رفتن به مطلب
ریگار

بحث اپیزود سوم از فصل چهارم، Breaker of Chains

به اپیزود سوم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

31 رای

  1. 1. به اپیزود سوم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      1
    • 6
      1
    • 7
      4
    • 8
      9
    • 9
      11
    • 10
      4


Recommended Posts

من هنوز به این قسمت های کتاب نرسیدم، با اطلاعات سریال که فعلا سپاه بولتون ها پایین تنگه گیر افتاده

رمسی تو قسمت قبل به روس بولتون گفت پسرهای استارک هنوز زندن و اگه بقیه بدونن جانب اونا رو میگیرن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حرف زدن تایوون از دنریس و اژدها هم جالب بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
من هنوز به این قسمت های کتاب نرسیدم، با اطلاعات سریال که فعلا سپاه بولتون ها پایین تنگه گیر افتاده

رمسی تو قسمت قبل به روس بولتون گفت پسرهای استارک هنوز زندن و اگه بقیه بدونن جانب اونا رو میگیرن

تو فصل سوم بعد رد ودینگ والدر فری به بولتون میگه نگهبان سرزمین های شمالی الان دقیق حرفاشون یادم نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت بدی نبود ولی من توقع داشتم کامل در مورد نحوه ی مسموميت و قاتل جافری توضیح بدن. تا قبل از این که این جا بیام هنوز شک خاصی نسبت به قاتل بودن لیتل فینگر نداشتم چون دلیل محکمی رو برای قاتل بودنش توی سریال نگفتن. اون جوری هم که تیریون می گفت فکر نمی کنم بیلیش از مرگش سود ببره!

حالا چه بلایی سر سانسا -یه استارکِ بدبخت دیگه- میاد؟!

این قسمت تنوع کاراکتریش بهتر بود و خوشبختانه به جان اسنو هم پرداختن! فقط نمی دونم این چه منطقیه که جان توی کسل بلک در آستانه ی سلاخی قرار بگیره اون وقت دنریس در حال آزاد کردن برده ها باشه

آریای عزیز هم زمزمه های رفتنش به براووس به گوش می رسه! اگه بره چه شود...

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان روس بولتون محافظ شمال اعلام شده، والدر فری هم همین رو گفت بهش

ولی خب اینکه تایوین به اون گفته محافظ شمال با اینکه در صورت زنده بودن پسرهای استارک تصمیم و جهت گیری خاندان های شمال چی باشه فرق داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

خب مگه قراره لنیستر های بیچاره بدونن که کی جافری رو کشته ؟! به خاطر همین بود که لیتل دستور داد اون دلقک رو بکشن تا دهنش برای همیشه بسته بمونه . احتمالا اعتماد لنیستر ها به این مار خوش خط و خال حالا حالاها خدشه دار نمیشه . من فکر میکنم سنسا رو میبره به دره اما یا به لایسا نشونش نمیده یا نشون میده اما هدفش رو آشکار نمیکنه، با لایسا ازدواج میکنه اما ممکنه مخفیانه با سنسا رابطه برقرار کنه . شایدم بعد این که ازدواجش با لایسا رو کامل کرد و دره واسه خودش شد، یه بلایی هم سر لایسا بیاره ( کی میتونه اون عجوزه رو تحمل کنه؟ ).

راستی من دوباره صحنه گفتگوی اولنا با مارجری رو دیدم، فکر کنم اولنا این بار میخواد مارجری رو به عقد پسر دوم سرسی دربیاره و از این موضوع احتمالا خیلی هم ناراحت نیست چون جافری واقعا هیولا بود . اگه این وصلت صورت بگیره سر کنترل تامن حسابی جنگ میشه تایوین و سرسی از یه طرف ، اولنا و مارجری از طرف دیگه ! بیچاره تامن

این بچه لنیستر ها یه آب خوش از گلوشون پایین نمیره ، یکشون که تو دورن اسیره، یکی کشته شده، این یکی هم که اینطوری ! چنتاشون هم تو زندان های مخوف ریورران به دست شمالی ها به شکل وحشتناکی کشته شدن . اصلا مارتین رحم نمیکنه به این خاندان معصوم

