چه کسی تاجبخش (kingmaker)جدید وستروس خواهد بود؟

[alireader 1]

سر کریستون کول شوالیه گارد شاهی ویسیریس تارگرین بود که برخلاف خواسته شاه که پرنسس رینیرا را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده بود برادر ناتنی رینیرا یعنی اگان دوم رو بر تخت نشاند و مسب شروع رقص اژدهایان شد.

از سر کول در کتاب چهارم ۲ جا اسم برده میشه بار اول در فصل شوالیه لکه دار شده زمانی که پرنسس آریان مارتل از سر آریس اوکهارت میخواد کمکش کنه تا پرنسس میرسلا رو به جای تامن بر تخت بنشونه .

بار دوم در انتهای فصل شانزدهم جیمی زمانی که داره با لوراس تایرل درباره تاریخ گارد شاه گفت و گو میکنه در پایان این طور از سر کول یاد میکنه: بهترین و بدترین...کسی که یک کمی از هردوش رو داشت....بهش میگفتن تاجبخش.

این طور یاد کردن از کریستون کول طرفداران کتاب رو به فکر می اندازه که آیا قرینه و جایگزین جدیدی برای کریستون کول خواهیم داشت و آیا وستروس تاجبخش جدیدی خواهد داشت؟

[alireader 1]

۱-اولین گزینه ای که تو همین کتاب مطرح شد آریس اوکهارت و آریان مارتل بودن که میخواستن مبرسلا رو به تخت بنشونن ولی شکست خوردن . ممکنه اشاره جیمی به همین نقشه احتمالی دورن بوده باشه.

 

۲- طرف مکالمه جیمی لوراس تایرله ممکنه جیمی داره بهش طعنه میزنه که تایرل ها نقشه دارن قدرت رو از لنیستر ها بگیرن و خودشون سلطنت کنن . بعید هم نیست چون الان تایرل ها تو کینگ لندینگ خیلی محبوبن . البته احتمالش بیشتره که جیمی داره به خاطر ماجرای تاجگذاری رنلی به لوراس کنایه میزنه

 

۳- اما مهمترین احتمال به نظر من اینه که اشاره به کریستون کول پیش آگاهی دادن به خواننده هاس که رقص اژدهایان دوباره تکرار خواهد شد و این بار سر جیمی لنیستر نقش KINGMAKER رو خواهد داشت .(تو پست بعدی توضیح میدم)

 

۴- ممکنه تاجبخش بعدی لیتل فینگر باشه که سانسا رو تاجگذاری کنه .تیوری هست که میگه سانسا استارک ملکه جوانتر و زیباتریه که پیش بینی شده سرسی رو از تخت پایین میکشه.

۵-با توجه به احتمال مرگ استنیس ؛ ممکنه داووس یا جاستین مسی پرنسس شیرین یا یکی از حرامزاده های رابرت رو ملکه یا شاه کنن

۶-احتمالش هست ویکتاریون گریجوی خواسته یا نا خواسته باعث شاه شدن یورن چشم کلاغ بشه.

۷-البته سر باریستان و سر جوراه رو هم فراموش نکنیم که میخوان دنریس رو به تخت برسونن (کاش بشه ).

۸- شاید عجیب به نظر برسه ولی ممکنه ملیساندر جان اسنو رو به تخت بنشونه

۹-لرد جان کانینگتون هم که اگان رو به وستروس آورده تا به تخت آهن برسونه.

 

۱۰ و ۱۱-دو تا احتمال خیلی ضعیف هم هست که شاید تیون گریجوی به وسیله خواهرش آشا و داییش لرد هارلو به تخت برسه یا برن استارک به کمک بلاد ریون پادشاه بشه (شاید از نوع پادشاه شب)

 

هرکدون از اینا تیوری برای خودش داره که میتونیم روش بحث کنیم.

[alireader 1]

درمورد تاجبخشی جیمی با یکی از دوستان تو سایت وینترفل بحث میکردیم نظر جالبی داشت که من دقت نکرده بودم :

hawk 27:

می دونی جیمی همین الان هم شاهساز هست ( منظورم شاه منفور جوفری و شاه تامن هست که جفتشون پسراشن) + اون قسمتی که جیمی درباره ی سر کریستول کل ” بدترین و بهترین ” می خونه فکر کنم دقیقا قبل از فصل queen maker هست و به نظر من یه جور زمینه ساز اون فصل هست که آریانه نقشه ش برای تاجگذاری میرسلا رو برملا می کنه. جیمی یه بار دیگه هم شاهسازی کرده (ایریس رو کشت و گذاشت رابرت پادشاه بشه)

--------------------------------------------

 

من فکر میکنم جیمی بازهم شاهسازی خواهد کرد. اما چه طور؟

[negar27 48]

اول اینکه من زیاد به این قضیه شاهسازی به اون صورت کریستون کول تو داستان نغمه اعتقاد ندارم و بیشتر فکر می کنم فصل جیمی که درباره کریستون کول حرف زده میشه، برای زمینه سازی فصل آریانه و اریس بود.

 

1- آریان مارتل تنها در صورتی می تونه میرسلا رو به تخت بشونه که قانون وراثت دورنی ها بر کل وستروس حاکم بشه و همه بپذیرنش وگرنه یه واقعه ای مثل رقص اژدهایان پیش میاد.

 

2-جیمی همین الان شاه ساز هست. دوتا از پسراش شاه شدن. ایریس رو هم به این قضیه اضافه کن.

 

4- سانسا اگر سرنوشتش شبیه تئوری که درباره ش مطرح شده (تا الانم درست بوده)

تنها در صورت پادشاه شدن اگان/گریف می تونه ملکه باشه.

 

 

5- نامشروع های رابرت نمی تونن پادشاه بشن. باید پادشاه قانونیشون کنه که پادشاهی نیست که همچین کاری رو انجام بده.

