قسمت نهم، Battle of the Bastards

[baristan s 0]

ازین که نقل قول نمیکنم ب خاطر اینکه خیلی تاپیک با نقل قول های نا بجا طولانی شده

قشنگ به سریال نگاه کنید در کسری از از دقیقه به مطلب دقت کنید و سراسیمه

برای سریال باگ نسازید

جان حرکت میکنه داووس میدونه اگر به کمک فرمانده نرن با توجه به فاصله کمتر بولتن ها با اون حتما کشته میشه در کسری از ثانیه دستور حرکت به سواره نظام میده (هرچند اینا جزو نقشه نبوده اما تنها کار درست برای نجات جون فرمانده س )اون میگه بروید بروید از فرمانده پیروی کنید بلافاصله وحشی ها ب راه میوفتند

اسب جان به زمین میوفته و رمزی خندان دستور حرکت به سواره نظام میده

اگر دوستان پست قبلی منو تو تاپیک در مورد اشتباهات دو حرامزاده داستان میخوندن شاید لازم نبود این مقدار سراسیمه به دنبالی اشکالی بزرگ باشن

چرا رمزی به سواره نظام دستور میده

چون احمقه

و همین حماقت ها( بزرگترین حماقت شو اونجا توضیح داد م ) باعث نابودی خودش و سپاه پر تعداد ترش میشه

درحالی که میتونه بدون دادن تلفات با ادامه تیر اندازی حداکثر تلفات و به نیروی سواره نظام و پیاده حریف بده

فقط به خاطر این که چهره جان رو له شده زیر سم اسبان ببینه حماقت میکنه

چون غرور اونو کور کور و کر کرده

بازمان سنجی سرداوس این نقشه خنثی میشه حال با حماقت دوبرابر دستور تیر اندازی میده(خدایی چه قد این آدم کودن ه اخه )نیرو سواره اون حداقل 2 برابر دشمن شه

با این کار باعث میشه که بیشتر از ون که نیرو دشمن و کم کنه نیرو خودی و بزنه

کاری که داووس درطرف مقابل به خاطر شرافت و اشتباه بودن انجام نمیده

در ارتش خوب ه جان مورمونت ها قرار دارن که در جنگ سواره سرآمد هستن شاید تعداد زیادی نباشن اما همانطور که لیدی لینا فرمودن

هر مردی از جزایر بیر(خرس )به اندازه 10 مرده معمولی خواهد جنگید

وبا توجه به مرگ ریکان و البته شجاعت جان(تا حدود زیادی حماقت )

باعث جری تر شدن سپاه شده و اونها با چند برابر ظرفیت خود می جنگند

و باید قبول کرد وقتی پشت ارتش جان خالی میشه رمزی بهترین فرصت رو پیدا برای محاصره ارتشش پیدا میکنه و دستور حرکت پیاده هارو میده

در مورد کوه جنازه هم شما رو به فصل 5 قسمت 9 صحبت دورن مارتل با جیمی لنستر ارجاع میدم:

مردمم از من میخان به جنگ برم اما من جنگ و دیدم

کوه هایی از جنازه ها و شیوه یتیم ها رو دیدم

البته این اولین بار هست که در سریال یک صحنه نبرد سوار با سوار رو بدین صورت میبینیم در قسمتای قبل به این کمال به اون پرداخته نشده بود

والبته وقتی دورن مارتل که اون رو ازلحاظ درایت با تایوین لنستر مقایسه میکنن اینو میفرمایند ما که باشیم که. ....

ویرایش شده در ژوئن 23, 2016 توسط مهمان

[Clegane 0]

[justify]اساسا این نبرد ، نبرد بیهوده و بی ربطی بوده.

از اونجایی که هیچ کجای قسمت نهم میز یا اتاق جنگ برای آماده شدن نبرد نمبینیم ، نه از سمت رمزی و نه جان ، عملا هیچی نمبینیم.در واقع قبل از اینکه نبرد رخ بده ، اول باید بفهمیم که چرا این نبرد اساسا مهمه ، که نیست.حتی این قضیه تو دیدار رمزی و جان هم به خوبی تمام اتفاق نمیفته ، برای همینه که نبرد به احمقانه ترین شکل ممکن ، از هر دو طرف پیش میره و به همین ترتیب به اصطلاح دوستان باگ گرفتن از نبرد انقدر آسون میشه که تا حد جوک پیش میره.[/justify]

[محمدمهدی 1]

baristan s » پنج شنبه تیر 2, 95 12:35 am[/url]"]قشنگ به سریال نگاه کنید در کسری از از دقیقه به مطلب دقت کنید و سراسیمه

برای سریال باگ نسازید.

عالی بود سر باریستان، یه لایک ساده کفایت نمیکرد

ضمنا باید اضافه کنم که پیاده های سپاه جان مثل تورموند و وون وون دیرتر از سواره هاشون به نقطه درگیری میرسن که با توجه به تفاوت سرعت انسان و اسب کاملا طبیعیه و نشان دقت بالای کارگردان نه باگی که دوستان فکر کردن

[barndon the builder 0]

رمزی فقط با دو نفر جنگید. جان و ریکون. ابتدا با یک کودک بی سلاح مبارزه کرد و آغاز گر جنگ شد و پس از اینکه تمامی ارتشش از بین رفت (عمدتا با دستور خودش) تقاضای جنگ نفر به نفر با جان را پذیرفت. جالب اینکه جان نیز بدون سلاح به جنگ با او رفت. سه تیر اول رمزی به هدف نخورد، نه در مبارزه با ریکون نه در مبارزه با جان. تیر چهارم او بر قلب ریکون نشست، اما در مبارزه با جان فرصت رها کردن تیر چهارم را نداشت و با مشت شکست خورد. در تاریخ نوشتند "رمزی خورده شده با سگ".

