رفتن به مطلب

به اپیزود دوم فصل ششم چه نمره ای می دهید ؟  

53 رای

  1. 1. به اپیزود دوم فصل ششم چه نمره ای می دهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      1
    • 6
      1
    • 7
      3
    • 8
      11
    • 9
      14
    • 10
      23


Recommended Posts

بازگشت جان اسنو اگه منطقی تر از بقیه بازگشت ها باشه ،غیر منطقی تر نیست و شباهت زیادی به قضیه اصلان در نارنیا داشت.جان اسنو ترکیب جالبی از عقل،شجاعت، ریسک تا سر حد حماقت و عدالته و رهبر بزرگی میتونه باشه اونم در حالتی که بطور بالقوه آریا، سانسا و برن میتونن بهش ملحق شن و اونو تبدیل به قهرمانی در حد قدرت دنریس کنند یعنی کسی که هم حمایت شمال رو داره و هم مردمان آزاد رو

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هودور

خوب مهمترین اتفاق این قسمت زنده شدن جان بود که به نظرم نرمال بود . نه خیلی خوب از اب در اومده بود نه بد . قابل قبول بود و میتونست ولی بهتر باشه . مثلا زنده شدن ناگهانیش و کشتن یه نفر همون موقع که واقعا شوکه کننده میشد

 

قسمت برن رو هم که همه باهاش حال کردن . تیکه ای که ند استارک کبیر حتی بچگی هاش هم توش باشه مگه میشه بد از اب در بیاد ؟ ولی این فلش بک نشون داد فلش بک های قسمت های بعد قراره خیلی قشنگ باشه و کلی از ناگفته های رو روایت کنه . من که بی صبرانه منتظر فلش بک های بعدی هستم .

 

و اما شخصیت محبوبم تیریون که در هر شرایطی بهترین دیالوگها رو میگه . این قسمت واسم این سوال رو پیش اورد که ایا زنده شدن جان و ملاقات تیریون با اژدهاها میتونه نشونه ای از ظهور دوباره سه تارگرین اژدها سوار باشه یا نه ؟

 

بقیه قسمتها هم چیزی واسه گفتن نداره چون دوستان گفتن هر چی بود .

در کل قسمت خیلی خوبی بود و خوبیش رو مدیون نبود دنریس و بخش دورن بود که اگه میبود کمی افت میکرد این قسمت . امیدوارم اون بخش ها رو سریع و قشنگ تمومش کنن تا هنوز ضربه نزده به بقیه قسمتها .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مهم ترین اتفاق این قسمت که زنده شدن جان بود.ولی اتفاقاتی در این قسمت افتاد که کم از زنده شدن جان نداشت.مثلا کشته شدن روس بولتون به عنوان لرد بولتون ها کی فکرشو میکرد اینطوری کشته بشه!یا مثلا عوض شدن پادشاهی در جزایر آهن و...

صحنه زیبای دیگه درست چند لحظه قبل از زنده شدن جان بود.زمانی که گوست(ghost) دایر ولف جان قبل از زنده شدنش متوجه تغییرات بسیار جزیی در جان شد و از چرتش پرید.این نشانه رابطه عمیق جان اسنو با گوستو نشون میده.

دیدن ادارد (که در وارگ برن حضور داشت) حتی در بچگیش بسیار برای طرفداران زیبا بود و یادآور خاطرات تلخ و شیرین لرد شرافتمند وینترفل بود.

با این حال زنده شدن جان به بسیاری از تئوری سازی ها از جمله نبرد حرامزادگان و... جواب مثبت داد و به اتفاق افتادنشان قوت بخشید.

مطمئنا در قسمت های بعد دیدار سانسا با برادری که در دوران بچگی نادیده میگرفت و الان بیش از هر چیزی دلتنگ هم هستند میتونه بسیار زیبا باشه...

تیریون هم که قبل از اینکه این سکانس از فیلمو ببینیم در تریلر های قبلی رویارویی مرد کوچک با اژدهایان طوری به نظر میرسید که تیریون در دریایی از آتش اژدها غرق شده و نظریه تارگرین بود اون قوت گرفت ولی بعد از این سکانس این احتمال کمرنگ تر شد و دیدیم که تیریون با عقل و البته با میزان بسیاری از شانس این قضیه رو ختم به خیر کرد!

امیدوارم سریال در ادامه روند صعودی تریو طی کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جیمی را چطور با رمزی مقایسه کردید؟

جیمی هر کاری می کنه یا کرده به خاطر خانواده ش بود. از سقوط برن تا درگیری با استارک ...