 

6- اتفاقا اگر به فصل های ویکتاریون دقت کرده باشید متوجه شدید که اون وقتی پاش به میرین میرسه دیگه به دنبال انجام خواسته ی برادرش یورون نیست.

ویرایش شده در اوت 3, 2015 توسط مهمان

[alireader 1]

negar27 @

 

از اون ۲۷ حدس میزدم خودت باشی. ایول . راستش نقل قولت رو هم برای همین نوشتم (یه جورایی حس لیتل فینگری بهم دست داده بود =) که بکشونمت تو بحث

 

 

ترتیب فصل ها این جوریه:

فصل ۱۳ رابطه اریس و اریانه رو میشه و اریانه نقشه اش برای میرسلا رو به اریس میگه . فصل ۱۶ جیمی از کریستون کول حرف میزنه و تو فصل ۲۱ اریس کشته میشه و اریانه هم دستگیر . یعنی پرونده شاهسازی دورنی ها بسته میشه . از مارتین بعیده یک قضیه ای رو مطرح کنه بعد پرونده اش رو به همون سرعت ببنده به خاطر همین من فکر میکنم کل قضیه میرسلا و اریس و اریانه فقط برای گمراه کردن ذهن خواننده بوده و قضیه اصلی برای جیمی اتفاق میفته . قبل از اینکه تیوریم رو بگم یک مقدمه چینی بکنم:

جیمی بیشترین انگیزه برای شاهسازی رو داره . دقت کن که جیمی حالا که فرمانده گارد شده باید کتاب سفید رو درباره برادراش و البته خودش بنویسه و این تبدیل به بزرگترین دغدغه اش شده که چی بنویسه درباره خودش؟ به خاطر همین دنبال یک جور اعاده حیثیت از نام خودش هست که با برچسب شاهکش خراب شده .همین طور قبلا جیمی یک شخصیتی داشته که شدیدا وابسته به دو چیز بوده یکی دست شمشیر زنش و یکی سرسی و هیچ کاری نیست که کرده باشه که ربطی به یکی از این دو تا یعنی عشق و تهور نداشته باشه . از شولیه شدنش تا پیوستنش به گارد تا انداختن برن به پایین برج . (چه کارهایی که برای عشق نمیکنم؟)

ولی حالا هردو شون رو از دست داده هم دستش قطع شده و هم از چشم سرسی افتاده پس دنبال چیزیه که این خلا رو پر کنه و میخواد این خلا رو با باقی گذاشتن یک نام بزرگ از خودش پر کنه . چه نامی بهتر از شاهساز؟

درسته جیمی قبلا هم شاهساز بوده ولی ازش هیچ افتخاری کسب نکرده .همه بخاطر ایریس سرزنشش کردن (هرچند شایسته تقدیر بوده) و شاه کردن جافری و تامن هم ناخواسته شده و اون هم با سرزنش و طعنه بوده .و فراموش نکنیم که شاهساز به کسی میگن که آگاهانه نقش مهمی تو به تخت رسیدن یک مدعی داشته باشه و شاه روتا نشستن رو تخت همراهی کنه . تو ۳ دفعه قبل این اتفاق برای جیمی نمیوفته . هر چند دوست داشته این طور بشه یعنی اون جوری که با نفرت از ند حرف میزنه کاملا معلومه که ند رو به چشم کسی میبینه که یک دفعه از را ه رسیده و کار بزرگ سرجیمی تاجبخش رو خراب کرده . اگر ند یکباره از راه نمیرسید و جیمی فرصت داشت خودش با رابرت مواجه بشه هم میتونست قضیه کشتن ایریس رو بگه و خودش رو توجیه کنه و هم تاج رو بر سررابرت بگزاره . ولی از یک طرف سر رسیدن ند و از طرف دیگه امدن پدرش لرد تایوین کارش رو خراب میکنه . و این افتخار رو ازش میگیرن . (برای چند مدت جیمی تا ورود ند و پدرش به کاخ واقعا حس تاجبخشی داشته انگار تاج تو دستشه و به هر کس بخواد میتونه بدش.) پس کاملا قابل باوره که الان بخواد این افتخار ربوده شده رو دوباره به اسم خودشبرگردونه .

 

و این جاست که تیوری kingslayer=kingsmaker مطرح میشه:

ویرایش شده در اوت 2, 2015 توسط مهمان

[alireader 1]

جیمی به ۴ ترتیب میتونه شاهساز بشه :

۱- سناریو دورن-میرسلا: یه چیزی شبیه روایت سریال جیمی به دورن بره و سعی کنه میرسلا رو مقابل خواهرش سرسی که تبدیل به مد کویین شده قرار بده .

----------------------------------------------------------------------

۲-سناریو لیدی استون هارت :جیمی تو اخرین فصلی که داشت با بریین مواجه شد و برین اونجا بهش گفت دختر که معلوم نبود منظورش سانسا هست یا اریا روپیدا کرده ولی اگه جیمی تنها به بهمراهش نره تازی دختر رو میکشه . کاملا میشه حدس زد این نقشه دارو دسته لیدی استون هارت هست تا جیمی رو دستگیر کنن . اگر این اتفاق بیفته چی میشه:یا جیمی رو به خاطر سوگند شکنی (سوگند خورده بود که دخترای کتلین رو ازاد کنه و هرگز علیه تالی ها نجنگه) دار میزنن یا یک ماموریتی بهش میدن که جبران کنه یا جیمی به نوعی فرار میکنه :

۲-۱-ماموریت سانسا: لیدی استون هارت ازش میخواد دخترش سانسا رو پیدا کنه و به عنوان وارث راب به تخت بنشونه . جیمی هم به نوعی میفهمه سانسا تو ایری هست و به اونجا میره لیتل فینگر طبق پیشگویی که یک غول توسط سانسا کشته میشه میمیره و جیمی سانسا رو به شمال میبره . احتمالن تا الان استنیس و بولتون هردو به وسیله لردهای شمال کشته یافراری شدن پس شمال با سانسا بیعت میکنه و جیمی در راس ارتش شمال میره که پایتخت رو بگیره و تو این مسیر ممکن هم هست با اگان هم متحد بشن و سانسا با اگان ازدواج کنه .