در این دنیای فانتزی قرار نیست لردها قهرمانانه بمیرند:

رابرت باراثیون، ند استارک، کال دروگو، تایون لنستر، ابرین مارتل، راب استارک، لرد کارستارک، لرد بولتون، رمزی و ... هیچکدام قهرمانانه نمردند. اما غول ها چرا، مگ، هودور و وون وون.

کار غول های بزرگ گشودن درها بود

مگ نیرومند : در تونل نایتس واچ

وون وون: در کسل بلک و در وینترفل

اما کار غول کوچک یعنی هودور، نگه داشتن در بود.

ویرایش شده در ژوئن 22, 2016 توسط مهمان

[توروس 163]

Clegane » چهارشنبه تیر 2, 95 10:34 pm[/url]"][justify]آقا رضا ،

در رابطه با قابلیت تبدیل رمان به سینما ، هم خیلی خوب توضیح دادی و هم نشون دادی خیلی خوب متوجه شدی و درست همینجاست که سریال مشکل پیدا میکنه.نمیتونه یا بلد نیست رمان رو ، و حتی اگه رمان هم بگذریم ، قصه ی سریال رو ، تبدیل به سینما کنه.به خصوص که این موضوع به شدت تو این فصل محسوس تر و قابل لمس شده.

 

علاوه بر این ، شخصیت ها که به نظرم همیشه نقطه قوت یک قصه خوب هستند ، متاسفانه تو چند فصل اخیر این سریال دیگه از موضع فعال عمل نمیکنن ، بلکه کاملا به سفارش کارگردان تصمیم میگیرن و رادیویی وار دیالوگ میگن.در واقع ما اکتی از شخصیت ها نمیبینیم ، فقط نتیجه کارشون رو میبینیم.برای مثال ، هنگام مذاکره یارا و دنریس ، عملا مذاکره ای و توافق کردن نمیبینیم ، فقط نتیجه رو میبینیم که سریعا با چند دیالوگ کاملا بی ربط به توافق میرسن.مثال خوب و عکسش ، زمانی بود که تیریون میخواست با اربابان به نتیجه برسه و اینجاست که ما تازه یک مقدار میفهمیم تیریون خودشه که داره کاری انجام میده نه کارگردان.

بعضی شخصیت ها که اصلا در نمیاد تو سریال.یک نمونه بارز که عموم مخاطب ها هم متوجه اون شدن رو مثال بزنیم.دنریس.من به عنوان یک مخاطب عادی اصلا با دنریس همساز نمیشم ، اینکه این دختر زنده میمونه یا میمیره ، بلایی سرش میاد یا نه ، اصلا برام مهم نیست چون شخصیته درنیومده.بنابراین کل اژدها بازی و اژدها سواری تو سریال رو هواست و بی معنی.[/justify]

به نظرم سریال باید محتوایی که از جنبه عینی سینما میشه رو بیشتر روش کار کنه وگرنه اگر ما بخواهیم فقط نتیجه رو بدونیم ، فیلمنامه رو بخونیم بهتره

 

ممنونم کلیگین عزیز . بله نتیجه همینه که گفتی. در واقع تو به متن من اعتبار بخشیدی و خوشحالم که به این تعامل متن ها رسیدیم .و این تفاوتی نداره با موردی که در اون استدلال کنیم و حرف همدیگه رو رد کنیم. مهم اینه که ما اکثرا الان متن/انسان هایی هستیم که واقفیم به اینکه در دسترس هم هستیم حتا به ناگزیر و باز به ناگزیر محکوم به تبادلیم.در مورد "شخصیت" به مورد بسیار مهمی اشاره کردی.شخصیت قوی خودش بخشی از موتور محرکه ی اثر نمایشیه،شخصیت ضعیف و پرداخت نشده تبدیل به سریار داستان و فیلمنامه میشه.خیلی از این افرادی که گاهی پیش بینی می کنیم که می میرند در واقع شخصیت هایی اند که دیگر کاری در فیلمنامه ندارند. نگاه می کردم می دیدم در اونجا که حتا زاویه ی جدی احساس می کردم کلیدواژه ها و یکی دو مفهوم پردازی درخشان که کردی پس کله ام موند و چه چیز بهتر از این؟

شخصا خوشحالم از این دو سه روز بسیار اکتیو و چالشی که آشنایی با تو و دوستان دیگر را به همراه آورد. راستش را بگویم به دلایلی که الان می بینم چندان درست هم نبو، به مفاهمه بدگمان و حتا بی اعتقاد شده بودم.

