رفتن به مطلب
North Wolf

بحث های اپیزودیک قسمت 8 فصل 4 The Mountain and the Viper

به اپیزود هشتم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

47 رای

  1. 1. به اپیزود هشتم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      2
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      2
    • 7
      1
    • 8
      5
    • 9
      10
    • 10
      27


Recommended Posts

آقای ریگار خان ما به همین شوخی ها زنده ایم به دل نگیر

ناراحت نشو میدم رابرت یبار دیگه با پتکش بیاد سراغتاااا

این بار میگم کلتو بترکونه بجا سینت مث ابرین

+

من یه دخدر خاله دارم عاشق سریاله و تا من بهش نرسونم خودش نتش قطعه که ببینه

می خوام یه طرحی بریزم که ازش فیلم بگیرم سر صحنه ابرین

+

ریگار جان :

 

الان اسپویل نبود حرف زدن از مرگ جان؟

 

 

+

سوال من هنوز با پرجاست

 

پس کی قراره که بریک دنداریون جان کتلین رو بهش برگردونه؟

قرار بود سه روز بعد از عروسی خونی باشه الان سه قرن شد:|

اگرم بخوان حذف کنن که دیگه واویلا

لیتل فینگر رو کی می خواد بکشه؟

 

+

کسی فیلم های عکس العمل بیننده ها بعد از عروسی سرخ رو نگه نداشته؟

می خوام یدور دیگه ببینم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دنریس خیلی رو اعصابه رو مخه آدم اسکی میره هرچی زودتر بمیره

من نمیدونم چرا اکثر اینایی که فقط سریال میبینن (به استثنی من و عده ی قلیل دیگه) از این زنیکه خوششون میاد؟؟؟

وقتی جورا رو احضار کرد و به رابرت گفت غاصب اصن چنان اعصابم بهم ریخت که دلم میخاست جورا بزنه از پله ها بندازتش پایین سرشو بشکنه هر دفه میبینم کلی حرص میخورم

نه واقعا چرا بیشتر سریال بینا ازش خوششون میاد؟؟؟

ولی حدث میزنم کتاب خونا اصلا خوششون نمیاد درست میگم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به ریگار:

مرسی! اما به نظرم قبل تر هم یه جا همچین چیزی گفته میشه، حالا یا تیریون یا جیمی، که این نبرد کوه و افعی به قمار دو سر باخته واسه تایوین! هر کدوم که پیروز بشن به ضرر تایوینه!

 

من که پایه ام!

 

وینترفل: من که به دوستام نقشه های وستروس رو دادم، هر وقت سوالی میپرسن میگم خودتون برید تو نقشه ببینید! (هر چند بعید میدونم جز یکیشون بقیه حتی نقشه رو باز کرده باشن! :دی)

 

لیدی: درسته که بغضی سریال بین ها درکی درباره جغرافیای نغمه ندارن، اما این دلیل نمیشه که کارگردان ها هر تحریف محیرالعقولی رو مرتکب بشن (حمله یارا به دردفورت با کشتی ) و همچنین دلیل نمیشه که ما کار اون ها رو تایید کنیم و هیچ انتقادی نداشته باشیم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ ریگار

توی این ویدیو که گذاشتی ( بلنده ) اولش یه جمع 4 نفره هستن که دارن نگاه میکنن

اون یارو که تیشرت قرمز پوشیده فکر کنم سکته زده که هیچ تکونی نمیخوره !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ببخشید میدونم ربطی به تاپیک نداره

شماها عکس العمل مردم واسه عروسی کبود رو دیده بودین؟

من ندیده بودم الان دیدم خیلی باحاله

اگه ندیدین بگین آپ کنم بزارم واستون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

روزی که جان بمیره من به کل بچه های فروم شیرینی میدم

 

میگم آریا و سندور حالا تا دمه دروازه خونین رسیدن بعد نگهبانا به همین راحتی میزارن اینا برگردن!؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به به چه آرزوهای قشنگی!مرگهای زیبایی مثل جان یا ازون مهمتر دنریس واقعا وسوسه برانگیزه

