رفتن به مطلب
ریگار

قسمت اول، Red woman

به اپیزود اول فصل ششم چه نمره ای می دهید ؟  

46 رای

  1. 1. به اپیزود اول فصل ششم چه نمره ای می دهید ؟

    • 1
      1
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      1
    • 5
      3
    • 6
      5
    • 7
      10
    • 8
      9
    • 9
      10
    • 10
      7


Recommended Posts

این تاپیک مختص گفتگو در رابطه با قسمت اول فصل ششم سریال بازی تاج و تخت است.

این قسمت به کارگردانی Jeremy Podeswa ساخته شده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خط داستانی دورن رو خیلی دارن بد پیش میبرن ایکاش اصلا دورن رو معرفی نمیکردن تو سریال

 

ملیساندر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا یکی به من بگه قضیه ی این ملیساندر چی بود؟!

بعد اصن هدف شون چی بود که نشون بدن سن اش خیلی زیاد ه؟ اکثرا این رو می دونستیم.

یه سوال دیگه! سگ جان اگه اون قدر نزدیک جان بود ( تو اون انباری ه ) ، چرا سعی نکرد همون موقع که به جان حمله کردن ، زوزه بکشه؟ (((

به نظر می یاد قراره جان به زندگی برگرده :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان به نظرتون ملیساندر همون شیرا سی استار بود ؟

اون جوون موندن جادوییش و گردن بند و قدرت ساحره بودنش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Queen nymeria » دوشنبه اردیبهشت 6, 95 11:29 am[/url]"]خط داستانی دورن رو خیلی دارن بد پیش میبرن ایکاش اصلا دورن رو معرفی نمیکردن تو سریال

 

ملیساندر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

دقیقا ! اون بدبختو زدن همون اول کشتن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم شروع خوبی داشت این فصل.

دورن شروع طوفانی داشت. حس میکنم این فصل دورن هیجان بیشتری داشته باشه.

با اینکه پیری ملیساندر دیروز برام اسپویل شده بود ولی بازم از دیدنش هیجان زده شدم. به نظر میاد تئوری زنده شده جان توسط ملیساندر درست باشه.

کلا شاهد بهترین فصل این سریال خواهیم بود احتمالا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شروع داستان از همونجایی که تموم شده بود ( مرگ جان ) شروع خوبی بود . صحبت های سر الیستر هم قانع کننده بود اما من در شگفتم که چرا از جسد جان دارن دفاع می کنن ؟ جز داووس مگه کسی می دونه ممکنه زنده بشه ؟

فرار تیان و سنسا هم کاملا قابل پیش بینی بود، کاملا منتظر بودم برین از یه گوشه ای سر برسه و کلک بولتون ها رو بکنه .

کینگزلندینگ رو دوست داشتم، کیفیت اجرای لنا هدی و غم جاری در اون ... شاید سرسی به خاطر مصائبی که دیده بلاخره سرعقل بیاد و با کمک جیمی انتقام خوبی از مذهبیون بگیره .

اما دورن به نظرم اصلا خوب نبود ، تریستان و دوران بدون هیچ بهره برداری داستانی کشته شدن، انگار سازنده ها می خواستن فقط از سرشون باز کنن دورن رو ... احتمالا در ادامه شاهد نبرد مارهای شنزار و لنیستر ها خواهیم بود تا کار دورن یک بار برای همیشه یک سره بشه .

قسمت های مربوط به دنریس و آریا هم چیزی به دانسته هامون یا خط داستانی اضافه نکرد . آریا همچنان معلول و ناتوان از یادگیری دانش خانه سیاه و سفید و دنریس همچنان در اسارت .

 

در کل این قسمت رو نپسندیدم . و نمره 6 از ده بهش میدم . امیدوارم قسمت های بعدی جبران کنه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه چیزی یادم رفت بگم. اومدم اضافه کنم. پیدا شدن انگشتر به اون کوچیکی تو سرزمین به این پهناوری یه کم فیلم هندی بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فقط اینکه آخر فصل پیش مگه تریستان همراه میرسلا نبود؟پس چرا جیمی برش گردوند دورن؟بعد وقتی تریستان رو برگردوندند حتما دوران هم فهمیده که میرسلا مرده و اونهم بوسیله ی زهر .پس چرا انقدر خونسرد بود و داشت خاطره تعریف میکرد؟!دوران در سریال یه شخصیت کاملا بی تاثیر بود و به نظرم نویسنده ها در نوشتن داستان دورن خیلی کم کاری کردند.

