رفتن به مطلب
ریگار

قسمت دهم، The Winds of Winter

به اپیزود دهم فصل ششم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

80 رای

  1. 1. به اپیزود دهم فصل ششم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      1
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      1
    • 7
      3
    • 8
      1
    • 9
      11
    • 10
      63


Recommended Posts

سرنوشت رمزی بولتون و کاری که با والدا فری و پسرش یعنی برادر ناتنیش کرد هم یکی از نقطه ضعف های این فصل بود. چرا؟؟؟رمزی بولتون درسته که بدذاته بی رحمه ظالمه و برای تفریحش دخترای کوچیک و ادمای ضعیف رو با سگاش تیکه پاره میکنه و همه ی ما اینو قبول داریم ولی در ضمن باهوشم هست و میدونه که چه قدر اتحادش با خاندان فری مهم چون که سانسا و کلا خاندان استارک دیگه تاثیر و قدرت چندانی توی شمال نداره و بعد از اینکه سانسا از دستش فرار کرد هم واسش مهم نبود چون به این حقیقت پی برده بود که کسی بهشون اعتنایی نمیکنه و حتی خیلی از خاندان های شمالی از استارک ها متنفرن به خاطر اینکه خاندان استارک با بی عقلی تمام شمال رو به نابودی کشوند و باعث تحقیر شمال شد.رمزی خیلی راحت میتونست مرگ والدا و بچش رو جوری برنامه ریزی کنه تا یه اتفاق یا یه مریضی سخت و ناشناخته به نطر برسه و بعدش یکی از لشکر دختران والدر فری رو به همسری انتخاب کنه ولی سازنده های سریال برای اینکه اکثر طرفدارا تو سکانس اخر قسمت 9 یه آخیش دلم خنک شد جانانه بگن و باگ ها و مشکلات این فصل و قسمت 9 رو نبینن یا به چمششون نیاد این کار رو کردن.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
داير وولف » پنج شنبه تیر 10, 95 11:54 am[/url]"]
barndon the builder » پنج شنبه تیر 10, 95 11:32 am[/url]"]
barndon the builder » سه شنبه تیر 8, 95 2:13 pm[/url]"]

 

خب خدارو شكر،ايشالا ديگه تئوري هاي فوق تخيلي نشنويم.

گرچه باز هم از اين تئوري تا خواهيم شنيد.البته اون تئوري كه جان پسر مدكينگه خيلي عجيب نبود،ولي يه سرياش واقعا مسخره بود،مثلا اينكه جان پسر سر آرتور دينه.

 

واقعا این که مد کینگ از پایتخت و به صورت وایرلس یا بلوتوثی لیانا رو در برج لذت حامله کرده منطقی تر از ارتور دین هست که اونجا پایین برج هست و قدرت اول اونجا وقتی ریگار نیست.

 

ارتور دین با شرافته درست .رو قسمش میمونه درسته ولی ادمه.

من اتفاقا از وقتی سریال تاکید کرد و اون شجرنامه رو نشون داد که جان پسر ریگاره بیشتر مطمئن شدم که نیست.

یادمون نره 9 ماه سازندگان قسم و ایه اوردن که جان مرده و زنده نمیشه. اینا همونان .

چون شمشیر زنی ارتور دین به جان رفته من اینو مطمینم . نظریه ای هم هست که تقریبا هیچ جا ندیدم مطمین بگن.

ولی من شک ندارم.

 

این نظره منه دوست دارید نخونید .

 

یادمون نره ادارد کبیر هم با شرافت بود یه عمر هم دم از شرافت زد ولی واقعا شرافتمندانه ارتور رو کشت؟؟ مشکل اینه ما همش دوست داریم اونی که قبول داریم رو معصوم فرض کنیم هیچ کسی تو هیچ جای دنیا معصوم کامل نیست حتی ازور اهای موعود.این نظر من راجب دنیای واقعی هم هست.همه ادما بلا استثنا اشتباهاتی تو زندگیشون دارن و این دلیل نمیشه ادم بدی هم باشن.

و از نظر من اصلا بعید نیست ارتور دین یواشکی ی شیطونی کرده باشه وسط کارای ریگار .ی روز که ریگار رفته بیرون برج.هرچند مزخرف ب نظر بیاد .

 

و مزخرف تر از نظریه من اینه که سازندگان یا ب اصطلاح ی عده طرفدارا میگن اون لب خونی اسم جان بوده و لب خونی کردیم. جهیریس. واقعا انقدر مهم بود ما اسم جان رو تا فصل بعد نفهمیم که بیان در گوشی بگن؟؟؟

 

ویرایش ناظر:

اصلاح نقل قولهای متوالی

اصلاح اشکالات املایی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
واقعا این که مد کینگ از پایتخت و ب صورت وایرلس یل بلوتوثی لیانا رو در برج لذت حامله کرده منطقی تر از ارتور دین هست که اونجا پایین برج هست و قدرت اول اونجا وقتی ریگار نیست.

در رابطه با اینکه سازندگان بعد از پایان فصل 5 گفتند جان مرده است با شما موافقم اما در مورد اینکه گفته باشند زنده نمی شود لینکی یا منبعی دارید؟ من به خاطر ندارم

 

در مورد این چارت هم باید بگویم که بعید می دانم غیر واقعی باشد.

 

در رابطه با بسیاری از تئوری هایی که ارائه می شود باید بگویم که خدایان جدید و قدیم همه ما را شفای عاجل عنایت فرمایند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ witch king

 

رمزی ب هر دلیلی اعم از : غرور زیاد برای بردن یک جنگ یا اعتماد ب نفس کاذب یا هر دلیل دیگه منطقی رفتار نکرد و کارکتر ی ادم منطقی نبود .اینا که شما میفرمایید ب ای ی ادم منطقی درسته وگرنه اصلا نیازی ب جنگ رو در رو نبود تو قلعه میموند حتی اگه 200 نفر ناقابل بهش حمله کرده بودن. چرا باید برا 200 نفر حتی ارتش بفرسته بیرون ده نفر افرادشم بکشه اگه منطقی بود ؟ چ بسا که تو جنگ تقریبا کل ارتش خودش و متحداشو نابود کرد قبل رسیدن ویل .

راجب فرستادن کمک خب سرسی که ب خون رمزی تشنه بود بخاطر پناه دادن ب سانس.چون اون که نمیدونست دهن سانسا رو سرویس کرده رمزی. راجب فری ها هم مگه عقلشون کمه کمککنن وقتی دخترشون و نوه اشون رو کشته.

اگه بگیم ی داستانی درست میکرد مسخرس.چون روس رو کشت و داستان درست کرد ولی مردم دهن لقن میبینن میشنون و خبرا زود میره . کسی داستان مسموم شدن روس رو هم باور نکرد و همه میدونستن رمزی کشته.

 

اصلا اینکه خود فری ها ب رمزی حمله نکردن بیشتر جای تعجب داشت تا حمایتشون از اون.

 

رمزی شاید استاد تخریب ادما مثل ی بازجو بود. ولی ب هیچ وجه فرمانده و شاه خوبی نبود. ی بچه که بجای اینکه باباش ب اش دوچرخه بخره یه دفعه لندکروز 8 سیلندر سواره. اینم نتونست فرق این دو رو بفمهم و مدیریت درستی کنه. کشتن پدرش اول. کشتن زن بابا و برادرش. ترسوندن های بیجا .ارتش کشی وقتی تو قلعت میتونی مدافع باشی. زدن سواره نظام خودت با کمان . شاید فقط و فقط رو قضیه ریکان زرنگی رد و البته بسیار هوشمندانه اونم بخاطر هوش بالاش منطقیه. ولی این هوش بالا دلیل ب تجربه نمیشه. رمزی فعلا باید کنار روس میبود و تجربه کسب میکرد و انقدر دوچرخه سوار میشد تا پشت ماشین بودن و یاد میگرفت. هوش بدون تجریه عاقبت رمزی بود.. و اینایی که شما فرمودید حاصل رفتار ی کاراکتر با هوش و تجربه داره نه کاراکتر رمزی .و این اصلا ضعف فیلمنانه نبود.

 

 

 

راجب اریا هم خیلی خیلی شفافه که جیگن اون ازمایش کشتن ولف رو برای اریا ریخته بود .این که ولف کشته شد بعد اومد جیکن رو تهدید کرد حتی جیکن شمشیر سوزن رو بیشتر ب قب خودش فشار داد نشان از استادی با تجربه است که مطمین بود شاگردشو خوب میشناسه و کار خودشو بدرستی کرده تو تربیت اریا و اون خنده اخر فقط برای همین بود. اون الان بز چهرس همونطور که جیکن گفت. البته دلیل نمیشه بی چهره بودنش باید حتما در خدمتم خدای بی چهره باشه .شاید اصلا وظیفه بی چهره ها خدمت ب ی ادم راستین بوده .مثل جان که رفت داخل نگهبانان و خیلی زود بجای ادامه دادن راه نگهبانان ، نگهبانان شب بودن که منش و راه جان رو باید یاد میگرفتن برا اصلاح خودشون و البته قدرت بخشیدن ب جان چون راه درستی داشت. حالا این وسز افرادی هم هستن که حالیشون نمیشه مثل کسایی جان رو کشتن یا ولف که باید حذف بشن

 

ویرایش ناظر:

حذف نقل قولهای متوالی و طولانی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
barndon the builder » پنج شنبه تیر 10, 95 6:27 pm[/url]"]

در رابطه با اینکه سازندگان بعد از پایان فصل 5 گفتند جان مرده است با شما موافقم اما در مورد اینکه گفته باشند زنده نمی شود لینکی یا منبعی دارید؟ من به خاطر ندارم

 

در مورد این چارت هم باید بگویم که بعید می دانم غیر واقعی باشد.

