رفتن به مطلب
م.م.استارک

واریس؛ شخصیتی که باید شناخت

Recommended Posts

یکی از مرموزترین شخصیت‌های کتاب لرد واریس از اعضاء شورای کوچکه

در کتاب اول دیدیم که آریا دزدکی از توطئه چینی او با ارباب ایلیریو بر علیه رابرت باخبر میشه

از طرفی هشدارهای جدی و به موقعی به لرد ادارد مرحوم میده و بعد از اون به تیریون هم بسیار کمک می‌کنه

 

اهداف اصلی واریس از این کارهای به ظاهر متناقض چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظر من واریس به تنها چیزی که فکر نمی کنه صلح هست ، احتمال میدم یه سوپرایز بزرگ داره که داره تمام مقدمات رو براش یواش یواش آماده می کنه . هفت پادشاهی در آشوب هست . خاندان ها دارن در جنگ تضعیف میشن ؛ از اسم کتاب سوم هم که این طور بر میاد این آشوب رو به گسترش هست .

به نظر من این هرج و مرج به نفع واریس و برنامه هاش است .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واریس ... واریس...

شاید اونقدر که جلوه میکنه شخص مرموزی نباشه . چون از طرفش فصل نداشتیم فقط شخصیتش رو نمی شناسیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من که میگم طرف تارگرین ها باشه و می خواد دوباره هفت پادشاهی رو بهشون برگردونه . احساس می کنم هنوز کسانی از تارگرین ها زنده مونده باشن ( به غیر دنریس )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم این قضیه که واریس همه جا پرنده های خبرچین کوچولو داره خیلی بو داره.

 

وقتی قضیه خواجه شدنش رو تعریف میکرد من فکر کردم این مطمئنا تو زندگیش از جادو بی نصیب نمونده. اگه یه چیزی داده حتما به جاش چیزی گرفته. این که همه جا گوش داره یه قدرته مرموزه نه یه قضیه ی عادی و از سر زرنگی

 

در موارد سیاسی و کارای متناقضش به نظرم گرچه هدفش معلوم نیست ولی فعلا به بهترین شکل موقعیت خودشو حفظ میکنه. یکی به نعل میزنه یکی به میخ. از طرفی شخصیت خبیثی به نظرم نمی رسه ولی به قول خودش واقعا سرشار از سورپرایز هاست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من خیلی ایده واریس جادویی رو نمیپسندم. منطقی به نظر نمیاد.

از طرف دیگه واریس داره زیادی به تیریون کمک میکنه. این منطقی نیست چون تیریون در حال حاضر جایگاه خاصی نداره که نفعی داشته باشه.

ایده خدمت به تارگرین ها قابل تامله

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمی دونم ایده ی جادو درباره واریس درسته یا نه ولی چیزی که میدونم اینه که واریس به نظرم شخصیت شروری نیست. اگه به تیریون کمک میکنه شاید فقط به خاطر اینه که تیریون هم شرور نیست و به کمک هم نیاز داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظرم واریس یه جاسوس دو جانبه هست

یعنی چی؟

یعنی هم زمان واسه 2 طرف جاسوسی می کنه . جوریکه به نفع خودش باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظرم واریس یه جاسوس دو جانبه هست

یعنی چی؟

یعنی هم زمان واسه 2 طرف جاسوسی می کنه . جوریکه به نفع خودش باشه

خوب سوال این جاست که چی به نفع واریسه؟هدفش چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هدف واریس بقا س

یادتونه در مورد اون جادوگر حرف زد؟

گفته بود که بره بمیره ولی خودش و به کجا رسوند

واریس شخصیت جالبی داره و هیج نقطه ضعفی نداره مثل بقیه نه با پول میشه خریدش نه با جنس مخالف میشه فریبش داد

تنها اشکالی که تیریون داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقاً موافقم ، هدف ِ واریس فقط بقای ِ واریس‌ه. چند جا تو کتاب گفته می‌شه لیتل فینگر فقط برای ِ لیتل فینگر کار می‌کنه ، ولی این از قلم افتاده که واریس هم برای ِ خودش داره تلاش می‌کنه.

