رفتن به مطلب
robb stark

بحث اپیزودیک فصل پنجم اپیزود هشتم Hardhome

به اپیزود هشتم فصل پنجم چه نمره ای میدهید  

58 رای

  1. 1. به اپیزود هشتم فصل پنجم چه نمره ای میدهید

    • 1
      1
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      0
    • 7
      0
    • 8
      2
    • 9
      14
    • 10
      41


Recommended Posts

جورامون » چهارشنبه خرداد 13, 94 2:48 pm[/url]"]دنریس خودش جزو اسطوره های دیالوگ گفته! کم نمیاره جلوی تیریون.

 

لذت نیست، دل خنک شدنه!

 

دنریس؟ اسطوره دیالوگ؟ کجا مهدی جان؟ نکنه اون رجزخوانیهاش و تعریف از خودهاش ازش اسطوره ساخته!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من تعجب می کنم که چرا دوست دارن خصوصیت اصلی استارک ها رو (اونایی که دایرولفشون زندست) رو حذف کنن

 

آریا و جان که وارگن ، نمی دونم چه علاقه ای هست که وارگ بودنشون حذف شه.چون برن رو که نشون دادن وارگه چه مشکلی هست با آریا و جان.

جاسوسی کردن آریا تو جلد گربه به نظرم جذاب تره برای حتی بیننده های سریال.

حالا اگه جان بمیره در صورت حذف شدن وارگ بودنش دیگه امیدی نیست بره تو جلد گوست

 

 

برای اینکه ثابت بشه این دنریس چیزی بارش نیست و دیالوگاش فقط لگد زدن بسیار زیاد به گله و نه دیالوگای خیلی خفن ، پیشنهاد می کنم کلا حرکات و رفتار و گفتار و بخصوص ری اکشن هاش رو با شخصیتی عالی ای مثل آریانه مارتل مقایسه کنید تا فرق یه رهبر درست حسابی با یه .... معلوم بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چه جالب! تا امروز نمیدونستم که در مورد لایک زدن یا نزدنم لازمه به کسی جواب پس بدم یا از کسی اجازه بگیرم!

 

(از همگی عذر میخوام بابت این که این پستم هیچ ارتباطی به این تاپیک نداره!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عجیبه، چطور بعضی دوستان میگن مردم آزاد متمدن تر از مردم جنوب دیوارن ؟ تعریف شما از تمدن چیه ؟ جنوب نظام سیاسی داره، شهر نشینی داره، صنعت و معماری و قانون داره، انواع هنر و هنرمند رو میشه در جنوب دید، اقتصاد و فعایت های اقتصادی و کشاورزی درش حاکمه و هزار مورد دیگه که نشون میده مردم آزاد به هیچ وجه در تمدن با جنوبی ها نمیتونن رقابت کنن.

حالا این که یه زن در شمال دیوار محافظ منس شده یا یه زن مدعی شده که میتونه مثل مرد ها شریکش رو انتخاب کنه و ... که دلیل نمیشه متمدن خطابشون کنید.

 

پی نویس : لطفا بحث خارج از موضوع نغمه رو ادامه ندید، مخصوصا حالا که لحن ها داره خطوط رو زیر پا میذاره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یه سوال من باب کنجکاوی

به حضیض افتادن سرسی که مشکلی نداره ولی واسه من که در حد لذت مطرح نیست

برای چی برات در حد لذت مطرح نیست؟سرسی ظالمه که بدترین گناهش هم دستور قتل همه ی حرا.م .زاده های رابرت بعد از مرگش بود الان به نظرت حقش نیست این بلا ها سرش بیاد؟

 

اصن تو چهار تا عمل شنیع دیگه هم بذار رو این، باز از اینکه از روی زمین آب بخوره لذت نمی برم ولی وقتی اون نقشه هایی اش که بلاهت ازشون می چکید 180 درجه مخالف آنچه که فکر می کرد می شدند می خندیدم.

 

@مهدی

با این هجمه ی پست هایی که بچه ها زدن ظاهرا حافظه من درست یاری می کرد.

ما منتظر گلچین هستیم

 

 

پست وینترفل هم با لایک خالی حقش ادا نمیشد.

 

 

@علی:

 

در بعضی موارد

در بعضی موارد

در بعضی موارد

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار: هیچ جا نگفتیم ( حداقل من نگفتم) که کی از کی متمدنتره. بحث فقط اینه که تمدن فقط یه جنبه نداره که بشه به راحتی به کسی نسبتش داد. اتفاقا" همون جاهایی که هنر و تمدن از ظاهرش می باره انواع اعمال بی تمدنی درش موج می زنه.