اما مرگ لیتل فینگر از همشون وسوسه برانگیزتره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

میشه خواهش کنم اینقدر در مورد مردن جان بحث نکنین؟

خو اسپویل میشه دیگه

منم رو همچین حرکتی اسپویا شد واسم

 

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سریال رو که دیدم متوجه نشدم سانسا بالاخره موهاشو رنگ کرد.یه عکس ازش دیدم دوباره که چک کردم دیدم درسته رنگ کرده.ولی حالا که هویتش لو رفته دیگه برای چی موهاشو رنگ کردن؟!از اول همین کار رو میکردن.ولی سوفی ترنر با این رنگ مو خیلی خوشگلتره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
دنریس خیلی رو اعصابه رو مخه آدم اسکی میره هرچی زودتر بمیره

من نمیدونم چرا اکثر اینایی که فقط سریال میبینن (به استثنی من و عده ی قلیل دیگه) از این زنیکه خوششون میاد؟؟؟

وقتی جورا رو احضار کرد و به رابرت گفت غاصب اصن چنان اعصابم بهم ریخت که دلم میخاست جورا بزنه از پله ها بندازتش پایین سرشو بشکنه هر دفه میبینم کلی حرص میخورم

نه واقعا چرا بیشتر سریال بینا ازش خوششون میاد؟؟؟

ولی حدث میزنم کتاب خونا اصلا خوششون نمیاد درست میگم؟

چرا خوششون نیاد عزیز من؟ وقتی کارگردان های سریال تمام معیارهای سینمایی که برای خوب نشون دادن یه شخصیت هست رو روی این پیاده کردن(از موسیقی های آنچنانی که حس قهرمانی رو در آدم تلقین میکنه تا گریه های آنچنانی هماه با موسیقی غمگین چه موقع مرگ دروگو چه خانه نامیرایان چه موقع رفتن تو آتیش و ...) خوب معلومه کمتر کسی دقت میکنه واقعا به کارهای بد این بشر. شما هم نشانه دقت خیلی بالاییه که داری این تنفرت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لیدی: درسته که بغضی سریال بین ها درکی درباره جغرافیای نغمه ندارن، اما این دلیل نمیشه که کارگردان ها هر تحریف محیرالعقولی رو مرتکب بشن (حمله یارا به دردفورت با کشتی ) و همچنین دلیل نمیشه که ما کار اون ها رو تایید کنیم و هیچ انتقادی نداشته باشیم!

 

من با انتقاد شما موافقم

شما انتقاد کن، راحت باش

مراد این بود که سازنده ها با مخاطبین متفاوتی روبرو هستند و وقتی بازخورد زیادی در مورد این تناقضات نمی بینن خیلی اهمیت نمیدن بهش

من به نظرم رفتارشون طبیعیه نه اینکه بگم درسته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد دنریس: من که کاملا عکس شما فکر میکنم! اتفاقا تو سریال دنریس رو هم مثل استنیس دارن تخریب میکنن! (البته نوع تخریبشون یه مقدار فرق داره!) به خصوص تو این فصل آخر خیلی شدت گرفته! خیلی کسایی رو میشناسم که قبلا خوششون میومد از دنریس اما الان نه! من خودم هم که تو کتاب در اغلب مواقع دنریس رو تایید میکنم اما تو سریال متنفرم ازش! بازیگرش خیلی بده، دیالوگ هایی که براش مینویسن هم فاجعه است! این تناقضات رفتاریش هم یه جوریه که آدم فکر میکنه این آدم اصلا تعادل روانی نداره! خودشیفتگی تهوع آورش رو دیگه نگم! (حالا البته تو کتاب هم خودشیفته هست، اما اونجا قابل تحمل تره!)

واسه همینه که میگم تخریب دنریس حتی از تخریب استنیس هم بیشتره! استنیس با وجود همه این تخریب ها طرفداراش رو حفظ کرده و میکنه؛ اما ریزش طرفداران دنریس کاملا مشخصه! تا اونجایی که من نظرات رو میخونم و میشنوم دیگه بین پاکان (همون فقط سریال بین ها - با تشکر از مانوئل عزیز :دی) هم به اون صورت طرفداری نداره!

