رفتن به مطلب
هیتمن

خائنین نام آشنای وستروس از زمان پادشاه دیوانه تا به حال

Recommended Posts

اول.از بابت سادگی برندون و رایکارد که با تیزتر کردن آتیش جنگ باعث تحمیل جنگ به خاندان مظلوم تارگرین و مردم وستروس و همچنین به خاطر اینکه فروتنانه دزدیده شدن خواهر و دخترشون(همراهی لیانا با ریگار حدث و گمانه.اینا که نمیدونستن) رو توسط شاهزاده ریگار تحمل نکردن واقعا عذرخواهی میکنم.طفلک ایریس این وسط قربانی شد کاش حداقل شاهزاده میفرمودن دختر محافظ شمال رو واسه چه امری لازم دارن(ازدواج، ت.ج.ا.و.ز ،بابا شاید رفته بودن با هم پیک نیک!چرا اینقدر سخت گرفتن استارکا)

دوم.میشه دلایلتون رو درباره ساده لوحی استارکا و تحمیل جنگ (تیزتر کردن آتیش جنگ) دوم با خاندان شریف لنیستر و مردم وستروس رو بگید تا ذهن تاریک ما هم روشن شه

یه جوری متنتون نوشتین که انگار من گفتم باید بی خیال لیانا میشدن و صداشم در نمیوردن.فقط آدم دیوونه یا آدمی که خیلی خیلی ساده ست شکایتشو میبره پیش دیوونه.وگرنه آدم عاقل میدونه که این کار پیامد خوشایندی نداره.انتظار داشتن ایریس چکار کنه؟ معقولانه با این موضوع برخورد کنه و سریع بفرسته دنبال ریگار تا دستگیرش کنن؟!بجای این کار چرا دنبال ریگار نگشتن؟!فکر نمیکنم پیدا کردنش کار سختی بوده باشه!ریگاری که اکثر مردم قبولش داشتن.خود ند هم براش احترام قائله!البته نمیگم ریگار تقصیر نداشته.

ند هم که در نهایت سادگی رفت پیش سرسی!نتیجه این کارش هم شد مرگ زودتر از موعد رابرت(که البته تقصیر خود رابرت دائم الخمر هم بود)و مرگ خودش!

میبینید این سادگیشون (نمیگم شرافت)چجوری باعث مرگ خودشون و رنج و عذاب اطرافیانشون میشه؟

به کیوان من متوجه نشدم که پستتون خطاب به من بود یا نه!

 

شما جیمی رو "شاهکش" خطاب می کنین و می گین منافع خانواده اش با حفظ مردم کینگزلندینگ تصادفاً همسو شده.

اوکی، ما مشکلی نداریم از زوایای مختلف به قضایا نگاه بشه و اینم یه دیدگاه ه.

فقط شما که انقدر متبحرانه از زوایای مختلف نگاه می کنین به قضایا نظرتون راجع به این چیه؟

اینکه ند سر موضوع دنریس شرافت به خرج داد ناشی از زاویه دید شماست.

من از واژه ی شاهکش استفاده نکردم!حرفی هم که زدم بخاطر کارهاییه که خود جیمی انجام داده.در خیلی از کارهاش نشون میده که در وجودش چیزی به اسم وجدان نداره.حالا چی شد که یه دفعه ندای وجدان به سراغش اومد تا مردم رو نجات بده؟!

حالا نمیدونم دیدگاه متبحرراانه ی من رو میخواید یا نه!یا اگر میخواید با رودریک عزیز باهم مشورت کنیم دیدگاه متبحرانمون رو بهتون بگیم.چون متوجه نشدم روی سخنتون با کی بود!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من از واژه ی شاهکش استفاده نکردم!حرفی هم که زدم بخاطر کارهاییه که خود جیمی انجام داده.در خیلی از کارهاش نشون میده که در وجودش چیزی به اسم وجدان نداره.حالا چی شد که یه دفعه ندای وجدان به سراغش اومد تا مردم رو نجات بده؟!

حالا نمیدونم دیدگاه متبحرراانه ی من رو میخواید یا نه!یا اگر میخواید با رودریک عزیز باهم مشورت کنیم دیدگاه متبحرانمون رو بهتون بگیم.چون متوجه نشدم روی سخنتون با کی بود!

 

اون پست من خطاب به شخص خاصی نبود و در جواب رودریک هم گفتم اینو.

واسه کسایی با طرز فکری که همونجا توضیح دادم نوشتم.

 

 

راجع به جیمی.

من فقط این احتمال رو مطرح کنم که جیمی زمان قیام می تونه با جیمی ای که ما خوندن راجع بهش رو شروع می کنیم زمین تا آسمون فرق داشته باشه.

 

اصن من موردی بحث نمی کنم که بخوایم ریز شیم سر جیمی یا ... (تو تاپیک شخصیت ها می شه پرداخت بهش)

همه حرف من این بود و هست که تعاریف دُگم و انعطاف ناپذیر رو بذاریم کنار.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

سلامی به بزرگی درد تبعید وتحریم از محفل دوستان.

