رفتن به مطلب

به اپیزود پنجم فصل ششم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

55 رای

  1. 1. به اپیزود پنجم فصل ششم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      1
    • 7
      2
    • 8
      9
    • 9
      11
    • 10
      32


Recommended Posts

این تاپیک مخصوص گفت و گو در خصوص قسمت پنجم از فصل ششم سریال بازی تاج و تخت است.

 

این قسمت با عنوان The Door توسط Jack Bender کارگردانی شده و این اولین همکاری این فرد با مجموعه بازی تاج و تخت در مقام کارگردان است . قسمت ششم این فصل نیز به کارگردانی ایشان ساخته شده.

 

خطوط داستانی که در این قسمت سریال دنبال می شود :

 

سنسا و جان در کسل بلک

آریا در براووس

تیان در جزایر آهن

دنریس و جورا مورمونت ایسوس

تیریون در میرین

و در انتها : برن استارک و هودور در شمال دیوار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت خوبی بود .

چنتا نقطه اوج و یه پایان عالی و دلخراش .

شروعش با قسمت سانسا و جان خیلی خوب نبود ، لیتل فینگر حتی اگه پرنده بود نمیتونست انقدر راحت و به سرعت از دره بیاد کسل بلک و برگرده همونجایی که ازش اومده .

قسمت مربوط به آریا هم تا زمانی که تو خانه سیاه و سفید بود مثل همیشه بود ، تلاشی ناکافی برای یک بیچهره شدن . اما وقتی نمایش مربوط به وقایع بارانداز پادشاه رو تو تئاتر می بینه خط داستانیش جذاب میشه . حالت صورت آریا وقتی نقش ادارد استارک به صحنه میاد نشون میده که اون هنوز آریا استارکه و احتمالا هیچ وقت موفق نمیشه یه بیچهره بشه .

قسمت های مربوط به تیان و جزایر آهن هم میتونست بهتر از این حرف ها باشه . وقتی هم خبری از شیپور بزرگ و سیاه یورن نشد حسابی حالم گرفته شد .

قسمت های مربوط به دنریس و جورا خوب بود ، شاید از فصل اول به اینور این ناراحتی ناشی از دوست داشتن کسی رو تو چهره دنریس ندیده بودیم .

قسمت های مربوط به تیریون هم بهتر از همیشه نبود جز این که فهمیدیم دنریس حالا در کنار خطر ناکترین موجودات و بزرگترین مغز داستان ، یه راهبه سرخ هم گیرش اومد که هم میتونه از مرگ برش گردونه هم براش پیش گویی کنه . فقط متاسفانه این جادوگر جدید جذابیت و ابهتی مانند ملیساندر نداره .

 

و اما قسمت های مربوط به برن استارک . به نظرم این قسمت یکی از اساسی ترین و مهمترین سوال های تاریخ نغمه رو پاسخ میده ! این که آدرها از کجا اومدن و هدفشون چیه ! این که فرزندان جنگل در پاسخ به هتاکی انسان ها و تجاوز اونها به وستروس دست به ساخت سلاحی میزنن که کنترلش از دست خودشون هم خارجه .

در ادامه می بینیم که برن توانایی این رو داره که در گذشته دست ببره یا شاید براش مقدر شده که بخشی از گذشته باشه .

این قسمت ممکنه باگ های اساسی زیادی داشته باشه ( مثل این که چرا کلاغ سه چشم تو اون لحظات حساس وقت حیاتی برن رو برای تماشاکردن بچگی پدرش هدر میده و چرا با وجود احساس خطر به حال برنمیگرده ) اما میشه از همه این ایرادات گذشت وقتی به مرگ یکی از دوست داشتنی ترین و معصوم ترین کاراکتر های سریال نگاه میکنیم . هودور !

 

من به خاطر تلخی مرگ هودور ، پرده برداری از حقیقت آدرها و زیبایی تئاتر براووس به این قسمت 9 از 10 میدم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یا خود خدا!

یعنی قشنگ سر هر تیکه هنگ می‌کردم پاز می‌زدم یه خورده فکر و تحلیل می‌کردم بعد ادامه می‌دادم. خیلی سنگین و عالی بود.

