رفتن به مطلب
جورامون

بحث اپیزودیک فصل پنجم اپیزود اول The Wars to Come

به اپیزود اول فصل پنجم چه نمره ای میدهید  

28 رای

  1. 1. به اپیزود اول فصل پنجم چه نمره ای میدهید

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      1
    • 5
      1
    • 6
      3
    • 7
      7
    • 8
      10
    • 9
      2
    • 10
      4


Recommended Posts

خوب به نظرم سکوت دیگه بیش از این جایز نیست و داره واقعا در حق استنیس ظلم میشه

 

اول نظرم رو در مورد اپیزود پخش شده میگم بعدشم میرم سراغ استنیس

 

خوب بعد مدت ها انتظار بالاخره سیزن ۵ هم شروع شد و اپیزود اولش به نظرم یکی از بدترین شروع ها برای یک فصل بود.

بازیگری که برای سرسی انتخاب شده بود خیلی مصنوعی بازی می کرد و واقعا بد بود ولی شباهتش به بازیگر قبلی میرسلا به نظرم قابل تحسین بود.

ایراد دیگه ی این اپیزود موقعی بود که تیریون از جعبه میاد بیرون و همون موقع وریس شروع میکنه به سخنرانی در مورد برنامه هاش که به نظرم واقعا نا به جا بود.

بعدشم که جان اسنو با اون پسره تمرین میکرد تو کسل بلک شدیدا منو یاد فیلم های هندی انداخت.

رد شدن برین و سانسا از کنار هم باز هم به شدت فیلم هندی و مسخره بود و به نظرم دیگه داره تکراری میشه این کارا.

صحنه ی لوراس و اولیور و مارجری هم کاملا اضافه بود و فقط وقت پرکردن بود واسه این اپیزود که آدم واقعا تعجب می کنه از این که سازنده ها کلی داستان رو به خاطر کمبود وقت تغییر دادن ولی همچین مزخرفاتی رو گذاشتن تو سریال.

بعدشم که بخش دنریس بود که مثل همیشه بدترین بخش هر اپیزوده مخصوصا جاهایی که با داریو بود!

 

اما تنها بخش مثبت سریال دیالوگ های استنیس بود و بازی عالی استیفن دیلین.

 

اما بحث استنیس و دنریس ( روی صحبتم با همه ی مخالفان استنیس و دوست داران دنریسه ) (کلشم میذارم تو اسپویلر) :

 

تو سریال ما شاهد این هستیم که استنیس یه پیشنهاد سخاوت مندانه میده که اگه منس جلوش زانو بزنه حاظره اون رو ببخشه ( یعنی با این که منس مستحق مرگه هم به خاطر خیانت به نگهبانان شب و هم به خاطر حمله به وستروس که قانونا متعلق به پادشاه هستن و پادشاه این حق رو داره که این حکم رو شخصا اجرا کنه، ولی باز هم داره به منس این فرصت رو میده که ببخشتش) و همین طور اگه وحشی ها براش بجنگن، بعد از فتح وینترفل و شمال به وحشی ها تو شمال زمین و جای زندگی میده که باز هم این قانونا حق پادشاهه که می تونه با دشمنانش و کسانی که به سرزمینش حمله کردن هر رفتاری می خواد بکنه چه این که مجازاتشون کنه چه این که اون ها رو ببخشه و این که بهشون زمین یا چیز های دیگه بده. پس نه تنها ما ظلمی رو از استنیس نمی بینیم بلکه اتفاقا شاهد چیری فراتر از عدالت هستیم و پیشنهادی که واقعا سخاوت مندانه است. پس کشتن منس به دلیل زانو نزدنش نیست بلکه استنیس راه بخشیده شدن منس رو در زانو زدن اون قرار میده و اعدام منس به دلایلیه که بالا گفتم و کاملا حق پادشاهه.

اما تو کتاب میبینیم که استنیس از جان می خواد که چند تا از قلعه های نگهبان ها رو که متروکه و مخروبه شدن رو بهش بده که هم اون ها رو دوباره به وضع قبل برگردونه و هم این که افرادش رو که به خاطر نجات دیوار و کل وستروس به شمال آورده (حرف این کسایی رو هم که میگن استنیس مجبور بود بیاد شمال رو اصلا قبول ندارم چون اتفاقا استنیس می تونست با ارتشش خیلی کار های دیگه بکنه که احتمالا خیلی هم بیشتر به نفعش بودن ولی استنیس کار سخت تر رو انتخاب کرد چون می دونست اون احمق هایی که دارن تو پایتخت به ناحق حکومت می کنن اصلا براشون مهم نیست تو شمال دیوار داره چه اتفاقی میافته و تنها کسی که واقعا به فکر مردمه خودشه) موقتا ساکن کنه تا بعد بتونه بقیه کشورش رو که قانونا حقشه ‌از کسایی که غصبش کردن پس بگیره. این کار نه تنها بر خلاف قوانین وستروس نیست بلکه اتفاقا کار درستیه چون اگه استنیس به شمال نمی اومد وحشی ها قطعا دیوار رو می گرفتن و نگهبانان شب هم کاملا از بین می رفتن و معلوم نبود چه بلاهایی که سر مردم شمال نمی اومد ولی با اومدن استنیس این اتفاق نیفتاد و فکر می کنم این از وظایف پادشاهه که اگه نگهبانان شب تو موضع ضعف قرار گرفتن بهشون کمک کنه و استنیس هم دقیقا داره همین کار رو می کنه و با ساکن شدن تو قلعه ها به قدرت گرفتن دوباره ی نگهبانان هم کمک می کنه.

