رفتن به مطلب
Rexxar

بحث اپیزودیک فصل پنجم اپیزود دهم Mother's Mercy

به اپیزود دهم فصل پنجم چه نمره ای میدهید  

56 رای

  1. 1. به اپیزود دهم فصل پنجم چه نمره ای میدهید

    • 1
      4
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      2
    • 5
      4
    • 6
      2
    • 7
      3
    • 8
      3
    • 9
      12
    • 10
      26


Recommended Posts

Alliser Thorne » چهارشنبه خرداد 27, 94 9:23 pm[/url]"]لایق ترین فرد برای پادشاهی مرد توی فصل 6جنازه پوست کنده شدشو سر در وینترفل میبینیم

خدا نکنه !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
براندون » پنج شنبه خرداد 28, 94 9:03 am[/url]"]
Alliser Thorne » چهارشنبه خرداد 27, 94 9:23 pm[/url]"]لایق ترین فرد برای پادشاهی مرد توی فصل 6جنازه پوست کنده شدشو سر در وینترفل میبینیم

خدا نکنه !!

 

اصلا دلیل اینکه مرگش رو نشون ندادن این بود که ذهنیت و تصویری که ازش به یاد میمونه خراب نشه بعد بیان فصل بعد پوستشم بکنن؟ غیرممکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واسه من جالبه چطور استنیس خودش رو تو همچین مخمصه ای انداخت

 

راستی جدای همه این بحثا من تو فصل 5 جای خالی تایوین لنیستر رو خیلی احساس کردم. لامصب دیالوگاش حرکاتش نوع بازیش خیلی دلچسب بود. با اینکه از مرگ حقیرانش خیلی دلم خنک شد ولی این فصل خیلی ناراحت بودم که نیست. واقعا یه وزنه منفی خوب تو سریال بود که جاش به هیچ وجه با یه کارکتر دیگه پر نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با توجبه به سلاخی شدن اینهمه شاه و شاهدخت و شاهزاده و... انتظار میرفت با پرداختی مناسب شاید به بهترین اپیزود کل این 5 فصل تبدیل بشه ولی عملا نشد

دلیل این امر رو میتونیم جدا بودن حوادث و روان نبودن ریتم حرکتی داستان بدونیم

جزئیات کار و شخصیت پردازی ها در این فصل خیلی ضعیف و تصنعی اند ، شخصیت خیره کننده ای در این فصل وجود نداشت اون حوادث بزرگ هم بیشتر از غیرمنتظره بودن غیر قابل باور بودن

در قسمت های قبلی کارگردان به نوعی اون هیمنه و زیرکی پتایر بیلیش رو فرو ریخت با تسلیم سانسا به یه مشت سادیست آدمکش!

در اینجا هم که استنیس در حد یه دیوونه قاتل پایین اومد کسی که فقط و فقط قدرتو میشناخت

بعضی وقتا ادا و اطوارای استنیس شبیه اون مرد چاق هم اتاقی چارلی چاپلین در تب طلا(1926) بود بخصوص همون گردوندون زبونش در دهان!

این استنیس بیشتر شبیه دیوونه ها به تصویر کشیده شده بود تا وارث برحق وستروس

انگار نه انگار که این شخص همونی بود که مدتها در خونخواهی رابرت باراتیون و در محاصره تایرل ها شکست نخورده بود.واقعا استنیس در این فصل نابود شد ویکی از عناصر جذاب داستان از بین برده شد اونم به دست چه کسی برین ار تارث که واقعا گیج بود و بجای اینکه سانسا رو نجات بده رفت سراغ استنیس .

البته این گاف بنیوف و کارگردان بود وگرنه در صورت معرفی و حضور جین پول به جای آریا در وینترفل کشتن استنیس به دست برین منطقی به نظر میومد ولی با بودن سانسا نه!

 

مرگ میرسلا و جیمی هم همینطور بود .شاید مدتهاست که دیگه فیلم جیمی سوخته و جذابیتی نداره .مرگ میرسلا هم مضحک دراومد بالاخص با اون نشون دادن منش حیوونی لنیسترها که جز خودشون کسی رو نمیشناسن و تابع چیزی جز خودخواهی نیستن .واقعا توجیه های جیمی و همچنین میرسلا در نوع خودش جالب بود

بهترین اتفاق فصل و چیزی که در این اپیزود خوب در اومده بود راهپیمایی شرم بود که خوب در اومده بود و ناراحت کننده بود چون نشون دهنده سقوط یه فرد تا بی نهایت پستی و تاریکی بود .این اولین بار بود که یه شخصیت پست و منفور داستان اینطور به سزای اعمالش رسید!

