The Rogue Prince / کتاب شاهزاده شریر

[negar27 48]

samiano » سه شنبه مهر 1, 93 6:09 pm[/url]"]

renly baratheon » سه شنبه مهر 1, 93 3:53 pm[/url]"]وسط بحثتون بپرم: من که بعید میدونم قضیه هارنهال کار ویسریس باشه! اون از این عرضه ها نداشت! به نظرم کار خود ایمونه!

 

ایموند مگه چندسالش بوده اون موقع!؟ اصن قدرت کافی برای همچین کاری نداشته

 

کتاب خوبی بود و موجب شد تا علاقه من به دیمون عزیز موسس ردا طلایی ها بیش از پیش بشه

 

تنها چیزی که خیلی داره رو مخ من راه میره این ولاریون ها هستن که چجوری خاندانی که اون زمان اینقرد قدرت داشتن و از نظر نیرو دریایی تقریبا حرف اول رو میزدن الان اینقدر ضعیف شدن

 

سن و سال کلا زیاد ملاک نیست! مگه راب چندسالش بود که رهبر ارتش شد؟

اگه اشتباه نکنم ایموند اون موقع ده سالش بود ولی مرگ استرانگ ها دقیقا مدت کوتاهی بعد از مرگ لینا ولاریون و تصاحب اژدهاش توسط ایموند و اتفاقاتی که تو های تاید افتاد بود! پس اینکه بگیم از پس همچین کاری برنمی اومده درست نیست!

[samiano 3]

negar27 » سه شنبه مهر 1, 93 5:26 pm[/url]"]

سن و سال کلا زیاد ملاک نیست! مگه راب چندسالش بود که رهبر ارتش شد؟

اگه اشتباه نکنم ایموند اون موقع ده سالش بود ولی مرگ استرانگ ها دقیقا مدت کوتاهی بعد از مرگ لینا ولاریون و تصاحب اژدهاش توسط ایموند و اتفاقاتی که تو های تاید افتاد بود! پس اینکه بگیم از پس همچین کاری برنمی اومده درست نیست!

 

راب لرد اون منطقه بود ولی ایموند چی! چندمین فرد تو خط وراثت بود!؟ یه بچه ده ساله که احتمال به تخت رسیدنش هم فوق العاده کمه بعیده ابزار کافی واسه همچین کاری رو داشته باشه

به نظر من که فقط 1% احتمال داره زیر سر ایموند بوده باشه

[negar27 48]

samiano » سه شنبه مهر 1, 93 6:37 pm[/url]"]

negar27 » سه شنبه مهر 1, 93 5:26 pm[/url]"]

سن و سال کلا زیاد ملاک نیست! مگه راب چندسالش بود که رهبر ارتش شد؟

اگه اشتباه نکنم ایموند اون موقع ده سالش بود ولی مرگ استرانگ ها دقیقا مدت کوتاهی بعد از مرگ لینا ولاریون و تصاحب اژدهاش توسط ایموند و اتفاقاتی که تو های تاید افتاد بود! پس اینکه بگیم از پس همچین کاری برنمی اومده درست نیست!

 

راب لرد اون منطقه بود ولی ایموند چی! چندمین فرد تو خط وراثت بود!؟ یه بچه ده ساله که احتمال به تخت رسیدنش هم فوق العاده کمه بعیده ابزار کافی واسه همچین کاری رو داشته باشه

به نظر من که فقط 1% احتمال داره زیر سر ایموند بوده باشه

 

من خودمم فکر نمی کنم کار ایموند بوده باشه ولی اینکه بگیم کلا از پس همچین کاری بر نمی اومده اشتباهه! این خودش به تنهایی با ویگار نصف ریورلند رو تو رقص به آتیش کشید!

[renly baratheon 1]

بچه ها عذر میخوام من یه سوتی دادم! منظورم دیمون بود!

[Queen nymeria 1]

آره به نظر منم احتمال اینکه کار دیمون بوده باشه هم هست.فقط یه مسئله ای تفاوت سنی رینیرا و دیمون چقدر بوده؟اگه زیاد تفاوت سنی نداشتن عاقلانه تر نبود که از همون اول این دو تا رو برای هم در نظر میگرفتن؟

دیمون زمانی که رینیرا رو میبرد تا هنرهای مخ زنی!! رو یادش بده برای این بود که از کارهای مهمترش غافلش کنه و بعدا به همین خاطر رد صلاحیتش کنه و براحتی خودش جاشو بگیره که بعدا خودش هم چوبشو خورد.

