رفتن به مطلب
ریگار

بحث اپيزود پنجم از فصل چهارم : First of His Name

به اپیزود پنجم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

31 رای

  1. 1. به اپیزود پنجم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      2
    • 6
      2
    • 7
      2
    • 8
      9
    • 9
      7
    • 10
      8


Recommended Posts

ای تو روح لایسا ! خدا لعنتش کنه ! زن دیوانه ! اما راضیم از مارتین، یه گوشه چشمی داشتم به این که لایسا از اول دستش تو دست لیتل فینگر باشه و نامه اش به کتلین هم در همین راستا باشه اما دیگه کشتن جان ارن تو کتم نمیرفت به هیچ وجه !

اصلا مگه ممکنه !خب سرسی یا جیمی نمیگن کی زد کشت این جان ارن بنده خدا رو ؟ نمیفهمن کار اون بوده ؟ شاید هم سرسی فکر کرده یا فهمیده یا فهموندن بهش که کار لیتل فینگره و نفهمیده کار لایسا ( لعنت الله ) بوده !

این لایسا ایمان نداره ؟! خانواده خودش رو به درک فرستاد که به عشقش برسه ؟!

اصلا چنان شوک این صحنه ( این که خود لایسا شوهرش رو کشته )شدید بود که نفهمیدم بقیه سریال چی شد !

برام یه سوال پیش اومده و اونم اینه که :

 

جافری چطور وارد بازی شد و تصمیم گرفت برن استارک رو بکشه ؟ یا این هم از شانس بود و بخت یار لیتل فینگر شد ؟! آخه در اصل مسئله سو قصد به برن و راهی شدن کتلین به جنوب آتیش جنگ رو راه انداخت نه مرگ جان ارن و دست شدن ند

 

واریس از این قضایا خبر نداشته یعنی ؟ اگه خبر داشته چطور اجازه میده دومین مرد مزور هفت اقلیم اینجوری جولان بده !؟

فکر کنم آخرش معلوم بشه نه سرسی عامل مرگ شوهرشه نه جافری عامل مرگ ند استارک -_-

 

وستروس تاریکه و سرشار از دسیسه و وحشت .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار: اگه یادت باشه خودت تقریبا" اینو پیش بینی کرده بودی! یادت نمیاد؟ یکی از اون پیش بینیهایی بود که باعث شد شوکه بشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آره پیش بینی کرده بودم که ممکنه دستشون تو یه کاسه باشه به خاطر همین هم هست که از هیجان زده ام الان اما فکر نمیکردم خودش شوهرش رو کشته باشه ! فکر میکردم در نهایت نامه به کتلین و مخفی شدنش و وارد جنگ نشدن دره زیر سر اتحادش با پیتر باشه . اما کشتن شوهرش ؟! من 100 درصد مطمعن بودم که زیر سر سرسیه ! بیچاره سرسی ! چه تهمت ها که بهش نزدن !

 

پی نویس : راستی سرسی تو این قسمت چقدر نازنین شده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار: اگه یادت باشه خودت تقریبا" اینو پیش بینی کرده بودی! یادت نمیاد؟ یکی از اون پیش بینیهایی بود که باعث شد شوکه بشم.

یه پیش بینی دیگه هم کرده بود اونم فکر کنم تو همین فصل چهارم مرتفع بشه به حق هفت

یه گوشه چشمی داشتم به این که لایسا از اول دستش تو دست لیتل فینگر باشه و نامه اش به کتلین هم در همین راستا باشه اما دیگه کشتن جان ارن تو کتم نمیرفت به هیچ وجه !

ما که موقع دیدن فیلم همینشم نتونستیم حدس بزنیم:) انقدر از اول فیلم شخصیت لایسا رو شوت زاده نشون دادن که فکر اینکه این بتونه از اینکارا بکنه به ذهنم خطور نمی کرد! چند وقت پیش تو ویکی قضیه لایسا و بیلیش رو خوندم شوکه شدم اصلا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا یه سوال دیگه !