خب ظاهراً پیچش‌های زمانی و مقوله‌ی شکست زمان و دست بردن توی اون هم به سریال اضافه شد. حالا برن چطوری می‌تونه نجات پیدا کنه؟ این جوری که اینا مصمم داشتن تعقیبش می‌کردن نباید امید چندانی باشه. آخرشم نفهمیدم توی اون ویژن دوم برن که رفت پیش نایت کینگ و مارکش کرد، اون‌جا آینده بود یا گذشته؟ چجوری تصادفاً همه همون‌جا بودن و تونست لمسش کنه؟

هودور و البته سامر نازنین کشته شدند. دایرولف‌ها برخلاف کتاب که به نظرم نقش خیلی مهمی دارن تو سریال راحت دارن می‌میرن و این ناراحت کننده است

الان با شرایط فعلی که برن هنوز نمی‌دونه برای مبارزه با اینا چه غلطی باید بکنه دو تئوری به نظرم می‌رسه:

۱- یه جوری همه‌ی اینا سر کاری باشه که خیلی بعیده و صدای همه رو در میاره.

۲- کلد هندز وارد داستان بشه و برن رو نجات بده. احتمالاً بعداً هم خودش اطلاعات لازم رو به برن بده.

 

صحنه‌های پایک هم خیلی خوب کار شده بود. یارا و تئون با این همه کشتی کجا رفتن؟

 

من هنوز به بیلیش شک دارم. فکر کنم می‌خواد یه کلکی بزنه

 

فعلاً در همین حد...مغزم هنوز هنگه.

 

پ.ن:

Hold The Door!

 

چرا کلاغ سه چشم تو اون لحظات حساس وقت حیاتی برن رو برای تماشاکردن بچگی پدرش هدر میده و چرا با وجود احساس خطر به حال برنمیگرده

فکر می‌کنم لازم بود برن توی اون ویژن باشه تا تاثیر خودش رو روی هودور بذاره و در آینده هودور در رو نگه داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

باید بگم واقعا خوشحالم که میبینم بقیه هم مثل من صبر نکردن و این قسمت رو که زودتر از موعد تو اینترنت پخش شده رو دیدن

صرفا از روی کنجکاوی, کسی میدونه چطور پخش شد ؟

مثل چهار قسمت اول فصل پنجم شد

 

فقط خط داستانی برن خیلی خیلی خوب و جذاب بود واسم؛ بقیه قسمت هارو تحمل میکردم..

هرچند تئاتر براووس جالب بود و مکالمه ی بین واریس و کینوارا جالب بود .. بازیگرش اسرائیلیه ؛ خیلی جذابه

بلاخره یه سرنخ هایی دستمون اومد از نحوه بوجود اومدن وایت واکر ها .. جدا از اینکه جالب بود ؛ یه مزیت دیگه هم داشت.. الان دیگه متوجه میشیم سریال, کتاب رو اسپویل نمیکنه

چون داستان بین آدر ها و فرزندان و اولین مرد ها در تاریخ کتاب چیز دیگه ای هست..

این قسمت هم مانند سایر قسمت ها بدون ریخته شدن خون یه شخصیت آشنا به پایان نرسید

داستان هودور و مرگش واقعا ناراحت کننده و در عین حال جالب بود.. ایده Hold door خیلی قشنگ بود.. فکر میکنم این قضیه رو مارتین بهشون توصیه کرده .. چون واقعا جالب بود

لحظه مرگش و تشنجش و ناراحتی برن و در نهایت موزیک مخصوص خاندان استارک یکی از قشنگ ترین لحظات سریال رو رغم زد..

 

فقط سوالی برام پیش اومده ..

چون برن همزمان توی ویژن بود و به هودور زمان حال وارگ کرد ویلس دیدش و تشنج کرد؟

اگر اینطور باشه کلاغ سه چشم زندگی ویلس بدبخت رو نابود کرد فقط بخاطر جثه ای بزرگش برای نگه داشتن یک در

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اپیزود خوبی بود. سکانس پایانی اپیزود نقطه عطفی بود برای این فصل.

همیشه به شوخی Hodor گفتن هودور تقلید میشد، ولی خب کسی از واقعیت پشت این کلمه با خبر نبود. Hold the door ...

قیافه برن هم خیلی درمونده بود سکانس آخر. وقتی فهمید باعث چه اتفاقی شده ...

 

سکانسی که یواشکی برن به رویا میره چقدر استرس زا بود! آهنگسازی روی این سکانس هم حرف نداشت.

The time has come

For you to become me

منظورش دقیقا چی بود؟ الان توانایی های کلاغ سه چشم به برندون منتقل شد؟

 

احتمالا وقتی برن در کسل بلک مستقر میشه، جان رو نبینه تو این فصل. شاید هم تا اپیزود 10 باید صبر کرد برای فهمیدن راز لیانا و ند.