در مورد ملیساندر هم اگر انقدر سنش زیاد پس حتما مدت زیادی که با جادو و .. سرو کار داشته و باید خیلی با تجربه باشه ولی چرا انقدر اشتباه میکنه و نشانه هایی که تو آتش میبینه رو نمیتونه بدرستی تفسیر کنه.اونیکی خادم رلوور که همراه تیریون و جورا بود به نظر با تجربه تر از ملیساندر بود.ولی ضدحالی بود به بعضی از طرفداران ملیساندر.

امیدوارم حداکثر دیگه تا اپیزود 3 یا 4جان زنده بشه.دیگه مسخرشو درنیارن زیاد کشش بدن.

بوی مرگ لیدی والدا هم به مشام میرسه انقدر روس بولتون جلوی رمسی حرف بچه رو میاره که آخر سر رمسی یه کاری دستشون میده.

نمیدونم کی از دست این اسپروها راحت میشیم یعنی وستروس رو آدرا بگیرن بهتره تا این اسپروها.مارجری رو به احتمال زیاد شستشوی مغزی میده این های اسپرو.

الان برای من داستان شمال و دیوار از بقیه داستانها جذابتره و احساس میکنم قسمتهای دیگه وستروس یا شهرهای آزاد داستانشون فعلا زیاد جالب نیست.

مثل من اسم بعضی از کاراکترها رو یادتون رفته آیا؟من باید سرچ کنم تا اسمشون رو یادم بیاد.

کسی پروموی قسمت بعد رو دیده؟

من به این قسمت 7 دادم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام به همه دوستان سایت وستروس

درباره ی قسمت اول نکته ی خیلی جالب برای من لبخند و رضایت خاطر و آسودگی ملیساندرا(یا شاید شیرا سی استار) بود.در حالی که داووس و بقیه وفاداران به جان اسنو تا صبح بالای جنازه جان نگهبانی میدن اون با اطمینان کامل میخوابه.من با احتمال خیلی بالایی حدس میزنم جان به داستان برمیگرده و دلیلش همین لبخند ملیساندراس.در واقع سه حالت وجود داره.یا اینکه ملیساندرا قضیش کلا برعکس اون چیزی باشه که نشون میده.یعنی طرف آدرا باشه.که خب در این صورت جان برنمیگرده.

ولی حالت دیگش میتونه امیدواری ملیساندرا نسبت به آینده و بازگشت جان باشه.ولی حدس من اینه که این لبخند،لبخند رضایت ملیساندرا از درست پیش رفتن کارهاست.یعنی تمام وقایع دیوار و شمال داره طبق برنامه های ملیساندرا پیش میره و اونم با خیال راحت تو تختش میخوابه.ملیساندرا هویت جان رو میدونه؟هویت خودش چیه؟آیا با همه ی این داستانها هنوز یک راهب سرخه و به خدای آتش خدمت میکنه؟

اما درمورد کل قسمت باید بگم قسمت بدی نبود ولی تعاریف کارگردانا و عوامل ازش این قدر زیاد بوده که انتظارم بیشتر از اینها بود.تقریبا تمام وقایع این قسمت رو مو به مو حدس زده بودیم به غیر از وقایع دورن.

وقایع دیوار و دفاع داووس از جنازه جان که خیلی خوب بود.فرار تیون و سانسا هم همونی بود که فکر میکردیم.آریا و دنریس هم که واضح بود فقط قراره سلام علیکی باهاشون داشته باشیم و هیچ نکته قابل توجهی نداشت.

کینگزلندینگ هم دقیقا طبق تصورات پیش رفت ولی فکر می کنم وقایع کینگزلندینگ و جیمی و سرسی جالتر و تاثیرگذارتر از اون چیزی باشه که ما فکر میکنیم.