نکته جالب دیگه تو این بحث اینه که دوستان مرگ رنلی رو که تو کتاب به قدری در موردش با ابهام صحبت شده که هیچ کس نمی تونه با قاطعیت در موردش صحبت کنه رو به راحتی به استنیس نسبت میدن و اون رو ظالم و مقصر و خویشاوند کش می دونن و آتش زدن منس رو ظالمانه می دونن ولی آتش زدن میری ماز دور رو توسط دنریس در حالی که دنریس کاملا از نتایج کارش آگاه بود و همین طور کشته شدن ویسریس رو به دست دروگو رو کاملا عادلانه می دونن و با این بهانه که از دنریس کاری بر نمی اومده (با این که می دونیم قطعا اگه دنریس از دروگو می خواست که به ویسریس کاری نداشته باشه دروگو به حرفش گوش میداد چون قبلا هم بار ها این کار رو کرده بود و همین طور می دونیم که اتفاقا دنریس اصلا هم از مرگ ویسریس ناراحت نمیشه و اصلا قصد هم نداشته که جلوی دروگو رو بگیره) این کارهای دنریس رو توجیه میکنن و از کسی که قصد داره با سه تا اژدها و یه ارتش دزدی آنسالید ها و کلی دوتراکی وحشی کاری رو بکنه که ۳۰۰ سال پیش اجدادش با وستروس انجام دادن ( fire and blood ) رو انجام بده.

 

یه نکته ی خیلی جالبی هم که می خواستم بگم اینه که با این که سازنده های سریال از اول سعی در خراب کردن استنیس داشتن و دارن ولی طرفدارای استنیس روز به روز دارن بیشتر میشن و اتفاقا بعد از همین اپیزود اول فصل جدید حداقل تو خیلی از سایت هایی که من دیدم خیلی ها از عملکرد استنیس تو این اپیزود استقبال کردن و شخصیت مورد علاقه شون شده.

 

به هر حال امیدورام گمراهان به راه راست هدایت بشن

 

راستی با توجه به حذف احتمالی یا قطعی شخصی تو که تو کتاب اگان ششم معرفی شده فکر کنم بشه به تقلبی و جعلی بودن این اگان مطمئن شد.

 

 

به هر حال امیدورام گمراهان به راه راست هدایت بشن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من نمیدونم چرا اکثرا وقتی میخوان از استنیس جانبداری کنن دنریس رو تخریب میکنن و برعکس و این دوتا رو با هم مقایسه میکنن.در صورتیکه هیچکدوم از کارهایی که این دو کاراکتر کردن با هم قابل مقایسه نیست چون در شرایط مشابه اتفاق نیفتادن.سنشون که مثل هم نیست دنریس جای بچه ی استنیسه شرایط بزرگ شدنشون متفاوت تجربیاتشون متفاوت موقعیت مکانی متفاوت و...

دنریس هم که فعلا سرش شلوغه و به وستروس فکر نمیکنه.

روی صحبتم با همه ی مخالفان استنیس و دوست داران دنریسه

دوست عزیز مگه همه ی مخالفان استنیس دوست دار دنریسن؟یا همه ی دوستداران دنریس مخالف استنیس؟!!

حرف این کسایی رو هم که میگن استنیس مجبور بود بیاد شمال رو اصلا قبول ندارم چون اتفاقا استنیس می تونست با ارتشش خیلی کار های دیگه بکنه که احتمالا خیلی هم بیشتر به نفعش بودن ولی استنیس کار سخت تر رو انتخاب کرد چون می دونست اون احمق هایی که دارن تو پایتخت به ناحق حکومت می کنن اصلا براشون مهم نیست تو شمال دیوار داره چه اتفاقی میافته و تنها کسی که واقعا به فکر مردمه خودشه

دیگه اغراق نکنید یعنی استنیس از سر خیرخواهی و فقط برای کمک اومد دیوار هیچ نیت دیگه ای نداشت؟استنیس من فکر نمیکنم میتونست با ارتشش خیلی کارهای دیگه بکنه چون ارتشش به شدت تحلیل رفته بود و ارتش لنیسترها با افزوده شدن یک سری از پرچمدارهای رنلی بسیار قویتر شده بود و کی میدونه شاید اگر هنوز تو درگون استون مونده بود شکست خورده بود.پس صد در صد به حمایت شمالیها احتیاج داره و برای داشتن حمایت شمالیها به یه استارک احتیاج داره.

و اینکه میگید پادشاه حق داره که یک سری از کارها رو انجام بده به نظرم استنیس هنوز یک پادشاه نیست و فعلا فقط مدعی پادشاهیه.