[negar27 48]

به نايميريا@ من که فکر نمى کنم ديمون همچين کار احمقانه اى انجام بده! اون براى هر هدفى که داشته نقشه هاى حساب شده مى کشيده

بعدم کشتن استرانگ چه نفعى براش داشته اونم وقتى ويسريس از رينيرا دورش کرده! رينيرا هم که با وجود هاروين ديمون رو دوست داشته!

اختلاف سنى شون موقعى که خبر ازدواجشون ميرسه تو کتاب مشخص مى شه ! فکر کنم 12 سال بود.

[samiano 3]

renly baratheon » سه شنبه مهر 1, 93 8:35 pm[/url]"]بچه ها عذر میخوام من یه سوتی دادم! منظورم دیمون بود!

اتفاقی بودن ماجرا که غیر ممکنه کار ایموند هم نمیتونه باشه

دیمون دلیلی واسه انجام همچین کاری نداشته

تنها کسایی که هم دلایل کافی و هم قدرت کافی واسه اینکار رو داشتن ویسیریس و کورلیس بودن که باز ویسیریس محتمل تره

[استاد آمون 5]

به به ! من بلاخره این کتاب رو به ترجمه نگار خوندم . عجیبه با توجه به چیزی که استاد آمون گفته بود انتظار داشتم از شاهزاده شریرمون بدم بیاد اما این بنده خدا اونقدر ها که انتظار داشتم شریر نبود !

در مقایسه با کتاب پرنسس و ملکه ، این کتاب شروع و میانه کندتر اما ادامه و پایان معقولتری داشت.

شخصیت مورد علاقه ام هم جناب ماشروم هستش با اون ذهن خرابش

واقعا این ماشروم موجود عجیبیه! هم خودش هم روایت هاش!

استاد به خاطر کاری که دیمون به واسطه ی خون و پنیر با بچه هلینا کرد ازش بدش میاد (تا جایی که اطلاع دارم )

 

بقیه ی کارای دیمون به نسبت اعمال و رفتار رینیرا، آلیسنت و ویسریس خیلی قابل تحمل تره! سه احمق به تمام معنا...

 

کار کمی نبودا!!!!!! به قول کیوان یکی این وسط کاملا نابود شد!

بله خب. دیمون یه آدم باهوش تر و فوق العاده شریرتر بود.

اگه فقط به خاطر اون بوده باشه که استاد بیشتر میره زیر سوال ! چه که بیشتر ماها اعتقاد داریم دیمون باید هرکسی رو که میتونست به وسیله خون و پنیر می کشت

بنده نیز همین اعتقادو دارم! دیمون خیلی جوونمردی کرد سر اون قضیه! کسی که مثل آب خوردن می تونه یه شاهزاده رو بکشه کشتن بقیه شون براش کاری نداشت مایه اش فقط دستور بود

!

 

کیوان با کشتن پسر بچه فقط مادرشون هلینا از دست رفت، اما خون و پنیر خیلی کارهای دیگه میتونستن بکنن که دست و خود پادشاه رو هم درگیر کنه . میتونستن بعد کشتن بچه ها هلینا و آلیسنت رو بدزدن ( و چه اسیر هایی با ارزش تر از مادر، خواهر و ملکه یه پادشاه ؟ )، یا تیکه تیکه کنن و یه منظره هولناک واسه اگان و پدربزرگ مادریش درست کنن . حتی میتونستن خود دست رو همراه اینها از بین ببرن .

اتفاقا دیمون خیلی جوانمردی کرد که به یه خون اکتفا کرد. ضمن این که هیچ تضمینی وجود نداشت با این کار خون و پنیر هلینا از دست بره .

دیمون یه بچه رو کشت. یه بچه بچه شیش ساله که ربطی به جنگ منداشت. اون بچه ی ش ساله برادر زادش بود. کیوان حرف خوبی زد. احتمالا دستش به ایموند نمیرسی واسه همین عصبانیتشو رو سره این بچه خالی کرده.

جالبه دیمون زن و بچه هاش رو وقتی دید در حال شکستن ول کرد رفت. اون نامه رسان بدبخت رو اونجوری و به اون دلیل کتک زد. لینور رو هم احتمالا کشته. جریانش با رینیرا و آلیسنت و بچه هاش که دیگه هیچی. بچه کشیش هم که دیگه گفتن نداره. بعد این همه طرفدار داره.

 

خوشحالم سبزها و ویسریس طرفداری ندارن.

این آتش سوزی هارنهال امکانش خیلیه کار خود لریس بوده باشه. اون غریبه رنگ پریده هم نود و پنج درصد خودشه. احتمالا یه جایی کله میلور رو زیر آب کرده.