رفتن به مطلب
omid_cr77

شروع به ترجمه کتاب پنجم

Recommended Posts

سلام بچه ها من از دیشب شروع کردم به ترجمه کتاب پنجم کسی هست کمکم کنه زودتر ترجمه کنیم؟ 2 صفحشو دیشب ترجمه کردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

داداش دمت گرم!

ترجمه کتاب سوم هنوز تموم نشده رفتی سراغ کتاب پنجم!

موفق باشی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم تو برنامه هام هست که کتاب 5 رو ترجمه کنم,اما خب الان یه مقدار اوضاع زندگیم ریخته به هم!

ولی امیدوارم که پشتش رو بگیری و مثل من به مشکل بر نخوری و بتونی این کار رو. ادامه بدی!

کمک من دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره

موفق باشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کتاب چهارم رو انتشارات ویدا ترجمه کرده.به خاطر همین سراغ کتاب 5 رفتم.اینم قسمتی از فصل1 چطوره ادامه بدم؟

 

تیریون

او در راه عبور از دریای تنگ شراب می نوشید.

کشتی کوچک بود،کابین او کوچکتر،اما کاپیتان به او اجازه نمیداد که از عرشه بالا بیاید.تکان خوردن عرشه در زیر پاهایش باعث شده بود شکمش باد کند و وقتی که بالا می آورد مزه مواد غذایی اسفناک حتی بدتر بود.اما او چرا به گوشت گاو نمکی،پنیر سخت و نانی که کرم ها در آن میلولیدند نیاز داشت وقتی که او شراب برای نوشیدن داشت؟قرمز و ترش بود،بسیار قوی.بعضی وقت ها در اثر استفاده زیاد از شراب شکمش باد میکرد،اما همیشه بیشتر وجود داشت.

او در تاریکی های داخل کابین خود گفت:"دنیا پر از شراب است."پدرش هرگز دایم الخمر نبود.اما چه اهمیتی دارد؟پدرش مرده بود.او را کشته بود.یک تیر در شکم،سرور من و همه برای شما.اگر من تیر انداز خوبی بودم،تیر را میزدم به اونجایی که با اون منو به وجود آوردی،حرومزاده خونی.

در زیر عرشه،نه شب است و نه روز.تیریون تاریخ را علامت میزد وقتی پسر کابینی وعده غذاییش را می آورد که آن را نمیخورد.پسر همچنین همیشه جارو و سطل برای تمیزکاری با خودش می آورد.تیریون از او یک بار پرسید:"آیا این شراب دورنیشه؟" مانند اینکه چوب پنبه ای از پوست بکشد:"این منو یاد مار خاصی میندازه که میشناختم.یک همکار مسخره،تا وقتی که یک کوه باعث سقوطش شد."

پسر کابینی جواب نداد.او یک پسر زشت بود، هر چند چهره اش مسلما از یک کوتوله با یک بینی نصفه و یک جای زخم از چشم تا چانه بهتر بود.تریون پرسید هنگامی که پسر شست و شو میکرد:"آیا من تو رو رنجوندم؟""آیا بهت دستور دادن که با من حرف نزنی؟یا چند تا کوتوله مادرت رو فریب دادن؟" همچنان پسر جواب نداد."ما به کجا سفر می کنیم؟اینو بهم بگو."جیمی اشاره کرده بود که از شهر آزاد میشد،اما هیچ وقت نگفت کدام یک."آیا این براووسه؟تایروسه؟یا مایر؟"تیریون باید زودتر به دورن میرفت.میرسلا از تامن بزرگتره ،طبق قانون دورن تخت آهنین به او میرسه.من به او کمک میکنم که حقش را بگیرد،همچنان که شاهزاده اوبرین پیشنهاد کرد.

اوبرین مرده بود،هر چند سرش توسط مشت های زره پوش سر گرگور کلیگن در تباهی خونین شکافته شد.وبدون اینکه افعی قرمز را وادار کند،آیا دوران مارتل حتی چنین اتفاقی را در نظر میگیرد ؟او شاید من رو در غل و زنجیر کند و دست بسته به خواهر شیرینم تحویل دهد.دیوار شاید امنتر است.مورمنت خرس گنده گفته بود نگهبانان شب به مردی شبیه به تیریون نیاز دارد.هر چند مورمنت ممکن بود مرده باشد.الان اسلینت ممکن است لرد فرمانده باشد.آن پسر قصاب شبیه کسی نبود که فراموش کند چه کسی او را به دیوار فرستاده است.آیا واقعا من میخواهم باقی عمرم را در حال خوردن گوشت نمکی و قاطی قاتلان و راهزنان بگذرانم؟نه اینکه بقیه عمرم بسیار طولانی است.ایکاش جوناس اسلینت اینو میدید.

پسر کابینی جارویش را خیس کرد و مردانه شروع به تمیز کردن کرد.کوتوله پرسید:"آیا تا به حال از لذت خانه های لیس بازدید کردی؟"آیا ممکن است که در آن فاحـ*ـه برود؟"

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
omid_cr77 » یکشنبه تیر 15, 93 8:02 pm[/url]"]ترجمش چطور بود نطر بدید.

