رفتن به مطلب
ریگار

چه کسی خواستار کشته شدن برن به وسیله تیغ لنیستری بود ؟

Recommended Posts

در این تاپیک سعی می شود با استفاده از اطلاعات و شواهد موجود در کتاب بازی تاج و تخت ، هدف اصلی کسانی را که سعی کردند برن را با وجود این که در کما بود بکشند ، کشف کنیم؟ چرا یک تیغ والریایی و متعلق به لنیستر ها برای این کار در نظر گرفته شد ؟ آیا سرسی و جیمی تنها برای جلوگیری از رسوایی دست به چنینی عملی زدند یا اراده ای شوم و پنهانی درکار بوده است ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عجب بحث جالبی

واقعاً کی میخواسته برن بمیره؟

یادم نمیاد آیا جایی هست که سرسی رو بیگناه نشون بده؟

به نظرم کار سرسی بوده و با یه تیر دو هدف میزد

یکی برن رو میکشت و دیگری هم تیریون رو بدنام میکرد. البته اینکه کی اجرا کرده و خنجر تیریون رو برداشته جای سواله

شاید سرسی هم نبوده و شحص دیگری بوده که بیشتر دنبال ضربه زدن به تیریون بوده

اوووف بحث خیلی پیچیده شد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

میدونی باید اول به این نکته بپردازیم که کشته شدن برن یا کلا قصد این کار چه نتایجی داشته و میتونسته داشته باشه .

اولین نتیجه ایکه این کار میتونست داشته باشه اینه که خاندان لنیستر واستارک رو بیش از پیش به جون هم بندازه . سرسی خیلی عاقل تر از اینه که بخواد چنین نقشه ای بکشه و خاندان خودش رو درمقابل یکی از قویترین وبزرگترین خاندان ها قرار بده . به شخصه اعتقاد دارم اگه سرسی نقشه قتل برن رو میکشید ، این کار رو به وسیله کسی یا چیزی انجام میداد که کمترین توجه رو به خاندانش جلب کنه .

به نظر خودم کسی این کار رو کرده که از ثابت بودن اوضاع راضی نبوده و میخواسته با یه تلنگر آغاز گر آشوبی بشه که میتونسته موقعیت اون شخص رو تغییر بده .

وقتی از این دید به این قضیه نگاه میکنم ، اولین اسمی که به نظرم میاد لیتل فینگر هستش ، کسی که خواستار قدرته و سالها پیش از استارک ها ضربه خورده و میدونه که بهترین گزینه برای رویارویی با استارک ها لنیستر ها هستن!

اما...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من به شدت نظرم روي ليتل فينگر هست كه يك جورايي يك نوع كهن الگو محسوب ميشه در چنين داستان هايي و دراكثر اين چنين درام هاي فانتزي همين كهن الگو هست كه دست به چنين اعمالي ميزنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درسته ، اولین اسمی که به نظر میرسه تو این کار نقش داشته باشه لیتل فینگر هستش ، اما باید توجه داشته باشی که لیتل فینگر هزاران کیلومتر از وینترفل فاصله داشت وقتی این جریانات اتفاق می افتاد ! پس چطور میتونسته تو نقشه کشتن برن دست داشته باشه ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من میگم بهتره اول بگیم چه کسی از مرگ برن سود میبرد؟و در ادامه بهتره بگیم چه کسی همزمان از کشتن برن و بدنام کردن تیریون سود میبرد.چون هر کسی امکان داشت یه نفر رو بفرسته برای کشتن برن،ولی چرا با خنجری که همه اون رو جزو اموال تیریون میدونند؟اما چرا باید تیریون آدم بده بشه؟

چون یکی هست که از شعله ورتر شدن آتش نفرت بین استارک ها و لنیسترها سود میبره.اما ذهنم به طرف هیچکس نمیره!یعنی کی میتونه باشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
درسته ، اولین اسمی که به نظر میرسه تو این کار نقش داشته باشه لیتل فینگر هستش ، اما باید توجه داشته باشی که لیتل فینگر هزاران کیلومتر از وینترفل فاصله داشت وقتی این جریانات اتفاق می افتاد ! پس چطور میتونسته تو نقشه کشتن برن دست داشته باشه ؟!

