رفتن به مطلب
robb stark

بحث اپیزودیک فصل پنجم اپیزود هشتم Hardhome

به اپیزود هشتم فصل پنجم چه نمره ای میدهید  

58 رای

  1. 1. به اپیزود هشتم فصل پنجم چه نمره ای میدهید

    • 1
      1
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      0
    • 7
      0
    • 8
      2
    • 9
      14
    • 10
      41


Recommended Posts

جوری: مرسی از احترامی که به زن گذاشتی!

اشتباه برداشت نکنید بانو ، قصد بی احترامی نداشتم. ولی خیلی مسخره است ، تو جایی مثل شمال وحشی ، این همه مرد لال شدن ، یه خانوم باید ازشون دفاع کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

از کسی دفاع نمی کرد، داشت نظرش رو می گفت

اتفاقا که تو شمال Spearwife ها خیلی مطرح بودن

یکی از فرمانده های مهم منس هم Harma the Dogshead زن بود

 

تو کتاب هم وقتی جان میره با وحشی ها صحبت کنه اولین کسی که بهش ملحق میشه یه دختر بچه است که خود جان تو ذهنش فکر می کنه هم سن آریاست.

 

نمیخوام کسی رو متقاعد کنم، اینا رو محض اطلاع گفتم

کلا واسم جالب بود نظر و ادبیاتتون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کلا واسم جالب بود نظر و ادبیاتتون

خوشحال شدم که نظر و ادبیاتم براتون جالب بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@جوری کسل

مطمئنی درست دیدی صحنه های نبرد رو؟ قبول دارم اون جنگ تن به تن جان باگ داشت اشاره هم کردیم ولی بقیه چیز هایی که گفتی اصلا باگ نبود

اون قایق اونجا نبود برگشته بود از کشتی که جان رو ببره خود جان به یکی از برادراش میگه که برگرده ببرتش دقیقه 46:05

جان وارد قلعه (البته قلعه که نه یه خونه بزرگ بود) شد که شیشه اژدهاها رو بیاره چون وقتی آدر ها رو دید باید یه چیزی برای نبرد باهاشون میداشت که اگر اومدن پایین بتونه باهاشون بجنگه

طریقه ورودش هم که معلوم بود غوله خونه رو خراب کرد از قسمت دیوار شکسته وارد شد اگر هم منظورت اینه که قلعه اون ور دروازه بود که اینطوری نیست تو 48:53 ببین قشنگ اینطرف هست و وایت ها از دیوار چوبی میان بالا خودشون رو میرسونن رو سقف قلعه

اون چند هزار نفر بیرون دروازه تو همون اولش پکیدن که جنگ بعدش شروع شد که پشت دروازه شکل گرفت

در مورد اون زنه هم لیدی توضیح داد من کتاب رو نخوندم ولی تو ویکی اونطور که معلومه زن های جنگجوی زیادی هست تو شمال دیوار نمونش خواهر زن منس یا خود ایگریت که به اندازه همون مردها به قول شما کله خر هستند که اونجا حرف بزنن. اتفاقا من از کاراکتر زنه خوشم اومد حیف شد مرد بابا قبلا ها میذاشتن یه کاراکتر چند قسمت باشه بعد بکشنش سرعت کشتارشون بالا فته این نویسنده ها.

در مورد بازی جان هم کلا این بازیگره خیلی تغییر سخت دیده میشه تو صورتش ولی تو قسمت آخر خیلی بد نبود تو چشمش اشک جمع شده بود و...

باز نظرات فرق میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب خب خب خب، شروع کنم.

 

اول نظر خودم بعد برم سراغ پست های دوستان.

 

اولاً اینکه Wight ها تو کتاب خیلی کند تر و زامبی وارانه تر نبودن؟ نقطه قوتشون نمیر بودنشون بود که با کندیشون قابل مهار بودن تا حدی. اینا لامصبا در حد بهترین جنگجوهای وستروس سریع بودن.

 

بعد اینکه تو سریال هم با شمشیر و تیر از کار نمی افتادن ولی وقتی به چندین بخش تقسیم شن خب کار خاصی نمی تونن بکنن دیگه. اون دستی که حرکت می کرد تو اوایل کتاب یادتون بیاد.