انتقام آریا هم جالب بود و شیوه کشتن او هم مناسب انتقامش بود

منتظرم که اون کوه پست فطرت ،سرسی ، جیمی و بیلیش مشتری های بعدیش باشن!

مرگ جان اسنو هم خوب در اومده بود دلیل مرگش هم این بود که جلوتر از افکار بقیه حرکت میکرد

البته به نظرم جان اسنو یا توسط راهب سرخ احیا میشه یا طوری زنده میمونه

همین طور اه دقت کرده باشید نوع حرکت کالاسار به دور دنریس شبیه حرکت طواف مانند مردم به دور دنریس در پایان فصل سه بود که به دنریس میسا گفتند

فکر کنم که دنریس دیگه کم کم باید بادبانهارو بکشه و بیاد و تومار خاندان های فاسد وستروس رو در هم بپیچه .این به نوعی تقابل بیلیش و واریسه

در کل فصل پنج ضعیف و پر از اشکال و کسل کننده بود

امیدوارم فصل 6 با تکیه بیشتر روی جزئیات و نقاط اوج داستان بهتر در بیاد

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
R-FAARAZON » پنج شنبه خرداد 28, 94 12:38 pm[/url]"]با توجبه به سلاخی شدن اینهمه شاه و شاهدخت و شاهزاده و... انتظار میرفت با پرداختی مناسب شاید به بهترین اپیزود کل این 5 فصل تبدیل بشه ولی عملا نشد

دلیل این امر رو میتونیم جدا بودن حوادث و روان نبودن ریتم حرکتی داستان بدونیم

جزئیات کار و شخصیت پردازی ها در این فصل خیلی ضعیف و تصنعی اند ، شخصیت خیره کننده ای در این فصل وجود نداشت اون حوادث بزرگ هم بیشتر از غیرمنتظره بودن غیر قابل باور بودن

در قسمت های قبلی کارگردان به نوعی اون هیمنه و زیرکی پتایر بیلیش رو فرو ریخت با تسلیم سانسا به یه مشت سادیست آدمکش!

در اینجا هم که استنیس در حد یه دیوونه قاتل پایین اومد کسی که فقط و فقط قدرتو میشناخت

بعضی وقتا ادا و اطوارای استنیس شبیه اون مرد چاق هم اتاقی چارلی چاپلین در تب طلا(1926) بود بخصوص همون گردوندون زبونش در دهان!

این استنیس بیشتر شبیه دیوونه ها به تصویر کشیده شده بود تا وارث برحق وستروس

انگار نه انگار که این شخص همونی بود که مدتها در خونخواهی رابرت باراتیون و در محاصره تایرل ها شکست نخورده بود.واقعا استنیس در این فصل نابود شد ویکی از عناصر جذاب داستان از بین برده شد اونم به دست چه کسی برین ار تارث که واقعا گیج بود و بجای اینکه سانسا رو نجات بده رفت سراغ استنیس .البته این گاف بنیوف و کارگردان بود وگرنه در صورت معرفی و حضور جین پول به جای آریا در وینترفل کشتن استنیس به دست برین منطقی به نظر میومد ولی با بودن سانسا نه!

مرگ میرسلا و جیمی هم همینطور بود .شاید مدتهاست که دیگه فیلم جیمی سوخته و جذابیتی نداره .مرگ میرسلا هم مضحک دراومد بالاخص با اون نشون دادن منش حیوونی لنیسترها که جز خودشون کسی رو نمیشناسن و تابع چیزی جز خودخواهی نیستن .واقعا توجیه های جیمی و همچنین میرسلا در نوع خودش جالب بود

بهترین اتفاق فصل و چیزی که در این اپیزود خوب در اومده بود راهپیمایی شرم بود که خوب در اومده بود و ناراحت کننده بود چون نشون دهنده سقوط یه فرد تا بی نهایت پستی و تاریکی بود .این اولین بار بود که یه شخصیت پست و منفور داستان اینطور به سزای اعمالش رسید!

انتقام آریا هم جالب بود و شیوه کشتن او هم مناسب انتقامش بود

منتظرم که اون کوه پست فطرت ،سرسی ، جیمی و بیلیش مشتری های بعدیش باشن!