 

در رابطه با بسیاری از تئوری هایی که ارائه می شود باید بگویم که خدایان جدید و قدیم همه ما را شفای عاجل عنایت فرمایند.

 

یادم نمیاد گفته باشن زنده نمیشه دقیقا .ولی بارها گفتن مرگ جان حتمی است.حتی تو رونمایی ها هیچ وقت حرفی از جان نبود و بارها گفتن مردن جان قطعی است . فیلمبرداریای جان هم کامل سکرت بود خودش مصاحبه کرده بود گفته بود فصل بعد حضور نداره و قرارداد نبسته . کلا سریال دوست داره ی موضوعی رو برا هیجان نه ماه نگه داره.

 

من ی سوال از شما دارم .واقعا ب نظرتون حتی آبکی ترین سریال ها که اصلا با گات قابل مقایسه نیستن میان اسم ی بچه که اصلا تاثیری تو نحوه زندگی بزرگ شدن و.... اون بچه نداره رو ب صورت در گوشی کسی که دم مرگشه و قراره مهم ترین کلمات زندگیشو ب برادرش بگه راجب اسم اون بچه باشه؟ اونم بچه ای که قرار نیست از اون اسم استفاده کنه حداقل اگه قرا بود هم با مردن ند دیگه نمیفهمه هیچ وقت اخرین وصیت مادرش چی بوده. مگر باور داشته باشیم که لیانا از حضور برن استارک بصورت سبزبینی خبر داشته و اون اسم رو در گوشی گفته که برن هم نشنیده ولی بعد طرفدارا بیان و لب خونی کنن بعد برن بره لب تاپ بخره تو سبزبینی هاش بیاد چند هزار سال بعد فن پیج طرفدارا رو ببینه و بفهمه اسم عمه زادش جهیریس و بره ب گدشته بگه پسر عمه پسر عمه. اونم بگه جونم پسر دایی از فرزندان جنگل برام چی اوردی مارکو. مارکو ببخشید من ورم برندون بود.

 

برن هم بگه پسر عمه فهمیدم تو جهیریس هستی و اگه شاه شب اومد اوخت کنه بهش بگو من جهیریس شونم اونم میترسه فرار میکنه.

 

این منطقیه؟؟؟؟،!!!!!!!

 

 

اصلا تمام جذابیت و فرق جان با همه ادمای فیلم اینه که از هیچ کسی وام نگرفته. مثل ادمی که میره پراید میخره با زحمت خودش و وقتی میگن ماشینت چیه میگه دهنم سرویس شد ولی پرایده حرف نداره. تا بیاد بگه بابام برام پورشه پانامرا اس 5 خریده . خب همه مون اون اولی رو تحسین میکنیم راجب زحمتش .و بابای دومی .

 

و دلیل تنفر ی عده از دنریس همینه که خون تارگرین داره ولی خودش کیه چیه.

 

حالا این که جان خودش ثابت کرده تو 6 فصل اخیر بعد ی دفعه بفهمه ا چ جالب وقتی پراید با پول خودش خریده ی بابابزرگ مایه دارم داشته که مرده حالا 6 ا مازراتی و بوگاتی ورن هم داره بازم کسی نمیگه جان بی عرضس . الانم 3 تا اژدها رو هم سوار بشه همه میگن دمش گرم حقش بود .ولی دنریس خودش با اتیش رفت و با اژدها برگشت اما کسی بازم حقش نمیدونه و دلشون میخواد زود حدف بشه.

 

ببخشید مثالام عامیانس چون میخوام منظور راحت تر برسه تا تخصصی.

و دلیل اصلی جذابیت جان هم اسنو بودن هست نه جان بودن یا جهیریس .

 

ویرایش ناظر:

حذف نقل قول متوالی

اصلاح اشکالات املایی

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
belekinfire2 » دوشنبه تیر 7, 95 7:05 pm[/url]"]یه چند نکته مخفی و جالب تو این اپیزود نشون دادن ....

یکی از اونها وقتی بود که سمول وارد تالار کتابخانه بزرگ سیتادل شد . در سقف اونجا چیزهایی شبیه استرلاب وجود داشت که دقیقا تو تیتراژ سریال بر فراز نقشه سرزمینها میبینم و تداعی کننده خورشید و یا حالا چیزی که انگار ناظر بر تمامی جهان نغمه هست .. موارد دیگه رو هم تو پست های بعدی میزارم

 

دوست عزیز به نکته ظریفی اشاره کردی. من مجدد اون صحنه را دیدم، د.ایر متحدالمرکزی که از سقف آویزونه اسم علمی اش ذات الحلق (تلفظش اینطوریه: zat al Halagh با فتحه روی ح و ل ) یا اسطرلاب کرویه ، قدیمی ترین ابزار نجومی که بر اساس مدل زمین مرکزی بطلمیوس ساخته شده و حرکات اجرام آسمانی به دور زمین را باش مدل سازی و اندازه گیری می کردن. می تونید با سرچ کردن در موردش بیشتر اطلاع کسب کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
من ی سوار از شما دارم .

من چندین و چند بار گوش دادم. به نظر می آید که لیانا می گوید his name is ... و بعد تصویر برن نشان داده می شود.

در رابطه با مرگ جان هم اگر نگفته باشند که زنده نمی شود، دروغ نگفته اند فقط مخفی کاری کرده اند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
barndon the builder » پنج شنبه تیر 10, 95 6:53 pm[/url]"]
من ی سوار از شما دارم .

من چندین و چند بار گوش دادم. به نظر می آید که لیانا می گوید his name is ... و بعد تصویر برن نشان داده می شود.

در رابطه با مرگ جان هم اگر نگفته باشند که زنده نمی شود، دروغ نگفته اند فقط مخفی کاری کرده اند.

 

 

میدونید این چون گفته شده الان ما هر جور لب خونی نگاه میکنیم همون در میاد 0ون تو ناخوداگاه جون میخوایم اون بشه و قبلش باورش کردیم .

مثال میزنم احتمالا برخورد کردید ب بعضیا که میگن ماه کامل شکل یک دختره. یه عده میگن نه مثل عدد 40 فارسی هست. چرا اینطور برداشت میکنن چون ذهنشون میخواد همین .مثل خیلی از عکس ها که تو نت پخش میشه میگن اگه ت این عکس انیشتن رو دیدب نمیدونم فلان مدلی اگه مادام کوری رو دیدی فلان مدل.این فقط برداشت اولیه ذهنه و اگه بار اول انیشتن رو ببینید مثلا. صد بار بعد هم مادام کوری رو با دقت و تغییر زاویه از اون عکس در بیارید و بخواید حتی باور کنید انیشتن تو عکس نییت ناخوداگاهتون قبول نمیکنه و مرغش ی پا داره و با شما لج میکنه

 

 

انگلیسی و لاتینم در حد تلفظ و لب خونی خوب نیست وگرنه شک ندارم میشه کلمات زیادی از ی لب خونی در اورد .این جا هم قطعا کلمات دیگه ای هم میتونن باشن. رو ی فیلم پارسی اینکارو امتحان کنید قبل از شنیدن متن اصلی حدس هاتون رو بزنید با لب خونی ببینید چقدر متفاوت و چندین برداشته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رمزی ب هر دلیلی اعم از : غرور زیاد برای بردن یک جنگ یا اعتماد ب نفس کاذب یا هر دلیل دیگه منطقی رفتار نکرد و کارکتر ی ادم منطقی نبود .اینا که شما میفرمایید ب ای ی ادم منطقی درسته وگرنه اصلا نیازی ب جنگ رو در رو نبود تو قلعه میموند حتی اگه 200 نفر ناقابل بهش حمله کرده بودن. چرا باید برا 200 نفر حتی ارتش بفرسته بیرون ده نفر افرادشم بکشه اگه منطقی بود ؟ چ بسا که تو جنگ تقریبا کل ارتش خودش و متحداشو نابود کرد قبل رسیدن ویل .

راجب فرستادن کمک خب سرسی که ب خون رمزی تشنه بود بخاطر پناه دادن ب سانس.چون اون که نمیدونست دهن سانسا رو سرویس کرده رمزی. راجب فری ها هم مگه عقلشون کمه کمککنن وقتی دخترشون و نوه اشون رو کشته.

اگه بگیم ی داستانی درست میکرد مسخرس.چون روس رو کشت و داستان درست کرد ولی مردم دهن لقن میبینن میشنون و خبرا زود میره . کسی داستان مسموم شدن روس رو هم باور نکرد و همه میدونستن رمزی کشته.

 

اصلا اینکه خود فری ها ب رمزی حمله نکردن بیشتر جای تعجب داشت تا حمایتشون از اون.