ویه تشکر ویژه هم خدمت دوست گرامی،جناب رود ریک عزیز که جای خالی منو واقعا پر کرد میکنم(نمونه ای از وفاداری استارکها)؛ البت اگه دوستان این حرف منو حذف نکنن!!.

 

یه شفاف سازی نسبت به سرسی خائن بکنم؛ دوستان، منظور از سرسی، خود سرسیه و اینکه کارهایی رو که واسه بچه هاش انجام داده، مد نظر من نیست.

نکته بعدی یه گوشه از خیانتهای جناب باریستان سلمی:

وقتی نامه تایوین (البته دستنوشته رابرت در مورد عفو سرجوراه) به دست باریستان رسید، واکنشش چه بود؟!!!

درسته، اول به خود جوراه نشون داد اما توضیح نخواست.یعنی واقعا انقدر احمق بود که چرا تایوین این نامه رو فرستاده؟!!

و انقدر قدرنشناس که نمیتونه بفهمه اگه دنریس الان صاحب قدرته، فقط و فقط مرهون زحمات و فداکاری های سرجوراه است؟!!

اگه ذره ای شرافت در وجود این نامرد نهفته بود آیا نمیبایست که این نامه رو نادیده بگیره؟!!!

حتما باز هم میگید از دنریس حمایت کرد.نخیر عزیزان اتفاقا با این کارش بیشتر به دنریس خیانت کرد چرا که اصلی ترین و وفادارترین یار دنریس رو ازش گرفت و جا رو واسه خودش بازتر کرد. واز همه احمقتر، دنریس که جوراه رو بیرون کرد(البته از این موضوع خوشحال شدم).اینجا که دیگه ابهامی نیست؟!

تایوین کاملا ذات باریستان رو میشناخت که این نامه رو واسش فرستاد.

حالا باز هم بگید باریستان خائن نیست و قضیه روشن نبود و باید یه طوری میفهمید و...... .

در اینجا میخوام دو خائن کوچک رو هم معرفی کنم:

1)خیانتی کودکانه و با اثر تخریبی کم:

سانسا.با خیانت خود نسبت به خواهرش و دروغ گفتن در محضر شاه و خدایان، باعث کشته شدن گرگ خودش(لیدی) و کشته شدن پسر قصاب شد.

2)خیانتی سادیسمی با اثر تخریب بسیار بالا(بمب اتم):

جافری. به ند وعده داده بود که اگه اعتراف به خیانت کنه اونو به دیوار میفرسه اگرنه دختراشو میکشه. دیدیم که چطور با خلف وعده خودش، ملتی رو به خاکستر تبدیل کرد.(راستی باریستان هم هنوز نظاره گر بود، نه؟!!!.).

یورن:

خیانت،صرفا یک واکنش یا عکس العمل نیست.خیانت،خیانته به هر دلیلی که میخواد باشه.

مثلا خیانتهای پیتر چه دلیل محکمه پسندی داره؟!!.

قتل زمانی توجیه پذیره که برای نجات یک بی گناه باشه.جناب سرجیمی زمانی آیریس رو کشت که بهش دستور داد سر پدرشو بیاره نه بخاطر نجات بی گناهان.خیانتهای جیمی کم نیستند اینجا فقط همین مثال رو آوردم. اما ناگفته نماند که شرافت جیمی خیلی بیشتر از باریستانه.

شما دوستان درخیلی از جاها، شرافت رو با حماقت میارید و این کاریست بس اشتباه. شرافت،شرافته حتی اگه شخص بابتش بمیره.

دلیلی نداره در جایی مثل وستروس همه بد و شریر و خودخواه و... باشن تا بهشون احمق نگن.در بدترین جاها آدمهای شریف و خوب یافت میشه، آیا احمقند؟! اگه اینجوریه همه باید نامرد و بی وجدان باشن تا در جرگه باهوشان دربیان.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@هیتمن عزیز چون شما گویا فقط سریال رو میبینید و دوستان دیگه بر اساس کتاب دارن نظر میدن فکر نکنم آخر سر به اتفاق نظر برسید.

اون قضیه ی نامه در کتاب اصلا وجود نداشت و سازندگان سریال اونو اضافه کردن.وگرنه خیانت جورا به شکل دیگه ای لو رفت.نه انقدر بچگانه!

با نظرت راجع به سانسا هم موافقم.حتی وقتی میخواستن بارانداز رو ترک کنن به خانواده ی خودش خیانت کرد و رفت همه چیز رو گذاشت کف دست سرسی.که نتیجه ش هم شد کشته شدن همراهانشون و.....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Queen nymeria:

ملاک هر دو هست، هم سریال و هم کتاب. اتفاقا آدمی چیزهایی رو که میبینه براش باورپذیرتر هستند تا چیزهایی که میخونه یا میشنوه.

