رفتن به مطلب
Jon_Stark

اشتباهات استراتژیک گرگ جوان

Recommended Posts

مطمئنا بزرگترین و با تجربه ترین پادشاهان و شوالیه ها و لرد ها هم، دچار اشتباهاتی میشوند. شاید به دلیل شتابزدگی در تصمیم، خشم، ترس یا عشق! و چه بسا کوچک اشتباهاتی که سر سبز می دهد بر باد! حال چه رسد به راب استارکی که در اولین جنگی که در عمرش تجربه میکند، خود را شاه شمال نامیده و بر حدود بیست هزار شمالی فرماندهی میکند. البته ژنتیک استارک ها پهلوانی و رشادت بزرگی به او عطا کرده بود طوری که تا آخر عمرش هیچ جنگ رو در رویی را شکست نخورد، اما بی تجربگی و بهتر است بگوییم بی تجربگی در نحوه ی برخورد با عشق یا خشم، او را هلاک کرد. بیایید نگاهی به اشتباهات گرگ جوان که خودش، مادرش و لشکریانش را به باد فنا داد، نگاهی داشته باشیم:

1-شکستن عهد خود با فری ها : میتوان گفت این مورد، مقدمه ای بر دیگر موارد بود! وقتی با کسی عهد میبندی که با دخترش ازدواج کنی، و به محض اینکه به هدفت رسیدی، به دنبال عشق و علاقه ی خودت بروی! کسی که خود را شاه شمال نامیده و قصد گرفتن انتقام پدرش را دارد، نمیتواند برای رسیدن به اهدافش، راه زندگی شخصی و سیاست را از هم جدا کند، پس اگر میخواهد این دو از هم جدا باشند، باید دست از کار های بزرگ و قهرمانانه بردارد، در روستایی کوچک کشاورزی کرده و در نهایت با دختر آرزو هایش ازدواج کند.

2-اعدام ریکارد کاراستارک : فرض کنید بزرگ خاندانی را که نیمی از سپاهیانتان را تشکیل می دهند، فقط به جرم اینکه دو پسر بچه ی زندانی و اسیر را کشته است، اعدام کنید! قطعا لشکر از هم می پاشد. اگر این اعدام صورت نمیگرفت، هیچ گاه راب مجبور نبود برای پر کردن خلا موجود در سپاهش، دست به دامن فری ای شود که به او خیانت کرده است.

3-اعتماد به ثیان : پسرک بیچاره ای که از کودکی به عنوان گروگان زندگی کرده و این جمله در گوشش زمزمه می شده است :"اینجا سرزمین تو نیست." حال راب دارد این پسرک را که اکنون از بزرگان سپاهش است، به یک مذاکره می فرسد، مذاکره با پدری که سال ها او را ندیده! حتی اگر ثیان به خاطر کاری که پدرش پس از شکست در مقابل استارک ها انجام داد، از او متنفر باشد، حس میهن پرستی و خانواده دوستی او را وادار به نافرمانی می کند. شاید اگر این اعتماد صورت نمی گرفت، بولتون های خائن به این زودی ها راهشان به وینترفل باز نمی شد.

4-اعتماد به بولتون ها : بولتون ها همواره در حال جنگ با استارک ها برای تصاحب شمال بوده اند اما هیچگاه موفق نشده اند. شکی در آن نیست که کینه ای بزرگ در دل هر بولتون نشسته و منتظر یک فرصت است تا به آرزوی چندین و چند ساله اش برسد، و این موضوع وقتی عملی می شود که راب استارک به آنها اعتماد کرده و برای بازپس گیری وینترفل راهیشان می کند و چه فرصتی از این بهتر! هیچ استارکی در وینترفل نیست و ما هم اکنون آن را تصاحب کرده ایم پس ما فرمانروایان شمالیم !

Robb-stark-death-game-of-thrones-rains-of-castamere-red-wedding.jpg.dfc685f225824f7e45053b0d90c6b7b5.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه مطلبی تو کانال تلگرام والریا دیدم گفتم برا شما هم بنویسم مرموز و جالبه

کتری لنیسترا از اینجا میجوشه:

تالیسا همسر راب استارک در سریال، جاسوس لنیسترها بود

حالا میخایم دلایلشو بررسی کنیم.

 

اولا تالیسا ادعا میکرد که از یک خانواده بلند مرتبه از ولانتیسه به نام"مایگیر".

و به این معناست که اون باید یجورایی شبیه دنریس باشه که اونم از نوادگان قدیمی و بلند مرتبه ولانتیس بود.

همچنین او پوستی زیتونی رنگ و مو و چشم هایی تیره داشت،

نه اینکه رنگ پوستی معتدل و موهایی بلوند مانند مادر اژدهایان داشته باشه.

دوما،هم سیریو فورل و هم شی که اهل ایسوس بودند دارای لهجه ای خارجی و عجیب بودند تا اون حد که زمانیکه برای اولین بار تیریون شی رو ملاقات میکنه اونو بخاطر لهجش مسخره میکنه.

این درحالیه که تالیسا اصلا لهجه نداشت!!

یا در هر حال لهجه خاصی نداشت.

 

اون به نظر یک زن اشراف زاده از وستروس میومد.

در مورد صحبت کردن به روش وستروسی،در فصل 2 دیدیم که تایوین برای آریا توضیح میده که اون میدونه آریا از یک خانواده اشرافی وستروسیه چون در خانواده های اشرافی از زمان تولد کلمه سرورم را بصورت"my lord"تلفظ میکنند.

اما کسانی که از خانواده های پایین و غیر اشرافی هستند یا کسانی که اهل ایسوس هستند باید بگن"milord" اما اشراف زاده های وستروسی اون رو بصورت کامل تلفظ میکنند.

پس وقتی که تالیسا گفت"my lord" میتونیم حدس بزنیم اون اهل کجاست؟؟

بیشترین احتمال اینه که اون اهل لنیسپورت باشه،یه شهری که توسط لنیستر ها اداره میشه و در ناحیه غربی وستروس قرار داره.

در قسمت" kissed by fire "(قسمت 5 فصل سوم) تالیسا گفت که نمیتونه وینترفلو روی نقشه پیدا کنه.اگرچه در فصل 2 اون حقیقتا لوکیشن لنیسپورتو روی نقشه میدونست.

 

در صحنه ای دیگر از فصل 2 آریا یه نامه روی میز تایوین در هارنهال پیدا میکنه از یک جاسوس در کمپ راب استارک که درباره ی جزئیات پیشروی سربازان توضیح داده.

در قسمتی از سریال دیدیم که تالیسا در حال نوشتن نامه ای به شخصی ناشناسه و اون نامه رو وقتی که کتلین میاد پیش راب جمع میکنه و به شوخی میگه که من جاسوسم.

خلاصه اینکه تالیسا میتونسته یه جاسوس اجیر شده توسط لنیسترا بوده باشه.اما به هر حال الان دیگه مهم نیست....

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×