واو این ریگار حدس زدنش خیلی خوبه ها! البته همیشه اولش حدس های خوبی میزنه بعدا میره تو فاز توهم توطئه شدید و اینقدر میپیچونه همه چیز رو که خراب میشه! مثل اپیزود قبل! ولی تا همین جا هم خیلی خوب داره پیش بینی میکنه!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
خب مگه قراره لنیستر های بیچاره بدونن که کی جافری رو کشته ؟! به خاطر همین بود که لیتل دستور داد اون دلقک رو بکشن تا دهنش برای همیشه بسته بمونه . احتمالا اعتماد لنیستر ها به این مار خوش خط و خال حالا حالاها خدشه دار نمیشه . من فکر میکنم سنسا رو میبره به دره اما یا به لایسا نشونش نمیده یا نشون میده اما هدفش رو آشکار نمیکنه، با لایسا ازدواج میکنه اما ممکنه مخفیانه با سنسا رابطه برقرار کنه . شایدم بعد این که ازدواجش با لایسا رو کامل کرد و دره واسه خودش شد، یه بلایی هم سر لایسا بیاره ( کی میتونه اون عجوزه رو تحمل کنه؟ ).

راستی من دوباره صحنه گفتگوی اولنا با مارجری رو دیدم، فکر کنم اولنا این بار میخواد مارجری رو به عقد پسر دوم سرسی دربیاره و از این موضوع احتمالا خیلی هم ناراحت نیست چون جافری واقعا هیولا بود . اگه این وصلت صورت بگیره سر کنترل تامن حسابی جنگ میشه تایوین و سرسی از یه طرف ، اولنا و مارجری از طرف دیگه ! بیچاره تامن

این بچه لنیستر ها یه آب خوش از گلوشون پایین نمیره ، یکشون که تو دورن اسیره، یکی کشته شده، این یکی هم که اینطوری ! چنتاشون هم تو زندان های مخوف ریورران به دست شمالی ها به شکل وحشتناکی کشته شدن . اصلا مارتین رحم نمیکنه به این خاندان معصوم

واو این ریگار حدس زدنش خیلی خوبه ها! البته همیشه اولش حدس های خوبی میزنه بعدا میره تو فاز توهم توطئه شدید و اینقدر میپیچونه همه چیز رو که خراب میشه! مثل اپیزود قبل! ولی تا همین جا هم خیلی خوب داره پیش بینی میکنه!

 

دقیقا یعنی اگه نمی دونستم از داستان اطلاع ندارن امکان نداشت باور کنم کسی که با سریال پیش میره بتونه انقدر خوب حدس بزنه و پیش بینی کنه...

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این بچه لنیستر ها یه آب خوش از گلوشون پایین نمیره ، یکشون که تو دورن اسیره، یکی کشته شده، این یکی هم که اینطوری ! چنتاشون هم تو زندان های مخوف ریورران به دست شمالی ها به شکل وحشتناکی کشته شدن . اصلا مارتین رحم نمیکنه به این خاندان معصوم

اون موقع که جیمی برن رو از پنجره پرت کرد بیرون و باعث شد برن تا آخر عمر فلج بشه اون هم فقط به خاطر هوس رانی ها شخصیش کارش درست بود؟ اون موقع که جیمی به لرد ادارد محافظ شمال تو خیابون های پایتخت حمله کرد و افرادش رو سلاخی کرد کارش درست بود؟ اون موقع که جافری به مرین ترنت گفت سانسا رو جلوی اون همه آدم کتک بزنه کارش درست بود؟ دسیسه ی تایوین برای قتل راب استارک اون هم توی مراسم عروسی چطور؟ قطع کردن سر لرد ادارد با شمشیر خودش چطور؟ اون موقع لنیستر ها اوضاعشون رو به راه بود حالا که یه کم داره بلا سرشون میاد شدن مظلوم؟ لنیستر ها مظلومن یا استارک ها؟ لنیستر ها مظلومن یا براتیون ها؟ لنیستر ها فقط دارن تاوان ظلم هایی که کردن رو می دن

تامن که حالش خوبه، میرسلا هم که داره بهش خوش می گذره، جافری هم با این که مرگش تو مراسم عروسیش بود و یه کم دلم به حالش سوخت ولی به هر حال دیوانه و ظالم بود . فقط اون دو تا لنیستری که تو ریورران به قتل رسیدن رو باهات موافقم که اون هم برخلاف دستور راب استارک عمل شده بود و عاملینش هم به سزای اعمالشون رسیدن.

