آیا سه اژدهاسوار سه بازمانده وارگ خاندان استارک هستند؟

[alireader 1]

این تیوری رو یکی از طرفداران در فروم asoiaf با جزییات کامل و دلایل قابل قبولی مطرح کرده که به نظرم جالبه و خلاصه اش رو اینجا با اضافه کردن تحلیل خودم مینویسم:

یک قرن قبل از شروع اتفاقات کتاب بازی تاج و تخت شاه جهیریس و ملکه و خواهرش الیسان برای دیدار از دیوار به شمال امدند. این زوج سلطنتی در کنار دستشون سپتون بارث خوشنام ترین حاکمان تارگرینی هستن و حکومتشون در صلح و فراوانی سپری شده همین طور این تنها باری هست که یک شاه به دیوار رفته البته تا زمان امدن استنیس. اونها نگبانان شب رو متقاعد کردن دروازه تونل قلعه نایت فورک رو ببندن و اونجا رو ترک کنن به خاطر اینکه توان نگهداری از این قلعه باستانی و عظیم رو نداشتن . همین طور زمین های وسیعی رو به عنوان هدیه یا گیفت دوم بعد از گیفت برندون معمار به نایتز واچ اهدا کردن تا بتونن هزینه های نگهداری و ترمیم دیوار رو تامین کنن.

بر اساس این تیوری این سرکشی از دیوار تنها یک پوشش بوده برای اینکه شاه و ملکه بتونن قدرت باستانی خطرناک ترین دشمنانشون یعنی استارک ها رو نابود کنن. استارک تنها خاندانی هست در وستروس به جز تارگرین که نیرو و قدرت جادویی در خونشون دارن .این جادو قدرت وارگ شدن اون ها هست که در کنار دایرولف ها به اوج خودش میرسه. تارگرین ها همواره استارک ها رو بزرگترین دشمن خودشون میدونستن و از این واهمه داشتن که با جادوی وارگیشون یه روزی کنترل اژدهایان رو به دست بگیرن یا به طریقی دیگه اونا رو نابود کنن. میدونیم که زمانی که اخرین شاه شمال در مقابل اگان فاتح زانو زد و تسلیم شدو تبدیل به اولین لرد استارک شد برادرش با این موضوع مخالف بود و حتی پیشنهاد داد مخفیانه برای کشتن اژدهایان به اردوگاه اگان وازد بشه. شاید اگر شاه شمال این اجازه رو میداد اگان هرگز اگان فاتح نمیشد و حالا استارک ها هنوز شاه شمال بودن.

سپتون بارث راه حل رفع همیشگی خطر استارک ها رو پیدا میکنه: باید دایرولف ها رو ازشون جدا کرد . شاه و ملکه برای اجرای این نقشه در پوشش سرکشی از دیوار به شمال میرن و دست به اقدامات نا مشخصی میزنن که باعث میشه از اون یه بعد دیگه هیچ دایرولفی در جنوب دیوار دیده نشه. به این ترتیب قدرت جادویی و خشونت و خوی وحشی استارک ها رفته رفته کم میشه و کار به جایی میرسه که اخرین لردهای شمال یعنی ند و راب استارک تبدیل به اسوه اخلاق و جوانمردی در وستروس میشن.

اگر میخواهید بهتر متپجه دشمنی باستانی استارک تارگریان بشین دقت کنید به شیوه وحشیانه ای که شاه ایریس شاه دیوانه برای کشتن برندون و ریکارد استارک به کار برد. شیوه ای که برای کشتن هیچ کس دیگه ای استفاده نکرد. یا دقت کنید به خواب هایی که جان میبینه که خودش رو تو سرذابه وینترفل میبینه در حالیکه مردگلن باستانی خاندان استارک با نفرت و بیزاری بهش نگاه میکنن. استارک های کعن نمیتونن حضور کسی که خون تارگریانی در رگ هاشه(r+l=j) رو در بین خودشون تحمل کنن.

ولی قدرت وارگی استارک ها با ظهور ناگهانی و مرموز دایرولفی در نزدیکی وینترفل و رسیدن ۶ توله به شش فرزند ند دوباره بروز میکنه. اینکه دایرولف ماده چه طور و از کجا و چرا از دیوار عبور کرده و خودش رو به وینترفل رسونده و چرا با شاخ گوزنی در گلوش مرده هنوز از بزرگترین رازهای کتاب هست.