درباره دورن با وجود اینکه سیر وقایع بسیار غیرمنطقیه و دوران و تریستان رو خیلی مسخره کشتن و کلا سیر روایی کتاب رو نابود کردن ولی فکر میکنم جنگ لنیسترا و مارتلا جذاب باشه

پ.ن:موسیقی تیتراژ پایانی که تم استنیس-ملیساندرا داشت تو اون حالت گیجی واقعا چسبید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی حس خوبی نداشت این قسمت. نه اسم قسمت که تقریبا کاربردی نداشت و نه وقایع سریال که حس فصل جدید نداشتن و انگار داشتی فصل 5 میدیدی، یکم چیزای جدید اضافه کنید :/ کلا عنصر جدید یا قافلگیر کننده اش کم بود.

ماجرای دورن هم خیلی بی مزه بود، اینهمه دوران مارتل تصویر و زمان داشت، نه تنها هیچ حرکتی نداشت تا آخر، مسخره هم همه چی تموم شد! به جای قسمت هایی که دوران داشت میشد چیزای مهم تر دیگه نشون داد. البته حیف بازیگرش :/ توی مثلا Da Vinci's Demons ازش بهتر استفاده شده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب بعد یک سال انتظار فصل ششم هم شروع شد.

مشخصا قسمت اول همیشه حالت آنچه گذشت داره و زیاد نمیشه روش حساب کرد. همه رو دیدیم غیر از برن و کلاغ سه چشم! اینها تو فصل قبل هم نبودن و انتظار داشتم اپیزود اول ببینمشون.

 

قسمت دورن هم مسخره بود و هم منطقی. مردن دوران و آریو هوتا به این شکل مسخره واقعا عجیب بود. اصلا هیچ بهره برداری ازشون نشد و انگار فقط واسه جذابیت کشته شدن. اما از طرف دیگه وقتی آریانه و کوئنتین حذف شدن و خبری هم از اگان ششم نیست منطقی به نظر میرسه که دوران هم حذف بشه. دوران توی کتاب یه سیاست مدار هست اما سیاست هاش توی سریال حذف شده و چه بهتر که خودش هم رفت و شخصیتش نابود نشد. اما مرگ راحت آریو هوتا واقعا ناراحت کننده بود.

 

ملیساندره هم که چهره واقعیش رو نشون داد. حالا همه میگن شیرا سی استار اما من احتمال Ghost of High Heart رو هم میدم. اولین چیزی که به ذهنم رسید اون بود. با توجه به اینکه حرفهایی که اون به آریا میزنه رو توی سریال ملیساندره زد.

 

بقیه قسمتها چیز خاصی نداشت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مطابق انتظارم صحنه‌ی اول این فصل ادامه‌ی صحنه‌ی آخر فصل گذشته بود و بعد از این همه صبر و هیجان خیلی از دیدنش لذت بردم. نمی‌دونم چرا به طرز عجیبی داره از سر داووس خوشم میاد.

فقط نفهمیدم بقیه‌ی برادران با جنازه‌ی جان چی کار داشتن؟ اگه می‌خواستن سر به نیستش کنن چرا اول همون جوری ولش کردن تو قتل‌گاه؟

خوشبختانه دوباره چشمم به جمال گوست روشن شد. چه زوزه‌هایی می‌کشید!!

تا الان همیشه از سانسا به عنوان مایه‌ی ننگ یاد می‌کردم، ولی تو این قسمت یه جرقه‌هایی تو وجودش دیدم. البته امیدوارم دوباره به دست بیلیش بازی داده نشه.

در مورد بقیه‌ی داستان‌ها نظر خاصی ندارم چون خیلی‌هاش رو از تریلر و عکس‌هایی که منتشر شده بود می‌دونستم. فقط می‌مونه بخش مربوط به ملیساندر که باید ببینیم هدفشون از نشون دادن این صحنه چی بود؟ این قضیه‌ی پیر بودن می‌تونه ربطی به زنده کردن جان داشته باشه؟

 