 

Sent from my Nexus 5 using Tapatalk

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

و اما پتایر بیلیش... صحنه روی کشتی شاید به بهترین شکل نشان داده نشد( نمی دونم چرا ریز نقشه رو نشون ندادند چون پتایر تو همون فصل به سانسا همه چی رو میگه) اما به همه نشون داد که لیتل فینگر واقعا چه موجودیه.

واقعا جای تعجبه که کلا هیچکس در مورد لیتل حرف نمی زنه و همه او را نادیده می گیرند(نه تو سریال، بلکه بین طرفدار ها). واریس در فصل قبل یک جا میگه که لیتل فینگر یکی از خطرناکترین مردان در کل وستروسه، که من صد در صد باهاش موافقم. تا زمانی که بیلیشی وجود داشته باشه، چه شاه بچه ای مثل تامن و چه دنریس با اژدهایانش روی تخت آهنین امنیت نخواهند داشت.

 

اما واقعا لیتل چی می خواد. او که وقتی به دنیا اومد نه اسمی داشته نه پولی و نه ارتشی و نه سرزمینی. تا کجا میخواد پیش بره؟ خودش می گه اگه مردم ندونند که چه هدفی داری، نمی تونند حرکت بعدیت رو پیش بینی کنند. پس احتمالا ما هرچه حدس بزنیم نمی تونیم پیش بینی کنیم. من فقط میدونم که او همیشه یک قدم از همه جلوتره.

 

تو سریال که شخصیت مورد علاقه من رو خراب نکردند، انشالا فصل بعد و آیرون بورن ها رو هم خوب دربیارند.

 

راستی گلدن کمپانی و استنیس؟ یک لحظه فکر کنید گریف پاشه بیاد درگن استون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
خب مگه قراره لنیستر های بیچاره بدونن که کی جافری رو کشته ؟! به خاطر همین بود که لیتل دستور داد اون دلقک رو بکشن تا دهنش برای همیشه بسته بمونه . احتمالا اعتماد لنیستر ها به این مار خوش خط و خال حالا حالاها خدشه دار نمیشه . من فکر میکنم سنسا رو میبره به دره اما یا به لایسا نشونش نمیده یا نشون میده اما هدفش رو آشکار نمیکنه، با لایسا ازدواج میکنه اما ممکنه مخفیانه با سنسا رابطه برقرار کنه . شایدم بعد این که ازدواجش با لایسا رو کامل کرد و دره واسه خودش شد، یه بلایی هم سر لایسا بیاره ( کی میتونه اون عجوزه رو تحمل کنه؟ ).

راستی من دوباره صحنه گفتگوی اولنا با مارجری رو دیدم، فکر کنم اولنا این بار میخواد مارجری رو به عقد پسر دوم سرسی دربیاره و از این موضوع احتمالا خیلی هم ناراحت نیست چون جافری واقعا هیولا بود . اگه این وصلت صورت بگیره سر کنترل تامن حسابی جنگ میشه تایوین و سرسی از یه طرف ، اولنا و مارجری از طرف دیگه ! بیچاره تامن

این بچه لنیستر ها یه آب خوش از گلوشون پایین نمیره ، یکشون که تو دورن اسیره، یکی کشته شده، این یکی هم که اینطوری ! چنتاشون هم تو زندان های مخوف ریورران به دست شمالی ها به شکل وحشتناکی کشته شدن . اصلا مارتین رحم نمیکنه به این خاندان معصوم

واو این ریگار حدس زدنش خیلی خوبه ها! البته همیشه اولش حدس های خوبی میزنه بعدا میره تو فاز توهم توطئه شدید و اینقدر میپیچونه همه چیز رو که خراب میشه! مثل اپیزود قبل! ولی تا همین جا هم خیلی خوب داره پیش بینی میکنه!

 

دقیقا یعنی اگه نمی دونستم از داستان اطلاع ندارن امکان نداشت باور کنم کسی که با سریال پیش میره بتونه انقدر خوب حدس بزنه و پیش بینی کنه...