 

رمزی تمام کارهاش به خاطر جنونشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واقعا عالی بود

دوست دارم ین سریال و اسلو ببینم که نئشگیش تا هفته بعد باقی بمونه

حیف که نمیشه

امیدوارم روند صعودی سریال تا پایانش حفظ بشه

فقط چیزی که مشخصه بجز برن وارگ‌بودن بقیه استارکا رو قلم‌گرفتن که مایه ی ناامیدیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده)
hamedsr » دوشنبه اردیبهشت 13, 95 5:55 pm[/url]"]

راز حرف نزدن هودور چیه؟

ره...

لگد اسب خورده به سرش

یه تئوری بود میگفت روس‌بولتون بچه هاشو میکشه میره تو جلدشون و عمر طولانی داره

و قراره رمزی رو بکشه ..تئوریه دود شد رفت هوا

من بر خلاف دوستان راضی نبودم . چون فکر میکنم این همه اتفاق خوراک یک قسمت نبود ... به هر کدوم میشد جزئیات داد تا بیشتر به دل بشینه . اتفاقات همگی مهم بودن . مثل خوردن کوبیده و پیتزا و دیزی و کله پاچه همزمان بود

سه نکته که دوتاشو از کانال وینترفل خوندم و اولیشو خودم فهمیدم :

یک _ با کشته شدن بیلون گریجوی هر سه نفری که ملیساندر اسمشونو گفت و زالو ها رو توی آتش انداخت کشته شدن

دو _ نحوه خنجر خوردن روس بولتون عین خنجر خوردن راب استارک بود !

سه _ دیالوگ ند و بنجن استارک که بهش گفت سپر رو بالا بگیر قبلا تو سریال تکرار شده بود . جان اسنو این حرف رو به الی خائن زده بود

 

اگر اژدها رو‌گرسنگی آدم نمیخوره و فقط دشمنو میخوره پس چرا پسر بچه اون چوپان رو خورده بود و پدرش اومد تظلم خواهی و عاقبتش شد زندانی شدن اژدها ها ؟ اگر غل و زنجیر اشتهاشونو کور میکنه پس چرا تیریون میترسید ؟ :دی

چجور باید کادر اسپویل بزنم ؟

دو خط بعدی رو نخونید یه تیکه از پروموی قسمت بعد دیدم دارم میگم

 

 

در مورد قسمت بعد برن میره به خاطرات برج شادی انگار

من دو شخصیت رو دوست دارم استنیس و آرتور دین . قسمت بعد نامردی هاولند رید رو میبینیم :/

من کاراستارک ها رو درک نمیکنم . درسته راب گردن پدرشونو زد ولی اونا هم آنتی لنیستری دو آتیشه بودن نباید با بولتونا هم پیمان میشدن

 

 

ناظر : ویرایشگر کامل رو بزنید ، متن مورد نظر رو انتخاب کنید و گزینه spoiler رو از گزینه های بالای کادر متن انتخاب کنید .

 

ضمنا از پست های متوالی پرهیز کنید . پست های متوالی شما ادغام شد

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
فرشید واترز » سه شنبه اردیبهشت 14, 95 5:50 pm[/url]"]
hamedsr » دوشنبه اردیبهشت 13, 95 5:55 pm[/url]"]

راز حرف نزدن هودور چیه؟

ره...

لگد اسب خورده به سرش

یه تئوری بود میگفت روس‌بولتون بچه هاشو میکشه میره تو جلدشون و عمر طولانی داره

و قراره رمزی رو بکشه ..تئوریه دود شد رفت هوا

من بر خلاف دوستان راضی نبودم . چون فکر میکنم این همه اتفاق خوراک یک قسمت نبود ... به هر کدوم میشد جزئیات داد تا بیشتر به دل بشینه . اتفاقات همگی مهم بودن . مثل خوردن کوبیده و پیتزا و دیزی و کله پاچه همزمان بود

سه نکته که دوتاشو از کانال وینترفل خوندم و اولیشو خودم فهمیدم :

یک _ با کشته شدن بیلون گریجوی هر سه نفری که ملیساندر اسمشونو گفت و زالو ها رو توی آتش انداخت کشته شدن

دو _ نحوه خنجر خوردن روس بولتون عین خنجر خوردن راب استارک بود !