این احتمال هم وجود داره، بنجن استارک رو ببینیم تو راه برگشت برن بهش کمک کنه؟! (ولی خب بعیده، اگر زنده بود این همه مدت نمی موند ...)

نمایشی که آریا تو براووس دید هم جالب بود در نوع خودش.

بقیه سکانس ها چیز خاصی نداشت، مقدمه سازی برای اپیزودهای آینده فقط ...

 

 

پ.ن:

یه دایرولف دیگه هم رفت! الان دایرولفهای زنده سریال فقط گوست و نایمریا هستند.

زن کشیش هم گردنبندی شبیه ملیساندر داشت!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده)

عنوان این قسمت باید the fool میشد نه the door

این استارک ها عامل بدبختی هستن . ده بار کلاغ سه چشم گفت بچه سر خود کاری نکن . جون هزار سالشو از دست داد چه غمی داشت تو چهره . این سانسا چه بلایی باید سرش بیاد تا بفهمه نباید به کسی اعتماد کنه اونم لیتل فینگر . خب مثلا چرا دروغ میگی . همین قسمت قبل داشت از جان عذرخواهی میکرد این قسمت باز وقتی هی میکفتن حان نصفه استارکه باز این اعتراض نمیکرد . باو باشه تو زرنگ تو پرنسس

عقم میگیره کارای سانسا رو میبینم

هودور اینم تقصیر برن بود

امیدوارم گریجوی های فراری نرن شمال بجنگن با بولتون ها . هرچند از این داستان رمزی خسته شدم ، یکنواخته

یورون خوش خیال . بهتر از تو رو دنریس آدم حساب نمیکنه داداش

این آدر هم وقتی انسان بود خوش هیکل بوده . باشگاه میرفته :دی

حالا من موندم چرا اینقدر توانایی دارن !!! این یارو نایت کینگ بود ؟ مگه نباید با یه آدر ازدواج میکرد بعد تبدیل. به آدر میشد ؟ مگه جز نگهبانان شب نبود ؟

 

در جواب دوست بالایی : کلاغ سه چشم گفت باید جای من قرار بگیری اما اینم گفت که آماده نیست و وقتش نبود ناراحتیش هم به خاطر این بود و البته به خاطر اینکه میدونست میمیره

خب وقتی میمیره یکی باید ماموریتش رو تکمیل کنه و برن تنها گزینه بود

هی . . . اصلا مرگ کلاغ سه چشم و هودور تلخ بود امثال راب به خاطر تصمیم خودشون مردن ولی اینا رو کنجکاوی برن

آواتارت هم تورمونده خخخخصحنه ای که برین رو نگاه میکرد شبیه بچه های فنی مهندسی بود که یهو میرن دانشکده علوم انسانی

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بی نظیر بود...

مخصوصا سکانس پایانی

هودور .. کلاغ سه چشم .. سامر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واقعا قسمت خوبی بود.....و مطمئنا بهترین سکانس سکانس آخر اپیزود بود

هودور یکی از شخصیت های مورد علاقه من بود،باید بگم قسمت پایانی اثر عمیقی رو من گذاشت.........البته هنوز امیدوارم هودور رو بتونیم به عنوان یک آدر در قسمت های بعد ببینیم!

 

از بودن صحنه تئاتر زیاد بدم نیومد ولی باید از کارگردان پرسید چرا صحنه ای رو بی دلیل فیلمبرداری میکنه؟ بعضی وقتها احساس میکنم که نشون دادن "صحنه های مورد دار" داره از کنترل خارج میشه....واقعا چه دلیلی داشت که بعد اتمام تئاتر اون صحنه نشون داده بشه؟تعداد زگیل اون فرد واقعا انقدر مهمه؟! گویا فقط میخوان صحنه ای رو نشون داده باشن که ما میتونیم مورد دار باشیم!

 

بقیه قسمت ها هم خیلی خوب بود ......مخصوصا وقتی که "عابد خدای نور"، وریس رو حسابی تحت تاثیر خودش قرار داد.

 

در کل این اپیزود نسبت به بقیه فصل امتیاز بالایی میگیره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کارگردانی متفاوت جک بندر امتیاز مهم این قسمت بود.

من بهش 8 دادم ولی حالا فکر می کنم 9 درست تر بود.

دو سه اشاره ی بینامتنی خوب هم داشت از جمله سکانس نمایش مربوط به آریا به صریح ترین شکل،داستان را شکسپیری و هملتی کرده بود و آریا را مثل "کلادیوس" با گذشته و تردیدهایش مواجه کرد.

همینطور صدای فروپاشی کلاغ سه چشم که آن هم یک ادای دین بود.