 

۲-۲-فرار با گندری: گندری جیمی رو فراری میده و با هم به شمال میرن باز هم دو حالت پیش میاد:

 

a- تو شمال به استنیس بر میخورن که شکست خورده و داغونه دخترش شیرین توسط ملیساندر قربانی شده تا جان اسنو به صورت آزورآهایی برگرده .و احتمالا خودش هم رو به موته پس استنیس که طبق قانون وستروس شاه برحق هست و از حقیقت نسب گندری هم خبر داره گندری رو legitimized میکنه و حالا جیمی باید از طریقی که نمیتونم حدس بزنم چیه اون رو به تخت برسونه .

 

b-جیمی از یک حقیقت پنهان درباره گندری خبر داره یا خبردار میشه این که گندری پسر حلازاده رابرت و سرسی هست و گندری وارث به حق تخت هست و ادعاش جلوتر از استنیس هم هست .پس برای جبران اشتباهاتش با گندری بیعت میکنه و تصمیم میگیره تاجش رو به ترتیبی که نمیتونم حدس بزنم بهش برگردونه.

-------------------------------------------------------------

۳-سناریو رقص اژدهایان دوم -جان: :سناریویی که بیشتر فن ها روش مانور دادن: لیدی استون هارت برای جیمی مشکل ساز نمیشه . جیمی در ادامه داستان با هاولند رید دیذار میکنه و از حقیقت ماجرای جان آگاه میشه که پسر ریگار و لیانا هست وبه خاطر علاقه اش به ریگار برای کمک به جان به دیوار میره . سناریو طولانی هست که جزییاتش بر اساس تکرار جز به جز دوباره رقص اژدهایان بنا شده و قرار هست جان در نبرد پایانی مقابل دنریس قرار بگیره . مثل اگان که مقابل رینیرا قرارگرفت

---------------------------------------------------

۴- سناریو جیمی آزور اهایی-دنریس:

من خودم بیشتر طرفدار این سناریو هستم یعنی جیمی در مقابل اگان به دنریس میپیونده و در نشستن بر تخت کمکش میکنه و البته تبدیل به آزورآهایی قهرمان پرنسس موعود یعنی دنریس هم میشه

---------------------------------------------------

هر کدام از این سناریو ها جزییاتی دارن که اگه توضیح میدادم خیلی طولانی میشد . اگر براتون جالب بود میتونیم رو هر کدام از سناریو ها بحث کنیم تا ببینیم به چه نتیجه ای میرسیم .

---------------------------------------------------

[kei1 5]

خب مثل اینکه تو فروم یه مقدار فعالیت داره صورت می گیره.

متاسفانه من سرم شلوغه ولی حتماً تاپیک های فعال رو خواهم خواند و ملحق خواهم شد بهتون در آینده نزدیک.

[Azor Ahai 5]

تئوری های بدی نیستن ولی با واقعیت فعلی وستروس سنخیت ندارن. وستروس الان شلم شوربا شده. قدرت الان به اسم دست لنیستر هاست. کوان داشت اوضاع رو درست می کرد ولی با مرگش عملا لنیستر ها رو به نابودی میرن. فقط شاید تیریون خاندانش رو نجات بده.

 

شمال و سرزمین رودخانه ها که رسما نابود شدن و قدرت تاثیر گذاری از لحاظ نظامی ندارن. الان فقط لرد های دره، دورن و تایرل قدرت دارن که هیچ اتحادی و پیوستگی بین اونا نیست. هر کی یه ساز می زنه. بالیش تو دره یه برنامه داره. تایرل ها یه برنامه دورن هم همین طور.

 

جزایر آهن فعلا قدرت ورود به خاک وستروس و جنگ زمینی رو ندارن ولی اگه نقشه های یورون گریجوی درست پیش بره ممکنه یکی دو تا اژدها بدست بیارن. اون وقت همه چی فرق می کنه. یک خواب از یه شخصیت تو یکی از فصل های منتشر شده کتاب ششم بود که تئوری های یه رقص اژدهایان دیگه رو تقویت می کنه.

 

استنیس رو هم البته نباید فراموش کرد. اگه بولتون رو شکست بده قدرت خوبی پیدا می کنه هر چند قدرتش در حدی نیست که به تنهایی حریف کل وستروس بشه.

 

حالا اینا به کنار، Golden Company ، جان کانینگتون و اگان هم هست. یه سپاه 10 هزار نفری که تجهیزات خوبی هم داره ( اگه اشتباه نکنم فیل دارن ).

جان کانینگتون و آدم هایی که اطرف اگان هستن خیلی خطرناک و مرموز هستن.

 

و گروه آخر دنریس هست که ابر و باد ... همه در رکابش هستن. 10 هزار آویژه، 3 اژدها، مزدور ها. احتمالش هم هست که ویکتاریون بهش محلق بشه. آدم های کاربلدی هم کنار دنریس هست. هر چند خودم احتمال میدم ضربه بدی از بعضی از اینا بخوره.

 

هیچ کدوم از اینا به راحتی قدرت رو به دیگری نمیده. جنگ نهایی برای سرنوشت تاج و تخت یه جناح بندی بزرگ هست فرد خاصی به تنهایی نمی تونه تاثیرگذار باشه.

