رفتن به مطلب
برندون معمار

بحث کلی در رابطه با کتاب ضیافتی برای کلاغ ها

Recommended Posts

درباره ی سانسا:

امکان داره سانسا دچار حالتی باشه که مثلا اتفاقات و خاطرات جدید رو نتونه به یاد بیاره و بعد از گذشته یه زمانی بدون اینکه چیزی از فراموشیش یادش باشه دوباره اون خاطرات رو به یاد بیاره؟ شاید بخاطر همین فراموشی زیادش اینقدر تونسته نقش آلاینه رو خوب دربیاره.

میدونم خیلی غیر ممکنه اما یادتون میاد تو کتاب اول، بعد از اتفاقی که بین مایکا و جافری افتاد، سانسا رو به عنوان شاهد آوردن و وقتی به سانسا گفتن که هرچی رو که دیده بازگو کنه گفت که هیچی یادش نمیاد! شاید واقعا هیچی یادش نمیومده چون بعده ها تنها چیزی که از اون خاطره رو برای خودش تکرار میکنه فقط قسمت مرگ لیدی بوده و به علت و دلیل ماجرا هیچ اشاره ای نمیکنه.

 

@ریگار

نظرت درباره ی آریانه، کوان و مارجری چیه؟ چی شد از دنریس خوشت اومد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد سانسا : چنین چیزی حداقل تو عالم واقع غیر ممکنه ، یه اتفاق باید تو هشیاری بیاد که بتونه وارد حافظه بشه ، اگه سنسا تو هشیاریش مشکل داره حافظه اش قطعا بیشتر دچار خطاست اگه کمتر خطا نکنه .

به نظرم فراموشی سانسا تو اون اتفاق فقط برای حمایت از جافری بود ، این که بعدا جزیات رو فراموش کرده هم به نظر غیر منطقی نمیاد.

 

کوان بیشتر از چیزی بود که ازش انتظار داشتم اما کاش صحنه رو انقدر راحت خالی نمیکرد . هم بارانداز رو از دست دادن و هم پسرش به هیچی نرسید .

 

از آریانه هم خوشم نیومد ،از دختر دوران و برادر زاده اوبرین، هوش و اخلاق و افکار پخته تری انتظار داشتم . فصل هاش خوبه اما خودش نه .

 

در مورد مارجری هم نظرم نسبت بهش منفی نیست ، ملکه خوبی میتونست بشه . کلا از رز ها جز میس تایرل بدم نمیاد . گارلان رو دوست دارم و از اتفاقی که برای شوالیه رز ها افتاد ناراحت شدم .

 

فصل های کتاب سه باعث شد از دنریس خوشم بیاد . حالا که جادو و جمل داره اوج میگیره اون وصله ناجور بودن دنریس تو اوایل داستان کمتر به چشم میاد . تارگرین بودن و نظرات استاد آمون هم نسبت بهش بی تاثیر نبود .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا یه سوال

آریا دقیقا کجا بود ک تو خواب رفت تو پوست نایمریا و کتلین رو پیدا کرد؟

هارنهال یا جای دیگه؟

 

Sent From My Xperia M Dual Sim

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
North Wolf » یکشنبه تیر 15, 93 12:43 pm[/url]"]آقا یه سوال

آریا دقیقا کجا بود ک تو خواب رفت تو پوست نایمریا و کتلین رو پیدا کرد؟

هارنهال یا جای دیگه؟

 

Sent From My Xperia M Dual Sim

 

تو کتاب سوم وقتى از تويينز فرار مى کنن يه شب آرىا ميره تو پوست نايميريا.. کنار رود گرين فورک که پر از جسد بوده ىه بويى حس مى کنه ميره تو اب رود دنبال بو بعد يه جسد رو از اب مى کشه بيرون..بعد به همون جسد تو ذهنش مى گه بلند شو و با ما شکار کن اگه اشتباه نکنم.. اما چند نفر همون موقع سر ميرسن(انجمن برادرى بدون پرچم) و نايميريا و پکش فرار مى کنن .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آها

خونده بودم اما یادم رفته بود

فک میکردم تو کشتی براووسی دید خوابو

از این طریق امید داشتم ب بودن بانوی سنگدل

 

Sent From My Xperia M Dual Sim

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی هیچکس مشکوک نشده که میرسلا ممکنه مرده باشه؟ البته خودمم تازه تئوری هاش رو خوندم ولی این موضوع برای هیچکس مهم نبوده؟ از نظر من که خیلی مهمه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مارتین جز کشتن دروغی برن و ریکان دیگه از این کارا تو پروندش نداره .