الان سه استارک زنده و با قدرت وارگی فوق العاده در سه نقطه امن و دور ازدسترس مخفی شدن: ریکان در اسکاگوس. اریا در معبد بدون چهره های براوس و برن در غاری جادویی در سرزمین همیشه زمستان. چرا مارتین اخرین بازماندگان استارک رو در سه نقطه ای که هیچ انسان معمولی حرات نداره پاش رو اونجا بزاره مخفی کرده؟ ایا اژدها سه سر داره بر خلاف تمام تصورات ما نه به بازماندگان خاندان تارگریان که به بازماندگان خاندان استارک اشاره داره و اژدها سواران اری و برن و ریکلن هستن؟

چرا لرد بریندان ریورز قدیمی ترین تارگریان زنده به جای دنریس برن رو انتخاب کرده؟ و چرا برای مدت طولانی نظاره گر استارک ها بوده و از روز تولد برن مراقبش بوده؟و چرا در اولین برخورد با برن بهش گفت:برندون استارک بالاخره به اینجا رسیدی ولی خیلی دیر شده(نقل به مضمون) چون ادرها قدرت گرفتن یا چون اژدهایان دنریس خیلی بزرگ شدن و کنترلشون سخت شده؟

[watcher 0]

وارگ بودن برن بر همه ثابت شده ولی اریا و ریکان هیچ نشانی مبنی بر داشتن نیروی جادویی از خود نشان نداده اند و با توجه به نزدیکی حمله ی دنریس این میتونه کل نظریه رو نقض کنه .

[The Hound 0]

watcher » شنبه مرداد 31, 94 4:18 pm[/url]"]وارگ بودن برن بر همه ثابت شده ولی اریا و ریکان هیچ نشانی مبنی بر داشتن نیروی جادویی از خود نشان نداده اند و با توجه به نزدیکی حمله ی دنریس این میتونه کل نظریه رو نقض کنه .

 

 

مارتین قبلا گفته تمام فرزندان ادارد استارک وارگ ـن اما فعلا فقط برن میدونه.

[Rhaegar 0]

به طور حتم نه چون یه اژدها سوار فقط باید خون لرد های والریایی رو تو رگ ها داشته باشه تو تمام کتاب های مارتین بهش اشاره شده حالا چه وارگ باشه چه نباشه و حالا یکی از سه اژدها سوار که میدونی دنریسه دومی به احتمال خیلی زیاد اگانه و سومی هم به نظر من جانه اگه زنده بشه و فرضیه r+l=j درست باشه

[ArI@N 18]

به نظرم بعیده

خاندان استارک دایرولف سوارن نه اژدها سوار ...

تا وقتی دنریس هستش ... نه این سه تا نیستن

به نظرم اتفاقا برعکسه

برن ، آریا و احتمالا ریکان در سمت مخالف دنریس قرار میگیرن

یعنی خدایان شمال(یخ) در مقابل رولور(آتش)

[Azor Ahai 5]

فکر نکنم همچین اتفاقی رخ بده. نظرم اینه که اژدها سوار باید یه جورایی خون والریا داشته باشه. فقط شاید برن این وسط استثنا باشه که اونم به خاطر قدرت عجیب و غریبش تو وارگ شدن هست.

 

ریکان ادامه دهنده خاندان استارک هست واسه همین مارتین فرستادش به اسکاگوس که امن ترین جای ممکن هست. اسکاگوس به وینترفل وفادار هست. فکر کنم یه تئوری هم هست که ادارد اونجا قوم و خویش داره. یه مورد دیگه هم اینکه که ریکان خیلی بچه س، اصلا به درد اژدها سواری نمی خوره.

 

چیزی که مسلم هست این که دنریس یکی از سه اژدها سواره. برن هم به احتمال زیاد دومی ولی نفر سوم هنوز معلوم نیست.

[روس بولتون 34]

یه کمی اور تینک کرده طرف یعنی زیادی فکر کرده زده جاده خاکی...

قضیه تقابل استارک ها و تارگرین ها یه جورایی درسته و همون یخ و آتش و این صحبتا منتهی اینکه سه سر اژدها استارک باشن و تارگرین ها واسه کم کردن قدرتشون نقشه کشیده باشن و...فکر نکنم!

[Rhaegar 0]

ArI@N » یکشنبه شهریور 1, 94 10:03 pm[/url]"]به نظرم بعیده

خاندان استارک دایرولف سوارن نه اژدها سوار ...

تا وقتی دنریس هستش ... نه این سه تا نیستن

به نظرم اتفاقا برعکسه

برن ، آریا و احتمالا ریکان در سمت مخالف دنریس قرار میگیرن

یعنی خدایان شمال(یخ) در مقابل رولور(آتش)

فکر نکنم یه همچین اتفاقی بیفته چون که خود کلاغ سه چشم یه تارگرینه پس مقابل همخونش نمیجنگه

[the_last_stark 9]

بر اساس این تیوری این سرکشی از دیوار تنها یک پوشش بوده برای اینکه شاه و ملکه بتونن قدرت باستانی خطرناک ترین دشمنانشون یعنی استارک ها رو نابود کنن.