خب حالا که معلوم شد لایسا زده کشته شوهرش رو ! پس دیگه دردش چیه که از لنیستر ها بدش میاد ؟ بیچاره ها که نه شوهرش رو کشتن نه کاری به کارش داشتن ، چی کارشون داره !؟ :/

یعنی الان یه نفر باشه که ازش بیشتر از هرچیزی بدم بیاد تو وستروس همین لایسای خائنه ! به امید خدا از درواز ماه پرواز کنه (قبلش جلو چشمش پیتر بهش خیانت کنه امیدوارم) !

Family, Duty, Honor شعار خاندانش مگه نیست ؟! این خانواده میشناسه اصلا !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واقعا که اه ه ه ه

و راستی پسر لایسا همون بچه ایه که تو فصل اول هم بود، چه بزرگ شده

و بد قضیه اینه که سانسا از چاله در اومد افتاد تو چاه

می خواد با اون بجه خل وضع ازدواجش بدن

 

به نظرتون هنوزم شیر میخوره ؟

 

 

سرسی تو این قسمت چقدر نازنین شده بود

 

دقیقا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

و بالیش سر آغاز تمام بدبختی های دنیا.

 

اگر برگردن بگن این بشر آدر بزرگ هست ذره ای شک در وجود من یکی اصلا ایجاد نمیشه.تمام این جنگ ها و مرگ های تا الان همش زیر سر این بشر با نقشه هاش بوده !! بالیش باید بکنن پادشاه این بشر فقط یه دونه اش تو دنیا پیدا میشه و اونم همین هست.سانسا دقیقا به خاله اش رفته !! لایسا نسخه دوم و بدتر سانسا هست ، کسی که فقط دنبال عشق هست و حاضر جونش رو سر این قضیه هم بده . گذشته لایسا با پیتر هم خیلی خراب هست.واقعا ویل رو خیلی خوب در آوردن ، دروازه خونین عالی نشون دادن همونطور که تو کتاب توصیف شده بود.فقط یه سئوال پیتر سانسا رو از دورازه خونین رد میکنه ؟ یادم نمیاد همچین چیزی !!

 

در خصوص دنریس حرف نزنیم بهتر هست.

 

بخش سرسی و پادشاه شدن تامن هم خوب بود ، مراسم ساده برگزار شد.صحبت های مارجری و سرسی هم جالب بود در نوع خودش ، فقط من موندم چرا اولنا ملکه خارها برگشت های گاردن !! باید تا اخر مراسم دادرسی تو پایتخت می موند که نموند !! صحبت های تایون در خصوص بانک برواوس عالی بود ، یه طورهای به سرسی هشدار داد که کار غلط نباید نسبت به این بانک انجام بشه چون تمام اقتصاد یه کشور نابود میشه.برای همین تایون میس تایرل (پدر مارجری) میکنه ارباب سکه ها یا همون خزانه دار پادشاهی.

 

بخش شمال ، برن و جان که یکی بود داستانشون فقط لعن نفرین من نثار کارگردان که چرا دست سرد رو حذف کرد.سه بار تو این اپیزود گفتم دست سرد الان ظاهر میشه که نشد.دفعه اول زمانی بود که میخواستن به دختر تجاوز کنن گفتم الان یه دفعه مثل بلا نازل میشه سر نایت واچ ولی نشد دفعه دوم زمانی بود که گفتم الان میاد میزنه لاک میکشه که به جاش هودر اومد زد لاک رو ترکوند !! سوم زمانی بود که راست داشت فرار میکرد گفتم الان اومد توسط دست سرد اویزون میشه که نشد یعنی هر چقدر منتظر بودم بیاد نیومد !! دلم میخواست تو سریال باشه که نبود ولی داستان جان و برن خیلی خوب بود و خیلی خوب هم داره پیش میره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار:

این مورد هم جزو پیشگوییهایی بود که کردی و فک ما بر زمین افتاد! واقعا دست مریزاد!

 

سرسی کرک و پرش ریخته واسه همینه که یه ذره دلچسب شده. فهمیده که همچینم قدرت نداره.

