استنیس برای این که بیشتر اعتماد شمالی ها رو بدست بیاره انتقام راب رو برای شمالی ها بهانه می کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه مارتين استنيس رو توي كتاب ششم نكشه مارتين نيست.

فقط من موندم دنريس پاشه بياد وستروس بايد با كي بجنگه؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ببخشید بد جا پست گذاشتم من کتاب 4 و 5 رو نخوندم ولی از بعضی از وقایعش اطلاع دارم

 

تا اونجایی که میدونم استنیس وینترفل رو محاصره کرده و میخاد شمالو از دست بولتن ها در بیاره

یک تئوری خیلی عجیب به ذهنم رسید اونم اینه که استنیس از بولتن ها شکست بخوره و ارتشش متلاشی شه دست از پا دراز تر برگرده به دراگون استون اونجا از فرط ناراحتی و جنون اقدام کنه به آتیش زدن دراگون استون و مثل دنریس بتونه اژدهاها رو بیدار کنه

 

نظرتون چیه؟

 

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به Stannis Baratheon:

هرچند مدت طولانی از پست شما گذشته ولی من تازه خوندمش امیدوارم جواب بدین:

 

تیوری شما در باره شاه شب شدن استنیس رو این بنا شده که دنی تو خانه نامیراها این رو میبینه:

A blue-eyed king who casts no shadow raises a red sword in his hand

و این خوابش تو آستاپور درست شب قبل از آزاد کردن آنسالید ها و تصرف آستاپور:

That night she dreamt that she was Rhaegar, riding to the Trident. But she was mounted on a dragon, not

a horse. When she saw the Usurper's rebel host across the river they were armored all in ice, but she

bathed them in dragonfire and they melted away like dew and turned the Trident into a torrent. Some

small part of her knew that she was dreaming, but another part exulted. This is how it was meant to be.

The other was a nightmare, and I have only now awakened

 

میشه نتیجه گرفت دنی در نبردی در کنار ترایدنت سوار بر اژدها با ارتش آدرها روبرو میشه که رهبریشون احتمالن با استنیسه . بخش هایی که به استنیس اشاره میکنه رو بولت کردم . یعنی شاه بودنش ؛سایه نداشتن (چون استنیس سایه هاش رو با فرستادن برای کشتن رنلی و کورتنی پنزوراز دست داده یا شاید چون شاه شب شده سایه نداره)

شمشیر سرخ و از همه مهمتر غاصب بودن استنیس از دید دنی . و اینکه دنی خودش رو به جای ریگار میبینه یعنی انگار جای رابرت و ریگار با استنیس و دنی عوض شده فقط اینبار دنی پیزوز میشه چون اژدهاداره . این جمله آخرش خیلی معنی داره:

This is how it was meant to be

انگار متوجه تقدیرش میشه

بلافاصله از خواب بیدار میشه کوایته رو میبینه . معلوم میشه خوابی که دیده رو احتمالن کوایته بهش نشون داده . بعد کواته میگه:

"Remember. To go north, you must journey south. To reach the west, you must go east. To go forward

you must go back, and to touch the light you must pass beneath the shadow."

اونجایی که میگه برای رفتن به شمال باید به جنوب سفر کنی نشون میده شکست دادن آدرها (شمال) به تصرف تخت آهن (جنوب) گره خورده . استنیس میتونه کسی باشه که سرنوشت تخت آهن رو به آدرها پیوند بزنه .

من خودم طرفدار این تیوری هستم و عاشق این ایده ام که دنی و استنیس با هم روبه رو بشن اونم تو جنگی که سرنوشت هردو موضوع اصلی کتاب رو یکسره کنه.

 

شما خیلی خوب جزییات شاه شب شدن استنیس رو توضیح دادی و لی یک سری مشکلاتی هست :

۱- هیچ نقشی برای ملیساندر در نظر نگرفتی . پس ملیساندر و روهلور چی میشن؟

۲-جان اسنو چه طور ؟ مرده باقی میمونه؟

۳- آدرها به خاطر جادوی دیوار نمیتونن ازش رد بشن .پس چه طوری با ارتش استنیس راهی جنوب میشن؟

۴-کلید این تیوری اینه که رویایی که کوایته به دنی نشون میده حقیقت داره و جنبه پرافسی داره . ولی اگه فیک باشه چی؟ یعنی کوایته با نشان دادن یک تصویر دروغی از پیروزی حماسی دنی در نقش ریگار که بت دنیه فقط میخواد تهییجش کنه و متقاعدش کنه که به آشایی بره

متن نشون میده که دنی کاملا ذوق زده شده و به هیجان آمده و آماده اس تا چیزی که کوایته قبلن تو کارث بهش گفته بود رو انجام بده و بره به آشایی. you must pass

beneath the shadow

 

حالا جالبه فرداش دقیقا دنی عکس توصیه کوایته روانجام میده . کواته میگه :

To go forward

you must go back

منظورش احتمالن اینه که راهی که دنی در پیش گرفته اشتباه و برای اینکه تو مسیرش به پیش بره باید از تصمیمش عقب نشینی کنه و بیخیال آزادکردن آنسالید ها بشه

ولی دنی صبح به خودش میگه :

IF I LOOK BACK I AM LOST

و کاری که خودش فکر میکنه درسته انجام میده . به این ترتیب شاید هیچ وقت پاش به وستروس نرسه و با استنیس هم روبرو نشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×