سه _ دیالوگ ند و بنجن استارک که بهش گفت سپر رو بالا بگیر قبلا تو سریال تکرار شده بود . جان اسنو این حرف رو به الی خائن زده بود

 

اگر اژدها رو‌گرسنگی آدم نمیخوره و فقط دشمنو میخوره پس چرا پسر بچه اون چوپان رو خورده بود و پدرش اومد تظلم خواهی و عاقبتش شد زندانی شدن اژدها ها ؟ اگر غل و زنجیر اشتهاشونو کور میکنه پس چرا تیریون میترسید ؟ :دی

چجور باید کادر اسپویل بزنم ؟

دو خط بعدی رو نخونید یه تیکه از پروموی قسمت بعد دیدم دارم میگم

 

 

در مورد قسمت بعد برن میره به خاطرات برج شادی انگار

من دو شخصیت رو دوست دارم استنیس و آرتور دین . قسمت بعد نامردی هاولند رید رو میبینیم :/

من کاراستارک ها رو درک نمیکنم . درسته راب گردن پدرشونو زد ولی اونا هم آنتی لنیستری دو آتیشه بودن نباید با بولتونا هم پیمان میشدن

 

 

ناظر : ویرایشگر کامل رو بزنید ، متن مورد نظر رو انتخاب کنید و گزینه spoiler رو از گزینه های بالای کادر متن انتخاب کنید .

 

ضمنا از پست های متوالی پرهیز کنید . پست های متوالی شما ادغام شد

 

خب الان بولتون ها مقابلِ لنیسترها قرار گرفتن و دلیل اینکه میخوان شمال رو متحد کنن همین جنگیدن با لنیسترا بود، هرچند که الان شرایط خیلی پیچیده شده، با مرگ تایوین ارتش لنیستر ظاهرا هنوز فرماندۀ درستی نداره و از طرفی با وجود جان و مردمان آزادی که بهش می پیونند بولتونا ممکنه اصلا پاشون به جنگ با لنیسترها نرسه و زودتر کلکشون کنده بشه! شاید هم کلک جان کنده شد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چرا به این فکر نمیکنین که اژدهاها چرا با تیریون کاری نداشتن و اینکه هودورچه بلایی سرش آمده که نمیتونه حرف بزنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خود تیریون توضیح داد که اژدهایان از انسان ها باهوش ترند بنابراین به نظرم میتونن دوست رو از دشمن تشخیص بدن

در مورد هودور قرار نیست برن کل اتفاقات براش در یک قسمت بیفته

 

برن مسلما در قسمت های بعدی وقایع کلیدی از گذشته مثل برج شادی ، قضایای لیانا استارک و حتی هویت واقعی جان اسنو رو ممکنه ببینه که یکی از اون وقایع میتونه چرایی کامل صحبت نکردن هودورباشه

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرتون الآن که جان اسنو زنده شده، باید به سوگندش (Night's watch) پایبند باشه؟(چون یه بار مرده!)

یه سوال دیگه: آیا سانسا این قدرتو داره که جان رو استارک کنه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بنا به احتمالاتی اصلا جان احتیاج نداره کسی اونو استارک کنه

و شایداصلا استارک نباشه!

 

نیاز خاصی به پایبندی خشک جان اسنو به سوگند نیست، ماهیت دیوار دفاع از شمال و وستروسه یعنی کاری که جان به بهترین وجه انجام داره میده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان جدید، چند تا نکته رو به عنوان اولین پست خدمتتون عرض می کنم:

1- علت انس بيشتر کتابخون ها با فصل اول تا چهارم سريال به خاطر اقتباس اونها از جلد اول تا سوم کتاب بود که ترتيب زماني مشخصي داشتن. ولي چون وقايع جلد چهار و پنج همزمان بودن و تفکيک اونها طبق سليقه مارتين براساس جغرافيا صورت گرفته بود. کاملا مشخص بود که ترتيب روايت سريال از همين وقايع، طبق سليقه کارگردان و فيلمنامه نويس که قطعا با سليقه مارتين يکي نميشه دگرگون و پيش و پس خواهد شد.

دوستاني که از اين نکته ساده غفلت کرده بودن تو فصل پنجم با پيش داوري ميگفتن که خط داستاني جزاير آهن و يورن چشم کلاغ از سريال حذف شده که با این قسمت غلط بودن قضاوتشون مشخص شد و باز جالبه که عده ای هنوز حکم صادر مي کنن که اگان ششم و جان کانينگتون از سريال حذف شدن در حاليکه عاقلانه تر اينه که منتظر بمونيم تا نوبت ورود اونها به سريال هم برسه.

