رفتن به مطلب
هیتمن

خائنین نام آشنای وستروس از زمان پادشاه دیوانه تا به حال

Recommended Posts

ده خائن وستروس

 

در این تاپیک قصد داریم به بحث درمورد خائنین وستروس بنشینیم امید است که بانظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمایید.

این شما و این هم ده خائن بزرگ وستروس:

10:راب استارک

بله درست میبینید راب استارک دراین مبحث رتبه دهم را کسب کرده است.

زمانی که به خونخواهی پدرش برخاست در حین مسیر به برج دوقولوی فری رسید (همونطور که میدانید این دو برج و پل بین انها یکی از استراتژیک ترین نقاط وستروس است) برای عبور از این پل عهدی مقدس با لرد فری بست و بعد از عبور راب هنوز چیزی از این پیمان نگذشته بود که با دختری به نام تالیسا اشنا شد و او را به عنوان همسر برگزید،پس عهدش با فری چی؟! شاید بگویید ،عشق.بله عشق،اما عهدش؟ چگونه میتوان به عهد و پیمان چنین شخصی اعتماد کرد؟!

 

9: روس بولتون

روس بولتون،شخصی که بواسطه سخاوتمندی استارکها نفس میکشد،آنجا که طمع میورزد و برای کسب قدرت وترس از لنیسترها با دشمن معامله میکند و به ولی نعمت خود پشت میکند ودر مراسمی آسمانی و مقدس، در زیر سقف خانه،مهمان و ولی نعمت خود که بهش قسم وفاداری خورده بود را میکشد.حقا که چنین شخصی شایسته سنگسار است.

 

8:باریستان سلمی

((مردی که به شرافت اون در هفت اقلیم هیچ شکی نیست)) این گفته ند ادارد استارک بود،زمانی که نامه کینگ رابرت را به دست وی میدهد.اینجاست که شرافتش در بوته آزمایش قرار میگیرد.بعد از خواندن نامه و آنجا که باید از پادشاه و دست پادشاه حمایت کند،آرام می ایستد و به خون نشستن افراد وفادار ادارد بزرگ و به زنجیر کشیدن این مرد بزرگ را نظاره میکند و از سرسی و جافری حمایت میکند.کجای این مرد شریف است؟! و در پایان دیدیم که چگونه حقیرانه از بارانداز پادشاه طرد شد و همه بهش خندیدند.بلی شرمسارانه از این آزمایش بیرون آمد و گستاخانه به دنریس پیوست.اگر ذره ای شرافت در وجود وی نهفته بود باید مثل سامورایی ها خودش رو میکشت.شرم بر او باد.

 

7:رنلی براتیون

هنوز برادر و پادشاهش زنده بود که به دنبال کشتن بچه های رابرت افتاده بود درصورتی که هنوز نمیدانست این بچه ها حرامزاده اند و چه بی شرمانه با وجود برادر بزرگتر و بالیاقت ترش استنیس،ادعای تاج کرد.

 

6:ریگار تارگرین

شاهزاده ای که در هفت اقلیم به درایت و عدالت شهره عام وخاص بود.اما دیدیم که چطور به خاطر هوس خود خواهانه اش نامزد رابرت را دزدید و زمانی که به دادگاه فراخوانده شد حتی جرات حضور در دادگاه رو نداشت و حاضر نشد به خاطر این عمل ناشایست ازخود دفاع کند.کجای چنین شخصی عدالت حک شده است؟! آیا این عمل،سوءاستفاده از قدرت و عنوان نیست؟! و دیدید که چطور به خاندان و مردم خودش و مردم وستروس خیانت کرد و تیشه به ریشه حکومت300 ساله خاندان خود زد.

 

5:کارل تانر از جین الی،راست و دیگر خائنین نگهبانان شب

آری زندگی در گرسنگی و سرما اونم بعد از یک عملیات سخت وطاقت فرسا،بسیار دشوار است،اما اینها برادران قسم خورده دیوارند.کرستر مرد شریفی نبود اما به آنها پناه داده بود و میزبان آنها بود و همانطور که کشتن مهمان زیر سقف خانه وقیح و دور از انسانیت است،کشتن میزبان نیز به همچنین.جدای از این عمل ضد انسانی،کشتن شرافتمندی چون لرد جئور مورمونت که عمرشو صرف دفاع از مردم کرده بود،یک عمل کاملا نابخشودنی است که از این نامردان سر زد و ننگی ابدی دامنشان را آلوده ساخت.

 

4:تایوین لنستر

سوءاستفاده از اعتماد پادشاه آیریس که در اون اوضاع وخیم شاه بهش اعتماد کرد و دروازه رو گشود.چه مصیبتی! بدو ورود، شهر رو غارت کرد تمام تارگرینها و حامیان این خاندان رو قتل عام کرد و حتی از جان بچه های کوچک که در خواب بودن هم نگذشت وهمه رو سلاخی کرد.چنین خیانت یا بهتر بگوییم جنایتی در تاریخ وستروس بی سابقه هست.

مردی با کفایت،باهوش،باسیاست و.... ولی لکه خیانت از سرتا پایش جاریست.

 

3:سرسی

مخلوقی حسود،عقده ای،منفور و ازهمه مهمتر جاهل مطلق،که انتهای دیدش به سر بینیش ختم میشه.در موردش چیزی نگم بهتره چون حسابی روی اعصاب راه میره.

 

2:لایسا تالی

زنی بسیار خائن و حسود ودر عین حال بسیار خطرناک که در جهالت سرآمد مملکته.او که با حسادتش نسبت به خواهرش و رویای بدست آوردن پیتر بیلیش چه خیانت و جنایتی در حق وستروس روا نداشت.با کشتن جان ارن شوهر خودش که مردی بسیار کاردان بود و فریب دادن خواهرش و ادارد بزرگ چه ضربه ای که به وستروس وارد نکرد.او با حماقتش آتش جنگ 5پادشاه و هرج ومرج را روشن و شعله ور ساخت و با سکوتش چه خیانتی که نکرد.

 

1:این رتبه فقط وفقط شایسته کسی نیست جز، پیتر بیلیش ملقب به لیتل فینگر

به جرات میتوان گفت بزرگترین خائنی که در هفت اقلیم و شهرهای آزاد وجود داره همین پیتره.کسی که حتی به خودش هم رحم نمیکنه.فارغ از احساسات و دارای ذهنی بسیار مخرب و آشوبگر.