 

الان علاقه به اون شِبه قلعه واسه چی بود؟ دنبال درگن گلس بودن؟ مثلاً می خوان بدن دپارتمان R&D شون روش تحقیق کنه؟ یا صرفاً واسه جمع کردن نیرو اومدن و با حضور درگن گلس تصادفاً همزمان شد؟

 

والرین استیل هم که in short supply ه پس خیلی نکته خاصی نداره خاصیتش.

 

من به نظرم خود واکرها تعدادشون محدوده و واسه همین وقتی یکیشون نابود شد اونجوری نگاه می کرد و کلاً قاطی کردن.

 

کتاب 5 و کتاب های جنبی

 

من هیچ وقت جمله ملیساندر که نذار کسی محدودیت ها و ضعف هات رو بدونه (سر قضیه منس) یادم نمی ره. واکرها هم قطعاً دارن چنین چیزی. کلاً مارتین اینجوریه به نظرم، حتی با اژدها و ارتش مردگان هم دهنت سرویس خواهد شد حتی اگه به هدفت برسی.

 

 

 

و اما همونجور که کال دروگوی "وحشی" از خیلی وستروسی ها با فرهنگ تر بود در برخی مسائل (تو بار عام بحث شد) "وحشی" های اونور دیوار هم از باقی افراد دنیای مارتین و حتی دیده شده جهان واقعی هم با فرهنگ ترن در بعضی موارد. کلاً نسب، جنسیت، سن و ... رو احترام الکی براش قائل نیستن و به حرف، منطق و توانایی گوش می دن و نگاه می کنن نه زن و مرد بودن.

(پ.ن: این " " ها مثل انگلیسی زبان ها بعنوان کنایه گذاشته شدن)

 

 

اینم راجع به قسمت های دیوار بگم و برم سراغ بقیه چیزا:

جدی اینهمه استقبال بخاطر جنگ و صحنه های اکشن؟ اصن به کیفیتشون کاری ندارم. صحنه های اکشن و جنگ و جلوه های بصری at their finest و در مقادیر بیشتر تو باقی سریال ها و فیلم ها هستن.

 

 

سانسا و ثئون

 

هر چند نمی پسندم ولی خب دستشون بستس تا بخوان مثل کتاب بیارنش تو کار 3 4 اپیزود طول می کشه

 

 

 

سم یک کلام به اون پسره ... می گفت وقتی دیوار می کشی بین یه سری آدم و آسایش و گرما و ... توقع داری بیان ازت تشکر کنن؟ از اونایی که این کارو کردن و شما رو بی دفاع گذاشتن هم شاکی باش.

هر چند که ...

بیخیال !

 

 

دوستان "هفت" هم که

من موندم شکنجه دقیقاً چجور عملی ه از نظرشون. بدون مدرک و بر اساس حرف دیگران افراد رو بازداشت و شکنجه کردن چی.

یاد فیلم Goya's Ghost افتادم. خیلی خوب به این قضیه قدرت و کلیسا و شکنجه پرداخته.

(بازی ناتالی پورتمن هم توش می تونه الگوی خیلی از بازیگرای سریال باشه. )

 

 

 

 

مهدی:

 

مطمئنی تیرین و دینریس خوبن با هم؟

Think it over

 

جدی از آب خوردنش لذت بردی؟

 

 

W O SH چی؟

 

 

 

 

 

دیگه ارادت من به دینریس رو همه می دونن، باز با این حال بهترین دیالوگ از نظر من واسه تیرین نبود تو این قسمت.

 

کایبرن:

Belief is so often the death of reason

 

از محتواش که بگذریم این میزان تاکید با ترکیب so often به تنهایی خیلی خوبه.

با often می یاره پایین بعد با so دوباره می بره بالا.

 

 

اینم به جا انتقادات و پیشنهادات اینجا بگم.

گزینه دیسلایک بعضی مواقع خیلی به درد می خوره.

 

پ.ن بابت پست طولانی معذرت

بابت تیکه های انگلیسی هم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دو بار این اپیزود رو دیدم، عالی بود. خصوصا قسمتهای مربوط به شمال.

