رفتن به مطلب
Euron Greyjoy

بحث و تحلیل شخصیت های داستان

Recommended Posts

بحث در خصوص تارگرین ها شاید تکراری شده باشه ولی این نکته رو توجه داشته باشید نسبت به هر خاندان دیگه در وستروس و در کل دنیا شناخته شده میشه رو اینا بحث کرد یه تاریخچه روشن و یه حال روشن تر دارن.ولی فرضا بخوایم در خصوص خاندان های مثل مارتل یا تایرل بحث بکنیم چیز خاصی دست کسی نمیگیره

 

قبل از اینکه چیزی بگم یه سئوال برام پیش اومد چطور براتیون ها از نسل دارندون هستن ؟ حتی اگر این درست باشه باز هم نیمه تارگرین و نیمه دراندون هستن فرقی در ماجرا نمیکنه.حتی اگر اینم قبول نداشته باشید، این که قبول دارید براتیون ها ژن برتر رو دارند پس نسب دراندون خشک شده قبلا.

 

من فقط چندتا دلیل میارم و بحث زیادی هم ندارم

 

1 - اوریس که از نسل دراندون نبوده ؟ نسبت دراندونی که شما دارید سنگش به سینه میزنید وقتی به نسب براتیون چسبید که اوریس عزیز همراه با اژدهایان تارگرین ها بر وستروس فرود اومد و استرومزاند رو گرفت !! پس به همون اندازه که اگان و خواهرنش غاصب هستن اوریس " براتیون " هم غاصب هست

 

2 - سرنگونی والریا و بازگشت دوباره والریا یه چیز غیر ممکن هست.شما جوری دارید اگان رو متهم میکنید انگار اگان تو دوره نابودی والریا حضور داشته و میتونست یک ملت رو دوباره در کنار هم در غالب یه تمدن جدید جمع کنه !! بابا اگان نزدیک به یک قرن بعد از نابودی والریا دنیا میاد.یک قرن بعد بیاد بره بگه خوب یک قرن پیش والریا نابود شد بیاد الان کشورهاتون بدید به من دوباره والریا جدید رو بسازیم !! خوب این که اولا منطقی نیست دوما ایسوس نسبت به وستروس طبیعت خشن تری داره . هیچ انسان عاقلی نمیاد کشوری رو دور همه جمع کنه که 50 درصد وحشی چادر نشین و برده دار هستن و 50 درصد بقیه همه دارن در قالب کشورهای آزاد زندگی میکنن!! به سن اگان که هیچ به سن نوهاش هم قد نمیداد که بتونه این چندین امپراطوری رو در قالب یک کشور متحد در بیاره.

 

3- حق دنریس بیشتر براتیون ها بر تخت هست !! براتیون ها حکومت الانش هم بخاطر نسبت خونی با تارگرین هاست وگرنه دلیل نداره که براتیون ها الان حکومت بر 7 پادشاهی رو حق قانونی شون بدونن.یکی از بچه ها هم درست جواب داد زحمت تارگرین ها کشیدن 7 پادشاهی رو با زور یا بدون زور تسلیم خودشون کردن بعد یک براتیون پیداش میشه میاد در عرضه 10 سال تقاضایی یه حکومت 300 سال رو میکنه !! نکنه حکومت براتیون ها حکومت الهی هست؟ از این رو هر نوع نگاه کنیم دنریس و هر عضو خاندان تارگرین بر تخت پادشاهی تا وقتی زنده هستن حق دارن زحمت نیا اونا کشیده الان پادشاهیش رو داره کس دیگه میکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چه بحث طویلی!

فارغ از این بحث حق و زور و ایسوس و وستروس و همه اینا به نظر من تارگرین ها بی لیاقت ترین خاندان معرفی شده کل جهان نغمه هستن! یه بار دیگه هم گفته بودم رمزی پادشاه بشه بهتر از ایناست :/

 

آخه خدایی توهم و دوگانگی و خود خوب پنداری تا به کجا؟

همشون توهم اژدها بودن/شدن دارن

توهم هم رده بودن با خدایان دارن (از این نظر که مثل خدایان به کسی جواب پس نمیدن)

توهم عظمت و اصالت دارن (از نظر چسبوندن خودشون به والریای افسانه ای)

کل تفریحات و هنرهاشون هم که خلاصه در آتش و اژدهابازی میشه!

یه جورایی هیچ هویت و تعریف و هنری جدا از اژدها ندارن. من رو یاد بخشی از جامعه خودمون میندازن که هیچ هنری جز اتلاف اکسیژن کره زمین ندارن و دارن از موهبت زندگی تو یک کشور نفتی استفاده می کنن و داد نژاد برتر عاریایی و چسبوندن خودشون به امثال کوروش گوش عالم رو کرده

 

لازم به توضیح نیست که عدم واقع بینی و توهم (حتی اگه زورش رو داشته باشی و حق هم داشته باشی و جادو و همه چیز هم در اختیارت باشه) به کجا خواهد رسید. نمونه هاش ایریس، ویسریس، جافری، سرسی و...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
3- حق دنریس بیشتر براتیون ها بر تخت هست !! براتیون ها حکومت الانش هم بخاطر نسبت خونی با تارگرین هاست وگرنه دلیل نداره که براتیون ها الان حکومت بر 7 پادشاهی رو حق قانونی شون بدونن.یکی از بچه ها هم درست جواب داد زحمت تارگرین ها کشیدن 7 پادشاهی رو با زور یا بدون زور تسلیم خودشون کردن بعد یک براتیون پیداش میشه میاد در عرضه 10 سال تقاضایی یه حکومت 300 سال رو میکنه !! نکنه حکومت براتیون ها حکومت الهی هست؟ از این رو هر نوع نگاه کنیم دنریس و هر عضو خاندان تارگرین بر تخت پادشاهی تا وقتی زنده هستن حق دارن زحمت نیا اونا کشیده الان پادشاهیش رو داره کس دیگه میکنه.

جناب sis پیشنهاد میدم تاپیک حکومت تارگرین هرج ومرج یا صلح رو یه دیدی بزنید اونجا مفصلا دراین مورد بحث شده.

حالا قیام رابرت و ادعای تاج وتخت:

بعداز دلاوری ها و جانفشانی ها و.... که رابرت و براتیونها و استارکها و ارن ها انجام دادن و این خاندان رو سرنگون کردن حالا بیان دو دستی تاج وتخت رو تقدیم دنریس یه الف بچه لوس و ننر کنن اگه اینجوریه اصلا چرا رابرت قیام کرد اصلا جه کاری بود؟؟؟!!!