بخش دنریس هم فکر کنم جواب خیلی از مخالفین دنریس رو داد. اینکه دنریس به خاطر هدفش دست به آزاد کردن برده نزده، بلکه به خاطر آزادی برده ها میخواد هدفش رو به تعویق بندازه. الان بهترین موقعیت برای حمله به وستروس بود اما به خاطر چیزی که وظیفه خودش میدونه اینکار رو انجام نمیده. دنریس داره به تدریج بزرگ میشه و درس میگیره و به خودش درس میده. (کی بود میگفت به حرف مشاورینش گوش نمیکنه؟)

مناظر دره رو خیلی خوب نشون دادن. واقعا عالی بود. لایسا و بیلیش عوضی ترین آدمهای وستروس هستن.

بخش شمال دیوار هم خوب بود. بهتر از اون این بود که جان و برن روبرو نشدن. اما بدیش این بود که هنوز خبری از سرد دست نیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا یه سوال

اون یارو لاک کی رسید به دیوار (البته میدونم ایپیزود قبل)

منظورم اینه که روس بولتون اینو دکش کرد یا واسه انجام کاری فرستاد؟

 

و مهم تر از اون که قضیه دزدیدن برن چی بود؟

و باز مهم تر از اون! چرا نتونست موفق شه؟

در کل چرا این همه راه کشوندنش دیوار و بعد کشتنش؟

 

 

البته اگه می خواین بگین که: "از ند و راب و کتلین و اینا که مهمتر نبود که سورپرایز شدیم سر مردنشون"

اینو نگین یه چی دیگه بگین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آقا یه سوال

اون یارو لاک کی رسید به دیوار (البته میدونم ایپیزود قبل)

منظورم اینه که روس بولتون اینو دکش کرد یا واسه انجام کاری فرستاد؟

 

و مهم تر از اون که قضیه دزدیدن برن چی بود؟

و باز مهم تر از اون! چرا نتونست موفق شه؟

در کل چرا این همه راه کشوندنش دیوار و بعد کشتنش؟

رمزی به باباش میگه که اگه برن و ریکان زنده باشن برای ما تهدیده و روس بولتون لاک رو میفرسته پیش جان چون فکر میکنه اگه زنده باشن میرن پیش جان. لاک میخواست برن رو بکشه(چرا نکشت و دستگیرش کرد رو نمیدونم)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به جورامون : حالا میفهمم چرا شاه استنیس گفت وقتی کتاب سه رو داشته تموم میکرده سر کلاس درس پا شده دست بزنه !

 

واقعا دنریس میتونست به بارانداز حمله کنه ؟! 80-100 هزار تایرل و احتمالا 20-40 هزار لنیستر تو بارانداز اند ! به نظرم بهترین کاری که الان از دستش بر میاد گرفتن دراگون استونه ! دروازه وستروس، جایی که میتونه در امنیت خودش رو به کسایی که میخوان بهش ملحق بشن نشون بده و آسیب هم نبینه .

اژدهایانش هم میتونن اونجا به خوبی رشد کنن .

فقط موضوع اینجاست که مارتین نمیخواد کلک استنیس کنده بشه -_-

من قسمت دنریس رو دوست داشتم . انصافا ملکه خوبی میشه . یا حداقل تلاشش رو به بهترین نحو میکنه .

 

آقا این سرد دست کیه ؟! یکی تو مایه های اون وحشیه است که استخون به خودش چسبونده بود ؟

 

North Wolf : خب شخصیتش که گویا ساختگی بوده و تو داستان نبوده پس باید زودتر حذف میشده ، به نظر من که بود و نبودش فرقی برای داستان نداشت .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آقا یه سوال

اون یارو لاک کی رسید به دیوار (البته میدونم ایپیزود قبل)

منظورم اینه که روس بولتون اینو دکش کرد یا واسه انجام کاری فرستاد؟

 

و مهم تر از اون که قضیه دزدیدن برن چی بود؟

و باز مهم تر از اون! چرا نتونست موفق شه؟

در کل چرا این همه راه کشوندنش دیوار و بعد کشتنش؟

رمزی به باباش میگه که اگه برن و ریکان زنده باشن برای ما تهدیده و روس بولتون لاک رو میفرسته پیش جان چون فکر میکنه اگه زنده باشن میرن پیش جان. لاک میخواست برن رو بکشه(چرا نکشت و دستگیرش کرد رو نمیدونم)

 

 

ای خاک بخوره اون مخم

 

نمدونم جدیدن چم شده سوتی های وحشتناک میدم

نمونش همین امروز صبح خالم گوشی گرفته بود اومد گف تنظیمات نتشو درس کردم اما سایت باز نمیکنه

بعد از دوساعت ور رفتن تازه یادم اومده انتقال داده رو روشن کنم

بقیه اش بمانه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به جورامون : حالا میفهمم چرا شاه استنیس گفت وقتی کتاب سه رو داشته تموم میکرده سر کلاس درس پا شده دست بزنه !

