بحث اپیزود سوم از فصل چهارم، Breaker of Chains

[ریگار 7]

خب این قسمت هم سپری شد، واقعا لیتل فینگر ملعون خوب دسیسه چیده بود، حتی من هم به این علاقه شوالیه دلقک به سانسا، شک نکرده بودم، هرچند چند درصد فکر میکردم ممکنه اون پشت ماجرای قتل جافری باشه اما به ذهنم نرسیده بود ممکنه عامل لیتل باشه . ( فقط این که من فکر میکردم لیتل حتما تا الان رسیده ایری و داره مراسم خواستگاری رو برگذار میکنه ! شایدم از تحریفات باشه که خودش اومده دنبال سانسا) .

چه خوب شد اون شوالیه دلقک به اون شکل کشه شد . واقعا سزاوارش بود .

(چرا صدای لیتل فینگر اینجوری شده ؟! انگار داره تبدیل میشه به یه موجود دیگه ! )

 

این اواخر حتی به اولنا تایرل و کلهم تایرل ها و واریس و ارتباطش با دنریس و دورنی ها و ... شک کرده بودم . اما گویا فرضیه اولم بیشتر به جواب نزدیک بوده .

جیمی و باباش عجب هیولایی هستن ! جلو جنازه پسر بزرگ سرسی یکی داره در مورد پادشاهی جایگزینش حرف میزنه، اون یکی مادر داغ دار رو هتک حرمت میکنه!

علاوه بر تیریون سَر جیمی هم باید بره بالای نیزه ( البته تیریون به خاطر دید از چشم سرسی ) .

ایده داووس روی اعصابم بود، همین مونده علاوه بر دنریس، استنیس هم از شرق سرباز ظاهر کنه ! اه ! پس این تایوین داره چه میکنه ! چرا دراگون استون هنوز محاصره نشده ! انقدر دست دست میکنه تا استنیس از عالم غیب n تا سرباز ظاهر کنه ! این گروه طلایی دیگه چه صیغه ای بود ! کلا شرق مهد زاده شدن نیروهای غیبی برای ملکه ها و پادشاه های بدون سرباز شده !

آخه اگه اینجوری بود که لنیستر ها باید خیلی وقت پیش جنگ رو با خریدن سرباز پیروز میشدن !

 

پ ن : دوستان الان با توجه به مطالب این قسمت سریال میشه اسپولر هایی که تو تاپیک قسمت قبل گذاشتید رو خوند ؟! اگه آره ، همشون رو میشه خوند ؟

[لیدی 0]

با توجه به حرف های مارجری و اولنا من حس کردم تایرل ها هم تو ترور دست داشتن

مارجری داشت به مادربزرگش غر میزد دیگه، اگه مادربزرگش تقصیر نداشته چرا بهش غر بزنه؟

 

صحبت های تایوین و تامن خوب بود، خوشم اومد از روش تایوین واسه شروع آموزش تامن

سرسی اگه واقعا جیمی رو دوست داشته الان مشکلش با دست جیمی چیه آخه؟ کلا سرسی مشکلش با کل آدما جز بچه هاش چیه؟!

طبق معمول بیچاره تیریون

مکالمه اوبرن و تایوین هم خیلی خوب بود، کلا اوبرن عااااالیه

 

ریگار جان یه سوال، شما از چی سرسی خوشت می یاد؟

[ریگار 7]

آره دقیقا من هم تو اون صحنه ها خیلی به اولنا مشکوک شدم ، راستش فکر میکردم ممکنه اولنا یه متحد بهتر ( مثلا دنریس ) رو پیدا کرده باشه و بخواد با کشتن جافری خاندانش رو یه جوری از لنیستر ها جدا کنه اما بعدش که لیتل رو سوار بر کشتی دیدم مطمعن شدم که کار کار اون بوده !

 

سرسی زیر بار این همه استرس بوده تو این مدت، حالا هم که پسرش مرده، نباید مشکلی داشته باشه با جیمی ؟! جیمی هتاک !

 

دلیل منطقی که نمیتونم بیارم برای علاقه ام، بیشتر یه علاقه خود خواسته است، اما این ویژگی هاش خوبه که سرسی رام نشدنی، تند مزاج و زیبا، خشن و خوهمخوانه .

[لیدی 0]

لیتل فینگر چرا باید سانسا رو نجات بده اصلا؟ اونجوری که چسبیده بود به سانسا و اولش هم گفت بهم بگو پیتر دارم فکر می کنم می خواد باهاش رابطه داشته باشه

 

سرسی در نبود جیمی هم با لنسل می خوابید، خودش اصلا اون قدر که از جیمی انتظار داره به جیمی وفادار نیست!