 

به نظر میاد ترک کردن نایت فورت بیشتر به خاطر خطری بوده که از جانب Black Gate متوجه سرزمین های جنوب دیوار میشده. اگه یه مروری روی داستان شاه شب داشته باشیم بعضی چیزا دستگیرمون میشه

طبق گفته های ننه پبر ، شاه شب یه استارک بوده و بعد از اینکه توسط یه زن آدر تسخیر میشه نایت فورت رو به عنوان مقر خودش اعلام میکنه. اینجا یه نکته ای هست که باید بهش دقت کرد اونم اینکه زن آدر توسط شاه شب از دیوار عبور داده شده ( از طریق دروازه سیاه ) ، دروازه ای که فقط برای برادران شب باز میشه. مسلما در حالت عادی امکان عبور آدرها از دروازه شب وجود نداره ولی به نظر میاد که یک استارک میتونه آدرها رو عبور بده ( چون این کار توسط شاه شب انجام شده )

 

جهریس و آلیسان درخواست تخلیه قلعه رو مطرح میکنن و به جاش هزینه ساخت دژ کوچیکتری را پرداخت میکنن ، علاوه بر اون زمینهای اطراف ( gift ) رو از استارک ها میگیرن و به نگهبانی شب میدن .

به نظر میاد که این کارها برای جلو گیری از عبور آدرها از دیوار انجام شده باشه ولی در حال حاضر همه این اقدامات به نفع آدرها شده. چون همونجوری که استارک ها پیش بینی میکردن Gift تخلیه شده و کسی اونجا زندگی نمیکنه ، نایت فورت هم که خالی از سکنه ست و آدرها کلید عبور از دیوار رو هم در اختیار دارن : بنجن استارک !

[استاد آمون 5]

@ the_last_stark

بنجن چطوری میتونه کلید آدرها برای عبور از دیوار باشه؟ اگه مرده باشه پس تبدیل به وایت شده و دیگه نه انسان حساب میشه و نه یکی از نگهبان ها. اگه هم زنده باشه که بعیده به آدرها کمک کنه. شاه شب عاشق اون زن شده بود ولی امکان نداره بنجن عاشق آدرها بشه!

مگه اینکه آدرها هم مثل پیروان رلور قدرت ریبورن کردن داشته باشن.

[the_last_stark 9]

بنجن چطوری میتونه کلید آدرها برای عبور از دیوار باشه؟ اگه مرده باشه پس تبدیل به وایت شده و دیگه نه انسان حساب میشه و نه یکی از نگهبان ها.

اگه بنجن مرده بود ، وقتی که جنازه همه افرادش پیدا میشه باید یه نشونه ای هم از اون به دست میومد. پس به احتمال زیاد زنده ست.

از طرف دیگه ما اصلا نمیدونیم چرا بنجن استارک به نگهبانان شب پیوسته. این خودش یه معماست.

 

شاه شب عاشق اون زن شده بود ولی امکان نداره بنجن عاشق آدرها بشه!

از کجا معلوم؟ تو کتاب اول وقتی جان میخواد به نگهبانی شب ملحق بشه بنجن یه چیزایی درباره اینکه جان هنوز عشق یه زن رو تجربه نکرده و حیفه که به این زودی به نایت واچ بپیونده بهش میگه.

شاه شبم از روز تولدش معلوم نبوده که قراره عاشق آدرها بشه. آدم ها در شرایط مختلف تغییر میکنن و یادمون نره که همه خاکستری هستن مخصوصا در دنیای مارتین.

گذشته از اینها استارکها در گذر زمان و مخصوصا بعد از فتح اگان فراموش کردن که کی هستن و وظیفه اصلیشون چی بوده.

یه نکته دیگه درباره نایت فورت اینه که اونجا جایی هست که :

where the 79 sentinels stood their watch

[alireader 1]

the_last_stark@

مثل همیشه عالی

در موردبنجن زدی تو خال . به خاطر همینه که هیچ اثزی ازش نیست . و خود مارتین هم به صراحت گفته بنجن کلد هند نیست. می خواد تو لحظه مناسب برای عبور آدرها از دیوار روش کنه.

 

فقط تیوری هایی هم هست که استنیس یا جان کلید عبور آدرها از دیوار هستن.

نطرت چیه؟

درمورد استنیس تو همینجا مطرح شده:

viewtopic.php?f=19&t=265

 

درمورد جان هم میگن ریخته شدن خونش کنار دیوار ممکنه جادوی دیوار رو از بین ببره.

 

ولی کلا مشخصه نایت فورد خیلی نقش مهمی داره. هم به خاطر اون دروازه و اون نایتز واچی که تو دیوار گذاشتنشون که الهام گرفته از ماجررای ایسیلدور و مردم کوهستان تو ارباب حلقه هاس.

هم به خاطر اهمیتی که تو کتاب ۵ برای استنیس و جان داشت و مدام درباره اش صحبت میشد.

گذشته از اینها استارکها در گذر زمان و مخصوصا بعد از فتح اگان فراموش کردن که کی هستن و وظیفه اصلیشون چی بوده

بیشتر توضیح میدی؟به نظزت وظیفه اصلیشون چی بوده؟محافظت از دیوار؟

 

اینم به نظرم جالبه. نقشه رو ببینید نایت فورد نزدیک یه دریاچه است . برن و همراهانش از نایت فورد که گذشتن کلد هند بردشون به یه دهکده متروکه کنار یه دریاچه یخی . اون جا برن تو جلد سامر دید که کلدهند به کمک سه تا گرگ تعدادی از نایتز واچ رو کشته.