 

علاوه بر اون این قسمتها رو هم دوست داشتم؛ دیالوگهای رد و بدل شده بین تیریون و دنریس، ذلت سرسی، دیالوگ سم به اولی:

I’ve been worrying about Jon for years. He always comes back.

شاید این دیالوگ در آینده هم کاربرد داشته باشه نگرانی برای جان وجود نداشته باشه

جان آزور های باشه که حله

 

راستی کشته شدن رتل شرت، یعنی خداحافظ منس ریدر تو سریال؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

kei1

 

گزینه دیسلایک بعضی مواقع خیلی به درد می خوره.

 

چه کاریه خب، دیسلایک میزنی قلب مردمو میشکونی، لایک نکن فقط

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
hamedsr » چهارشنبه خرداد 12, 94 3:37 am[/url]"]

 

kei1

 

گزینه دیسلایک بعضی مواقع خیلی به درد می خوره.

 

چه کاریه خب، دیسلایک میزنی قلب مردمو میشکونی، لایک نکن فقط

 

گفتم بعضی جاها لازمه، وگرنه که خب همین لایک و لایک نکردن بصورت معمول جواب می ده، حتی به خاطر یه جمله می شه پستی که موافق نیستی رو لایک کنی.

 

 

@نایمریا:

 

اون پارو نزدن رو خوب اومدی و spot کردی.

پارو نمی زدن که نایت کینگ و جان یه دل سیر Eye Contact برقرار کنن.

 

 

 

 

@آزور:

 

راجع به بی ارزش شدن بازی مهره هایی که تا الان دیدیم و روابط شخصیت ها و ... قبلاً هم بحث شده. به جرج خیلی امیدوارم با ظرافت رفع کنه این مشکل رو. تو پست قبلیم هم یه چیزایی گفتم که چجوری کرده و ممکنه بکنه این کار رو.

 

 

 

تورمند به جان اسنو میگه 20 سال طول کشید تا منس تونست وحشی ها رو متحد کنه. یعنی 20 ساله آدرها بیدار شدن؟ توی کتاب ها اشاره ای به این موضوع شده؟

با توجه به گفته های منس توی سیزن قبلی برای فرار از آدرها مردم رو متحد کرده و مردن هم از ترس اونا باهاش همراه شدن.

 

 

منس 20 سال قبل شروع کرد، دلیلی نداره از اون اول هدفش این بوده باشه.

فعالیت آدرها می تونه باعث مصمم شدن منس و رنگ باختن باقی انگیزه هاش و گرد اومدن راحتتر بقیه به دورش شده باشه.

هر چند که باز اعداد سریال باید چک شه با کتاب.

S.i.S جان اگه تو نکات زحمتش رو بکشی ممنون می شیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان: چرا که نه؟ نصف جذابیت و کل دیالوگهای خفن سریال مال این دوتا است.اگه یه اپیزود هم با هم حرف بزنن بازم جذابیت داره.

 

سرسی حقشه.کسی که دستور میده بچه های رابرت رو بکشه باید تاوان کارش رو بده. کسی که فکر میکنه حق و قدرت این رو داره که هر بلایی دوست داره میتونه سر بقیه بیاره باید بفهمه که از این خبرا نیست

 

 

آخه یکی نیست بگه احمق تو که خودت کارنامه ات از همه خراب تره واسه چی برای مارجری پاپوش درست میکنی؟

اون w o sh که اوج لذت رو داره!

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جورامون » چهارشنبه خرداد 13, 94 11:27 am[/url]"]کیوان: چرا که نه؟ نصف جذابیت و کل دیالوگهای خفن سریال مال این دوتا است.اگه یه اپیزود هم با هم حرف بزنن بازم جذابیت داره.

 

سرسی حقشه.کسی که دستور میده بچه های رابرت رو بکشه باید تاوان کارش رو بده. کسی که فکر میکنه حق و قدرت این رو داره که هر بلایی دوست داره میتونه سر بقیه بیاره باید بفهمه که از این خبرا نیست

 

 

آخه یکی نیست بگه احمق تو که خودت کارنامه ات از همه خراب تره واسه چی برای مارجری پاپوش درست میکنی؟

اون w o sh که اوج لذت رو داره!