 

خب ما در جاي جاي داستان ميبينيم كه ليتل فينگر هم به همون اندازه كه واريس جاسوس داره اون هم داره. و از يك همچين اتفاق مهمي ( سفر پادشاه به وينترفل ) هرگز غافل نميمونه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آفرین برندون ! این شیوه درستی واسه پیدا کردن حقیقته . واقعا چه کسی از مرگ برن به اون شکل سود میبرد ؟! کی از شرایط موجود ناراضی بوده ؟ کی میخواسته با راه انداختن جنگ و ایجاد یه بی تعادلی ، به چیز بیشتری دست پیدا کنه ؟ کی از این دو خاندان کینه داشته ؟

آیا تیان گریجوی میتونه اون شخص باشه ؟ پسر کسی که اتحاد شیر ها و گرگ ها به خاک و خون کشیدنش ! کسی که خاندانش در تنها جنگی که استارک ها و لنیستر ها با هم متحد شدن ، شکست خورد . پسر یه پادشاه فرو افتاده که سرشار از عقده است و ...

 

به Ascension : قبول دارم که لیتل فینگر جاسوسان زیادی داره ، اما آیا این جاسوس ها همونقدر که تو بارانداز پادشاه زیادن ، تو شمال هم زیادن ؟! یه جاسوس چطور میتونه خنجر یه لنیستر رو به دست بیاره ؟ لیتل فینگر چطور میتونسته پیش بینی کنه که برن از ارتفاع می افته ؟ در هر صورت لیتل فینگر خیلی دور از وینترفل بود و به نظرم امکان این که بتونه از این فاصله این ماجرا رو رهبری کنه ، خیلی بعید به نظر میرسه . مگر این که ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لیتل فینگر قطعا میدونه که برن چرا فلج شده چون تا بخوای جاسوس داره و از قضیه سرسی و جیمی هم خبر داره و سرسی هم بهش بها نداده در نتیجه بد فکری نیست اگه اونو مقصر بدونیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تیریون ! حرفت قابل قبوله که میگی لیتل فینگر میتونسته از ماجرای سرسی و افتادن برن باخبر بشه . اما این سوال پیش میاد که لیتل فینگر از کجا میدونسته قراره برن از دیوار سقوط کنه و زنده بمونه تا برای کشتنش به وسیله تیغه ، نقشه بکشه و تیغ تیریون رو به کسی بسپاره تا گلوی پسر رو ببره ؟! لرد بیلیش به فاصله چندین ماه مسافرت از وینترفل فاصله داره ، نمیتونه انقدر دایرت اعمالش وسیع باشه . میتونه ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من با ایده ی تیان مخالفم.میدونم که انگیزه خوبی میتونسته داشته باشه اما چند نکته هست

اولین و محکم ترینش اینه که خنجر تیریون رو از کجا آورده؟اون که نهایتا توی سرزمین های شمالی بوده و تیریون رو اولین بار توی ماجرای دست شدن ند دید.

مشکل بعدی اینه که من معتقدم تیان اونقدر ها هم بد جنس نبود.توی وینترفل با تیان مثل یک گروگان رفتار نمیکردن.تیان برای ند یک درجه کمتر از پسراش بود.تیان به راب هم خیلی کمک کرد.اما با توجه به مسائلی که اتفاق افتاد در نهایت ذات اصلیش رو نشون داد.

من نظرم رو واریسه.موجودی که همیشه هدف اصلی همه کارهای شومش رو صلاح مملکت مینامه.همونطور که میدونیم واریس با ایلریو ملاقات داشت.به نظرم شعله ور شدن اختلاف بین استارک و لنیستر قطعا مشکلات زیادی در جامعه ایجاد میکرد.و هرج و مرج و شورش و جنگ به نفع چه کسیه؟کسی که ادعای پادشاهی داره.چون بهترین موقع برای ضربه زدن به دشمن همون موقع هست.نظر من اینه که با جنگ احتمالی استارک و لنیستر وستروس دچار تزلزل میشد و بهترین موقع برای برگشتن تارگرین ها بود!

 

در مورد ارتباط از راه دور:ریگار عزیز کلاغ چاره مسافت طولانیه.مسافت های طولانی با کلاغ ها خیلی سریع تر پیموده میشن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من با برندون معمار موافقم. چون واریس ثابت کرده همه جا گوش داره و سریع از تمام اتفاقات با خبر میشه . اما به نظرم موضوع باید به اون جادوگران و میری ماز دور هم ربط داشته باشه. چون زاغ ه هرچه قدر هم سریع باشند نمیتونن همچین کاری کنن.شاید پیچیدگی های دیگری هم وجود داشته باشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تیان خنجر تیریون رو از کجا آورده ؟! خب تیریون تو اون زمان شمال بود و در هر زمانی این امکان وجود داشت که تیان بتونه خنجر رو به دست بیاره .