حالا که تارگرینا سرنگون شدن و رابرت پیروز شد مسلما صاحب تاج وتخت میشه و تا قیام قیامت در این نسل میماند.وحالا حق قانونی وشرعی استنیسه.مطمئن باشید که کسی بهتر از استنیس منطقی شجاع عادل و تمام خصوصیات یک رهبر ایده ال نیست. واقعا شما استنیس رو با دنریس مقایسه میکنید شما دیگه چرا؟!!

لیدی:واقعا حق مطلب رو ادا کردید و اگه جاداشت 100تا تشکر میفرستادم.

و اما دیگر شخصیتها:

sis:اینجور که شما میگید حتما رابرت ند استنیس راب بیلیش واریس پایسل بیلون گریجوی و..... اینا همشون سیاهی لشکرن و دارن همینجور الکی داخل داستان وول میخورن.

حتی درمورد بحث دیگر شخصیتها هم این تارگرینها دارن ظلم میکنن

باباجون ازکل خاندان تارگرین یه نماینده مونده اونم دنریسه که حسابی مورد عنایت دوستان ودشمنان قرارگرفته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تو رو خدا تو دنیا وستروس حرف از شایسته سالاری نزنید !!! وگرنه الان باید یه استارک رو تخت شاهی نشسته بود نه یه شخصیت حرومزاده تک رگه !!

 

شروع کننده قیام هم حساب کنیم جان ارن بود که وقتی درخواست ایریس رو شنید جواب رد داد و به جنگ برخواست فقط کافی بود دستور ایریس رو اجرای میکرد الان نه قیامی بود نه تارگرین ها برچیده میشدن !! باز هم حساب کنیم نبرد اصلی رو ارن ها و استارک ها برای براتیون ها کردن و براتیون ها رو به قدرت رسوندن !! وگرنه رابرت ارتباطی با ارن ها و استارک ها نداشت الان داشت رو جسدهای استارک ها و ارن ها میرقصید !! پس حرف شایسته سالاری در خصوص براتیون ها نزنید که مثال واقعی : " به جیب عیسی به شکم موسی است " قضیه این دوستان براتیونی .

 

اگر بحث این میکنید که رابرت با زور اسلحه (چه به حق چه به ناحق) تارگرین ها رو سقوط داده و تونست حکومت 300 سال رو هم از دست تارگرین ها در بیاره پس این حق هم باید به هر خاندان و هر شخصیت بدید که اگر زور اسلحه اش قوی تر بود بتونه حکومت رو مال خودش بکنه.پس اگر روزی دنریس تونست بگیر این حکومت رو غاصب نیست چون با زور اسلحه که رابرت استفاده کرده حکومت رو گرفته.

 

بحث این رو هم نکنید که رابرت به خونخواهی استارک ها و مردم ستم دیده وستروس برخواست چون هر چقدر هم وضعیت ملت تو دوره ایریس بد بود به اندازه افتضاح بودن دوران رابرت نمیرسه حکومتش.لااقل قبل از دورانی که ایریس دیوانه بشه کشور در وضعیت بسیار خوبی قرار داشت.

 

شخصا از دنریس تارگرین بدم میاد ولی واقعیت رو باید قبول کنیم هم زورش داره هم اژدهاش رو داره شاید شخصیت قابلی برای کشور داری نباشه ولی تو واقعیت اینکه به راحتی میتونه هفت امپراطوری رو برای خودش بکنه هیچ شکی ایجاد نمیکنه.

 

 

من فقط تقابل اگان و دنریس دوست دارم ببینم چطوری میشه.

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
باز هم حساب کنیم نبرد اصلی رو ارن ها و استارک ها برای براتیون ها کردن و براتیون ها رو به قدرت رسوندن !! وگرنه رابرت ارتباطی با ارن ها و استارک ها نداشت الان داشت رو جسدهای استارک ها و ارن ها میرقصید !!

اصلا این حرفو قبول ندارم. رابرت بیش از اینکه استنیس و رنلی رو برادر خودش بدونه ند رو میدونه و جان ارن رو به عنوان پدرش.علاوه براینکه ند و رابرت باهم بزرگ شدن رابرت داماد استارکهاست.رابرت قبل از اینکه ارن بخواد کاری کنه خودش رو اماده کرده بود و این کاملا منطقیه. درکل روحشون شاد که زدن دمار از روزگار تارگرینهای ازخودراضی رو دراوردن.

 

 

میگم احتمالش هست که جان همون اگان باشه؟؟!!!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگر بحث این میکنید که رابرت با زور اسلحه (چه به حق چه به ناحق) تارگرین ها رو سقوط داده و تونست حکومت 300 سال رو هم از دست تارگرین ها در بیاره پس این حق هم باید به هر خاندان و هر شخصیت بدید که اگر زور اسلحه اش قوی تر بود بتونه حکومت رو مال خودش بکنه.پس اگر روزی دنریس تونست بگیر این حکومت رو غاصب نیست چون با زور اسلحه که رابرت استفاده کرده حکومت رو گرفته.

 

 

والا ما هم شونصد تا پست ه همینو می گیم.

نمی دونم به خاطر اینه که تو هر پست به چند مطلب پرداخته می شه یا به خاطر تعداد پست های زیاد تو مدت زمان کمه که دوباره و دوباره با ورود افراد جدید باید یه مطلب تکرار شه.

 

کسی نگفته دنریس اگه بتونه وستروس رو فتح کنه غاصب محسوب می شه. ولی طبق منطق تارگرینی (مثلاً دنریس) که رابرت رو غاصب می دونه، الان خودش هم غاصب محسوب می شه.

 

تارگرین ها زمان اگان که می خواستن به زور فتح کنن پیرو منطق قدرت بودن، اون موقع که در حضیض بودن و رابرت با قدرت اومد حکومت رو گرفت پیرو منطق موروثی بودن حکومت شدن.

همه حرف ما اینه که نباید به اقتضای منافع منطقمون رو عوض کنیم. کاری که بین تارگرین ها رواج داره.

 

حالا این وسط بحث های دیگه ای هم مطرح شد یه مقدار قاطی پاطی شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
kei1 » دوشنبه تیر 16, 93 6:49 pm[/url]"]

اگر بحث این میکنید که رابرت با زور اسلحه (چه به حق چه به ناحق) تارگرین ها رو سقوط داده و تونست حکومت 300 سال رو هم از دست تارگرین ها در بیاره پس این حق هم باید به هر خاندان و هر شخصیت بدید که اگر زور اسلحه اش قوی تر بود بتونه حکومت رو مال خودش بکنه.پس اگر روزی دنریس تونست بگیر این حکومت رو غاصب نیست چون با زور اسلحه که رابرت استفاده کرده حکومت رو گرفته.