 

تیرین و جافری یادت بیاد متوجه می شه چرا.

خب می زنه نیست و نابود می کنه Beloved Queen تون رو با جملاتش.

 

 

به حضیض افتادن سرسی که مشکلی نداره ولی واسه من که در حد لذت مطرح نیست.

توقعاتی داری از سرسی ها. تازه تو سریال که کلی بهش حال دادن رو نکردن عمق بلاهتش رو.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اون قسمت پارو زدن دوستان گفتن، منم برام همون دقیقه جالب بود چرا طرف اینطوری نشسته، بعد یه بار دقت کردم طرف پارو زن نیست اصلا سکان داره پارو زن ها وسط قایق بودن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
از کسی دفاع نمی کرد، داشت نظرش رو می گفت

چند صد تا قبیله که با کوچک ترین حرفی شکم هم دیگه رو پاره می کنن ، و خیلی ادعاشون میشه که همه حق صحبت دارن ؛ بعد هیچ کس نظری نداره به جز دو نفر!!!

 

طرفدار نسبی استارکها:

شاید باورت نشه ، ولی من فرق "خونه بزرگ" با "قلعه" رو متوجه میشم. جدی میگم.

تا اونجایی که من از کتاب سوم یادمه ، اشاره نشده وال جنگجو باشه.

اصلا حرف من سر جنگجو بودن نبود. اون صحنه از نظر من مسخره بود.

 

کیوان:

حالم به هم میخوره یکی مثل مرد حرفشو نمی زنه ، همه ـش گوشه کنایه میزنه.

اوه ، اوه. در مورد این کلمه "مرد" توضیح بدم ، که به نصف فروم بر نخوره و ناراحت بشن. منظورم از مرد بودن ، جنسیت (مذکر و مونث ؛ Man و Woman) نبود. یعنی یکی به جای اینکه حرفشو رک و پوست کنده بزنه ، همه ـش کنایی حرف بزنه.

 

یعنی الان کار به جایی رسیده که باید سر وحشی بودن شمال دیوار بحث کنیم؟؟؟

مسلما وحشی ترین قوم نغمه نیستن. از دوتراکی ها متمدن ترن. اهن زاده ها هم زشته ادمی رو باهاشون مقایسه کنیم. اهن زاده ها فقط چند پله بالاتر از حیوانات هستن. فصلاشون رو که خوندی؟ با عقایدشون هم اشنایی ، نه؟ تمام فکر ذکرشون قتل و غارت و تجاوزه. این سه تا کلمه ویژگی چه جور موجودیه؟؟؟

و اما اهالی شمال دیوار یخی.

اون جمله "با فرهنگ ترن" خیلی با حال بود. این که زورت میرسه بری دختر مردم رو بدزدی میشه فرهنگ؟!!!؟ میان جنوب دیوار ، اسایش و گرما و..... رو دارن ؛ بعد میگن بیا تفریحی دختراشون رو بدزدیم ، خودشون رو بکشیم و اموالشون رو غارت کنیم ، میشه فرهنگ؟!؟!؟

چون شما کاملا یه طرفه به قضیه نگاه میکیند ، بحث فایده ای نداره.

 

اون دیسلایک هم فکر نکنم جورامون موافق باشه. تو اردا این کارو کردن فایده نداشت.

می خوای پستم رو ویرایش کنم ، زیرش بنویسم "کیوان این پست را دیسلاک کرده" ؟ (البته فکر کنم باید اسم تمام اعضای فروم رو بنویسم)

 

رنلی:

چه هدفی داری لایک میکنی ، بعد پس میگیری؟ خوب پست رو تا اخر بخون ، شاید با اولاش موافقی ، اخرشو خوشت نمیاد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@جوری کسل

من نظر خودم رو گفتم قصد اهانت به شما رو نداشتم به نظر من قلعه نیست دلیلش هم اینه که معمولا قلعه باید سنگی باشه یا حد اقل دیوار بلند و برج و بارو داشته باشه یه خونه چوبی بزرگ از نظر من قلعه نیست حالا هرچقدر هم بزرگ های یک قوم اونجا جمع شن مثل اینکه بگی خیمه بزرگ رئیس سرخپوست ها قلعه حساب شه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خطاب به اون دوستمون که گفت ریکان شاید تو جزیره بمونه و ممکنه نقشی نداشته باشه