[استاد آمون 5]

واریس هم میتونه یه گزینه خوب برای شاه ساز جدید باشه. واقعا این آدم نقش زیادی در به قدرت رسیدن اگان داشته. ایلیریو موپاتیس هم همینطور. اگه اگان بلکفایر باشه که دیگه نقششون چند برابر میشه. این دوتا یه جورایی به دنریس هم کمک های زیادی کردن تا به اینجا برسه (ازدواج با دروگو، باریستان،... ). یادمه یه زمانی یه تئوری خوندم که میگفت این دوتا میخواستن به یه روشی ند رو هم بیارن تو جبهه ی تارگرین ها. برعکس لیتل فینگر و بقیه، این دوتا دنبال جذب آدمای نخبه و شرافتمند به جبهه ی خودشون هستن تا هم از مشورت هاشون بهره مند بشن و هم یه جورایی برای خودشون با استفاده از این چهره ها اعتبار و آبرو بخرن. نقشه هاشون واقعا عالیه. همه رو دارن بازی میدن اونم بدجور.

مساله ی بعدی آدرها هستن. این موجودات واقعا یه جورین. کاملا مشخصه همه ی معادلات رو میخوان بهم بریزن ولی نمیدونم چرا یه حسی به من میگه هم دست انسانی هم دارن.

[kei1 5]

Azor Ahai » دوشنبه مرداد 12, 94 11:57 am[/url]"]تئوری های بدی نیستن ولی با واقعیت فعلی وستروس سنخیت ندارن. وستروس الان شلم شوربا شده. قدرت الان به اسم دست لنیستر هاست. کوان داشت اوضاع رو درست می کرد ولی با مرگش عملا لنیستر ها رو به نابودی میرن. فقط شاید تیریون خاندانش رو نجات بده.

 

شمال و سرزمین رودخانه ها که رسما نابود شدن و قدرت تاثیر گذاری از لحاظ نظامی ندارن. الان فقط لرد های دره، دورن و تایرل قدرت دارن که هیچ اتحادی و پیوستگی بین اونا نیست. هر کی یه ساز می زنه. بالیش تو دره یه برنامه داره. تایرل ها یه برنامه دورن هم همین طور.

 

جزایر آهن فعلا قدرت ورود به خاک وستروس و جنگ زمینی رو ندارن ولی اگه نقشه های یورون گریجوی درست پیش بره ممکنه یکی دو تا اژدها بدست بیارن. اون وقت همه چی فرق می کنه. یک خواب از یه شخصیت تو یکی از فصل های منتشر شده کتاب ششم بود که تئوری های یه رقص اژدهایان دیگه رو تقویت می کنه.

 

استنیس رو هم البته نباید فراموش کرد. اگه بولتون رو شکست بده قدرت خوبی پیدا می کنه هر چند قدرتش در حدی نیست که به تنهایی حریف کل وستروس بشه.

 

حالا اینا به کنار، Golden Company ، جان کانینگتون و اگان هم هست. یه سپاه 10 هزار نفری که تجهیزات خوبی هم داره ( اگه اشتباه نکنم فیل دارن ).

جان کانینگتون و آدم هایی که اطرف اگان هستن خیلی خطرناک و مرموز هستن.

 

و گروه آخر دنریس هست که ابر و باد ... همه در رکابش هستن. 10 هزار آویژه، 3 اژدها، مزدور ها. احتمالش هم هست که ویکتاریون بهش محلق بشه. آدم های کاربلدی هم کنار دنریس هست. هر چند خودم احتمال میدم ضربه بدی از بعضی از اینا بخوره.

 

هیچ کدوم از اینا به راحتی قدرت رو به دیگری نمیده. جنگ نهایی برای سرنوشت تاج و تخت یه جناح بندی بزرگ هست فرد خاصی به تنهایی نمی تونه تاثیرگذار باشه.

 

 

اصن قلبم درد می گیره وقتی فکر می کنم تمام اینا توسط پیش گویی آزور آهای/پرنس موعود/... آدرها یا ... بخواد تحت الشعاع قرار بگیره.

آدرها بیان بعنوان یه جبهه دیگه اضافه شن اوکی ه.

دیگه جان پاشه با یه شمشیر و اسب سفید و موهای رها تو باد نقش قهرمان ها رو بازی کنه پیتر، واریس، دورِن و ... همگی الکی شاد و خوشحال بودن واسه خودشون.

 

اطرافیان اگان خوبن ولی خودش طبق سنت تارگرین ها یا بلک فایر ها نقطه ضعف تیم ه قشنگ. پسره جوگیر می خواد واسه من لشگر فرماندهی کنه.

 

 

 

@ali

 

استنیس نمی میره، حالا ببین. حداقل نه تو این جنگ.

بعد خدمت شما عرض شود که سرسی از چشم جیمی افتاده و نه بالعکس.

سریال رو بریز دور.

 

بعد اینکه دینریس؟!!!

Seriously ?!!!

How could you ?

[alireader 1]

خوشحالم که بحث راه افتاد و جدی تر شد .

با تشکر از

negar27-kei1-Azor Ahai-استاد آمون

استاد آمون@

واریس هم میتونه یه گزینه خوب برای شاه ساز جدید باشه. واقعا این آدم نقش زیادی در به قدرت رسیدن اگان داشته. ایلیریو موپاتیس هم همینطور.

استاد امون عزیز به عنوان دو تا تارگریان خیلی دوست دارم با هم بحث کنیم به نظر شما واریس و ایلریو واقعا طرفدار اگان هستن یا دنریس؟ و آیا هردوشون واقعا تو یک جبهه ان یا فعلا فقط مصلحتی با هم همراه شدن و بعدا راهشون جدا میشه؟

یادمه یه زمانی یه تئوری خوندم که میگفت این دوتا میخواستن به یه روشی ند رو هم بیارن تو جبهه ی تارگرین ها

این روقبول ندارم تو اون فصل معروف آریا ایلریو تو سرداب اژدها به صراحت به واریس گفت ند رو بکشه . ند از نظر اونا فقط یه مزاحم بود که دردسر درست میکرد .