 

 

والا ما هم شونصد تا پست ه همینو می گیم.

نمی دونم به خاطر اینه که تو هر پست به چند مطلب پرداخته می شه یا به خاطر تعداد پست های زیاد تو مدت زمان کمه که دوباره و دوباره با ورود افراد جدید باید یه مطلب تکرار شه.

 

کسی نگفته دنریس اگه بتونه وستروس رو فتح کنه غاصب محسوب می شه. ولی طبق منطق تارگرینی (مثلاً دنریس) که رابرت رو غاصب می دونه، الان خودش هم غاصب محسوب می شه.

 

تارگرین ها زمان اگان که می خواستن به زور فتح کنن پیرو منطق قدرت بودن، اون موقع که در حضیض بودن و رابرت با قدرت اومد حکومت رو گرفت پیرو منطق موروثی بودن حکومت شدن.

همه حرف ما اینه که نباید به اقتضای منافع منطقمون رو عوض کنیم. کاری که بین تارگرین ها رواج داره.

 

حالا این وسط بحث های دیگه ای هم مطرح شد یه مقدار قاطی پاطی شده.

 

 

یه جورای منطق دنریس درسته ، خوب حکومت پدرش رو از دستش در آورده و برادرش چندین تن از اعضای نزدیک خانواده اش رو کشته !! اگر از نگاه اون نگاه کنیم یه چیز که حق اون و خانواده اش بوده غصب شده.و هر کس هم جای اون الان رو تخت باشه غاصب محسوب میشه.این واقعیت دنریس و تارگرینی هست دلیل محکمی هم داره و نمیشه ردش کرد.

 

اون قسمت اقتضای منافع منطقمون عوض کنیم نفهمیدم ؟ اگر منظورت مهاجرت اگان به وستروس هست خوب منم بودم اینکار میکردم.یه طبیعت پادشاهی مطیع آماده رو به طبیعت غیر پادشاهی و خشن ترجیح میدادم چون حساب بر این میذارم که نسل بعد از من راحت تر میتونن حکومت کنن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تو رو خدا تو دنیا وستروس حرف از شایسته سالاری نزنید !!! وگرنه الان باید یه استارک رو تخت شاهی نشسته بود نه یه شخصیت حرومزاده تک رگه !!

اتفاقا اگه حلال زاده ای در این خاندان باشه همین اوریس براتیونه چون حاصل زنای با محارم نیست. کی تا حالا فرزندان حاصل از زنای با محارم حلال زاده شدن؟؟!!! اگه ایجوریه بچه های سرسی هم حلال زاده ان.

براتیونها هیچکدوم حاصل زنای با محارم نیستند پس کاملا مشروعند و بواسطه همین حلال زاده بودنشونه که نه دیوانه اند و نه خونخوار بلکه بسیار کاردان و منطقیند. یه تارگرین کاردان و منطقی رو نام ببرید البته باتوجه به حکومت300 ساله شون. براتیونها 15 سال حکومت کردن و سه تا ادم عاقل. بعد شما میاید حکومت300 ساله رو با یک حکومت نوپا که تازه داشت جون میگرفت رو مقایسه میکنید؟؟!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
هیتمن » سه شنبه تیر 17, 93 5:31 am[/url]"]
تو رو خدا تو دنیا وستروس حرف از شایسته سالاری نزنید !!! وگرنه الان باید یه استارک رو تخت شاهی نشسته بود نه یه شخصیت حرومزاده تک رگه !!

اتفاقا اگه حلال زاده ای در این خاندان باشه همین اوریس براتیونه چون حاصل زنای با محارم نیست. کی تا حالا فرزندان حاصل از زنای با محارم حلال زاده شدن؟؟!!! اگه ایجوریه بچه های سرسی هم حلال زاده ان.

براتیونها هیچکدوم حاصل زنای با محارم نیستند پس کاملا مشروعند و بواسطه همین حلال زاده بودنشونه که نه دیوانه اند و نه خونخوار بلکه بسیار کاردان و منطقیند. یه تارگرین کاردان و منطقی رو نام ببرید البته باتوجه به حکومت300 ساله شون. براتیونها 15 سال حکومت کردن و سه تا ادم عاقل. بعد شما میاید حکومت300 ساله رو با یک حکومت نوپا که تازه داشت جون میگرفت رو مقایسه میکنید؟؟!!!

 

چقدر مقایسه ی منطقی بود خسته نباشید واقعا !

در خاندان تارگرین ازدواج خواهر و برادر یک رسم بوده جناب هیتمن! اینکه من و شما با توجه به منطق و فرهنگمون این کار رو نادرست می دونیم یه حرف دیگه ایه! برای اینکه تو فرهنگ ما و خیلی از کشورهای دیگه ازدواج خواهر و برادر جایگاهی نداره! ولی خودتونم می دونید چه در ایران چه در کشورهای دیگه در زمان های قدیم باب بوده خصوصا در خاندان های سلطنتی برای اینکه خونشون خالص بمونه ( دقیقا مثل طرز تفکر تارگرین ها )

 

++ اوریس براتیون یک حرا/م زاده بوده و همه کاملا به این مسئله واقف هستن! ( ایرون یه زن داشته اونم ولنا ولاریون بوده و جناب اوریس براتیون بچه ی هرکی باشه بچه ی ولنا ولاریون نیست پس در نتیجه چی میشه؟ > حر.ام زاده )

 

++ کسی هم نگفت تارگرین ها حلال زاده ان.. هرچند که بعضی هاشون هستن!

 

++ براتیون ها یک رگشون تارگرینی هست جناب هیتمن مثل اینکه دقت نکردید اصلا!

 

++ شما چطوری به این نتیجه رسیدید که براتیون ها کاردان و منطقی اند؟ میشه یه توضیح کلی از دستاوردهای خاندان براتیون در طول این سیصد سال به ما هم بدین؟

کلا سه تا براتیون تو کتاب معرفی شدن شما نتیجه گرفتی کاردان و منطقی اند اونوقت این سه نفر رو با حدود 50-60 تا تارگرین ( که نصفشون شاه و شاهزاده بودن و وظیفه اداره ی مملکت رو داشتن) داری مقایسه می کنی؟ به این میگن قیاس مع الغیر!!!