 

رمزی شاید استاد تخریب ادما مثل ی بازجو بود. ولی ب هیچ وجه فرمانده و شاه خوبی نبود. ی بچه که بجای اینکه باباش ب اش دوچرخه بخره یه دفعه لندکروز 8 سیلندر سواره. اینم نتونست فرق این دو رو بفمهم و مدیریت درستی کنه. کشتن پدرش اول. کشتن زن بابا و برادرش. ترسوندن های بیجا .ارتش کشی وقتی تو قلعت میتونی مدافع باشی. زدن سواره نظام خودت با کمان . شاید فقط و فقط رو قضیه ریکان زرنگی رد و البته بسیار هوشمندانه اونم بخاطر هوش بالاش منطقیه. ولی این هوش بالا دلیل ب تجربه نمیشه. رمزی فعلا باید کنار روس میبود و تجربه کسب میکرد و انقدر دوچرخه سوار میشد تا پشت ماشین بودن و یاد میگرفت. هوش بدون تجریه عاقبت رمزی بود.. و اینایی که شما فرمودید حاصل رفتار ی کاراکتر با هوش و تجربه داره نه کاراکتر رمزی .و این اصلا ضعف فیلمنانه نبود.

 

 

 

راجب اریا هم خیلی خیلی شفافه که جیگن اون ازمایش کشتن ولف رو برای اریا ریخته بود .این که ولف کشته شد بعد اومد جیکن رو تهدید کرد حتی جیکن شمشیر سوزن رو بیشتر ب قب خودش فشار داد نشان از استادی با تجربه است که مطمین بود شاگردشو خوب میشناسه و کار خودشو بدرستی کرده تو تربیت اریا و اون خنده اخر فقط برای همین بود. اون الان بز چهرس همونطور که جیکن گفت. البته دلیل نمیشه بی چهره بودنش باید حتما در خدمتم خدای بی چهره باشه .شاید اصلا وظیفه بی چهره ها خدمت ب ی ادم راستین بوده .مثل جان که رفت داخل نگهبانان و خیلی زود بجای ادامه دادن راه نگهبانان ، نگهبانان شب بودن که منش و راه جان رو باید یاد میگرفتن برا اصلاح خودشون و البته قدرت بخشیدن ب جان چون راه درستی داشت. حالا این وسز افرادی هم هستن که حالیشون نمیشه مثل کسایی جان رو کشتن یا ولف که باید حذف بشن

از صحبت های شما به این نکته پی بردم که شما پستا و همینطور اخرین پست من رو یا نخوندید یا کامل نخوندید.(در مورد تیکه تیکه کردن دختر ونوه ی والدر فری تو پست آخرم توضیح دادم شایعات دورو ور قدرتمندان زیاده خیلیاشم درسته ولی زمانی مهمه و تاثیر میذاره رو قدرت اون شخص که یا خودش به صورت عمومی اونو اعلام کنه یا مدارک مستدل ضدش باشه ) ((غرور و اعتماد به نفس کاذبم میشه در مورد شخصیتی مثل مد کینگ پسرش وسریس و جافری که شخصیت های آتشین مزاج و دمدمی هستن و بدون عقل و با تکیه بر احساس تصمیم میگیرن گفت نه رمزی که موت کیلین رو تصرف میکنه و یا با تاکتیک و استراتژی بی نقصی استنیس رو شکست میده رمزی جنونش بیشتر تو شکنجه و کشتار افراد مستاصل فروکش میکنه. و با علم به اینکه ارتش سواره و زره پوش ویل تو 2 قدمیشه وینترفل رو رها کنه!!! این حرکت بیشتر از مد کینگ برمیاد)) و در مورد نفرت سرسی و لنیسترا نسبت به رمزی و خاندان بولتون هم باید بگم خیلی مساله ساده ای دشمن درجه 1 سرسی و لنیسترا خاندان استارکه و برای اینکه دوباره خاندان استارک وینترفل و شمال رو به دست نیارن دست به هر اقدامی میزنن از جمله کمک به رمزی و همینطور رمزی توی درخواستش میتونه خیانت بیلیش به سرسی و تحویل سانسا به بولتون ها رو بگه و اونارو برای کمک به رمزی و نابودی استارک ها و بیلیش و ارتش ویل بیشتر تحریکشون کنه . اما یه موضوع مهم دیگه اگه سریال سیر منطقی داشت سرسی قدرتی نداشت و نتیجه سیاستای غلطش منفی در منفی بود براش و عاقبت خوشی نداشت و قدرت نظامی و سیاسی خاندان لنیستر میفتاد دست پسر بزرگ تایوین لنیستر یعنی جیمی اونم از لحاظ سیاسی و نظامی بی فکر نیست.در مورد شخصیتای دیگه ام تو پستای قبلی من و بعضی از دوستان به اندازه کافی اشاره کردیم.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگر بحثی راجب رمزی هست باید تو قسمت 9 صحبت کنید

اونجا لا اقل 30 پست راجب رمزی و اشتباهاتشو ومرگشو درکل همه حرامزادگیش نوشته شده

وقتی اینجا مطرحش میشه معلومه هیچ ی اونجارو نخوندید

پیشنهاد می کنم پست اتون رو کمی اصلاح اسپویلی و

منتقل کنید

پیشنهاد می کنم حداقل رو دور تندم شده پست های قسمتای قبل رو روخوانی کنید تا مطالبتون تکرار مکررات نباشه

درمورد آریا هم باید بگم مسیر شو طی کرده

و داره حرکتشو ادامه میده چ بپسندیم چه نه درمسیر قدم برمیداره

بی چهره شدن آسون نیست

کشتن ویف و والدر وبلکشون و ولترشون(لوتر )فقط شروعش ه

همون طور که یکی از دوستان گفته بود

شاه شب و وایت واکرها ولنیستر ها بریزید دور

یکی باید جلو این بی چهره ها رو بگیره

خیلی خطرناک ترن

در گذشته عامل بسیاری از اتفاقات تأثیر گذار بودن

و در آینده هم خواهند بود

هیچ چیز جلوشون رو نمیگیرم

اگر اسمت دربیاد حتما میمیری

تو نمیتونی تغییرش بدی من م نمیتونم

(هیچکس ) نمیتونه

والار مورگولس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
IRAN MY LOVE » پنج شنبه تیر 10, 95 7:01 pm[/url]"]
barndon the builder » پنج شنبه تیر 10, 95 6:53 pm[/url]"]
من ی سوار از شما دارم .

من چندین و چند بار گوش دادم. به نظر می آید که لیانا می گوید his name is ... و بعد تصویر برن نشان داده می شود.

در رابطه با مرگ جان هم اگر نگفته باشند که زنده نمی شود، دروغ نگفته اند فقط مخفی کاری کرده اند.

 

 

میدونید این چون گفته شده الان ما هر جور لب خونی نگاه میکنیم همون در میاد 0ون تو ناخوداگاه جون میخوایم اون بشه و قبلش باورش کردیم .

من که لبخوانی به زبان انگلیسی بلد نیستم. همان طور که گفتم گوش دادم.

اما با این حال اگر جمله What Lyanna Whispered To Ned جستجو کنید مطالب فراوانی در اینترنت وجود دارد. طبق بررسی من همگی مطالب در his name is مشترک هستند اما در رابطه با اسم مطالب مختلفی مطرح شده است. به عنوان مثال دریک جا گفته شده:

First she said, “His name is…” and then the audio softens. Because the camera transitioned from the baby to Jon Snow at the end of the scene, we imagine she said “Jon.” However, some fans believe that it doesn’t look like she was saying the words Jon. Some actually believe she said his name was “Aegon” or “Aerys” or even “Aemon” — some type of Targaryen name. One person on Reddit who said they could read lips mentioned that it looked like the name started as “Am—.” But they couldn’t make out the rest.

و در جای دیگر:

Lyanna starts by whispering ‘His name is,’ and then what follows appears to be a three syllable word that appears to start with a J.

 

I’m not a great lip-reader, but I’m fairly certain what she says is ‘Jaehaerys’

به هرحال his name is واضح است و نیاز به لب خوانی ندارد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
محمدمهدی » چهارشنبه تیر 9, 95 11:08 pm[/url]"]اما در مورد علت بیعت ارتش ویل با جان اسنو که نه تنها دینی نسبت بهش نداشتن بلکه مدیونشون

.

.

بود.

مرسی از نظر شما ... کاملا موافقم ... به هر حال آب زیر کاه بودن و نیرنگ تا یک جایی جواب میده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
hamid.dnd » جمعه تیر 10, 95 1:44 am[/url]"]
محمدمهدی » چهارشنبه تیر 9, 95 11:08 pm[/url]"]اما در مورد علت بیعت ارتش ویل با جان اسنو که نه تنها دینی نسبت بهش نداشتن بلکه مدیونشون

.

.

بود.

مرسی از نظر شما ... کاملا موافقم ... به هر حال آب زیر کاه بودن و نیرنگ تا یک جایی جواب میده

ممنون از اظهار لطفتون

ولی خیلی مطمئن نباشید که کف گیر لیتل فینگر به ته دیگ خورده و نیرنگ هاش دیگه جواب نمیده.