سندور گرامی موافقی قسمت به قسمت در تاپیک دیگه ای در بخش مناسب تری درباره سریال صحبت کنیم؟به همراه آوردن فکت از جزییات و مصادیق؟

سپاس فراوان

ویرایش شده در ژوئن 23, 2016 توسط مهمان

[lanis 0]

barndon the builder » پنج شنبه تیر 2, 95 1:56 am[/url]"]رمزی فقط با دو نفر جنگید. جان و ریکون. ابتدا با یک کودک بی سلاح مبارزه کرد و آغاز گر جنگ شد و پس از اینکه تمامی ارتشش از بین رفت (عمدتا با دستور خودش) تقاضای جنگ نفر به نفر با جان را پذیرفت. جالب اینکه جان نیز بدون سلاح به جنگ با او رفت. سه تیر اول رمزی به هدف نخورد، نه در مبارزه با ریکون نه در مبارزه با جان. تیر چهارم او بر قلب ریکون نشست، اما در مبارزه با جان فرصت رها کردن تیر چهارم را نداشت و با مشت شکست خورد. در تاریخ نوشتند "رمزی خورده شده با سگ".

در این دنیای فانتزی قرار نیست لردها قهرمانانه بمیرند:

رابرت باراثیون، ند استارک، کال دروگو، تایون لنستر، ابرین مارتل، راب استارک، لرد کارستارک، لرد بولتون، رمزی و ... هیچکدام قهرمانانه نمردند. اما غول ها چرا، مگ، هودور و وون وون.

کار غول های بزرگ گشودن درها بود

مگ نیرومند : در تونل نایتس واچ

وون وون: در کسل بلک و در وینترفل

اما کار غول کوچک یعنی هودور، نگه داشتن در بود.

مرگ ابرین به نظر من در این دسته نباشه بهتره . ما شاهد مبارزه رمزی در درد فورت هنگام امدن ایرون بورن ها و یارا گریجوی بودیم با دو تبر ! ولی خوب بازم متوصل به سگ های شکاریش پس اینکه بگوییم رمزی فقط متوصل به کمانش است خیرشد . درسته شمشیر زنی فعلن توی شمال در حد جان نیست ولی رمزی هم کم دیوانه ای نبود و به عقیده بنده در همون تیر اول هم زدن ریکان اسان بود ولی خوب میخواست به قولی بازی رو جذاب تر کنه برای جان هم هرکس دیگری غیر از جان بود بی فکر با شمشیر حمله میکرد ولی جان سری سپری با طرح خرس بیر ایلند برداشت تا باز هم یادی از لیدی لیانا مورمنت داشته باشیم ! که نگاهی به رمزی کرد رو من در نگاه نایت کینگ به به جان ندیدم !

[lanis 0]

Clegane » پنج شنبه تیر 2, 95 12:54 am[/url]"][justify]اساسا این نبرد ، نبرد بیهوده و بی ربطی بوده.

از اونجایی که هیچ کجای قسمت نهم میز یا اتاق جنگ برای آماده شدن نبرد نمبینیم ، نه از سمت رمزی و نه جان ، عملا هیچی نمبینیم.در واقع قبل از اینکه نبرد رخ بده ، اول باید بفهمیم که چرا این نبرد اساسا مهمه ، که نیست.حتی این قضیه تو دیدار رمزی و جان هم به خوبی تمام اتفاق نمیفته ، برای همینه که نبرد به احمقانه ترین شکل ممکن ، از هر دو طرف پیش میره و به همین ترتیب به اصطلاح دوستان باگ گرفتن از نبرد انقدر آسون میشه که تا حد جوک پیش میره.[/justify]

اولا نه جان و نه داووس تجربه و نه تورمند تجربه حمله ای در این حد رو ندارن و فقط جان و داووس از تیوری های نظامی در حد تیوری سر در می اورند که ارایش ارتش جان هم خوب بود و رمزی بغیر از تصمیمات اشتباش تونست نیروی اماده و خوبی رو داشته باشه و بیشتر نبرد حول محور امادگی نیرو ها در مبارزه گذشت و خودکشی سپاه فرمانده ها حالا چه درست و چه اشتباهش والا باگ هم بنده مخالفم هر باگی توجیهی داره بنده سالها پلیر wow بودم و اصلا دیگه باگ رو ضعفی نمی بینم بالاخره سریاله و بودجه محدودی و ... نمیشه انتظار بی نقصی داشت حتی هابیت نبرد پنج سپاه در اکستندد هم مشکلاتی داره یا قلمروی بهشت و ... این نبرد بسیار بسیار در سرنوشت وستروس تاثیر گذاره در وحله اول یک دژ باستانی به یک خاندان باستانی باز می گرده و اولین دژ برزگ در برابر حمله واکر ها به دست کسی میافته که زمستون رو دیده و از واکر ها بهتر از هر کسی دیگه خبر داره . با امدن بیلیش و قدرت سانسا شاهد پیشرفت در هر دو شخصیت هستیم حالا چه خوب و چه بد در کوتاه مدت یا طولانی مدت . شمال یک پارچه میشه . خاندان های بولتن که اصلی ترین شورشی شماله حذف میشه و خاندان های وفادار وقدرتمندی همچون مندرلی اضافه میشوند حتی اگر نشان داده نشوند تجربه شخصیت هایی مثل جان تورموند داووس سانسا وحتی بیلیش بهتر میشه که بهتر از هیچیه و بالاخره مردم از دست رمزی بولتن راحت می شن درباره نبرد هم و اشتباهات بهتر پست های بنده رو مطالعه کنید ( خالی از ایراد نیست ولی سعی کردم به بهترین نحو توضیح دهم در حد توان و سوادم )