 

 

یه سری تئوری برای من توضیح داد که دهنم باز موند. اگه مارتین بمیره ریگار به راحتی می تونه کتابو با کلی اتفاقات پیچیده و توطئه های عجیب, به سرانجام برسونه. باور کنید.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اما واقعا لیتل چی می خواد. او که وقتی به دنیا اومد نه اسمی داشته نه پولی و نه ارتشی و نه سرزمینی. تا کجا میخواد پیش بره؟ خودش می گه اگه مردم ندونند که چه هدفی داری، نمی تونند حرکت بعدیت رو پیش بینی کنند. پس احتمالا ما هرچه حدس بزنیم نمی تونیم پیش بینی کنیم. من فقط میدونم که او همیشه یک قدم از همه جلوتره.

اتفاقا کسی نادیده نگرفته بیلیش رو..منتها پیش بینی کردن بیلیش؟ بعیده! تا وقتی خود بیلیش حرفی نزنه یا حرکتی نکنه کسی نمی تونه هدفش رو بفهمه! تازه این هدف هم هدف نهاییش نبوده و نیست! بیلیش یه شطرنج باز قهاره! حتی اگه مهره ای از دست بده یه سرباز پیاده داره تا به آخر خط برسونه و جای مهره ی از دست رفته شو براش بگیره! به نظرم تنها کسی که بیلیش رو می تونه درک کنه فقط خود بیلیشه!

یه جا بود تو سریال که واریس می گه بیلیش نه پول داشت نه سرزمین نه ارتش! الان دوتای اول رو داره اما چقدر طول می کشه تا سومی رو بدست بیاره؟ داریم تازه می بینیم که بیلیش داره سومی رو بدست میاره اما اینکه قصد و هدفش چیه؟ خوب خیلی نظریه براش هست ولی طبق معمول قطعیتی نداره! به نظرتون اگه خود بیلیش اعتراف نمی کرد که تو قتل جوفری دست داشته چند نفر احتمال میدادن کار اون بوده؟ چون بیلیش در ظاهر به سمت ایری راه افتاده بود غیر از اینه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه چیز دیگه که جالب بود این بود که تایوین وقتی با اوبرن صحبت می کرد از خطر گریجوی ها، وحشی ها و حتی دنریس و اژدهاهاش گفت ولی حرفی از استنیس نزد

یعنی واقعا تایوین خیالش از استنیس راحته؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه چیز دیگه که جالب بود این بود که تایوین وقتی با اوبرن صحبت می کرد از خطر گریجوی ها، وحشی ها و حتی دنریس و اژدهاهاش گفت ولی حرفی از استنیس نزد

یعنی واقعا تایوین خیالش از استنیس راحته؟!

 

یه احتمال میدم راجع به این مسئله! اینکه تایوین میدونه که استنیس می خواد به سمت دیوار بره! و تایوین تو شمال دو تا متحد داره بولتون ها که نگهبان سرزمین شمال هستن و فری ها که لرد ریورران و مالک تویینز هستند! تا وقتی هم که از استارک ها خبری نباشه هیچ لردی تقریبا جرات اعتراض و شورش نداره!

1- تایوین این احتمال رو میده که دخل استنیس و سپاهش قطعا دربرابر وحشی ها و ارتششون که خیلی بیشتر از ارتش استنیسه خواهد اومد!

2-در صورت اینکه دخل استنیس نیاد تایوین می تونه از دوتا متحدهاش کمک بخواد تا استنیس رو ناکار کنن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت خوبی بود حرفها رو دوستان زدن

 

فقط یه پیشنهاد ای کاش این بخش قدرت رای گیری داشت ، که طی رای گیری ما میتونستیم به هر اپیزود یه نمره ای بدیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تایوین از کجا باید تصمیمات استنیس رو بدونه؟

فکر نمی کنم این احتمال درست باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
قسمت خوبی بود حرفها رو دوستان زدن

 

فقط یه پیشنهاد ای کاش این بخش قدرت رای گیری داشت ، که طی رای گیری ما میتونستیم به هر اپیزود یه نمره ای بدیم.

