رفتن به مطلب
جورامون

بحث اپیزودیک قسمت دوم: Stormborn

به اپیزود دوم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای میدهید؟  

48 رای

  1. 1. به اپیزود دوم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای میدهید؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      3
    • 6
      0
    • 7
      6
    • 8
      20
    • 9
      6
    • 10
      13


Recommended Posts

اپیزود جالبی بود در کل.

 

 

من نمی دونم چرا جان و سانسا نمی تونن قبل از بار عام یه صحبتی با هم بکنن جلو عالم و آدم به هم نپرن.

حالا که شمال ایم اینم بگم که جان هم مثل ند مشمول "Slow minds, quick tempers" می شه. آخه الان پیتر رو choke کردی رفتی همه چی تحت کنترل ه ؟ اون پیش خودش می گه وای جان چقد خفن ه من کاری نکنم یا چی ؟!!!؟

(یاد ند افتادم که دم brothel بیلیش رو داشت خفه می کرد)

 

آریا داره می ره شمال، از سانسا بهتر که نیست واسه حکومت ولی قطعاً ترکیب شون بهتره واسه مقابله با بیلیش. اگه برن هم اضافه بشه با قدرت warg ای، faceless man ای و اطاعت لرد های شمال به نظر می رسه بتونن از پس بیلیش بر آن. ولی در کل تحول پیتر از plotter اصلی داستان به پیتر فعلی خیلی منطقی نیست. امیدوارم شمال رو دست بگیره قضیه جالب شه.

(از کلیشه به دردسر افتادن آریا و و Nymeria to the rescue هم بشه که پرهیز کنن)

 

سرسی داره خوب عمل می کنه ولی بعید می دونم walk of shame و زندانش بیش از چیزی که دیدیم به شعور اش افزوده باشن. به کایبورن امیدوارم ولی و جیمی. این سه تا با هم شاید یه چیزی شدن.

یورون هم تفکر نظامی ش خوبه. البته ورژن سریال اش بیشتر به نظر می یاد تفکر نبرد داشته باشه تا نظامی و استراتژیک.

رندیل تارلی هم امیدوارم تطمیع و قانع شده باشه و واقعاً بپیونده به پایتخت.

فعلاً که اوضاعشون خوبه ولی متاسفانه کسی که اول درگیری اوضاع خوبی داره در آخر بازنده است تو این داستان. (به زودی البته یه ضربه می خورن، واسه همین امیدوارم هنوز)

توقع یه چیزی مثل رقص اژدهایان رو دارم که طرفین چپ و راست همدیگه رو می زنن و کلی بالا پایین و اتفاق غیر مترقبه داریم.

 

صحنه ورود یورون بسیار بسیار خوش ساخت و قوی بود. مرزهای Badass ای رو جا به جا کرد.

ثئون

وارد قضیه دورن هم نمی شم. با این ورژن مضحکی که از دورنیش ها نشون دادن عاقبت دیگه ای نمی شد براشون متصور بود.

 

دینریس که کما فی سابق رو مغز پاتیناژ می کنه.

تیکه جالب درگن استون واسم صحبت آخر اولنا و دینریس بود. به نظر می یاد اولنا بدش نیاد جای تیرین رو بگیره. شیوه بی رحمانه تری رو با توجه به خواسته های خودش پیشنهاد می ده که مقابل استراتژی تیرین ه و می تونه با توجه به نتایجی مثل داغون شدن فلیت توسط تیرین دینریس رو قانع هم بکنه.

چند دستگی تو خود جناحشون بسیار بسیار جالب خواهد بود (:day dreaming)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی حیفه که این سریال در فصلهای اول خیلی نکته بین و ظریف عمل میکرد. هر چیزی منطقی بود. مثلا رسیدن خبر عوض شدن پادشاه به شمال یا صدور قتل دنریس چند اپیزود و ماه ها طول می کشید، ولی الان دیگه همه از طریق پورتال جادویی میرن و هیچ قائده ی خاصی رعایت نمیشه! البته این تقصیر نویسنده های سریال نیست. اون زمانی که با کتاب پیش میرفت همه چیز عالی بود و هیچ عجله ای در کار نبود. ولی حالا به خاطر جناب مارتین فقط دارن سرو ته داستان رو به هم میبندن. ( اگه 30% کتاب بادهای زمستان به دست ما برسه، حدود 1% مارتین با این وضعیت میتونه کتاب آخر رو تموم کنه!)

حالا گذشته از اینا اپیزود جالبی بود.

سکانس های دنریس فقط داره نشون میده که اون با این همه نیرو و قدرت بازم نمیتونه بی گدار به آب بزنه. شانس آورده تیریون مشاورش هست، ولی کسایی مثل اولنا یه ساز دیگه ای میزنن و بیشتر دنبال خشونت و انتقام هستن. همونطور که با گفتن جمله ی "You are not a sheep, you are a dragon" میخواد اون اژدهای دیوانه ی اجدادش رو بیدار کنه.

این صحنه های گری ورم و میساندی هم درک نمیکنم! احتمالا واسه اینه که HBO حتما تو هر قسمت باید بوبز نشون بده.

 

سرسی هم واقعا با جون و دل داره تلاش میکنه حکومتش رو نگه داره. جالب اینجاس که امیدوارم هست! اون تیرکمان های غول آسا جدا میتونن کاری کنن؟ فوقش بتونه یکی از اون اژدهایان رو بکشه، بقیه چی؟

 

سکانس های سیتادل هم مثل همیشه حال بهم زنن. حالا سمول ترسو چطور دل و جرات پیدا کرده پوست کنی به این صورت انجام بده واقعا جای سواله!