من موندم چه انتظاراتی از دنریس وجود داره. مدام این بیچاره با کسایی مثل دوران و تایوین مقایسه میشه اما هیچکس نمیگه آخه دوران و تایوین در فضای وستروس و بین وستروسی ها بزرگ شدن و از همون بچگی با سیاست و ظرایفش آشنا شدن.

منم از همین تعجب میکنم دنریس جای نوه ی تایوین یا دختر دوران یا بیلیشه اونوقت خیلیها انتظار دارن رفتارش به پختگی اونها باشه و مثل اونها با سیاست عمل کنه در صورتیکه در فضای مناسبی هم رشد نکرده که این چیزها بهش آموزش داده بشن.

این قضیه ی مرگ ویسریس هم عجب داستانی شده ها. لولیس استوک ورث بیشتر از ویسریس حالیش میشه اگر لولیس بجای ویسریس بود حالیش میشد که جلوی اینهمه آدم قاطی؛قاطی بازی درنیاره ولی متاسفانه ویسریس نفهمید حقش هم بود که مرد برعکس خیلی ها که بخاطر طرفداری نکردن دنریس ازش از دنریس ناامید شدن برعکس اگر دنریس براش طلب بخشش میکرد شاید نظر من راجع به دنریس خیلی تغییر میکرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این که دیگه کاملا مشخصه استنیس به خاطر منافع شخصی رفت شمال به جز اون جا هم هیچ راه دیگه ای نداشت ارتش خیلی ضعیفی داشت و پولی هم نداشت که سرباز اجیر کنه

@نایمیریا

در رابطه با حمایت ام از اون شخصیت نظرم با استاد امون یکیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

علاوه بر دلایل ملکه نایمریای عزیز، من واقعا دوست دارم بدونم از نظر طرفداران استنیس، استنیس قراره هفت پادشاهی رو چجوری فتح کنه؟ با صلح و آشتی و بدون اینکه قطره ای خون بر زمین جاری بشه؟ نخیر! اتفاقا استنیس هم خون و خونریزی مجبوره راه بندازه، تازه کشت و کشتار هایی که استنیس برای رسیدن به سلطنت مجبوره به انجام برسونه تنها به گرفتن تاج و تخت محدود نمیشه، استنیس برای تغییر مذهب هم وستروس رو وارد یه جنگ دیگه میکنه. استنیسی که پدر سانگلس و بچه هاش رو سر دفاع از سپت دراگون استون دراورد، پدر بقیه لردهای دیگه ی هفت پادشاهی رو هم درمیاره ( تازه سانگلس لرد پرچمدار خودش بود ) و بقیه سپت ها رو هم مثل سپت دراگون استون نابود میکنه و مجسمه هاشون رو میسوزونه!

 

استنیس جان! لطفا یک نمونه از جاهای دیگری رو که استنیس به جای دیوار میتونست با لشکر شکست خوردش بره برای من نام ببر.

استنیس حتی اگر خودشم به طورمستقیم در مرگ رنلی دخالت نداشت، هیچ مخالفتی هم نکرد و بعد از اینکه فهمید چه کسی عامل مرگ رنلی بوده اون رو مجازات نکرد! این کارش درست مثل سکوت دنریس در مقابل مرگ ویسریسه پس در این حالت فرقی باهم ندارن!

واقعا شما سوزوندن میری ماز دور رو با سوزوندن منس یکسان میدونی؟ میری ماز دور به لطف و اعتماد دنریس خیانت کرد. دنی اون و بقیه زن های زنده مونده رو از عذاب بیشتر نجات داد اونوقت میری ماز دور جواب محبت دنریس رو با کشتن شوهر و بچش جواب داد!!! ولی منس چطور؟

 

 

 

دلیل دیگه ای که حذف اگان میتونه داشته باشه مرگشه و من واقعا از این اتفاق متنفرم! دلم تازه به اگان خوش شده بود!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

"من موندم چه انتظاراتی از دنریس وجود داره. مدام این بیچاره با کسایی مثل دوران و تایوین مقایسه میشه اما هیچکس نمیگه آخه دوران و تایوین در فضای وستروس و بین وستروسی ها بزرگ شدن و از همون بچگی با سیاست و ظرایفش آشنا شدن."

وقتی یکی سیاست بلد نیست، و میدونه تصمیماتش ممکنه درست نباشه( که فکر کنم این رو دیگه قطعا دنریس باید بدونه به همون دلیل واضحی که بچه ها گفتن) باید بیشتر گوش کنه و مشاور های بهتری رو انتخاب کنه و حرف خودش رو مدام به کرسی نشونه. استنیس با این همه کارکشتگی باز هم به شدت به حرف مشاوراش گوش میکنه (حالا درسته که یکی از مشاوراش ملیساندره هست ولی اون یکی داووسه که اون چهار تا انگشت قطع شدش به کل مشاورای دنریس می ارزه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ممنون از نایمریا، تام هنکس و استاد آمون که همه حرفهای منو زدن و کلی تو نوشتن صرفه جویی کردم!

 

استنیس جان!