 

من معتقدم درست گفته ، به دنبال ِ صلح برای ِ مملکته و داشتن ِ یک پادشاه. واریس از جنگ خوشش نمیاد. چون همه چیز رو متزلزل می‌کنه ، از طرفی خودش هم نمی‌تونه ادعای ِ پادشاهی داشته باشه ، ولی از این که بهش وابسته باشن لذت می‌بره.

 

واریس طالب ِ قدرته ، اما نوع ِ خاصی از قدرت. قدرت ِ پشت ِ پرده. نه احترام می‌خواد نه شرافت براش معنی ِ خاصی داره.

 

اون به همه کمک می‌کنه و به هیچ‌کس کمک نمی‌کنه. اطلاعات می‌ده ، ولی مستقیماً وارد ِ عمل نمی‌شه. در انتظار ِ ثبات پیدا کردن ِ اوضاع ، و مشخص شدن ِ پادشاه ِ جدیدشه. اگه دنریس بیاد ، به اون هم خدمت می‌کنه.

 

واریس طرف ِ هیچکس رو نمی‌گیره و طرف ِ همه رو می‌گیره. از همین حالا می‌تونم ببینم اگه دنریس وارد ِ دربار شه ، واریس دستاشو از هم باز می‌کنه ، لبخند می‌زنه و می‌گه: بانوی ِ من. من ناچار به خدمت بودم همونطور که الان به شما خدمت می‌کنم. و سایرین هم توصیه می‌کنن واریس رو نگه داره.

 

اون خطرناک ِ بی خطره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم جای این همه حدس گمانه زنی و طرح توطئه ریختن.. اگه چیز هایی رو که توی کتاب بهشون اشاره شده رو کنار هم قرار بدیم بهتر میشه به نتیجه رسید...

من تاحالا از کتاب به این نتیجه رسیدم که 100% طرفدار تارگرین هاست . و تلاش میکنه حکومت رو به دست دنریس برسونه.. و از دور هم داره تا جایی که ممکنه دنریس رو حمایت می کنه... مخصوصا از وقتی اژدها ها قدرتمند تر شدن .. از طرفی هم نمیخواد هیچ آسیبی به کینگز لندینگ و هفت پادشاهی وارد بشه و جنگ های بزرگ شکل بگیره ...

حالا اگه چیزی می دونید اضافه کنید...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاید طرف تارگرین ها باشه اما طرف دنریس نیست چه کسی خبر بارداری دنریس رو برای رابرت آورد و به تیریون در مورد اژدها اخطار داد . اون به ند کمک کرد اما نه خیلی چون صاف ساده ان و کاری جلوی دسیسه نمی کنن اما به تیریون کمک کرد چون مثل خودش زرنگه و دنبال حمایت از شاه هم نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوست ِ خوبم ، اشکان ، الان شما با توجه به کدوم حقایق و نکاتی که توی ِ کتاب اومده ، به این نتیجه رسیدی که طرفدار ِ تارگرین‌هاست ؟!

 

واریس براش مهم نیست قدرت ِ اصلی به اسم ِ کی باشه ، تیریون ، جافری ، سرسی ، ند ... تنها چیزی که براش مهه ، ثبات ، حداقل در مورد ِ پادشاهه. از بازی کردن با آدما لذت می‌بره ، از این که شگفت‌زده‌شون کنه با اطلاعاتش و بهشون نشون بده چقدر ازش عقبن و چقدر چیزی نمی‌دونن خوشش میاد. ولی هرج و مرج و آشوب براش جالب نیست.

 

اون یه فرمانده‌ی ِ قدرتمند نیاز داره تا بهش نشون بده چه ارزشایی داره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
دوست ِ خوبم ، اشکان ، الان شما با توجه به کدوم حقایق و نکاتی که توی ِ کتاب اومده ، به این نتیجه رسیدی که طرفدار ِ تارگرین‌هاست ؟!