 

سکانس آریا واقعا احساسی بود. و اینکه نیمیرا به حرفش گوش نداد به نظرم منطقی بود. به هر حال آریا اونو از خودش رونده بود. (اونکه علتش رو نمیدونسته) ولی مطمئنم یه روزی با اون گله گرگا در نطقه ی اوج داستان میان کمکش (مثل عقاب های گاندور)

 

میرسیم به سکانس شمال که من همیشه این قسمت رو دوست داشتم. جان واقعا تواناییشو توی رهبری ثابت کرده. اینکه مصمم هست و به خاطر حرف های بقیه سریع نظرشو عوض نمیکنه منو یاد کل شقی ند میندازه. گرچه اون جان قبلی دیگه نیست و عاقل تر شده. برعکس سانسا که فکر نکنم هیچوقت عاقل شه ... (اون لبخندی که لیتل فینگر بعد از انتصاب سانسا به عنوان جانشین زد واقعا دیدنی بود)

با اون صحنه ای که یقه ی لیتل فینگر رو چسبید انصفا حال کردم. اما ... باید بدونه با چه ماری در افتاده.

 

و در آخر سکانس حمله ی ناوگان یورون. جدا از اینکه نبرد خیلی بزرگ تر از این حرفا بود اما خوب نشون داده شد. از وحشی گری و چپاولی که یورون کرد نتیجه میگیریم که دنی به این زودیا قرار نیست صاحب تخت بشه. نه با اون روشی که تیریون براش در نظر داره. تیون هم کاملا قابل پیش بینی بود. اما امیدوارم توی سرنوشتش تغییراتی ببینیم! تروما که همیشه باهاش هست، لاقل وجودش به دردی بخوره!

در کل من از هیجان این اپیزود لذت بردم و کمی هم از سرعتش هراسانم. به هر حال 5 اپیزود دیگه بیشتر نمونده ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت جالبی بود.. بخش های مربوط به آریا و جان بسیار خوب بود به نظرم.

دیدار جان و دنریس چیزیه که احتمالا هممون انتظارش رو میکشیدیم.

اما کی قراره که برن بیاد و هویت جان رو به بقیه هم بگه فقط رلور میدونه..

و با توجه به وسیله ای که برای اژدهای سابقا زخمی (که دروگون = اژدهای دنریس هست) آماده شده، اینکه در آینده شاهد کشته شدن این اژدها باشیم دور از انتظار نیست. و اینکه

اژدهای دنریس نماد خودشه و به احتمال بسیار قوی شاهد مرگ دنریس در پایان داستان هستیم.. ویژنی هم که چند فصل قبل در مورد دنریس دیدیم میتونه به همین موضوع دلالت داشته باشه.

 

بازیگر یورون هم اگر کمی جوکرنمایی خودش رو کمتر کنه و مثل "یورون" باشه نه جوکر خیلی موفق تر هست. اما باز هم صحنه های فوق العاده ای رو در پایان اپیزود دیدیم که کمی قدرت سرسی و دنریس رو در جنگ متوازن تر کرد. نابود کردن نیروی دریایی دنریس + اسیر کردن لرد یکی از ارتش های اصلی دشمن (ارتش دورن) میتونه دستاورد بزرگی برای یورون باشه که به ملکه خودش تقدیم کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام...

اول از همه دنریس..

دنریس بیشتر پیروزی ها و پیشروی هاش با شانس کمک غیبی ! بوده تا حالا و البته این متحدان مثل تایرل و مارتل یا مشاورانی مثل تیریون برای قدرتش دورش جمع نشدن هرکدام رو علتی به انجا کشانده

انتقام

فرار

یا ...

که هر کدام اینها کم رنگ بشه احتمال اینکه کنارش نباشن هست! قدرت های وستروس جوجه های قاره قبلی نیستند که با فندک های پرنده! خودش کبابشون کنه هم قدرت دارند هم میترسند هم هوش دارند ، سرسی هیچی برای از دست دادن نداره و کسی که هیچی برای از دست دادن نداره دست به هر عملیات انتحاری خواهد زد نمونش امادگیش برای حمله بوسیله تیرکمان و...

سکانس اریا در رستوران خیلی زیبا بود البته باز هم موقعی به خونه میرسه که برادرش نیست

برن هم نباید از یاد ببریم کسی که با فلجی! اونور دیوار زنده مونده کلاغ شده و الان کلی قدرت داره رو سریال الکی نگه نمیداره کما اینکه تو این قتل عام های سریال خیلی از این گنده تراش رفتن قاتی باقالیا...پس زنده موندنش اهمیتی داره و باید تو این قسمت حاضر بود حداقل..

برای نشون دادن عشق کرم خاکستری هم لازم نبود سکانس .... بسازن!! توهین به شعور بینده است افراط تو صحنه های +18

تیریون به کسترلی راک برسه و صاحب اونجا بشه با توجه به ثروت خوب کسترلی راک ممکنه یکم محتاط تر بشه تو اتحادش با دنریس

و اما اقامون جان اسنو

من نظر مثبتی به دیدارش با دنریس ندارم و به نظرم اون شوق وصالی که خیلی ها منتظرشن رخ نخواهد داد و خیلی ممکن هست دیداری سرد و حتی با تقابل زیاد این دو رو ببینیم

هرچند جان نشون داده عاقل تر از دنریس هست هرچند زود تصمیم میگیره

و الان هم بیشتر عقلشو به خرج میده چون دشمن اصلی پشت دیوار هست و راه نجاتش در دراگون استون البته بسته به متقاعد کردن دنی و دوربری هاش داره که با وجود شاهزاده پیازی امیدواریم

ضد حمله یورن خیلی به موقع و متوازن کننده اوضاع بود

هرچند بازیگرش افتضاح به تمام معنا بود و حداقل جا داشت مارهای شنزار تو یه نبرد طولانی تر و سخت تر تلف میشدن نه اینکه مثل گنجشگ له شدن رفت

باید دید نظر سرسی با دیدن اسرای و قدرت یورن چقدر تغییر خواهد کرد

هرچند ممکنه برای بهتر شدن اوضاع یه نرمش هم انجام بده و بعدا زهرش رو به این هشت پا وحشی بریزه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد اون قسمت خاص گری ورم . میساندری که پرسیده بودید:

اول اینکه برای ایجاد وابستگی در ورم و ایجاد میل به بقا، میساندری از ورم میخواد که و با توجه به روش مقطوع النسل کردن اونها این کلا میسر نیست اگر چه در انتها میبینیم که ورم در عوض میکنه، ولی این بازهم برای ایجاد وابستگی در ورم مفید نیست بلکه بیشتر میساندری وابسته میشه.