هودور هم معلوم شد که فقط اشاره به واژه ی hoodoo (جادو) نیست اگرچه به شیوه و با گذشته ی جادویی، قرار بوده "در را نگه دارد". ):

سکانس گریجوی ها زیادی مختصر و دم دستی بود و سکانس آریا زیادی مفصل.(به نسبت اهمیت البته)

و سر آخر پِرت شدن اون همه وقت طلایی برن در حالی که در ویژن های مهم قبلش سه سوت بر می گشت آزار دهنده بود. این خساست در روایت وقایع مربوط به وینترفل هم حسابی رو مخه.

فکر کنم سریال اگه چشمش نزنیم داره اوج می گیره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نیمهٔ اول اصلا خوب نبود ولی نیمهٔ دومش فوق‌العاده بود! در واقع منظورم قسمت برن و هولد د دُر بود که فوق‌العاده بود! واقعا برام سواله که اینا واقعا از همون اول چنین قصدی داشتن که هودور انتخاب کردن، فک کنم تو کتابم هنوز این اتفاقات نیفتاده!

اما قسمت گریجوی‌ها خیلی بد بود خداییش شد، اومده ادعای پادشاهی میکنه، برنامه‌اش هم اینه که کشتی بسازه بعد بره باهاش مخ دنریس رو بزنه! خیلی عجیب بود کارِ سازنده‌ها تو این بخش.

از سانسا هم بوی خرابکاری میاد. امیدوارم گند نزنه به همه‌چی. اون قسمتی که گفت من که استارکم و جان یه جوری نگاش کرد هم جالب بود و معلوم بود که جان یه‌کمی احساس خطر کرد، البته زیاد مهم نیست چون جان یه تارگرینه و نیازی نیست بچسبوننش به استارک‌ها هرچند که استارکا خیلی محبوب‌ترن.

دنریس هم همچنان بخش محبوبم نیست و قسمت آریا رو هم زیادی کشش دادن!

در مجموع نمره‌ٔ قسمت 7 همهٔ نمره هم بخاطر بخشای شمال. واقعا هرچی فکر میکنم به قسمت گریجوی‌ها و کمی هم دنریس نمی‌تونم در حد 10 از این قسمت راضی باشم -ــ-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

میترسم ...

میترسم از اینکه این سانسا با این کاراش همه رو به کشتن بده . مخصوصا جان رو .

 

از اونجایی میترسم این قضیه پیش بیاد که توی این قسمت سعی شده بود برن رو فردی موعود نشون بده .

طوریکه که حتی کلاغ سه چشم و سامر و بچه های جنگل و هودور خودشون رو فدا کردن که این نجات پیدا کنه نشون میده احتمالا ماموریت مهمی به عهده اشه و باید انجام بده .

از طرفی هم که از الان داره اختلافاتی بین افراد جان و سانسا پیش میاد و طبق روال سریال معمولا این اختلاف ها خوب پیش نمیره .

سانسا که جزو محبوبترین کاراکترهاست (البته نزد خارجیها و اصلا درک نمیکنم محبوبیتش رو) داره حماقت های گذشته اش رو تکرار میکنه و از اون حرکت رمزی درس نگرفت و به لیتل فینگر دوباره اعتماد کرد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اپیزود جالبی بود مخصوصا قسمت برن.واقعا نارحت کننده بود اتفاقی که برای هودور افتاد.ولی نشون داده شد که برن روی گذشته هم میتونه تاثیر بذاره.

اگر نایت کینگ میتونست برن رو ببینه و نشانش رو روی اون بزاره و بلاد ریون میدونست چرا به برن نگفته بود؟این کنجکاوی و سرخودیه برن همیشه کار دست خودشو اطرافیانش میده.فکر کنید برن بجای قهرمان داستان تبدیل به ضد قهرمان یا شرور داستان بشه شاید همونجوری که بچه ها رو تبدیل میکردن برن هم بتونن تبدیل کنن شایدم نه چون اگر همچین اتفاقی بیفته کلی از داستان هایی که برن باید کشفشون کنه و جوابشون رو از طریق برن بفهمیم ناگفته میمونن.از طرفی هم اگه داستان 3 تا قهرمان داشته باشه جان و دنریس احتمالا 2 تاشونن ،میمونه بین برن و تیریون که کدومشون جز اون 3 نفرن؟

قسمت دنریس هم خوب بود.همیشه املیا کلارک وقتی داره نقش رو بازی میکنه صورتش یجوریه نمیدونم چی میگن به این حالت Bi*tch face ؟ابروهاشو میده بالا لبا و چشماشو بی حالت میکنه.اولین بار بود که حالت چهرش بعد چند فصل یه احساسیو نشون میداد.