گرگ ها همون سه گرگ وارامیر تو فصل اپیلوگ بودن. تو اخر اون فصل وارامیر عبور گروه بزرگی از وایت ها رو تو جلد گرگ دید .

این ها رو که کنار هم بگذاریم شاید به این نتیجه برسیم آدرها دارن به سمت نایت فورد حرکت میکنن . یا من جایی اشتباه کردم؟

ویرایش شده در اوت 26, 2015 توسط مهمان

[Sr Baristan 0]

نظرم فقط رو برنه و البته دومین نفر طبق اون نظریه معروف میتونه از خون ند فقید باشه(جان)ولی سومی دیگه به طور حتم دنریسه خب!البته البته البته من مطمینم مارتین همه حدسیات مارو باز بهم میریزه و تیوریامون با شکست مواجه میشه ولی خب ایده من اینه!

علی جان ممنون بابت تاپیکای جدید و جالبت دوست ایده پرداز من

[استاد آمون 5]

@ the_last_stark

کلی احتمال دیگه میتونه وجود داشته باشه. شاید فرار کرده و بعدا یک جای دیگه کشته شده. شاید جسدش خورده شده. البته احتمالشون خیلی پایینه ولی ممکنه درست باشن.

پیوستنش که خیلی معما نیست. خیلی از بچه های خاندان های بزرگ که امکان جانشین شدنشون وجود نداشته به نگهبان ها پیوستن. مثل پسر کوچیکه رویس.

اون نصیحتش درباره عشق که کاملا منطقیه و نمیشه خیلی گفت بخاطر عشقش به یه آدر بوده. میتونه فقط از روی دلسوزی بوده باشه.

بنجین یه رنجر توانمند معرفی شده که مشاوره های خیلی خوبی به مورمونت میداده این یعنی نگهبان ها براش اهمیت داشتن. مدت زمان خیلی زیادی نیازه تا بشه شستشوی مغزیش داد و ممکنه اصلا نشه (البته عشق بحثش جداست )

میدونی به نظر من خیلی بعیده آدرها نیروهاشونو از یه دروازه رد کنن. به نظرم اونا میخوان یکبار و برای همیشه دیوار رو نابود کنن تا از شرش راحت بشن. به یه چیزی مثل شیپور جورامون بیشتر از بنجین نیاز دارن.

دقیقا! وظیفه ی اصلی استارک ها محافظت از شمال در برابر یه همچین موجوداتیه به صورت واقعی نه صرفاً داشتن مقام خشک و خالیش اونم نه برای آدرها بلکه برای وحشی ها. شعارشون یه جورایی شاید ربط داشته باشه (اون طوفانه ). خب الان این وظیفه فراموش شده و دشمن درجه یکشون شدن وحشی ها. برای همین به نظرم پیوستنش عجیبه. البته یه تئوری هم هست که میگه همه این اتفاقات زیر سر کلاغ سه چشمه.

اون 79 تا نگهبان به نظرم یه جورایی حالت نیروی ذخیره رو دارن.

[alireader 1]

یک نکته دیگه درباره همین نقشه که تو پست قبل گذاشتم:

 

تو فرومهای انگلیسی میگن نقشه های کتاب سرزمینهای یخ و اتش بعضی جاها داستان رو اسپویل کردن

مثلا تو همین نقشه کسل بلک دیوارهای ستگی و ۴ تا برج داره یه قلعه کامله.

به نظرتون ممکنه در آینده جان یا هرکس دیگه ای که فرمانده نایتزواچ باشه همچین قلعه ای بسازه؟

 

استاد آمون عزیز@

 

خوشحالم به بحث پیوستی

درباره رد شدن آدرها از دیوار تقریبا مطمینم . به خاطر اون خوابی که دنریس تو آستاپور دید که تونبردی شبیه نبرد ترایدنت موجوداتی شبیه آدرها رو با اتش اژدهاش نابود کرد. اگر این طور باشه باید از دیوار رد شن دیگه . شیپور جورامون رو من فکرمیکنم همون بود که جان تو فرست من فیست پیدا کرد و داد به سم و سم هم بردش سیتادل . این شیپور نیست البته شبیه همین شاخ های بوقیه که نایتز واچ دارن . فقط این نکته که انگار خراب شده و صدایی ازش درنمیاد شاید به خار اینه که جادوییه و به صدا درآوردنش شرایط خاصی میخواد . من فکر میکنم شیپور جورامون تو نغمه نقش حلقه تو ارباب حلقه ها رو داره. اخر سر همه چیز به اون وابسته اس.

یک احتمال هم مطرح شده که شیپور جورامون همون شیپور اژدهای یورن گریجوی باشه و منظور از ویران شدن دیوار هم خراب شدنش تو اتش اژدها باشه.