[baristan s 0]

اولا نه جان و نه داووس تجربه و نه تورمند تجربه حمله ای در این حد رو ندارن و فقط جان و داووس از تیوری های نظامی در حد تیوری سر در می اورند که ارایش ارتش جان هم خوب بود و رمزی بغیر از تصمیمات اشتباش تونست نیروی اماده و خوبی رو داشته باشه و بیشتر نبرد حول محور امادگی نیرو ها در مبارزه گذشت و خودکشی سپاه فرمانده ها حالا چه درست و چه اشتباهش والا باگ هم بنده مخالفم هر باگی توجیهی داره بنده سالها پلیر wow بودم و اصلا دیگه باگ رو ضعفی نمی بینم بالاخره سریاله و بودجه محدودی و ... نمیشه انتظار بی نقصی داشت حتی هابیت نبرد پنج سپاه در اکستندد هم مشکلاتی داره یا قلمروی بهشت و ... این نبرد بسیار بسیار در سرنوشت وستروس تاثیر گذاره در وحله اول یک دژ باستانی به یک خاندان باستانی باز می گرده و اولین دژ برزگ در برابر حمله واکر ها به دست کسی میافته که زمستون رو دیده و از واکر ها بهتر از هر کسی دیگه خبر داره . با امدن بیلیش و قدرت سانسا شاهد پیشرفت در هر دو شخصیت هستیم حالا چه خوب و چه بد در کوتاه مدت یا طولانی مدت . شمال یک پارچه میشه . خاندان های بولتن که اصلی ترین شورشی شماله حذف میشه و خاندان های وفادار وقدرتمندی همچون مندرلی اضافه میشوند حتی اگر نشان داده نشوند تجربه شخصیت هایی مثل جان تورموند داووس سانسا وحتی بیلیش بهتر میشه که بهتر از هیچیه و بالاخره مردم از دست رمزی بولتن راحت می شن درباره نبرد هم و اشتباهات بهتر پست های بنده رو مطالعه کنید ( خالی از ایراد نیست ولی سعی کردم به بهترین نحو توضیح دهم در حد توان و سوادم )

 

شما دارای سواد کمی نیستید دوست عزیز

اما شما هم نبایدسراسیمه پست بگذارید

فقط کافیست مقداری به ویرایش نوشته بپردازید تا از طرف شخصی متهم به در هم و برهم نوشتن و... نشوید

صرفا تمامی پست هایی که گذاشته میشن نیاز به پاسخ ندارن

اگر هم باگی از دوستان به حق یا ناحق به قسمت وارد میشه شاید با اورد ن چند دلیل منطقی قانع شوند یا به روجوع به پست های قبلی نظرشان تغییر کند

حتا اگر بهانه ای برای انتقادات نیم خطی بی استدلال برخی بدهد

که نقد این چنینی همونطور که گفتم باری از دوش برداشتن و به دوش دیگری اندختن است

میشود به راحتی ازون چشم پوشی کرد ونیازی به پاسخ ندارد

[lanis 0]

belekinfire2 » چهارشنبه تیر 2, 95 4:38 pm[/url]"]حالا تکلیف شمال با سواره نظام ویل چی میشه اینجورکه تو سایت گیم اف ترونز ویکیا نوشته بود 15000 سواره نظام زره پوش هستن که تو کل جنگ های پنج پادشاهی بیطرف موندن و یه ارتش تازه نفس به حساب میاد و خب از اونجایی که پتایر بیلیش نقشه های شومی در سر داره باید از این نیرو حسابی ترسید

درباره سواره نظام ایری بگم در کل به عقیده بنده بهترین نیروی نظامی سواره وستروس اند چون در تاریخ حتی شمالی ها رو هم شکست دادن .

ولی نکته قابل تامل اینه که ایری به چه کسی وفاداره شوالیه های ایری ثابت کرده اند که فقط به گفته مدافع شرق و لرد ایری جواب می دهند و هر چقدر هم با کسی خوب باشند بدون اجازه وارد جنگی نمی شوند و بخاطر کوهستان و موقعیت استراتژیک دروازه خون حتی اگه کل ویل رو خالی کنی و 100 مرد برای محافظ از دروازه خون و ایری بذاری موفق اند .

بیلیش تونست تعدادی از شوالیه های ایری رو با پول بخره ولی خریدن 15000 هزار نیرو با قیمت کلان برای بانک اهنی هم سر سام اوره !

با توجه به رابرت جوان و سانسا قدرت طلب وضعیفی موضع رابرت نسبت به سانسا شاید شاهد ازدواج سیاسی دیگری باشیم

قطعا جان پس از پس گرفتن خانه اجدادی به سراغ کار مهم دیگر یعنی محافظت از دیوار یا خبر دار کردن وستروس از واکر ها می رود .

و شوالیه های ایری هم نمی توانند شمال رو با اراده ی دفاع شمالی ها به دلایل مختلف فتح کنند و فقط سیاست اینجا چاره سازاست که به ترتیب بیلیش و داووس و سانسا در ان خبره اند .