البته اون قضیه بابت یه چیز دیگه بود که انشالله تو اپیزود 9 میبینیم! :دی

 

واقعا دنریس میتونست به بارانداز حمله کنه ؟! 80-100 هزار تایرل و احتمالا 20-40 هزار لنیستر تو بارانداز اند ! به نظرم بهترین کاری که الان از دستش بر میاد گرفتن دراگون استونه ! دروازه وستروس، جایی که میتونه در امنیت خودش رو به کسایی که میخوان بهش ملحق بشن نشون بده و آسیب هم نبینه .

اژدهایانش هم میتونن اونجا به خوبی رشد کنن .

باریستان میگفت بارانداز رو غافلگیرانه بگیرن. کل اون نیروها نمیتونن تو شهر باشن. خیلی هاشون بعد از کشته شدن راب و تموم شدن جنگ برگشتن سر خونه و زندگیشون. اینکه بیاد تو دراگون استون و حمله نکنه خوب نیست چون دست خودش رو رو کرده.

آقا این سرد دست کیه ؟! یکی تو مایه های اون وحشیه است که استخون به خودش چسبونده بود ؟

 

نه وحشی نیست. یه شخصیت مرموزه که معلوم نیست کیه یا چیه. سرتاپا سیاه پوشیده و سوار بر گوزن حرکت میکنه و صورتش کامل پوشیده است و دستهاش سیاه و سرده. سم و گیلی رو راهنمایی میکنه تا از یه در مخفی از دیوار رد بشن. بعد میگه برن و بقیه رو بفرست بیان. از همون دیوار همراه برن و بقیه هست و کمکشون میکنه. خیلی کاراکتر خفنیه! اسمش رو هم نمیگه، چون دستهاش سرده این اسم رو بهش میدن.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

یعنی الان یه نفر باشه که ازش بیشتر از هرچیزی بدم بیاد تو وستروس همین لایسای خائنه ! به امید خدا از درواز ماه پرواز کنه (قبلش جلو چشمش پیتر بهش خیانت کنه امیدوارم) !

دابلیو تی اف! یعنی چه میکنه این ریگار!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

و راستی مگه بچه لایسا رابرت نبود ؟

چرا شد رابین ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

وقتی سکانس بیلیش و لایسا رو می دیدم از شدت شوک مغزم نمی تونست ادامه دیالوگ ها رو ترجمه کنه

لعنت خدا به این لایسا خانواده خودش و خواهرش رو به فنا داد! ند و راب عزیز و کتلین و جان ارن و این همه جنگ و تلفات.

دلم واسه سانسای بیچاره سوخت، خدا رو شکر باز اون بچه احمق هنوز بچه است!!

ریگار سوال خوبی پرسید، چجوری واریس از هیچی خبر نداره آخه؟! من فکر میکنم میدونه چون همش نسبت به لیتل فینگر هشدار میده

گفتگوی سرسی و مارجری خوب بود، دنریس هم بالاخره نشانه هایی از عقلانیت بهش برگشت!

قسمت های آریا (جز اپیزود اول) حس آب بندی میده بهم!

پادریک خیلی خوووبه شخصیتش، دوسش دارم

قضایای شمال خیلی خوووووب بود، واسه میرا و جوجن کلی حرص خوردم و البته جان عزیز

اون تقلایی که برن واسه دیدن جان داشت خیلی خوب در اومده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

و راستی مگه بچه لایسا رابرت نبود ؟

چرا شد رابین ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در کل اپیزود جالی نبود به نظرم.

چه عجب یه بازی خوب از این سوفی ترنر دیدیم.

پیتر بازیش چنگی به دل نمی زد.