 

من که بحث رو همینجاتموم می کنم.

امیدوارم دوستان تو بحث ادبیات مناسب رو رعایت کنند که راحت بتونیم صحبت کنیم و به کسی هم جسارتی نشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان همین بعضی موارد هم به نظر من وارد نیست، شرایط زنان شمال دیوار اتفاقا بلاهت مردمان این سرزمین رو نشون میده، خوشایند بودن این برابری برای دوستان درست همون خطایی هستش که فمنیست های رادیکال و گاها مابقیشون دچارش میشن، برابر دونستن در همه ابعاد و بی توجهی به شرایط و ظرفیت های دو جنس تنها به ضرر این زنان میشه بخصوص تو دوران و شرایط قرون وسطایی و خطرناک وستروس. چه خوشمون بیاد چه نه زن ها تفاوت هایی با مرد ها دارن و به خاطر فیزیکشون در مواردی حساستر از مردها هستن. این که یه زن برای رسیدن به چیزی که میخواد باید تو شمال دیوار بجنگه انتهای نابرابری و ظلمه ! چون این جنگ با محک زور بازو رقم میخوره که زن ها به خاطر طبیعتشون ازش محرومن .

 

وینترفل : تمدن درسته ابعاد مختلفی داره و بسته به تعریف تغییر میکنه، اما با هر تعریفی هم که باشه شمال از تمدن خالیه.

ممنون میشم منظورت رو از اعمال بی تمدتی جنوب دیوار توضیح بدی، اصلا این اعمال بی تمدنی چی هستن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با احترام به نظر همه ولی با کلیت حرف کیوان در مورد سرسی موافقم.

خدا میدونه شخصیت سرسی چقدر برای من منفوره و بارها کهیر زدم از دیدن حماقت ها و بلاهت ها و کارهای سخیف و شنیعی که انجام داده. حتا بازیگر لنا هدی هم از نظر من over act زیاد داره و بعضا خراب کرده سکانس ها و بازی های بقیه رو. بهترین حسی که من برای سرسی قایل میشدم ترحمه که خیلی خیلی خیلی کم پیش اومده .

ولی دیدن ذلت یه نفر لااقل برای من (با وجود اون همه نفرتی که از شخصیت و کاراش دارم) دلخوشی نداره. قطعا سرسی حقشه مجازات بشه به خاطر کارای بدی که کرده (که با وجود رجز خونی هایی که حتا تو حقارت انجام میده احتمالا اگه ازاد بود در اینده بیشترش رو انجام میداد) ولی نشون دادن اب خوردن یه نفر از رو زمین دردیو دوا نمیکنه.

یاد مبارک افتادم بعد از انقلاب مصر. که به خاطر تحقیرش حتی وقتی مریض بود با قفس بردنش دادگاه. یا هلهله و عکاسی که جماعت با جنازه ی قذافی راه انداخته بودن. قطعا نمیخوام مقایسه کنم که خیلی مع الفارقه ولی تحقیر مجرم ولو اینکه خیلی هم مجرم باشه مسرت و ارامش نمیاره. انگار که لحظه اعدام یا شکنجه یه قاتل یا متجاوز تو ملاعام باشه مثلا.

خلاصه که امیدوارم اتفاقی که احتمالا اپیزود بعدی برای سرسی میوفته رو خیلی بولد نکنن و نشون ندن. هر چند که اصل قضیه اون مدل مجازات از بیخ غلطه.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام به همگی

من مدت هاست که عضو سایت هستم ولی خب خیلی پست نمیذارم.

من یه گمانی که میزنم اینه که جان اسنو تنها بخاطر شمشیر والریایی نبود که تونست اون فرمانده رو از بین ببره ، از نوع نگاه پادشاه آدرها واقعا چیز دیگه ای برداشت کردم ، این مربوط به درون جان اسنو هست مثل همون نگاه هایی که میساندری میکرد به جان . در مورد تئوری مشهور هم نظری ندارم ممکنه یکی از دلایلش هم اون باشه .