بیلیش تخت اهنین رو می خواهد و می تواند هدایت ویل و شمال رو به سانسا واگذار کنه و خودش سرگرم ریچ و ریوران و استروم لند بی وارث شود یا با حذف امسال رویس و جان وحتی سانسا(شاید) بتواند جیمی لنیستر و پادشاهی رو بر علیه ان ها بشوراند ولی قطعا شاگردش یعنی سانسا به علت کینه ای که درباره رمزی از بیلیش داره و سرد و کمی بی رحم تر شدن خودش قطعا به دنبال انتقام است .

باید دید که سانسا می تونه مثل دنریس چقدر از مرد ها استفاده کنه و قطعا هر انسانی یک نقظه ضعفی دارد که باری بیلیش انگار مو قرمز های تالی است ! ولی در کل لیتل فینگر در هر لحظه موضعی داره برای کسی که اونو میبینه ولی اصلی ترین هدفش فقط قدرت خودش و حذف رقباس !

[محمدمهدی 1]

محمدمهدی » پنج شنبه تیر 2, 95 1:03 am[/url]"]

baristan s » پنج شنبه تیر 2, 95 12:35 am[/url]"]قشنگ به سریال نگاه کنید در کسری از از دقیقه به مطلب دقت کنید و سراسیمه

برای سریال باگ نسازید.

عالی بود سر باریستان، یه لایک ساده کفایت نمیکرد

ضمنا باید اضافه کنم که پیاده های سپاه جان مثل تورموند و وون وون دیرتر از سواره هاشون به نقطه درگیری میرسن که با توجه به تفاوت سرعت انسان و اسب کاملا طبیعیه و نشان دقت بالای کارگردان نه باگی که دوستان فکر کردن

در رابطه با نکات دقیق جنبه های بصری جنگ این نکته رو هم باید اضافه کنم که در صحنه ای که حلقه محاصره فالانژ از نمای بالا به تصویر کشیده شده بود.

آمبرهای سپاه رمزی هم با پایین اومدن از ته جنازه های پشت سر جان و تورموند، وارد خط محاصره شده بودن و همین باعث تقریبا مساوی دیده شدن تو گروه بود.

[aboltahajom 0]

Clegane » دوشنبه خرداد 31, 95 6:47 pm[/url]"][justify]باور کنید نمره ای که من دادم از دید یه مخاطب کاملا عادی هست ، قصد کوبیدن نیست.برای ساپورت کردن حرفام ،تک تک قسمت های مهم رو که به نظرم بد دراومده بود رو ، مستدل گفتم.کوبیدن اینه که حرفاتو بزنی ولی نتونی ازشون دفاع کنی.

 

کتاب رو بذارید کنار ، فرض کنید با یه سریال بدون پشتوانه رمان اقتباسی طرفید ، چقد از چیزهایی که مد نظر سازنده ها بوده تبدیل به "سینما" شده ؟ تقریبا هیچی.

 

در باب مقایسه باید بگم بهترین کاری میشه فعلا البته کرد اینه سریال رو با گذشته خودش مقایسه کنیم.آیا سریال افت نکرده؟ آیا شخصیت های فعال افت نکردن؟ دوستان میگن نبرد خوب دراومده.راجع به هزینه های گزاف (که بیشتر پز رسانه ای هست) صحبت میکنن.حتی قبل از این اپیزود کلی تبلیغ کردن و در حقیقت مخاطب های ساده لوح رو ، پیش از دیدن اپیزود خر کردن که این قسمت ، قسمت خوبی خواهد بود.ایا نبرد ، به خوبی نبرد جان با وایت واکرها بود؟ این واقعا همون سریاله؟ بعید میدونم !!

 

این فصل یکی از بدترین ، ملال آورترین و کسل کننده ترین فصل ها بود و با کمی ارفاق اپیزود Door از بقیه قسمت ها یه سر و گردن بالاتره ولی فصل ، فصل بدیه.

من همچنان رو موضع خودم برای این فصل و این قسمت هستم و نمره 1/10 براش کفایت میکنه.

 

در باب نمره ای از سایت های هایی مثل IMDB منتشر میشه فقط و فقط یه چیز میگم.

سربال های بدتر از این مثل breaking bad هم بودن که نمره بالایی گرفتن ولی هیچی نبودن و فاقد ارزش حتی دیدن.یه فیلمی مثل سالوادور زیاد میفروشه و همه خوشحال و راضن اند ، آیا واقعا فیلم خوبیه ؟[/justify]

خدایی با کدوم منطق سریال breaking bad رو خوب نمیدونی؟ اونم سریالی رو که 100 درصد نقدهاش عالی بوده و به این خاطر تو کتاب رکورد های گینس هم ثبت شده.

من به این قسمت 10 دادم چون واقعا ازش لذت بردم. این فصل ضعیف تر بوده قبول ولی به نظرم از فصل 5 بهتر بوده.

در نبرد حرامزاده ها برخلاف جنگ بلک‌واتر، دیوار و هاردهوم که عناصر فانتزی در آنها دخیل بودند، اینجا فقط دو گروه سرباز داریم که به واقعی‌ترین و بی‌تعارف‌ترین شکل ممکن یکدیگر را به قتل می‌رسانند. چیز شگفت‌آوری درباره‌ی آن وجود ندارد. فقط شاهد مرگ در خشن‌ترین شکل ممکنش هستیم. اینه که این قسمت رو از قسمت های عالی دیگه سریال جدا میکنه

[hamedsr 0]

این تاپیک فقط برای صحبت در مورد این اپیزود ایجاد شده.