 

لیدی: آخه منطقیش اینه! یه عده نمیدونن و براشون مهم نیست، یه عده میدونن و براشون مهمه! حالا کارگردان ها رضایت کدوم دسته از بیننده ها را باید در نظر بگیرن؟ به نظرم خیلی خودخواهن!

 

رودریک استارک (و چند نفر دیگه که حوصله نمیکنم برم ببینم کی بودید) : مرگ جان اسنو و دنریس خوبه، اما لیتل فینگر دیگه چرا؟! یه قسمت خیلی بزرگی از زیبایی داستان و هیجانش به خاطر لیتل فینگره! یعنی مهم تر و تاثیرگذارتر از این فرد هم تو روند داستان داریم؟! اگه قرار باشه بمیره که داستان بیشتر از نصف جذابیتش رو از دست میده!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد کارگردان ها به نظرم رضایت مدیران شبکه و اسپانسرها و اینا مهم تره

 

در مورد دنریس من وقتی کتاب رو میخونم بیشتر از دنریس بدم می یاد، اون توهمات ذهنیش و خودشیفتگی و ایناش خیلی بیشتر معلومه تو کتاب

اما استنیس رو خدایی دارن تو سریال نابود می کنن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب در دیزی بازه، حیای نویسنده های سریال کجا رفته. گیرم بیشتر بیننده ها تصوری از جغرافیای نغمه ندارند، قرار نیست که اینا هر کاری خواستند با داستان بکنند.

 

در مورد لیتل فینگر من هم با رنلی موافقم. ما همه، چه بیننده ها و چه خواننده ها، به لیتل مدیونیم. اگه این نبود الان تمام وستروس از فرط بیکاری سوزن دوزی می کردند.

 

پ.ن: بابا به خدا اقتباس هایی که به کتاب وفادارترند موفق ترند. نمونه اش همین لوتره دیگه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به کینگ رابرت:

در مورد لیتل بسیار موافقم

 

باور کنید من از سریال دفاع نمی کنم فقط برام عجیب نیست کاراشون جز در مورد تخریب استنیس!

اگه سریال رو ترجیح میدادم کتاب رو نمی خوندم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در مورد دنریس: من که کاملا عکس شما فکر میکنم! اتفاقا تو سریال دنریس رو هم مثل استنیس دارن تخریب میکنن! (البته نوع تخریبشون یه مقدار فرق داره!) به خصوص تو این فصل آخر خیلی شدت گرفته! خیلی کسایی رو میشناسم که قبلا خوششون میومد از دنریس اما الان نه! من خودم هم که تو کتاب در اغلب مواقع دنریس رو تایید میکنم اما تو سریال متنفرم ازش! بازیگرش خیلی ده، دیالوگ هایی که براش مینویسن هم فاجعه است! این تناقضات رفتاریش هم یه جوریه که آدم فکر میکنه این آدم اصلا تعادل روانی نداره! خودشیفتگی تهوع آورش رو دیگه نگم! (حالا البته تو کتاب هم خودشیفته هست، اما اونجا قابل تحمل تره!)

واسه همینه که میگم تخریب دنریس حتی از تخریب استنیس هم بیشتره! استنیس با وجود همه این تخریب ها طرفداراش رو حفظ کرده و میکنه؛ اما ریزش طرفداران دنریس کاملا مشخصه! تا اونجایی که من نظرات رو میخونم و میشنوم دیگه بین پاکان (همون فقط سریال بین ها - با تشکر از مانوئل عزیز :دی) هم به اون صورت طرفداری نداره!

 

لیدی: آخه منطقیش اینه! یه عده نمیدونن و براشون مهم نیست، یه عده میدونن و براشون مهمه! حالا کارگردان ها رضایت کدوم دسته از بیننده ها را باید در نظر بگیرن؟ به نظرم خیلی خودخواهن!