 

رابرت: جنگجوی فوق العاده ای بود اما پادشاه خوبی نبود | خودشم بعد از اینکه روی تخت نشست فهمید و به جای اینکه به امور مملکت رسیدگی کنه همش تورنمنت راه انداخت و مشروب خورد تا آخر خودشو به کشتن داد

 

استنیس: بعضی از منطق هاش قابل قبوله اما پتانسیل تبدیل شدن به یه دیکتاتور واقعی رو داره ( به خاطر مذهب)

 

رنلی: ایشون دیگه نمونه یه انسان عاقل و با فهم و شعوره که وقتی فهمید بچه های رابرت بچه های خودش نیستن و با اینکه می دونست تو خط وراثت نفر دومه تازه اگه استنیس صاحب بچه ی پسر نشه! با عقل و درایت هرچه تمامتر ادعای پادشاهی کرد! ( نمونه عقل و درایت )

 

++ در مورد تارگرین های منطقی : جهیریس اول - ملکه آلیسان- بیلور اول- دیرون دوم- استاد آمون (نمونه ی زنده ش )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1- اول این چیزی که در مورد براتیون ها واضحه اینه که ژن تارگرین ها توی براتیون ها ژن ضعیف تر بوده و به قهقهرا رفته بنابراین ژنشون از پدر نمیاد، از مادر میاد. حالا یا مادر ناشناخته ی اوریس و یا آرگلا دختر آرگیلاک.

من ترجیح می دم فکر کنم که ژنشون به آرگلا می رسه، برای این که به نظرم مارتین نمیاد یک خط خونی اصیل توی داستانش رو قطع کنه و یه خط خونی درجه 5 مثل مادر پیشخدمت یا ماهی گیر اوریس رو بیاره توی راس قرار بده.

به جز این اگه ما در مورد ظاهر و چهره ی دارندون ها اطلاعی نداشته باشیم، در مورد اخلاقیات آرگیلاک و تا حدی آرگلا اطلاعاتی داریم. هم رابرت و هم استنیس خلق و خوشون خیلی بیشتر به آرگیلاک شبیهه تا به اوریس غاصب. اگه بشه یه صفت مشترک رو بین رابرت و استنیس پررنگ کرد اون Fury هستش. Fury شعار دارندون ها بوده یا شعار مادر اوریس؟

 

2- چطور می شه به پادشاههای هفت پادشاه توی وستروس نامه داد و گفت من می خواهم شاهتون شم، نمی شه مونراچ های ولانتیس و میر و لیس رو با ارعاب ترسوند یا بهشون لشکر کشید. اونا که آماده ترن برای پذیرش حکومت والرین ها.

بعد ایده ی بازسازی والریا (بازم میگم خود شبه جزیره و شهرش رو منظورم نیست) توی دوره ی ایگان هم وجود داشته و ولانتیسی ها اصلا به خاطر این کار شروع به لشکر کشی کردن و لیس و میر رو گرفتند و حتی از ایگان درخواست کمک کردن، ولی ایگان بهشون پشت کرد و علیهشون جنگید. ایگانی که سودای پادشاهی داشت اونجا نمی تونست با ولانتیسی ها همراه شه؟ شهرهای آزاد که از وستروس ثروتمند ترند، صنعت پیشرفته تری هم دارند، حتی یه سری زیر ساخت های مهم از والریا هم توشون باقی مونده.

 

به جز دوتراکی ها مگه چادرنشین داریم توی ایسوس؟ دوتراکی ها چقدر با ولانتیس و والریا فاصله دارند؟

 

3- این ادعای حق و حقانیت رو که ما مطرح نکردیم. ویسریس و دنریس و عمال تارگرینی توی کتابند که همیشه دم از حقانیت تارگرین ها می زنند و دشمناشون رو غاصب می دونند.

 

++ در مورد تارگرین های منطقی : جهیریس اول - ملکه آلیسان- بیلور اول- دیرون دوم- استاد آمون (نمونه ی زنده ش )

نگار چطوری نتیجه گرفتی بیلور اول منطقیه؟ این که توهمی ترین آدم تاریخ وستروسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.i.S » دوشنبه تیر 16, 93 8:04 pm[/url]"]
kei1 » دوشنبه تیر 16, 93 6:49 pm[/url]"]

اگر بحث این میکنید که رابرت با زور اسلحه (چه به حق چه به ناحق) تارگرین ها رو سقوط داده و تونست حکومت 300 سال رو هم از دست تارگرین ها در بیاره پس این حق هم باید به هر خاندان و هر شخصیت بدید که اگر زور اسلحه اش قوی تر بود بتونه حکومت رو مال خودش بکنه.پس اگر روزی دنریس تونست بگیر این حکومت رو غاصب نیست چون با زور اسلحه که رابرت استفاده کرده حکومت رو گرفته.

 

 

والا ما هم شونصد تا پست ه همینو می گیم.

نمی دونم به خاطر اینه که تو هر پست به چند مطلب پرداخته می شه یا به خاطر تعداد پست های زیاد تو مدت زمان کمه که دوباره و دوباره با ورود افراد جدید باید یه مطلب تکرار شه.

 

کسی نگفته دنریس اگه بتونه وستروس رو فتح کنه غاصب محسوب می شه. ولی طبق منطق تارگرینی (مثلاً دنریس) که رابرت رو غاصب می دونه، الان خودش هم غاصب محسوب می شه.

 

تارگرین ها زمان اگان که می خواستن به زور فتح کنن پیرو منطق قدرت بودن، اون موقع که در حضیض بودن و رابرت با قدرت اومد حکومت رو گرفت پیرو منطق موروثی بودن حکومت شدن.

همه حرف ما اینه که نباید به اقتضای منافع منطقمون رو عوض کنیم. کاری که بین تارگرین ها رواج داره.

 

حالا این وسط بحث های دیگه ای هم مطرح شد یه مقدار قاطی پاطی شده.

 

 

یه جورای منطق دنریس درسته ، خوب حکومت پدرش رو از دستش در آورده و برادرش چندین تن از اعضای نزدیک خانواده اش رو کشته !! اگر از نگاه اون نگاه کنیم یه چیز که حق اون و خانواده اش بوده غصب شده.و هر کس هم جای اون الان رو تخت باشه غاصب محسوب میشه.این واقعیت دنریس و تارگرینی هست دلیل محکمی هم داره و نمیشه ردش کرد.