 

بسی از توان مضحک یورون در از بین بردن مارهای دورن لذت بردم. با توجه به سوال Elaria Sand از یارا در مورد شاه گری جوی ها گمان میکنم ثیون یک جا بد طور عقدش خالی میشه و بعید نیست بعدتر خودش از بولتون ها و یورون در قساوت پیشی بگیره. فقط نمیدونم چه کسی از اطرافیان کلیسی خبر به یورون داد که تونست این پاتک رو به گری جوی ها بزنه، احتمالا قراره یکی به جرم خیانت توی اتش بسوزه؟ این احتمال اینجا قویتر میشه که توی تریلر قسمت بعدی یک جا شنیدم کسی میگه اونها (لنیستر ها) از قبل انتظارمونو میکشیدند به عبارتی ارتش گری ورم در حمله شکست میخورن و در نهایت یک بلایی هم سر دوتراکی ها و مارتل ها میاد و کلیسی باز هم محتاج جوراه مورمانت میشه.

 

همچنین پیشبینی میکنم برون (دستیار جیمی لنیستر) با توجه به اسیر شدن دورنی ها توسط یورون و پیشکش شدنشون به سرسی به عنوان انتقامی که جیمی از پسش بر نیومد (برای ربودن دل سرسی) به فرارشون کمک کنه و شاید دورنی های همیشه زخمی با آریا یک جایی افسارگسیختگی سرسی رو با مرگ خاتمه بدهند. (بعیده کلیسی بتونه از عهده سرسی بر بیاد)

بعید نیست با این خیانت علنی سرسی به جیمی برای عطش قدرت، جیمی هم از لنیسترها جدا بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعضی از نظرات واقعا آدم رو به این فکر میندازه که اگر جای d&d فیلمنامه یا جای مارتین کتاب مینوشت ن دوستان چی از آب در میومد

اگر بعضی از سکانسها خوب درمیان یا بد اگر بعضی ها شون باعث ناراحتی یا شادی مون میشن که نباید درباره کل اثر عجولانه تصمیم گیری کنیم

این که بعضی لحظه ها ناراحت میشیم از بعضی دقایق یه قسمت نباید دلیل به دادن نمره کم ب اون اثر بشه

اونم درحالی که قصد اون سکانسها یا لحظات اصلا ناراحت کردن و نگران کردن مخاطبین هستش

مثلا یه باگ ساختاری این قسمت اونجا بود که هات پای جوری از آریا (آری ) استقبال میکنه رفتار میکنه که انگار واقعا اون یه پسره در حالی که تو فصل ۳و۴ کاملا خودش فهمیده بود که آریا دختر ه حتا تو فصل ۴به برین تارت میگه که اون یکی دختر ودنبال کنه!آریا!

اما اینجا همش آری صداش میکنه و در آخرم میگه اینقدر خشگل ه که ب نظر نمیاد پسر باشه

اما حتا با این باگ بازم سکانس عالیه چهره بی چهره آریا

رفتار دوستانه هات پای

تغییرات چهره آریا درهنگام صحبتها ی هات پای

بوم گفتن پسر چاق که همه باهاش حال میکنن

نحوه پختن کیک گوشتی که آریاخوب بلد نبوده تا به خورد والدر بده و با یه شوخی بیان میشه

وقتی آری میفهمه شمال هنوز خونشه و خانواده اش هنوز اونجا ن

همش عالیه

برخورد آریا با باگرگش خوبه آدم و یاده فصل اول میندازه که مجبور بود با سنگ بزنتش تا فرار کنه وزنده بمونه وچه بهای سنگینی و داده

هر چند اگر یه مقدار سندور و بریک و تورس م داشت اپیزود محشرتری میشد

نکات مثبت کم نبوده که حالا بیام نمره کم بدیم

درکل خوب بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آرزو به دل موندیم این سریالو با خانواده بشینیم نیگا کنیم هدف از این افراط در صحنه میساندی و گری ورم دقیقا چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » سه شنبه مرداد 3, 96 4:23 pm[/url]"]آرزو به دل موندیم این سریالو با خانواده بشینیم نیگا کنیم هدف از این افراط در صحنه میساندی و گری ورم دقیقا چیه؟

این سریال از همون اولم مناسب واسه دیدن با خانواده نبود

البته میشه نسخه های سانسور شده دوبله شده ازش پیدا کرد تو وب

اما اگر قصد دیدن سریال ب طور کامل رو دارید با خانواده نمیشه

مگر اینکه خانواده تون خیلی راحت باشن که معمولا تا این حد باز و راحت فقط اروپا یی ان

یا فقط یه همسر داشته باشید

درضمن سریال6فصل همین بوده

حالا تازه شما داری ایرادشو به میساندی و درکو نورو میگیری بیچاره ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جاده77 » سه شنبه مرداد 3, 96 1:36 pm[/url]"]سلام...

اول از همه دنریس..

دنریس بیشتر پیروزی ها و پیشروی هاش با شانس کمک غیبی ! بوده تا حالا و البته این متحدان مثل تایرل و مارتل یا مشاورانی مثل تیریون برای قدرتش دورش جمع نشدن هرکدام رو علتی به انجا کشانده

انتقام

فرار

یا ...

که هر کدام اینها کم رنگ بشه احتمال اینکه کنارش نباشن هست! قدرت های وستروس جوجه های قاره قبلی نیستند که با فندک های پرنده! خودش کبابشون کنه هم قدرت دارند هم میترسند هم هوش دارند ، سرسی هیچی برای از دست دادن نداره و کسی که هیچی برای از دست دادن نداره دست به هر عملیات انتحاری خواهد زد نمونش امادگیش برای حمله بوسیله تیرکمان و...