 

رودریک استارک (و چند نفر دیگه که حوصله نمیکنم برم ببینم کی بودید) : مرگ جان اسنو و دنریس خوبه، اما لیتل فینگر دیگه چرا؟! یه قسمت خیلی بزرگی از زیبایی داستان و هیجانش به خاطر لیتل فینگره! یعنی مهم تر و تاثیرگذارتر از این فرد هم تو روند داستان داریم؟! اگه قرار باشه بمیره که داستان بیشتر از نصف جذابیتش رو از دست میده!

من گفتم وسوسه برانگیزه نگفتم که همین حالا بکشتش

نمیدونم شاید فک میکنم زیادی دووم آورده تو داستان!یه مرگ زیبا میتونه پایان خوبی واسه این اسطوره رذالت و زیرکی باشه

 

یه مرگ تو مایه های مرگ تایوین

 

وریس میتونه جاشو پر کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من به این قسمت 10 میدم...

حالم از مارتین بهم میخوره. خیلی نامرده! حالم ازش بهم میخوره! پیرمرد روانی!

از کل لنیستر ها به جز تیریون بدم میاد! همشون ....

این قسمت دردناکترین قسمت بود برام. حتی از مرگ استارک ها دردناکتر. واقعا تنم می لرزید و داشت گریم می گرفت...

اوبرین این کوه ...حذف شد... رو شکست داده بود! آخه چرا؟

حالم از مارتین بهم میخوره...

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تمام طول این قسمتو منتظر صحنه مبارزه بودم (و فقط به خاطر اسم قسمت بود که امیدم نا امید نشد! اگه نه هرچی تونستن کشش دادن!)

بازیگر نقش کوه هم به درد مردن می خورد( بازیگری که فصل اول کوهو بازی می کرد خیلی خشن تر و واقعی تر بود)

در مورد سنسا هم باید بگم هرچند از خودش و چهره بی نمکش(مخصوصا وقتی گریه می کنه) خوشم نمیاد ولی لهجه ش خیلی بریتانیایی غلیظه!

از تایوین سریال (بر خلاف تایوین کتاب) خیلی خوشم میاد بازیگرش خوشتیپ و مهربونه

رمزی روانی رو وقتی میبینم تنم می لرزه

از جان اسنو بی خاصیتم خیلی بدم میاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سریال در مقابل کتاب

قطره ای در مقابل دریا...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این بحث سریال و کتاب رو من پیشنهاد میکنم اگر دوست دارید یه مناظره هست بین یک طرفدار سریال و یک طرفدار کتاب که به صورت ویدیو کنفرانس برگزار میشه و تو یوتیوب هم میتونید لینک هاش پیدا کنید ببینید.طرفدار سریال جواب های معقول و قانع کننده ای به طرفدار کتاب میده.

 

 

خب در دیزی بازه، حیای نویسنده های سریال کجا رفته. گیرم بیشتر بیننده ها تصوری از جغرافیای نغمه ندارند، قرار نیست که اینا هر کاری خواستند با داستان بکنند.

 

در مورد لیتل فینگر من هم با رنلی موافقم. ما همه، چه بیننده ها و چه خواننده ها، به لیتل مدیونیم. اگه این نبود الان تمام وستروس از فرط بیکاری سوزن دوزی می کردند.

 

پ.ن: بابا به خدا اقتباس هایی که به کتاب وفادارترند موفق ترند. نمونه اش همین لوتره دیگه.