قسمت خوبی بود واقعا و هیجان انگیز بود ، فعلا همین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیوان: در مورد دیالوگ ها منظورم سریاله.توی کتاب خیلی کمتره.نمونه اش هم همین جمله آخری که در مورد چرخ گفت. حالا اسمش رو بذارید خود بزرگ پنداری.ولی بازم خفنه.یا مثلا دیالوگ خفن دراکاریس! :دی

 

راستی اگه دنریس در موقعیت سرسی بود بازم لذت نمیبردی؟

 

در مورد لایک و دیس لایک هم متاسفانه نمیشه.اون اوایل خیلی تست کردیم.مشکل تکنیکی داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت 8 رو دیدم! شاهکار بود!!!! واقعا بی نظیر بود... اون شات ها... اون صحنه ها... اون پایان چیزی واقعا فراتر از یه سریال تلویزیونی و البته دوباره یادم آوورد که Game of Thrones واقعا چیزی فراتر از یک سریال تلویزیونی هست... این فصل واقعا عالی عملکرده بود مثل بقیه فصل ها تنها دلیلی که شاید تماشاگر کم و زیاد شد اینه که خب معلومه قسمت های اکشن و اینا تماشاگر بیشتر جذب می کنن که به خاطر خط داستانی این فصل خیلی نداشت از اون شات ها.

واقعا این سریال بی نظیره!!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در رابطه با نبرد جان و اون وايت واكر من يك نكته كه به نظرم اومدو بگم، اونم اينكه اون وايت واكر تنها وايت واكري بود كه به ميدون جنگ اومد فقط هم واسه جان اومده بود! چون احتمالا وايت واكرا متوجه شده بودن كه جان فرمانده گروهيه كه دارن مقاومت ميكنن و به نظر من نيومده بود كه فقط بكشتش ! شايد ميخواست اسيرش كنه يا كاملا در يك نبرد تك به تك عادلانه فرمانده انسانها رو كاملا مغلوبش كنه ( به جاي اينكه از پشت با شمشير بكشتش كه اين فرصت رو داشت) تا برتري مطلق خودشونو به رخ بكشن!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lord Eddard stark » پنج شنبه خرداد 14, 94 9:48 am[/url]"]در رابطه با نبرد جان و اون وايت واكر من يك نكته كه به نظرم اومدو بگم، اونم اينكه اون وايت واكر تنها وايت واكري بود كه به ميدون جنگ اومد فقط هم واسه جان اومده بود! چون احتمالا وايت واكرا متوجه شده بودن كه جان فرمانده گروهيه كه دارن مقاومت ميكنن و به نظر من نيومده بود كه فقط بكشتش ! شايد ميخواست اسيرش كنه يا كاملا در يك نبرد تك به تك عادلانه فرمانده انسانها رو كاملا مغلوبش كنه ( به جاي اينكه از پشت با شمشير بكشتش كه اين فرصت رو داشت) تا برتري مطلق خودشونو به رخ بكشن!!!

در مورد اسارت که کاملاً مخالفم چون تو اون صحنه‌ی آخر اگه جان شمشیرش رو بالا نیاورده بود سرش رفته بود! با اون نگاهی هم که وایت واکره بعدش می‌کرد مشخصاً نمی‌دونست با اون شمشیر می‌تونه از خودش دفاع کنه.

 

کلاً اکثراً توی صحنه‌های مبارزه‌ی فیلم‌ها و سریال‌ها نمیان طرف رو یهو بکشن. (نگاه کنید به مبارزه‌ی قبل از پایانی هری پاتر و ولدمورت) یه خورده کار رو کشش میدن تا هیجان داشته باشه. این جا هم به نظرم واسه همون بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آره خودمم با اسارت موافق نيستم! اما ميخواست كاملا قاطع و از روي برتري مطلق بكشتش!

يه جورايي واسه كشتن فرمانده دشمن ارزش قائلن تو خيلي از فرهنگها! اينم ميخواست اول به زانو دربيارش بعد بكشش!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار: بحث جالبی رو باز کردی که بعید می دونم اینجا فرصت بشه کامل در موردش صحبت کنیم. یه تاپیک یه جا تو فروم هست که در مورد اسمال فولک هست و داره خاک می خوره و خیلی دوست دارم یه روزی اونجا در مورد زندگی مردم عادی در دنیای وستروس بحث کنیم.

 

باید دو تا موضوع رو تفکیک کنیم. یکی بحثی که اینجا درگرفت که با نظر جوری شروع شد در مورد اینکه تو شمال یه زن در حضور تعداد زیادی مرد صحبت می کرده و ... و بعد موضع گیری در مورد نوع فرهنگ وحشی ها. این به نظرم هیچ ربطی به بحثهای فمنیستی نداره و جایگاه زن تو فرهنگهای کهن خیلی مختلف و متفاوت بوده. تو اعماق تاریخ که پیش بری جوامع مادر سالار هم پیدا میشدن. در جوامع سنتی عادی هم زن به خاطر نوع زندگی طبیعی ( کشاورزی, دامداری و ...) حضور اجتماعی زیادی داره در مقایسه با شهر نشینها, حتی اگر قدرت رسمی نداشته باشه. به نظرم حضور زنان وحشی پا به پای مردها بیشتر به خاطر این نوع زندگیست. سبک زندگی که هر دو جنس رو تو طبیعت میاره و از خیلی از قیود آزاد میکنه.