به نظر میرسه که میشه ، پست اول رو ملبس به نظر سنجی کردم ، امیدوارم همونی باشه که مورد نظرتون بود .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
قسمت خوبی بود حرفها رو دوستان زدن

 

فقط یه پیشنهاد ای کاش این بخش قدرت رای گیری داشت ، که طی رای گیری ما میتونستیم به هر اپیزود یه نمره ای بدیم.

به نظر میرسه که میشه ، پست اول رو ملبس به نظر سنجی کردم ، امیدوارم همونی باشه که مورد نظرتون بود .

چقدر سریع!! هنوز می خواستم اعلام استقبال شدید از این پیشنهاد بکنم. واقعا" سایت مشتری مداری هستید. ممنون.

میشه برای قسمتهای قبل هم بذارین که آخرش بتونیم همه قسمتهارو با هم مقایسه کنیم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قابلیت رای دادن بسی کار پسندیده ای بود. تشکر ویژه مرا پذیرا باشید.

فکر کنم برای این اپیزود امتیاز هشت کافی باشه. اونطوری که انتظار داشتم نشد و اپیزود قبلیش واقعا بهتر بود پس چون به اون اپیزود امتیاز نه رو دادم پس امتیاز این یکی اجبارا میشه هشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
قسمت خوبی بود حرفها رو دوستان زدن

 

فقط یه پیشنهاد ای کاش این بخش قدرت رای گیری داشت ، که طی رای گیری ما میتونستیم به هر اپیزود یه نمره ای بدیم.

به نظر میرسه که میشه ، پست اول رو ملبس به نظر سنجی کردم ، امیدوارم همونی باشه که مورد نظرتون بود .

 

دقیقا همون شکلی شد که در نظر داشتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عجب روزگاري شده ها،يه قسمت ميبينيم يه هفته خون به جيگر ميشيم تا قسمت بعدش بياد.بچه ها فقط هفتا مونده

پس بالاخره معلوم شد كه اين پيتر ... اين كارا رو كرده.مردك زيرك!فقط اميدوارم سانسا رو اذيت نكنه.خودمم ميدونم اميد واهي اي دارم

بيچاره تيريون.چقد دلم سوخت براش.البته يه نجوايي تو دلم ميگه نگران تيريون نباش،اون بلده خودشو از مخمصه نجات بده و گرنه تيريون نيست.نظريه منم مث تيريون بود،يعني فك ميكردم كار كار تايونه.اين نشون ميده چقد فكراي منو و تيريون نزديك همه

با اينكه آريا هر چي بزرگتر ميشه از زيبايي ظاهريش كم ميشه اما انصافا خوب بازي ميكنه.صداش و طرز بيان كلماتش خيلي عاليه.با اينكه بخش آريا بار هيجاني خاصي نداشت اما واقعا لذت بخش بود.

حركت جيمي هم بسيار پسنديده بود.من يكي كه خيلي حال كردم.الان حس بهتري نسبت به جيمي دارم

عجب ديالوگايي ميگه اين اوبرين مارتل،عجب ذات خرابي دارن اينا اصن اون تيكه ش كه ميگه از نصف لذتاي دنيا محرومن تركوند منو

اما بخش دنريس.با اينكه نسبت به دنريس يه حس so so دارم اما اين دختر روز به روز داره جلو چشمم پيشرفت ميكنه.كم كم داره ميشه جزو محبوبام.من. ديوونه ي زيركيشم.اصن حاضر نيست يه دونه سرباز هم هزينه كنه،بدون هيچ هزينه اي داره تمام نيروها رو جمع ميكنه.بدجوري كارش درسته

خيلي منتظر اين قسمت بودم و خيلي هم راضيم ازش.مخصوصا بخش دنريسش.من بهش ٩ دادم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هر قسمت از قسمت قبلش هیجان انگیز تره این اوبرین که کلان دیالوگ میگه روانی ولی فک نکنم حاضر شه بازی رو با شرایط تایوین ادامه بده احتمالان یه جای اون وسطا زهر خودش ذو میرزه بد ادم مرموزیه خیلی ازش خوشم میاد

قسمت اریا باز صحبت این شد که فری ها قانون مهمان را رعایت نکردند الان که هاند زد یارو رو تو خونه خودش نقر هاش را دزید یعنی دچار خشم خدایان میشه؟