آخرین چیزی که الان از مارتین میخوام اینه که دوباره سرم شیره مالیده باشه .

به نظر بعید نمیاد . ستاره تاریکی حداقل از اسم و شهرتش برمیاد که ضربه اش رو اشتباه وارد نکنه . یه دختربچه مشابه میرسلا همراهش بود که با یه تک جراحت عمیق میتونه بیشتر هم به میرسلا شبیهش کرد .

زندانی کردن آریانه نادان و پراکنده کردن شاهد ها و به تاخیر انداختن زمان رسیدن گارد پادشاهی هم میتونه مدرک اضافی باشه .

اما نمیدونم مارتین چه انگیزه ای میتونه داشته باشه از کشتن میرسلا . چه فایده ای داره ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دارک استار از اول دنبال کشتن میرسلا بود.

به نقل از اوبرین، دارک استار هم سلاحاش رو سمی میکرده. یه جورایی میشه از رو حرف خود جرولد به دری این موضوع رو فهمید. حالا اگه سلاحش سمی بوده باشه چی؟ جرولد داین مبارز خیلی خوبیه. یکی از بهترین ها توی دورن. برای یه همچین فردی بریدن سره میرسلا مثل آب خوردنه. پس چرا باید فقط صورت میرسلا رو زخمی کنه؟ جواب اینه: چون میدونسته سم میرسلا رو میکشه.

اون دختر لنیستری ای که همراه میرسلا به دورن اومد، با یکم گریم کردن میشه مثل میرسلا. اونقدری که تو نور کم خود میرسلا رو هم گول میزنه. پس خیلی راحت میشه به عنوان میرسلا به بقیه قالبش کرد.

دوران برای چی اینقدر برای دستگیری دارک استار تعلل میکنه؟ چرا میذاره دارک استار اینقدر دور بشه؟

 

چرا تا وقت اومدن بالون سوان؟

 

 

جرولد برای یه نفر کار میکنه. انگیزش رو هم برای اینکار داره.

 

امکانش خیلیه که برای واریس کار میکنه. چون کانینگتون هم دنبال مرگ میرسلا بود.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لعنت به این اسپویل ها که تو این تالار هم یقه ام رو ول نمیکنن ، خوشحال بودم که بعد تفکیک کتاب 4 و 5 دیگه چیزی نیست که از وقایع این خط های داستانی ندونم.

 

اما اون دختره با پوشیدن لباس میرسلا و پمادی که به صورتش زده بود و تازه زیر نور ضعیف میتونست شبیه به میرسلا به نظر برسه ، وقتی اون یکی شوالیه گارد برسه حتما میرسلای دروغی رو زیر نور خورشید و بدون اون پماد ها و خال ها تشخیص میده . یا زخمش و مرگ اون یکی شوالیه رو گزارش میده.

در هر حال فکر نکنم آرامش روابطه با دربار رو بتونن حفظ کنن ( البته اگه دربار به خاطر کاهن اعظم سقوط نکنه ) . چه میرسلا زنده باشه چه نه .

 

یه سوال دیگه : مارجری به خاطر این که شوهر داره و بهش خیانت کرده میتونه محکوم به مرگ بشه درسته ؟ اما سرسی که شوهرش مرده هم شامل همین حکم میشه ؟ نباید تاوانشون یکی باشه .

نمیشه هیولای سرسی رو وارد گارد کرد و سپس ازش به عنوان حافظ شرافت ملکه استفاده کرد ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم بعید میدونم میرسلا مرده باشه

و بیلون سوان هیچی نفهمه و اریو هوتا هیچ اشاره ای نکنه!

اما برام عجیبه که چرا دوران این همه مدت آریانه رو زندانی کرد! اگه مرده بود دوران باید به آریانه می گفت، دیگه آریانه که مطمئنا میتونه تشخیص بده میرسلا رو!

 

ریگار باز شروع کردی به پیش گویی؟! حقا که باید اسم کاربریت رو میذاشتی مگی فراگ!