وقتی داره کاهن سرخ رو معرفی میکنه میگه The first servant of the lord of light این جمله فقط داره مقامش رو نشون میده که مقام بالایی داره یا واقعا اولینه و سنش خیلی خیلی بالاتر از ملیساندره؟و این شخص جایگزین بنرو در کتابه؟جالبه که تو کتاب تیریون درباره ی استفاده از راهب سرخ فکر میکنه که فکر بدیه و بعضی از متحدان خطرناکتر از دشمنن.این راهبای سرخ هم که هرکیو میبینن میگن شاهزاده ی موعوده صحبت های وریس و راهب هم جالب بود.

صحنه ی تئاتر هم جالب بود هم اینکه مشخص شد آریا هنوز از گذشته ش رها نشده هم اینکه چجور یه داستان تحریف میشه و از واقعیت دور میشه.من نمایشو میدیدم حرص میخوردم چه برسه به آریا.با نظر هودور هم موافقم درباره صحنه های بی دلیل و بی ارزش که هیچی به داستان اضافه نمیکنن.

فکر کنم یارا و تئون دارن میرن پیش دنریس .یا شایدم به شمالیها ملحق بشن.از طرفی فکر میکنم که جایگزین ویکتاریون شدن و شاید برای بهم ریختن نقشه های یورون برن پیش دنریس از طرفی هم تئون شاید برای جبران اشتباهاتش و انتقام گرفتن از رمسی به سانسا و پس گرفتن وینترفل کمک کنه.ولی فکر کنم احتمال اولی بیشتره.

شمشیرو از رو برای دایرولفها بستن.احتمالا دایرولفها هزینه شون زیاده و برای همین میکشنشون تا مجبور نباشن برای CGI دایرولفها هزینه کنن. وقتی سامرو کشتن میخواستم سرم بکوبم یه جایی. حالا فقط باید منتظر باشیم تا گوست هم بکشن.

اصلا خوشم نیومد وقتی سانسا درباره منبع خبرش درمورد بلک فیش دروغ گفت.من فکر کنم برین تو راه ریورران یه بلایی سرش بیاد شاید بیفته دست لیتل فینگر یا ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب، برای بار دوم اپیزود رو با کیفیت خوب نگاه کردم و نظر قبلیم رو کامل می‌کنم.

 

صحنه‌ی کشته شدن هودور خیلی غم انگیز بود. فکر کنم اون قدری که واسه مردن هودور ناراحت شدم واسه ند و راب نشدم. اون‌جاها بیشتر بهت زده بودم.

 

چرا حس می‌کنم سانسا می‌خواد به جان نارو بزنه؟ این طوری که از همین اول اتحادشون داره دروغ و دغل می‌بافه وای به حال آخراش.

 

داستان آریا بد نبود ولی هنوز تا وارد ماجرای اصلی نشه نمی‌تونم ازش رضایت صد درصدی داشته باشم. ولی صحنه‌ی مبارزه‌اش با ویف رو دوست داشتم.

 

اما واریس و کینوارا! اون‌جایی که راهب سرخ میگه زنان و مردان اشتباه می‌کنن فکر کنم منظورش همون تفسیرهای غلط ملیساندر بود. ولی این که گفت در کودکی صدایی از درون آتش با واریس حرف زده منظورش این بود که خدای نور باهاش حرف زده؟ جالب شد. امیدوارم بعداً بگن چی بهش گفته! شاید همه‌ی اهداف واریس بر اساس همون چیزی باشه که بهش گفته شده.

 

یه نکته‌ای در مورد شاه شب و اون کسی که نشون دادن (احتمالاً) برای اولین بار به وایت واکر تبدیل شد.

از اون‌جایی که بازیگر شاه شب مشخصه و توی اپیزودهای صفر این سیزن هم خیلی باهاش مصاحبه کردن چرا از همون برای نقش این انسان استفاده نکردن؟! بر همین اساس فکر می‌کنم اولین کسی که تبدیل شد با شاه شب فرق می‌کنه و اینا دو نفر جدا هستن. این شاه شبی که الان توی سریاله احتمالاً همون استارکیه که فرمانده‌ی نگهبانان شب بود و این طوری نگاه عجیبش به جان و ضرب العجلش برای دستگیری (!) یا کشتن برن هم بهتر توجیه می‌شه.