تمام جنایات و خیانت هایی که در بالا گفته شد تماما میشه به پیتر نسبت داد چراکه باعث وبانی تمامی این فجایع کسی نیست جز انگشت کوچیکه. فکر کنم باوجود چنین شخصیتی باید نظاره گر حوادثی تلخ وهولناک باشیم.

پی نویس:

خودم سخت از طرفداران راب،تایوین و پیتر هستم.نسبت به ریگار،رنلی،باریستان،کارل تانر و راست ،بی تفاوتم. اما به شدت،از روس بولتون،سرسی و لایسا تالی بیزارم. در این فهرست نام تیون گریجوی رو حذف کردم زیرا همگی به خیانت او،واقف هستیم.دوستان میتوانند اسامی مد نظر خود را به این لیست با ذکر دلایل اضاف کنند.

باتشکر:هیتمن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در نامه ای که ند به باریستان داد نوشته بود تا زمانیکه ولیعهد به سن قانونی برسه ند قیمش باشه.اسم جافری رو نیاوده بود ولی خب باریستان ولیعهد رو جافری میدونه و نمیاد به دست پادشاه قبلی وفادار بمونه و به کسی که فکر میکنه وارث و پادشاه به حقه خیانت کنه.پس فکر نکنم بشه گفت خیانت کرده از نظر خودش که خیانت نکرده و انجام وظیفه داشته میکرده.

در مورد ریگار هم از کجا انقدر مطمئنی که نامزد رابرت رو بخاطر هوس دزدید و از کجا میدونید که از ترسش در دادگاه حاظر نشد؟اگر لیانا با خواست خودش باهاش رفته باشه دیگه نمیشه گفت سوء استفاده از قدرتش کرده ریگار.در هر صورت این موضوعیه که تا پایان کتاب نمیشه راجع بهش قاطعانه نظر داد.

رنلی رو من یادم نمیاد کی وقتی رابرت زنده بود دنبال کشتن بچه های رابرت بود؟چون خیلی وقت پیش کتابو خوندم یادم نمیاد!

از نظر من خائن واقعی رابرته.به مملکت و مردم خیانت کرده و با عیاشی هاش و بی مسئولیتی هاش .فقط اومد یه قیام کرد و وستروس و گرفت و بعدش دیگه به امون خدا گذاشتش به این نمیگن خیانت!؟خیانت به افرادی که هواخواهیش رو کردن و بهش کمک کردن؟!آخر سرم که مملکتو انداخت تو بغل لنیسترا با وجود اینکه ذاتشونو میشناخت.

منبع شما برای این تاپیک سریاله؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

باریستان تو اون قضیه خیلی مقصر نبوده. باریستان حتی حالا هم نمیدونه جافری، میرسلا و تامن بچه های رابرت نیستن. برای همین خیلی هم خائن به حساب نمیاد.

والدر فری چی؟ خائن تر از والدر روس بولتونه.

اگه منظورت از خائن بودن سرسی بخاطر بچه هاشه که باید تو این لیست رابرت رو هم به عنوان خائن قرار بدی.

ولی خیانت هیچکدوم از این افراد به اندازه ی خیانت اون دوتا خیانتکار تو جریان رقص غیر قابل قبول نبوده. من هنوز موندم اون دوتا برای چی به سیاه ها پشت کردن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Queen nymeria:همین که ریگار حاضر نشد به دادگاه بیاد که حداقل از این عملش دفاع کنه و جلوی کشته شدن فجیعانه پدر ند و برادرش رو نگرفت،معنیش چی میتونه باشه؟؟!!!

اینکه یک آدم بزدل و خائنه.

یکی از وظایف فرمانده محافظان شاه،عمل به وصیت شاهه.درضمن جافری هنوز به سن قانونی نرسیده بود.پس باریستان یک آدم راحت طلب بود در این زمینه.

نکته مهم:اگه انقدر وظیفه شناس بود چرا از کشته شدن رابرت جلوگیری نکرد؟؟!!حتما طفلی داشت به دستور رابرت رو گوش میکرد.ناگفته نماند که باریستان همچنان به تارگرینها خدمت میکرد نه به شاه رابرت.مرد به این دورویی ندیده بودم.به نظرمن یکی از اشتباهات رابرت نکشتن باریستان سلمی بود.

ازنظر من درسته که عمل والدر فری یک جنایت غیر قابل بخششه،اما خیانت نبود بلکه ادعای حیثیت بود.

 

آره سریال+همین سایت،منبع منه.

درضمن نگفتم این افراد خائن مطلق هستند بلکه گفتم بر سر درستی و یا نادرستی مطلب بحث کنیم.

از اینکه نظرتون رو گفتید ممنونم.

پی نویس:

دوستان دربیان نظرات،خواهش میکنم تعصب رو کنار بذارید و واقع بینانه نظر بدید.ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار اصلا خبر نداشت برندون و ریکار اومدن بارانداز که بخواد جلوی مرگشون رو بگیره. تازه زمانی از قضایای بارانداز باخبر شد که دیگه ریکارد و برندون مرده بودن.

دیگه مرگ رابرت تقصیر باریستان نبود! ند میاد یه راست جلو جمع میگه جافری حق سلطنت نداره. اشتباه ند این بود که نگفت چرا جافری حق سلطنت نداره. خب وظیفه ی اصلی گارد شاهی محافظت از پادشاه و حمایت از ادعای اونه. باریستان که نمیدونه جافری کیه. واکنشش تو اون موقعیت خیانت محسوب نمیشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

وقتی نامه خونده شد دیگه لازم به توضیح ند نبود.اشکارا بیان شده بود.

ریگار هم بالاخره عاقبت کارش براش معلوم بود و صد درصد خودشو آماده کرده بود،پس نمیدونست و .... این چیزا نداریم.

قرار نیست تمام پستها رو من جواب بدما پس بقیه کجان؟؟؟!!!

آخه هرچی باشه اطلاعات کتاب خونها بیشتره.

 

یه چیز دیگه از اسپویل و اسپویلر خبری نباشه که تقلب محسوب میشه و اینکه در اینجا کاری به آینده نداریم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
استاد آمون » جمعه تیر 19, 93 12:03 am[/url]"]ریگار اصلا خبر نداشت برندون و ریکار اومدن بارانداز که بخواد جلوی مرگشون رو بگیره. تازه زمانی از قضایای بارانداز باخبر شد که دیگه ریکارد و برندون مرده بودن.