من که اصلا نسبت به اون نگاه هایی که سانسا و پیتر بیلیش تو لحظه بیعت با جان رد و بذل میکردن حس خوبی نداشتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینکه یه عده از دنریس انتقاد می کنن کع همه چیو ساده بدست آورده کمی بی انصافیه راست می گن که مردم ایران حافظه تاریخی ندارند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد اعلام وفاداری مسخره و غیر واقعی خاندان های شمال و ارتش ویل همین بس که پیتر بیلیش نایب السلطنه و همه کاره ویله و برای تقریبا بیشتر از 1 ساله که قدرت ویل دستشه و توی این 1 سال تمام شوالیه ها و لردهایی که ممکنه ازش اطاعت نکن یا 100 در 100 فرمانبرداری نداشته یاشن شناسایی کرده و با تهدید و تطمیع اورده سمت خودش واینکه توی یه جلسه ای به این مهمی نایب السلطنه ویل بره یه گوشه بشینه خیلی مسخره و چیپه در حالی که قدرت ویل دستشه بعدشم شوالیه های ویل چرا باید جان اسنو رو به عنوان ارباب خودشون بشناسن!!!!!!!!!!!مگه تا حالا قدرت و رهبریشو اثبات کرده و مهم تر از اون مگه بهش مدیونن و (اصلا نمیتونن اعلام وفاداری کنن به یک خاندان دیگه مگه اینکه لرد بالادستشون اول با اون شخص بیعت کنه). ((و بیلیشم قرار نیست نیرنگ یا حقه ای بزنه زمانی یکی به طرف مقابل حقه میزنه که تو موضع ضعف باشه.))و اگه از این وضع که ارباب ویل یه پسر بچه مریض و بد ذاته یا نایب السلطنه یه رعیت زادست ضدشون قیام میکردن البته اگه میتونستن اما بیلیش کارشو خوب بلده نمیشه ام گفت چون اربابان ویل تو گذشته مشتاق اتحاد و جنگیدن در کنار استارک ها رو داشتن چون که گذشته گذشته ومهمتر از اون بعد از اینکه استارک ها خودشون و ارتششون و مردم شمال رو به نابودی کشوندن شوالیه ها و اربابان ویل بیشتر از 1000بار خدایان قدیم/جدید/ غرق شده و خدای نور رو شکر کردن که بهشون ملحق نشدن ولی ما میبینیم که خیلی مسخره بی منطق و غیر واقعی اتفاقات به نفع شخصیت هایی که طرفذار بیشتر دارن پیش میره به دلایل مختلف.آریام که این فصل یکی از بدترین و مسخره ترین شخصیتارو داشت که تو پستای قبلی اشاره شد بهش.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ROHINA » شنبه تیر 12, 95 4:31 am[/url]"]اینکه یه عده از دنریس انتقاد می کنن کع همه چیو ساده بدست آورده کمی بی انصافیه راست می گن که مردم ایران حافظه تاریخی ندارند

دنریسم نمونه اش این فصل که به صورت تخیلی کال های قدرتمند و محافظاشون رو جزغاله کرد و به قول یکی از دوستان مثل مرغای پرکنده این ور اون ور میپریدن و زمانی که معبد اتیش میگرفت یکیشون پیدا نشد که بپره رو سگو و دنریسو بخاطر این کار بکشه!!!یا از این تخیلی تر اینه که چطور در معبدو بروشون قفل میکنه در حالی که چه داخل معبد و بیشتر از اون بیرون معبد محافط و نگهبان دارن یا چرا از اون چند صد هزار دوتراکی یکی پیدا نشد که به خاطر کشتن کال هاشون دنریس و افرادش ر وبکشه و نمیتونیم بگیم که کال ها پیرو و طرفدار ندارن حتی بدترین حکومت ها هم یه سری طرفدار دارن وگرنه اصلا نمیتونن حکومت کنن و همچنین نمیتونیم بگیم به خاطر نسوز بودن دنریس اون رو یه انسان ماورایی ومقدس میدونن اصلا چنین تفکری بین دوتراکی ها نگیم 100% ولی بالای 95% وجود نداره و به جاش به زنایی مثل دنریش به چشم جادوگر(WITCH) نگاه میکنن و اونارو انسان های بدشگون و پلید میدونن که لایق زندگی حتی توی بردگی هم نیستن و مثال های زیادی توی این فصل و فصل های دیگه هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
witch king » شنبه تیر 12, 95 9:18 pm[/url]"]در مورد اعلام وفاداری مسخره و غیر واقعی خاندان های شمال و ارتش ویل همین بس که پیتر بیلیش نایب السلطنه و همه کاره ویله و برای تقریبا بیشتر از 1 ساله که قدرت ویل دستشه و توی این 1 سال تمام شوالیه ها و لردهایی که ممکنه ازش اطاعت نکن یا 100 در 100 فرمانبرداری نداشته یاشن شناسایی کرده و با تهدید و تطمیع اورده سمت خودش واینکه توی یه جلسه ای به این مهمی نایب السلطنه ویل بره یه گوشه بشینه خیلی مسخره و چیپه در حالی که قدرت ویل دستشه بعدشم شوالیه های ویل چرا باید جان اسنو رو به عنوان ارباب خودشون بشناسن!!!!!!!!!!!مگه تا حالا قدرت و رهبریشو اثبات کرده و مهم تر از اون مگه بهش مدیونن. ((و بیلیشم قرار نیست نیرنگ یا حقه ای بزنه زمانی یکی به طرف مقابل حقه میزنه که تو موضع ضعف باشه.))و اگه از این وضع که ارباب ویل یه پسر بچه مریض و بد ذاته یا نایب السلطنه یه رعیت زادست ضدشون قیام میکردن البته اگه میتونستن اما بیلیش کارشو خوب بلده نمیشه ام گفت چون اربابان ویل تو گذشته مشتاق اتحاد و جنگیدن در کنار استارک ها رو داشتن چون که گذشته گذشته ومهمتر از اون بعد از اینکه استارک ها خودشون و ارتششون و مردم شمال رو به نابودی کشوندن شوالیه ها و اربابان ویل بیشتر از 1000بار خدایان قدیم/جدید/ غرق شده و خدای نور رو شکر کردن که بهشون ملحق نشدن ولی ما میبینیم که خیلی مسخره بی منطق و غیر واقعی اتفاقات به نفع شخصیت هایی که طرفذار بیشتر دارن پیش میره به دلایل مختلف.آریام که این فصل یکی از بدترین و مسخره ترین شخصیتارو داشت که تو پستای قبلی اشاره شد بهش.

بالاخره لرد های شمال از سمت جنوب و شمال در تهدید قرار دارند و باید یک نفر را به عنوان لیدر انتخاب کنند تا با یکپارچه گی بیشتر در برابر تهدیدات ظاهر شوند. خوب چه کسی بهتر از خانواده استارک که 8000 هزار سال والی شمال بودند. در رابطه با لرد های ویل باید بگویم که آنها در زمان راب نیز قصد حمایت از شمال را داشتند اما به علت تصمیم لایسا این اتفاق نیفتاد. اما حالا که در فتح وینترفل با استارک ها همراه شده اند عملا در مقابل پایتخت و لنسترها قرار گرفته اند. پذیرفتن جان به عنوان شاه شمال صرفا به معنی ادامه همپیمانی با شمال است. در رابطه با بیلیش هم باید گفت که این وضع مطلوب او نیز بود. تا بتواند به وسوسه سانسا ادامه دهد. اگر سانسا به عنوان ملکه انتخاب میشد کار بیلیش برای جلب نظر او مشکلتر می شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
witch king » شنبه تیر 12, 95 9:18 pm[/url]"]در مورد اعلام وفاداری مسخره و غیر واقعی خاندان های شمال و ارتش ویل همین بس که پیتر بیلیش نایب السلطنه و همه کاره ویله و برای تقریبا بیشتر از 1 ساله که قدرت ویل دستشه و توی این 1 سال تمام شوالیه ها و لردهایی که ممکنه ازش اطاعت نکن یا 100 در 100 فرمانبرداری نداشته یاشن شناسایی کرده و با تهدید و تطمیع اورده سمت خودش واینکه توی یه جلسه ای به این مهمی نایب السلطنه ویل بره یه گوشه بشینه خیلی مسخره و چیپه در حالی که قدرت ویل دستشه بعدشم شوالیه های ویل چرا باید جان اسنو رو به عنوان ارباب خودشون بشناسن!!!!!!!!!!!مگه تا حالا قدرت و رهبریشو اثبات کرده و مهم تر از اون مگه بهش مدیونن. ((و بیلیشم قرار نیست نیرنگ یا حقه ای بزنه زمانی یکی به طرف مقابل حقه میزنه که تو موضع ضعف باشه.))و اگه از این وضع که ارباب ویل یه پسر بچه مریض و بد ذاته یا نایب السلطنه یه رعیت زادست ضدشون قیام میکردن البته اگه میتونستن اما بیلیش کارشو خوب بلده نمیشه ام گفت چون اربابان ویل تو گذشته مشتاق اتحاد و جنگیدن در کنار استارک ها رو داشتن چون که گذشته گذشته ومهمتر از اون بعد از اینکه استارک ها خودشون و ارتششون و مردم شمال رو به نابودی کشوندن شوالیه ها و اربابان ویل بیشتر از 1000بار خدایان قدیم/جدید/ غرق شده و خدای نور رو شکر کردن که بهشون ملحق نشدن ولی ما میبینیم که خیلی مسخره بی منطق و غیر واقعی اتفاقات به نفع شخصیت هایی که طرفذار بیشتر دارن پیش میره به دلایل مختلف.آریام که این فصل یکی از بدترین و مسخره ترین شخصیتارو داشت که تو پستای قبلی اشاره شد بهش.

1- اگر از نظر ژنتیکی به قضیه نگاه کنیم کسی که حاصل ترکیب خون شاخص ترین خاندان های دنیای نغمه یعنی تارگارین و استارک، اون هم به واسطه شاخص ترین شخصیت های این دو خاندان یعنی ریگار و لیانا باشه یه چیزی در وجودش خواهد داشت به اسم کاریزما که ناخواسته باعث جلب توجهات و جذب قلوب به سمتش میشه ! نمونه های تاثیر کاریزمای شخصی هم که در طول تاریخ واقعی دنیا فراوان مشاهده شده و غیر قابل انکاره.