اتفاقا من برخلاق تو معتقدم که تیان ذاتا مثل پدران و مردمش شرور و بدذات هستش . کافیه به نحوه رفتارش با زن ها و زیردست هاش نگاه کنیم تا به ذات خبیثش پی ببریم .

واریس ؟! درسته ، واریس هم میتونه گزینه مناسبی باشه . اما باید ببینیم که واریس چه سودی از جنگ بین استارک ها و لنیستر ها میبره ؟ واریس جز شورای پادشاهی هستش و با توجه به خواجه بودنش هرگز نمیتونه بیشتر از این بشه ( یعنی نمیتونه پادشاه بشه ) ، اصلا هیچ وقت هم تمایلی به افزایش قدرت درش نمیبینم ، پس چرا باید ریسک کنه و جنگ راه بندازه ؟!

 

در رابطه با ارتباط از راه دور : کلاغ ها که مثل موبایل نیستن درست برسن به دست شخص مورد نظر ! کلاغ ها آموزش دیدن که به دست استاد قلعه مورد نظر برسن . پس اگه قرار باشه کسی از بارانداز پیام قتل رو با کلاغ بفرسته وینترفل ، اولین کسی که مطلع میشه استاد وینترفل هستش که همه از وفاداریش به استارک ها آگاهیم .

 

به ادارد استارک : میری ماز چه ربطی به قتل برن میتونه داشته باشه ؟!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به ریگار:جادوگران معلوم نبود تو چه زمانی اند . میری ماز دور هم که جادوگر بود . شاید می خواست وستروس رو به هرج و مرج بندازه. شاید ایلیریو واریس با اون ارتباط داشته باشند . تو دنیای وستروس و ایسوس هیچ چیز واقعا همون چیزی نیست که به نظر میاد.

در ضمن کلاغ هارو میشه برای کارای دیگه هم آموزش داد مثلا تو جنگ که همه ی سپاهیان نمیتونن یه استاد همراه خودشون داشته باشن .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کسی که میخواسته تیریون رو بدنام کنه و شخصی رو با خنجر والریایی "که به نام تیریون ـه" رو برای کشتن برن بفرسته، یقین داشته که شخص اجیر شده به دام می افته؟ اگه برن کشته میشد و قاتل فرار میکرد، باز هم بدبینی ها به سمت تیریون جلب میشد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب ریگار من موضعم رو کمی عوض میکنم.به نکته خوبی در مورد تیان اشاره کردی.از یاد برده بودم.با ذات کثیف تیان کاملا موافقم.اما همچنان معتقدم تیان این کارو نکرده.اگه تیریون توی اون سفر خنجرش رو باخودش آورده بود قطعا باید بعد از گم شدنش یه خبری میشد.

 

ایده ی مورس مارتل هم خیلی مهمه.اگه کتلین اونجا نبود برن مرده بود و هیچ کس نمیتونست بفهمه کی اینکارو کرده.

 

پس حالا یه چیز دیگه رو هم باید لحاظ کنیم.اینکه شخص مورد نظر از مردن برن هم سود میبرده.و یا بهتره اینو اضافه کنیم که از عذاب دادن استارک ها لذت میبرده(چون برن به جز قضیه ی سرسی و جیمی هیچ کاری نکرده بود که مستحق مرگ باشه)ممکنه یه انتقام از ند بوده باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظر من با توجه به شرایط اون وقت تیان کار اون نبوده. اون موقع تیان در این حد و به این فکرها نبود.

 

احتمال لیتل فینگر هست ولی با شخصیتی که تا حالا از واریس دیدیم فکر نمی کنم اون هم بوده باشه.

 

شاید بشه از یه زاویه ی دیگه هم به ماجرا نگاه کرد. برن اون موقع خواب کلاغ سه چشم رو میدید. و این که یا باید بپره و یا بمیره. در واقع بیدار شدن برن به معنی شروع قدرتهاش بود و این در آینده ی داستان مطمئنا نقش مهمی بازی می کنه.

 

از طرفی برن و قدرتهاش وابسته به درخت نیایش که برای بزرگ داشت هفت هستن وابسته است. این قتل و تلاش برای در نطفه خفه کردن قدرت هایی که برن میتونه به دست بیاره ممکنه کار یه قدرت جادویی دیگه باشه. من شدیدا به خدای سرخ و مریداش مشکوکم. علاوه بر این از خنجر تیریون استفاده شد که بازهم به نفع اونا بوده که لنیستر-براتیون و استارک به جون هم بیفتند و مهم تر از اون این قدرت جدید که برن باشه از بین بره.