سکانس اریا در رستوران خیلی زیبا بود البته باز هم موقعی به خونه میرسه که برادرش نیست

برن هم نباید از یاد ببریم کسی که با فلجی! اونور دیوار زنده مونده کلاغ شده و الان کلی قدرت داره رو سریال الکی نگه نمیداره کما اینکه تو این قتل عام های سریال خیلی از این گنده تراش رفتن قاتی باقالیا...پس زنده موندنش اهمیتی داره و باید تو این قسمت حاضر بود حداقل..

برای نشون دادن عشق کرم خاکستری هم لازم نبود سکانس .... بسازن!! توهین به شعور بینده است افراط تو صحنه های +18

تیریون به کسترلی راک برسه و صاحب اونجا بشه با توجه به ثروت خوب کسترلی راک ممکنه یکم محتاط تر بشه تو اتحادش با دنریس

و اما اقامون جان اسنو

من نظر مثبتی به دیدارش با دنریس ندارم و به نظرم اون شوق وصالی که خیلی ها منتظرشن رخ نخواهد داد و خیلی ممکن هست دیداری سرد و حتی با تقابل زیاد این دو رو ببینیم

هرچند جان نشون داده عاقل تر از دنریس هست هرچند زود تصمیم میگیره

و الان هم بیشتر عقلشو به خرج میده چون دشمن اصلی پشت دیوار هست و راه نجاتش در دراگون استون البته بسته به متقاعد کردن دنی و دوربری هاش داره که با وجود شاهزاده پیازی امیدواریم

ضد حمله یورن خیلی به موقع و متوازن کننده اوضاع بود

هرچند بازیگرش افتضاح به تمام معنا بود و حداقل جا داشت مارهای شنزار تو یه نبرد طولانی تر و سخت تر تلف میشدن نه اینکه مثل گنجشگ له شدن رفت

باید دید نظر سرسی با دیدن اسرای و قدرت یورن چقدر تغییر خواهد کرد

هرچند ممکنه برای بهتر شدن اوضاع یه نرمش هم انجام بده و بعدا زهرش رو به این هشت پا وحشی بریزه

دوست گرامی دیدم تو پستتون یه لفظی رو بکار بردید تعجب کردم،با عرض پوزش میخواستم نظرمو بگم با احترامات فراوان.

جوجه هایی که فرمودید سالها بود که تجربه حکمرانی به خلیج بردگان و حومه رو داشتن،و احدی تا الان جرات دست درازی بهشون رو نداشت،در مورد کارث هم که دیگه خودتون باید از پیشینش آگاهی داشته باشید،حالا اینکه قدرت دنریس و ارادش اینقدر زیاد بود که دردسر چندانی نکشید برای پیروزی دلیل به ساده بودنش نبود.اتفاقا این وستروس بوده که هر کی سر رسید یه دست درازی کرده و همیشه هم مغلوب مهاجماش شده،شکست یارا از یورون که محتمل بود،باید ببینیم تو تقابل با دنریس یا شایدم نیروهای شمالی چکارست این هشت پای افسار گسیخته...

وگرنه مطمینم کار سرسی رو خود جیمی یکسره میکنه(گرچه تو این سریال نباید به چیزی اطمینان داشت)

با احترام یه سوالم داشتم،اشتباه دنریس تا الان چی بوده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » سه شنبه مرداد 3, 96 3:45 pm[/url]"]بعضی از نظرات واقعا آدم رو به این فکر میندازه که اگر جای d&d فیلمنامه یا جای مارتین کتاب مینوشت ن دوستان چی از آب در میومد

اگر بعضی از سکانسها خوب درمیان یا بد اگر بعضی ها شون باعث ناراحتی یا شادی مون میشن که نباید درباره کل اثر عجولانه تصمیم گیری کنیم

این که بعضی لحظه ها ناراحت میشیم از بعضی دقایق یه قسمت نباید دلیل به دادن نمره کم ب اون اثر بشه

اونم درحالی که قصد اون سکانسها یا لحظات اصلا ناراحت کردن و نگران کردن مخاطبین هستش

مثلا یه باگ ساختاری این قسمت اونجا بود که هات پای جوری از آریا (آری ) استقبال میکنه رفتار میکنه که انگار واقعا اون یه پسره در حالی که تو فصل ۳و۴ کاملا خودش فهمیده بود که آریا دختر ه حتا تو فصل ۴به برین تارت میگه که اون یکی دختر ودنبال کنه!آریا!

اما اینجا همش آری صداش میکنه و در آخرم میگه اینقدر خشگل ه که ب نظر نمیاد پسر باشه

اما حتا با این باگ بازم سکانس عالیه چهره بی چهره آریا

رفتار دوستانه هات پای

تغییرات چهره آریا درهنگام صحبتها ی هات پای

بوم گفتن پسر چاق که همه باهاش حال میکنن

نحوه پختن کیک گوشتی که آریاخوب بلد نبوده تا به خورد والدر بده و با یه شوخی بیان میشه

وقتی آری میفهمه شمال هنوز خونشه و خانواده اش هنوز اونجا ن

همش عالیه

برخورد آریا با باگرگش خوبه آدم و یاده فصل اول میندازه که مجبور بود با سنگ بزنتش تا فرار کنه وزنده بمونه وچه بهای سنگینی و داده

هر چند اگر یه مقدار سندور و بریک و تورس م داشت اپیزود محشرتری میشد

نکات مثبت کم نبوده که حالا بیام نمره کم بدیم

درکل خوب بود

باریستان عزیز

فکر میکنم تو ترجمه اون جمله هات پای دچار اشتباه شدید اگر اشتباه نکنم،هات پای گفت باور نمیکنم که فکر میکردم تو پسری،تو خیلی خوشگلی،اشاره داره به این که آریا تو کودکی دختر خوش چهره ای نبود،حتی تو کتابم بهش اشاره شده،و اینکه هات پای بعد اینکه فهمید آریا دختره بازم آری صداش میزد طبق عادت تو همون فصل 3.