دیگه مرگ رابرت تقصیر باریستان نبود! ند میاد یه راست جلو جمع میگه جافری حق سلطنت نداره. اشتباه ند این بود که نگفت چرا جافری حق سلطنت نداره. خب وظیفه ی اصلی گارد شاهی محافظت از پادشاه و حمایت از ادعای اونه. باریستان که نمیدونه جافری کیه. واکنشش تو اون موقعیت خیانت محسوب نمیشه.

 

حیف که این زمان های نامشخص بین وقایع دست و پای آدم رو بسته! بدتر از همه هم همین قضیه ریگار و لیانا ست! هیچ زمانی دقیق معلوم نیست!

++ فکر نمی کنم قضیه دزدی بوده باشه قبلا تو یه تاپیک دیگه هم در این مورد بحث کردیم!

 

++ من حتی به خود ایریس هم مشکوکم (نمی دونم چرا یه مدت فکر اینکه ایریس بلایی سر لیانا آورده تو سرم افتاده بود ) با اون رویه زوال عقل و پارانویا و سابقه رفتارش با زنش اگه کاری هم کرده باشه اصلا عجیب نیست برای من!

 

اگه منظورت از خائن بودن سرسی بخاطر بچه هاشه که باید تو این لیست رابرت رو هم به عنوان خائن قرار بدی.

ولی خیانت هیچکدوم از این افراد به اندازه ی خیانت اون دوتا خیانتکار تو جریان رقص غیر قابل قبول نبوده. من هنوز موندم اون دوتا برای چی به سیاه ها پشت کردن!

 

برای اینکه به وعده ی سیاه ها راضی نبودن! و صد البته زیاده خواه (چقدر من اون قسمت شوکه شدم! ) اون هیو همر که به کمتر از شاهی راضی نبود اولف سفیذ ( اسمشو درست گفتم؟ ) هم که چشمش دنبال هایگاردن بود!

وقتی نامه خونده شد دیگه لازم به توضیح ند نبود.اشکارا بیان شده بود.

 

تو نامه که ننوشته بود جوفری حر.ام زاده ست که نوشته بود تا زمانی که true heir رابرت به سن قانونی نرسیده امور مملکت به عهده ی دست پادشاهه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شرح حال سرسی با خودش مو نمیزنه.

در مورد رتبه ی اول هم باهات موافقم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

والا این اسپویل دست و پای آدم رو میبنده!

----------------------------------------------------

اول راجع به روس بولتون:همینه که هست!هرکی ناراضیه بیاد لشکر کشی...

باریستن سلمی یه وظیفه داشت اونم این بود که هرچی شاه و خانواده سلطنتی میگن بگه چشم،همیشه خدا هم این کار رو انجام داد تا رسید به دنریس و الباقی ماجرا...

کارای پتایر خیانت نیست بلکه طبق گفته خودش در سریال بالا رفتن از نردبانه و براش هیچ چیزی جز نردبون مهم نیست پس کاراش دلیل داره!

تایوین(باز هم طبق سریال!)به یه چیز فکر میکنه اونم نام لنیستره و اگه قرار باشه یه خاندان رو کلا منقرض کنه یا یه شهر رو غارت کنه و دوجین آدم رو وسط عروسی سلاخی کنه که میراثش باقی بمونه بدون فکر این کار رو میکنه!

واسه تمامی موارد عناصر:عشق،مملکت،خدایان و توهمات طبق سخنان گهربار انگشت کوچیکه باید در نظر گرفته بشه تا خیلی رفتارها توجیح بشه؛به جز سرسی!موجود حقیری مثل سرسی کلا فرق داره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Queen nymeria » پنج شنبه تیر 19, 93 10:21 pm[/url]"]

در مورد ریگار هم از کجا انقدر مطمئنی که نامزد رابرت رو بخاطر هوس دزدید و از کجا میدونید که از ترسش در دادگاه حاظر نشد؟اگر لیانا با خواست خودش باهاش رفته باشه دیگه نمیشه گفت سوء استفاده از قدرتش کرده ریگار.در هر صورت این موضوعیه که تا پایان کتاب نمیشه راجع بهش قاطعانه نظر داد.

اینکه لیانا می‌خواسته با ریگار بره یا نه موضوع بحث نیست. لیانا نامزد رابرت بود و تمام مملکت اینو می‌دونستن. ریگار خودش باید شعورش برسه دست رو زن مردم نذاره. چه لیانا می‌خواست و چه نمی‌خواست ریگار در مورد اون هیچ حقی نداشت. همین کارش باعث شد مملکت به فنا بره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
هیتمن » جمعه تیر 19, 93 12:15 am[/url]"]

حالا چرا به این گیر دادید.بابا اصل نامه رو دریابید که داره میگه فعلا ند حکومت کنه تا جافری به سن قانونی برسه که سرسی نامه رو پاره کرد و باریستان هم فقط نظاره گربود. اوکی؟؟؟!!! مطلب رو گرفتید؟؟؟!!!.

 

وظیفه گارد پادشاهی حمایت از اعضای خاندان سلطنتیه نه نایب السلطنه یا دست پادشاه

باریستان هم فقط به وظیفش به عنوان گارد عمل کرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه خیانت کار بزرگ رو فراموش کردی.جیمی عزیز

شاه کش.خیانتکار به لباس گارد وبه دو پادشاه.نقطه مقابل سر باریستان شریف

حاظرم شرط ببندم اگه باریستان جای جیمی بود ایریس زنده می موند شهر میسوخت.

باریستان فرمانده گارد سلطنتیه که رابرت پادشاهشه.رابرت میمیره اختیاراتشو میده به ند به عنوان نایب سلطنت.جافری هم که به سن قانونی نرسیده پس حکومت قانونا تحت اختیار نده تا زمانی که جافری به سن قانونی برسه حالا باریستان از کی باید حمایت کنه؟از نایب قانونی شاه مرحوم یا وارث به سن قانونی نرسیده؟(تا اونجایی هم که میدونم ند دستور سلاخی بچه های سرسی رو نداده).نکته جالب اینکه سرسی و بچه هاش اصلا خانواده سلطنتی محسوب نمیشن که باریستان بخواد ازشون محافظت کنه.باریستان اگه میدونستم کاری نمیکرد.چون از لحاظ سیاسی و فکری راحت طلبه و همیشه راه آسونتر رو انتخاب میکنه.فرقش با ند همینه ند شرافتش همه جا داره حتی موقعی که به ضررشه اما باریستان موقعی که احساس خطر میکنه شرافتش یادش میره.اون باید پیش ویسیریس ودنریس می بود نه رابرت.وقتی که رابرت مرد باید پیش استنیس میرفت نه دنریس.