اگر میخواین در مورد سریالهای دیگه صحبت کنید برید تو بار عام ...

[barndon the builder 0]

یک آمار جالب

در سایت IMDB این قسمت بیش از 86 هزار رای دارد که بالاترین میزان رای برای یک قسمت از یک سریال در این سایت هست و در رتبه بعد یک قسمت از سریال برکینگ بد هست که 75 هزار رای دارد. اما نکته جالب اینکه سبک رای دادن این 86 هزار نفر تا حدی شبیه به 70 نفری که تو این سایت رای دادن هست. و بر این اساس و به قول یکی از دوستان (فکر کنم آقا رضا) می شود گفت:

In the battle of bastards you win or you die there is no middle ground

حتی در رأی گیری

[sunrise1 0]

بازم سلام

خوشحالم ک با پخش شدن قسمت نهم بازم سریال رو به اوج خودش رسوند و کلی رکورد جابجا شد... در نظر داشته باشید با انتشار جلد ششم: بادهای زمستان تا کمتر از چندماه دیگه خط داستانی فصل بعدی هم واضح تر خواهد شد و فیلمنامه نویس ها ازین جنبه مشکلی نخواهند داشت و امید بر اینه که بازم خط داستانی بیشتر ب کتاب معطوف بشه...

واقعا بریکینگ بد ک اینهمه ترکوند و پر از نقدهای مثبت آخه کجاش ... ؟؟؟ !!!

[barndon the builder 0]

یک نکته ای که تو این قسمت به طور مستقیم به اون اشاره نشد این هست که رمزی قصد نابود کردن کاراستارک ها و آمبرها را هم داشت. چرا که بعد از دستور به لرد آمبر برای حمله نیروهای بولتون را برای محاصره فرستاد و عملا شرایط نابودی امبرها در محاصره را فراهم کرد و در این لحظه اثری از نیروهای کاراستارک در صحنه نبود. لذا احتمالا در زمانی که میدان نبرد را تیرباران کرده بود آنها نیز از بین رفته بودند.

[Winterfell 0]

دوستان این تاپیک فقط برای بحث درباره اپیزود نهم ایجاد شده.

لطفا کامنتها, چه موافق و چه مخالف, فقط در مورد موضوع مرتبط باشه و قوانین سایت کاملا رعایت بشه.

 

همه پستهای بی ربط رو پاک کردم و بعد از این هم کامنتهای نامرتبط با موضوع پاک میشه.

[baristan s 0]

باتشکر از دوستمون راجب مداخله به جا

کسی راجبه نبود گوست درین قسمت نظری یا نکته ای داره؟

[barndon the builder 0]

baristan s » جمعه تیر 4, 95 9:26 pm[/url]"]باتشکر از دوستمون راجب مداخله به جا

کسی راجبه نبود گوست درین قسمت نظری یا نکته ای داره؟

گویا هزینه ساخت این اپیزود بسیار بالا بوده (حدود 26 میلیون دلار) و سازندگان باید بین وون وون و گوست یکی را انتخاب می کرده اند که نهایتا وون وون انتخاب شده است. همچنین در طرح اولیه گوست نقش مهمی در این قسمت داشته که نهایتا حذف شده است.

http://www.thegrumpyfish.com/heres-didnt-see-ghost-battle-bastards/

http://www.businessinsider.com/game-of-thrones-director-why-ghost-wasnt-in-battle-of-the-bastards-2016-6

البته با توجه به اتفاقی که در نهایت برای وون وون افتاد، باید خوشحال باشیم که گوست نبود چون ممکن بود همین بلا را سرش بیاروند. بعد مجبور بودیم دنبال آخرین دایرولف در ترایدنت بگردیم.

ویرایش شده در ژوئن 24, 2016 توسط مهمان

[محمدمهدی 1]

barndon the builder » جمعه تیر 4, 95 9:34 pm[/url]"]

baristan s » جمعه تیر 4, 95 9:26 pm[/url]"]باتشکر از دوستمون راجب مداخله به جا

کسی راجبه نبود گوست درین قسمت نظری یا نکته ای داره؟

گویا هزینه ساخت این اپیزود بسیار بالا بوده (حدود 26 میلیون دلار) و سازندگان باید بین وون وون و گوست یکی را انتخاب می کرده اند که نهایتا وون وون انتخاب شده است. همچنین در طرح اولیه گوست نقش مهمی در این قسمت داشته که نهایتا حذف شده است.

http://www.thegrumpyfish.com/heres-didnt-see-ghost-battle-bastards/

http://www.businessinsider.com/game-of-thrones-director-why-ghost-wasnt-in-battle-of-the-bastards-2016-6

گذشته از هزینه اگر یه دایرولف میخواست از فاصله ای که دو سپاه در ابتدای جنگ داشتن به سمت سپاه رمزی حمله کنه

کمانداران سپاه رمزی به راحتی بلایی رو که فری ها سر گری ویند آوردن سرش می آوردن

به نظر من غیبت گوست به کشته شدنش می ارزید

[barndon the builder 0]