جیمی هیچ وقت به سرسی خیانت نکرده، تو این قسمت هم سرسی خودش بوسه رو شروع کرد ولی وقتی دست طلایی جیمی رو دید یهو عقب کشید!

جیمی دستش رو تو جنگی که سرسی و پسرش شروع کردن از دست داده!

[استاد آمون 5]

اونجایی که تایوین داره با تامن صحبت میکنه اسم چند نفر رو میاره. یکی بیلور بود دومی رابرت و سومی کی بود؟؟؟

 

چرا حرفی از دست داشتن اولنا زده نشد؟؟؟ استنیس احیانا نمیخواد بره دیوار؟؟ داووس که دیگه داره خودش مزدور جمع میکنه!!! مگه نماینده بانک آهنین نمیاد سراغشون؟؟

 

ویرایش شده در آوریل 21, 2014 توسط مهمان

[لیدی 0]

Orys I اگه اشتباه نکنم

گفت توسط داداشش کشته شده

[ریگار 7]

به لیدی : خب لیتل همیشه کتلین رو دوست داشت اگه یادت باشه ، سنسا هم میگن بدجوری به مادرش کشیده، شاید لیتل برای دومین بار عاشق شده، ولی این بار هم نیازش رو میخواد برطرف کنه هم انتقام تحقیر شدنش رو در سرزمین رودخانه جبران کنه، کی میدونه ؟! قرار بود با لایسا ازدواج کنه، نمیدونم واقعا با سانسا میخواد چیکار کنه، شاید حتی سرنوشت بدتری برای سنسا درنظر گرفته باشه . باید منتظر موند و دید.

 

سرسی جنگ رو شروع کرد ؟ کی بود که توی خیابون روی اداد استارک شمشیر کشید و با وجود این که از گارد پادشاه بود فرار کرد و فلنگ رو بست ؟! هرچند شروع همین اتفاق هم برمیگرده به کار کتلین، پس جنگ ربطی به سرسی نداشت . حتی مرگ ند هم (با وجود این که ربطی به جنگ نداشت و جنگ قبل اون شروع شده بود) خواسته سرسی نبود !

 

به استاد آمون : اینجا دیگه اسپویلر چرا میذارید ؟! اصلا قلب ادم رو به درد میارید وقتی چیزی رو مینویسید که نمیتونیم بخونیم

[استاد آمون 5]

Orys I اگه اشتباه نکنم

گفت توسط داداشش کشته شده

اوریس اول؟؟؟ این دیگه کیه؟؟

@ریگار:

سریال و تحریفاتش!!! نمیدونم چرا یه سری موضوعات رو الکی میپیچونه و میذاره واسه قسمت های بعدتر!!

اجالتا اسپویل های تاپیک اپیزود قبلی رو باز نکنی بهتره.

[لیدی 0]

مساله اینه که اگه با لایسا ازدواج نکنه جایی واسه رفتن و قدرتی واسه پیاده کردن نقشه هاش نداره

با سانسا کجا بره که از خشم لنیسترها در امان بمونه؟ اگه با لایسا ازدواج کنه اون وقت قوای دره رو در اختیار داره

هیچ جوری نمیشه پیشبینی کرد این موجود رو

 

جنگ اصلی از زمان مرگ ند شروع شد، سرسی مرگ ند رو نمی خواست قبول ولی سرسی کلا خودش رو قدرتمندتر از چیزی که هست تصور می کنه! کنترل شرایط از دستش در میره

[لیدی 0]

نمیدونم استاد

 

من چیزی که شنیدم و تو زیرنویس خوندم رو نوشتم. تو زیرنویسش نوشت:

Orys I was just

همین هم تلفظ می کنه

[ریگار 7]

خب مگه قراره لنیستر های بیچاره بدونن که کی جافری رو کشته ؟! به خاطر همین بود که لیتل دستور داد اون دلقک رو بکشن تا دهنش برای همیشه بسته بمونه . احتمالا اعتماد لنیستر ها به این مار خوش خط و خال حالا حالاها خدشه دار نمیشه . من فکر میکنم سنسا رو میبره به دره اما یا به لایسا نشونش نمیده یا نشون میده اما هدفش رو آشکار نمیکنه، با لایسا ازدواج میکنه اما ممکنه مخفیانه با سنسا رابطه برقرار کنه . شایدم بعد این که ازدواجش با لایسا رو کامل کرد و دره واسه خودش شد، یه بلایی هم سر لایسا بیاره ( کی میتونه اون عجوزه رو تحمل کنه؟ ).