این دوتا دنبال جذب آدمای نخبه و شرافتمند به جبهه ی خودشون هستن تا هم از مشورت هاشون بهره مند بشن و هم یه جورایی برای خودشون با استفاده از این چهره ها اعتبار و آبرو بخرن

.

به نظرم هدفشون شرافت و آبرو و اعتبار نیست . فقط دارن متحد جمع میکن . تا جبهه شون قویتر بشه . دورن رو با کویینتین و وستر لند رو با تیریون میخواستن بیارن تو جبهه خودشون .

مساله ی بعدی آدرها هستن. این موجودات واقعا یه جورین. کاملا مشخصه همه ی معادلات رو میخوان بهم بریزن ولی نمیدونم چرا یه حسی به من میگه هم دست انسانی هم دارن

خیلی خوب اشاره کردی . ولی این هم دست کیه؟ بیشتر نگاه ها به مردان بدون چهره هست ولی من یک نیم نگاهی هم به اون بلاد ریون مرموز هم دارم

 

kei1@

 

اصن قلبم درد می گیره وقتی فکر می کنم تمام اینا توسط پیش گویی آزور آهای/پرنس موعود/... آدرها یا ... بخواد تحت الشعاع قرار بگیره.

آدرها بیان بعنوان یه جبهه دیگه اضافه شن اوکی ه.

دیگه جان پاشه با یه شمشیر و اسب سفید و موهای رها تو باد نقش قهرمان ها رو بازی کنه پیتر، واریس، دورِن و ... همگی الکی شاد و خوشحال بودن واسه خودشون.

 

به نکته خیلی خوبی اشاره کردی که خیلی جای بحث داره . من فکر میکنم مارتین به شدت آدم تقدیر گرایی هست(حداقل تو نوشتن این کتاب). تو تایپک ؛خانه ای با در قرمز" شخصیت های کتاب واقعا به دنبال چه اند؟ میخوام مفصل درباره تقدیرگرا بودن کتاب بحث کنم . پست هایی رو به مرو درباره تک تک شخصیت های مهم اونجا مینویسم که چه سرنوشتی به نظر من در انتظارشون هست .

 

استنیس نمی میره، حالا ببین. حداقل نه تو این جنگ.

بعد خدمت شما عرض شود که سرسی از چشم جیمی افتاده و نه بالعکس.

سریال رو بریز دور.

 

من هم امیدوارم استنیس نمیره تا جایی که با دنریس روبرو بشن بعد یکیشون حذف بشن نه زودتر.

 

تمام صحبت های من بر مبنای کتابه و کاری با سریال ندارم . هرچند سریال هم به نظرم همیشه بی اساس نیست .

 

جیمی بعد از اینکه درخواست سرسی برای دست شاه بودن رو رد کرد کاملا از چشمش افتاد و سرسی تصمیم گرفت ازش فاصله بگیره و حتی چون احساس میکرد مانع نقشه هاش میشه دکش کرد و فرستادش ریورران دنبال نخود سیاه . البته درسته سرسی هم از چشم جیمی افتاده (به خاطر رابطه با لنسل وبقیه و کارهای احمقانه و دیوانه وارش بعد از مرگ تایوین) . به خاطر همین نفرت دوجانبه هم من فکر میکنم ولنکور جیمی باشه وملکه زیبا تر و جوان تر سانسا یا دنریس .

 

پ . ن: دوستان من هدفم از این تایپک بیشتر این بود که هر کی رو یکی از این گزینه های تاجبخشی زوم کنه و بگه فکر میکنه در نهایت چه کسی شاه میشه و با کمک چه کسی

من خودم الان طرفدار نظریه ملکه شدن دنریس با کمک جیمی هستم .

خوشحال میشم نظر دوستان درباره این گزینه یا گزینه های دیگه رو بدونم .

[استاد آمون 5]

@علی

طبق گفته ی اون افسر گلدن کمپانی، اول قرار بود نیروهای دنی و دروگو با نیروهای اگان متحد بشن تا باهم به وستروس حمله کنن ولی سه تا اژدهای دنی معادلاتشون رو یه کمی بهم زدن. بعد از بدنیا اومدن سه تا اژدهای دنی، ایلیریو برای دنی کشتی میفرسته تا سریعتر برگرده اما حس دلسوزانه ی دنی برای برده ها بازم همه ی معادلاتشونو بهم میزنه. ولی بازم بیخیال دنی نمیشن. بنظر من کلا این دوتا نمیخوان جبهه های تارگرین ها رو از دست بدن برای همین به هردوتا جبهه کمک میکنن. یکی بیشتر و یکی کمتر تا یه موقع اگه یکی شکست خورد اون یکی جبهه رو داشته باشن.

 

اون فصل رو دقیق یادم نمیاد ولی یه نکته برعکسش هست اونم تلاش زیاد واریس برای زنده نگه داشتن ند هستش. اون تئوری میگفت قرار بوده اینا ند رو وقتی در راه رفتن به شماله یه جوری فراری بدن و از وستروس خارج کنن. دقیقا مثل کاری که با تیریون انجام دادن.