 

اون قسمت اقتضای منافع منطقمون عوض کنیم نفهمیدم ؟ اگر منظورت مهاجرت اگان به وستروس هست خوب منم بودم اینکار میکردم.یه طبیعت پادشاهی مطیع آماده رو به طبیعت غیر پادشاهی و خشن ترجیح میدادم چون حساب بر این میذارم که نسل بعد از من راحت تر میتونن حکومت کنن

 

 

ای بابا، من فکر کردم خیلی واضحه.

 

اگان وقتی حمله می کنه به وستروس از چه منطقی پیروی می کنه؟ این منطق که آقا جون، عزیزان من، من اژدها دارم و می تونم، پس فتح می کنم.

درسته؟

 

 

ولی بعد به حکومت رسیدنشون چی؟ رابرت هم طبق همون منطق اگان تونست و فتح کرد. غیر اینه؟

طبق همون منطقی که دنریس رابرت رو غاصب می دونه، همه وستروس هم اگان رو می تونن غاصب بدونن.

 

 

دقیقاً، خیلی ها همین کار اگان رو می کردن. چون گزینه سهل الوصول تریه. این کاملاً منطق پشتشه ولی اینکه الان بیاین بگن حکومت وستروس "حق" ماست اصلاً باهاش نمی خونه.

اصن تو سیستم پادشاهی چیزی بعنوان "حق" مضحکه.

تارگرین ها قبل و بعد فتح و هنگام قدرت و ضعف تغییر منطق می دن.

 

خیلی مفهوم واضحیه از نظر من.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

میدونید نظر شما نسبت به بازسازی والریا قدیم شبیه کی میمونه ؟ شبیه هیتلر !! هیتلر برگشت گفت میخوام دوباره حکومت رایش رو احیا کنم در قالب تمدن مدرن و مردم آریایی برای همین هجوم آورد به تمام کشورهای دنیا عقده فتح کردن که نداشت عقده تبدیل یه حکومت نژادی رو داشت.

 

اگان و خاندان تارگرین شاید نسبت به نسب خودشون فخر بفروشن ولی چیزی که واضح عقده بازسازی والریا و باسازی دوباره نژاد والریا رو ندارن.از نظر من تارگرین ها برای این والریا باز احیا نکردن (و نمیکنن) چون میخواستن (و میخوان) آخرین خاندان شناخته شده والریا با خون والریایی باقی بمونن.

 

مثال که برای غصب زدید از نظر من نادرست هست.فرض بر این بذاریم اگان غاصب باشه، چرا تو 300 سال اخیر به غیر از چندین جنگ داخلی اونم بین خود تارگرین ها اتفاق مهم دیگه سرشون خالی نشد ؟ حالا حساب بر غصب رابرت براتیون بذاریم تو این ده دوازه سال حکومتشون.

 

1 - دنریس تارگرین اونور دنیا داشت بری جنگ باهاشون آماده میشد.

 

2 - دورن و چندین شخصیت مهم دیگه میخواستن سر به تن براتیون ها نباشه و نقش نابودی رو دارن میکشن !!!

 

3- نیمی از پادشاهی بر علیه شون شوریدن

 

4- هفت پادشاهی بعد از بهار طولانی بزرگترین خسارت انسانی رو متحمل شد.

 

5- قبل از شروع جنگ کشور در بدترین شرایط مالی بود.

 

تمام کاری که براتیون ها کردن 300 سال رو تو 12 سال پنبه کردن

 

+

 

کیوان جان شما واقعا طرافدار مارتل ها هستی ؟ چرا اینقدر براتیون دوست هستی پس ؟

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
King Robert » سه شنبه تیر 17, 93 11:52 am[/url]"]1- اول این چیزی که در مورد براتیون ها واضحه اینه که ژن تارگرین ها توی براتیون ها ژن ضعیف تر بوده و به قهقهرا رفته بنابراین ژنشون از پدر نمیاد، از مادر میاد. حالا یا مادر ناشناخته ی اوریس و یا آرگلا دختر آرگیلاک.

من ترجیح می دم فکر کنم که ژنشون به آرگلا می رسه، برای این که به نظرم مارتین نمیاد یک خط خونی اصیل توی داستانش رو قطع کنه و یه خط خونی درجه 5 مثل مادر پیشخدمت یا ماهی گیر اوریس رو بیاره توی راس قرار بده.

به جز این اگه ما در مورد ظاهر و چهره ی دارندون ها اطلاعی نداشته باشیم، در مورد اخلاقیات آرگیلاک و تا حدی آرگلا اطلاعاتی داریم. هم رابرت و هم استنیس خلق و خوشون خیلی بیشتر به آرگیلاک شبیهه تا به اوریس غاصب. اگه بشه یه صفت مشترک رو بین رابرت و استنیس پررنگ کرد اون Fury هستش. Fury شعار دارندون ها بوده یا شعار مادر اوریس؟

 

2- چطور می شه به پادشاههای هفت پادشاه توی وستروس نامه داد و گفت من می خواهم شاهتون شم، نمی شه مونراچ های ولانتیس و میر و لیس رو با ارعاب ترسوند یا بهشون لشکر کشید. اونا که آماده ترن برای پذیرش حکومت والرین ها.

بعد ایده ی بازسازی والریا (بازم میگم خود شبه جزیره و شهرش رو منظورم نیست) توی دوره ی ایگان هم وجود داشته و ولانتیسی ها اصلا به خاطر این کار شروع به لشکر کشی کردن و لیس و میر رو گرفتند و حتی از ایگان درخواست کمک کردن، ولی ایگان بهشون پشت کرد و علیهشون جنگید. ایگانی که سودای پادشاهی داشت اونجا نمی تونست با ولانتیسی ها همراه شه؟ شهرهای آزاد که از وستروس ثروتمند ترند، صنعت پیشرفته تری هم دارند، حتی یه سری زیر ساخت های مهم از والریا هم توشون باقی مونده.

 

به جز دوتراکی ها مگه چادرنشین داریم توی ایسوس؟ دوتراکی ها چقدر با ولانتیس و والریا فاصله دارند؟

 

3- این ادعای حق و حقانیت رو که ما مطرح نکردیم. ویسریس و دنریس و عمال تارگرینی توی کتابند که همیشه دم از حقانیت تارگرین ها می زنند و دشمناشون رو غاصب می دونند.

 

++ در مورد تارگرین های منطقی : جهیریس اول - ملکه آلیسان- بیلور اول- دیرون دوم- استاد آمون (نمونه ی زنده ش )

نگار چطوری نتیجه گرفتی بیلور اول منطقیه؟ این که توهمی ترین آدم تاریخ وستروسه.