الان یه سوال برام پیش اومد انگار بقیه مذاهب چه خدای سرخ چه خدایان قدیم یه جوری حضورشون رو میشه حس کرد ولی این خدای هفت کلان فلسفیه انگار هیچ قدرتی نداره

الان تیریون اومد جنتلمن بازی کنه این دستیاریش رو گفت برو از کینگزلندیگ براش بد نمیشه نمیگند این فرار کرده پس حتمان یه کاری کرده بودی باید میذاشت بمونه حالا سرش میرفت بالا نیزه بهتر می بود

کلان با استنیس حال نمیکنم نمی دونم سریال داره اینجوری نشون میده

منتظر اینم خواهر تیون ببینم چه میکنه

چه حالی میده این همه طرافدر یه جا لول اقا این اسپویل ها را میذارید ادم وسوسه میشه

صحنه ایی هم که تایون داشت با تامن حرف میزد میگفت چه چیزی باعث میشهیه شاه خوب بشه من دفعه 4 ام گفتم wisdom بعد هم گفتم مشاور )) حالی کردم با خودما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ای جیمی ملعون! نمیدونم با یه همچین حرکتی چطور از جیمی بیشتر خوشتون اومده! دارم به این فکر میکنم ای کاش تو اپیزود بعد یکی از براووس بیاد شمارش ناک اوت رو برای سرسی بخونه. من به زجر کشیدن هیچ موجودی رضایت نمیدم. اونم یه ملکه از نوع سابقش! {کشتن لنیستر ها خیلی خسته کنندـست. هیچ لذتی هم نداره. البته یه یکی دوتاش رو بدن به پسر دورنی ما:دی}

راستی پتایر الان میدونه پسر های کتلین زنده ان؟

ریگار: این دوست داشتن کتلین و سانسا شبیه مادرشه از کجا تراوش شده؟ قبلا از این قبیل احساسات رو به پتایر نمیبستی:دی البته فاکتوری به اسم نیاز مطرح ـه اینجا!

تا اینجای داستان کاری که اوبرین اومده انجام بده خیلی برام علامت سوال ـه. هیچ ایده ای براش ندارم این صحبت تایوین در مورد قدرت دورنی ها برای مهار اژدهایان هم جالب بود. یهویی تایوین نگران شرق شده. اونم با دیدن رخ مبارک یه دورنی :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب منم این اپیزود رو دیدم

این بیلیش عجب آدمیه ها اصلا فکرش رو هم نمیکردم ولی یه خورده زود ازش پرده برداری شد

اوبراین و کلا دوستان دورنی دارن به شدت طرفدار پیدا میکنن، الان هم که تایوین کم کم داره خطر بچه های دنریس رو جدی میگیره و دست به دامن دستان توانمند دورنی ها شده

مکالمه مارجری و اولنا هم جالب بود. این ملکه خار ها هم حالا حالا با این لنیستر ها کار داره تا نهایت استفاده از اتحادشون نبره بیخیال نمیشه

و اما میرسیم به دنریس استورم بورن، مادر اژدهایان، مادر، ناسوخته، ملکه ی نقره ای، چندش و . . . اونجا که میخواست مبارز انتخاب کنه همه رو مسخره کرده بود از همون اول به داریو میگفتی بره دیگه

 

من مکالمه جیمی و لوراس رو دوست داشتم مخصوصا اون قسمت شمشیرش متاسفانه قرار نیست خبری ازش باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اپیزود قشنگی بود و تنوع شخصیتش هم خوب بود. فقط بعضی جاهاش یه خورده زیادی کش دار بود مثل سکانس سم و گیلی یا مثلا سکانس اوبرین توی ف.ا.ح.ش.ه.خ.و.ن.ه تا قبل از اومدن تایوین. به نظرم دارن داستان رو کش می دن.

سکانس استنیس و داووس عالی بود مخصوصا دیالوگ فوق العاده ی استنیس : I will not become a page in someone else's history book

پتیر هم مثل همیشه عالی بود من واقعا از بازیگرش خوشم میاد.

فقط آخر اپیزود دنریس گند زده بود به کل این قسمت با اون اخلاق مزخرفش و خودبزرگ بینیش.

 

Sent from my Nexus 5 using Tapatalk

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×