اشاره کردی که آزادی در انتخاب پارتنر نمی تونه نشانه تمدن باشه. باهات موافق نیستم چون آزادی در انتخاب شریک جنسی از اولین قیودی بوده که برای محدود کردن زنها ایجاد شده و از اولین شکلهای مالکیته. چرا همین که در بدیهی ترین نیاز زندگی آزاد نباشی نشانه تمدن نیست؟!

اشاره ای که به رهایی مردمان وحشی شمال دیوار از خیلی اصول دنیای متمدن شد من جمله رهایی از انقیاد به جنسیت یا سلسله مراتب ( به طور نسبی) یا سن و سال و غیره... هم می تونه نکته مثبتی تو این فرهنگ باشه.

 

این موضوع رو در نظر بگیر که پیش فرض ذهنی همه ما اینه که دنیای وستروس و جنوب دیوار متمدنتره. رو این بحث چندانی نیست اما اینکه کل فرهنگ مردمان شمال دیوار یا مردمان آزاد خالی از تمدنه درست نیست. قطعا" تعاریف معمول آدمهای متمدن ( از نظر ما) رو ندارند اما نمی تونیم به راحتی بگذاریمشون کنار.

تو تخطئه وحشیها و مردمان آزاد کسی به هنر و ... اشاره نمی کنه. داد همه از قتل و ادمکشی و تجاوز و ... است. مگه این اتفاقات تو وستروس و کینگزلندینگ کم اتفاق می افته. وضعیت ناامنی و هرج و مرج فعلی در حدی که حتی شاهراههای مملکت هم امنیت ندارند رو چه طور توجیه می کنی؟ فقط ظاهر همه چیز مرتب تره, لباسها قشنگتره اما خشونت همه جا موج می زنه. نمی گم تو زندگی یه وستروسی در مقایسه با یه دوتراکی و مردم وحشی,قتل و آدمکشی طبیعیه اما وستروس به نسبت ظاهر متمدنش چندان امن نیست.

یه مثال کوچک وضعیت آلمان در زمان ظهور هیتلره. مملکتی که مهد فلسفه و موسیقی و هنر و ادبیات و ... بود و یهو همچی چیز هولناکی از داخلش ظهور کرد. نمی دونم المان انموقع با اونهمه موسیقی و تئاتر و کنسرتهای فلان و بعد قتل و کشت و کشتار رو می تونیم متمدن بدونیم یا نه.

 

در مورد فمنیستهای رادیکال اینجا جای بحث نیست اما تا حد ممکن باهات مخالفم. کلیت حرفت رو قبول دارم اما در نظر داشته باش بلاخره این نوع دیدگاههای رادیکال لازم بوده تا امروز بتونیم حرفی در مورد دنیای زنانه برای مطرح کردن داشته باشیم و گرنه نه زن و نه دنیا و دیدگاه زنانه حضور اجتماعی نداشت تا بتونه ابراز وجود بکنه. ( در مورد این قسمت لطفا" اینجا بحث رو ادامه ندیم چون خیلی به وستروس نامربوطه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
کیوان همین بعضی موارد هم به نظر من وارد نیست، شرایط زنان شمال دیوار اتفاقا بلاهت مردمان این سرزمین رو نشون میده، خوشایند بودن این برابری برای دوستان درست همون خطایی هستش که فمنیست های رادیکال و گاها مابقیشون دچارش میشن، برابر دونستن در همه ابعاد و بی توجهی به شرایط و ظرفیت های دو جنس تنها به ضرر این زنان میشه بخصوص تو دوران و شرایط قرون وسطایی و خطرناک وستروس. چه خوشمون بیاد چه نه زن ها تفاوت هایی با مرد ها دارن و به خاطر فیزیکشون در مواردی حساستر از مردها هستن. این که یه زن برای رسیدن به چیزی که میخواد باید تو شمال دیوار بجنگه انتهای نابرابری و ظلمه ! چون این جنگ با محک زور بازو رقم میخوره که زن ها به خاطر طبیعتشون ازش محرومن .