 

البته این فقط یه حدث محتمله. چون به نظرم این قضیه نمیتونسته کار کسی باشه که هیچ قدرت جادویی نداشته. مخصوصا که به شکل عجیبی اون شخص خنجر تیریون رو معلوم نیست چطور و از کجا به دست آورده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ما که از ذهن و ذات تیان باخبر نیستیم ، چرا چنین مهره پرکینه ای رو کنار بذاریم ؟!

 

فرضیه ات در مورد نیروهای جادویی رو خیلی خیلی دوست دارم . هم خیلی جدیده ، هم امکانش وجود داره . اما این به شرطی مورد قبول واقع میشه که واقعا برن خطری برای اونها یا هرکس دیگه ای به حساب بیاد . رقیب اصلی خدای سرخ در وستروس ، هفت هستش ، نه خدایان جنگل که محدود به شمال هستن . ضمن این که خدایان جنگل حتی تو دوران حمله اندال ها قدرت چندانی جز برقراری ارتباط بین متحدان نداشتن و ما قدرت تخریب گری از ایشان نمیبینیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد ایده ی جادو منم معتقدم ایده ی جدیدیه

ولی یه مقداری با عقل جور در نمیاد(البته این خاصیت جادوئه).چجور نیروی جادویی وجود داره که اینقدر هوشمند عمل کنه.که یکی در شمال(یه پسر کوچولو)اگه بیدار بشه قدرت جادویی داره و شاید یه روز برعلیه همین جادو دست به کارایی بزنه!

اما در مورد خداهای داستان....هم هفت خدا و هم خداهای درختهای شمال کلا نیروی خاصی از خودشون نشون ندادن.به جز اعتماد و اعتقاد قلبی پیروانشون.ولی من خیلی قدرت عجیبی تو خدای بانوی سرخ دیدم.من،نه هفت و نه خدای جنگل رو رقیبی برای خدای ملیساندر نمیدونم.تنها آزاری که این خداها ممکنه به خدای بانوی سرخ برسونن همون اعتقاد پیروانشونه.ولی خدای سرخ نشون داده تجسم مادی قدرتمندی داره و این خیلی خطرناکه.حس قشنگی به این خدا ندارم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم چه خدایان باستان و چه خدای بانوی سرخ ، همگی اسامی هستن که مردم اون سرزمین به قدرت های جادویی نسبت میدن . چه بسا خدای مشتعل ملیساندر ، به شخصه هیچ آگاهی ذاتی نداشته باشه . شاید ملیساندر و هم نوعانش به جاویی خاص مرتبت به آتش چنین نامی رو نهادن . مثل این که برن به جادوی دیدن از چشم حیوانات اسم "خدای طبیعت" رو قرار بده و جوجن به رویای سبز ، نام "خدای رویا" رو نسبت بده . منظورم اینه که شاید این اسامی تنها پرداخته ذهن کسانی باشه که با جادوهای خاص سر و کار دارن .

خدایان باستان بی قدرت نیستند . زمانی که اندال ها به وستروس حمله کردن ، فرزندان جنگل از طریق درختان بینا ، میتونستن فواصل دور رو ببینن ، از همین رو اندال ها همه یا اکثر درختان بینا رو نابود کردن .

دوستان مراقب باشید که با وارد شدن به مبحث ادیان ، پا رو از مرز های کتاب یک فراتر نذاریم .

 

یکی از دوستان که به صورت حضوری باهاش ملاقات کردم ، به این اشاره کرد که ممکنه خود تیریون پشت این ماجرا باشه . منتظرم خودش بیاد و دلایلش رو بیان کنه ، تا ادامه بدیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درباره تیان به نظرم حتی بعده ها درباره برخورد با برن و ریکان شک و عذاب وجدان داشت. چه برسه به اون موقع که هنوز هیچ اتفاقی نیافتاده بود. تیان به نظرم شخصیت قابل ترحمی داره. تمام تلاششو میکنه که خبیث باشه و موفق هم شد ولی ته ذاتش یه چیزی همیشه کم میاره و غمگین و ناراضیه. من چنان قدرتی توش نمی بینم که اون موقع (با وجود حماقت بی پایانش) همچین خطری کرده باشه.

 

درباره خداهای قدیم بله قدرت تخریب ندیدیم چون قدرتشون مثل خدای سرخ سیاه نیست و اصولا بینششون سازگاری با طبیعت و لطف و خوبی و این چیزاست. ولی جادو دارن. فرزندان جنگل زیاد از جادو استفاده میکردن.