 

سر باریستان عزیز@

من هم دوست دارم دنریس همیشه بر پشت اژدهاش سوار باشه . ولی یه احساسی دارم که ممکنه به خاطر اشتباهاتش زبونم لال تا اخر کتاب دووم نیاره .

دقت کن کوایته فکر کنم ۳ بار بهش گفت برای جلو رفتن باید به عقب برگردی تو کارث و آستاپور و دریای داتراکی. یعنی درست قبل از ۳ تصمیم بزرگ دنریس : رفتن به خانه نامیراها ؛ ازاد کردن انسالیدها و تصمیمی که هنوز نمیدونیم چیه . من فکر میکنم کوایته منظورش از به عقب رفتن این بود که دنریس از این ۳ تصمیمش صرف نظر کنه . که نکرد.

تصمیم سومش درباره برخورد با داتراکی هاممکنه خیلی براش گرون تموم بشه.

[the_last_stark 9]

بیشتر توضیح میدی؟به نظزت وظیفه اصلیشون چی بوده؟محافظت از دیوار؟

 

دیوار برای این ساخته شده که جلوی هجوم آدرها به سرزمین های جنوبی گرفته بشه ، استارک ها از نسل براندون معمار هستن و معلومه که بعد از براندون این وظیفه بر عهده فرزندانشه. استارک ها فقط باید روی این کار متمرکز باشن و هیچوقت درگیر بازی های قدرت در قلمرو هفت پادشاهی نشن.

به همین دلیله که هر استارکی که به جنوب بره کشته میشه. ادارد ، راب ، پسر کرگان استارک ( در تسخیر سان اسپیر کشته شده ) ، لرد ریکارد و پسرش براندون . حتی در زمینه ازدواج هم استارکهایی که با غیر شمالی ها ( پیروان هفت ) وصلت کردن سرانجام خوشایندی نداشتن مثل دختر تورن استارک یا خود ادارد. خاندان بلک وود هم که از این قاعده مستثنی هستن به این دلیله که در اصل شمالی هستن.

به نظر میاد که خدایان کهن روی این موارد حساس هستن.

احتمالا در گذشته استارک ها نسبت به این مسائل آگاه بودن و به همین دلیل شمال نسبت به بقیه هفت پادشاهی حالت ایزوله داشته. وقتی راب استارک هم از وینترفل خارج میشه ، اشا بهش میگه که سپاه تو در جهت اشتباه حرکت میکنه.

 

درمورد جان هم میگن ریخته شدن خونش کنار دیوار ممکنه جادوی دیوار رو از بین ببره.

 

نظر من اینه که ریخته شدن خون جان بیشتر تعبیر رویای دیمون دوم (بلک فایر ) باشه. به دانکن میگه من دیدم که در پای این دیوارهای سپید یک اژدها متولد شد. احتمالا ترور جان و برگشتنش به زندگی نمادی از ریبورن شدن آزور آهای باشه. فک نمیکنم اثری روی جادوی دیوار داشته باشه.

کلا من با تخریب دیوار مخالفم ! نظر من اینه که آدرها به صورت کاملا غیر منتظره ( از طریق دروازه سیاه ) در این طرف دیوار ظاهر میشن ، نایتز واچ کاملا غافلگیر و نابود میشه ، سراسر وستروس توسط آدرها تسخیر میشه و اونا تا دریای باریک پیش میرن.

پیوستنش که خیلی معما نیست. خیلی از بچه های خاندان های بزرگ که امکان جانشین شدنشون وجود نداشته به نگهبان ها پیوستن. مثل پسر کوچیکه رویس.

 

وقتی از کل خاندان استارک فقط دو پسر باقی موندن پیوستن یکیشون به نگهبانی شب عجیب نیست؟! خاندان های دیگه از چندین پسرشون شاید یکی به نایتزواچ ملحق بشه.

 

بنجین یه رنجر توانمند معرفی شده که مشاوره های خیلی خوبی به مورمونت میداده این یعنی نگهبان ها براش اهمیت داشتن. مدت زمان خیلی زیادی نیازه تا بشه شستشوی مغزیش داد و ممکنه اصلا نشه (البته عشق بحثش جداست )

 

استارک ها شمشیر دو لبه هستن. ویژگیهایی دارن که خودشونم ازش آگاه نیستن. اینکه بی چهره ها منتظر رسیدن آریا هستن ( این موضوع که سیریو فورل و جکن هگار احتمالا یه نفر بودن هم فراموش نشه ) و اونو برای هدف خاصی آموزش میدن ، نشون میده که استارک ها علاوه بر اینکه خون وارگها و سبزبین ها رو دارن ( در کتاب سرزمین های آتش و یخ توضیح داده شده ) یه خویشاوندی کوچیکی با آدرها هم دارن. این موضوع که شاه شب یه همسر آدر داشته چیز کوچیکی نیست ، چه جوری یه آدم با یه آدر رابطه داشته؟ خیلی بعیده یه آدم معمولی بتونه حضور آدرها رو تحمل کنه.