2- سريال در روايت بعضي از خطوط داستاني از کتاب هايي که انتشار عمومي پيدا کردن جلو زده نه از اونچه که در دسترس کارگردان و فيلمنامه نويس هست. فراموش نکنيد که کار مارتين با جلد ششم از يکسال پيش تموم شده و اين جلد الان زير دست ويراستاره، خود مارتين هم 10 فصل اولش رو در مجامع عمومي روخواني کرده و قطعا خيلي بيشتر از اون رو تو جمع هاي خصوصي که حتما کارگردان و فيلمنامه نويس هم عضوش هستن و بالاتر از اون برای رسیدن به جواب همه سوال هاشون به شخص مارتین دسترسی ویژه دارن.

3- نکته سوم درباره فاصله گرفتن خط داستاني برخي شخصيت ها از کتاب هم به مقوله بازاريابي و جذب مخاطب برميگرده ! فراموش نکنيد که سوفي ترنر (سانسا) محبوب ترين هنرپيشه اين سريال در امريکا و اروپا است و قطعا نميشه همچين هنرپيشه اي رو مثل هودور براي يک يا دو فصل کامل از سريال حذف کرد و صداي کسي هم در نياد و به مخاطب سريال آسيبي وارد نشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
محمدمهدی » چهارشنبه اردیبهشت 15, 95 6:48 pm[/url]"]با سلام خدمت همه دوستان جدید، چند تا نکته رو به عنوان اولین پست خدمتتون عرض می کنم:

سلام

1- بهنره که حذف شده باشه. با توجه به محدودیت زمانی تو سریال، امکان پرداخت خوب به ورود کاراکترهای جدید نیست ...

2- چه خونده باشند کتاب را، چه نه ... بعید این داستانی را که روایت کردن در دو اپیزود اول، با شیوه داستان گویی مارتین فرق داشت. یه خوردی آبکی بود

امیدوارم قسمتهای بعد بهتر بشه.

3- چه بدسلیقه ن آمریکایی ها و اروپایی ها این همه بازیگر خوب تو سریاله ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
saied293 » چهارشنبه اردیبهشت 15, 95 12:06 pm[/url]"]به نظرتون الآن که جان اسنو زنده شده، باید به سوگندش (Night's watch) پایبند باشه؟(چون یه بار مرده!)

یه سوال دیگه: آیا سانسا این قدرتو داره که جان رو استارک کنه؟

به طور مشخص با مرگش سوگند باطل شد و هیز واچ ایز اندد حالا آزاده که شاه بشه پدر بشه و هرسرزمینی رو میخواد فتح بکنه و ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاید مشکل این تطابق وقایع و وفاداری به کتاب و...ناشی از این باشه که سرعت وقوع حوادث در اقلیم های مختلف وستروس یکسان نیست و بعضی سرزمین ها مثل دورن یا جزایر آهن حضوری کمرنگ ترو فرعی در داستان دارند و این یکسان سازی ریتم بطوری که تموم داستان ها به موازات هم پیش بره کمی سخته ،گاهی به سرزمینی صرفا فهرست وار و سطحی نگاه میشه چون دقت زیاد در یک سرزمین مثل دورن میتونه حوصله بینندگان رو که خیلی هاشون بیشتر وقایع آریا ،برن،دنریس یا جان رو دنبال میکنن سر ببره ،بخاطر همین گاهی سریال نمیتونه اون چیزی باشه که در کتاب هست مثل وقایع دورن که دوران مارتل سریال بی رنگ و بی بو بود، یعنی در هر صورت داستان هاو شخصیت های فرعی همیشه یه چالش و تهدید برای برگردان ایده آل سینمایی یه اثر میتونن باشن .جدای از این تفاوت کار در اقتباس سینمایی -سریالی با کتاب امری طبیعیه .خیلی از شخصیت ها ممکنه در سریال حذف یا جایگزین بشن مثلا کتاب 1000 شخصیت داشته باشه به عنوان مثال ولی عوامل سریال نمیتونن این عدد فرضی از بازیگر ،بودجه برای اونا و روابط بین اونارو فراهم کنن بخاطر همین کار دچار جرح و تعدیل میشه نمونه اش وقایع در مورد برین، استنیس که برای من خوشایند نبود بر خلاف نمونه هایی مثل ادمور تالی یا بلک فیش( بریندن تالی) که خیلی خوب دنباله سرگذشتشون خلاصه یا تغییر داده شد