استاد آمون:

سرسی خائن نیست چون رابرت شوهر خوبی نبوده؟(رابرت بایاد تو لیست مشکل حل میشه)اینطوری که شما به قضیه نگاه میکنین

خیلی ها رو میشه تواین لیست گذاشت و خیلی ها از خیانت مبرا.نفرت شما از رابرت باعث شده از آدمی مثل سرسی حمایت کنین.رابرت کلی حرومزاده داره اما هیچکدومشونو جای بچه های کسه دیگه ای جا نزده تا بواسطه اونا حکومت کنه.رابرت عاشق لیاناست هیچ وقت هم پنهانش نمیکنه!سرسی همزمان عاشق ریگار و جیمیه.فک کنم فرق دارن با هم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فکر کنم منظورم رو درست متوجه نشدی.

من گفتم اگه منظور نویسنده ی مطلب اینه که سرسی فقط بخاطر بچه هاش خیانتکاره. این یعنی این حرف درست نیست و با این حرف رابرت و همه ی مردای وستروس هم خیانتکار میشن.

فکر کنم یه چیزی رو فراموش کردید. زمانی که سرسی حکم رابرت رو پاره کرد باریستان بهش اعتراض کرد. این یعنی باریستان حکم ند رو قبول داشت اما زمانی برعلیه ند شد که ند اومد گفت جافری حق سلطنت نداره. نگفت چرا نداره و فقط گفت یه همچین حقی نداره. خب تو این زمان یه شوالیه ی قسم خورده ی گارد سلطنتی چیکار باید بکنه؟ نمی تونسته که طرف ند رو بگیره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اینکه لیانا می‌خواسته با ریگار بره یا نه موضوع بحث نیست. لیانا نامزد رابرت بود و تمام مملکت اینو می‌دونستن. ریگار خودش باید شعورش برسه دست رو زن مردم نذاره. چه لیانا می‌خواست و چه نمی‌خواست ریگار در مورد اون هیچ حقی نداشت. همین کارش باعث شد مملکت به فنا بره.

هیتمن گفت ریگار از قدرت و مقامش سو استفاده کرده و من گفتم اگر لیانا به میل خودش رفته باشه دیگه سو استفاده از قدرت نبوده.و یا اینکه توی جلسه دادگاه شکایت استارکها حضور نداشت شاید اصلا جایی بوده که نمیتونسته به موقع قبل از مرگ استارکها برسه پس نمیشه صد در صد گفت بخاطر ترسش بوده و یا داشته از موقعیتش سو استفاده میکرده وگرنه منم کارشو تایید نکردم و میدونم که اینکه لیانا میخواسته با ریگار بره یا نه موضوع بحث نیست فقط اینو در جواب بخشی از نوشته ی هیتمن عزیز گفتم.و به نظرم اگر لیانا هم نامزد نداشت باز هم کار ریگار ناپسند بود چون خودش همسر داشت.یه چیزی از اینکه گفتید ریگار مملکتو به فنا داد به ذهنم رسید بغیر از ریگار تو این دو تا جنگ اخیر استارکها با سادگیشون هم آتیش جنگ رو تیزتر کردن هم جون خودشون رو از دست دادن هم به به فنا رفتن مملکت کمک بزرگی کردن!

جیمی هم به نظرم خائن بزرگیه.توی ذهنش با گفتن اینکه مردم رو نجات دادمو این حرفا به نظرم میخواد خودشو تبرئه کنه و گول بزنه.حالا در راستای نجات خاندانش لطفش شامل حال مردم کینگز لندیگ هم شده.

@rodrik stark :این که میگید رابرت عاشق لیاناست به نظرم درست نیست.از نظر من بیشتر از عشق,عقده است بخاطر اینکه آخر نتونست لیانا رو بدست بیاره.

سرسی هم به نظرم بخاطر بچه هاش خیانتکار نیست چون همونطور که استاد گفت رابرت هم خودش فرزند حرومزاده زیاد داشت ولی اینکه میدونه بچه هاش حقی به سلطنت ندارن و باز اینجوری حرص میزنه و خون مردم رو تو شیشه میکنه دیگه خیانته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

استاد آمون:باریستان فقط نامه رو به عنوان وصیت رابرت تایید میکنه همین!وقتی ند میگه جافری شاه نیست و وارث رابرت استنیسه یعنی چی؟

اگه هودور هم تو اون جمع بود بعد از شنیدن این حرف متوجه موضوع میشد.باریستان که جای خود داره.

نایمریا:

اول.از بابت سادگی برندون و رایکارد که با تیزتر کردن آتیش جنگ باعث تحمیل جنگ به خاندان مظلوم تارگرین و مردم وستروس و همچنین به خاطر اینکه فروتنانه دزدیده شدن خواهر و دخترشون(همراهی لیانا با ریگار حدث و گمانه.اینا که نمیدونستن) رو توسط شاهزاده ریگار تحمل نکردن واقعا عذرخواهی میکنم.طفلک ایریس این وسط قربانی شد کاش حداقل شاهزاده میفرمودن دختر محافظ شمال رو واسه چه امری لازم دارن(ازدواج، ت.ج.ا.و.ز ،بابا شاید رفته بودن با هم پیک نیک!چرا اینقدر سخت گرفتن استارکا)

دوم.میشه دلایلتون رو درباره ساده لوحی استارکا و تحمیل جنگ (تیزتر کردن آتیش جنگ) دوم با خاندان شریف لنیستر و مردم وستروس رو بگید تا ذهن تاریک ما هم روشن شه

سوم.من نگفتم سرسی به خاطر بچه هاش خیانتکاره!وقتی میگم "خیلی ها رو میشه تواین لیست گذاشت و خیلی ها از خیانت مبرا"منظورم از قسمت اول جمله همه لرد های دارای حرامزاده هستش(ند،روس بولتون،...)حرامزاده های رابرتم رو هم بنده قبول کردم زیرش نزدم که!گفتم سرسی بچه های یه نفر دیگه رو جای بچه های کسه دیگه ای جازده و داره به پادشاه و خود بچه ها و کل مملکت خیانت میکنه.حداقل رابرت ادعای پاکدامنی نداشت.