 

اتفاقا آبرو و اعتبار خیلی مهمه. ارجاعت میدم به حرف تایوین به تیریون بعد از اخراج سلمی از گارد. تایوین گفت سر باریستان اگه به هیچ دردی هم نخوره حداقل وجودش برای سلطنت اعتبار و آبرو میخره و خیلی می ترسید که بره و به جبهه های مقابلش بپیونده. این یعنی آبرو و اعتبار خیلی مهمه. حالا فرض کن اینا هم ند و هم باریستان رو تو جبهه ی خودشون داشتن. علاوه بر داشتن شمال، کلی اعتبار و آبرو کسب میکردن. مردم هم وقتی فرمانده های جبهه ها رو ببینند مسلما ترجیح میدن با طرفی همکاری کنن که فرماندهاش آدم های شرافتمندی هستن نه طرفی که فرماندهاش هیولاهایی مثل گرگور کلگان باشن. تجربه ثابت کرده طرفداری مردم توی جنگ ها خیلی مهمه (نبرد ناقوس ها،برادری بدون پرچم، شورشی های جنگل پادشاه، قیام اول بکفایر،...)

 

من به استادها هم مشکوکم. اون بیچهره توی سیتادل چیکار داره؟ جاکن هگار چرا توی سیاهچال قلعه سرخ بود؟

[Azor Ahai 5]

والا وستروس تاج بخش نمی خواد، آخه از هر طرف همه خودشون رو شاه کردن. ولی من یه پیش بینی دارم. البته هنوز خام هست. باید یه دستی به سر و روش بکشم.

 

اگان پایتخت رو می گیره و شاه میشه. بیلیش هم سانسا رو ملکه اگان می کنه و دمار از روزگار لنسیتر ها و سرسی درمیارن. یه مدت خیلی کوتاه همه چی آروم میشه که از اون ور یکی یا دوتا از اژدها های دنریس یا اژدها هایی از ناکجا آباد میفته دست یورون گریجوی و ورق به نفع گریجوی ها بر می گرده. بعد دنریس وارد میشه و یه رقص اژدهایان دیگه رخ میده ...

 

این تاکید و اصرار من روی این موضوع که یورون گریجوی صاحب اژدها میشه بر می گرده به فصل های "خیسمو" و شخصیت خود یورون. کلا این یورون وستروس رو به خاک و خون می کشه. چون جزایر آهن سرباز زیاد نداره تنها ابزار ممکن اژدها هست.

 

فعلا تا همین جا پیش بینی کردم... هنوز نمی دونم بعدش چی میشه

[kei1 5]

من خودم الان طرفدار نظریه ملکه شدن دنریس با کمک جیمی هستم .

خوشحال میشم نظر دوستان درباره این گزینه یا گزینه های دیگه رو بدونم .

 

How on George's earth ?

 

منظورت بصورت غیر مستقیم ه؟

 

من کلاً بهت پیشنهاد می کنم علاوه بر این چیزایی که روشون فکر و بحث و ... داری به شخصیت پردازی های مارتین توجه ویژه داشته باشی.

[great tom hanks 15]

@alireader

جیمی از یک حقیقت پنهان درباره گندری خبر داره یا خبردار میشه این که گندری پسر حلازاده رابرت و سرسی هست و گندری وارث به حق تخت هست و ادعاش جلوتر از استنیس هم هست .پس برای جبران اشتباهاتش با گندری بیعت میکنه و تصمیم میگیره تاجش رو به ترتیبی که نمیتونم حدس بزنم بهش برگردونه

گندری به هیچ وجه بچه ی سرسی و رابرت نیست سرسی همیشه مراقب بوده که از رابرت حامله نشه فقط یک بار حامله شده که بچه رو سقط کرده

[Stannis Baratheon 16]

یه جا یه تئوری خوندم که جان اسنو در واقع پسر رابرت و لیانا است و موقعی که لیانا داشته می مرده از ند قول گرفته که از جان اسنو به عنوان وارث سلطنت محافظت کنه. ولی با توجه به این که ادارد از استنیس حمایت می کنه به نظرم تئوری اش اشتباهه!

[alireader 1]

با تشکر از دوستان عزیزی که تازه به بحث اضافه شدن:

great tom hanks-Stannis Baratheon

 

همین طور تشکر از پست های جدید -kei1-Azor Ahai-استاد آمون

اگر فرصت بشه جواب تمام عزیزان رو میدم.

 

kei1@

اتفاقا قصدش رو دارم دباره شخصیت پردازی های مارتین بیشتر صحبت کنم ؛تو تایپک خانه ای با در قرمز ؛ شروع کردم فعلا درباره دینریس نوشتم .تا به بقیه برسم .

 

great tom hanks@

تو فصل ۳۳ کتاب ۴ معلوم شد سرسی برخلاف اون چیزی که قبلا با غرور به ند استارک گفت همیشه هم نمیتونسته مانع رابرت بشه به خصوص تو سال های اول که رابرت کم تر مست میکرده.

احتمال اینکه گندری پسر سرسی باشه خیلی زیاده و سوالات بدون پاسخ زیادی درمورد گندری هست . مثلا این که حامی پشت پرده گندری در سال هایی که تو کینگز لندینگ بوده کی بوده؟ جان ارین و استنیس جه طوری پیداش کردن .چه کسی گندری رو برای بردن به دیوار به یارن داد و چرا ؟ اون جمله ای که جان ارین دم مرگش تکرار میکرد که seed is strong ممکنه خاص جندری گفته باشه . همین طور یک سوال بی پاسخ مهم که چرا استنیس بعد از مسموم شدن جان به رابرت حقیقت رو نگفت؟ اگر سرسی فقط ۳ بچه bastard از رابرت داشت برای استنیس قضیه خیلی فرق میکرد با اینکه یک بچه شرعی هم از رابرت داشته باشه . به علاوه یک نکته به ظاهر بی اهمیت : چرا مارتین جندری و آریا استارک رو با هم همراه کرد و یک رومانس نصفه نیمه هم بینشون گذاشت ؟ شما رو یاد قول و قرار اتحاد استارک براتیون با ازدواج نافرجام سانسا جافری نمی اندازه؟

--------------------------------------------

Stannis Baratheon@

 

یه جا یه تئوری خوندم که جان اسنو در واقع پسر رابرت و لیانا است و موقعی که لیانا داشته می مرده از ند قول گرفته که از جان اسنو به عنوان وارث سلطنت محافظت کنه. ولی با توجه به این که ادارد از استنیس حمایت می کنه به نظرم تئوری اش اشتباهه!