 

 

معیار درستی نیست لوتر سینمایی رو با گات سریالی مقایسه کنی !! اون سه فیلم بود کلا یک سوم گات بازیگر و شخصیت داشت و شخصیت جدید تو هر فصل و هر فیلم جدید بهش اضافه نمیشد !! دیگه فرق بین هزینه برای سریال و فیلم هم چیزی نمیگم.بخوایم اینطوری مقایسه بکنیم من کلی فیلم و سریال میتونم جلوی همه قرار بدم بگم چرا این سریال مثل این فیلم نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ا

معیار درستی نیست لوتر سینمایی رو با گات سریالی مقایسه کنی !! اون سه فیلم بود کلا یک سوم گات بازیگر و شخصیت داشت و شخصیت جدید تو هر فصل و هر فیلم جدید بهش اضافه نمیشد !! دیگه فرق بین هزینه برای سریال و فیلم هم چیزی نمیگم.بخوایم اینطوری مقایسه بکنیم من کلی فیلم و سریال میتونم جلوی همه قرار بدم بگم چرا این سریال مثل این فیلم نشد.

مقایسه که نکردم، اون رو به عنوان نمونه ی اقتباس وفادار و موفق آوردم.

متد سریال که برای اقتباس بهتره، چند برابر کتاب فرصت داره برای نشون دادن جزئیات. بعد مگه حرف ما سر هزینه است. مگه سر حذف نبرد ردفورک یا ویسپرینگ وود یا ضعف لوکیشن ها (خصوصا وینترفل) اعتراضی داریم.

بعد این تغییراتی که توی سریال می دن اگه خوب باشند استقبال می کنم، مثل اولنای سریال که از کتاب هم بهتر بود (که همون رو هم بعد با سکانس ها و دیالوگ های مسخره خراب کردند) یا محاکمه ی تیریون و پررنگ شدن نقش جیمی در حین محاکمه (در حالی که توی کتاب کاملا ساکت و خنثی است که با توجه به کاراکترش غیر طبیعیه) یا بهتر شدن کاراکتر اشا که خود مارتین هم بهش اشاره کرده بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

از خوندن نظرات دوستان لذت بردم.

اول از همه قسمت مول تاون بود . اين وحشي ها هر كار مي كنن تا اين كلاغا رو از خونه بيرون بكشن موفق نميشن. گيلي و ايگريت هم بد نبود به هر حال فيلمه ديگه.

درباره گري ورم و ميساندي هم كه ديگه دوستان به اندازه كافي نظر دادن. افتضاحه.

قسمت فتح موت كايلين فوق العاده بود قلعه و باتلاق هاي اطرافش رو خيلي خوب درست كرده بودن. از تصوري كه از كتاب داشتم خيلي بهتر بود. كلا وقتي يه جاي جديد رو توي تيتراژ نشون ميده خيلي ذوق زده ميشم. اون پوست كندن رو هم خوب كار كرده بودن. بولتون ها از قسمت هاي جالب سريالن. به اين فكر مي كردم اكه استارك هاي بيچاره چه جوري اين همه سال اين وحشي ها رو كنترل مي كردند.

با توجه به حذف كردن مريليون قسمت لردهاي ويل رو خوب و تا حدودي قابل قبول در آورده بودند. البته لردهاي كتاب خيلي بيشتر بهشون ميومد لرد باشن. مسلما داستان كتاب توي اين قسمت خيلي قشنگتر بود. با اين وجود توضيحات سانسا با توجه به اينكه خاله اش كشته شده بود و فاميل مرحومه بود قانع كننده بود.

اين جسدهاي اربابها كه رو صليب بودن چقدر تازه بودن. مثلا كلي روي صليب مونده بودن تا اجازه پايين آوردنشون صادر شده بود. داستان جورا هم كه به اندازه كافي درباره اش بحث شده. اينقدر تبعيدش رو كش دادن تا مجبور شدن قضيه رو سرهم بندي كنند.

درباره دنريس به نظر من دنريس كتاب خيلي دوست داشتني تره و كارها و افكارش با توجه به مسيرش به سمت حكومت قابل قبوله چون داره سعي مي كنه حاكم باشه. اما دنريس سريال بعد از فصل سوم نچسب ميشه. به نظر من كه مشكل از بازيگرشه اصلا بازيش باور پذير نيست هنوز اون جاستيس و اينجاستيس گفتنش رو اعصابمه.

وينترفل رو دوباره نشون داده و داغ دلمون تازه شد ولي فكر كنم يه مقدار زود بولتون ها رو بردن سمت وينترفل.