نماد شمال دایرولفه و نماد گرگ الفا هم گرگی سیاه و خفنه اگه توجه کرده باشین شگی داگ به سیاهی شبه و ییکان به جایی رفت که داستان نحوه ی بزرگ شدنشون رو هم تو شمال دیوار تعییف میکنن

و شمالیا هم فقط از استارکا حمایت میکنن اینو یه بچه ده ساله که به بیر ایلند حکمانی میکنه گفته ....دیگه یقیه ی خاندان ها ی شمالم معلومه دیگه....

ریکان حتما باید نقشی داشته باشه چون شمال فقط و فقط به استارکا وفادارن..البته به غیر از bolton ها...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
طرفدار نسبی استارکها » سه شنبه خرداد 12, 94 10:05 pm[/url]"]یک نکته الان خوندم حیف بود نذارم

دیوار طولش 300 مایله و فاصله کسل بلک از ایست واچ حدود 120 مایله پس هارد هوم حدودا میشه 300 مایل فاصله از کسل بلک ولی فقط 120 مایل تا ایست واچ فاصله داره اگر سرعت رتش آدر ها رو 2 مایل د ساعت درنظر بگیریم(کمی کندتر از انسان ها) با توجه به اینکه نیاز به خواب ندارن فقط 3 روز طول میکشه تا به ایست واچ برسن و اگر بخوان به کسل بلک حرکت کنن فقط 8 روز طول میکشه واقعا تو این مدت کوتاه دیوار میتونه تجدید قوا بکنه؟ این اتفاقات تو همین فصله به نظرتون؟

این هم یه عکس که گذاشته بود

where_is_hardhome-850x617.png

 

 

مرسی از نقشت. یه سری از اشکالاتم برطرف شد. فقط یه سوال آدرها میتونن از روی اب رد شن یا باید دور بزنن و از رو خشکی به طرف کسل بلک برن؟

 

بچه ها گریه الان پیشنمایش قسمت نه رو دیدم. ظاهرا در رو واسه جان باز نکردن؟؟

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جوری کسل: منم چون طرفدار قسمتی از فرهنگ وحشی ها و دوتراکیها هستم باید یه نکته ای اضافه کنم.

تمام بحثی که در مورد جنگ و تجاوز و قتل و ... می گی تو خود وستروس و توسط متمدنترین قسمت شهر نشینش هم داره انجام میشه. وضعیت بلبشوی وستروس و ناامنی که همه جا موج می زنه نشونه واضحی ازاین امره. اینکه خانه ها و خیابونها زیباتر باشه یا ظاهر آدمها شیک تر باشه نشانه متمدنتر بودنشون نیست. درسته که فرهنگ دوتراکیها و وحشی ها برای ما مقداری غریبه اما چیزهایی تو فرهنگشون هست که خیلی قابل احترامه و یک قوم متمدن ( با تعریفی که ما تو ذهن داریم) کلی طول می کشه که بتونه به اون برسه مثل همون بحث عدم اهمیت جنسیت یا خیلی از اصول دست و پا گیر دیگه.

منظورم از این توضیح این بود که متمدن بودن خیلی چیز واضح و مبرهنی نیست و جوانب خیلی مختلفی داره, میشه کلی در موردش بحث کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فقط مردم ازاد تو شمال نیستن که...بچه های جنگل تو شمال دارن با ادرها یه جورایی مبارزه میکنن...

ممکنه شمال به همینا ختم نشه و چیزایی توش باشه که هنوز ازش بیخبریم شاید هنوز قبایلی باشن که دست منس بهشون نرسیده...