راستی من دوباره صحنه گفتگوی اولنا با مارجری رو دیدم، فکر کنم اولنا این بار میخواد مارجری رو به عقد پسر دوم سرسی دربیاره و از این موضوع احتمالا خیلی هم ناراحت نیست چون جافری واقعا هیولا بود . اگه این وصلت صورت بگیره سر کنترل تامن حسابی جنگ میشه تایوین و سرسی از یه طرف ، اولنا و مارجری از طرف دیگه ! بیچاره تامن

این بچه لنیستر ها یه آب خوش از گلوشون پایین نمیره ، یکشون که تو دورن اسیره، یکی کشته شده، این یکی هم که اینطوری ! چنتاشون هم تو زندان های مخوف ریورران به دست شمالی ها به شکل وحشتناکی کشته شدن . اصلا مارتین رحم نمیکنه به این خاندان معصوم

[لیدی 0]

منظورم از خشم لنیسترها واسه قتل جاقری نبود، واسه دزدین سانسا!

هر برنامه ای برای سانسا داشته باشه تا قبل از ازدواج با لایسا فکر نکنم عملی باشه

بعد الان سیستم طلاق اینا چه جوریه؟ اگه نقشه ازدواج سانسا با هر کسی باشه اول باید از تیریون جدا بشه

 

مارجری رو که 100 درصد میخوان بدن به تامن، تایوین هم تامن رو برد که در مورد ازدواج و اینا توضیح بده بهش

[ریگار 7]

خب منظورم این بود که قرار نیست کسی ( مخصوصا لنیستر ها ) بفهمن سنسا پیش لیتل فینگره، به خاطر همین میگم ممکنه یه سرنوشت تلخ در انتظار سنسا باشه ( چه خوب میشه تو یه دخمه بندازتش و تا زمانی که موهاش سفید میشه همونجا نگهش داره، دختره نامرد ! شوهرش رو تو مهلکه گذاشت رو و رفت ) .

اگه آریا هم برسه به ایری ، احتمالا حسابی کیف لیتل کوک میشه . میتونه از سنسا در خفا لذت ببره و با ازدواج با آریا، مدعی شمال هم بشه ! فقط نمیدونم قانون تک همسری که ندارن احتمالا اینا ! باید خاله و خواهر زاده به عنوان "هوو" با هم کنار بیان

 

فکر نکنم نیازی به طلاق باشه، بعیده به نظر میرسه بخواد باهاش ازدواج کنه، چون اینجوری مشخص میشه که سنسا پیششه .

[لیدی 0]

در مورد مظلومیت بچه ها اوبرن تو عروسی یه صحبت هایی با سرسی داشت

ارجاع میدم شما رو به اون مکالمه هیجان انگیز

[ریگار 7]

خب همین دیگه ، منم به خاطر همین صحبت های اوبرین میگم که جیگر گوشه سرسی نرفته واسه خانومی ، اسیر بردنش

[لیدی 0]

از بس در حق بچه های مردم (از جمله بچه های شما!) و سانسا لنیسترها خوش رفتاری کردن

 

در مورد لیتل فینگر هم فکر نمی کنم اینجوری باشه قضیه، خودم نمیتونم حدسی بزنم ولی لیتل سادیسم نداره. اگه ریسک کرده که سانسا رو از دست لنیسترها در بیاره استفاده بهتری ازش می کنه

مثلا مدعی شمال شدن

[kei1 5]

(چرا صدای لیتل فینگر اینجوری شده ؟! انگار داره تبدیل میشه به یه موجود دیگه ! )

 

.

جیمی و باباش عجب هیولایی هستن ! جلو جنازه پسر بزرگ سرسی یکی داره در مورد پادشاهی جایگزینش حرف میزنه، اون یکی مادر داغ دار رو هتک حرمت میکنه!

علاوه بر تیریون سَر جیمی هم باید بره بالای نیزه ( البته تیریون به خاطر دید از چشم سرسی ) .

 

راجع به صدا به شدت موافقم.

 

 

راجع به جیمی:

Jaime finds Cersei in the castle sept, where Joffrey is lying in state, and shows her his stump. She asks him to kill Tyrion for murdering Joffrey. Despite Cersei’s words that Tyrion threatened her when she held Alayaya prisoner, Jaime tells her he wishes to learn more about what happened. He has se* with her on the Mother's altar, and afterwards Cersei calls it folly, saying that they must be more careful with their father in the castle. He responds that they should stop hiding their love and wed, even if Tommen would lose the Iron Throne, he would still be heir to Casterly Rock, but she sends him away in anger.