 

پ.ن:

الان دیگه تقریباً مطمئنم که یا سر و کله‌ی بنجن پیدا میشه یا کلد هندز یا بنجنی که کلد هندزه

 

10/10

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همه نظرات ئوستان رو خوندم..

ولی تا این لحظه 16:47 سوم خرداد ماه هنوز سریالو ندیدم..

یعنی هودور مرد؟نهههههههههههههههه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه جایی خوندم که ممکنه برن از دیوار رد شه و جادوی دیوار رو از بین ببره.

وقتی نایت کینگ روی دست برن نشانه گذاشت و باعث از بین رفتن جادوی محافظ جایی که بودن شد.فکر کنید که برن با همین نشانه ی روی دستش از دیوار عبور کنه.الان باید یه تک تیرانداز بزارن نزدیک دیوار برنو بزنه اگه از دیوار رد شه همه بیچاره میشن.

سرنوشت هودور واقعا غم انگیز بود هودور بیچاره حتی قبل از اینکه برن بدنیا بیاد در حال خدمت به برن بوده.یه احساس بدی به برن پیدا کردم.

یه چیز جالب دیگه هم وقتی ند رو داشتن گردن میزدن آریا بین مردم ایستاده بود الان هم که داشت نمایش رو نگاه میکرد مثل اونموقع بود.یکی گفته بود آریا نقش آریا رو تو این نمایش بازی کرد.من فکر میکنم از قصد این ماموریتو بهش دادن که ببینن چه عکس العملی نشون میده وقتی نمایش درباره پدر و خواهرشو میبینه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Jon Snow » دوشنبه خرداد 3, 95 3:41 pm[/url]"]خب، برای بار دوم اپیزود رو با کیفیت خوب نگاه کردم و نظر قبلیم رو کامل می‌کنم.

 

صحنه‌ی کشته شدن هودور خیلی غم انگیز بود. فکر کنم اون قدری که واسه مردن هودور ناراحت شدم واسه ند و راب نشدم. اون‌جاها بیشتر بهت زده بودم.

 

چرا حس می‌کنم سانسا می‌خواد به جان نارو بزنه؟ این طوری که از همین اول اتحادشون داره دروغ و دغل می‌بافه وای به حال آخراش.

 

داستان آریا بد نبود ولی هنوز تا وارد ماجرای اصلی نشه نمی‌تونم ازش رضایت صد درصدی داشته باشم. ولی صحنه‌ی مبارزه‌اش با ویف رو دوست داشتم.

 

اما واریس و کینوارا! اون‌جایی که راهب سرخ میگه زنان و مردان اشتباه می‌کنن فکر کنم منظورش همون تفسیرهای غلط ملیساندر بود. ولی این که گفت در کودکی صدایی از درون آتش با واریس حرف زده منظورش این بود که خدای نور باهاش حرف زده؟ جالب شد. امیدوارم بعداً بگن چی بهش گفته! شاید همه‌ی اهداف واریس بر اساس همون چیزی باشه که بهش گفته شده.

 

یه نکته‌ای در مورد شاه شب و اون کسی که نشون دادن (احتمالاً) برای اولین بار به وایت واکر تبدیل شد.

از اون‌جایی که بازیگر شاه شب مشخصه و توی اپیزودهای صفر این سیزن هم خیلی باهاش مصاحبه کردن چرا از همون برای نقش این انسان استفاده نکردن؟! بر همین اساس فکر می‌کنم اولین کسی که تبدیل شد با شاه شب فرق می‌کنه و اینا دو نفر جدا هستن. این شاه شبی که الان توی سریاله احتمالاً همون استارکیه که فرمانده‌ی نگهبانان شب بود و این طوری نگاه عجیبش به جان و ضرب العجلش برای دستگیری (!) یا کشتن برن هم بهتر توجیه می‌شه.

 

پ.ن:

الان دیگه تقریباً مطمئنم که یا سر و کله‌ی بنجن پیدا میشه یا کلد هندز یا بنجنی که کلد هندزه

 

10/10

 

ببخشید جریان کلد هندز چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده)
KinGleT » دوشنبه خرداد 3, 95 5:26 pm[/url]"]
Jon Snow » دوشنبه خرداد 3, 95 3:41 pm[/url]"]خب، برای بار دوم اپیزود رو با کیفیت خوب نگاه کردم و نظر قبلیم رو کامل می‌کنم.

 

صحنه‌ی کشته شدن هودور خیلی غم انگیز بود. فکر کنم اون قدری که واسه مردن هودور ناراحت شدم واسه ند و راب نشدم. اون‌جاها بیشتر بهت زده بودم.