 

درباره این که قدرت برن چه قدره و جه کارایی از دستش بر میاد خیلی زوده نظر دادن ولی این ماهیت رو توی قدرت های سیاهی مثل خدای سرخ یا کلا اینطور جادو ها میبینم که بخواد به خطر هرچند کوچیک رو در نطفه خفه کنه. و بله به نظرم بعید نیست به همین زودی بتونن حداقل از جادوهای دیگه خبر داشته باشن.

 

البته به نظر خودم خیلی جاهای این قضیه میلنگه ولی از طرفی موضوع یه کم مرمموز تر از اونه که یه نقشه ی قتل ساده از طرف لیتل فینگر یا سرسی یا تیان بوده باشه

 

پ.ن: حرفامو سانسور کردم تا از محدوده کتاب اول خارج نشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

البته اگه تیان چنین کاری رو انجام داده باشه ، زیرک تر از چیزی هست که نشون میداده . نمیشه گفت بعد اون برخورد (!) عذاب وجدان داشت ، بیشتر نگران بازخود کارش بود .

به نظرم تیان حتی زیرکی به خرج داد وقتی جهت وفاداریش رو عوض کرد ، شاید تیان تنها کسیه که میدونه اونی که بهش خیانت کرده ، شانس کمتری برای پیروزی در جنگ رو داره (!).

 

به نظرم قضیه دسیسه توسط جادوگران رو با وجود این که خیلی جالبه ، تا موقعی که مدرک کافی بدست نیاوردیم ، بهتره مختومه کنیم :دی

 

نظرت رو نسبت به این نگفتی که : نقشه قتل برن ، ممکنه کار تیریون باشه .

 

پ ن : ممنون بابت سانسور . به نظرم این قانون باعث جالبت تر شدن پست ها میشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه من میتونم شرط ببندم که کار تیریون نبوده. تیریون موجود بدخواهی نیست. تا وقتی اون قدر بهش ظلم نشده باشه که کسی رو لایق مرگ بدونه چنین کاری نمی کنه و نمی کرده. چه برسه به پسربچه ی بی گناهی مثل برن. بالاخره شخصیت ها ذات خودشون رو تا اینجای داستان تقریبا نشون دادن. واقعا به نظرت تیریون همچین شخصیتی داره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم حرف راست رو باید از دهن سرسی و لیتل فینگر شنید که میگن : " هرکی بجز ما دشمنه " و " به هیچ کس نباید اعتماد کرد " .

شرایط و عقل تیریون میتونه دلیل خوبی برای چنین نقشه ای باشه .

با این مقدمات :

تیریون پسر تایوین هستش اما امیدی به جانشینی نداره ، میدونه که همه چیز پدرش در نهایت به جافری و بچه های سرسی میرسه ، بنابراین مثل کاری که از بچه سعی داشته انجام بده ، سعی داره خودش رو به خواهر و پدرش که قدرت واقعی رو دارن ، نشون بده .

دو احتمال به ذهنم میرسه :

1-تیریون تصمیم میگیره جنگی راه بندازه تا بتونه خودش رو توش به پدرش و بقیه ثابت کنه ، درست همون کاری که سعی میکرد بعد ها در جنگ انجام بده (!) و به نظر خودش موفق هم بود . به خاطر همین به عمد خنجر خودش رو به یه قاتل میده ، و میدونه که کتلین و دایرولف از کنار برن جم نمیخورن و قاتل حتما دستگیر یا کشته میشه و به هدفش میرسه . ( اینجوری ذات مهربون و دلسوزش هم زیر سوال نمیره ) .

2- برای محافظت از سرسی و جیمی در مقابل رابرت ، کار نیمه تمام اونها رو میخواسته تموم کنه ، تا از این طریق هم به خانوادش خدمت کرده باشه و هم این که خودش رو به سرسی و جیمی نشون میده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه ریگار عزیر. تیریون شخصیتیه که برای خودش تو کتاب فصل داره بنابراین خوب میشناسیمش. نظر من اینه که چنین کاری نمی کرده. حتی با توجه به حیله گر و زیرک بودنش و با توجه به وفاداری زیادش (حداقل اونوقت) به هم خوناش یعنی خواهر و برادرش بازم از شخصیت تیریون بعید میبینم.

 

البته اگه فرض رو بر این بذاریم که میدونسته برن کشته نمیشه این فرضیه قابل قبول تر به نظر میرسه ولی بازم چنین ریسکی نمیکرده به نظر من

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×