شرمنده وقتتو گرفتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » سه شنبه مرداد 3, 96 8:11 pm[/url]"]
baristan s » سه شنبه مرداد 3, 96 3:45 pm[/url]"]بعضی از نظرات واقعا آدم رو به این فکر میندازه که اگر جای d&d فیلمنامه یا جای مارتین کتاب مینوشت ن دوستان چی از آب در میومد

اگر بعضی از سکانسها خوب درمیان یا بد اگر بعضی ها شون باعث ناراحتی یا شادی مون میشن که نباید درباره کل اثر عجولانه تصمیم گیری کنیم

این که بعضی لحظه ها ناراحت میشیم از بعضی دقایق یه قسمت نباید دلیل به دادن نمره کم ب اون اثر بشه

اونم درحالی که قصد اون سکانسها یا لحظات اصلا ناراحت کردن و نگران کردن مخاطبین هستش

مثلا یه باگ ساختاری این قسمت اونجا بود که هات پای جوری از آریا (آری ) استقبال میکنه رفتار میکنه که انگار واقعا اون یه پسره در حالی که تو فصل ۳و۴ کاملا خودش فهمیده بود که آریا دختر ه حتا تو فصل ۴به برین تارت میگه که اون یکی دختر ودنبال کنه!آریا!

اما اینجا همش آری صداش میکنه و در آخرم میگه اینقدر خشگل ه که ب نظر نمیاد پسر باشه

اما حتا با این باگ بازم سکانس عالیه چهره بی چهره آریا

رفتار دوستانه هات پای

تغییرات چهره آریا درهنگام صحبتها ی هات پای

بوم گفتن پسر چاق که همه باهاش حال میکنن

نحوه پختن کیک گوشتی که آریاخوب بلد نبوده تا به خورد والدر بده و با یه شوخی بیان میشه

وقتی آری میفهمه شمال هنوز خونشه و خانواده اش هنوز اونجا ن

همش عالیه

برخورد آریا با باگرگش خوبه آدم و یاده فصل اول میندازه که مجبور بود با سنگ بزنتش تا فرار کنه وزنده بمونه وچه بهای سنگینی و داده

هر چند اگر یه مقدار سندور و بریک و تورس م داشت اپیزود محشرتری میشد

نکات مثبت کم نبوده که حالا بیام نمره کم بدیم

درکل خوب بود

باریستان عزیز

فکر میکنم تو ترجمه اون جمله هات پای دچار اشتباه شدید اگر اشتباه نکنم،هات پای گفت باور نمیکنم که فکر میکردم تو پسری،تو خیلی خوشگلی،اشاره داره به این که آریا تو کودکی دختر خوش چهره ای نبود،حتی تو کتابم بهش اشاره شده،و اینکه هات پای بعد اینکه فهمید آریا دختره بازم آری صداش میزد طبق عادت تو همون فصل 3.

شرمنده وقتتو گرفتم

هم اسم من

هم خون من

نگفتم دیگه هات پای اونقدر احمقه که هنوز نفهمیده اون یک دختره

گفتم جوری رفتار میکنه که انگار آری (ا ) واقعا پسره

طرز برخورد سربازان لنیستری و با آریا ببین حتا در همون ابتدا مثه دختر باهاش میکنن

یکی میگه پور گرل یا دختر طفلکی

یکی میگه دختر تنها

البته هات پای از همون اول م با آریا همینجوری بود حتا وقتی تو کتاب آریا بهش حمله میکنه و میزنتش و یورن ب خاطر اینکار میبرتش تو جنگل و کتک میزنه آریا رو که تو سریال نیست

بهش میگه هات پای باعث مرگ پدرش نبوده وباید با دیگران مهربان تر باشه

همون حرفی که سرباز لنیستری به آریا میزنه

هات پای شخصیت خیلی ساده ای داشت

جالبه که این شخصیت خیلی عالی بجاش ب بازی گرفته شده

ب قول خودش یه نجات یافته

یادمان میده نجات یافته یه وقتآیی ایجوری ن

و در انتها

والار مورگولس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان اول نظرم رو بگم درباره کرم و میساندی

بنظر من اگر صحنه +18 رو حذف میکردن خیلی اپیزود بهتری داشتیم .. حالا نظر من هست .. میشد با خیلی چیز ها جایگزین کرد

مثلا اسب سواری جان توی برف یا حتی خوابیدن آریا

 

سازنده های سریال در تلاش هستند تمام بخش های داستان رو یک اندازه جلوه بدن و با یک مقدار زمان و .. جلو ببرن

اما طوری که برای من و خیلی هز بیننده ها جا افتاده داستان اصلی حول محور جان باید باشه و این تلاش مذبوهانه سازندگان برای صرف نظر کردن ازش خیلی بده

 

 

و یک سوال داشتم

وقتی جان داشت از سرداب وینترفل بیرون می اومد

در ورودی دو تا گرگ با نیم تنه قطع شده بودن

این دو تا قبلا سالم نبودن ؟؟؟ شاید نکته ای پشتش نهفته باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بدتر از صحنه گری ورم و میساندی (که خب تکلیفش معلومه و همیشه ضروری بوده برای بقای سریال و فیلم) اونجا بود که جان یقه ی بیلیشو گرفت. بیلیش با اون همه هوش و سیاست اونقد پایین اومده و احمق شده که یهو به جان میگه من خواهرتو فلان؟! ری اکشن جان هم که کلیشه ایی ترین و تکراری ترین. فیلم فارسی هم نشد دیگه لابد.

 

یورون خیلی هم جُک نیست. یعنی اگه با کتاب مقایسه ش نکنیم و یه ذره بهش وقت بدیم شخصیتشو بسازه خیلی هم بد نمیشه بنظرم.

 

چقدر اشک یارا دردناک بود. دومین بار بود که تیون وسط معرکه خواهرشو ول کرد.