چهارم.نمیدونم لیانا عشقه یا عقده!ولی درمورده سرسی مطمئنا عقده است چون یه نفر در آن واحد نمیتونه عاشق دو نفر باشه!البته از حق نگذریم یکم بیشتر عاشق ریگاره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ایراد غیر منطقی ای میگیری ها!

خب وقتی تایید میکنه یعنی قبول داره دیگه!

ند دلیلی واسه حرفش نیاورد! رو هوا که نمیشه یه حرفو زد و انتظار داشته باشیم که همه اونو قبول کنن! باریستان هفده ساله که نفهمیده جافری بچه ی رابرت نیست بعد انتظار دارید در یک لحظه اونم با اشاره ی غیر مستقیم ند تمام قضیه رو بفهمه و بگه خب قبوله استنیس بشه شاه و سرسی و بچه هاش طبعید شن؟ استنیس و جان ارن هم بعد از بیش از ده سال موضوع رو با کلی تحقیق فهمیدن. خود ند هم بخاطر دنبال کردن مدارک اونا قضیه رو فهمید بعد حالا چطوری انتظار دارید سلمی اینقدر زود همه چی رو بگیره و قبول کنه؟ بدون دلیل صد نوع برداشت میشد از حرف ند کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

استاد عزیز کدوم ایراد غیر منطقی!تایید نامه با حمایت فرق داره.حمایت یعنی پیشتیبانی از مقام ند.اگه جای باریستان واریس و لیتل هم بودند نامه رو تایید میکردن بعد میرفتن سمت سرسی

یه طرف ادارد استارک ایستاده(با همه شهرتش به شرافت.یه چشمه از شرافتش رو خود باریستان تو شورای پادشاهی موقع تصمیم گیری درباره دنریس دید)

یه طرف هم سرسی خواهر شاهکش،دختر تایوینی که به بچه ها هم رحم نمیکنه.هر چند 10،20سال وقت کافی برای شناختن یه آدم هست.باریستان اگه هوش و درایت داشت قضیه رو میفهمید.شاهکش زیر دست اون بوده خود باریستان هم خیلی بیشتر از جان ارن و استنیس به خانواده سلطنتی نزدیک بوده(بچه ها هیچ اصلا.اخلاق و رفتار این آدم تو این مدت ندیده؟نمیدونه چه جور آدمیه)

صد نوع برداشت؟مثلا چی؟

اگه فقط میگفت جافری وارث نیست حرفتون قبول بود ولی وقتی میگه استنیس دیگه قضیه عین روز روشنه!نمیگه تامن یا میرسلا میگه استنیس

در ضمن مگه مناظره است که ند واسش مدرک رو کنه.چطوری به قول شما تلاشهای ده ساله جان ارن و... رو تو اون وضعیت که دو طرف براهم لشکر کشیدن واسه باریستان شرح بده.(با اون چیزی که از ند سراغ دارم به خاطر وجود بچه ها مستقیما به رابطه سرسی و جیمی اشاره نمیکنه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

وظیفه گارد حفاظت و اجرای دستورات خاندان سلطنتیه

خاندان سلطنتی شامل سرسی و بچه هاش میشه

برای اینکه باریستان بر خلاف وظیفش عمل کنه ادارد اول باید ثابت میکرد که اینا عضو خاندان نیستن تازه در صورت اثبات حرامزاده بودن بچه ها، سرسی همچنان عضو خاندان سلطنتیه

بعد از مرگ رابرت تا زمان اثبات نشدن رابطه سرسی و جیمی هنوز جافری راس خاندانه و باریستان طبق سوگندش بایستی ازشون حفاظت کنه در ضمن توی شرایطی که ادارد علیه اونا سرباز جمع کرده باریستان کم کاری هم کرد که کنار ایستاد و باید فورا دخالت میکرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

انقدر تفاوت نظر زیاد و عمیق و ریشه ای که نمی‌خوام راجع به خیلی از مسائل حرف بزنم.

 

فقط بچه های رابرت و سرسی:

 

رابرت با n نفر رابطه داشته و یه کسری از n هم بچه داره ازشون و کسی هم ککش نمی گزه.

ولی سرسی هم می تونست اینجوری شیک بگه بچه هاش از رابرت نیستن. شما از کجا می دونین اگه جیمی و سرسی این محدودیت رو نداشتن چی کار می کردن؟ از کجا می دونین جیمی اگه چنین محدودیتی نداشت بعد اینکه می فهمه سرسی همچنان می خواد بچه هاشون رو وارث تخت جا بزنه (این حرکت سرسی رو فرض گرفتم و اثبات شده نیست) چی کار می کرد؟

 

 

 

 

هر چقدر سعی کردم به اون جمله اول پست ام پایبند بمونم نشد.

 

شما جیمی رو "شاهکش" خطاب می کنین و می گین منافع خانواده اش با حفظ مردم کینگزلندینگ تصادفاً همسو شده.

 

اوکی، ما مشکلی نداریم از زوایای مختلف به قضایا نگاه بشه و اینم یه دیدگاه ه.

 

فقط شما که انقدر متبحرانه از زوایای مختلف نگاه می کنین به قضایا نظرتون راجع به این چیه؟

 

 

اینکه ند سر موضوع دنریس شرافت به خرج داد ناشی از زاویه دید شماست.

 

بیاین اینجوری به قضیه نگاه کنیم:

 

راه اول و ناجوانمردانه و بی شرفانه اینه که دنریس رو ترور کنن.

 

راه دوم اینه که در مورد یه خطر بالقوه شرافت به خرج بدن و بذارن زنده بمونه. بعد این خطر بالقوه لشکر کشی می کنه و ادارد و رابرت شرافتمند با لشکر خودشون به مقابله باهاش می پردازن و تلفات دو لشکر سر به فلک می کشه، ند و رابرت شرافتمند در صورت زنده موندن سال ها باد به غبغب می ندازن و آوازها در وصف شجاعتشون سروده می شه و در صورت مردن هم نامشون می مونه تو تاریخ و کسی رو جنازه افراد عادی کشته شده تف هم نمی ندازه. (اگه شکست بخورن هم جناح مقابل اینجوری می شه)

کشتن دنریس و بچه اش خیلی حرکت قبیحی ه ولی تو سناریو دوم چند نفر تو دو تا لشکر یه مشت بچه بی گناه و بی بهره از توانایی های ساده شمشیر زنی اند؟

 

اگه کتابا رو خوندی که فکر می کنم خوندی:

 

جملات اون سپتونی که با برین و پادریک همراه می شه در مورد سرنوشتش و اینکه یاغی های فعلی قبلاً چی بودن رو یه دور دیگه بخون.