استنیس تمام ناوگانش تو بلک واتر نابود شد. هیچ بودی برای اجیر کردن سرباز نداشت و ناوگان تایرل و لنیستر داشتن به سمت دراگون استون حمله میکردن. استنیس کجای دیگه رو داشت که بره؟ کجا میتونست مستقر بشه؟ کجا میتونست نیرو جذب کنه؟

 

چرا فکر میکنید که فقط دنریس برای گرفتن وستروس خون میریزه؟ بقیه با گل و آواز وستروس رو فتح میکنن؟؟ همین الان ریورران نابود شده. شمال نابوده. نصف وستروس تو آتیش جنگ سوخته!

به قول استاد آمون استنیس علاوه بر جنگ برای گرفتن تخت آهنین یه جنگ هم با مذهب داره که شاید خیلی سخت تر باشه و خونریزی بیشمار داشته باشه!

 

 

و اینکه شما که از نبودن اگان تو سریال نتیجه میگیری که اگان توی کتاب جعلیه چطور از کشتن رنلی توی سریال نمیتونی نتیجه بگیری که تو کتاب هم استنیس دست داشته؟ تازه اونجا کلی نشانه هم هست!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

متاسفانه شخصیت منفی استنیس توی سریال روی استنیس اصلی در کتاب که شخصیتی سیاه و سفید داره سایه انداخته.

من فکر میکنم خیشاوند کشی خط قرمز استنیسه و از اون بابت حاظره جلوی پادشاهش هم بایسته حالاپادشاه دیوانه باشه یا حق قانونی خودش برای پادشاهی نمونشم طرفداری از رابرت توی شورش واینکه باهمه تفسیر ها راضی نمیشه به پسر نامشروع رابرت صدمه بزنه البته داوس محکم کاری میکنه چون از وسوسه ملیساندر احساس خطر میکنه در مورد رنلی هم یا ازبلایی که قراره سرش بیاد خبر نداره یااینکه چون ملیساندر بهش مرگ رنلی رو توی اتش نشون داده راضی به رودرویی میشه

درموردحرکت بسمت دیوار هم میشه نیمه پر لیوان رو دید و اونم جواب مثبت به دیوار بعنوان پادشاه بحق در ضمن باید بدونیم که استنیس به مشاوره های داوس نسبت به ملیساندر بیشتر ترتیب اثر میده.

درعین حال اینم که استنیس بیش از حد به ملیساندر نزدیک شده و این باعث شده از اون استنیسی که قبلا بوده فاصله بگیره درسته که خوب نقطه ضعفشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

طرفدار نسبی: با جمع بندی که اخر کار کردی می بینم که نظرامون خیلی شبیه همه چون باید تاکید کنم که من از طرفداران استنیسم و همیشه به خاطر برخورد منطقی و بدون تبعیضش درهر موردی تحسینش می کردم اما کم کم دارم یه سری ناخالصیها تو رفتارش کشف می کنم اما در هر حال به نظرم مناسبترین فرد برای تخت آهنین در حال حاضر استنیسه و بس. احتمال اختلاف نظمون به زمان زنده بودن رنلی بر می گرده که من بیشتر برای پادشاهی قبولش داشتم.

 

فقط یه سوال از طرفدار نسبی: شما گفتی کتابارو نخوندی؟! یعنی فقط با تصویر ضعیفی که از استنیس تو سریال می بینی اینقدر قبولش داری؟ پس اگرکتابارو بخونی چی کار می کنی؟ احتمالا" کاربراستنیس خودمون رو می گذاری تو جیبت!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ببخشید بچه ها یه سوال؟؟!!!

قسمت اول این فصل previously یا پیش نمایش نداشت اخه اول همه فصل ها یه گریز کوچیکی به فصل قبل میزد!! یا واسه من دانلود نشده؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winterfell » پنج شنبه فروردین 27, 94 10:43 pm[/url]"]طرفدار نسبی: با جمع بندی که اخر کار کردی می بینم که نظرامون خیلی شبیه همه چون باید تاکید کنم که من از طرفداران استنیسم و همیشه به خاطر برخورد منطقی و بدون تبعیضش درهر موردی تحسینش می کردم اما کم کم دارم یه سری ناخالصیها تو رفتارش کشف می کنم اما در هر حال به نظرم مناسبترین فرد برای تخت آهنین در حال حاضر استنیسه و بس. احتمال اختلاف نظمون به زمان زنده بودن رنلی بر می گرده که من بیشتر برای پادشاهی قبولش داشتم.

 

فقط یه سوال از طرفدار نسبی: شما گفتی کتابارو نخوندی؟! یعنی فقط با تصویر ضعیفی که از استنیس تو سریال می بینی اینقدر قبولش داری؟ پس اگرکتابارو بخونی چی کار می کنی؟ احتمالا" کاربراستنیس خودمون رو می گذاری تو جیبت!