2- اگر از نظر سابقه و کارنامه هم به قضیه نگاه کنیم کسی که ملازم معتمد آخرین فرمانده بزرگ و معروف دیوار جیور مورمونت بوده، عملیات های بزرگی مثل نفوذ به کمپ شاه اونسوی دیوار، حمله به قلعه کرستر و مجازات خائنین و قاتلین فرمانده کل و نجات اهالی هاردهوم از دست شاه شب رو با موفقیت انجام داده، قهرمان دفاع از دیوار در برابر سپاه صد هزار نفری منس ریدر بوده، جلوی چشم صدها شاهد از مرگ برگشته و مهم تر از همه نیروهای وفادار به شخص اون در کوتاه ترین زمان ممکن مستحکم ترین قلعه شمال وینترفل رو فتح کردن که اگه نمیکردن ارتش ویل رو تو یه محاصره و زمینگیر شدن چند ماهه تو زمستون شمال به مرز نابودی می کشوند باز هم شایستگی رهبری و فرمانبرداری رو پیدا می کنه.

3- اگر از نظر فرهنگ سیاسی مردم شمال هم به قضیه نگاه کنیم، کسی که بعد از مرگ ریکان و با توجه به مفقود بودن برن، تنها پسر زنده آخرین محافظ راستین شمال و آخرین لرد برحق وینترفل ادارد استارک محبوب و افسانه ای محسوب میشه شایسته ترین فرد برای حکومت کرده.

---------------

اما نگاه شوالیه های ویل و پیتر بیلیش به قضیه :

1- ویلی ها و لیتل فینگر خیلی خوب میدونن که با حمایت از خاندان شورشی استارک در جنگ و نجات دادن سانسا استارک فراری متهم به قتل جافری، همه پل های ارتباط با کینگز لندینگ رو پشت سرشون خراب کردن و دشمن تخت آهنین محسوب میشن، پس برای موفقیت در جنگ محتمل با قوای متحد وسترلند و کرون لند و استورمزلند و ریچ (هنوز خبر انفجار سپت و دشمن شدن تایرل ها با لنیسترها به گوششون نرسیده) هیچ چاره ای جز اتحاد با شمال ندارن و اتحاد نیاز به رهبر واحد داره.

حالا اگه گزینه طبیعی شمالی ها برای رهبری اتحاد رو رد کنن گزینه جایگزین خودشون کیه ؟ پیتر بیلیش بدنام نزول خور و فاحـ*ـه فروش ؟ یا رابین آرین کودن دست و پا چلفتی ؟

طرح این دو اسم در برابر قهرمان بزرگی مثل جان اسنو جز تحقیر و تمسخر برای ویل حاصل دیگه ای خواهد داشت ؟!

من به شخصه اگه جای شوالیه ها و لردهای ویل بودم به جای مخالفت با جان اسنو سعی میکردم زودتر از بقیه دختر خودم رو به عنوان ملکه دو اقلیم بهش قالب کنم

عین همین قضیه در مورد پیتر بیلیش هم صدق می کنه، لیتل فینگر در صورت مخالفت با این انتخاب، چه آلترناتیو و جایگزینی براش داشت ؟ لابد تاجگذاری سانسا بعد ازدواج با خودش پشت گوشای ملت هم که مخملی بود

اصلا خود شما فیلمنامه نویس !

پیتر بیلیش بعد صحبت های لرد گلاور بلند میشه و میگه صبر کنید آقایون صبر کنید عجولانه تصمیم نگیرید.....

باقیشو شما بنویس ببینیم چی از آب در میاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

توی یه جامعه و نظام فیودالی عناوین خیلی مهمه و وقتی یک خاندان یا چند خاندان یک شخص رو با عنوان شاه خطاب میکنن یعنی اینکه اون شخصو به عنوان سرورشون قبول کردن یا بهتره بگیم واسال و خراجگذار اون میشن و باید نصف درآمد سرزمینشونو به عنوان مالیات بهش بدن و زمانی که میخواد به یه جایی حمله کنه و یا از قلمروش دفاع کنه واسال وظیفشه که نیروی نظامیشو در اختیارش بگذاره.بهتره تعارفو بذاریم کنار میشه نوکر اون خاندان یا شخص و این با متحد بودن فرق داره بله بیلیش 100%با اتحاد ویل با شمال راضی بود و میخواست که جان لرد وینترفل بشه از اولم دنبال همین بود ولی با تحت الحمایه ای ویل مخالفه و خود خاندان های ویل هم مخالفند کلا یه چیزه غیر منطقی و غیر عقلانیه و نمیشه همچین اتفاقی رو با هیچ استانداری وارد ژانر فانتزی/ علمی تخیلی . ... قرارش بدیم بله ارتش و مهم تر از اون یک مقامت به یه لیدر احتیاج داره اما نه جان اسنویی که هیچ موفقیت قابل توجهی از نطر نظامی وسیاسی نداره قبل از هر چیز باید بگم ادارد استارک افسانه ای/حاصل ترکیب خون شاخص ترین خاندان ها و ... درست نیست و با عقل جور در نمیاد چرا ادارد استارک افسانه ای؟! به خاطر حماقتی که باعث شد وستروس وارد یه جنگ داخلی وحشتناک بشه!!!!!و خاندان استارک و تارگرین هم شاخص ترین خاندان ها؟! مد کینگ و دنریس و وسریس و ...از خاندان تارگرین نبودن و نیستن !!!راب استارکی که برای شهوتش شمال رو نابود کرد استارکه کتلین بی فکر مادر همین استارک ها بود یعنی خون و دی ان ای این خاندان های اشرافی خالصه و موجودات فرازمینی هستن که هیچ نقظه ضعفی ندارن؟؟؟!!!!پس این اسامی و 100 ها اسامی دیگه توی این خاندان ها چیه!!!. تا اونجایی که ما دیدیم استنیس بود که منس ریدرو شکست داد البته هیچ کس با وضعیت نگهبانان شب نمیتونست وحشی ها ر وشکست بده ولی خواهشا به اسم جان اسنو نزنید!!!!!!!!! عملیات نفوذ رو هم کورین نیم دست بود که ترتیب داد جیور مورمونت بزرگ نبود چون اول از همه خودش بود که باعث شورش شد: نه کرستر رو مجبور کرد تا غذاهایی که انبار کرده به افرادش بده (آذوقه هایی که با پررویی تمام جلوی نگهبانان شب میخورد)و نه به فکر راه حل دیگه ای بود اگه یه کسی دیگه ای استاد جان توی رهبری و سیاست بود وضعیتش الان خیلی بهتر بود. قلعه کرستر!!!!؟؟ یه خونه ی چوبی بزرگ بود تا قلعه و کشتن یه سری رنجری که غرق تو شکم پرستی و شهوت بودن هم کار سختی نیست و نبود. قلعه رم فتح نکردن درواقع تجاری شدن بازی تاج و تخت و دخالت گروهای سیاسی و فمینیستی بود که قلعه رو فتح کرد که اگه 2-3تا پست قبلم رو خونده باشید کامل بهش اشاره کردم. من مخالف توهین به شعور مخاطبم درست چیزی که توی هالیوود و تا حد خیلی زیادی تو بالیوود اتفاق میفته. در آخر باید بگم که فصل 6 بازی تاج وتخت افق های جدیدی رو به روی سینمای هند باز کرد و بالیوود میتونه سالیان دراز از این متد تو ساخت فیلم ها وسریال هاش استفاده کنه:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
witch king » یکشنبه تیر 12, 95 12:11 am[/url]"]توی یه جامعه و نظام فیودالی عناوین خیلی مهمه و وقتی یک خاندان یا چند خاندان یک شخص رو با عنوان شاه خطاب میکنن یعنی اینکه اون شخصو به عنوان سرورشون قبول کردن یا بهتره بگیم واسال و خراجگذار اون میشن و باید نصف درآمد سرزمینشونو به عنوان مالیات بهش بدن و زمانی که میخواد به یه جایی حمله کنه و یا از قلمروش دفاع کنه واسال وظیفشه که نیروی نظامیشو در اختیارش بگذاره.بهتره تعارفو بذاریم کنار میشه نوکر اون خاندان یا شخص و این با متحد بودن فرق داره بله بیلیش 100%با اتحاد ویل با شمال راضی بود و میخواست که جان لرد وینترفل بشه از اولم دنبال همین بود ولی با تحت الحمایه ای ویل مخالفه و خود خاندان های ویل هم مخالفند کلا یه چیزه غیر منطقی و غیر عقلانیه و نمیشه همچین اتفاقی رو با هیچ استانداری وارد ژانر فانتزی/ علمی تخیلی . ... قرارش بدیم بله ارتش و مهم تر از اون یک مقامت به یه لیدر احتیاج داره اما نه جان اسنویی که هیچ موفقیت قابل توجهی از نطر نظامی وسیاسی نداره قبل از هر چیز باید بگم ادارد استارک افسانه ای/حاصل ترکیب خون شاخص ترین خاندان ها و ... درست نیست و با عقل جور در نمیاد چرا ادارد استارک افسانه ای؟! به خاطر حماقتی که باعث شد وستروس وارد یه جنگ داخلی وحشتناک بشه!!!!!و خاندان استارک و تارگرین هم شاخص ترین خاندان ها؟! مد کینگ و دنریس و وسریس و ...از خاندان تارگرین نبودن و نیستن !!!راب استارکی که برای شهوتش شمال رو نابود کرد استارکه کتلین بی فکر مادر همین استارک ها بود یعنی خون و دی ان ای این خاندان های اشرافی خالصه و موجودات فرازمینی هستن که هیچ نقظه ضعفی ندارن؟؟؟!!!!پس این اسامی و 100 ها اسامی دیگه توی این خاندان ها چیه!!!. تا اونجایی که ما دیدیم استنیس بود که منس ریدرو شکست داد البته هیچ کس با وضعیت نگهبانان شب نمیتونست وحشی ها ر وشکست بده ولی خواهشا به اسم جان اسنو نزنید!!!!!!!!! عملیات نفوذ رو هم کورین نیم دست بود که ترتیب داد جیور مورمونت بزرگ نبود چون اول از همه خودش بود که باعث شورش شد: نه کرستر رو مجبور کرد تا غذاهایی که انبار کرده به افرادش بده (آذوقه هایی که با پررویی تمام جلوی نگهبانان شب میخورد)و نه به فکر راه حل دیگه ای بود اگه یه کسی دیگه ای استاد جان توی رهبری و سیاست بود وضعیتش الان خیلی بهتر بود. قلعه کرستر!!!!؟؟ یه خونه ی چوبی بزرگ بود تا قلعه و کشتن یه سری رنجری که غرق تو شکم پرستی و شهوت بودن هم کار سختی نیست و نبود. قلعه رم فتح نکردن درواقع تجاری شدن بازی تاج و تخت و دخالت گروهای سیاسی و فمینیستی بود که قلعه رو فتح کرد که اگه 2-3تا پست قبلم رو خونده باشید کامل بهش اشاره کردم. من مخالف توهین به شعور مخاطبم درست چیزی که توی هالیوود و تا حد خیلی زیادی تو بالیوود اتفاق میفته. در آخر باید بگم که فصل 6 بازی تاج وتخت افق های جدیدی رو به روی سینمای هند باز کرد و بالیوود میتونه سالیان دراز از این متد تو ساخت فیلم ها وسریال هاش استفاده کنه:)