الان ديدم قاطى کردم بابا...انقدر زيادن و اسماشون شبيه به همه يه ساعت طول مى کشه اطلاعات در مورد هر کدومشون تو مغز آدم لود بشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ای بابا ای بابا !!! هی آدم نمی خواد بیاد تو بحث ها ولی دیگه یه سری حرف های ناحق اجازه نمی دن دیگه!

 

به s.i.s :

در مورد ژن که کینگ رابرت کامل شفاف سازی کرد.

بعدشم از کی اوریس اژدها دار شده!؟ نکنه به اوریس هم اژدها داده بودن ما خبردار نشدیم! کلا اگان یه فرمانده ی با عرضه داشت همون اوریس بود که بدون اژدها تونست ارتش قدرتمند آرگیلاک رو شکست بده و همین اوریس بود که بعد از تموم شدن جنگ مملکت رو برای اگان اداره می کرد.

بعد من نمی دونم شما ها چه اصراری دارین هی بگین رابرت صدقه سری خون تارگارینیش شاه شده!؟ رابرت جنگ رو برد و با زور پتکش شاه شد واقعا نمی دونم چه ربطی داره به خون تارگارینی!؟

چه جوری میگی حق دنریس بیشتر از براتیون هاست؟ یه چیزی رو می دونستی : حدود بیست سال پیش یه جنگی رخ داده تو مملکت و خاندانی به نام تارگارین توش شکست خوردن و باقی مونده شونم دمشون رو گذاشتن رو کولشون و فرار کردن و خاندانی به نام براتیون شد خاندان سلطنتی! پس دنریس با هیچ حقی نمی تونه ملکه بشه به جز حق فتح که اون هم دور از انتظاره چون عرضه اش رو نداره. الان اگه بخوایم بحث حق بکنیم حق ادریک استورم بیشتره از دنریس!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.i.S » سه شنبه تیر 17, 93 2:20 pm[/url]"]میدونید نظر شما نسبت به بازسازی والریا قدیم شبیه کی میمونه ؟ شبیه هیتلر !! هیتلر برگشت گفت میخوام دوباره حکومت رایش رو احیا کنم در قالب تمدن مدرن و مردم آریایی برای همین هجوم آورد به تمام کشورهای دنیا عقده فتح کردن که نداشت عقده تبدیل یه حکومت نژادی رو داشت.

 

اگان و خاندان تارگرین شاید نسبت به نسب خودشون فخر بفروشن ولی چیزی که واضح عقده بازسازی والریا و باسازی دوباره نژاد والریا رو ندارن.از نظر من تارگرین ها برای این والریا باز احیا نکردن (و نمیکنن) چون میخواستن (و میخوان) آخرین خاندان شناخته شده والریا با خون والریایی باقی بمونن.

 

مثال که برای غصب زدید از نظر من نادرست هست.فرض بر این بذاریم اگان غاصب باشه، چرا تو 300 سال اخیر به غیر از چندین جنگ داخلی اونم بین خود تارگرین ها اتفاق مهم دیگه سرشون خالی نشد ؟ حالا حساب بر غصب رابرت براتیون بذاریم تو این ده دوازه سال حکومتشون.

 

1 - دنریس تارگرین اونور دنیا داشت بری جنگ باهاشون آماده میشد.

 

2 - دورن و چندین شخصیت مهم دیگه میخواستن سر به تن براتیون ها نباشه و نقش نابودی رو دارن میکشن !!!

 

3- نیمی از پادشاهی بر علیه شون شوریدن

 

4- هفت پادشاهی بعد از بهار طولانی بزرگترین خسارت انسانی رو متحمل شد.

 

5- قبل از شروع جنگ کشور در بدترین شرایط مالی بود.

 

تمام کاری که براتیون ها کردن 300 سال رو تو 12 سال پنبه کردن

 

+

 

کیوان جان شما واقعا طرافدار مارتل ها هستی ؟ چرا اینقدر براتیون دوست هستی پس ؟

 

 

اول این نکته رو روشن کنم.

ما هیچ وقت نگفتیم اگان باید می رفت والریا رو احیا می کرد یا اینکه اگان غاصب بود.

ما این دو تا بحث رو وقتی مطرح می کنیم که تارگرین ها هی دم از والریا می زنن. یعنی موقع عمل که می شه می رن سراغ گزینه راحت ولی موقع حرف زدن که می شه دم از نسب و شکوه والریا می زنن. خب این تناقض باعث می شه آدم ایراد بگیره.

 

راجع به مساله غصب هم ما قائل به منطق قدرت هستیم و می گیم تونست گرفت ولی وقتی می بینی یکیشون می یاد دم از غاصب بودن بقیه، حق و ... می زنه خب آدم می گی شما هم اون اول همینجوری به حکومت رسیدین دیگه.

 

ما به تنقاض در منطق ایاد می گیریم نه اینکه بخوایم بگیم چرا اینکا رو کرد باید اون کار رو می کرد.

 

 

 

 

الان داری می گی نشانه بر حق بودن یا غاصب بودن یک حکومت تعداد شورش های علیه ش ه؟

به هیچ وجه این رو قبول ندارم.

من تو یه پست گفتم که تو این سیستم اصلاً "حق" ، "غصب" و ... رو قبول ندارم.

اشتباهی که کردم این بود که چون به نظرم حتی با چنین مفاهیمی هم منطق تارگرین ها مشکل داشت اومدم فرص کردم چنین مفاهیمی باشن.

 

 

اینی که شما مطرح کردی می شه ازش این نتیجه رو گرفت که قدرت تارگرین ها و اقتدارشون بیشتر بوده. هیچ ربطی به "حق" و "غصب" نداره.

حالا بریم سراغ دلیلش یه حرف بیشتر نمی شه زد: اژدها

 

 

 

من الان از برثیون ها دفاع نمی کنم که. من مشکلم با استدلال و منطق دنریسی ه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چندتا نکته:

رینیس یا ویسنیا تو جنگ فتح برای فتح استورمز اند با اژدهاشون به کمک اوریس رفتن.

تو خود ویکی و کتاب ها اومده که سران قیام رابرت رو بخاطر رابطه خونی نزدیکی که با تارگرین ها داشت پادشاه خودشون کردن.