 

من یه سوال دیگه برام پیش اومده. به نظرتون مارجری واقعا Maiden هست یا نه؟! اگه حرف لیدی تاینا رو باور کنیم رنلی باید زحمتش رو کشیده باشه، اما آیا واقعا بعد از ازدواجش با رنلی با افراد دیگه ای رابطه داشته یا نه؟ من فکر نمیکنم مارجری اینقدر احمق باشه که همچین ریسکی کنه، اما اگه این جوریه پس واسه چی از پایسل moon tea میخواست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حالا میخوای شخصیت پیشگو به نافم ببندی بگو جوجن ! موجودی خرفت تر از مگی پیدا نکردی ؟! :دی

 

در مورد مارجری :به نظر من که نیست ، یادم نیست تو سریال بود یا کتاب اما یه بار که لوراس از رنلی میخواد ازدواجش رو کامل کنه، رنلی هم یه چیزی با این مفهوم میگه : نه که خواهرت خیلی هم maiden ـه !

به خاطر همین حداقل میشه گفت مارجری قبل از رنلی هم با کسی رابطه داشته .

قضیه اون چای هم برای من سواله . شاید پایسل دروغ میگه ، این اواخر به نظر میرسید پایسل بدجوری پایگاهش رو بین لنیستر ها از دست داده ، شاید دنبال تکیه گاه جدیدیه که اون تکیه گاه خواستار سرعت بخشیدن به حماقت های سرسیه که به نابودی رابطه با تایرل ها خیلی کمک میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه همون مگی بهتره!

 

اون صحنه تو سریال بود! تو کتاب همچین POV نداشتیم که اونجا باشه و این رو روایت کنه! کلا بهتره به سریال استناد نکنیم تو این جزییات!

فکر نمیکنم این یکی رو دروغ گفته باشه. سرسی کلی تهدیدش کرد تا لو داد! اصرار میکرد که نمیتونه اسرار خصوصی مارجری رو برملا کنه! اما شاید مارجری واسه خودش نمیخواسته، واسه دوستاش بوده! (همون 3تایی که همیشه همراهش بودن)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
renly baratheon » چهارشنبه تیر 18, 93 10:23 pm[/url]"]منم بعید میدونم میرسلا مرده باشه

و بیلون سوان هیچی نفهمه و اریو هوتا هیچ اشاره ای نکنه!

اما برام عجیبه که چرا دوران این همه مدت آریانه رو زندانی کرد! اگه مرده بود دوران باید به آریانه می گفت، دیگه آریانه که مطمئنا میتونه تشخیص بده میرسلا رو!

 

ریگار باز شروع کردی به پیش گویی؟! حقا که باید اسم کاربریت رو میذاشتی مگی فراگ!

 

من یه سوال دیگه برام پیش اومده. به نظرتون مارجری واقعا Maiden هست یا نه؟! اگه حرف لیدی تاینا رو باور کنیم رنلی باید زحمتش رو کشیده باشه، اما آیا واقعا بعد از ازدواجش با رنلی با افراد دیگه ای رابطه داشته یا نه؟ من فکر نمیکنم مارجری اینقدر احمق باشه که همچین ریسکی کنه، اما اگه این جوریه پس واسه چی از پایسل moon tea میخواست؟

 

بیلون سوان که اصلا نباید میدونسته آریو هم قرار نیست همه چی رو بدونه.

 

شاید هم میخواسته آریانه رو یه جورایی ادب کنه و هم تصمیم بگیره چی بهش بگه. شایدم میخواسته بین اون فاصله زمانی یه فکری به حال اتفاقاتی که افتاده بکنه و یه نقشه ی جدید بکشه برای همینم نیاز داشته که خیالش از بابت آریانه و سرکشی هاش راحت باشه.

به این دقت کنید که میرسلا در طول این اتفاق هرچند برای یه مدت کوتاهی اما در هرصورت یک ملکه شد و این با حرف مگی درباره ی بچه های سرسی جور درمیاد. اینجور ریزه کاری ها از مارتین بعید نیست.

 

درباره ی تئوری ای که میگه جرولد داین همون ریگار تارگرینه چیزی شنیدید؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
درباره ی تئوری ای که میگه جرولد داین همون ریگار تارگرینه چیزی شنیدید؟

 

کجا نوشته این تئوری رو؟

 

ظاهرش که شبیه اونه اما سنشون بهم نمی خوره دارک استار حدودا بین سال های 270 تا 274 به دنیا اومده ریگار سال 259

 

++ تازه دارک استار با اون خلق و خوش به نظر میرسه علاقه ای به چنگ زدن و موسیقی نداره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینم دلایلش:

1. Gerold Dayne, is a very odd name for some one from Dorne, Gerold being a Reach name. It is also a combination of two of the kingsguard who died to protect Lyanna's names. For all we know his full name could be Gerold Oswell Dayne. That is fact number 1.