 

من کتابا رو نخوندم ولی ویکیپدیا رو (انگلیسی و فارسی) رو خوندم و علاوه بر اون تو انجمن خیلی گشتم و اون قسمت هایی که بچه ها به کتاب اشاره میکنن رو یادم میمونه و با توجه به ایناست که دارم میگم استنیس فرق میکنه مگرنه تو سریال تا اونجایی که یادمه واقعا بعضی کارهاش مزخرفه همین قضیه ادریک و اینکه بعدش میخواد داووس رو بکشه و ... ولی چون بچه ها گفتن تو کتاب اینطوی نیست (که تو بحث هام هم بهش اشاره کردم) و تو ویکیپدیا هم بود فهمیدم این استنیس کلا سایه استنیسه به خاطر همینه ازش دفاع میکنم مگرنه اگر فقط به سریال بود درسته باز هم بحق میدونستمش ولی نه تا این حد یعنی چون مرگ رو میدیدم به تب راضی میشدم (مرگ=دنریس،رنلی،جافری و ... تب=استنیس:دی)

آقا راستی یه سوال این اژدهاها چند سال طول میکشه تا بزرگ شن و قابل سوار شدن؟ تیر و شمشی به بدنشون نفوذ میکنه یا مثل اژدهای هابیت غیر قابل نفوذن؟( چون تو ویکیپدیا من ندیدم جایی نوشته باشه که اژدها مثلا با نیزه کشته شده باشه همیشه یا به مرگ طبیعی میمیرن یا تو جنگ با یه اژدهای دیگه یا آوار سرشون خراب شده)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
daenerys targaryan » پنج شنبه فروردین 27, 94 11:55 pm[/url]"]ببخشید بچه ها یه سوال؟؟!!!

قسمت اول این فصل previously یا پیش نمایش نداشت اخه اول همه فصل ها یه گریز کوچیکی به فصل قبل میزد!! یا واسه من دانلود نشده؟؟؟؟

ابتدای قسمت اولی که به صورت رسمی از شبکه HBO پخش شد دارای «آنچه گذشت» بود ولی در اون نسخه‌ای که از سریال لو رفته بود این قسمت وجود نداشت.

البته احتمال داره بعضی از ریلیزهای خیلی خاص برای کاهش حجم اون بخش رو خودشون حذف کرده باشن ولی به طور پیش فرض باید وجود داشته باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اولا که کسی دینریس رو با دورِن و تایوین مقایسه نمی کنه، حتی اسم اینا رو تو یه پست آوردن هم توهین به اون دوتاست

 

ثانیا من نمی دونم چرا خودتون میرین تو جلد استنیس و به جاش حرف می زنین و کار مارتین رو انجام میدین.

کی گفته ادریک استورم رو می سوزوند؟ تو مکالمه های استنیس و داووس و ملیساندر شواهد قطعی مبنی بر تصمیم بر سوزوندن یا نسوزوندن ادریک نیست.

 

از کجا می یارین که بعد از بلک واتر تسلیم ملیساندر شده؟ سر ادریک و غیره بعد بلک واتره که تشرهایی به ملیساندر میزنه که تایوین به جافری و میس تایرل نمی زد.

 

دخالت مستقیم استنیس تو مرگ رنلی رو از کجا آوردین؟ استنیس قشنگ نمی دونست چه خبره.

اصن فرض که می دونست و دینریس هم هیچ کاری نمی تونست واسه ویسریس بکنه واکنششون بعد این دو مرگ واسه من یکی برای شکل دادن نظر راجع بهشون کافیه (باز برداشت نشه که طرفدارای استنیس همون کسایی ان که با دینریس مشکل دارن. ضمن اینکه وقتی دو گروه خطاب میشن و بینشون "و" هست یعنی اینها و آنها به صورت دو گروه مجزا بدون هیچگونه association پیشنهادی)

 

روی صحبتم با همه ی مخالفان استنیس و دوست داران دنریسه

دوست عزیز مگه همه ی مخالفان استنیس دوست دار دنریسن؟یا همه ی دوستداران دنریس مخالف استنیس؟!!

 

 

 

 

 

 

ثالثا بالاخره با معیار وستروس بررسی می کنیم یا معیارهای خودمون؟ وقتی یه نفر باید بمیره هر کی میخواد باشه، پدر آدم یا آشپز ایلریو. خصوصا اینکه اصولا تو وستروس همچین bond خاصی بین اعضای خانواده ها نیست. اگرم قراره با معیارهای وستروس بررسی کنیم که خب چه کاریه،

ویکتوریان

با اون معیارها شخصیتی است بس ایده آل.

 

این ویژگی های جذاب دینریس ظاهرا ماشه اش اردنگی یکی مثل جافریه. اگه شکل زن جورا بودن هم skill ه که خب جورا مفت چنگ دینریس.

سه تا اژدهام که مدیونید اگه فکر کنید تاثیری در گرد آمدن مگسان دارن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فصل 36 کتاب سوم

استنیس خطاب به داووس: پنروز ترجیح داد بمیره تا اینکه پسرک رو تسلیم کنه. هنوز هم وقتی بهش فکر میکنم عصبانی میشم. چطور ممکن بود فکر کنه که من میخوام به پسرک آسیب برسونم؟وقتی اون روز سخت رسید من رابرت رو انتخاب کردم، نکردم؟ من خون رو به شرافت ترجیح دادم.