 

واریس براش مهم نیست قدرت ِ اصلی به اسم ِ کی باشه ، تیریون ، جافری ، سرسی ، ند ... تنها چیزی که براش مهه ، ثبات ، حداقل در مورد ِ پادشاهه. از بازی کردن با آدما لذت می‌بره ، از این که شگفت‌زده‌شون کنه با اطلاعاتش و بهشون نشون بده چقدر ازش عقبن و چقدر چیزی نمی‌دونن خوشش میاد. ولی هرج و مرج و آشوب براش جالب نیست.

 

اون یه فرمانده‌ی ِ قدرتمند نیاز داره تا بهش نشون بده چه ارزشایی داره!

..

درست میگی خودمم توهمی عمل کردم

اما خوب من تا جایی که یادمه ... توی کتاب اول با وکیل ایریلیو(( همون کسی که به دنریس و داداش جا داده بود)) زیادی رفت و اومد داشت..

بعد تخم اژدها ها رو هم باز وکیل ایریلیو بود که داد به دنریس گفت هدیه هایه از طرف دوستانت...

همین سرجورا مورمونت جز جاسوس های خودشه ...

بعد جایی هم که دنریس توی کارت گیر کرده و دنبال کشتی میگرده دو نفر میان کمکشون و بهشون کشتی میدن (( فکر کنم! درست یادم نیست)) اما یادمه اونا هم از طرف لرد واریس و وکیل ایریلیو بودن ..

توی اون میز گردی هم که خبر دادن دنریس حامله است و شاه رابرت گفت برای قتلش باید لشگر بفرستیم و یا آدم کش و این صحبت ها زیاد وارد بازی نشد و مخالفت نکرد چون ند استارک داشت همین کار رو می کرد .

اما چیز هایی رو که شما گفتی رو هم خیلی قبول دارم . چون این ها شامل بعد شخصیتش میشه که درسته ! اما در مورد آینده اش و انگیز و منطق تصمیم گیری هاش و هدفش خوبه که بحث کنیم ... (با دلیل و این چیز ها )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه‌هـــــــــــــــــــــا ! اونا از طرف ِ وکیل ایلیریو اومده بودن. کجا گفته از طرف ِ واریس اومدن؟!

 

ولی به طور ِ کلی در مورد ِ واریس خیلی کمتر از اون می‌دونیم که بخوایم بر اساس ِ شواهد ِ آنچنانی حکم بدیم ، فقط می‌تونیم تحلیل کنیم. هرکدوم هم از نقطه نظر ِ خودمون.

 

کسی نظر ِ دیگه‌ای داره در مورد ِ واریس؟ این که به فرد ِ خاصی خدمت می‌کنه یا هدفی غیر از این حرفا داره. نبـــــــــــــــــــــــــــــــود؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تو کتاب هایی بعدی پازل معما های واریس کامل تر میشه ، دقیقا بعد از آخرین فصل کتاب ۵ و با توجه به اینکه ۲ کتاب هم بیشتر تا پایان داستان باقی نمونده . اهداف واریس تقریبا مشخص شده ( البته اگه این مارتین بذاره )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم وریس بیشتر تو فکر صلح و آرامشه تا ملت بتونن راحت زندگی کنن!

همیشه هم در هر شرایطی سعی میکنه تا جایی که میتونه بهترین موقعیت رو واسه مملکت فراهم کنه،نه با جنگ و نه با دوز و کلک بازی فقط با تجارت خودش یعنی اطلاعات!

مثلا وقتی رابرت زنده بود به ند استارک کمک میکرد،تا جایی که هم میتونست سعی کرد جلوی مزگش رو بگیره هم به خاطر خودش هم به خاطر جلوگیری از جنگ ولی نتونست؛وقتی هم تیریون دست پادشاه بود تا جایی که میتونست کمکش میکرد چون به قول خودش اون کسیه که میتونه واقعا به هفت پادشاهی کمک کنه هم اعتبار خانوادگی پشتشه و هم یه ذهن خلاق وگرنه چه دلیلی داره باد از خودش مایه بزاره و به شی الماس بده و بگه فلنگ رو ببند؟!