 

وینترفل : تمدن درسته ابعاد مختلفی داره و بسته به تعریف تغییر میکنه، اما با هر تعریفی هم که باشه شمال از تمدن خالیه.

ممنون میشم منظورت رو از اعمال بی تمدتی جنوب دیوار توضیح بدی، اصلا این اعمال بی تمدنی چی هستن؟

 

الان اینکه یه زن می تونه حرف بزنه و نظرش رو بگه وسط اون جمع یک مورد نیست که درش آزادی و برابری تو شمال دیوار بیشتر از جنوبه؟!

اولنا و کیتلین و ... هم نمی تونن و نمی تونستن اینجوری کنن.

 

اول راجع به اون تفاوتهایی که می گی حرف بزنم و نظرم رو بگم. در بهترین حالت می شه گفت که یک سری ویژگی ها در زنها بیشتر و کمتره و یکسری در مردها. حالا تربیت و جامعه و ... چقدر این وسط تاثیر می ذاره بماند. نمی شه گفت مردها اینجوری اند و زنها اونجوری.

الان مثال سم رو در نظر بگیر، یه مقدار ملو ترش کن. یه مرد حساس معمولی داریم. بعد بِدِش دست رندل تارلی، چنان حساسیت رو درش می کشه که در مقابل خیلی از وقایع حتی پلک هم نمی زنه. بعد این آدم می شه نمونه ای از یه مرد که حساس نیست و میره تو جامعه آماری. در حالی که اگه فرهنگ روش تاثیر نداشت اینجوری نمی شد.

 

و اما ظلمی که می گی.

الان همه زن های شمال دیوار اسپیر وایف ان؟ نخیر ولی اگه بخوان می تونن شمشیر و کمان بردارن. به این می گن آزادی و حق انتخاب نه اجبار که بیا با زور حقت رو بگیر.

ضمن اینکه جنگاوری فقط به زور نیست، به مهارته بخش زیادیش. مرد ضعیف جثه جنگجو هم کم نیست. سند اسنیک های در عین ظرافت مرگبار هم.

یا به قول ثئون There's nothing half so mortal as a grey goose feather

اصن هیچ کدوم اینا رو هم قبول نداشته باشی بحث اصلی ما سر آزادی عمل و انتخاب بود. اگه بخواد باید بتونه.

تو شمال دیوار سرسی ای بوجود نمی یاد. چون اگه شمال دیوار بود می تونست شمشیر دستش بگیره و این عقده رو n سال با خودش حمل نکنه.

 

 

 

 

@مهدی

باشه، دینریس خفن ه.

 

I am terrible? Why did u travel half the world to see a terrible person?

خودت رده سنی این جمله خفن رو بگو.

لازم به ذکره که چشماش داشتن می افتادن بیرون وقتی جمله اول رو گفت.

 

 

 

مثلاً فرض کن دینریس بشینه رو آیرن ثرون بعد تخت ببره دست و پاش رو. خب قطعاً من خواهم خندید اونجا. ولی دو ساعت بیافته اونجا خونریزی کنه بعدش خواهم بود.

یا مثلاً دوتراکی ها ببندنش پشت اسبشون قطعاً لذت نخواهم برد دلمم خنک نخواهد شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
mar0am » سه شنبه خرداد 12, 94 11:04 pm[/url]"]تورمند به جان اسنو میگه 20 سال طول کشید تا منس تونست وحشی ها رو متحد کنه. یعنی 20 ساله آدرها بیدار شدن؟ توی کتاب ها اشاره ای به این موضوع شده؟

با توجه به گفته های منس توی سیزن قبلی برای فرار از آدرها مردم رو متحد کرده و مردن هم از ترس اونا باهاش همراه شدن.

 

 

تورمند میگه 20 سال طول کشید تا منس وحشی هارو متحد کنه

خب جان تو کتاب 16 سالشه نهایت

تو سریال شاید 20

تو کتاب تو اولین ملاقات جان و منس منس اونو میشناسه و میگه بار اول که دیدمت محافظ لرد فرمانده قبلی بودم اومدم پدرت ببینم و اونجا تو و راب رو دیدم

بار دوم هم وقتی که رابرت میاد وینترفل

خب وقتی جان بچه بوده جوری که به نظر می رسید 7 8 ساله منس هنوز برادر سیاه بوده

پس چجوری 20 سال؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ببنید اگر نایت کینگ همون نایت کینگ داخل کتاب باشه یعنی سیزدهمین لردفرمانده نگهبانان شب، زمانی که ادرها شروع کردن به فعالیت خیلی خیلی وقت پیش هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×