فصل 54 کتاب سوم

استنیس خطاب به سلیس: شاید رابرت تخت ازدواج ما رو نفرین کرده باشه. اون قسم خورد که نمیخواسته من رو سرافکنده کنه، اون شب مست بوده و اصلا نفهمیده به کدوم اتاق خواب وارد شده. ولی مگه اهمیتی داره؟ حقیقت هرچی باشه پسره گناهکار نیست.

فصل 63 کتاب سوم

استنیس خطاب به داووس: اسمش رو می دونم. من رو از سرزنش هات معاف کن، بیشتر از تو از این کار خوشم نمیاد ولی وظیفه من در قبال مملکته. وظیفه من...

استنیس به سمت ملیساندر برگشت: تو سوگند خوردی که راه دیگه ای نیست؟ به زندگیت سوگند خوردی، بهت قول میدم اگه دروغ گفته باشی ذره ذره کشته میشی.

 

اگه پاراگراف سوم رو می بینید اون دو تا رو هم ببینید. هیچ جا مستقیم تصمیم استنیس مبنی بر سوزوندن یا نسوزوندن ادریک بیان نشده.

 

اگه این پست من طرفداری از کسی باشه طرفداری از جورج ه نه استنیس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
شرایط بزرگ شدن سرسی چی بوده؟ دیگه کوفت میخواست؟؟؟

 

آخی نازی! گیلی چه قشنگ میشینه وسط کسل بلک با گهواره بچش!!! چه بهشم بر میخوره که that one hates me

طفلک سرسی . همه کیس هاش یهو دیفرنت پرسن شدن لنسل مگه زرد نبود؟ پیامبر شد چرا قهوه ایی شد یهو؟

عضله گونه راست منس وقتی جان بهش گفت قراره بسوزوننت، چه خوب زد.

بعدم، نه که من از ملیساندر خوشم بیادا ولی چشم ناپاک اون مارجریه که وقتی الیور از رو تخت پا شد، داشت یه سری مسایلو چک میکرد

تایوین فاصله اون چشمارو یه ذره بیشتر میکردن چی میشد؟ چرا اخرین تصویری که از اقام تو ذهن میمونه باید شبیه کودنا باشه؟

اینا که دست به حذفشون خوبه راه نداره برین از تارتو حذف کنن؟

بعد کلن قصدشون اینه خط داستانی!!! میساندی و گری ورمو ادامه بدن؟ ری یلی؟

سانسا به این درجه از اعتماد بنفس رسیده که سوال جواب میکنه لیتلو؟ سیریسلی؟

داریو چی میگه کلن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@طرفدار نسبی استارک ها

 

بستگی داره منظورت از بزرگ شدن چه قدر بزرگ باشه.

اگه منظورت فقط اونقدری باشه که بشه روشون سوار شد، که خب فکر کنم سه یا چهار سال کافی باشه. ولی اگه منظورت در حد بالریونه که باید بگم یه چندین سالی باید بگذره. مثلا ویگار تازه زمان رقص ( یعنی بیشتر از 120 سال بعد ) شده بود اندازه ی بالریون. خود بالریون هم از زمان اینار تارگرین ( یعنی قبل از نابودی والریا ) وجود داشته. برای همین زمان فتح اینقدر بزرگ بوده.

من خیلی دوست دارم بدونم چشم اسماگ هم مثل پوست بدنش غیر قابل نفوذ بود یا نه! اما توی نغمه نه تنها اژدهایان میتونن همدیگه رو بکشن، آدم ها هم تونستن اژدها بکشن. نمونش مراکسس که یه دورنی با زدن یه نیزه تو چشمش تونست بکشتش یا ورمکس که لیسی ها کارش رو ساختن. پوست بدنشون هم قابل نفوذ بوده چون تو جریال حمله به چاله ی اژدها، مردم تونستن اژدهایان رو بکشن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم فکر کنم 4-5 سال زمان برای اینکه کسی بتونه سوارشون شه کافیه.

فکر کنم طرح اولیه مارتین هم این بود که یه فاصله 4-5 ساله بندازه بین کودکی! و بزرگ شدن اژدهایان دنریس و ادامه داستان رو از وقت بزرگ شدنشون ادامه بده و وضعیت وستروس رو تو این مدت با همون حکومت جافری و ... پایدار کنه اما ظاهرا" بعدش نظرش عوض شده و تصمیم گرفته که این فاصله چند ساله رو با اتفاقات پرکنه.

اگر کسی یادش میاد اینو کجا خوندیم بگه! اوایل که کتابها رو می خوندم این موضوع رو یه جا خوندم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شرایط بزرگ شدن سرسی چی بوده؟ دیگه کوفت میخواست؟؟؟

 

 

اینو یادم رفت بگم تو پست تایوین دیدم.

 

یعنی جدی همه چی پوله دیگه؟ این بود تمومه دیگه؟

پول و رفاه خیلی هنر کنه آدم رو لوس و پر توقع و بی تفاوت نکنه.

 

فرض کن همون پیشگویی از بچگی با آدم چی کار می کنه.