آريا و سندور جلوي دروازه، ايده تكراري رسيدن و نديدن بود اما خنده هاي آريا براي مسخره سگ خوب بود. اون نگهبان دم دروازه خيلي مزخرف بود. راحت بهش ميگه من آريا استاركم اونم ميگه تسليت عرض مي كنم خالتون مردن. تو چه كاره اي كه تسليت عرض مي كني. سانسا چقدر خوشگل و دوست داشتني شده بود چه نگاهي مي كرد بهش اين ليتل فينگر ملعون.

بعد از حرفهاي تريون كه ارزشي نداشت بالاخره به مبارزه اي رسيديم كه خيلي منتظر بودم ببينم چه جوري درش ميارن. به نظرم خيلي سريع تر از تصوراتم نبرد تموم شد. توي كتاب مردم عادي هم بودن يه پسره هم توسط مانتين با يه ضربه جمجمه اش دو قسمت ميشد و نبردشون هيجان بيشتري داشت. لهجه ابرين هم كولاك بود مخصوصا وقتي مي گفت مارتل.

اما كلا راضي بودم از اين قسمت و بهش هشت دادم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در مورد دنریس: من که کاملا عکس شما فکر میکنم! اتفاقا تو سریال دنریس رو هم مثل استنیس دارن تخریب میکنن! (البته نوع تخریبشون یه مقدار فرق داره!) به خصوص تو این فصل آخر خیلی شدت گرفته! خیلی کسایی رو میشناسم که قبلا خوششون میومد از دنریس اما الان نه! من خودم هم که تو کتاب در اغلب مواقع دنریس رو تایید میکنم اما تو سریال متنفرم ازش! بازیگرش خیلی بده، دیالوگ هایی که براش مینویسن هم فاجعه است! این تناقضات رفتاریش هم یه جوریه که آدم فکر میکنه این آدم اصلا تعادل روانی نداره! خودشیفتگی تهوع آورش رو دیگه نگم! (حالا البته تو کتاب هم خودشیفته هست، اما اونجا قابل تحمل تره!)

واسه همینه که میگم تخریب دنریس حتی از تخریب استنیس هم بیشتره! استنیس با وجود همه این تخریب ها طرفداراش رو حفظ کرده و میکنه؛ اما ریزش طرفداران دنریس کاملا مشخصه! تا اونجایی که من نظرات رو میخونم و میشنوم دیگه بین پاکان (همون فقط سریال بین ها - با تشکر از مانوئل عزیز :دی) هم به اون صورت طرفداری نداره!

 

لیدی: آخه منطقیش اینه! یه عده نمیدونن و براشون مهم نیست، یه عده میدونن و براشون مهمه! حالا کارگردان ها رضایت کدوم دسته از بیننده ها را باید در نظر بگیرن؟ به نظرم خیلی خودخواهن!

 

رودریک استارک (و چند نفر دیگه که حوصله نمیکنم برم ببینم کی بودید) : مرگ جان اسنو و دنریس خوبه، اما لیتل فینگر دیگه چرا؟! یه قسمت خیلی بزرگی از زیبایی داستان و هیجانش به خاطر لیتل فینگره! یعنی مهم تر و تاثیرگذارتر از این فرد هم تو روند داستان داریم؟! اگه قرار باشه بمیره که داستان بیشتر از نصف جذابیتش رو از دست میده!

 

به هیچ وجه در مورد دنریس کتاب و سریال موافق نیستم.

بعنوان مثال سر همین جورا، تو کتاب خیلی بیشتر می شه متنفر شد ازش.

 

فکر کن پیش خودش با وقاحت تمام می گه: "دیر شروع کرد به عذرخواهی و طلب بخشش، باید از همون اول التماس می کرد."

عمق عقده در چه حد آخه ؟!!

آخه مگه می شه آدم در این حد خودش رو دست بالا بگیره.

 

این فقط مشتی از خروار ه.

 

 

در مورد جلب رضایت یکی از دو گروه.