متاسفانه شما به دنبال بحث منطقی نیستی وگرنه بعد شروع بحث از نگاه جامعه و نظام فئودالی یهو به منطق صلح طلب های ضد جنگ پست مدرن قرن بیست و یکمی تغییر فاز نمیدادی و از اون مهمتر حرفای منو تحریف نمیکردی، من گفتم تارگارین ها و استارک ها بی نقص و معصومن یا گفتم هر دو خاندان توی خونشون کاریزما و جذبه رهبری و لیدری داشتن و خون و جذبه هر دو خاندان طبق منطق نغمه ای تو جان جمع شده ؟!!!! من گفتم جان ارتش منس رو شکست داد یا گفتم جان قهرمان دفاع از دیوار و حفظ اون از سقوط بود ؟!!!! بعد خاندان های شمال تو جزئیات اتفاقات اونسوی دیوار حاضر و ناظر و تحلیل گر بودن که نقاط ضعف عملکرد جیور مومونت و جان اسنو رو فهرست کنن و آخرش بگن نه بابا کاری نکرده که عمه من هم میتونست یا نتیجه نهایی اونها رو با آب و تاب و یه کلاغ چهل کلاغ شنیدن !

وانگهی خوبه خود شما قبول داری که ویل و لیتل فینگر به اتحاد با شمال نیاز دارن، بعد اتحادی که علیه شاه و تاج و تخت تشکیل شده میتونه تو رأس خودش شاه نداشته باشه ؟ دوباره میپرسم تو کل ویل و شمال کی بیشتر از جان مناسب عنوان شاهی بود تو اون لحظه ؟؟؟

اما در مورد غیر منطقی بودن رضایت لردهای ویل به تحت الحمایه و نوکر جان شدن ؟ چه طور اون موقع که تایرل ها و پرچمدارانشون رضایت دادن، ریچ که سه برابر استورمزلند وسعت و ثروت و نیرو داشت تحت الحمایه و نوکر رنلی بشه کارشون غیر منطقی و بالیوودی و توهین به شعور مخاطب نبود ؟!!

چون توی ادعای سلطنت یه سری عوامل معنوی مهمتر از اعداد و ارقام منابع مادی هست. همه ثروت و قدرت لردهای ریچ هم نمیتونست براشون ادعایی نسبت به تخت آهنین ایجاد بکنه ! ولی صرف برادری رنلی با رابرت و شباهت ظاهریش با اون، رنلی رو نسبت به تخت آهنین مدعی میکرد.

در این مورد هم گذشته از همه امتیازاتی که جان اسنو داره و رنلی نداشت، صرف آخرین پسر ند استارک و آخرین برادر شاه قبلی شمال بودن ادعایی رو برای جان ایجاد میکنه که ثروت و قدرت کل لردهای ویل روی هم قادر به ایجاد اون نیست.

-----------------

و اما در پایان باز هم از شما درخواست دارم یه دیالوگ برا اون لحظه پیتر بیلیش بنویسید که ببینیم چی از آب در میاد و چه قدر برای لردهای شمال و ویل قانع کننده میشه که بی خیال بیعت با جان بشن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