مرگ جان اسنو هم خوب در اومده بود دلیل مرگش هم این بود که جلوتر از افکار بقیه حرکت میکرد

البته به نظرم جان اسنو یا توسط راهب سرخ احیا میشه یا طوری زنده میمونه

همین طور اه دقت کرده باشید نوع حرکت کالاسار به دور دنریس شبیه حرکت طواف مانند مردم به دور دنریس در پایان فصل سه بود که به دنریس میسا گفتند

فکر کنم که دنریس دیگه کم کم باید بادبانهارو بکشه و بیاد و تومار خاندان های فاسد وستروس رو در هم بپیچه .این به نوعی تقابل بیلیش و واریسه

در کل فصل پنج ضعیف و پر از اشکال و کسل کننده بود

امیدوارم فصل 6 با تکیه بیشتر روی جزئیات و نقاط اوج داستان بهتر در بیاد

 

 

اسپویل نکنین.

 

جین پول رو بذار تو اسپویلر

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام دوستان یک خبر خوب

جان وارگ شده تو بدن گوست

یک کلیپ دیدم که عوامل سریال تو یک مجلسن کیتم هست

یکی از فن ها می پرسه دوست داشتی تو زندگی واقعی یا اگه گیم آف ترونز واقعی بود کدوم کارکتر باشی؟

کیت جواب میده دوست دارم یک وارگ باشم و بپرم تو یک گرگ

بعد خود از سوتیش خندش می گیره و کم کم شروع می کنه به خنده

بعد خودش و همه حاضرین می زنن زیر خنده و قهقهه می زنن

بعد یکی از افراد اونجا که فک کنم یا تهیه کنندس یا کارگردان میگه دو کلمه: فصل 6

کلیپ ببینین کامل مشخصه شاید توضیحام گیج کننده باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کیت گفته من واسه فصل بعد نیستم نگفته کلا نیستم

خود مارتین هم گفته مرگ الزاما ابدی نیست

نتیجه اینه که اسنو حذف نمی شه به احتمال زیاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lord.Stark » پنج شنبه خرداد 28, 94 10:39 pm[/url]"]سلام دوستان یک خبر خوب

جان وارگ شده تو بدن گوست

یک کلیپ دیدم که عوامل سریال تو یک مجلسن کیتم هست

یکی از فن ها می پرسه دوست داشتی تو زندگی واقعی یا اگه گیم آف ترونز واقعی بود کدوم کارکتر باشی؟

کیت جواب میده دوست دارم یک وارگ باشم و بپرم تو یک گرگ

بعد خود از سوتیش خندش می گیره و کم کم شروع می کنه به خنده

بعد خودش و همه حاضرین می زنن زیر خنده و قهقهه می زنن

بعد یکی از افراد اونجا که فک کنم یا تهیه کنندس یا کارگردان میگه دو کلمه: فصل 6

کلیپ ببینین کامل مشخصه شاید توضیحام گیج کننده باشه

من الان این ویدئو رو دیدم. فکر میکنم اشتباه برداشت کردی. کیت چیزی رو اسپویل نمیکنه و اون خنده از بابت این نیست. اونجا میگه من دوست دارم خودمو بکنم تو بدن یه گرگ اما حرفش ایهام داره، جوری که میشه یه برداشت +18 ازش کرد و خنده ها به خاطر اونه! کارگردان هم میگه باشه. تو سیزن 6 این صحنه رو میاریم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lord.Stark » پنج شنبه خرداد 28, 94 10:39 pm[/url]"]سلام دوستان یک خبر خوب

جان وارگ شده تو بدن گوست

اگه قرار هم باشه جان برگرده فکر نکنم با وارگ شدن باشه آخه هم دیگه جسم جان نیست یعنی اصلا دیگه جان نیست !!

بعدم اینجوری که تموم استارک ها زنده هستن پس !

کتاب رو نمیدونم ولی ادارد رو وقتی میخواستن اعدام کنن داشت به پرنده ها نگاه میکرد . راب هم رفت تو بدن گرگش بعدش حتما رفته تو بدن حیوون دیگه ! مادر جان اسنو هم حتما رفته تو بدن حیوون دیگه با این تئوری هیچ استارکی نمیمیره آخه دیگه . فکر نکنم ازش استفاده کنن اگه هم تو کتاب اسم گوست رو آورده حتما رد گم کنیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

وقتی قراره اواسط صفحه ی هشتم یه کامنتی بدی،کاملا منطقیه ک چیزی برای گفتن نمونده.چیزی برای شبهه وارد کردن.چیزی برای پرسیدن.