 

چرا حس می‌کنم سانسا می‌خواد به جان نارو بزنه؟ این طوری که از همین اول اتحادشون داره دروغ و دغل می‌بافه وای به حال آخراش.

 

داستان آریا بد نبود ولی هنوز تا وارد ماجرای اصلی نشه نمی‌تونم ازش رضایت صد درصدی داشته باشم. ولی صحنه‌ی مبارزه‌اش با ویف رو دوست داشتم.

 

اما واریس و کینوارا! اون‌جایی که راهب سرخ میگه زنان و مردان اشتباه می‌کنن فکر کنم منظورش همون تفسیرهای غلط ملیساندر بود. ولی این که گفت در کودکی صدایی از درون آتش با واریس حرف زده منظورش این بود که خدای نور باهاش حرف زده؟ جالب شد. امیدوارم بعداً بگن چی بهش گفته! شاید همه‌ی اهداف واریس بر اساس همون چیزی باشه که بهش گفته شده.

 

یه نکته‌ای در مورد شاه شب و اون کسی که نشون دادن (احتمالاً) برای اولین بار به وایت واکر تبدیل شد.

از اون‌جایی که بازیگر شاه شب مشخصه و توی اپیزودهای صفر این سیزن هم خیلی باهاش مصاحبه کردن چرا از همون برای نقش این انسان استفاده نکردن؟! بر همین اساس فکر می‌کنم اولین کسی که تبدیل شد با شاه شب فرق می‌کنه و اینا دو نفر جدا هستن. این شاه شبی که الان توی سریاله احتمالاً همون استارکیه که فرمانده‌ی نگهبانان شب بود و این طوری نگاه عجیبش به جان و ضرب العجلش برای دستگیری (!) یا کشتن برن هم بهتر توجیه می‌شه.

 

پ.ن:

الان دیگه تقریباً مطمئنم که یا سر و کله‌ی بنجن پیدا میشه یا کلد هندز یا بنجنی که کلد هندزه

 

10/10

 

ببخشید جریان کلد هندز چیه؟

می‌تونید دو لینک زیر رو بخونید:

https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AF%D8%B3%D8%AA_%D8%B3%D8%B1%D8%AF

https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AF%D8%B3%D8%AA_%D8%B3%D8%B1%D8%AF/%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%87%D8%A7

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Jon Snow » دوشنبه خرداد 3, 95 6:12 pm[/url]"]
KinGleT » دوشنبه خرداد 3, 95 5:26 pm[/url]"]
Jon Snow » دوشنبه خرداد 3, 95 3:41 pm[/url]"]خب، برای بار دوم اپیزود رو با کیفیت خوب نگاه کردم و نظر قبلیم رو کامل می‌کنم.

 

صحنه‌ی کشته شدن هودور خیلی غم انگیز بود. فکر کنم اون قدری که واسه مردن هودور ناراحت شدم واسه ند و راب نشدم. اون‌جاها بیشتر بهت زده بودم.

 

چرا حس می‌کنم سانسا می‌خواد به جان نارو بزنه؟ این طوری که از همین اول اتحادشون داره دروغ و دغل می‌بافه وای به حال آخراش.

 

داستان آریا بد نبود ولی هنوز تا وارد ماجرای اصلی نشه نمی‌تونم ازش رضایت صد درصدی داشته باشم. ولی صحنه‌ی مبارزه‌اش با ویف رو دوست داشتم.

 

اما واریس و کینوارا! اون‌جایی که راهب سرخ میگه زنان و مردان اشتباه می‌کنن فکر کنم منظورش همون تفسیرهای غلط ملیساندر بود. ولی این که گفت در کودکی صدایی از درون آتش با واریس حرف زده منظورش این بود که خدای نور باهاش حرف زده؟ جالب شد. امیدوارم بعداً بگن چی بهش گفته! شاید همه‌ی اهداف واریس بر اساس همون چیزی باشه که بهش گفته شده.

 

یه نکته‌ای در مورد شاه شب و اون کسی که نشون دادن (احتمالاً) برای اولین بار به وایت واکر تبدیل شد.

از اون‌جایی که بازیگر شاه شب مشخصه و توی اپیزودهای صفر این سیزن هم خیلی باهاش مصاحبه کردن چرا از همون برای نقش این انسان استفاده نکردن؟! بر همین اساس فکر می‌کنم اولین کسی که تبدیل شد با شاه شب فرق می‌کنه و اینا دو نفر جدا هستن. این شاه شبی که الان توی سریاله احتمالاً همون استارکیه که فرمانده‌ی نگهبانان شب بود و این طوری نگاه عجیبش به جان و ضرب العجلش برای دستگیری (!) یا کشتن برن هم بهتر توجیه می‌شه.