 

اصلا مگه ممکنه !خب سرسی یا جیمی نمیگن کی زد کشت این جان ارن بنده خدا رو ؟ نمیفهمن کار اون بوده ؟ شاید هم سرسی فکر کرده یا فهمیده یا فهموندن بهش که کار لیتل فینگره و نفهمیده کار لایسا ( لعنت الله ) بوده !

 

برام یه سوال پیش اومده و اونم اینه که :

 

جافری چطور وارد بازی شد و تصمیم گرفت برن استارک رو بکشه ؟ یا این هم از شانس بود و بخت یار لیتل فینگر شد ؟! آخه در اصل مسئله سو قصد به برن و راهی شدن کتلین به جنوب آتیش جنگ رو راه انداخت نه مرگ جان ارن و دست شدن ند

 

واریس از این قضایا خبر نداشته یعنی ؟ اگه خبر داشته چطور اجازه میده دومین مرد مزور هفت اقلیم اینجوری جولان بده !؟

 

آقا یه سوال دیگه !

خب حالا که معلوم شد لایسا زده کشته شوهرش رو ! پس دیگه دردش چیه که از لنیستر ها بدش میاد ؟ بیچاره ها که نه شوهرش رو کشتن نه کاری به کارش داشتن ، چی کارشون داره !؟ :/

 

گزینه مرگ طبیعی جان ارن خیلی هم دور از ذهن نبوده ها.

پایسل یه جا می گه که من خودم چک کردم که مرگ جان ارن طبیعی بوده. که اونجا آدم فکر می کنه چون سرسی کشته جان رو اینو می گه ولی حالا با توجه به سرسپردگیش به لنیستر ها خب لنیستر ها همین فکر رو دارن دیگه.

 

یه تاپیک زدم من "عامل سوئ قصذ به جان برن" برو اونجا مفصل بحث شده.

 

دیگه واریس خدا که نیست. این دو تا می دونن طرف مقابل چجوریه ولی سر از کار هم در نمی یارن که.

 

به همون دلیل که با کتلین و سانسا مشکل داره. آخه از لایسا توقع داری منطق داشته باشه !!!

 

بخش دنریس هم فکر کنم جواب خیلی از مخالفین دنریس رو داد. اینکه دنریس به خاطر هدفش دست به آزاد کردن برده نزده، بلکه به خاطر آزادی برده ها میخواد هدفش رو به تعویق بندازه. الان بهترین موقعیت برای حمله به وستروس بود اما به خاطر چیزی که وظیفه خودش میدونه اینکار رو انجام نمیده. دنریس داره به تدریج بزرگ میشه و درس میگیره و به خودش درس میده. (کی بود میگفت به حرف مشاورینش گوش نمیکنه؟)

 

والا تو کتاب که اینجوری نبود.

 

چیزی که من یادمه اینه، اگه اشتباه می کنم بگین.

خبری از کشتی نبود و آپشن های پیش روش March یا موندن بود. که گزینه اول هم به خاطر آذوقه عملی نبود خیلی.

ضمن اینکه باریستان می گه بریم وستروس و دنریس می گه نه. جورا هم که تبعید شده رفته.

 

 

 

قسمت های آریا (جز اپیزود اول) حس آب بندی میده بهم!

پادریک خیلی خوووبه شخصیتش، دوسش دارم

 

آریا آب بندی ه بعد اون برین و پادریک خوبن؟

آخ این برین چقدر حوصله سر بر و رو مغز ه.

 

 

و راستی مگه بچه لایسا رابرت نبود ؟

چرا شد رابین ؟

 

رابین یا در اصل Sweetrobin اسم مستعارشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

والا تو کتاب که اینجوری نبود.

 

چیزی که من یادمه اینه، اگه اشتباه می کنم بگین.

خبری از کشتی نبود و آپشن های پیش روش March یا موندن بود. که گزینه اول هم به خاطر آذوقه عملی نبود خیلی.

ضمن اینکه باریستان می گه بریم وستروس و دنریس می گه نه. جورا هم که تبعید شده رفته.