 

در ضمن این تربیت سرسی، بی توجهی های رابرت و استعداد خود جافری بودن که چنین شخصیتی رو بوجود آوردن، هر کس دیگه ای (مثلاً تایوون) رو نمی شه بخاطر عدم ناراحتی از مرگ جافری سرزنش کرد.

 

صحبت های تایوین و تامن خوب بود، خوشم اومد از روش تایوین واسه شروع آموزش تامن

 

 

سرسی اگه واقعا جیمی رو دوست داشته الان مشکلش با دست جیمی چیه آخه؟ کلا سرسی مشکلش با کل آدما جز بچه هاش چیه؟!

 

تایوون یه نقطه ضعف داره اونم رابرتش با بچه ها و نوادگانش بود، تو سریال خوب نشونش نمی دن. (اون رابطه اش با آریا هم در همین راستا بود)

 

سرسی جیمی رو دوست نداره، سرسی می خواد جیمی باشه.

منطق سرسی هم مثل جافری ه که می گه: "Busy getting captured"

 

 

 

چرا حرفی از دست داشتن اولنا زده نشد؟؟؟ استنیس احیانا نمیخواد بره دیوار؟؟ داووس که دیگه داره خودش مزدور جمع میکنه!!! مگه نماینده بانک آهنین نمیاد سراغشون؟؟

 

 

تو کتاب هم پیتر بلافاصله نمی گه که اولنا هم شریکش بوده، صبر داشته باش.

اینا دیگه تغییرات سریال ه دیگه.

 

 

 

 

اوریس اول؟؟؟ این دیگه کیه؟؟

 

این تاریخ پادشاهان بی کفایت تارگرین حالا تحریف هم بشه اتفاقی نمی افته، دیدن پادشاه عادل ندارن تارگرین ها مجبور شدن تاریخ سازی کنن.

استاد بیا و یه بار دیگه یه یادی از اوریس برثیون بکن به این مناسبت.

 

 

 

 

پ.ن: اینو یادم رفت بگم، بازیگر تامن چقدر ماست ه.

سپت بیلور و بخصوص نور پردازیش هم عالی بود.

ویرایش شده در آوریل 21, 2014 توسط مهمان

[negar27 48]

خب این قسمت هم سپری شد، واقعا لیتل فینگر ملعون خوب دسیسه چیده بود، حتی من هم به این علاقه شوالیه دلقک به سانسا، شک نکرده بودم، هرچند چند درصد فکر میکردم ممکنه اون پشت ماجرای قتل جافری باشه اما به ذهنم نرسیده بود ممکنه عامل لیتل باشه . ( فقط این که من فکر میکردم لیتل حتما تا الان رسیده ایری و داره مراسم خواستگاری رو برگذار میکنه ! شایدم از تحریفات باشه که خودش اومده دنبال سانسا) .

از تحریفات نیست.تو کتاب هم گفته شده که لیتل تو حوالی کینگز لندینگ منتظر می مونه تا اتفاقاتی که برنامه ریزی کرده انجام بشه.

منظورم از خشم لنیسترها واسه قتل جاقری نبود، واسه دزدین سانسا!

هر برنامه ای برای سانسا داشته باشه تا قبل از ازدواج با لایسا فکر نکنم عملی باشه

بعد الان سیستم طلاق اینا چه جوریه؟ اگه نقشه ازدواج سانسا با هر کسی باشه اول باید از تیریون جدا بشه

اینا سیستم طلاق خاصی ندارن.اولا که سانسا و تیریون ازدواجشون رو کامل نکردن منظورم رو که متوجهی؟ بعدم مراسم طوری برنامه ریزی شده بود که همه ی انگشت های اتهام برگرده سمت تیریون و اینطور هم شد اینم از نقشه خود لیتل بوده بعدم در صورتیکه جرم تیریون تو محاکمه قطعی بشه تیریون رو می کشن پس اینجوری سانسا یه بیوه خواهد بود.پس مشکلی سر راه ازدواج سانسا و لیتل وجود نخواهد داشت.