محمدمهدی » جمعه تیر 4, 95 9:44 pm[/url]"]

barndon the builder » جمعه تیر 4, 95 9:34 pm[/url]"]

baristan s » جمعه تیر 4, 95 9:26 pm[/url]"]باتشکر از دوستمون راجب مداخله به جا

کسی راجبه نبود گوست درین قسمت نظری یا نکته ای داره؟

گویا هزینه ساخت این اپیزود بسیار بالا بوده (حدود 26 میلیون دلار) و سازندگان باید بین وون وون و گوست یکی را انتخاب می کرده اند که نهایتا وون وون انتخاب شده است. همچنین در طرح اولیه گوست نقش مهمی در این قسمت داشته که نهایتا حذف شده است.

http://www.thegrumpyfish.com/heres-didnt-see-ghost-battle-bastards/

http://www.businessinsider.com/game-of-thrones-director-why-ghost-wasnt-in-battle-of-the-bastards-2016-6

گذشته از هزینه اگر یه دایرولف میخواست از فاصله ای که دو سپاه در ابتدای جنگ داشتن به سمت سپاه رمزی حمله کنه

کمانداران سپاه رمزی به راحتی بلایی رو که فری ها سر گری ویند آوردن سرش می آوردن

به نظر من غیبت گوست به کشته شدنش می ارزید

بله دقیقا داشتم همین مطلب رو به پستم اضافه می کردم

[draid 0]

baristan s » دوشنبه خرداد 31, 95 11:52 am[/url]"]شماره1 بازم خیلی از پیشبینی ها اشتباه از آب در اومد درباره اومدن خاندان ویل نمیگم

در مورد این میگم که میگفتن این قسمت فقط ب نبرد شمال میپردازه

درحالی که به نبرده دنیریس کشته شدن رمزی م کامل پرداخت

شماره 2 دوست عزیزی که اون بالا گفته این قسمت با 69دقیقه طولانی ترین قسمت سریاله اشتباه کرده اون قسمت 10م این قسمت59مین قسمت سریال و59 دقیقه بود لطفا عجله نکنید و اصلاح کنید

شماره3 میدونید الن کسایی که دنبال نقد مقرضانه هستن چی میگن:چرا جان عصبانی شد

چرا یه دونه ازون تیرا به جان نخورد چرا سر داووس بلافاصله ملیساندرا و نکشت چرا اینهمه جنازه رو هم تلنبار شد چرا وان وان مرد ماعاشق این غول بودیم وچرا ریکان زیگ زاگ نرفت وچرا........

در حالی که اینطور نیست ماشاهد اگر نگم بهترین قسمت سریال حداقل بهترین قسمت دارای نبرد توسریال بودیم نبرد بلک واتر و دیوار به این اندازه عالی کار نشده بود فوق العاده بود

دیدن اینکه بعضی ها تویین سایت که به قول خودشون از دیدن سریال ناامید شده بودن حالا لب به تمجید و تحسین و تشویق سریال کردن خودش نقطه عطفی تویین قسمته

دوستان کارگردانان نمیتونن همه60قسمت به نبرد این چنینی بپردازن حتا اگر بودجه شو امثال (هدایتی ها)ی اونا تامین کنن نباید فراموش کرد این یه سریاله وباید در مواجهه با اون صبور باشیم

داستان تموم نشده و ادامه داره....

شماره 4 اقای فرشید واترز تو پستتون (تایلر داردن) دیگه کیه پست پر از اشکاله لطفا اصلاح کنید

 

اره ولی خدایی جلوه های ویژه نبرد فوق العاده بود خصوصا فرود اومدن تیرها و برخورد اسب ها ...و صد البته نور پردازی هم فوق العاده بود

[barndon the builder 0]

دیالوگ ها هم در این اپیزود پیشرفت کرده بود. صحبت های تیریون و دنریس، جان و رمزی و ... واقعا عالی بود.

 

 

با توجه به روند سریال زنان دارند قدرت را به دست می گیرند. و اوج آن در این اپیزد بود. دنریس با برگشت به میرین اربابان را نابود کرد و کشتی های آنها را مصادره نمود. یارا هم که با پیوستن به دنریس و حمایت برادرش قول حکومت بر جزایر آهن را گرفت. سانسا نیز با یک حرکت نتیجه جنگ حرامزاده ها را عوض کرد و سنگدلترین فرد موجود در این سریال را با لبخندی بر لب خوراک سگ ها نمود.

البته که لیانا مورمنت هم که اصلا نیازی به گفتن نداره

 

ویرایش ناظر:

ادغام پستهای متوالی

[shiva2017 0]