بعد از تایوین تمام امید و انگیزه من سندور و تیون هستن. امیدوارم تو این همه غوغا و این ریتم تند، بیخود حذف نشن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دو مورد هست که باید راجبش صحبت کنم

اول عکس العمل تیون بود که خیلیا انتقاد کردن،بنطرتون کار درستو تیون انجام نداده؟شاید اگه یارا هم همراهش قبل درگیری آخر با یورون فرار میکرد بهتر بود،بعصی اوقات فرار کردن بد نیست،همه که سر باریستان نمیشن...شوخی کردم ولی فکر کنین اگه رئگار تارگرین تشخبص میداد شانسی تو تریدنت نداره و عقب مینشست به کینگز لندینگ شاید من الان اینقدر حرص نمیخوردم واسه دنریس...

دوم رابطه گری ورم و میساندی و نمایشش تو فیلمه،چرا اینقدر انتقاد؟میدونم دوست دارید مثل خودم مسائل محوری کتاب تو سریال به نمایش بیاد ولی اگه زکم احساسی نگاه کنیم میبینیم چه درس عاشقانه خوبی دارن میدن بهمون این دوتا.من اگه بخوام جدی بگم این کتاب و سریال واقعا خیلی درسا بهم داده و بعصی اوقات بخوام چیزیو مثال بزنم از گات مثال میزنم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بیلیشو احمق کردن تا بتونن مقدمات حذفشو آماده کنن.شخصی مث بیلیش که همیشه چند تا آلترناتیو واسه خودش داشت چرا باید بره با شمالیا متحد بشه؟الان ارتش جان یک چهارم ارتش راب هم نیس!سریال داره به سمت حماسی شدن میره و شخصیتایی مث برن اریا جان و دنی نقششون پر رنگتر شده تا تیریون و بیلیش و واریس...تنها کسی که هنوز بعد 7 فصل من هیچ افتی تو بازیش ندیدم با وجود تغییر شخصیت های زیادش جیمیه!فوق العادس...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
hamid.dnd » سه شنبه مرداد 3, 96 10:39 pm[/url]"]دوستان اول نظرم رو بگم درباره کرم و میساندی

بنظر من اگر صحنه +18 رو حذف میکردن خیلی اپیزود بهتری داشتیم .. حالا نظر من هست .. میشد با خیلی چیز ها جایگزین کرد

مثلا اسب سواری جان توی برف یا حتی خوابیدن آریا

 

سازنده های سریال در تلاش هستند تمام بخش های داستان رو یک اندازه جلوه بدن و با یک مقدار زمان و .. جلو ببرن

اما طوری که برای من و خیلی هز بیننده ها جا افتاده داستان اصلی حول محور جان باید باشه و این تلاش مذبوهانه سازندگان برای صرف نظر کردن ازش خیلی بده

 

 

و یک سوال داشتم

وقتی جان داشت از سرداب وینترفل بیرون می اومد

در ورودی دو تا گرگ با نیم تنه قطع شده بودن

این دو تا قبلا سالم نبودن ؟؟؟ شاید نکته ای پشتش نهفته باشه

در جواب سوالت بابد بگم که تو فصل قبل هم سر اینا بریده بود،احتمالا از کارای عقده گشایانه رمزی بوده،تو قسمت 9 فصل 6 معلومن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
mockingbird » سه شنبه مرداد 3, 96 11:23 pm[/url]"]بیلیشو احمق کردن تا بتونن مقدمات حذفشو آماده کنن.شخصی مث بیلیش که همیشه چند تا آلترناتیو واسه خودش داشت چرا باید بره با شمالیا متحد بشه؟الان ارتش جان یک چهارم ارتش راب هم نیس!سریال داره به سمت حماسی شدن میره و شخصیتایی مث برن اریا جان و دنی نقششون پر رنگتر شده تا تیریون و بیلیش و واریس...تنها کسی که هنوز بعد 7 فصل من هیچ افتی تو بازیش ندیدم با وجود تغییر شخصیت های زیادش جیمیه!فوق العادس...

من یه حدس دیگه در این رابطه دارم،بیلیش نشون داده چقدر باهوشه و الان میدونه که ارتش مردگان داره میاد،تخت آهنین وقتی که تبدیل بشه به یه مرده متحرک براش فایده ای نداره،تو 7 پادشاهی هم فعلا فقط شمالیا به فکر این معضلن،به نظر من اینجاست تا ببینه تکلیف وایت واکر ها چی میشه،البته ترجیح میداد سانسا ملکه شمال بشه و جان فعلا مزاحمشه!البته در حد حدس و گمان خودمه،نباید دست کم گرفتش،تا الان هرچی بوده زیر سر این بشر بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب بریم سراغ اپیزود دوم

این اپیزود قطعا از اپیزود اول بهتر بود و پیشرفت داشت.

بخش شمال همچنان خوب بود دیالوگ های جان و لرد ها و سانسا. و همین طور سردابه های وینترفل. نکته ی سردابه به نظرم این بود که جان مثل ند بقیه ی بیلیش رو گرفت اما این بار بیلیش اون جمله رو نگفت. که احتمال زیاد دلیلش اینه که بیلیش می دونه جان یه استارک نیست. و قطعا نقشه های زیادی داره که هنوز وقت اجراشون نرسیده. رفتن جان به درگون استون انتخاب مناسبی بود و البته منتظر گفت و گوی داووس و تیریون هستم.

بخش های مربوط به آریا بد نبودن. بخش نایمریا انتظار داشتم کمی مفصل تر باشه و همین طور ترجیح میدادم آریا راهشو به سمت پایتخت ادامه بده و با چالش های جدیدی رو به رو بشه.

بخش سیتادل بسیار مسخره و غیر منطقی داره ادامه پیدا می کنه. اون از اپیزود قبل که سم بعد از کلی کارآگاه بازی و دزدیدن کتب ممنوعه از وجود درگون گلس در درگون استون با خبر شد و تازه یادش اومد که استنیس هم بهش گفته بود. و این هم این اپیزود که بین این همه استاد در این همه سال فقط سم سراغ درمان گری اسکیل رفت. بار طنز این بخش هم اصلا به فضای داستان نمی خوره.