به نظر من سال تا سال دیگه باید صبر کنیم....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت خوبی بود

اخرش اینجوری تموم میشه : دنریس با اژدها هاش دنیا رو نجات میده و تمام

دوستان کتاب خون این سوال من جواب بدن؟

 

برای سرسی دادگاهی تشکیل میشه و درخواست محاکمه با مبارزه رو میده و بعد نامه میزنه به جیمی که اونم نامه رو میسوزونه؟ یا کلا این قسمت ها گذشته و حذف شده از سریال؟

 

 

این عکس هم جالب بود از فصل 4

yp1il1jhxuij70m3pcbw.jpg

 

 

امیدوارم مرگ جان رو تعغیر ندن درسته جان خیلی محبوب شده توی سریال ولی یه مرگ دراماتیک در قسمت اخر میتونه به ماندگاریش بسیار کمک کنه مثل ند استارک ....

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.i.S » سه شنبه خرداد 12, 94 3:35 pm[/url]"]ولی خیلی سریع قتل عام شدن وحشی ها اونقدر سریع رسیدن به پشت درواز ها که من کلا کفم برید.و از همه بدتر اون لحظه ای که به سبک WWZ از بالایی دره خودشون انداختن پایین خیلی خب بود.

 

خصوصا اینکه تالت داد میزنه فاک من یه لحظه خندم گرفت خیلی صحنه طنزی بود

خدایی منم خندم گرفت...بعد به خودم فحش دادم...مثلا این قسمت تراژدیه..داری میخندی؟؟؟

کلا با تالت حل میکنم.. تو فصل چهارم که به دیوار حمله میکنن جان داره میره پایین فرماندهی رو به تالت میسپاره..باحال داد میزنه خب بچه هاااا.....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان دنریس عزیز رو با جافری مقایسه کردی؟ دنریس خودش جزو اسطوره های دیالوگ گفته! کم نمیاره جلوی تیریون.

 

لذت نیست، دل خنک شدنه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه چیزی به میگه آخرش فیلم هندی میشه، یه دفعه برن میاد میره ذهن پادشاه شب رو تسخیر میکنه بعدش بهش دستور میده همه وایت هات همدیگه رو تیکه تیکه کنن دیگه هیچی دیگه سریال در یک لحظه تموم میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تینا استارک » چهارشنبه خرداد 13, 94 1:41 pm[/url]"]
طرفدار نسبی استارکها » سه شنبه خرداد 12, 94 10:05 pm[/url]"]یک نکته الان خوندم حیف بود نذارم

دیوار طولش 300 مایله و فاصله کسل بلک از ایست واچ حدود 120 مایله پس هارد هوم حدودا میشه 300 مایل فاصله از کسل بلک ولی فقط 120 مایل تا ایست واچ فاصله داره اگر سرعت رتش آدر ها رو 2 مایل د ساعت درنظر بگیریم(کمی کندتر از انسان ها) با توجه به اینکه نیاز به خواب ندارن فقط 3 روز طول میکشه تا به ایست واچ برسن و اگر بخوان به کسل بلک حرکت کنن فقط 8 روز طول میکشه واقعا تو این مدت کوتاه دیوار میتونه تجدید قوا بکنه؟ این اتفاقات تو همین فصله به نظرتون؟

این هم یه عکس که گذاشته بود

where_is_hardhome-850x617.png

 

 

مرسی از نقشت. یه سری از اشکالاتم برطرف شد. فقط یه سوال آدرها میتونن از روی اب رد شن یا باید دور بزنن و از رو خشکی به طرف کسل بلک برن؟

 

بچه ها گریه الان پیشنمایش قسمت نه رو دیدم. ظاهرا در رو واسه جان باز نکردن؟؟

 

تا اونجا که من میدونم به این موضوع تو کتاب اشاره نشده (از بحث بچه ها فهمیدم) ولی قاعدتا که نباید توانایی حرکت تو آب و یا کشتی سازی رو داشته باشن چون اگر اینطور باشه کلا منطق ساخت دیوار زیر سوال میره چون اینطوری راحت میشه دیوار رو دور زد و آدر ها دیگه نیازی به حمله به دیوار ندارن کلا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان:

حالم به هم میخوره یکی مثل مرد حرفشو نمی زنه ، همه ـش گوشه کنایه میزنه.

اوه ، اوه. در مورد این کلمه "مرد" توضیح بدم ، که به نصف فروم بر نخوره و ناراحت بشن. منظورم از مرد بودن ، جنسیت (مذکر و مونث ؛ Man و Woman) نبود. یعنی یکی به جای اینکه حرفشو رک و پوست کنده بزنه ، همه ـش کنایی حرف بزنه.