 

در مورد شخصیتی مثل سانسا یا آریا یا مثلا دنریس تنها به شرط مردن میتونن از روایت خارج شن وگرنه دلیلی برای حذف یا کمرنگ شدن یه شخصیت که داستان از دید اون روایت میشه و خیلی هم محبوبه وجود نداره و اصلا محوری بودن سانسا و نقشش در پیشبرد داستان و بود یا نبودش با هودور یا مرین ترنت یا هری سوئیفت یا آریس اوکهارت قابل مقایسه نیست

 

جدای از این نغمه از آتش و یخ ،داستانی با این همه شخصیت و اقلیم و پیچیدگی روابط و به تعبیر مارتین(نقل به مضمون) با 8 میلیون خط داستانی حیفه در یک 7 گانه تموم بشه، ای کاش سرعت تغییرات کمتر میشد تا میتونستیم یه ده گانه خوب رو شاهدش باشیم بخصوص در شمال که تازه موتور آدرها داغ شده و داستان اصلی نغمه ظرفیت روایت در 10 جلد رو داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تو یه مصاحبه ای قبلا مارتین گفته بود که اینکه یه شخصیت از دیار باقی بر میگرده، دوست دارم یه تغییری توش باشه ...

مثلا گفت کاراکترهای خودش یه چیزی را از دست میدن، یا یه خاطره، یا یک توانایی ...

الان جان از نظر رفتاری چه تغییری میکنه به نظرتون؟ یا چی رو از دست داده؟

(یا شایدم چه چیز را به دست آورده؟)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بستگی به شخصیتش داره

ممکنه مثل بریک داندریون باشه

 

ممکنه مثل بانوی سنگدل مامور به انتقام باشه

 

ولی در مورد شخصیت جان اسنو معقول اینه تغییر خاصی نداشته باشه هرچند از ذهن سیال مارتین هیچ چیزی بعید نیست .ممکنه مشابه بلایی که اون ساحره به سر خال دروگو آورد(البته نه دقیقا اون بلارو) رو به ناچار راهبه سرخ بر سر جان اسنو آورده باشه و تغییراتش بعدا به چشم بیاد یعنی ممکنه بعد انسانی اش تضعیف شه ،ممکن هم هست جان اسنو قویتر هم بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دایرولفها دارن مثل فولاد ابدیده میشن هر کدوم به تنهایی کلی سختی کشیدن و خدا به داد وستروس برسه وقتی که به هم برسن و گله تشکیل بدن...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
گرگ تنها » پنج شنبه اردیبهشت 15, 95 1:26 am[/url]"]دایرولفها دارن مثل فولاد ابدیده میشن هر کدوم به تنهایی کلی سختی کشیدن و خدا به داد وستروس برسه وقتی که به هم برسن و گله تشکیل بدن...

 

چه بر سر دایرولف آریا اومد راستی؟ داشت میگشت تو جنگلها برای خودش گله دست و پا میکرد

کلا خبری نشد دیگه ازش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دایر ولف ها جدای از ظاهرشون به نوعی نماد التهابات و احساسات درونی اون قهرمانان هستند

به نظرم خود آریا هم فعلا تکلیفش با خودش کاملا روشن نیست که سرنوشتش چی میشه. وقتی که برگرده به وستروس سر و کله دایرولفش هم پیدا میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
R-FAARAZON » پنج شنبه اردیبهشت 15, 95 1:17 am[/url]"]بستگی به شخصیتش داره

ممکنه مثل بریک داندریون باشه

 

ممکنه مثل بانوی سنگدل مامور به انتقام باشه

 

ولی در مورد شخصیت جان اسنو معقول اینه تغییر خاصی نداشته باشه هرچند از ذهن سیال مارتین هیچ چیزی بعید نیست .ممکنه مشابه بلایی که اون ساحره به سر خال دروگو آورد(البته نه دقیقا اون بلارو) رو به ناچار راهبه سرخ بر سر جان اسنو آورده باشه و تغییراتش بعدا به چشم بیاد یعنی ممکنه بعد انسانی اش تضعیف شه ،ممکن هم هست جان اسنو قویتر هم بشه

 

اتفاقا اگه قراره که جان اسنو رهبری کنه و پیروز جنگی بشه نیازه که از لطافت و مهربونیش کم بشه! باید کمی سنگدل بشه و در کل تغییرات مثبتِ زیادی رو میتونه داشته باشه، البته از مارتین و سازندگان بعید نیست ازش یه شخصیت منفی بسازن و همونطور که گفته بودن Jon Snow is Dead و ما شاهده شخصیت جدیدی باشیم که هیچ شباهتی به جانِ سابق نداره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاید جان تبدیل به یک شخصیت بدون عاطفه بشه ... مثل استنیس ... که این طوری فکر کنم چیز عالی بشه ... شاید هم ارتباطش با R'hllor بوجود بیاد ...