بخش درگون استون بد نبود. دیالوگ ها البته بسیار سطحی هستن. اما نکته ای که برای من جالبه اینه که دنریس و وفادارانش نقشه ی خوبی دارن اما به نظر می رسه اجرایی نیست. دنریس بدون اژدها، دوتراکی ها و آنسالید ها نمی تونه وستروس رو بگیره. و استفاده از این نیرو ها براش محبوبیت نمیاره. پس نبرد سختی در انتظارشه. تا خاندان مارتل و تایرل برای شکست دادن آدم کارکشته ای مثل سرسی کافی نیست.

بخش پایتخت برای من خیلی جذاب شده. درسته متحدین سرسی محدود و انگشت شمار هستن ولی افرادی مثل رندیل تارلی و البته ناوگان یورون گریجوی وزنه های بزرگی برای تضمین بقای سرسی می تونن باشن. این که سرسی دست بسته نیست و برای اژدها ها هم برنامه داره شیرینه. شاید اولین باری بود که از رضایت سرسی خوشحال شدم.

و اما سکانس های پایانی این اپیزود. در حالی که منتظر سکانسی بین الاریا و یارا بودیم (که قطعا جذاب تر از گری ورم و میساندی هستش) حمله ی غافلگیرانه ی یورون به نیرو های دنریس بسیار رضایت بخش بود. باید از یورون متشکر بود که ما رو از فاجعه ای که تو سریال از سند استیک ها ساخته بودن خلاص کرد. فرار کردن تیان بهترین کار ممکن بود و به نظرم تیان با همه ی سختی های که کشیده نقش مهمی در ادامه ی داستان خواهد داشت. نبرد دریایی برای من بسیار جذاب بود و از فصل دوم نبرد دریایی نداشتیم.

 

یه نکته هم بگم در مورد نمره دادن. اگه کسی نمره ی کم میده با سازندگان سریال پدرکشتگی ندارن و اگه کسی نمره ی بالا میده سودی بهش نمی رسه. نمره دادن کاملا سلیقه ایه و قرار نیست همه نمره بالا بدن. من بین نمره ی 7 و 8 شک داشتم اما نبرد نهایی من رو مجاب کرد که نمره ی 8 رو به این اپیزود بدم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » سه شنبه مرداد 3, 96 11:33 pm[/url]"]
hamid.dnd » سه شنبه مرداد 3, 96 10:39 pm[/url]"]

....

و یک سوال داشتم

وقتی جان داشت از سرداب وینترفل بیرون می اومد

در ورودی دو تا گرگ با نیم تنه قطع شده بودن

این دو تا قبلا سالم نبودن ؟؟؟ شاید نکته ای پشتش نهفته باشه

در جواب سوالت بابد بگم که تو فصل قبل هم سر اینا بریده بود،احتمالا از کارای عقده گشایانه رمزی بوده،تو قسمت 9 فصل 6 معلومن

 

آره پیداش کردم دستت درد نکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » سه شنبه مرداد 3, 96 11:14 pm[/url]"]دو مورد هست که باید راجبش صحبت کنم

اول عکس العمل تیون بود که خیلیا انتقاد کردن،بنطرتون کار درستو تیون انجام نداده؟شاید اگه یارا هم همراهش قبل درگیری آخر با یورون فرار میکرد بهتر بود،بعصی اوقات فرار کردن بد نیست،همه که سر باریستان نمیشن...شوخی کردم ولی فکر کنین اگه رئگار تارگرین تشخبص میداد شانسی تو تریدنت نداره و عقب مینشست به کینگز لندینگ شاید من الان اینقدر حرص نمیخوردم واسه دنریس...

دوم رابطه گری ورم و میساندی و نمایشش تو فیلمه،چرا اینقدر انتقاد؟میدونم دوست دارید مثل خودم مسائل محوری کتاب تو سریال به نمایش بیاد ولی اگه زکم احساسی نگاه کنیم میبینیم چه درس عاشقانه خوبی دارن میدن بهمون این دوتا.من اگه بخوام جدی بگم این کتاب و سریال واقعا خیلی درسا بهم داده و بعصی اوقات بخوام چیزیو مثال بزنم از گات مثال میزنم...

حرکت تیون حرکت زیاد جالبی نیست ولی به نظر منم فرار کردن یا عقب نشینی همیشه بد نیست و خودم ارزوم اینکه کاش استنیس عقب نشینی میکرد به کسل بلک و زنده میموند اما به طور کامل مخالف سکانس کرم خاکستری هستم واگه قرار بود که یه سکانس 18 به بالا داشته باشیم سکانس الاریا و یارا بهتر بود و انقد چیپ در نمیومد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winter King » چهارشنبه مرداد 4, 96 11:12 am[/url]"]
Sr Baristan » سه شنبه مرداد 3, 96 11:14 pm[/url]"]دو مورد هست که باید راجبش صحبت کنم

اول عکس العمل تیون بود که خیلیا انتقاد کردن،بنطرتون کار درستو تیون انجام نداده؟شاید اگه یارا هم همراهش قبل درگیری آخر با یورون فرار میکرد بهتر بود،بعصی اوقات فرار کردن بد نیست،همه که سر باریستان نمیشن...شوخی کردم ولی فکر کنین اگه رئگار تارگرین تشخبص میداد شانسی تو تریدنت نداره و عقب مینشست به کینگز لندینگ شاید من الان اینقدر حرص نمیخوردم واسه دنریس...

دوم رابطه گری ورم و میساندی و نمایشش تو فیلمه،چرا اینقدر انتقاد؟میدونم دوست دارید مثل خودم مسائل محوری کتاب تو سریال به نمایش بیاد ولی اگه زکم احساسی نگاه کنیم میبینیم چه درس عاشقانه خوبی دارن میدن بهمون این دوتا.من اگه بخوام جدی بگم این کتاب و سریال واقعا خیلی درسا بهم داده و بعصی اوقات بخوام چیزیو مثال بزنم از گات مثال میزنم...