 

 

بله تو کتاب فرق داره اما تقریبا همین موقعیته. تو کتاب زارو زوآن داکسوس از کارت میاد و با خودش کشتی میاره و میگه با اینها برو وستروس رو بگیر و کاری به برده های اینجا نداشته باش و بذار ما برده داریمون رو بکنیم! دنریس اونجا پیشنهادش رو رد میکنه. موقعیتش خیلی شبیه سریاله. یه طرف کشتی آماده برای سفر به وستروس و یه طرف برده هایی که آزاد کرده اما دوباره دارن برده میشن. حتی تو کتاب کار دنریس شکوهمندتره، چون کارتی ها تهدید میکنن که اگه اینکار رو نکنی باهات میجنگیم اما توی وضعیتی که توی سریال هست خطر جنگی وجود نداره. تو سریال دنریس بین رفتن به وستروس و موندن و کمک به برده ها حق انتخاب داره اما تو کتاب بین رفتن به وستروس و موندن و کمک به برده ها + جنگیدن با کارتی ها.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فصل های قبلی آریا عالی بود، اپیزود اول این فصل هم خیلی خوووب بود ولی بقیه سکانس هاش به من خیلی نچسبید. شاید بخاطر اینه که عادت کردم سکانس های آریا پر افت و خیز باشه

نگفتم برین خوبه یا "پادریک و برین" خوبن

بود و نبود برین تو داستان هیچ فرقی واسم نمی کنه، نسبت به تعامل بین برین و پادریک هم خنثی ام

من شخصیت پادریک رو دوست دارم،چه وقتی با تیریون بود چه الان که با این تیکه یخ بی احساسه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده)

خوب این اپیزود رو هم دیدم و باز هم راضی نشدم البته تا حدی.

اول بگم که متاسفانه این اپیزود هم استنیس نداشت و به همین دلیل نمره ی کمتری بهش می دم.

بخش دنریسش که دیگه واقعا حال به هم زن بود آخه من نمی دونم چه طور یه نفر اینقدر می تونه از خود راضی و مغرور باشه. بعدشم بر فرض که تونست با ۱۰۰۰۰ نفر بارانداز رو بگیره بعد می خواد چی کار کنه؟ کسی که همین جوری شهر هایی که قبلا گرفته رو به امان خدا ول کرده رفته شهر بعدی مثلا چه جوری می خواد به وستروس که پر از دسیسه و خیانته رو اداره کنه؟ کاش جورا منصرفش نمی کرد می ذاشت بیاد وستروس خودش و لشکرش و مارمولکاش برن به جهنم.

بخش ایری هم خوب بود کامل حس کسایی رو که داستان رو نمی دونستن درک می کنم. فکر کنم این بازیگر رابین ارین ایتالیایی باشه از رو لهجه اش و اسم بازیگرش می گم.

در مورد خط داستانی شمال داشتم نگران می شدم که داستان رو بیشتر از این تحریف کنن که خدا رو شکر برن و جان همدیگه رو ندیدن و قضیه ختم به خیر شد.

مکالمه ی تایوین و سرسی خوب بود تازه نمی دونن استنیس می خواد با بانک آهن چی کار کنه.

قسمت آریا و سندور هم عالی بود مخصوصا کار هایی که آریا با شمشیرش می کرد.

بخش برین و پادریک بسیار مسخره بود به نظرم.

چقدر هم دلم به حال میرا داشت می سوخت اصلا اعصابم داشت خورد می شد.

 

یه نکته : جوجن آینده رو از تو آتیشی که رو دستش بود می بینه؟ یعنی جوجن پیرو رالوره یه جورایی؟

 

می گم این ریگار هم بد جوری داره همه چی رو حدس می زنه!!!

 

Sent from my Nexus 5 using Tapatalk

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برید پیش نمایش اپیزود بعد رو ببنید ، عنوانش رو من همینطوری میگم استنیس در بروواس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گزینه مرگ طبیعی جان ارن خیلی هم دور از ذهن نبوده ها.

پایسل یه جا می گه که من خودم چک کردم که مرگ جان ارن طبیعی بوده. که اونجا آدم فکر می کنه چون سرسی کشته جان رو اینو می گه ولی حالا با توجه به سرسپردگیش به لنیستر ها خب لنیستر ها همین فکر رو دارن دیگه.