تازه یه جورایی میدونه که به جز شغلش واسه کسی اهمیت نداره و اصلا جزو آدم حساب نمیشه نمونه اش هم اونجایی که به ند میگه کی میخواد واسه اسپایدر عزاداری کنه!

نکته ای که راجع به وریس جالبه ترسش از لیتل فینگره چون میدونه که این آدم چه قدر خطرناک و قدرتمنده،جالبش اینه که همیشه تو کل کل هاشون از بیلیش کم میاورد و میرفت تو فاز ضایع شدن.

برگ برنده وریس اینه که همه فکر میکنن اون آخر اطلاعات و جاسوس بازیه ولی اشتباه میکنن چون پیتر بیلیش واقعا مارمولک تر و آب زیر کاه تره!

یکی از معدود اتفاقای خوبی که واسه وریس افتاد رفتن بیلیش بود که باعث شد دیگه فقط اون دست پشت پرده باشه!

به نظرم وریس که اون روی زندگی رو دیده و نقص عضو و فلاکت و کارای ناشایست رو تجربه کرده فقط به فکر اوناییه که مثل خودشن و میخواد حالا که تو شورای کوچیکه تا جایی که میتونه صلح و آرامش رو تضمین کنه هرچند که شاید کاراش اصلا کافی نباشه،مثلا اونجایی که به تیریون میگه فردی در خدمت نیروهای جادویی نباید رو تخت آهنی بشینه چون خودش طعم تلخ جادو رو چشیده.

مطمئنا اگه میتونست یا به قول خودش اگه آدم شجاعی بود(که اصلا نیست!)شمشیر دستش میگرفت و همه ظالم ها رو قل و قم میکرد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظرم وریس بیشتر تو فکر صلح و آرامشه تا ملت بتونن راحت زندگی کنن!

همیشه هم در هر شرایطی سعی میکنه تا جایی که میتونه بهترین موقعیت رو واسه مملکت فراهم کنه،نه با جنگ و نه با دوز و کلک بازی فقط با تجارت خودش یعنی اطلاعات!

مثلا وقتی رابرت زنده بود به ند استارک کمک میکرد،تا جایی که هم میتونست سعی کرد جلوی مزگش رو بگیره هم به خاطر خودش هم به خاطر جلوگیری از جنگ ولی نتونست؛وقتی هم تیریون دست پادشاه بود تا جایی که میتونست کمکش میکرد چون به قول خودش اون کسیه که میتونه واقعا به هفت پادشاهی کمک کنه هم اعتبار خانوادگی پشتشه و هم یه ذهن خلاق وگرنه چه دلیلی داره باد از خودش مایه بزاره و به شی الماس بده و بگه فلنگ رو ببند؟!

تازه یه جورایی میدونه که به جز شغلش واسه کسی اهمیت نداره و اصلا جزو آدم حساب نمیشه نمونه اش هم اونجایی که به ند میگه کی میخواد واسه اسپایدر عزاداری کنه!

نکته ای که راجع به وریس جالبه ترسش از لیتل فینگره چون میدونه که این آدم چه قدر خطرناک و قدرتمنده،جالبش اینه که همیشه تو کل کل هاشون از بیلیش کم میاورد و میرفت تو فاز ضایع شدن.

برگ برنده وریس اینه که همه فکر میکنن اون آخر اطلاعات و جاسوس بازیه ولی اشتباه میکنن چون پیتر بیلیش واقعا مارمولک تر و آب زیر کاه تره!

یکی از معدود اتفاقای خوبی که واسه وریس افتاد رفتن بیلیش بود که باعث شد دیگه فقط اون دست پشت پرده باشه!