بخش‌های شمال از بقیه‌ی قسمت‌ها بهتر بود و قسمت بعد هم احتمالاً با ورود برن و گریجوی‌ها باید بهتر و ناب‌تر از این قسمت باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ghost of high heart وقتی توصیف میشه میگن که قدش کمتر از یک متره در صورتیکه ملیساندر رو وقتی توصیف میکنن میگن که قدش از یه شوالیه هم بلندتره.شباهتشون فقط تو رنگ چشمشونه که قرمزه.فکر نکنم Ghost of high heart باشه.ghost of high heart پرستنده ی خدایان کهنه نه رلوور.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مورس مارتل » دوشنبه اردیبهشت 6, 95 6:01 pm[/url]"]جورامون Ghost of High Heart کجای داستان معرفی میشه؟ اصلا یادم نیست

تو فصل های آریا و تو کتاب سوم بود . یه سری مهمل به هم می بافه که بعدا معلوم میشه مرگ جافری رو پیش گویی کرده بوده .

اگه اشتباه نکنم به یه عده هم در مورد مرگ رنلی ، بالون گریجوی و کتلین استارک خبر میده قبل از این که خبر به اون مناطق رسیده باشه یا اتفاق افتاده باشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینقدر این اپیزود حرف کمی برای گفتن داشت نمیدونم چی بگم! گفتنی ها رو هم گفتید

 

فصل 3 سکانس به سکانس و اپیزود به اپیزودش رو دوست داشتم. خوب روی دیالوگها کار شده بود، فصل 4 هم که پر از حوادث بود.

این اپیزود قسمت مربوط به آریا فقط دوست داشتم بزنم جلو

 

فقط در مورد اون بطری که سکانس آخر نشون داد، اون هم به راز جوون موندن red woman مربوطه؟ یا فقط گردنبند؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام.

قسمت اول خوب شروع شد و خوب هم تموم شد اما قسمت های میانیش کمی کسل کننده بود. شاید چون توی تریلرها دیده بودیم. انتظارم بیشتر بود...

انگار داستان توی یه بی منطقی خاصی سیر می کرد.

با شنیدن صدای گوست همه میریزن بیرون، ولی وقتی جان کشته شد دریغ از یه نفر!

سر داووس فورا میگه جسد رو ببرند داخل و بدون هیچ دلیلی خودش رو درگیر مسائلی می کنه که بهش ربطی نداره.

تمام شب قراره از یه جسد محافظت کنند... چرا؟

تریستان با جیمی توی قایق بود، دخترعموهاش چجوری سراغش اومدند؟ مگه توی دورن نبودند؟... و چرا انقدر احمقانه رفتار کرد؟

توی اون دشت بزرگ جورا دقیقاً بالای انگشتری که دنریس انداخته بود، ایستاد!!!

به احتمال زیاد قراره زنده شدن جان (که من احتمال نمیدم اتفاق بیفته) خیلی کش بدن.

فصل قبل هم تا اواسطش بی هیجان بود و فقط بخش شمالش جالب بود... احتمالا این فصل هم نیمه ی اولش قراره همونطوری باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان که دوباره قسمت کشته شدن تریستانو دیدم متوجه شدم دورن نیست توی کشتیه.مارهای شنزار باعث شدن من گیج شم آخه هر دوتای اینا که الان تو کشتی بودن موقع رفتن تریستان و میرسلا توی دورن بودن و کشتی هم خیلی دور شده بود پس نمیشه گفت تو کشتی قایم شده بودن حالا چجوری سر از کشتی دراوردن من نمیدونم.

توی اون دشت بزرگ جورا دقیقاً بالای انگشتری که دنریس انداخته بود، ایستاد!!!

وقتی دوتراکیها فصل پیش دور دنی حلقه زدن و محاصرش کردن ردشون مثل یه دایره رو زمین افتاده بود علفهای اون قسمت از بین رفته بود و اون قسمتی که دنی ایستاده بود سالم بود.جورا و داریو هم اول متوجه اون رد شدن و جورا وقتی رفت وسط دایره جایی که دنی ایستاده بود ایستاد انگشترو پیدا کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مورس مارتل » دوشنبه اردیبهشت 6, 95 6:01 pm[/url]"]جورامون Ghost of High Heart کجای داستان معرفی میشه؟ اصلا یادم نیست

تو کتاب سوم وقتی آریا با برادران بدون پرچم هست توی ریورران به یه منطقه میرسن و اونجا یه پیرزن کوتاه قد میاد و با آریا صحبت میکنه و مرگ رنلی و بیلون گریجوی و مرگ و زنده شدن کتلین رو پیشگویی میکنه.