[alireader 1]

۱-الان که پستت رو خوندم یادم اومد خود ند هم میگفت جای استارک ها تو شماله و برای رفتن به کینگز لندینگ دودل بود فکر میکنی با این حساب میشه گفت جان هم به خاطر تصمیم ترک کردن نایتز واچ و دخالت در جنگ خاندان ها و سیاست‌ دچار خشم خدایان شد و مرگش به خاطر این بود؟

۲-یکی از ویژن های دنی تو خانه نامیراها یک مرد مرده سوار یک کشتی بود. اکثرا میگن این گریون لنیستر عموی تیریونه. ولی با توجه به تیوری شما شاید ادرها باشن که میخوان از دریای باریک عبور کنن؟

۳- درباره یکی بودن سیریو و جاگن من هم شک دارم. به خصوص به خاطر حرفهاش به اریا درباره مرگ. ولی اولا فکرکنم قد و قواره و هیکلش به جاگن نمیخوره. یعنی بدون چهره ها میتون. مشخصات فیزیکی بدنشون رو هم عوض کنن؟دوما جاگن اون زمان تو سیاهچال نبود؟ من یادم نیست.

[استاد آمون 5]

@ the_last_stark

وقتی برادر بزرگتر ازدواج کرده و اولین بچش هم یه پسره و مشخصا بچه های بیشتری هم خواهد داشت، کاملا مشخصه که دیگه دلیلی برای موندنش نمیمونه. راستی اصلا بنجن کی به نگهبان ها پیوست؟

 

این موضوعی که الان اشاره کردی منو یاد یه چیزی انداخت. مسئله ورود آدرها با خیلی چیزای دیگه هماهنگ شده. زمان شب طولانی و قبل از اون، جادو وجود داشته. توی TWOIAF به یه سری از افسانه های یی تی و شرقی اشاره شده بود که خیلی به شب طولانی وستروس شباهت داشتن یعنی ممکنه نفوذ آدرها تا اونجا هم بوده. یادمه توی کتاب دوم، کوایته به دنی میگه اژدهایانش باعث برگشتن جادو، اون هم به میزان زیاد شدن. ولی من فکر میکنم این برگشتن آدرهاست که باعث بازگشت قدرتمند جادو شده و تاثیرش رو روی تولد اژدهایان دنی و قدرت زیاد پیروان رلور (رلور مقابل آدر بزرگ ) گذاشته. مسئله دیگه بی چهره ها هستن. اگه بی چهره ها آریا رو بخاطر استارک بودنش پذیرفتن و با آدرها همدستن، من بعید میدونم از وارگ بودن آریا خبر نداشته باشن. زندانی بودن جیکن توی قصر سرخ و پیت توی سیتادل هم خیلی مشکوکه. اینا برای من نشون دهنده ی اینه که بازگشت آدرها یه پروسه ی فوق العاده پیچیده تر و طولانی تر از چیزیه که ما فکر میکنیم و فقط محدود به وستروس نیست ( چه بلایی سر کاتر پایک و کشتی هاش اومده؟) برای همین من بعید میدونم کل نقشه هاشون لنگ یه استارک باشه. شاید مارتین مثل همیشه داره ما رو سرگرم یه مسئله ی فرعی میکنه که متوجه اصل قضیه نشیم.

 

@علی

من تقریبا مطمئنم دیوار رو میخوان نابود کنن. شاید برای غافلگیری نگهبان ها از اون دروازه یه تعدادی از نیروهاشون رو رد کنن ولی بعدش حتما اونو نابود میکنن چون دیوار تنها سد میان اونا و زنده هاست پس این سد رو نابود میکنن تا کلا از شرش راحت بشن. از این گذشته، تعداد سربازهای آدرها (اگه بشه بهشون گفت سرباز ) خیلی بیشتر از اونیه که بشه از یه دروازه ردشون کرد و انجام اینکار خیلی زمانبر میشه.

 

 

پ.ن: یه چیزی هم درباره موضوع تاپیک بگم. من فکر میکنم اولین اژدهاسوار دنی، دومی اگان و سومی هم برن باشه که تحت کنترل بلادریون قصد نابودی دو نفر دیگه رو داره. این دقیقا میشه یه رقص اژدهایان تمام عیار! یه طرف تارگرین، یه طرف بلکفایر و طرف دیگه یه وارگ قدرتمند قرار داره که میخواد از دوتای دیگه انتقام بگیره و انگیزه اش رو هم به اندازه کافی داره. من خیلی دوست دارم بدونم چی شد که برندون یه دفعه ناپدید شد و چجوری فهمید یه وارگ قدرتمنده.

[alireader 1]

اولین اژدهاسوار دنی، دومی اگان و سومی هم برن باشه که تحت کنترل بلادریون قصد نابودی دو نفر دیگه رو داره. ............. من خیلی دوست دارم بدونم چی شد که برندون یه دفعه ناپدید شد و چجوری فهمید یه وارگ قدرتمنده.