اما دوست دارم پوست رمزی رو زنده زنده بکنه ... یک مرگ ساده سزاوارش نیست ...

به هر حال باید صبر کرد

 

یک نکته هم درباره آریا ... شاید مامور کشتن شاه شب آریا باشه (چشم آبی که تو خاموش میکنی)

چون در جنگ قبلی هشت هزار سال قبل هم شاه شب کشته نشد فقط شکست خورد

مثلا

اگه سکانس های پایانی سیزن ها رو دقت کرده باشیم

یکیش تولد اژدهایان..ارتش مردگان..آزادی برده ها ...آریا به سمت براووس...مرگ جان

بودن شاید انتخاب اون سکانس که آریا به سمت براووس میرفت بی دلیل نبوده باشه چون سکانس های زیبایی رخ دادن اون قسمت که هر کدوم میشد سکانس پایانی بشه ... (برن و کلاغ سه چشم -سوزاندن ایگریت - کشته شدن تایویین) اینکه روی بی چهره شدن آریا تاکید شده شاید مسئله مهمی پشتش باشه...

شاید در دنیای مارتین تمام خدایان جدید و قدیم (R'hllor - Many-Faced God - Old gods , ...) به کمک هم برای نابودی شاه شب دارن کاری میکنن

باید دید چی میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعد از 1 فصل انتظار بلاخره از شخصیت یورن هم رو نمایی شد ؛ بازی و صدای خوب ولی به نظر میاد به لحاظ قیافه نتونه انتظارات شخصیت یورن رو براورده کنه!!

 

شخصیت ویکتاریون هم که کلا حذف شده البته شاید برای شورای انتخاب پادشاهی (جزایر اهن ) وارد قصه اش کنن

 

البته من نظرم این هستش چون اگه ویکتاریون رو هم وارد خط داستان کنن مجبورن قضیه خواستگاری غیابی یورن از دنریس هم بکشن وسط که همینطور که مشخصه خط داستانی دنریس اندازه کافی شلوغ هست فکر نمیکنم برای این شخصیت منفور انقدر هزینه زمانی کنن !!

 

 

روند داستانی برن خیلی قشنگ و جذاب شده مخصوصا نشون دادن خردسالی های لیانا و ند ، فکر کنم شخصیت برن مثل یه ابزار به کارگردان اجازه میده هرجا دلش میخواد فلش بک بزنه و اتفاقات گذشته رو نشون بده که این یعنی حضور شخصیت هایی مثل ریگار و رابرت و یا حتی خود ند در جوونی هاشون .

 

هنوز باورم نمیشه تامن از سرسی برای کنترل تاج تاخت کمک میخواد بگیره

اونم 2 احتمال دداره برای این سطح از ضریب هوشی

 

1. بچه حاصل از پیوند فامیلی همیشه خنگه

2. تربیت یه باراتیونی چیزی از این بیشتر نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

انتظار منم از مورد شخصیت یورون بیشتر بود هرچند شروعی خوب داشت ولی درسته خط داستانی جزایر آهن زیاد جای مانور نداره و همین حدم کافیه

در مورد پیوند فامیلی بله باعث نزدیک شدن خزانه ژنی میشه و و پیوند محارم دیگه بدتر!

این نزدیک بودن خزانه ژنی مثلا در 1 درصد خوبه ولی در 99 درصد مشکل زا بخاطر همین خاطر حکمرانان مصر باستان رفته رفته افول کردند چون فرزندانشون که حاصل پیوند محارم و خالص شدن خون بودن دچار انواع بیماری های خونی و ژنتیکی می شدند، در مورد سرسی و جیمی هم واقعا نمود این پیوند چندش آور جافری بود که جدای از بشدت ترسو بودن ، دیوانه و بدون عقل بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این اپیزود سکانس های بسیار زیبایی داشت و به نظرم به خوبی تمام داستان ها رو پیش بردن.

منتظر قسمت بعد و مشخص شدن هویت واقعی جان هستیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×