فرض کن پیشگویی کوایته از بچگی با دینریس می بود.

 

فکر کن به سرسی تجاوز شده، اونم روز ازدواج با امید و آرزو.

 

فکر کن یه عمر به خاطر زن بودن از قدرت کنار گذاشته شده. (همه که اژدها ندارن)

اینکه می خواد جیمی باشه همش بخاطر اینه.

 

...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان:

چرا تو وستروس این پیوند بین اعضای خانواده نیست؟ شعار خاندان تالی چیه؟ همون تایوین همیشه نمیگفت خانواده بالاتر از همه چیه و هر کاری که میکنیم باید برای خانواده باشه؟ قیام رابرت مگه به خونخواهی پدر و برادر ند شروع نشد؟ مگه کتلین برای نجات بچه هاش گند نزد تو کار راب؟ اوبرین برای چی دنبال خونخواهی خواهرش بود و تا پای مرگ رفت؟ الان زن و بچه اش و دوران چیکار میکنن؟ اتفاقا برعکس تو من اعتقاد دارم پیوند بین اعضای خانواده در وستروس خیلی شدیدتره.

 

در مورد سرسی کی حرف پول زد؟ من شرایط زندگی رو میگم. تو پیشگویی رو میگی که دنریس هم داره. از همون سنی که سرسی داشت. سرسی همون روز قتل انجام داد. دنریس چیکار کرد؟

سرسی فقط اون پیشگویی رو داشت اما خیلی راحت تو خونه باباش بهترین زندگی رو بدون دغدغه داشت. بعدش هم که شد ملکه وستروس. بعدش هم که شوهرش رو کشت و در زمان جافری عملا همه کاره بود! بمیرم براش که نمیتونست ادعای کسترلی راک رو هم بکنه!

 

کدوم تجاوز رو میگی؟ کی روز ازدواج بهش تجاوز شد؟

 

اونوقت دنریس چی؟ یه آواره بدبخت که هرجا میرفت مزدورها و جایزه بگیرها دنبالشون بودن تا اونها رو بکشن و از رابرت جایزه بگیرن. کل عمرش رو فرار کرد. فروخته شد به یه دوتراکی. تا اومد مزه امنیت رو بچشه دروگو کشته شد و توی red waste آواره شد. با چالشهایی روبرو شده که هیچ 16 ساله ای باهاش تو اون سن روبرو نشده. بزرگترین چالش سرسی اون زمان این بوده که جلوی ریگار چه لباسی بپوشه که تو چشم باشه!

 

مقایسه شرایط بزرگ شدن دنریس و سرسی ناجوانمردانه است!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@کیوان

اون تجاوزی که مد نظرته، میشه کاری که ایریس با ریلا کرد نه رابرت با سرسی!

 

این کنار گذاشته شدن بخاطر زن بودن مشکل همه ی زن های دیگه ی وستروس هم هست در نتیجه اونا هم باید بشن مثل سرسی؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من که اصلاً معتقد نیستم نحوه بزرگ شدن و گذشته می تونه توجیهی باشه.

صرفاً یه مثال مطرح کردم، سرسی رو هم انتخاب کردم چون دیگه داغون ترین مثال ممکنه، مثال های راحت تری هم بودن.

 

 

@استاد:

نه دیگه، دینریس اوکی ه.

تجاوز مد نظر من همونی ه که گفتم.

 

 

@مهدی:

آره شعارشون اونه ولی لایسا با کتلین اونجوری می کنه یا هاستر اون بلا رو سر لایسا می یاره.

تایوین، هاستر و ... به خانواده شون اهمیت نمی دن، به اسم خانوادگیشون اهمیت می دن.

تایوین می گه خانواده ولی مثل مهره بازی می کنه با بچه هاش و بقیه شون هم همینطور(دورِن و ... ). حالا این Bond ه یا اهمیت دادن به اسم؟

 

دیالوگ الاریا که قاطی می کنه بس کنین این کارا رو هم اعتراض به همینه.

 

 

ند برادری ش با رابرت بیشتر بود یا برندن؟ من می گم Bond وجود نداره وگرنه آره به اسم خانوادگیشون بیش از حد هم اهمیت می دن.

قضیه مادر و فرزند فرق داره.

 

و حالا عمل قبیح آدم کشتن فقط در صورتی قبحش بیشتره که Bond ای وجود داشته باشه وگرنه یکی بودن فامیل فرقی نداره.

 

 

اون کشتن ملارا تایید نشده که. فقط Heavily Implied شده. ضمناً اگه می دونین دقیق کجای فصله ممنون می شم بگین یا متن خود کتاب رو کپی کنین.

شوهر متجاوزش رو کشت. اگه رابرت به سرسی تجاوز نمی کرد به نظرتون که خب هیچی دیگه، چی بگم من.

 

آها اینو به زهرا هم می خواستم بگم، کی گفته میری مازدور دروگو رو کشت؟ دروگو مرهم رو برداشت و از همون گِل های خودشون مالید به زخمش. به نظر من که می خواست درمانش کنه واقعاً.