صلح طلب ضد جنگ پست مدرن؟؟!! اگه منظورتون اونجایی که درباره ادارد استارک صحبت کردم حماقتش به خاطر این بود که سرسی رو تهدید کرد و بهش گفت که از رازش خبر داره به محض اینکه از خیانت سرسی و جیمی خبر دار شد باید میرفت به رابرت میگفت و اونا و 3 تا بچه حروم زادشون اعدام میشدن و تمام وستروس ضد لنیسترا متحد میشدن و با خونریزی خیلی کمی از بین میبردنشون و ربطی به مدرن پست مدرن کلاسیک این فرهنگ اون فرهنگ نداره کار عاقلانه این بود اما خواست با یه روش غیر منطقی این کارو پیش ببره اما نتیجش از همون اولم مشخص بود کاریزما ام ربطی به خون نداره و یه مساله اکتسابیه مثل شدت عمل/فن بیان قوی/سیاست مداری و...و جان اسنو هیچکدوم رو نداره وقتی نمیتونه با یه بچه 10 ساله حرف بزنه و اون رو مجاب کنه چه کاریزمایی!!!!!!!!! شما به صورت کاملا احساسی طرفدار این شخصیتی مشکلیم نداره ولی خواهش میکنم دیگه منطق های الکی و آبگوشتی برای کارها و حرفای اون شخصیت نتراشید کجا من گفتم که شما فرمودید این خاندان ها معصومند!!!از شما نقل قول کردم که این خاندان ها شاخصترینند و دلیلشم گفتم که چرا نیستند نه خاندان استارک نه خاندان دیگه ای فقط خود اون شخص و تربیتی که داشته تعیین میکنه فرد شاخصی هست یا نه درباره دفاع از دیوارم بگم خودش توی عمل انجام شده قرار گرفت و اینکه ما به فرض یه پوینت مثبت شخصیو ببینیم 10 تا پوینت منفیش رو نبنیم غیر منطقیه(شمشیر زن خوبیه اما فرمانده و شاه خوبی نیست) و همه قبول داریم خاندان های شمال و ویل یه چیزیو دیدن تاخت رفتن تو قلب سپاه رمزی که باعث شد تمام نقشه هایی که شب قبل کشیدن و جون 2000 نفر از دست بره ممکنه بعضی بگن که به خاطر ریکون این کارو کرد که این حرف معنیش اینه که با احساس دارن حرف میزنن نه با عقل و منطق چرا؟؟ اون لحظه باید پیش خودش میگفت و فکر میکرد که آیا جون 1 نفر ارزش داره یا تقریبا 2500 نفری که منتظر فرماندهی منن مگه خون ریکون از خون 2500 نفر رنگیتر بود نتیجه میگیریم که شخصیت جان قهرمان بی کله هالیوودیه که توده مردم عاشقشن عوامل معنوی سلطنت و قدرت استارک ها هم بعد از شکست مفتضحانه راب که مقصر اصلیش خودش بود از بین رفته و کسی به جان و سانسا اهمیتی نمیده و خیلی از خاندان های شمالی نفرت عمیقی بعد از جریان عروسی خونین نسبت به استارک ها پیدا کردن ولی برای ارضای احساسات توده مخاطبا یه دفعه ای همین خاندان های شمالی میشن فدایی سینه چاک استارک ها و میخوان به مخاطب القا کنن که یادشون رفته که همین دیروز گرگ جوان با رهبری بی پایه واساس شمال رو از بین برد اونارم تا مرز نابودی پیش برد و با جان اسنویی که هنوز خودش رو ثابت نکرده و توی امتحان نبرد حرامزاده ها قبول نشده به عنوان شاه شمال بیعت میکنن اینجاست که میگم داره به شعور مخاطب توهین میشه خاندان تایرل هم متحد رنلی بود نه واسالش و اینکه رنلی جان نیست جان رنلی نیست و همینطور یه شخصی مثل لوراس در کنار رنلی بود که هممون از وفاداری و حسن نیت لوراس به رنلی خبر داریم و بیلیش جان رو به عنوان لرد وینترفل و محافظ شمال مبخواد و هدف نهاییش 7 اقلیمه نه 6 اقلیم و از زمان شروع جنگ 5 پادشاه همه چی تغییر کرده چه تو شمال چه تو کل وستروس. بیلیشم قرار نیست شمالی هارو منصرف کنه شمالی ها اصلا بحث شاه شدن جان رو وسط نمیکشن. اگه با سیر منطقی سریال جلو میرفت جان وارتش ویل درحال حاظر وینترفل رو محاصره کرده بودن یا با حمله به دیوارهای وینترفل شکست میخوردن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
witch king » یکشنبه تیر 12, 95 2:18 am[/url]"]صلح طلب ضد جنگ پست مدرن؟؟!! اگه منظورتون اونجایی که درباره ادارد استارک صحبت کردم حماقتش به خاطر این بود که سرسی رو تهدید کرد و بهش گفت که از رازش خبر داره به محض اینکه از خیانت سرسی و جیمی خبر دار شد باید میرفت به رابرت میگفت و اونا و 3 تا بچه حروم زادشون اعدام میشدن و تمام وستروس ضد لنیسترا متحد میشدن و با خونریزی خیلی کمی از بین میبردنشون و ربطی به مدرن پست مدرن کلاسیک این فرهنگ اون فرهنگ نداره کار عاقلانه این بود اما خواست با یه روش غیر منطقی این کارو پیش ببره اما نتیجش از همون اولم مشخص بود کاریزما ام ربطی به خون نداره و یه مساله اکتسابیه مثل شدت عمل/فن بیان قوی/سیاست مداری و...و جان اسنو هیچکدوم رو نداره وقتی نمیتونه با یه بچه 10 ساله حرف بزنه و اون رو مجاب کنه چه کاریزمایی!!!!!!!!! شما به صورت کاملا احساسی طرفدار این شخصیتی مشکلیم نداره ولی خواهش میکنم دیگه منطق های الکی و آبگوشتی برای کارها و حرفای اون شخصیت نتراشید کجا من گفتم که شما فرمودید این خاندان ها معصومند!!!از شما نقل قول کردم که این خاندان ها شاخصترینند و دلیلشم گفتم که چرا نیستند نه خاندان استارک نه خاندان دیگه ای فقط خود اون شخص و تربیتی که داشته تعیین میکنه فرد شاخصی هست یا نه درباره دفاع از دیوارم بگم خودش توی عمل انجام شده قرار گرفت و اینکه ما به فرض یه پوینت مثبت شخصیو ببینیم 10 تا پوینت منفیش رو نبنیم غیر منطقیه(شمشیر زن خوبیه اما فرمانده و شاه خوبی نیست) و همه قبول داریم خاندان های شمال و ویل یه چیزیو دیدن تاخت رفتن تو قلب سپاه رمزی که باعث شد تمام نقشه هایی که شب قبل کشیدن و جون 2000 نفر از دست بره ممکنه بعضی بگن که به خاطر ریکون این کارو کرد که این حرف معنیش اینه که با احساس دارن حرف میزنن نه با عقل و منطق چرا؟؟ اون لحظه باید پیش خودش میگفت و فکر میکرد که آیا جون 1 نفر ارزش داره یا تقریبا 2500 نفری که منتظر فرماندهی منن مگه خون ریکون از خون 2500 نفر رنگیتر بود نتیجه میگیریم که شخصیت جان قهرمان بی کله هالیوودیه که توده مردم عاشقشن عوامل معنوی سلطنت و قدرت استارک ها هم بعد از شکست مفتضحانه راب که مقصر اصلیش خودش بود از بین رفته و کسی به جان و سانسا اهمیتی نمیده و خیلی از خاندان های شمالی نفرت عمیقی بعد از جریان عروسی خونین نسبت به استارک ها پیدا کردن ولی برای ارضای احساسات توده مخاطبا یه دفعه ای همین خاندان های شمالی میشن فدایی سینه چاک استارک ها و میخوان به مخاطب القا کنن که یادشون رفته که همین دیروز گرگ جوان با رهبری بی پایه واساس شمال رو از بین برد اونارم تا مرز نابودی پیش برد و با جان اسنویی که هنوز خودش رو ثابت نکرده و توی امتحان نبرد حرامزاده ها قبول نشده به عنوان شاه شمال بیعت میکنن اینجاست که میگم داره به شعور مخاطب توهین میشه خاندان تایرل هم متحد رنلی بود نه واسالش و اینکه رنلی جان نیست جان رنلی نیست و همینطور یه شخصی مثل لوراس در کنار رنلی بود که هممون از وفاداری و حسن نیت لوراس به رنلی خبر داریم و بیلیش جان رو به عنوان لرد وینترفل و محافظ شمال مبخواد و هدف نهاییش 7 اقلیمه نه 6 اقلیم و از زمان شروع جنگ 5 پادشاه همه چی تغییر کرده چه تو شمال چه تو کل وستروس. بیلیشم قرار نیست شمالی هارو منصرف کنه شمالی ها اصلا بحث شاه شدن جان رو وسط نمیکشن. اگه با سیر منطقی سریال جلو میرفت جان وارتش ویل درحال حاظر وینترفل رو محاصره کرده بودن یا با حمله به دیوارهای وینترفل شکست میخوردن.

پس هم از معرفی کسی که تو شمال و ویل از جان برای پادشاهی مناسب تر باشه و ادعای محکم تری داشته باشه و هم از تنظیم یه نطق پیشنهادی برای بیلیش که بتونه مانع بیعت لردها و شوالیه های حاضر تو اون جلسه با جان اسنو بشه اظهار عجز فرمودید

منم همینو میخواستم.

ضمنا یه تناقض گویی جالبم ازتون مشاهده کردیم، بیعت ویل با جان اونها رو واسال و نوکر جان می کنه ولی بیعت ریچ با رنلی اونها متحد رنلی می کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
محمدمهدی » یکشنبه تیر 12, 95 3:09 am[/url]"]
witch king » یکشنبه تیر 12, 95 2:18 am[/url]"]صلح طلب ضد جنگ پست مدرن؟؟!! اگه منظورتون اونجایی که درباره ادارد استارک صحبت کردم حماقتش به خاطر این بود که سرسی رو تهدید کرد و بهش گفت که از رازش خبر داره به محض اینکه از خیانت سرسی و جیمی خبر دار شد باید میرفت به رابرت میگفت و اونا و 3 تا بچه حروم زادشون اعدام میشدن و تمام وستروس ضد لنیسترا متحد میشدن و با خونریزی خیلی کمی از بین میبردنشون و ربطی به مدرن پست مدرن کلاسیک این فرهنگ اون فرهنگ نداره کار عاقلانه این بود اما خواست با یه روش غیر منطقی این کارو پیش ببره اما نتیجش از همون اولم مشخص بود کاریزما ام ربطی به خون نداره و یه مساله اکتسابیه مثل شدت عمل/فن بیان قوی/سیاست مداری و...و جان اسنو هیچکدوم رو نداره وقتی نمیتونه با یه بچه 10 ساله حرف بزنه و اون رو مجاب کنه چه کاریزمایی!!!!!!!!! شما به صورت کاملا احساسی طرفدار این شخصیتی مشکلیم نداره ولی خواهش میکنم دیگه منطق های الکی و آبگوشتی برای کارها و حرفای اون شخصیت نتراشید کجا من گفتم که شما فرمودید این خاندان ها معصومند!!!از شما نقل قول کردم که این خاندان ها شاخصترینند و دلیلشم گفتم که چرا نیستند نه خاندان استارک نه خاندان دیگه ای فقط خود اون شخص و تربیتی که داشته تعیین میکنه فرد شاخصی هست یا نه درباره دفاع از دیوارم بگم خودش توی عمل انجام شده قرار گرفت و اینکه ما به فرض یه پوینت مثبت شخصیو ببینیم 10 تا پوینت منفیش رو نبنیم غیر منطقیه(شمشیر زن خوبیه اما فرمانده و شاه خوبی نیست) و همه قبول داریم خاندان های شمال و ویل یه چیزیو دیدن تاخت رفتن تو قلب سپاه رمزی که باعث شد تمام نقشه هایی که شب قبل کشیدن و جون 2000 نفر از دست بره ممکنه بعضی بگن که به خاطر ریکون این کارو کرد که این حرف معنیش اینه که با احساس دارن حرف میزنن نه با عقل و منطق چرا؟؟ اون لحظه باید پیش خودش میگفت و فکر میکرد که آیا جون 1 نفر ارزش داره یا تقریبا 2500 نفری که منتظر فرماندهی منن مگه خون ریکون از خون 2500 نفر رنگیتر بود نتیجه میگیریم که شخصیت جان قهرمان بی کله هالیوودیه که توده مردم عاشقشن عوامل معنوی سلطنت و قدرت استارک ها هم بعد از شکست مفتضحانه راب که مقصر اصلیش خودش بود از بین رفته و کسی به جان و سانسا اهمیتی نمیده و خیلی از خاندان های شمالی نفرت عمیقی بعد از جریان عروسی خونین نسبت به استارک ها پیدا کردن ولی برای ارضای احساسات توده مخاطبا یه دفعه ای همین خاندان های شمالی میشن فدایی سینه چاک استارک ها و میخوان به مخاطب القا کنن که یادشون رفته که همین دیروز گرگ جوان با رهبری بی پایه واساس شمال رو از بین برد اونارم تا مرز نابودی پیش برد و با جان اسنویی که هنوز خودش رو ثابت نکرده و توی امتحان نبرد حرامزاده ها قبول نشده به عنوان شاه شمال بیعت میکنن اینجاست که میگم داره به شعور مخاطب توهین میشه خاندان تایرل هم متحد رنلی بود نه واسالش و اینکه رنلی جان نیست جان رنلی نیست و همینطور یه شخصی مثل لوراس در کنار رنلی بود که هممون از وفاداری و حسن نیت لوراس به رنلی خبر داریم و بیلیش جان رو به عنوان لرد وینترفل و محافظ شمال مبخواد و هدف نهاییش 7 اقلیمه نه 6 اقلیم و از زمان شروع جنگ 5 پادشاه همه چی تغییر کرده چه تو شمال چه تو کل وستروس. بیلیشم قرار نیست شمالی هارو منصرف کنه شمالی ها اصلا بحث شاه شدن جان رو وسط نمیکشن. اگه با سیر منطقی سریال جلو میرفت جان وارتش ویل درحال حاظر وینترفل رو محاصره کرده بودن یا با حمله به دیوارهای وینترفل شکست میخوردن.