 

پ.ن:

الان دیگه تقریباً مطمئنم که یا سر و کله‌ی بنجن پیدا میشه یا کلد هندز یا بنجنی که کلد هندزه

 

10/10

 

ببخشید جریان کلد هندز چیه؟

می‌تونید دو این لینک زیر رو بخونید:

https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AF%D8%B3%D8%AA_%D8%B3%D8%B1%D8%AF

https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AF%D8%B3%D8%AA_%D8%B3%D8%B1%D8%AF/%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%87%D8%A7

 

 

ممنون ولی خب طبق چیزایی که نوشته ، این شخصیت رو باید فصول قبل تا حالا می دیدیم ولی ازش رونمایی نشده ، پس یعنی ممکنه کاراکترش رو حذف کرده باشن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
KinGleT » دوشنبه خرداد 3, 95 9:32 pm[/url]"]

 

ممنون ولی خب طبق چیزایی که نوشته ، این شخصیت رو باید فصول قبل تا حالا می دیدیم ولی ازش رونمایی نشده ، پس یعنی ممکنه کاراکترش رو حذف کرده باشن؟

 

ممکنه و احتمالا هم حذف شده و نخواهد امد . مثل بانوی سنگدل .

اینها همه حدسیات فن هاست و احتمالش خیلی کمه که در این فصول اخر اینا رو ببینیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرتون امکان داره هودور به عنوان کلد هندز برگرده و کمکشون کنه؟

احتمالا مسیر بعدی برن کسل بلک هست

خیلی بعیده بخوان نشون بدن میرا به تنهایی برن رو به دیوار برسونه ..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه نکته! تو غار وقتی آدرها حمله کردن اون یکی فرزند جنگل که با نیزه حمله کرد به یکی از فرمانده هاشون چیزیش نشد و فرمانده اونو کشت ولی بعد میرا با یکی از همون نیزه ها زد فرمانده رو پودر کرد! نیزه ها فرق داشتن یا میرا یه خاصیتی داشت؟!

مثلا اگه میرا تارگرین باشه و با جان خواهر برادر باشن! الان این دو تا تونستن بدون شیشه اژدها آدرها رو بکشن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
mehrdad9 » دوشنبه خرداد 3, 95 11:42 pm[/url]"]یه نکته! تو غار وقتی آدرها حمله کردن اون یکی فرزند جنگل که با نیزه حمله کرد به یکی از فرمانده هاشون چیزیش نشد و فرمانده اونو کشت ولی بعد میرا با یکی از همون نیزه ها زد فرمانده رو پودر کرد! نیزه ها فرق داشتن یا میرا یه خاصیتی داشت؟!

مثلا اگه میرا تارگرین باشه و با جان خواهر برادر باشن! الان این دو تا تونستن بدون شیشه اژدها آدرها رو بکشن!

اگه دقت کنی فرزند جنگل با نیزه به زره آدر زد و زرهش اون قدر قوی هست که نیزه دراگون گلس ازش عبور نکنه. اما میرا با نیزه به گلوی آدر که با زره محافظت نشده بود زد. به همین خاطر آدر از بین رفت.

این صحنه یه نکته ی کتاب رو هم به ما میگه. اینکه فرزندان جنگل هیچ گاه جنگجویان خوبی نسبت به انسان ها نبودن. و روش های صحیح جنگ و نیزه زدن رو به خوبی انسان ها(مثل میرا) بلد نیستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

توی لیست بازیگرای قسمت ششم اسم بنجن استارک هم هست...با توجه به اینکه میرا به تنهایی نمیتونه برن و نجات بده باید نفر دومی هم بیاد واسه کمک.در ضمن چرا برن باید برگرده به دیوار...مرگ هودور خیلی دلخراش و ناراحت کننده بود مخصوصا وقتی معلوم شد که چرا میگه هودور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بچه ها اهنگی که موقع در نگه داشتن هودور پخش می شد کدوم اهنگ بود؟خیلی قشنگ بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

8/10

 

اینکه این قسمت یه چند تا سوال اساسی رو پاسخ داد خیلی خوب بود.

 

هیچ وقت فک نمیکردم از مرگ هودور ناراحت شم.

Not All Heroes Hold Weapons , Some Just Hold The Door

 

+قسمت بعد هم بعد پنج سال بنجن رو دوباره میبینیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×