 

یعنی الان کار به جایی رسیده که باید سر وحشی بودن شمال دیوار بحث کنیم؟؟؟

مسلما وحشی ترین قوم نغمه نیستن. از دوتراکی ها متمدن ترن. اهن زاده ها هم زشته ادمی رو باهاشون مقایسه کنیم. اهن زاده ها فقط چند پله بالاتر از حیوانات هستن. فصلاشون رو که خوندی؟ با عقایدشون هم اشنایی ، نه؟ تمام فکر ذکرشون قتل و غارت و تجاوزه. این سه تا کلمه ویژگی چه جور موجودیه؟؟؟

و اما اهالی شمال دیوار یخی.

اون جمله "با فرهنگ ترن" خیلی با حال بود. این که زورت میرسه بری دختر مردم رو بدزدی میشه فرهنگ؟!!!؟ میان جنوب دیوار ، اسایش و گرما و..... رو دارن ؛ بعد میگن بیا تفریحی دختراشون رو بدزدیم ، خودشون رو بکشیم و اموالشون رو غارت کنیم ، میشه فرهنگ؟!؟!؟

چون شما کاملا یه طرفه به قضیه نگاه میکیند ، بحث فایده ای نداره.

 

اون دیسلایک هم فکر نکنم جورامون موافق باشه. تو اردا این کارو کردن فایده نداشت.

می خوای پستم رو ویرایش کنم ، زیرش بنویسم "کیوان این پست را دیسلاک کرده" ؟ (البته فکر کنم باید اسم تمام اعضای فروم رو بنویسم)

 

اولاً که کنایه ای وجود نداره و خیلی روراست حرفم رو زدم.

ضمناً رو اینکه می تونی بین قلعه و خونه بزرگ تمیز قائل شی هم حساب کرده بودم.

اگر هم به نظرت کنایی ه، اگه مستقیم تر حرف می زدم همین کنایی ای که می گی رو بیشتر می پسندیدی. Believe me

Quotation رو برو ببین کجاها استفاده می کنن.

 

مشکل فرهنگ ما همینه که صفاتی مثل "روراست"، "صاف و پوست کنده" و اون همه توضیحاتی که دادی رو با "مرد" می رسونیم. تو منظورت بهترین حالت یا بدترین حالت استفاده از این "مرد" باشه، در هر صورت این مشکل فرهنگ ماست.

و الان نصف فروم، کل فروم یا دو نفر هم دارن سوسول بازی و روشن فکر بازی در می یارن که چیزی میگن یا بحثی می کنن و خلاصه "قد قد" می کنن.

 

درست می گی، بحث سر اقوام مختلف وستروس و فرهنگ فایده نداره. اصن نمی خوام واردش شم. فقط به اون "در بعضی موارد" دقت می کردی مشکل حل می شد.

 

و در آخر مختاری که حالت از هر چی دلت می خواد بهم بخوره.

در مورد ویرایش پست و دیسلایک فکر نکنم انقدر ولی مختار باشی، تایم ویرایشت گذشته.

راستی کنکور چطور پیش می ره؟

 

 

@مهدی:

جدی همون قدر که قیاس جافری و دینریس مشکل داره، حتی اسم دینریس و تیرین رو تو این مورد یه جا آوردن هم مشکل داره.

Witty ترین جملات دینریس رو یه گلچین بکن ما هم در جریان قرار بگیریم. از کتاب ترجیحاً، شاید من یادم نمی یاد والا.

من در حد خنده ام که این نقشه کشیدن ها و خود تایوین پنداری هاش می ریزن سرش. اونم فقط اول قضایا.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@kei1

یه سوال من باب کنجکاوی

به حضیض افتادن سرسی که مشکلی نداره ولی واسه من که در حد لذت مطرح نیست

برای چی برات در حد لذت مطرح نیست؟سرسی ظالمه که بدترین گناهش هم دستور قتل همه ی حرا.م .زاده های رابرت بعد از مرگش بود الان به نظرت حقش نیست این بلا ها سرش بیاد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×