 

۱-برن که خودش خیلی بچه گلیه تو فکر انتقام و این حرفا نیست . ولی بلادریون بخاطر کاری که اگان پنجم باهاش کرد ممکنه بخاد از تارگرین ها و بلک فایرها باهم انتقام بگیره. یعنی به نظرت بلادریون بتونه اینقد رو برن نفوذ پیدا کنه که ازش همچین آدمی بسازه؟

یک نکته دیگه تا وقتی اژدهاان دنریس تو وستروس نیستن به نظرتون برن بتونه روشون کنترل داشته باشه؟ چون تا جایی که میدونیم هیچ جنگل خدایانی تو ایسوس نیست و خدایان قدیم اون جا قدرتی ندارن.

 

۲-منظورت رو از ناپدید شدن برن نفهمیدم؟ کجا ناپدید شد؟ وارگ شدنش هم که اول خواب های گرگی میدید بعد کم کم جوجن رید بهش فهموند . اولین جایی هم که بهش گفت فکر تو جنگل خدایان وینترفل بود که سامر به جوجن میخواست حمله کنه و برن مانعش شد و جوجن هم بهش گفت که وارگ هست.

[استاد آمون 5]

alireader » چهارشنبه شهریور 4, 94 1:51 pm[/url]"]

اولین اژدهاسوار دنی، دومی اگان و سومی هم برن باشه که تحت کنترل بلادریون قصد نابودی دو نفر دیگه رو داره. ............. من خیلی دوست دارم بدونم چی شد که برندون یه دفعه ناپدید شد و چجوری فهمید یه وارگ قدرتمنده.

 

۱-برن که خودش خیلی بچه گلیه تو فکر انتقام و این حرفا نیست . ولی بلادریون بخاطر کاری که اگان پنجم باهاش کرد ممکنه بخاد از تارگرین ها و بلک فایرها باهم انتقام بگیره. یعنی به نظرت بلادریون بتونه اینقد رو برن نفوذ پیدا کنه که ازش همچین آدمی بسازه؟

یک نکته دیگه تا وقتی اژدهاان دنریس تو وستروس نیستن به نظرتون برن بتونه روشون کنترل داشته باشه؟ چون تا جایی که میدونیم هیچ جنگل خدایانی تو ایسوس نیست و خدایان قدیم اون جا قدرتی ندارن.

 

۲-منظورت رو از ناپدید شدن برن نفهمیدم؟ کجا ناپدید شد؟ وارگ شدنش هم که اول خواب های گرگی میدید بعد کم کم جوجن رید بهش فهموند . اولین جایی هم که بهش گفت فکر تو جنگل خدایان وینترفل بود که سامر به جوجن میخواست حمله کنه و برن مانعش شد و جوجن هم بهش گفت که وارگ هست.

نفوذش رو که نمیدونم ولی شاید بتونه کنترلش کنه. مثل کاری که برن با هودور کرد. هرچی نباشه بلادریون حداقل 70 ساله که یه وارگه. کم قدرتی نداره. شاید میخواد برن رو درست تعلیم بده تا بعدا بتونه ازش استفاده ی کامل بکنه.

 

بلادریون قدرتش تا وینترفل و شاید کینگزلندیگ (گربه ی رینیس ) می رسه. شاید برن قوی تر باشه و برن و بلادریون قدرتشون بشه چند برابر. ولی منم فکر میکنم دنریس باید بیاد وستروس و بخصوص شمال تا بشه اژدهایانش رو کنترل کرد.

 

منظورم ناپدید شدن بلادریون بود.

[Azor Ahai 5]

به این سوالی که از مارتین پرسیده شده و جوابش دقت کنید.

?Why did Benjen join the Night's Watch

.Good question. One day you will get an answer. But it will not be today

بنجن در زمان شورش، استارک تو وینترفل بود. بعد از اینکه ند با جان برگشت و کتلین هم با راب تو وینترفل ساکن شدن بنجن سیاه پوشید. نمی گم اون به خاطر اینکه برای لرد شدن افتاد آخر صف سیاه پوشید ولی خیالش از بقای خاندانش راحت شد. پیوستنش به نگهبانا بنظرم یه چیز حسی بود. یعنی احساس می کرد باید اونجا باشه. درسته کل وستروس و حتی نگهبان ها دشمن اصلی رو فراموش کردن، حتی استارک ها هم انگار نقش پر اهمیت خودشون رو فراموش کردن ولی بالاخره استارک ها فرق می کنن. بنجن هم مثل مورمونت متوجه یه چیزایی شده بود. ولی چیزی که قطعی هست اینه که مارتین برای داستانش به یه استارک اون ور دیوار نیاز داشت.

 

* منم با the_last_stark موافقم. اقدامات جهریس و آلیسان از سر دشمنی با استارک ها نبوده. هدف اونا بستن راه ورود آدر ها بوده ولی در جهت منافع آدر ها اقدام کردن. نایت فورت نباید تخلیه می شد. نگهبانا ظرف حدود 200 سال یادشون رفته که نایت فورت یه در جادویی داره. حالا تصور کنید که ظرف 8000 سال چه چیزایی یادشون رفته.