 

2. It seems very likely that because of the man Rhaegar is, he would have wanted to stay with Lyanna, whom he loved, rather then going off to war. So he possibly had a man sent in his place who just wore his armour, which could explain how he was so easily defeated by Robert Baratheon.

 

3. He swings his sword at Myrcella, a LANNISTER, and he must have known the Lannisters murdered Elia, and his two children.

 

4. They look very similar in appearance, with Darkstar's eyes possibly just looking like a darker purple because Rhaegar died part of his hair black.

 

5. Arianna may remind him of Elia who he was very fond of. Since at one point she was staring at him, he then looked up and smiled at her.

 

6. Arianna also said if she were to have children they would be as beautiful as "dragonlords" aka Targaryens, which could be a possible reference.

 

7. And Darkstar's bitter, cruel nature could be because he has had to live with the death of his wife, and children.

 

Now those are the facts that I know of, feel free to comment either supporting this theory or detracting from it.

The one question I have is if Rhaegar is Darkstar, then wouldn't Arys Oakheart have remember his face maybe?

And all idea of the theory goes to Brony Stark, once again.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
. It seems very likely that because of the man Rhaegar is, he would have wanted to stay with Lyanna, whom he loved, rather then going off to war. So he possibly had a man sent in his place who just wore his armour, which could explain how he was so easily defeated by Robert Baratheon.

 

در کل دلایل جالبی بود

ولی این دلیل دومش..

اگه ریگار بدلشو فرستاده ترایدنت پس خودش کجا رفته بوده؟ تو برج شادی که نبوده چون ادارد وقتی میره اونجا لیانا رو پیدا می کنه!

 

They look very similar in appearance, with Darkstar's eyes possibly just looking like a darker purple because Rhaegar died part of his hair black

 

منظور این جمله ی آخرو نفهمیدم! موهای سیاه؟؟؟

 

اینو مارتین گفته:

در پاسخ به سوالی که برای جنازه ی ریگار چه اتفاقی افتاده! جواب داده که سوزانده شده

[What happened to Rhaegar's body?]

 

Rhaegar was cremated, as is traditional for fallen Targaryens.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هرچند تئوری شیرینیه اما احتمالش کمه . دارک استار خودش رو از یه خاندان بلند مرتبه معرفی میکنه پس بعید کسی از ریشه اش خبر نداشته باشه، به فرض که آریانه جاهله، اما با توجه به شناختی که دوران از دارک استار داره مشخصه که میدونه از زیر بتونه یه دفعه سبز نشده .

علاوه بر این به منش و شخصیت ریگار نمیخوره به همین راحتی رو یه بچه شمشیر بکشه .

همچنین چه معنی میده ریگار تو دورن بمونه وقتی نه زن و بچه هاش زنده ان، نه ارتور نه آشارا و ...

چرا نرفت پیش خویشاونداش تو ایسوس ؟

همچنین چشم های دارک استار به قدری پر رنگه که به سیاهی میزنه، اما چشم های ریگار به وضوح بنفش بوده ، بگیم موهای نقره ایش رو رنگ کرده، لنز که نمیتونسته بذاره !

همچنین تو نبرد رابرت و ریگار، رابرت همچین راحت هم پیروز نشده بود و به دست ریگار زخمی شده بود . درسته ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » چهارشنبه تیر 25, 93 10:49 pm[/url]"][quote="

 

بیلون سوان که اصلا نباید میدونسته آریو هم قرار نیست همه چی رو بدونه.

 

شاید هم میخواسته آریانه رو یه جورایی ادب کنه و هم تصمیم بگیره چی بهش بگه. شایدم میخواسته بین اون فاصله زمانی یه فکری به حال اتفاقاتی که افتاده بکنه و یه نقشه ی جدید بکشه برای همینم نیاز داشته که خیالش از بابت آریانه و سرکشی هاش راحت باشه.

به این دقت کنید که میرسلا در طول این اتفاق هرچند برای یه مدت کوتاهی اما در هرصورت یک ملکه شد و این با حرف مگی درباره ی بچه های سرسی جور درمیاد. اینجور ریزه کاری ها از مارتین بعید نیست.