راستی دورنیش مستر پلن رو هم تو یوتیوب ببینین، جالبه.

 

من این دو نفر رو مقایسه نمی کنم و اصن معتقد نیستم که شرایط بزرگ شدن می تونه توجیه کنه کارای آدم رو.

فقط می گم حتی راجع به سرسی هم می شه اینا رو گفت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان:

نمیگم همه اینجورین اما بازم این پیوند در حدی قوی هست که برادر کشی توی وستروس قبح داشته باشه. حتی اگه بگی فقط بخاطر اسم هست بازم این برادر کشی ننگ روی اسم خانوادگی میندازه. حتی اگه استنیس و رنلی برادر هم نبودن باز هم این نحوه کشتن ناجوانمردانه است.

 

مارتین حتما باید بگه که سرسی دو دستی ملارا رو هل داد تو چاه؟ اگه پیشگویی های مگی رو قبول دارید به نظرم واضحه:

Your death is here tonight, little one. Can you smell her breath? She is very close.

 

خب اون تجاوز رو که دنریس هم داشت! دروگو هم همین کار رو باهاش کرد. پس اونم حق داشت دروگو رو بکشه؟

 

میری ماز دور دروگو رو نکشت. اونو توی یه حالتی برد که نه مرده بود و نه زنده. حرفی هم که در مورد بیدار شدنش میزنه نشون میده که کار خودش بوده:

When the sun rises in the west and sets in the east. When the seas go dry and mountains blow in the wind like leaves. When your womb quickens again, and you bear a living child. Then he will return, and not before

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جورامون » جمعه فروردین 28, 94 5:00 pm[/url]"]کیوان:

نمیگم همه اینجورین اما بازم این پیوند در حدی قوی هست که برادر کشی توی وستروس قبح داشته باشه. حتی اگه بگی فقط بخاطر اسم هست بازم این برادر کشی ننگ روی اسم خانوادگی میندازه. حتی اگه استنیس و رنلی برادر هم نبودن باز هم این نحوه کشتن ناجوانمردانه است.

 

مارتین حتما باید بگه که سرسی دو دستی ملارا رو هل داد تو چاه؟ اگه پیشگویی های مگی رو قبول دارید به نظرم واضحه:

Your death is here tonight, little one. Can you smell her breath? She is very close.

 

خب اون تجاوز رو که دنریس هم داشت! دروگو هم همین کار رو باهاش کرد. پس اونم حق داشت دروگو رو بکشه؟

 

میری ماز دور دروگو رو نکشت. اونو توی یه حالتی برد که نه مرده بود و نه زنده. حرفی هم که در مورد بیدار شدنش میزنه نشون میده که کار خودش بوده:

When the sun rises in the west and sets in the east. When the seas go dry and mountains blow in the wind like leaves. When your womb quickens again, and you bear a living child. Then he will return, and not before

 

 

خیلی فرق دارن رابرت/سرسی و دینریس/دروگو، خیلی.

 

 

من دارم راجع به زخم دروگو حرف می زنم. اینا که بعد رو به موت رفتن بر اثر زخمه. من فکر کردم می گین با اون چیزی که رو زخمش گذاشت باعث شد بمیره.

به نظر من با حماقت خودش از یک زخم کوچیک مرد.

 

 

مرسی بابت اون متن مگی.

 

 

 

راجع به استنیس هم من خیلی ورود نمی کنم هستن و گفتن دوستان. راجع به خویشاوند کشی هم گفتم نظرم رو.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اول یه نکته ای رو بگم:

هرکس میخواد راجع به اپیزودهای 2 و 3 و 4 هم صحبت بکنه میتونه از همین الان تاپیکهاش رو بزنه. منتظر کسی نشید.

 

کیوان:

منظورت از فرق چیه؟ چون دروگو وحشی تر بوده پس باید برای دنریس طبیعی تر باشه؟

 

من الان دقیق یادم نیست. زخمی که دروگو برداشته بود سمی بود؟ اصولا دروگو نباید با اون زخم سطحی بمیره. اگه سمی نبوده که صد در صد کار میری ماز دور بوده که به حالت موت افتاده. اما اگه بوده باید شواهد بیشتری داشته باشیم که آیا کارش بوده یا نه.

 

میری مازدور وقتی بچه دنریس رو میکشه بهش میگه که نمیخواستم سواری که دنیا رو فتح میکنه به دنیا بیاد و مردم من رو بکشه. پس طبیعیه که بخواد دروگو رو هم بکشه که اون بچه هیچ وقت به دنیا نیاد. با توجه به این مورد من بعید میدونم که میخواست واقعا درمانش کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من یه سوال از فصل قبل واسم پیش اومده که هنوز حل نشده.

مادر دنریس شاهزاده دورن بوده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تینا استارک » جمعه فروردین 28, 94 11:15 pm[/url]"]من یه سوال از فصل قبل واسم پیش اومده که هنوز حل نشده.

مادر دنریس شاهزاده دورن بوده؟

همسر ریگار برادر دنریس شاهزاده ی دورن بود.که خواهر ابرین مارتل و دوران بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×