دنریس بدون شک یک حقی رو داره. اونم حقه انتقامه. رابرت و همراهانش براساس این حق که واقعا هم حق داشتن قیام کردن و رابرت شاه شد. دنریس هم براساس این حق که واقعا هم حق داره می خواد انتقام بگیره. حالا این وسط پادشاهی رو هم میخواد. عین رابرت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » سه شنبه تیر 17, 93 3:08 pm[/url]"]چندتا نکته:

رینیس یا ویسنیا تو جنگ فتح برای فتح استورمز اند با اژدهاشون به کمک اوریس رفتن.

تو خود ویکی و کتاب ها اومده که سران قیام رابرت رو بخاطر رابطه خونی نزدیکی که با تارگرین ها داشت پادشاه خودشون کردن.

دنریس بدون شک یک حقی رو داره. اونم حقه انتقامه. رابرت و همراهانش براساس این حق که واقعا هم حق داشتن قیام کردن و رابرت شاه شد. دنریس هم براساس این حق که واقعا هم حق داره می خواد انتقام بگیره. حالا این وسط پادشاهی رو هم میخواد. عین رابرت.

 

بیخیال استاد، یعنی رابرت می مرد تو جنگ، می یومدن ویسیریس رو پادشاه می کردن دیگه؟

اسم شورش، شورش رابرت بود پس پادشاه شد.

 

 

باز من بگم، دنریس و هر کس و ناکس دیگه ای می تونه به وستروس لشکرکشی کنه ولی نیاد بگه اونی که الان رو تخت ه غاصبه.

جهنم و ضرر اصلاً فرض کنیم دنریس چنین حقی داره (که طبق اصل کنش و واکنش نداره) ما مشکلمون با افکارشه.

یه مشاوری مثل تو باید داشته باشه که اینا رو یادش بده به جا اون افکار مزخرف خودش.

 

 

پ.ن @ نگار:

بابا اینا اسما و تاریخشون هم رو مغز آدم راه می ره چرا انقدر دفاع می کنی ازشون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه رابرت تو جنگ میمرد که باید از وستروس فرار میکردن تا یه موقع گیر ایریس نیوفتن!

حالا جدیدا من روی بحث حق خیلی شک کردم واسه همین خیلی نمیتونم دربارش نظر بدم.

 

افکار یه بچه ی هفده ساله که از اوج پستی میشه یه ملکه همینه دیگه!

 

اسمای تارگرین ها به این خوبیه! مشکلتون با اسمای اینا چیه؟ شما با اسمای ایسوسی ها چیکار می کنید؟

احتمالا منظور نگار بیلور بریک اسپیر بوده نه بیلور مقدس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » سه شنبه تیر 17, 93 2:08 pm[/url]"]چندتا نکته:

رینیس یا ویسنیا تو جنگ فتح برای فتح استورمز اند با اژدهاشون به کمک اوریس رفتن.

تو خود ویکی و کتاب ها اومده که سران قیام رابرت رو بخاطر رابطه خونی نزدیکی که با تارگرین ها داشت پادشاه خودشون کردن.

دنریس بدون شک یک حقی رو داره. اونم حقه انتقامه. رابرت و همراهانش براساس این حق که واقعا هم حق داشتن قیام کردن و رابرت شاه شد. دنریس هم براساس این حق که واقعا هم حق داره می خواد انتقام بگیره. حالا این وسط پادشاهی رو هم میخواد. عین رابرت.

رینیس اژدهاش رو آورده بود ولی آرگیلاک که میبینه اژدها هست از قلعه می زنه بیرون و دو تا ارتش رو زمین درگیر میشن و اوریس جنگ رو میبره اژدها هم دخالتی نداشته!

سران قیام شاید این کار رو کرده باشن ولی رابرت خودش میگه من پادشاهی رو خودم با پتکم به دست آوردم. بعدشم اصلا قیام رو رابرت شروع کرد خودشم شد رهبرش مثلا کی می خواست بعد تموم شدن جنگ شاه بشه!؟

دنریس اگه می تونه که بیاد انتقام بگیره ولی این حقی برای برای ملکه شدن بهش نمی ده! هر وقت تونست. کل وستروس رو بگیره می تونه ملکه بشه! تازه انتقام هم بخواد بگیره اول باید بره انتقام ویسریس رو بگیره که البته همچین کاری نمی کنه چون به مرگش راضی بود! مشکل ما اینه که دنریس همه ی خاندان هایی که تو قیام رابرت دست داشتن رو غاصب می دونه ولی خاندان خودش رو نه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اصلا اینا چه ربطی به هیتلر داشت. اگه هیتلر یه قدرت ماورا طبیعه داشت و می رفت مثلا به جای احیای رایش می رفت انگلیس رو می گرفت و اون ایده هاش رو اون جا پیاده می کرد و هی تو سرشون می زد که نژادم از شما برتره خیلی آدم بهتری می شد و وجهه ی بهتری پیدا می کرد؟

 

دنریس که تا قبل اژدهاها اصلا تهدید حساب نمی شد. الان هم بیشتر از تهدید نیست. نکنه این که دنریس به صورت علمی تخیلی از سه تا سنگ اژدها می سازه از بی لیاقتی براتیون هاست؟

شما مطمئنین شاه لورن و شاه تورن و بقیه چشم دیدن اگان رو داشتند؟

نیمی از پادشاهی منظورت کدومه؟ قیام بیلون؟

 

اگه به جنگ و خون ریزی باشه که نصف دوره ی تارگرین ها به جنگ گذشته. اصلا اگه اژدها نداشتند که همون بعد ایگان نسخه شون پیچیده شده بود و رفته بود. تمام تفاوتی که بین میگور و اینیس تا استنیس هست داشتن اژدهاست.

 

پ.ن: دوباره رسیدیم به بحث توجیه تارگرین ها با توجه به عملکرد رابرت. بابا قبول رابرت شاه بدی بوده، بحث نداریم که، تارگرین ها با اون همه حرصشون بر سر قدرت و ادعای بی اندازه شون چرا اون همه بی لیاقت بودند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » سه شنبه تیر 17, 93 3:25 pm[/url]"]اگه رابرت تو جنگ میمرد که باید از وستروس فرار میکردن تا یه موقع گیر ایریس نیوفتن!

حالا جدیدا من روی بحث حق خیلی شک کردم واسه همین خیلی نمیتونم دربارش نظر بدم.

 

افکار یه بچه ی هفده ساله که از اوج پستی میشه یه ملکه همینه دیگه!