یه بار دیگه هم به منطق امثال دورِن مارتل فرصت بده و منصفانه تر بهشون فکر کن.

 

 

(اینکه خطر دنریس رو خیلی دور از بالفعل شدن بدونین رو به هیچ وجه قابل قبول نمی دونم. چرا که اون موقع لشکر یه کال پشتش بود و حامله بود.

و اینکه وضعیت الانش هم دلیل بر رد این فرض احتمالی ه)

 

 

اینم اضافه کنم تمام، در مورد باریستان:

من شما چون معما واسمون حل شده و اطمینان داریم انقدر شیک می تونیم نظر بدیم و نتیجه بگیریم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینکه سرسی بخواد به تعداد حرومزاده رابرت حرومزاده بیاره به خودش مربوطه.مشکل من جیمی نیست سرسیه.اگه جیمی هم بخواد از اونجایی مطمئنم که سرسی دنبال قدرته و میخواد جانشین تایوین باشه.حالا کسترلی راک نشد هفت پادشاهی که هست(با استفاده از بچه ها البته).

"شما جیمی رو "شاهکش" خطاب می کنین و می گین منافع خانواده اش با حفظ مردم کینگزلندینگ تصادفاً همسو شده."من همچین حرفی نزدم لطفا تو دهنم حرف نذارید(تو تاپیکای دیگه هم یادم نمیاد همچین حرفی زده باشم اگه گفته باشم اون یه بحث دیگست)

اگر کال دوروگو تصمیم بگیره به وستروس حمله کنه اگه دنریس بچش پسر باشه اگه اصلا بدنیا بیاد اگه دوتراکی ها بتونن از دریا رد بشن.اگه جنگی اتفاق بیفته...لابد اینم منطق شماست دیگه

من یه چیزه دیگه میگم: شاید سوقصد به جون دنریس نمیشد شاید دنریس عزمشو واسه حمله به وستروس جزم نمیکرد شاید کال به خاطر عفونت نمیمرد و هزارتا شاید دیگه تا جنگ اتفاق بیفته

اینم سناریو شاید در مقابل سناریو اگر.(خودم به این اگر ها و شاید ها اعتقاد ندارم)

من نگفتم رابرت شرافتمنده حرف تو دهنم نذارین.

اصرار من به واژه شاهکش به خاطر اینکه خانواده سرسی رو بشناسونم نه اینکه ازش متنفرم یا گناهکار میدونمش

ضمنا جیمی شاهکشه چون شاهش رو کشته.هیچ چیز این حقیقت رو عوض نمیکنه همچنان که راب و تیریون خویشاوند کشن(اینو یه لنیستری تو یه بحث بهم گفت).هرچند هر کدوم شاید دلایل قابل قبولی داشته باشن.که از نظر منو شما تبرئه شون کنه ولی باز قانون وستروس تغیری نمیکنه.منم اگر جای جیمی بودم شاید همونکاری رو میکردم که اون کرد.اینارو درباره جیمی گفتم چون احساس کردم کشیده شدن بحث جیمی به موضوع به خاطر پست اولیه درباره خیانتکار بودن جیمی گفتم وگرنه من بحثی روی عمل جیمی لااقل تو این تاپیک ندارم

آخی بالاخره تموم شد

باریستان یادم رفت بگم خوب منو شما باید با چیزای میدونیم شیک نظر بدیم.نه با چیزای که نمیدونیم.به مرور زمان با اضافه شدن حقایق تازه نظرات هم ممکنه تغییر کنن.نمونش همین جیمی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Rodrik Stark » سه شنبه تیر 24, 93 7:46 pm[/url]"]اینکه سرسی بخواد به تعداد حرومزاده رابرت حرومزاده بیاره به خودش مربوطه.مشکل من جیمی نیست سرسیه.اگه جیمی هم بخواد از اونجایی مطمئنم که سرسی دنبال قدرته و میخواد جانشین تایوین باشه.حالا کسترلی راک نشد هفت پادشاهی که هست(با استفاده از بچه ها البته).

"شما جیمی رو "شاهکش" خطاب می کنین و می گین منافع خانواده اش با حفظ مردم کینگزلندینگ تصادفاً همسو شده."من همچین حرفی نزدم لطفا تو دهنم حرف نذارید(تو تاپیکای دیگه هم یادم نمیاد همچین حرفی زده باشم اگه گفته باشم اون یه بحث دیگست)

اگر کال دوروگو تصمیم بگیره به وستروس حمله کنه اگه دنریس بچش پسر باشه اگه اصلا بدنیا بیاد اگه دوتراکی ها بتونن از دریا رد بشن.اگه جنگی اتفاق بیفته...لابد اینم منطق شماست دیگه

من یه چیزه دیگه میگم: شاید سوقصد به جون دنریس نمیشد شاید دنریس عزمشو واسه حمله به وستروس جزم نمیکرد شاید کال به خاطر عفونت نمیمرد و هزارتا شاید دیگه تا جنگ اتفاق بیفته

اینم سناریو شاید در مقابل سناریو اگر.(خودم به این اگر ها و شاید ها اعتقاد ندارم)

من نگفتم رابرت شرافتمنده حرف تو دهنم نذارین.

اصرار من به واژه شاهکش به خاطر اینکه خانواده سرسی رو بشناسونم نه اینکه ازش متنفرم یا گناهکار میدونمش

ضمنا جیمی شاهکشه چون شاهش رو کشته.هیچ چیز این حقیقت رو عوض نمیکنه همچنان که راب و تیریون خویشاوند کشن(اینو یه لنیستری تو یه بحث بهم گفت).هرچند هر کدوم شاید دلایل قابل قبولی داشته باشن.که از نظر منو شما تبرئه شون کنه ولی باز قانون وستروس تغیری نمیکنه.منم اگر جای جیمی بودم شاید همونکاری رو میکردم که اون کرد.اینارو درباره جیمی گفتم چون احساس کردم کشیده شدن بحث جیمی به موضوع به خاطر پست اولیه درباره خیانتکار بودن جیمی گفتم وگرنه من بحثی روی عمل جیمی لااقل تو این تاپیک ندارم

آخی بالاخره تموم شد

 

اول بگم که پست من صرفاً خطاب و در جواب به شما نبود.