خب جلب رضایت اون دسته دوم کار می بره و سخته در نتیجه ... .

 

 

 

اگه نزد پیتر رو بکشه تو کتاب 6 این جرج. خیلی بردتش بالا، دیگه موقع پایین اومدنشه.

شادریخ

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

- اون جلف و جفنگ بازیا چی بود اوبرین قبل نبرد انجام داد؟ نیزه میچرخونی؟ شما مهارتتو وقتی باید نشون میدادی که نبردِ برده رو نبازی. خنده هاش هم که بیشتر مضحک بود تا هیستریک! خیلی ناراحت کننده بود مرگش ولی زنده بودنش هم چندان فرقی نداشت. نقشش واقعا تاریخ مصرف داشت و اینکه بمیره یا سالم بره سر خونه زندگیشو در ادامه رویت نشه خیلی فرقی به حال ما نداشت.

-این چند اپیزود اخر دنریس عملا هیییچ کاری نکرد غیر از اصول دین!!! من عادلم . من مخالف برده داری هستم. من نژاد پرست نیستم و با یک فاحـ*ـه زاده میخوابم.... با این روند این اپیزود باید قبلِ خواب مسواک زدن دنریس رو نشون میدادن که ....لذا گشتن از اون قدیما یه چیزی پیدا کردن که بگن اوه دیدین! دنریس یه موقعیت سخت داشت و یه کار مهم انجام داد. اما فی الواقع سختی کار دنریس در حد بافتن موهای میساندی بود .سخته واقعا. اون موهای فر . اونقدر ریز . آه ملکه دنریس ....

- دلسوزی ایگریت برای یه دختر و بچه ش؟

 

قرار نیست چون یکی دو قسمت دیگه خیلی تراژدی طور قبل مرگش بازم میگه یو نو ناتینگ جان اسنو!! بیان یهو مهربون و دل انگیز نشونش بدن !

 

- بازیگر روس بولتن دوست داشتنیه. صداش . نگاهش . لهجه ش . میمیک اروم و نجیب وارش. اما قاعدتا شخص روس بولتن رو نباید دوست داشت !!

- اون پسرعموِ که سوسک میکشت از معدود فک و فامیلای خلف سرسیه!! بی مایه ی معلولی که عقده و حرمان هاشو سر یکی دیگه خالی میکنه . هر کدوم به نوعی معلولیت عقلی دارن.

- تیون . سر پا شدن و تو جایِ درست دیدنش یکی از امیدای من برای ادامه سریاله.

- مرگِ جان؟ دنریس؟ پایسل کی میمیره؟؟؟!!!

- مثلا محاکمه قاتل شاه بود . تامن و خانومش! از کرم خاکستری و میساندی و پایسل! هم کمتر بودن که در حد یه لانگ شات ریز هم رویت نشدن. گویا بانو مارجری بدجوری مشغول به تعلیم و تعلم هستن .

-جیمی . خنده و نگاه تحسین آمیزش به اوبرین

- خنده آریا افتضاح بود. بازی و پوزخند مثلا "اره بابا منم بلدم" طورِ سانسا هم!

- صدای بیلیش واقعا اینجوریه یا ادا در میاره؟ زاویه از بالای دوربین وقتی داشتن محاکمه ش میکردن عالی بود .

- سرسی خب بله جذابه ولی اگه سانسا خشگل نیست پس کی خشگله؟ ایگریت یا دنریس یا ننه ی مارجری؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من توی این اپیزود دیالوگ جیمی و تیریون رو خیلی دوست داشتم. به نظرم خیلی خیلی خوب و پر معنی بود. معنیای مختلفی هم میشد ازش کشید بیرون .

 

اینم مجددا که شنیدم خوشم اومد ؛

- You are going to fight that THING?

+ I am going to KILL that thing.

 

بچه ها راستی بیلیش داشت به رابین میگفت آدما هرجایی میتونن بمیرن، حتی توی دستشویی. منظورش جی بود ؟؟؟

 

 

Tapatalking with an iDevice

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×