 

تو کتاب دوم اونجایی که تیریون پایسل رو میندازه زندان پایسل در مورد مرگ جان ارن به تیریون گفت اون استاده (که اسمش یادم نمی یاد) تقریبا داشته موفق به سم زدایی بدن جان ارن میشده و من مجبور شدم بفرستمش بره

گفت سرسی چیزی به من نگفته ولی من متوجه شدم که میخواد جان بمیره

 

یعنی توهمات پایسل بوده؟ یعنی سرسی نمی دونسته جان ارن به رابطش با جیمی پی برده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
برید پیش نمایش اپیزود بعد رو ببنید ، عنوانش رو من همینطوری میگم استنیس در بروواس

پیش نمایش جالبیه.

قصدمون اینه که پیش نمایش ها رو با یه روز تاخیر بذاریم رو سایت تا مطمئن بشیم همه این قسمت رو دیدن. بحث در مورد پیش نمایش هم بهتره موکول بشه به کامنتهای اون خبر و تاپیک مخصوص به اپیزودش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

والا تو کتاب که اینجوری نبود.

 

چیزی که من یادمه اینه، اگه اشتباه می کنم بگین.

خبری از کشتی نبود و آپشن های پیش روش March یا موندن بود. که گزینه اول هم به خاطر آذوقه عملی نبود خیلی.

ضمن اینکه باریستان می گه بریم وستروس و دنریس می گه نه. جورا هم که تبعید شده رفته.

 

 

بله تو کتاب فرق داره اما تقریبا همین موقعیته. تو کتاب زارو زوآن داکسوس از کارت میاد و با خودش کشتی میاره و میگه با اینها برو وستروس رو بگیر و کاری به برده های اینجا نداشته باش و بذار ما برده داریمون رو بکنیم! دنریس اونجا پیشنهادش رو رد میکنه. موقعیتش خیلی شبیه سریاله. یه طرف کشتی آماده برای سفر به وستروس و یه طرف برده هایی که آزاد کرده اما دوباره دارن برده میشن. حتی تو کتاب کار دنریس شکوهمندتره، چون کارتی ها تهدید میکنن که اگه اینکار رو نکنی باهات میجنگیم اما توی وضعیتی که توی سریال هست خطر جنگی وجود نداره. تو سریال دنریس بین رفتن به وستروس و موندن و کمک به برده ها حق انتخاب داره اما تو کتاب بین رفتن به وستروس و موندن و کمک به برده ها + جنگیدن با کارتی ها.

 

باز اپیزود جدید و باز بحث ما سر دنریس.

 

زارو 13 تا کشتی می یاره نه 93 تا. با سیزده تا کشتی هم کار خاصی نمی شه کرد. در واقع آپشن حمله به وستروس وجود نداره.

من خودم بدون هیچ پیش زمینه ای هم که فکر می کنم کار عاقلانه موندن بود. باریستان همینجوری رو هوا حرف می زنه واسه خودش. گرفت قلعه الکی نیستش که. داره موقعیت دفاعی قلعه رو با خستگی سربازا یک در نظر می گیره.

و اینکه برتری اصلی دنریس اژدهایانشن پس باید صبر کنه تا بتونه ازشون استفاده کنه.

 

 

تو کتاب دوم اونجایی که تیریون پایسل رو میندازه زندان پایسل در مورد مرگ جان ارن به تیریون گفت اون استاده (که اسمش یادم نمی یاد) تقریبا داشته موفق به سم زدایی بدن جان ارن میشده و من مجبور شدم بفرستمش بره

گفت سرسی چیزی به من نگفته ولی من متوجه شدم که میخواد جان بمیره

 

یعنی توهمات پایسل بوده؟ یعنی سرسی نمی دونسته جان ارن به رابطش با جیمی پی برده؟

 

پایسل می گه سرسی چون واریس همه جا خبرچین داشته نمی تونسته بگه که می خواد جان بمیره که خب یه ذره عجیبه. یعنی سرسی نمی تونسته هیچ جوره بفهمونه بهش؟

 

در هر صورت معلومه که سرسی نگفته بهش.

حالا اینکه می دونسته یا نمی دونسته معلوم نیست والا.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×