پس هم از معرفی کسی که تو شمال و ویل از جان برای پادشاهی مناسب تر باشه و ادعای محکم تری داشته باشه و هم از تنظیم یه نطق پیشنهادی برای بیلیش که بتونه مانع بیعت لردها و شوالیه های حاضر تو اون جلسه با جان اسنو بشه اظهار عجز فرمودید

منم همینو میخواستم.

ضمنا یه تناقض گویی جالبم ازتون مشاهده کردیم، بیعت ویل با جان اونها رو واسال و نوکر جان می کنه ولی بیعت ریچ با رنلی اونها متحد رنلی می کنه

صحبت های شما چیزی جز مغلطه نیست. حرفاتون درست مثل این ضرب المثله که من میگم نره شما میگی بدوش اصلا من به اینکه جان بتونه به 100 قدمی دروازه وینترفل هم برسه باور ندارم چه برسه به اینکه بخواد شاه شمال بشه اونم با توجه به دلایل منطقی و بولتون های نه چندان محبوب همچنان در راس کارند و چدبارم گفتم تو صحبتام ولی شما از اول دارید حرف خودتون رو میزنید. زمانی میتونیم بگیم یه خاندان واسال یه خاندان دیگه است که خاندان اول از خاندان دومی ضعیف تر باشه ولی همون طور که خودتون اشاره کردید ریچ از استورم لندز هم بزرگتره هم قدرتمندتر و همراهی ریچ و استورم لندز اتحاد بود و نه چیز دیگه و اینکه ارتش ویل که جان رو نجات داده و منجی خاندان استارک هستند بیان و جان اسنو رو که لرد وینترفله شاهشون خطاب کنن ((یعنی جان رو بالاتر از لرد بالادستشون قرار بدن! که خاندان های اشرافی همچین قدرتی ندارن و حق انتخابی براشون وجود نداره)) اونم بدون اجازه لرد بالادستشون یعنی رابرت ارین یا بهتره بگیم پیتر بیلیش قابل باور نیست و پر از تناقضه در حالی که نه تنها هیچ دینی بر گردنشون نیست (بلکه استارک ها مدیونشونند) خیلی مسخرست و ((بیلیش از همون اول برای اتحاد اومده بود)) (شمارش اشاره به این موضوع ازدستم در رفته و بیلیش به عنوان نایب السلطنه تو میز شوالیه های ویل باید مینشست به عنوان نایب السلطنه و همه کاره ویل دستوراتشو به فرماندهان و افسران ارتش میداد و نیازی به نطاقی و جار و جنجال نبود . این فصل یه تار تنیده شده از باگ ها و ایراداته و وقتی میخوای یه ایرادو بررسی کنی 4 تا ایراد دیگه از بغلش میزنه بیرون ولی بنده سعی کردم تا کلی گویی نکنم و تا اونجایی که میتونم وارد جزییات بشم. و شخصیت ها چه داخل سریال و کتاب زیاده و حتما نباید جان اسنو احمقی که از روز اولی که وینترفلو ترک کرد تا اخر این فصل هنوزم هیچی نمیدونه و فرقی نکرده محافظ شمال بشه و یکی از همین خاندان های بزرگ شمالی میتونه لرد وینترفل و یا حتی شاه شمال بشه چندین بار گفتم بازم میگم البته اگه گوش شنوایی باشه با سیر منطقی اگه سریال پیش میرفت جان اسنو و ارتش ویل الان وینترفل رو محاصره کرده بودن یا شکست خورده بودن و نمیدونم با چه زبونی بگم و یا چند بار دیگه بگم که جان اسنو حتی اگه به معجزه ای میشد و رمزی از اومدن ارتش ویل خبر دار نمیشد و شکست میخورد هم شمالی ها با اکراه اونو به عنوان محافظ شمال انتخاب میکردن نه شاهشون والسلام.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
صحبت های شما چیزی جز مغلطه نیست. حرفاتون درست مثل این ضرب المثله که من میگم نره شما میگه بدوش اصلا من به اینکه جان بتونه به 100 قدمی دروازه وینترفل هم برسه باور ندارم چه برسه به اینکه بخواد شاه شمال بشه اونم با توجه به دلایل منطقی و بولتون های نه چندان محبوب همچنان در راس کارند و چدبارم گفتم تو صحبتام ولی شما از اول دارید حرف خودتون رو میزنید. زمانی میتونیم بگیم یه خاندان واسال یه خاندان دیگه است که خاندان اول از خاندان دومی ضعیف تر باشه ولی همون طور که خودتون اشاره کردید ریچ از استورم لندز هم بزرگتره هم قدرتمندتر و همراهی ریچ و استورم لندز اتحاد بود و نه چیز دیگه و اینکه ارتش ویلی که جان رو نجات داده و منجی خاندان استارک هستند بیان و جان اسنو رو که لرد وینترفله شاهشون خطاب کنن ((یعنی جان رو بالاتر از لرد بالادستشون قرار بدن! که اصولا خاندان های اشرافی همچین قدرتی ندارن و حق انتخابی براشون وجود نداره)) اونم بدون اجازه لرد بالادستشون یعنی رابرت ارین یا بهتره بگیم پیتر بیلیش قابل باور نیست و پر از تناقضه در حالی که نه تنها هیچ دینی بر گردنشون نیست (بلکه استارک ها مدیونشونند) خیلی مسخرست. این فصل یه تار تنیده شده از باگ ها و ایراداته و وقتی میخوای یه ایرادو بررسی کنی 4 تا ایراد دیگه از بغلش میزنه بیرون ولی بنده سعی کردم تا کلی گویی نکنم و تا اونجایی که میتونم وارد جزییات بشم و شخصیت ها چه داخل سریال و کتاب زیاده و حتما نباید جان اسنو احمقی که از روز اولی که وینترفلو ترک کرد تا اخر این فصل هنوزم هیچی نمیدونه و فرقی نکرده محافظ شمال بشه و یکی از همین خاندان های بزرگ شمالی میتونه لرد وینترفل و یا حتی شاه شمال بشه چندین باز گفتم بازم میگم البته اگه گوش شنوایی باشه با سیر منطقی اگه سریال پیش میرفت جان اسنو و ارتش ویل الان وینترفل رو محاصره کرده بودن یا شکست خورده بودن و نمیدونم با چه زبونی بگم و یا چند بار دیگه بگم که جان اسنو حتی اگه به معجزه ای میشد و رمزی از اومدن ارتش ویل خبر دار نمیشد و شکست میخورد هم شمالی ها با اکراه اونو به عنوان محافظ شمال انتخاب میکردن نه شاهشون والسلام.

1- قضاوت با دوستان که حرف من مغالطه است یا شما که اول میگی ویل که از شمال و جان قدرتمندتره چرا باید باهاش بیعت کنه که واسالش بشه، بعد به مثال ریچ و رنلی که میرسی میگی چون ریچ قویتره پس وقتی با رنلی بیعت میکنه واسالش نمیشه و متحدش میشه

2- در مورد اینکه خاندان های اشرافی بدون اجازه از لرد بالا دستشون حق انتخاب شاه دارن یا ندارن هم اصلا یادمون نیسن خاندان فلورنت که قسم خورده هایگاردن و زیردست تایرل ها بودن با استنیس بیعت کردن

و نمی پرسیم که اصلا مگه رابین آرین و قیمش که پیتر بیلیش باشه با انتخاب جان مخالفتی کردن که کار شوالیه های ویل بی اجازه اونا بشه !

3- برای بار سوم تکرار می کنم نه فقط تو شمال بلکه تو مجموع شمال و ویل یکی از اون شخصیت های زیادی رو که نسبت به جان ادعای قوی تر و قابل قبول تری برای پادشاهی شمال داره رو اسم ببرید تا مقایسه و قضاوت کنیم.

4- اما درباره سیر منطقی شما هم فرض می کنیم مارتین از اول هیچ غول و جیانتی رو وارد داستانش نکرده بود که آخر سر بزنه در وینترفل رو بشکنه و قلعه بعد از چند ماه محاصره در اثر خیانت اطرافیان رمزی یا یکی از وفاداران استارک که از دوره ند باقی مونده بود سقوط میکرد ! اوکی ؟!! حل شد ؟!!!

حالا نقطه سر خط ! جشن پیروزی با شیش ماه تاخیر در همان مکان منعقد است و آخرش بحث به انتخاب شاه شمال کشیده ! حالا چه کسی ادعای قوی تری نسبت به جان اسنو داره ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گفتگو با شما راهی به پیش نمیبره و جواب تمام سوالاتونو تو پستای قبلیم دادم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×