اما ناراحت که میشه بود.نمیدونم چندبار دیگه قراره این اتفاق بیفته...اینکه بشینیم سلاخی شدن کاراکترای محبوبمون رو با چشمای خودمون ببینیم!!!نمیدونم.

فقط میدونم از مرگ جان عمیقا ناراحتم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
برندون معمار » دوشنبه تیر 1, 94 5:23 pm[/url]"]وقتی قراره اواسط صفحه ی هشتم یه کامنتی بدی،کاملا منطقیه ک چیزی برای گفتن نمونده.چیزی برای شبهه وارد کردن.چیزی برای پرسیدن.

اما ناراحت که میشه بود.نمیدونم چندبار دیگه قراره این اتفاق بیفته...اینکه بشینیم سلاخی شدن کاراکترای محبوبمون رو با چشمای خودمون ببینیم!!!نمیدونم.

فقط میدونم از مرگ جان عمیقا ناراحتم...

من برای خوندن این پست سالها صبر کردم، چه لذتی بالاتر از این که ببینم محبوبت کشته شده ؟ استارک ها میان و مثل برگ خزان میریزن اما سرسی همچنان مثل درختان طلایی مالورن پابرجاست

نظرت در مورد شکست استنیس و مرگ احتمالی سنسا چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار » دوشنبه تیر 1, 94 9:20 pm[/url]"]

من برای خوندن این پست سالها صبر کردم، چه لذتی بالاتر از این که ببینم محبوبت کشته شده ؟ استارک ها میان و مثل برگ خزان میریزن اما سرسی همچنان مثل درختان طلایی مالورن پابرجاست

نظرت در مورد شکست استنیس و مرگ احتمالی سنسا چیه؟

 

از توی ملعون انتظار بیشتری نمیره

هنوز یادم هست اون ذوقی که پشت صدات مخفی بود وقتی داشتی در مورد قسمت آخر حرف میزدی و اون تلاش مذبوحانه ات واسه اینکه قانعم کنی اشتباه نتیجه گرفتم

 

راستش دیگه رمقی واسم نمونده که بخوام از امید بگم.امید به کی؟ترحیج میدم سانسا مرده باشه.برن و ریکان هم تو یه قسمت بکشن تمومش کنن بره!ااینا که در هر صورت خواهند مرد!

 

در مورد جان و فکر اینکه ممکنه بتونه به زندگی برگرده..اگه قرار باشه،بشه شبیه یکی از اونایی که از مرگ برگشتن! همون بهتر که بمیره

 

ولی در مورد استنیس...راستش با مجموعه حماقت هایی که اون مرتکب شد مرگ نتیجه ی منصفانه ای میتونه باشه براش.تحمل زجه های شیرین سخت بود واقعا!

 

میدونی ریگار...یه وقتایی مرگ از زندگی خیلی بهتره.آره.جان اسنو مرد.اما رو حرفش موند.کاری که میخواستو کرد.بهش خیانت شد.اما سرسی؟باید خوشحال باشی سرسی تو سریال بارها باهوش تر از کتاب نشون داده شد.با این حال افتادن تو تله ای که خودت درست میکنی،فقط از امثال سانسای کتاب اول برمیومد که سرسی جون خوب از پسش براومد.

لبخند میزدم وقتی اون مارچ باشکوهش رو توی بارانداز تماشا میکردم.فک میکنم مرگ بیشتر به کارش میومد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
great tom hanks » دوشنبه خرداد 25, 94 11:50 am[/url]"]نبرد وینترفل فاجعه بود کل فصل منتظر بودم یک جنگ درست و حسابی و باحال ببینم

اما رسما گند زدن فقط چند ثانیه نشون داد که بولتون ها حمله کردن بعد باز نشون داد که استنیس شکست خورده فرضا با جنگ بلک واتر مقایسه کنید

خب استنیس هم بالاخره مرد و بولتون ها همچنان دارن جولون می دن فقط ای کاش برین هم یه روزی بمیره واقعا شخصیت نچسبیه

اما بخش سانسا عجیب بود برای چی پریدن؟ اگه زنده بمونن که خیلی مسخره اس از اون فاصله