 

خیلی ممنون که این تیوری رو مطرح کردی .

 

من این تیوری رو قبول دارم .حتی میخواستم یه تایپک براش بسازم . به خاطر همین تو تیوری های اینجا نیاورده بودمش .ولی چرا؟

 

یادتون باشه ند تو آخرین روزهای زندگیش درست قبل از کشته شدن رابرت خیلی یاد قولش به لیانا میافتاد و جمله به من قول بده ند شده بود خوره ذهنش . ولی چرا تو اون موقعیت خاص و حساس مدام این قول به یادش می اومد؟

یک تیوری اینه که عذاب وجدان داشت که به قولش عمل نکرده قولی که احتمالا به تخت نشوندن پسر ریگار بود که تو لحظه مرگ لیانا برای خوش کردن دلش یهش داده بود و حالا ند به خاطر دیدن ضعف و بی لیاقتی رابرت تو سلطنت از این که به قولش عمل نکرده پشیمان بود(ند یه جاهم مستقیم از خودش پرسید ریگار پادشاه بهتری از رابرت نمیشد؟تو لحظه مرگ رابرت هم فقط بهش گفت تو از ایریس شاه بهتری بودی و نگفت از ریگار)

تیوری دوم این که استرس و فشار زیادی روش بود چون میخواست قولش به لیانا رو بشکنه و جان اسنو رو به عنوان فرزند قانونی و مشروع رابرت به تخت برسونه در حالیکه به لیانا قول داده بود جان رو از رابرت و دربار دور نگه داره . چون اولا شاید لیانا از رابرت نفرت داشت و نمیخواست پسرش رو رابرت بزرگ کنه ثانیا لیانا میترسید پسرش تنها و بی کس در میان توطیه های دربار و حسادت ملکه رابرت نابود بشه .

ند مونده بود سر دوراهی شرافت نگه داشتن قولش یا شرافت خدمت به شاه قانونی و بحقش یعنی جان اسنو . که در نهایت هم قولش به لیانا رو انتخاب کرد . دقت کنید که وقتی ند داشت وصیت نامه رابرت رو مینوشت وقتی رابرت گفت سلطنت رو به پسرم میسپارم ند نوشت به وارثم در ظاهر میخواست اسمی از جافری در وصیت نباشه . ولی به نظر من در واقع میخواست اسمی از جان نباشه که مجبور نشه قولش به لیانا رو بشکنه . چون اگه قضیه سرجافری بود مینوشت پسرم و بعدا هم میتونست ثابت کنه رابرت پسر شرعی نداشته و خودکار استنیس وارث میشد .

به نظر من که خیلی منطقیه جان پسر رابرت و لیانا باشه مگر اینکه کسی بتونه ثابت کنه امکان نداشته رابرت و لیانا با هم بوده باشن .

 

پ . ن: یک سوال بدون پاسخ مهم دیگه چرا ملیساندر استنیس رو به عنوان ازور اهایی اشتباه گرفته بود؟ کسی میدونه؟ یعنی چی تو اتش دیده بود که اطمینان حاصل کرده بود استنیسه؟

من فکر میکنم چیزی شبیه تاج دیده بوده یا زمزمه ای شبیه شاه بر حق وستروس شنیده که جای شک براش باقی نگذاشته استنیس هست . ولی در واقع شاه بر حق وستروس جان فرزند رابرت بوده .

[great tom hanks 15]

@alireade

خب فکر می کنم تو کتاب دوم توی فصلی که تیریون جانوس اسلینت رو به دیوار تبعید می کنه بعد می ره پیش واریس بعدش واریس بهش می گه من یکی از بچه های رابرت رو فرستادم از پایتخت بره که حب احتمالا منظورش همین گندری بود

در رابطه با سرسی هم به نظرم بعیده حتی اگه به جز اون یک بار که حامله شده باشه دفعات دیگه هم این اتفاق می افتاد خب می تونسته از چای ماه استفاده کنه و دوباره پیش گیری کنه

[alireader 1]

استاد امون@

اون فصل رو دقیق یادم نمیاد ولی یه نکته برعکسش هست اونم تلاش زیاد واریس برای زنده نگه داشتن ند هستش. اون تئوری میگفت قرار بوده اینا ند رو وقتی در راه رفتن به شماله یه جوری فراری بدن و از وستروس خارج کنن. دقیقا مثل کاری که با تیریون انجام دادن

تو اون فصل واریس به ایلریو گفت ند استارک داره یک جنگ راه می اندازه و بازی رو عوض میکنه . ایلریو هم بهش گفت ما الان آماده جنگ نیستیم و نیاز به زمان داریم بعد هم گفت تو قبلن هم یک دست شاه رو کشتی چرا این یکی رو نتونی بکشی؟ یعنی ند براشون یک مهره دردسر ساز بود که میخواستن از شرش خلاص شن . ولی بعدا که رابرت کشته شد و خطر جنگ بین لنیستر و استارک بیشتر شد واریس تصمیم گرفت با تهدید کردن ند به مرگ دخترهاش اون رو متقاعد کنه سیاه بپوشه و تسلیم لنیسترها بشه تا خطر جنگ از بین بره که جافری همه چی رو خراب کرد .واریس میدونست ند ادمیه که اگه قول بده زیر حرفش نمیزنه حتی اگه به سرسی قول داده باشه پس کلا ند یه مهره سوخته بود و فرار دادنش تو برنامه وریس نبوده .