 

* اگه قرار باشه تمام قصه های ننه پیر بدون کم و کاست درست باشن که وضعیت خیلی ناجور میشه.

اگه قبول کنیم زن پادشاه شب آدر بوده ، معلوم میشه آدر ها فقط یه سلاح کشتار جمعی که همین جوری ظاهر شدن نیستن. پس یه جامعه هستن که میشه باهشون ارتباط بر قرار کرد. ولی همه جا تاکید شده که اونا از گرما و هر چیزی که خون تو رگ دارن، بیزارن. چه طور یه آدر می تونه یه انسان ( پادشاه شب ) رو 13 سال تحمل کنه بدون اینکه بکشتش، مگه منطق وجودی آدر ها همین نیست؟

حالا یا اون انسان تونسته با جادو آدر رو کنترل کنه که یکم بعید هست، یا اون آدر واقعا عاشق شده. اگه حالت دوم صحیح باشه، میشه استنباط کرد که می تونیم با آدر ها سر میز مذاکره بشینیم!

 

 

* منم نظرم اینه که بنجن کلید اومدن آدر ها به این ور دیوار هست ولی با استفاده ای متفاوت. استارک و آدر دشمن درجه یک هم هستن. واسه همین بنظرم بنجن توسط آدر ها اسیر شده تا با یه مراسم جادویی و قربانی کردنش جلوی دیوار. جادوی برندون معمار و دیوار رو نابود کنن. اون وقت به جای یه دروازه، یه highway باز میشه.

[alireader 1]

استاد آمون@

از اونجا که شما هم مثل من تاکید زیادی روی قدرت وارگی بریدان ریورز داری با این نظریه موافقی که کلد هند فقط یه جسده که بلادریون با قدرت وارگیش کنترلش میکنه؟

 

Azor ahai@

درمورد پیوستن بنجن به نایت واچ فکر میکنم علاوه بر چیزی که شما گفتی یک راز و رمز دیگه ای هم باشه چون اگر به بقیه همون مصاحبه مارتین که اول اشاره کردی دقت کنی چند مورد دیگه هم مثل دلیل حضور جاگن در سیاهچال ردکیپ ازش پرسیدن که همه رو میگه رازه. یعنی مورد بنجن هم یه رازی پشتش هست

 

در مورد شاه شب و آدر بانو هم فکر میکنم ملهم از تالکین و ازدواج برن و لوتینه البته به سبک تیره و تار مارتین تبدیل شده.

[استاد آمون 5]

@علی

یه جورایی قبولش دارم. به نظرم اگه اونقدر قدرتمنده که تونسته این همه سال عمر کنه، پس قدرت تسخیر یه جسد رو هم داره.

 

وای من از برن و لوتین بشدت متنفرم! چرا همه جا باید یه ردپایی از این دوتا باشه؟ امیدوارم مارتین از این دوتا الهام نگرفته باشه.

[Queen nymeria 1]

من فکر میکردم فقط مردمان آزاد(وحشیها) و شمالیها(استارکها) توانایی وارگ شدن رو دارن اونم نه همشون و این توانایی ذاتیه و با تمرین بدست نمیاد حالا این بریندن ریورز که پدرش تارگرین و مادرش بلکووده که شمالی محسوب نمیشه و مال ریورلنده چجوری وارگ از آب درومده ؟مثل اینه که یه استارک نسوز بشه.یا اینکه بلکوودها رگه های شمالی دارن؟یا اصلا قدرت وارگی ربطی به شمالی بودن نداره؟

[استاد آمون 5]

Queen nymeria » چهارشنبه شهریور 4, 94 11:29 pm[/url]"]من فکر میکردم فقط مردمان آزاد(وحشیها) و شمالیها(استارکها) توانایی وارگ شدن رو دارن اونم نه همشون و این توانایی ذاتیه و با تمرین بدست نمیاد حالا این بریندن ریورز که پدرش تارگرین و مادرش بلکووده که شمالی محسوب نمیشه و مال ریورلنده چجوری وارگ از آب درومده ؟مثل اینه که یه استارک نسوز بشه.یا اینکه بلکوودها رگه های شمالی دارن؟یا اصلا قدرت وارگی ربطی به شمالی بودن نداره؟

کلا شرط وارگ بودن اینه که یه جورایی شجره نامت به نخستین انسان ها برسه و یکی از نشانه هاش اینه که پیرو خدایان کهن باشی. بلکوودها هم جزو معدود خاندان های جنوبین که هنوز خدایان قدیم رو می پرستن برای همین ممکنه وارگ داشته باشن. بریندن هم بخاطر مادرش شد وارگ. بین شمالی ها هم، مندرلی ها چون پیرو هفتن و نسلشون به آندال های ریچ میرسه وارگ ندارن یا من تا حالا نشنیدم که داشته باشن.