 

اسمای تارگرین ها به این خوبیه! مشکلتون با اسمای اینا چیه؟ شما با اسمای ایسوسی ها چیکار می کنید؟

احتمالا منظور نگار بیلور بریک اسپیر بوده نه بیلور مقدس.

 

آخه ایریس عرضه این کارا رو داشت.

منظور من وقتی بود که پیروزیشون تقریباً مسجل شده بود.

حالا هی من بگم بیخیال این منطق حق شین که این مشکلات واستون پیش نیاد هی گوش ندین.

 

به مهدی گفتم یه بار.

15 یا 17 سال به نظرتون معادل چند سال تو دنیای ما می شه؟

خیلی ها بودن که چنین وضعیت داشتن، اصلاً توجیه خوبی نیست.

مثلاً من می تونم هیولا بودن تیرین رو با توجه به وضعیتش کاملاً توجیه کنم ولی افکارش الان چجوریه؟

 

 

بله منم فکر می کنم منظور نگار اون بود ولی قشنگ آدم مغز درد می گیره از دستشون.

اسمای ایسوسی هر چقدر مزخرف باشن هی تکرار نشدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اوریس آرگیلاک رو تو یه نبرد تن به تن کشت و رینیس و اژدهاش به کمک لشکر اوریس اومدن. یعنی یه نقشی هم مراکسس این وسط داشته. چقندر نبوده که!

رابرت به خاطر مرگ برندون و ریکارد استارک و دزدیده شدن لیانا قیام کرد. دلایل قیام استارک ها بودن، استارک ها بیشترین ضربه رو خوردن، استارک ها بیشترین لشکر رو داشتن، استارک ها بیشترین دلایل برای قیام رو داشتن و در آخر یه براتیون شاه شد چرا؟ بخاطر خون تارگرینیش.

 

حق خود دنریس که زیر سواله.

 

@رابرت

باز این منطق بی دلیل " همه ی تارگرین ها " بی لیاقتن رو آوردید.

 

@کیوان

ایسوسی ها همون چندتا اسمشون هم داغونن! من هنوز نمیتونم Skahaz mo Zaranagh رو از Skahaz mo Kandaq تشخیص بدم و تو تلفظ Khrazz و Maqahra موندم! بعد به حفظ کردن سه تا جیهیریس، شیش تا اگان، دوتا رینیس، دوتا ویسنیا، دوتا دیمون، دوتا ایریس، دوتا بیلور، چهارتا ویسریس، دو رینا، دوتا اینا، سه تا دیرون، دوتا دنریس میگید سخت؟ تازه بلک فایر ها رو هنوز حساب نکردم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » سه شنبه تیر 17, 93 3:42 pm[/url]"]اوریس آرگیلاک رو تو یه نبرد تن به تن کشت و رینیس و اژدهاش به کمک لشکر اوریس اومدن. یعنی یه نقشی هم مراکسس این وسط داشته. چقندر نبوده که!

رابرت به خاطر مرگ برندون و ریکارد استارک و دزدیده شدن لیانا قیام کرد. دلایل قیام استارک ها بودن، استارک ها بیشترین ضربه رو خوردن، استارک ها بیشترین لشکر رو داشتن، استارک ها بیشترین دلایل برای قیام رو داشتن و در آخر یه براتیون شاه شد چرا؟ بخاطر خون تارگرینیش.

 

حق خود دنریس که زیر سواله.

 

@رابرت

باز این منطق بی دلیل " همه ی تارگرین ها " بی لیاقتن رو آوردید.

 

@کیوان

ایسوسی ها همون چندتا اسمشون هم داغونن! من هنوز نمیتونم Skahaz mo Zaranagh رو از Skahaz mo Kandaq تشخیص بدم و تو تلفظ Khrazz و Maqahra موندم! بعد به حفظ کردن سه تا جیهیریس، شیش تا اگان، دوتا رینیس، دوتا ویسنیا، دوتا دیمون، دوتا ایریس، دوتا بیلور، چهارتا ویسریس، دو رینا، دوتا اینا، سه تا دیرون، دوتا دنریس میگید سخت؟ تازه بلک فایر ها رو هنوز حساب نکردم!

 

 

اسم شورش رو بخاطر خون تارگرینی رابرت گذاشتن شورش رابرت؟

دلیل نامگذاری رو واسه من مشخصی کنی همه چی حله.

 

خب منم به خاطر همون اسپویلر می گم بیخیال این سیستم شین دیگه.

 

 

باز گل به خودی زدی که تو پاراگراف آخر.

 

دیگه وقتش نیست که فامیلی این دو تا جناح عوض شه؟ اونا تارگرین تر شدن الان.

 

 

 

من باب تلفظ الان تو سریال "دینِریس" تلفظ می کنن. همچین تلفظ سر راستی هم ندارن این اسما.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منطق دنریس که مشکل دار درش شکی نیست از یک طفل بیشتر نمیشه از این انتظار داشت ولی منطق براتیون ها اخرت مشکل هست !! میگن کل پادشاهی مال ماست حق ماست !! همین استنیس، راب استارک رو غاصب میدونست ، بعد الان دم از حق میزننن ؟ خنده دار .

 

کی همچین حرفی رو زده که تو دوتا سپاه فقط تو آخرین طوفان جنگیدن ؟ مرگ آرگیلاک بخاطر رینیس بود اگر اون و اژدهاش نبودن که اوریس الان به دیار باقی شتافتده بود .

 

در خصوص هیتلر نظر شما همین هست دیگه بسازی یک حکومت از بین رفته به اسم والریا در قالب کشور جدید !! بعد ایسوس اژدها دیده است نبرد بین اگان و ایسوس ها باعث نابودی تارگرین ها میشه نه پیروزی شون.گیساری ها و روینارها و حتی والریای های قدیم همگی اژدها دیدن و میدونن چطوری باید جلشون در بیان نهایتا یک یا دو جنگ اژدها پیروز میشدن بعد از اون شکست بود برای اگان.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ کیوان

به دلیل پادشاه شدن رابرت گذاشتن شورش رابرت! سوالایی میکنیا!

 

 

خب در این صورت گزینه بعدی بازم یه تارگرینه

 

 

این گل به خودی دیگه چه سیقه ایه؟

ادعای دیمون فقط درباره ی والدین دیرون درست بود. وگرنه خودش که حقی نداشت! بازم دیرون هم درست اندازه ی دیمون یک تارگرینه.

 

بیخیال تلفظ سریال. مارتین گفته دل به خواهیه. بازم تلفظ اسامی تارگرین ها راحتتر از ایسوسی هاس. قشنگترم هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×