به نظرم وریس که اون روی زندگی رو دیده و نقص عضو و فلاکت و کارای ناشایست رو تجربه کرده فقط به فکر اوناییه که مثل خودشن و میخواد حالا که تو شورای کوچیکه تا جایی که میتونه صلح و آرامش رو تضمین کنه هرچند که شاید کاراش اصلا کافی نباشه،مثلا اونجایی که به تیریون میگه فردی در خدمت نیروهای جادویی نباید رو تخت آهنی بشینه چون خودش طعم تلخ جادو رو چشیده.

مطمئنا اگه میتونست یا به قول خودش اگه آدم شجاعی بود(که اصلا نیست!)شمشیر دستش میگرفت و همه ظالم ها رو قل و قم میکرد!

زیاد به حرف های خود واریس اعتماد نکن. قضیه ی الماس ها هم شاهکار نویسنده های سریال بوده، کوچکترین اشاره ای ازش توی کتاب نشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظرم وریس بیشتر تو فکر صلح و آرامشه تا ملت بتونن راحت زندگی کنن!

همیشه هم در هر شرایطی سعی میکنه تا جایی که میتونه بهترین موقعیت رو واسه مملکت فراهم کنه،نه با جنگ و نه با دوز و کلک بازی فقط با تجارت خودش یعنی اطلاعات!

مثلا وقتی رابرت زنده بود به ند استارک کمک میکرد،تا جایی که هم میتونست سعی کرد جلوی مزگش رو بگیره هم به خاطر خودش هم به خاطر جلوگیری از جنگ ولی نتونست؛وقتی هم تیریون دست پادشاه بود تا جایی که میتونست کمکش میکرد چون به قول خودش اون کسیه که میتونه واقعا به هفت پادشاهی کمک کنه هم اعتبار خانوادگی پشتشه و هم یه ذهن خلاق وگرنه چه دلیلی داره باد از خودش مایه بزاره و به شی الماس بده و بگه فلنگ رو ببند؟!

تازه یه جورایی میدونه که به جز شغلش واسه کسی اهمیت نداره و اصلا جزو آدم حساب نمیشه نمونه اش هم اونجایی که به ند میگه کی میخواد واسه اسپایدر عزاداری کنه!

نکته ای که راجع به وریس جالبه ترسش از لیتل فینگره چون میدونه که این آدم چه قدر خطرناک و قدرتمنده،جالبش اینه که همیشه تو کل کل هاشون از بیلیش کم میاورد و میرفت تو فاز ضایع شدن.

برگ برنده وریس اینه که همه فکر میکنن اون آخر اطلاعات و جاسوس بازیه ولی اشتباه میکنن چون پیتر بیلیش واقعا مارمولک تر و آب زیر کاه تره!

یکی از معدود اتفاقای خوبی که واسه وریس افتاد رفتن بیلیش بود که باعث شد دیگه فقط اون دست پشت پرده باشه!

به نظرم وریس که اون روی زندگی رو دیده و نقص عضو و فلاکت و کارای ناشایست رو تجربه کرده فقط به فکر اوناییه که مثل خودشن و میخواد حالا که تو شورای کوچیکه تا جایی که میتونه صلح و آرامش رو تضمین کنه هرچند که شاید کاراش اصلا کافی نباشه،مثلا اونجایی که به تیریون میگه فردی در خدمت نیروهای جادویی نباید رو تخت آهنی بشینه چون خودش طعم تلخ جادو رو چشیده.

مطمئنا اگه میتونست یا به قول خودش اگه آدم شجاعی بود(که اصلا نیست!)شمشیر دستش میگرفت و همه ظالم ها رو قل و قم میکرد!

زیاد به حرف های خود واریس اعتماد نکن. قضیه ی الماس ها هم شاهکار نویسنده های سریال بوده، کوچکترین اشاره ای ازش توی کتاب نشده.

عجب!

نمیدونستم!

چرا نباید به حرفهای وریس اعتماد کرد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×