من هم گفتم که اطلاعات کتاب خونها بیشتره و دراین شکی نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جافری. به ند وعده داده بود که اگه اعتراف به خیانت کنه اونو به دیوار میفرسه اگرنه دختراشو میکشه. دیدیم که چطور با خلف وعده خودش، ملتی رو به خاکستر تبدیل کرد.(راستی باریستان هم هنوز نظاره گر بود، نه؟!!!.).

باریستان موقع اعدام ند از گاردپادشاهی اخراج شده بود و خودش بعنوان یک خائن تحت تعقیب بود. برای همین نمی تونست کاری بکنه.

 

جناب سرجیمی زمانی آیریس رو کشت که بهش دستور داد سر پدرشو بیاره نه بخاطر نجات بی گناهان.خیانتهای جیمی کم نیستند اینجا فقط همین مثال رو آوردم. اما ناگفته نماند که شرافت جیمی خیلی بیشتر از باریستانه

زمانی که ایریس فهمید بارانداز رو از دست داده به روزارت (کیمیاگر محبوبش) دستور داد که کوزه های مخفی آتش وحشی که در چاله کک و قلعه سرخ قرار داشتن رو آتیش بزنه تا شهر نابود بشه و همه بسوزن و رابرت بشه پادشاه استخوان های سوخته و گوشت های پخته. جیمی برای اینکه جلوی اینکار رو بگیره اول روزارت و بعد ایریس رو میکشه تا دستور به افراد دیگه نرسه. درواقع جیمی با اینکار جون نیم میلیون نفر رو نجات داد. بازم میگید خائنه؟ این ماجرا تو فصل سوم سریال هم گفته شده.

شما دوستان درخیلی از جاها، شرافت رو با حماقت میارید و این کاریست بس اشتباه. شرافت،شرافته حتی اگه شخص بابتش بمیره.

دلیلی نداره در جایی مثل وستروس همه بد و شریر و خودخواه و... باشن تا بهشون احمق نگن.در بدترین جاها آدمهای شریف و خوب یافت میشه، آیا احمقند؟! اگه اینجوریه همه باید نامرد و بی وجدان باشن تا در جرگه باهوشان دربیان.

کسی نگفته شرافت بده اما:

گاهی اوقات شرافت مساوی با حماقته. مثل حرف ند به سرسی.

گاهی اوقات شرافت علاوه بر اینکه با درست کاری یکیه، کار عاقلانه ای هم هست. مثل مخالفت ند و باریستان با کشتن دنریس.

گاهی اوقات شرافت و عدالت باهم یکی میشن و نتایج وحشتناکی رو به بار میارن. مثل اعدام کاراستارک.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دو نکته رو فراموش نکنید:

1) یک دروغ ممکنه که دنیا رو دور بزنه و برگرده سر جای اولش اما در همین لحظه حقیقت داره بند کفشاشو میبنده واسه حرکت.

2) حقیقت مضر همیشه و همیشه بهتر است از دروغ مفید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هیتمن:خواهش میکنم.وفاداری فقط یکی سجایای اخلاقی استارکاست

نایمریا:نکته اینجاست که ایریس آخرای عمرش معروف شد به مدکینگ.درسته رفتارش مشکوک به جنون بوده اما اونقدری که شما فک میکنین به جنون شهره نبوده که یه لرد از شمال از احوالاتش باخبر شه.

اینکه شما میگین چرا نرفتن دنبال ریگار.برندون رفته بود دنبال ریگار که ایریس دستگیرش میکنه.میرسیم به رایکارد.دخترش دسته شاهزاده و پسرش دست شاهه.دوراه داره یا به دعوت ایریس برای پاسخگویی به اتهامی که ایریس به برندون زده حاضر بشه(اینه منطق تارگرینی،پسر خودشو ول کرده با پر رویی واسه برندون دادگاه راه میندازه) یا برگرده شمال و لشکر آماده کنه و رابرت رو به بهانه نامزد در بندش و هاستر تالی رو به بهانه داماد در بندش همراه کنه و شورش رو براه بندازه(اگر داستان اینجوری میشد خیلی از دوستان همینجا میگفتن رایکارد طمع کار بودو طمع قدرت داشتو بچه هاش بهانه بودو دنبال قدرت بود...)

کلا دوسر این بازی واسه استارکا باخته

درباره ند و سرسی باهاتون موافقم.اینو کلی میگم:

چیزی که درباره استارکا ناراحت کننده است اینه که خیلی ها از شخصیتا به خاطر قدرت بیشتر جنایت میکنن بچه هارو میکشن جنگ راه میندازن باعث ویرانی میشن و کاراشون با دلایل عجیب غریب توجیح میشه اما نوبت به استارکا که میرسه به خاطر یه اشتباه از سر جوانمردی که(ضررش بیشتر به خودشون میرسه و اطرافیانشون)ییهو همه طرفدار صلح آرامش وستروس میشن اینقدر استارکارو مورد مذمت قرار میدن که آدم تعجب میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×