یه قسمت هاییش از پست های شماست یه قسمت هاییش از پست های بقیه دوستان.

من کلاً واسه دوستانی که دم از شرافت و ... می زنن و یه جورایی نمادش رو ادارد می دونن، مخالفت ادارد با کشتن دنریس رو جوانمردی می دونن و ... گفتم.

 

 

اون تیکه اول صرفاً در جواب به این بود که سرسی بچه هاش رو شاهزاده جا زده. خب نمی تونه کار دیگه ای بکنه.

به تعدادش مگه من کار داشتم؟

 

 

اگه دروگو تصمیم بگیره حمله کنه؟

من خودم رو می ذارم جای شورا: دنریس چرا باید با یه کال دوتراکی ازدواج کنه جز برای لشکر؟ خب اگه فکر کنه نمی تونه از لشکرش استفاده کنه که نمی یاد به یک قبیله که فرهنگ آنجنانی ندارن وصلت کنه.

اصن بچه اش هم به دنیا نیاد، خودش که هست.

در مورد دریا، باز اگه اینا فکر می کردن قرار نیست حمله ای به وستروس انجام بشه چرا باید ازدواج می کردن؟

دروگو نمی مرد که خب حمله می کردن دیگه.

 

اصلاً من فرض می کنم، فرض می کنم، فرض می کنم که یجوری این بالقوه بودن رو رد کردین.

ما بحثمون سر دیدگاه ه.

شما یه سناریو فرض کن خطر اصن بالقوه نباشه و بالفعل باشه، باز شرافت اداردی حکم می کنه که ترور نشه طرف.

 

 

درسته من جیمی رو دوست دارم ولی پست من بخاطر "شاهکش" یا خائن خطاب کردن جیمی نبود. چون شخصیت هایی که دوست دارم نباید پرفکت باشن.

من با این منطق تک بعدی و انعطاف ناپذیر اداردی مشکل دارم.

 

 

باریستان، شما می گی باریستان باید می دونست و می دونست. من می گم خودمون رو بذاریم تو داستان و بعنوان خواننده نظر ندیم بایدی در کار نیست.

 

 

اون تیکه اسپویلر رو جواب ندادی.

کتاب رو تا به کجا خوندی؟

 

 

آها، اینو یادم رفت.

وقتی رابرت دستور قتل دنریس رو نده شرافتمند می شه دیگه.

به صرف اون حرکتش گفتم.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
هیچ چیز این حقیقت رو عوض نمیکنه همچنان که راب و تیریون خویشاوند کشن(اینو یه لنیستری تو یه بحث بهم گفت).هرچند هر کدوم شاید دلایل قابل قبولی داشته باشن.که از نظر منو شما تبرئه شون کنه ولی باز قانون وستروس تغیری نمیکنه

راب چرا خویشاوند کشه؟ به خاطر اعدام ریکارد کاراستارک؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نظر من ؛

در مورد باریستان : دوستان توجه کنید ، درک کنید ، در نظر بگیرید که اون زمان ها مثل الان که انقدر رفراندوم نبوده که فرضا حتی اگر احتمال این رو هم بدیم که باریستان در مورد این موضوع حتی یک روز شک کرده که چرا هر 3 فرزند سرسی انقدر لنیستری هستن ( شباهت ظاهری)، به نظر من حتی از فکر کردن این موضوع پیش خودش هم ترس داشته، چون کافی بوده یه روزی این حرف رو غیر عمدی به زبون بیاره و اونوقت باریستان گردن زده بشه ، تازه هر چقدر هم در نظر بگیریم که باریستان از فامیل های ایزاک نیوتن و انیشتن بوده باز هم غیر قابل باور هست که از کلمه " true heir" از اون ماجرای رمانتیک بین سرسی و جیمی سر در بیاره ،

و بعلاوه اگر حتی فرض کنیم که باریستان از قضا iq=250 بوده و سریعا قضیه ای بین پیچیدگی رو فهمیده چرا باید فکر کنیم که باریستان باید خیانت کنه ، یعنی در حقیقت چه ویژگی بعد ازموضوع از دست میداده ؟ یعنی باریستان شجاع از مرگ میترسیده ؟( باریستانی که پس از خلع درجه اش شمشیرش رو جلوی پادشاه پرت میکنه و میره تو اون کتابی که اگر درست یادم باشه سفید سریعا خلع خودش رو مینویسه ؟) باریستان احساس میکرده که اگر ادارد به عنوان نائب پادشاه فعالیت کنه به باریستان که عضوی از گارد پادشاهی هست درجه بالاتری یا پایین تری میرسیده ؟ یا شاید هم جافری باریستان رو دعوت به سکوت کرده ؟!!!!!

و از نظر احساسی هم بخوایم بحث کینم ، باریستان در زمان حکومت پادشاه دیوانه همچنان از روی وفاداری با اینکه به این موضوع احاطه کافی داشت که شکست پادشاه دیوانه حتمی هست ولی باز هم تا اخرین نفس و بدون ترس از مزگ جنگید و در نبرد ترایندت هم بسیار مجروح شد ، حتی اون بعد از اینکه به دنریس ملحق شد دلیل این کار خودش رو وفاداری به عهد خودش گفت نه خیانت !!! (اگر که کتاب رو خونده باشید متوجه میشوید که باریستان ابتدا خودش رو معرفی نمیکنه و این جورا مورمنت هست که متوجه میشود این مرد باریستان هست که این هم یه جور حس باریستان رو به عهد خودش نشون میده که صرفا برای رفع مسئولین نبوده این کارش ، بلکه اون صادقانه به عهدش وفادار هست )

در ضمن پست samiano هم از یه لحاظ دیگه بررسی کرده که استدلال خوبی هست

 

در مورد دنریس : من نظرم کاملا با کیوان موافق هست خودمون رو بزاریم جای شورا دختری که تا دیروز ازش خبری نبوده و امروز اومده عروس بزرگ خاندان دوتارکی ها شده هدفش چی بوده ؟ نه،اشتباه نکنید بلکه کاملا بی هدف بوده ، یعنی نظر من این هست که شورا فکر میکرده که این نقشه کال دروگو هست که برای مشروعیت بخشیدن به حکومتش از خون تارگرین ها استفاده کنه (این یکی از نقشه های دو سر برد ویسریس بود که کسی بهش توجه نکرده )، درنتیجه این موضوع بهانه خوبی هست برای رابرت که باردیگری انتقام خودش و تنفرش رو به خاندان تارگرین ها نشون بده( درنتیجه با حذف دنریس این تنها ویسریس هست که میتواند برروی تخت اهنی به راحتی حکم فرمانی کند بدون هیچگونه سوقصد و چشم حسدی؛ کال دروگو هم می بایست بنا به عهدش با ان وفادار بماند این همون بازی هست که نشون میده ویسریس خیلی هم دیوانه نبوده !!! شاید جوون و بی تجریه بوده)