 

ghost of high heart وقتی توصیف میشه میگن که قدش کمتر از یک متره در صورتیکه ملیساندر رو وقتی توصیف میکنن میگن که قدش از یه شوالیه هم بلندتره.شباهتشون فقط تو رنگ چشمشونه که قرمزه.فکر نکنم Ghost of high heart باشه.ghost of high heart پرستنده ی خدایان کهنه نه رلوور.

قد و قیافه رو که میتونه با اون جادوش تغییر بده. اما راست میگی اون پیرو خدایان کهن بود. حتی وقتی داره خوابش رو تعریف میکنه وقتی به زنده شدن کتلین و باز کردن چشم هاش میرسه میگه که ترسیدم و از خواب بیدار شدم. یعنی با اینجور زنده کردن مشکل داشته پس احتمالا نمیتونه اون باشه.

 

توی اون دشت بزرگ جورا دقیقاً بالای انگشتری که دنریس انداخته بود، ایستاد!!!

وقتی دوتراکیها فصل پیش دور دنی حلقه زدن و محاصرش کردن ردشون مثل یه دایره رو زمین افتاده بود علفهای اون قسمت از بین رفته بود و اون قسمتی که دنی ایستاده بود سالم بود.جورا و داریو هم اول متوجه اون رد شدن و جورا وقتی رفت وسط دایره جایی که دنی ایستاده بود ایستاد انگشترو پیدا کرد.

آره دنی توی دایره میندازه زمین اما جورا هنوز نرسیده به دایره اونو پیدا میکنه.

کلا خیلی سوتی داشت این اپیزود! انگار خودشون هم فصل قبل یادشون رفته بود!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت خوبی نبود و حرف زیادی برای گفتن نداشت،فقط قسمت های دیوار خوب بود.

 

درسته ما طبق عکس های فیلمبرداری از قبل میدونیم تو شمال جنگ میشه و جان هم توی جنگ هست اما دیالوگ های روس بولتون هم داشت به همین نکته اشاره میکرد و البته دیالوگ ملیساندره که گفت:جان رو دیدم که تو وینترفل میجنگه.

قبلا هم دیده بود که پرچم های بولتن ها در اتشه (فک میکرد که استنیس اینکار رو میکنه که در واقع جان و داووس و سانسا اینکار رو خواهند کرد)

 

- شعله ها به ملیساندره دروغ نمیگن،اون اشتباه داره تعبیر میکنه.

 

- و تنها سوال این قسمت که من رو درگیر کرد اینه که "واقعا ملیساندره کیه؟"

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه ایپزود اروم و معمولی

مرگ دوران و تریستان خیلی مسخره بود با توجه به مرگ دوران دورنی ها به راحتی از لنیستر ها شکست می خورن مگر این که اتفاق خاص و عجیبی رخ بده فکر کنم میشه به طور قریب به یقین گفت که دیگه خبری از اگان ششم در سریال نخواهد بود

بخش مربوط به بارانداز پادشاه و حرف های جیمی و سرسی رو خیلی دوست داشتم

در رابطه با ملیساندر هم خیلی دوست دارم که واقعا شیرا سی استار باشه

این طور که پروموی قسمت دوم نشون داد قراره برن رو ببینیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من نگرانم خط داستان آهن زاده گان هم یه چیزی مثل دورن بشه

سریال مرتب ازاین شاخه به اون شاخه می پره که دیگه تو این دو فصل سرعتش خیلی زیاد شده

یه جورایی تلگرافی شده

کم کم داره میشه سریال سوتی واقعا با فصلهای ابتدایی قابل مقایسه نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من فک میکنم ملیساندر اشتباه تفسیر نکرده شعله ها رو. درواقع شعله ها یا همون خدای نور به عمد این مسیر رو تعیین کرد تا رقبای پادشاهی حذف بشن به نفع آزورآهای اصلی و یه جنگ واحد بر علیه پادشاه زمستان صورت بگیره. ملیساندر هم چیزی رو که دیده به درستی انجام داده ولی خودش نمیدونه. فک میکرده داره برای استنیس کار میکنه

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×