اتفاقا آبرو و اعتبار خیلی مهمه. ارجاعت میدم به حرف تایوین به تیریون بعد از اخراج سلمی از گارد. تایوین گفت سر باریستان اگه به هیچ دردی هم نخوره حداقل وجودش برای سلطنت اعتبار و آبرو میخره و خیلی می ترسید که بره و به جبهه های مقابلش بپیونده. این یعنی آبرو و اعتبار خیلی مهمه. حالا فرض کن اینا هم ند و هم باریستان رو تو جبهه ی خودشون داشتن. علاوه بر داشتن شمال، کلی اعتبار و آبرو کسب میکردن. )

ایلریو وریس از باریستان اعتبار کسب کردن ولی از تیریون نه . چون تیریون به عنوان شاه کش و فامیل کش منفور شده بود . اتفاقا خود وریس تیریون رو به سمت کشتن تایوین سوق داد تا دیگه هیچ راه برگشتی نداشته باشه . چیزی که از تیریون میخوان کسترلی راکه . میخوان از طریق تیریون تو صف لنیسترها تفرقه بیاندازن.

گفتم که به نظر من وریس ند رو یک مهره سوخته میدونست . ولی احتمالا برای سانسا نقشه دارن که از طریق ازدواج اون با اگان شمال رو بگیرن

 

مردم هم وقتی فرمانده های جبهه ها رو ببینند مسلما ترجیح میدن با طرفی همکاری کنن که فرماندهاش آدم های شرافتمندی هستن نه طرفی که فرماندهاش هیولاهایی مثل گرگور کلگان باشن. تجربه ثابت کرده طرفداری مردم توی جنگ ها خیلی مهمه (نبرد ناقوس ها،برادری بدون پرچم، شورشی های جنگل پادشاه، قیام اول بکفایر،...

نکته خوبی اشاره کردی . به نظر من اینها میخوان از طریق مذهب مردم رو جذب کنن به نظر من های اسپارو عاملشونه به وقتش سپاه شمشیر و ستاره اش شهر و از داخل تصرف میکنن تا اگان بدون خونریزی وارد شهر بشه . دقیقا مثل ماجرای رقص اژدهایان که پیامبران هفت مردم رو علیه ملکه رینیرا شوروندن .

طبق گفته ی اون افسر گلدن کمپانی، اول قرار بود نیروهای دنی و دروگو با نیروهای اگان متحد بشن تا باهم به وستروس حمله کنن ولی سه تا اژدهای دنی معادلاتشون رو یه کمی بهم زدن. بعد از بدنیا اومدن سه تا اژدهای دنی، ایلیریو برای دنی کشتی میفرسته تا سریعتر برگرده اما حس دلسوزانه ی دنی برای برده ها بازم همه ی معادلاتشونو بهم میزنه. ولی بازم بیخیال دنی نمیشن. بنظر من کلا این دوتا نمیخوان جبهه های تارگرین ها رو از دست بدن برای همین به هردوتا جبهه کمک میکنن. یکی بیشتر و یکی کمتر تا یه موقع اگه یکی شکست خورد اون یکی جبهه رو داشته باشن.

 

کلا به نظر من اقداماتشون در مورد دینریس متناقضه . انگار کلا خیلی روش حساب نکردن و نقشه اصلی اگان بوده . اگر اینا واقعا بلک فایر باشن که باید دشمن دنی باشن؟

ایلریو اون تخم های اژدها رو از کجا آورد و چرا دادشون به دنی؟ . چرا وقتی فهمیدن دنی ۳ تا اژدها داره بازم خیلی بهش اهمیت ندادن وتو بازی نیاوردنش ؟

.

من به استادها هم مشکوکم. اون بیچهره توی سیتادل چیکار داره؟ جاکن هگار چرا توی سیاهچال قلعه سرخ بود؟

 

اینکه جاگن چرا تو سیاهچال بود یکی از بزرگترین سوالای منه. ممکنه با وریس کانکت بوده؟ چون وریس بود که با تغییر قیافه به عنوان نگهبان سیاهجال کار میکرد . بعد هم همراه شدن چاگن با اریا اتفاقی بود؟ بعیده .

 

همه استادها که نه ولی حداقل ۳ نفرشون خیلی مرموزن . یکی آلراس ابوالهول که میگن احتمالن سارلا سنده. بعد هم استاد ماروین که دستی تو جادو داره و تونسته شمع شیشه ای رو روشن کنه . و همین طور کیبورن که به نظر میرسه مرید همین استاد ماروینه .

 

استاد امون اون حرفی که کاراکتر جنابعالی قبل از مرگ گفت هم کم مرموز نبود :

The sphinx is the riddle, not the riddler

منظورش چی بود به نظرت؟

[great tom hanks 15]

توی عروسی دنریس در کتاب اول خود ایلیریو گفت که تخم ها رو از سرزمین سایه در مجاورت اشایی تهیه کرده

[alex targerin 0]

من یه سوال از علی داشتم این اگان که میگی کی هست

[Stannis Baratheon 16]

@alireader

اتفاقا به این خاطر نوشت به وارثم چون می دونست که جافری پسر رابرت نیست و استنیس وارثه! و بعد هم که سریع برای استنیس نامه نوشت که بیاد پایتخت.

این تئوری به کل ردّه

[alex targerin 0]

حالا کسی میگه اگان کی هست

[Stannis Baratheon 16]

alex targerin » سه شنبه مرداد 13, 94 10:49 pm[/url]"]حالا کسی میگه اگان کی هست

خیلی بعیده خود اگان باشه

ممکنه یه بلک فایر باشه! شاید پسر ایلیریو باشه یا شاید فامیل وریس باشه. حتی ممکنه یه والریایی باشه که از فامیل های دور تارگرین ها باشه!

[alex targerin 0]

فکر کنم این اخری بهتر باشه بعد این اگانی که میگن الان در حال حاظر کجایت و چیکار میکنه