ولی تصمیم ند از نظر من کمی هوشمندانه هست تا شرفتمندانه،از نظر من میشه اینجور فرض کرد که نداز این واقعیت مطلعه بوده ؛

البته نوع و حالت نشون دادن و دیالوگ های سریال خیلی تاکید داره که ند به خاطر شرافتش اینکار رو کرده (و اون طور که مشخص هست مارتین رو سریال خیلی نظارت میکنه و اگر فرض کنیم که این طراحی صحنه از طرف مارتین بوده دیگه نمیشه روی این موضوع مانور داد )

 

در مورد تاپیک:اینکه تاپیک بزنیم به نام خاءنین وستروس یه مقدار از نظرم منطقی نیست من بیشتر روی این گزینه تاکید دارم که هر کسی برای خیانت علت و دلیل محکمه پسندی داره ، نمونه اش همین جیمی که اوایل شاید شخصیت تیره ای به نظر میرسید ولی دلیل شاه کشیش به نظر من محکمه پسند بود !! در ضمن مرگ ایریس به این نوع و مدل اصلا موازی با اهداف لنیستر ها نبود میبینید که طبعاتش رو هنوز دارن خاندان لنیستر ها میپردازن ،

به نظر من خیانت نتیجه یه عمل هست و خیانت همون عکس العمل هست ، یعنی خیانتی ابتدا به ساکن صورت گرفته و این جوابی از طرف همون شخصی هست که ما اسمش رو میزاریم خائن ازتون میخوام یه بار دیگه با ارامش به داستان های افرادی که بهشون خائن میگید دقت کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چون تو این تاپیک من از شرافت ند دم زدم فکر کردم رو صحبتت با منه.

اول: ادوارد هم همچین شخصیت پرفکتی نیست.جان دلیله این حرفه.

نکشتن دنریس شاید از نظر منو شما یا... جوانمردی نباشه ولی از نظر باریستان سلمی هست.منم در مقایسه سرسی با ند دم از شرافتش زدم تا گزینه های جلوی باریستان رو نشون بدم.هرچند برام قابل احترامه شخصیت ند و شرافتش اما منکر اشتباهاتش به خاطر شرافت بی دلیلش( نمونش مقابل سرسی و حفظ جون بچه ها موقعی که رابرت هنوز زنده بود) نمیشم.در کل از ادارد خوشم میاد چون همونیه که اداعا میکنه و تمامه تلاششو میکنه تا همونقدر که ادعا میکنه شریف باشه...

دوم:سرسی میتونست پیشنهاد ادارد رو قبول کنه با بچه ها بره.ولی در عوض میمونه تا بجنگه چون عاشق قدرته دیگه خیلی سخت نیست درک کردن شخصیت سرسی

سوم:کال نمیمرد حمله میکردن اما به چه دلیلی؟به خاطر سوقصد به جان کالیسی!امیدوارم سخنرانی باشکوه کال رو قبل تصمیم حمله به خاطر بیاری.کال مایل به حمله نبود شاید هیچوقتم حمله نمیکرد.شایدم به مرور زمان دنریس هم سرد میشد نسبت وستروس.

میبینی با اگر و شاید و نمیشه گفت خطر بالقوه است.اونو گفتم تا بگم ممکن بود خطر حمله به خاطر تصمیم شورا بالفعل بشه و همیشه منطقی که شما میگین جواب نمیده.

چهارم:درصورت بالفعل شدن حمله شما از کجا میدونی تصمیم ادارد چیه؟شرافت اداردی چی حکم میکنه درباره دنریسی که اعلان جنگ داده به وستروس یا لشکر کشیده.ادارد حرفاشو تو شورا به رابرت زد.

شرافت از دیدگاه ادارد یعنی نکشتن یه زن حامله به خاطر سوظن.هدف وسیله رو همیشه توجیح نمیکنه.شرافت از دیدگاه شما ممکنه معانی دیگه ای داشته باشه اما از دیدگاه اکثریت مردم شرافت یعنی همین.مردم که یه مشت سیاست مدار نیستن.

درباره باریستان من بایدی نگفتم بلکه انتظار داشتم به همون دلایلی که گفتم اون هم میفهمید قضیه رو.

وقتی رابرت دستور قتل دنریس رو نده شرافتمند می شه؟ به قول استنیس عمل خوب جای خودش عمل بد هم جای خودش.با یه بار نه گفتن کسی شرافتمند نمیشه

درباره اسپویلرت.من کتاب رو با ترجمه اینترنتیش دنبال میکنم.با اسپویل مطلب هم مشکلی ندارم.خیلی چیزا از ویکی فارسی و انگلیسی نغمه واسم اسپویل شده.هر چی میخوای بگو

یه چیز دیگه واسه گفتی اگه تو شورا بودی...رای به کشتن دنریس میدادی؟با سم دیگه

همیشه خدا یه چیزی یادم میره .شما از کجا میدونی من خودم جای شخصیت باریستان نذاشتم قضاوت نکردم.وقتی خودم جای ند و جیمی میذارم و تصمیماتشون رد یا قبول میکنم پس جای باریستانم گذاشتم.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
negar27 » سه شنبه تیر 24, 93 7:17 pm[/url]"]
هیچ چیز این حقیقت رو عوض نمیکنه همچنان که راب و تیریون خویشاوند کشن(اینو یه لنیستری تو یه بحث بهم گفت).هرچند هر کدوم شاید دلایل قابل قبولی داشته باشن.که از نظر منو شما تبرئه شون کنه ولی باز قانون وستروس تغیری نمیکنه

راب چرا خویشاوند کشه؟ به خاطر اعدام ریکارد کاراستارک؟

بله.درسته کاراستارکا خویشاوندان دور استارکا هسن راب میخواست عدالت رو در مورد قتل بچه ها اجرا کنه ولی تغییری تو موضوع ایجاد نمیکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×