 

درباره ی تئوری ای که میگه جرولد داین همون ریگار تارگرینه چیزی شنیدید؟

 

نه منظورم اینه که بیلون سوان میرسلا رو میشناسه، اگه تقلبیش رو نشونش بدن میفهمه! حالا اریو هیچی، تو این فصلایی که از آریانه از کتاب ششم اومده (البته من نخوندمشون) هیچ اشاره ای نشده، آریانه که دیگه فریب بدل میرسلا رو نمیخوره! اگه اینجوری باشه باید یه اشاره ای بکنه یا بهش فکر کنه!

 

فکر نمیکنم اون اتفاق ملکه شدن حساب بشه! داشتن میبردن که ملکه اش کنن، تاج گذاری نکرده بود هنوز! مگی گفت تاج و تابوتشون از طلاست! به نظر من اول باید واقعا ملکه بشه بعد بمیره!

(پ.ن: بر خلاف جافری، اصلا دلم نمیخواد میرسلا و تامن بمیرن! مارتین چقدر میتونه بی رحم باشه آخه! امیدوارم حداقل این قسمت پیشگویی درست از آب در نیاد! )

 

چی؟! بیخیال...!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من فکر نمیکنم دارک استار ربطی به ریگار داشته باشه. مهمترینشونم سنشونه. شباهتی هم در کار نیست. دِین ها همینطورین خب. ضمن اینکه دارک استار بالاخره شهرت داره ، یک نفر که ریگار رو هم دیده باید بگه اینا چقدر شبیهن خب. ولی این اتفاق نیافتاده.

 

کلا من فکر میکنم انقدر ادم قرار هست زنده بشه که کسی مثل ریگار زنده شدنش بعیده. زنده شدن ریگار یعنی اینکه تمام هیجان داستان از بین بره. یکی که مرده ، دیگه مرده. ته ِ تهِ ـش مثل خانه ی نامیرایان ( یا مثلا قدح هری پاتر ) یه خاطراتی ازش دیده بشه ...

 

ا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ریگار

اون بچه ای که دارک استار می خواست بکشه یه لنیستر و دختر جیمی بود.

کدوم خویشاوند؟ دنریس و ویسریس که جایی ساکن نبودن. کاملا آواره بودن و هرکسی هم سراغشون میرفت مشخصا از طرفدارای تارگرین ها بود.

چشمای ریگار ارغوانی تیره بود. به وضوح بنفش بود چون ریگار موی نقره ای و پوست سفید داشت. تجربه ثابت کرده که حداقل با تیره شدن رنگ مو، رنگ بنفش چشم هم به تیرگی میزنه. مثلا تو تورنمنت وایت والز چشم های ماریوس و جان آبی عمیق بود چون موهاشون رو مشکی کرده بودن اما زمانی که رنگ مشکی رو شستن و رنگ اصلی موهاشون (نقره ای) و چشماشون (بنفش) مشخص شد کاشف به عمل اومد که ماریوس و جان درواقع سپتون ایلیوت و دیمون بلک فایرن. تازه فرض کن چشمای ایلیوت یاسی روشن بود و اینقدر تغییر کرد دیگه ببین مال ریگار که ارغوانی تیره بود چقدر ممکنه تغییر کنه.

رنگ چشمای اگ هم با تراشیدن موهای سرش تغییر کرد.

 

@رنلی

 

روزاموند تو نور کم و تنها با وجود پوشیدن لباس های میرسلا خیلی شبیه میرسلا میشه اونقدری که خود میرسلا رو هم گول میزنه حالا فرض کن اگه یه زخم گنده رو روی صورتش گریم کنن چند نفر رو ممکنه گول بزنه. منم اون فصل های آریانه رو نخوندم ولی شنیدم که توش از دارک استار یاد شده.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من یه چیزی درباره این ظاهر تارگرین ها و دین ها بگم!

خوب خاندان دین از قدیمی ترین خاندان های وستروسه و تاریخش به سپیده ی قرون و قبل از والریا برمی گرده و اجدادشون از نخستین انسان هاست. خوب نخستین انسان ها از ایسوس اومدن وستروس! والریا هم که تو ایسوس ـه..