ترجمه تون خوبه فقط یه نکته رو بگم که انتشارات ویدا تا چند ماه دیگه شاید هم زودتر کتاب پنج رو هم میده بیرون. به نظرم اگه وقتتون رو بذارین برای ترجمه ی مقالات ویکی بهتره. تصمیم با خودتونه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه چند تا مترجم کمکم کنن هفته ای 5 الی 6 فصل میشه ترجمه کرد خودم الان نصف فصل 1 ترجمه کردم تو 2 شب

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ترجمه تون عالیه ادامه بدید

دوستان دلتون رو به ترجمه ی نشر ویدا خوش نکنید چون واقعا بی کیفیته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

باور کن ترجمت حرف نداره عالیه. فقط سانسورش نکن لطفا. ایشالا که تا اخرش ادامه بدی و خسته نباشی و کلی ممنون بابت این لطف بزرگت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دستت درد نکنه. باور کن ترجمت مثل خانم مشیری عالیه و حرف نداره. من که کتاب زبان اصلی میخونم انقدر این ترجمه عالی بود دلم میخواد باز هم ازش بخونم. همین متن دوبار خوندم انقدر که جذاب بود.موفق باشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من یه چندتا نکته بگم.

صرفاً در حد پیشنهاد ه.

 

هر جا که تو انگلیسی ضمیر به کار می ره نیازی نیست که تو فارسی هم بیاریمش.

مثلا:

وقتی که او شراب برای نوشیدن داشت؟

 

تو انگلیسی اون He به هیچ وجه تو ذوق نمی زنه ولی تو فارسی ما هیچ وقت اینجوری نمی گیم و حذفش می کنیم چون تو فارسی فعل ها شناسه دارن که کار ضمیر رو می کنه ولی تو انگلیسی شناسه وجود نداره.

 

 

دیگه اینکه مکالمه ها و افکار شخصیت ها رو محاوره ای ترجمه می کنن و فرق دارن با متن اصلی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حتما استفاده میکنم از نکاتت.این اولین ترجممه بعضی از لغاتاش سخته ولی با دیکشنری هایی که دارم میشه ترجمه کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمونه ترجمت خوب بود وقتی می خوندم کلمات کتاب میومدن جلو چشمم.

اگر ادامه بدی ترجمت بهتر هم میشه .

ترجمه ویدا رو هم ولش کن . چون کتاب سه که در حال ترجمه است .تا شما کتاب پنج کامل کنی کتاب چهار هم کامل میشه .

(کاش خودم کتاب برای ترجمه نداشتم ، منم کمک می کردم .)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوست عزیز واژه Bloody که قبل بعضی کلمات میاد به معنی خونی نیست!یه چیزی تو مایه های لعنتی یا عوضی،ادبیات آمریکایی از F*ckیا F*cking استفاده میکنه ولی بریتانیایی ها همون Bloody رو استفاده میکنن!

---------------------------------

نکته بعدی تو ترجمه عباراتی مثلIm Afraid So یا I fear Not دقت کن!

مثلا بیشتر مترجم ها جمله Im afraid Its Personal رو میترسم خصوصی باشه معنی میکنن ولی درستش میشه:متاسفانه خصوصیه!

نکته آخر:همیشه قبل منتشر کردن دوباره متن رو چک کن که غلط نداشته باشه!

اگه به یه همچین ریزه کاریهایی دقت کنی کارت حرف نداره!

با تشکر...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کار بزرگی رو شروع کردی امیدوارم موفق باشی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ترجمه خوبيه لطفا ادامه بديد من كه بى صبرانه منتظر ترجمه هر فصل ام، انتشارات ويدا كتاب 5 رو در ٣ كتاب براى ارديبهشت ماه چاپ مى كنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
سانسا » جمعه آذر 14, 93 2:26 pm[/url]"]ترجمه خوبيه لطفا ادامه بديد من كه بى صبرانه منتظر ترجمه هر فصل ام، انتشارات ويدا كتاب 5 رو در ٣ كتاب براى ارديبهشت ماه چاپ مى كنه

نه بابا يک چيزي گفتن کار سختي بود بيخالش شد

البت اگر يک نگاه به تاريخ پيام هاي قبلي هم بندازي کاملا اين موضوع مشخص هست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ترجمش چطور بود نطر بدید.

 

 

عالی بود فقط خواهشا کتاب چهار رو هم ترجمه کنید انتشارات ویدا که ترجمشو کسی قبول نداره من نرفتم سراغش.سایت وینتر فیلم پولیش کرده من اعتماد نمیکنم با کارتم شارژش کنم (جسارت نباشه)! انگلیسیم هنوز مسلط نشدم کامل،خیلی جاها باید دنبال معانی بگردم مدتیه تو این سایت منتظره ترجمشم خواهش میکنم چهارم در کنارش ترجمه کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×