میرسلای بی چاره حیفش

walk of shame هم عالی بود خیلی خوب تحقیر و له شدن سرسی رو نشون دادن

بخش دنریس هم خوب بود بدجوری توی دردسر افتاد

بخش اریا هم خوب بود سکانس کشته شدن مرین ترنت هم عالی بود

جان اسنو هم همون طور که پیش بینی می شد صحنه ی چاقو خوردن اش رو گذاشتن صحنه ی پایانی شاید ملیساندر زندش بکنه امیدوارم

در کل به این قسمت هشت می دم ای کاش نبرد وینترفل بهتر بود

دوست عزیز به طور علمی اگر انسان از ارتفاع کمتر از 50 متر بر روی برفی به ارتفاع3 تا 4 متر بیوفتد(در صورتی که برف یخ نزده باشد)امکان زنده ماندن آن فرد با صدمات کلی یا جزیی وجود دارد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان از الان زوده که بخوایم قطعا و از روی حرف بازیگران درباره اتفاقات فصل 6 قطعی نظر بدیم.حتی اگه درست باشه مارتینو که میشناسین لج میکنه میزنه وستروسو با خاک یکسان میکنه .

حالا شانس بیاریم کسی از بازیگرا اسپویل نکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Jon Stark » جمعه تیر 12, 94 10:30 pm[/url]"]
great tom hanks » دوشنبه خرداد 25, 94 11:50 am[/url]"]نبرد وینترفل فاجعه بود کل فصل منتظر بودم یک جنگ درست و حسابی و باحال ببینم

اما رسما گند زدن فقط چند ثانیه نشون داد که بولتون ها حمله کردن بعد باز نشون داد که استنیس شکست خورده فرضا با جنگ بلک واتر مقایسه کنید

خب استنیس هم بالاخره مرد و بولتون ها همچنان دارن جولون می دن فقط ای کاش برین هم یه روزی بمیره واقعا شخصیت نچسبیه

اما بخش سانسا عجیب بود برای چی پریدن؟ اگه زنده بمونن که خیلی مسخره اس از اون فاصله

میرسلای بی چاره حیفش

walk of shame هم عالی بود خیلی خوب تحقیر و له شدن سرسی رو نشون دادن

بخش دنریس هم خوب بود بدجوری توی دردسر افتاد

بخش اریا هم خوب بود سکانس کشته شدن مرین ترنت هم عالی بود

جان اسنو هم همون طور که پیش بینی می شد صحنه ی چاقو خوردن اش رو گذاشتن صحنه ی پایانی شاید ملیساندر زندش بکنه امیدوارم

در کل به این قسمت هشت می دم ای کاش نبرد وینترفل بهتر بود

دوست عزیز به طور علمی اگر انسان از ارتفاع کمتر از 50 متر بر روی برفی به ارتفاع3 تا 4 متر بیوفتد(در صورتی که برف یخ نزده باشد)امکان زنده ماندن آن فرد با صدمات کلی یا جزیی وجود دارد.

بله حرف شما درسته من و دوستان دیگه که در این مورد ابهام داشتن به اون برف ها توجهی نکرده بودیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من خودم از فاصله ده متری روی 2 متر برف پریدم

(به عنوان تفریح)

 

Sent from my C2005 using Tapatalk

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اول از همه اینکه جان قطعا پدرش یک استارکه.چون تو فصل اول کتاب بارها میگه که جان از همه بچه ها بیشتر شبیه ادارد استارک هست.حتی یکی از دلایل حسادت کتلین همین شباهته.از طرفی به نظر من اینکه مادر جان کیه اصلا قرار نیس تغیر مهمی تو روند سریال داشته باشه.اینم مثله بقیه معماهایی هست که صرفا بخاطر جذاب شدن و منحرف کردن ذهن خواننده هاست تا مارتین بتونه با داستانی که هیچکس انتظارشو نداره کتابو تموم کنه.درواقع اینکاراست که داستان غیرپیشبینی میکنه.از طرفی من معتقدم تخت آهنی به دنریس و تارگریان ها نمیرسه .من بارها صحبت های مارتینو خوندم و اون بارها گقته که از رمانهایی که قابل پیشبینی باشه متنفره .چیزی که الان واسه همه خیلی قابل پیشبینیه به قدرت رسیدن دنریس یا جان اسنو در پایانه.اما به نظره من تخت آهنی دست لینسترها باقی میمونه ومیتونه تیریون باشه یا تامن یا هر کسی اما چیزی که مطمعنم اینه که تارگرین یا استارک نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×