[negar27 48]

استنیس احیانا نمیخواد بره دیوار؟؟

 

استاد! چه عجله داری! تا قبل اینکه استنیس به دیوار برسه جان شش روز مقاومت می کنه روز ششم بود که استنیس از راه میرسه هنوز که خبری نشده

 

[لیدی 0]

ازدواجشون رو کامل نکرده باشن هم هنوز زن تیریونه

الان یعنی تیریون نمیره هم اون میتونه ازدواج کنه؟ نمیشه که طلاق نداشته باشن

به نظرم منطقی نیست

[negar27 48]

ازدواجشون رو کامل نکرده باشن هم هنوز زن تیریونه

الان یعنی تیریون نمیره هم اون میتونه ازدواج کنه؟ نمیشه که طلاق نداشته باشن

به نظرم منطقی نیست

حالا چه اجباری به ازدواج هست؟ الان من هرچی بگم اسپویل میشه

بعدم اگه قرار بود لیتل برای به دست آوردن هرچیزی بخواد ازدواج کنه که کلاهش پس معرکه بود

طلاق هم دارن اتفاقا تو یکی از مدخل های ویکی سایت خوندم ولی توضیح نداده بود چطوریه این جدا شدن

[استاد آمون 5]

استنیس احیانا نمیخواد بره دیوار؟؟

 

استاد! چه عجله داری! تا قبل اینکه استنیس به دیوار برسه جان شش روز مقاومت می کنه روز ششم بود که استنیس از راه میرسه هنوز که خبری نشده

 

من نمیگم همین الان یهو وسط دیوار پیداشون بشه منظورم اینه که اینقدر حاشیه نرن. انگار نه انگار که فصل قبل قرار شد برن دیوار!!! داووس داره نامه مینویسه به بانک آهنین!! کجای کتاب یه همچین چیزی بوده!! اینا طوری دارن رفتار میکنن که انگار اصلا اون نامه کمک رو ندیدن!!

 

@کیوان:

شاید منظورشون ایریس اول یا بیلور بریک اسپیر بوده.

@ریگار:

جوری میگی میرسلا تو سان اسپیر اسیره که انگار مارتلا پرتش کردن تو سیاهچال!!! ناسلامتی کلی همراه و یه شوالیه از گارد پادشاه پیششن!!! وضعش اصلا بد نیست!! رابطش با تریستین هم خیلی خوبه!!!

@لیدی:

تو وستروس اجازه گرفتن زن دوم و طلاق وجود نداره. البته میشه دوباره ازدواج کرد اما بعد مرگ همسر. یه سری از افراد بعد اینکه میبینن دیگه با هم نمیسازن از هم دیگه جدا میشن ولی طلاق نمیگیرن و فقط محل زندگیشون رو از هم جدا میکنن. مثله کاری که بیلون گریجوی و زنش کردن.

ویرایش شده در آوریل 21, 2014 توسط مهمان

[لیدی 0]

من اصراری به ازدواج لیتل و سانسا ندارم

کلا حدس زدم استفاده ای که میتونه از سانسا بکنه اینه که شوهرش بدن (حالا خود لیتل یا یکی دیگه!) مدعی شمال بشن

[negar27 48]

استنیس احیانا نمیخواد بره دیوار؟؟

 

استاد! چه عجله داری! تا قبل اینکه استنیس به دیوار برسه جان شش روز مقاومت می کنه روز ششم بود که استنیس از راه میرسه هنوز که خبری نشده

 

من نمیگم همین الان یهو وسط دیوار پیداشون بشه منظورم اینه که اینقدر حاشیه نرن. انگار نه انگار که فصل قبل قرار شد برن دیوار!!! داووس داره نامه مینویسه به بانک آهنین!! کجای کتاب یه همچین چیزی بوده!! اینا طوری دارن رفتار میکنن که انگار اصلا اون نامه کمک رو ندیدن!!

فکر کنم تو فیلم رسیدنشون به دیوار رو طوری برنامه ریزی کردن که بتونن تا اپیزودهای آخر فصل قسمت های دیوار رو نشون بدن! شاید یه مقدار از این حاشیه رفتنا واسه همین باشه

[negar27 48]

من اصراری به ازدواج لیتل و سانسا ندارم

کلا حدس زدم استفاده ای که میتونه از سانسا بکنه اینه که شوهرش بدن (حالا خود لیتل یا یکی دیگه!) مدعی شمال بشن

خود لیتل از اول برنامه ش ازدواج با لایسا بود و از فصل دوم سریال برای بردن سانسا برنامه داشته پس دلیلی نداره بخواد به خاطر سانسا ازدواجش رو منتفی کنه.

در مورد مدعی شمال شدنش که فعلا با وجود بولتون ها فکر نکنم بتونه زیاد کاری از پیش ببره