تا الان هیچ سریالی مثل این سریال منو جذب نکرده تنها اشکالی که داره اینکه واقعا به شخصیت دنریس زیادی بها داده شده و بدون هیچ سختی بر همه کس پیروز میشه در حالیکه جان اسنو واقعا بدون هیچ اسم ورسمی از استارکها و به عنوان یک اسنو اینطور تلاش میکنه و واقعا اگه جان اسنو در این فیلم نباشه این فیلم انقد مخاطب نداشت وسریال ابکی از آب در می اومد البته واقعا همه ی استارکها در این فیلم فوق العاده هستن اما جان از همه بیشتر در هیجان کردن سریال نقش داشته در ضمن کسایی که میگن جان نباید احساساتی میشد اصلا از فیلم و سریال چیزی سرشون نمیشه چون جان طوری بازی میکنه که تو فکر نمیکنی که فیلم میبینی واقعا احساس میکنی واقعیته و خودتو وقتی جای جان میذاری میبینی هرگز نمیتونستی حتی تو واقعیت مثل جان باشی ،چه برسه به فیلم و شما ها که میگین جان نباید به سمت ریکون میرفت واقعا اگه خودتون برادرتون رو یکی اینجوری به سمتتون میفرستاد ایا نمی رفتین ایا برادرتون جلو چشمتون میمرد آیا حساب شده عمل میکردین و نظم نظام میدادین به ارتشون واقعا اگه اینطور باشه که فوق العاده مسخره میشد و تابلو میشد که فیلمه در ضمن اگه جان هم مثل دنریس جنگهاش قابل پیشبینی بود آیا الان مثل دنریس شخصیت منفور سریال نمیشد؟من که هر قسمتی که روی دنریس میچرخه رو حتی گاهی رد میکنه چون قابل پیشبینی و بدون هیجان و تابلویه که داری فیلم میبینی اما قسمتهای مربوط به برن آریا وجان رو بارها به عقب برمیگردونم که نکنه چیزی رو قشنگ متوجه نشده باشم

 

و خودتون مقایسه کنین که از این فصل تنها این قسمت و قسمت مربوط به برن وکلاغ سه چشم وقسمت مربوط به آریا قشنگ وهیجان انگیز بوده بقیه بیخودی وکسل آور بوده

 

 

ویرایش ناظر:

ادغام پستهای متوالی

[توروس 163]

در دو فصل گذشته دنریس با واقعیت پدرش مدکینگ آشنا شده و الان یک فرد واقع بین است.او هم در گفتگو با تیریون و هم در گفتگو با یارا و تیان گریجوی تشابه پدرانشان را پذیرفت و نشان داد که برایش شایستگی فردی اهمیت دارد و گرنه پدر خود را با مشتی راهزن و آدمکش مقایسه نمی کرد و به اصطلاح برایش کسر شآن بود که پدرش را با پدر آنها و حتا تایوین لنیستر مقایسه کند. او حتا صراحتا گفت که پدرانشان دنیا را بدتر کرده اند و آنها باید دنیا را بهتر کنند. در صحنه ی حمله اش با اژدهایان هم دیدیم که یک حمله ی حداقلی بود.

اگر بپذیریم که با از بین رفتن شخصیت ها و معیارهای قدیمی وستروس قرار است وستروس گام به مرحله ی دیگری بگذارد -که این هم دنریس صراحتا به تیریون گفت- و با فرض اینکه دنریس در نبردهای آتی خود پیروز خواهد شد شاید این حدس قدری قابل تامل باشد:

 

 

دنریس از شیوه های فاتحین گذشته ی تارگرین ها استفاده نمی کند و تلاش می کند که بر دل ها حکومت کند. بر این اساس بعید نیست که اژدهایان جز در مقابل شاه شب و ارتش او مورد استفاده قرار نگیرند و از داستان کنار بروند. تعداد سربازان دنریس خود برای سه بار فتح وستروس کافیست!

 

[barndon the builder 0]

رضا » یکشنبه تیر 6, 95 6:38 pm[/url]"]در دو فصل گذشته دنریس با واقعیت پدرش مدکینگ آشنا شده و الان یک فرد واقع بین است.او هم در گفتگو با تیریون و هم در گفتگو با یارا و تیان گریجوی تشابه پدرانشان را پذیرفت و نشان داد که برایش شایستگی فردی اهمیت دارد و گرنه پدر خود را با مشتی راهزن و آدمکش مقایسه نمی کرد و به اصطلاح برایش کسر شآن بود که پدرش را با پدر آنها و حتا تایوین لنیستر مقایسه کند. او حتا صراحتا گفت که پدرانشان دنیا را بدتر کرده اند و آنها باید دنیا را بهتر کنند. در صحنه ی حمله اش با اژدهایان هم دیدیم که یک حمله ی حداقلی بود.

اگر بپذیریم که با از بین رفتن شخصیت ها و معیارهای قدیمی وستروس قرار است وستروس گام به مرحله ی دیگری بگذارد -که این هم دنریس صراحتا به تیریون گفت- و با فرض اینکه دنریس در نبردهای آتی خود پیروز خواهد شد شاید این حدس قدری قابل تامل باشد:

 

 

دنریس از شیوه های فاتحین گذشته ی تارگرین ها استفاده نمی کند و تلاش می کند که بر دل ها حکومت کند. بر این اساس بعید نیست که اژدهایان جز در مقابل شاه شب و ارتش او مورد استفاده قرار نگیرند و از داستان کنار بروند. تعداد سربازان دنریس خود برای سه بار فتح وستروس کافیست!

آره من با شما موافقم اصولا با توجه به تجربه قبلی مردم وستروس بعید هست خیلی مقاومت صورت گیرد.

اما فکر کنم کار مد کینگ را سرسی کامل کند (به آتش کشیدن شهر) و جیمی یا تیریون با سرسی همان کاری را کند که با مد کینگ شد)