پس دلیل شباهت ظاهر والریایی خاندان دین می تونه همین باشه.. این چشم بنفش و موهای نقره فام یا بلوند پلاتینی احتمالا ظاهر یکی از نژادهای نخستین انسان ها بوده که هم از طریق حمله نخستین انسان ها به وستروس منتقل شده هم بعدها موقع شکل گیری والریا باقی مونده و گسترش پیدا کرده!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@نگار

نه ظاهر داین ها بخاطر خون خستین انسان ها نیست. خاندان هایی مثل درینکواتر و یورن وود هم خون نخستین انسان ها و آندال ها رو دارن و بور هستن. موهای اکثرشون طلایی عادیه و چشماشون هم سبز، آبی و یا تیرست. درثانی، شکل و ظاهر والریایی ها فقط مخصوص خود شبه جزیره نشین ها و مردمش بوده و بقیه ایسوسی ها اون شکل و ظاهر رو نداشتن. الانم تو شهر های والریایی باقی مونده مثل ولانتیس، لیس و میر میشه این قیافه رو به وفور پیدا کرد و بقیه شهر های آزاد (خصوصا خلیج برده داران) افراد کمین که چشم های بنفش یا موهای طلایی_نقره ای داشته باشن.

من خودم فکر میکنم داین ها رگ و ریشه ی والریایی دارن. ازونجا که قدمتشون به چند هزار سال پیش از فتح برمیگرده نمیشه گفت جزو اون پنج خاندانی بودن که با تارگرین ها به وستروس اومدن. شاید داین ها به طور طبیعی جزو اون خاندان های دورنی بودن که قیافه های بور و روشن داشتن اما با ازدواج با یک یا چند والریایی یا کسایی که خون والریایی (مثل بچه های میکار) داشتن، این ویژگی های ظاهری وارد خونشون شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرتون ممکنه بدن ریگار از طریق آب به quiet isle رفته باشه؟یاقوتهای زره ش رو که آب به اونجا برده ممکنه خودش هم به اونجا برده باشه.من شک دارم ریگار زنده باشه چون سرباز معمولی نبوده که بدون مطمئن شدن از مرگش ولش کنن ولی اگر به quiet isle رسیده باشه و elder brother اون زمان قدرتی مثل قدرت کاهنان سرخ داشته ویا یه کاهن سرخ اون زمان اونجا بوده باشه امکانش هست.elder brother هم که الان توی جزیره است از سربازای تارگرینها بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Queen nymeria » شنبه مرداد 11, 93 10:19 pm[/url]"]به نظرتون ممکنه بدن ریگار از طریق آب به quiet isle رفته باشه؟یاقوتهای زره ش رو که آب به اونجا برده ممکنه خودش هم به اونجا برده باشه.من شک دارم ریگار زنده باشه چون سرباز معمولی نبوده که بدون مطمئن شدن از مرگش ولش کنن ولی اگر به quiet isle رسیده باشه و elder brother اون زمان قدرتی مثل قدرت کاهنان سرخ داشته ویا یه کاهن سرخ اون زمان اونجا بوده باشه امکانش هست.elder brother هم که الان توی جزیره است از سربازای تارگرینها بوده.

چند تا پست بالاتر در مورد جسد ریگار گفتم؛ مارتین در جواب سوالی که ازش پرسیده بودن جسد ریگار چی شده؟ جواب داده که طبق رسوم تارگرین ها سوزوندنش (یعنی خود مارتین مرگ ریگار رو تایید کرده )

[What happened to Rhaegar's body?]

 

Rhaegar was cremated, as is traditional for fallen Targaryens

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2.

It seems very likely that because of the man Rhaegar is, he would have wanted to stay with Lyanna, whom he loved, rather then going off to war. So he possibly had a man sent in his place who just wore his armour, which could explain how he was so easily defeated by Robert Baratheon

بهتر مرده باشه تا اینکه یکی دیگرو بجای خودش فرستاده باشه.ولی فکر نکنم درست باشه چون بالاخره وقتی میخواستن بسوزوننش کلاه خودشو دیگه حداقل دراوردن اگه ریگار نبود میفهمیدن چون همه میشناختنش.

من دقیق یادم نیست هیچ جا به این اشاره شده که ریگار نسوز بوده یا نه صد در صد گفتن که میسوخته؟چون اگر یک در صد هم احتمال داشته که مثل دنریس نسوز بوده باشه حتی اگر میخواشتن جنازش رو هم بسوزونن نمیتونستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×