حرکت تیون حرکت زیاد جالبی نیست ولی به نظر منم فرار کردن یا عقب نشینی همیشه بد نیست و خودم ارزوم اینکه کاش استنیس عقب نشینی میکرد به کسل بلک و زنده میموند اما به طور کامل مخالف سکانس کرم خاکستری هستم واگه قرار بود که یه سکانس 18 به بالا داشته باشیم سکانس الاریا و یارا بهتر بود و انقد چیپ در نمیومد

اره مثلا یکی از همین عقب نشینی ها استنیس بود،یا حتی راب استارک هم میتونست بعد مستاصل شدن و رفتن کار استارکا دیگه سراغ فری ها نره و برگرده...

چرا چیپ؟علاقشون بنظرم به همدیگه خیلی جالبه،،چقدر دیالوگ گری ورم به میساندی در مورد نقطه ضعف جالب بود...اتفاقا من با مثبت 18 هایی مثل الاریا و یارا مخالفم،نطر منه البته و نطر دوستان محترمه برام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » سه شنبه مرداد 3, 96 11:14 pm[/url]"]دو مورد هست که باید راجبش صحبت کنم

اول عکس العمل تیون بود که خیلیا انتقاد کردن،بنطرتون کار درستو تیون انجام نداده؟شاید اگه یارا هم همراهش قبل درگیری آخر با یورون فرار میکرد بهتر بود،بعصی اوقات فرار کردن بد نیست،همه که سر باریستان نمیشن...شوخی کردم ولی فکر کنین اگه رئگار تارگرین تشخبص میداد شانسی تو تریدنت نداره و عقب مینشست به کینگز لندینگ شاید من الان اینقدر حرص نمیخوردم واسه دنریس...

quote]

به نظرم تئون یکی از جالبترین کاراکترهای گات محسوب میشه در حقیقت تئون نتونسته هیچ کدوم از خطوط شخصیتی را به سرانجام برسونه با استارکها بزرگ شده ولی نتونسته اخلاق استارکها را در وجودش نهادینه کنه ایضا در مورد آهن زادگیش هم به این صورت با این اینکه وارث پایک محسوب میشه و ژنتیکی ی آهن زاده است ولی فقط داره نقش آهن زاده را بازی میکنه در ادامه چون کاکلس میشه هم به لحاظ تغییرات هورمونی و هم شکنجه روحی و روانی دچار کلپس میشه در نتیجه تبدیل به یک پک شخصیتی نارس و غیرقابل پیشبینی شده

اما در مورد صحنه فرارش بهترین کار ممکن را کرد اینکه از روی عقلانیت بود یا تراما کاری ندارم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب قسمت دوم به مراتب بهتر از قسمت اول بود.

از گفت و گوی واریس با دنریس خوشم اومد و این که واریس گفت طرف هیچ شاه و ملکه ای نیست.

نقشه تیریون هم به نظرم نقشه ی خیلی خوبیه البته با اومدن یورون نقشه یه کم ناقص شد و کلی از نیروهای دنریس از بین رفت ولی اگه جان با دنریس متحد بشه اون خصارت هم جبران میشه.

 

در مورد سانسا هم امیدوارم جان اشتباه نکرده باشه و یهو برنگرده ببینه سانسا شمال رو به باد داده این بیلیش بدجوری گیر داده به سانسا

 

گری وارم و میساندی هم که...

 

دیدار آریا با نامیریا هم بسیار زیبا بود..طفلی فکر می کنه آریا اونو از خودش طرد کرده..امیدوارم باز ببینیمش.

 

این کایبرن هم عجب موخیه..البته یه خورده ناراحت شدم که واسه کشتن اژدها راه حل

پیدا کرده که قطعآ هم نتیجه میده.

 

و اما نبرد یورون هم بسیار زیبا بود..کم کم دارن اون روی یورون رو هم نشون میدن..بازیگرش از نظر من خوبه باید بهش فرصت داد..فرار کردن تیئون هم خیلی

دردناک بود دلم براش سوخت من که بهش حق میدم..کسی چه میدونه شاید گندری تو راه سوار قایقش کنه این گندری هنوز داره پارو میزنه!!!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Prince Rhaegar » چهارشنبه مرداد 4, 96 11:42 pm[/url]"]

 

و اما نبرد یورون هم بسیار زیبا بود..کم کم دارن اون روی یورون رو هم نشون میدن..بازیگرش از نظر من خوبه باید بهش فرصت داد..فرار کردن تیئون هم خیلی

دردناک بود دلم براش سوخت من که بهش حق میدم..کسی چه میدونه شاید گندری تو راه سوار قایقش کنه این گندری هنوز داره پارو میزنه!!!!!

 

موافق نجات یافتن تیان توسط گندری نیستم. فکر نکنم از وسط چنان معرکه ای سر در بیاورد. اما احتمالا توسط بخشی از آهنزادگان که زنده مانده اند نجات پیدا کند. و البته مورد سرزنش و تمسخر قرار گیرد. به هر حال این اتفاق نشان داد چقدر اقدامات رمزی اثرات عمیق داشته .

 

احتمالا شاهد انتقام میرسلا باشیم. کشتن دختر جلوی مادر با زهر میتونه ایده خوبی باشه . از سرسی بر می یاد. شاید هم الاریا را تحویل کوه بده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
barndon the builder » پنج شنبه مرداد 5, 96 4:25 pm[/url]"]
Prince Rhaegar » چهارشنبه مرداد 4, 96 11:42 pm[/url]"]

 

و اما نبرد یورون هم بسیار زیبا بود..کم کم دارن اون روی یورون رو هم نشون میدن..بازیگرش از نظر من خوبه باید بهش فرصت داد..فرار کردن تیئون هم خیلی

دردناک بود دلم براش سوخت من که بهش حق میدم..کسی چه میدونه شاید گندری تو راه سوار قایقش کنه این گندری هنوز داره پارو میزنه!!!!!

 

موافق نجات یافتن تیان توسط گندری نیستم. فکر نکنم از وسط چنان معرکه ای سر در بیاورد. اما احتمالا توسط بخشی از آهنزادگان که زنده مانده اند نجات پیدا کند. و البته مورد سرزنش و تمسخر قرار گیرد. به هر حال این اتفاق نشان داد چقدر اقدامات رمزی اثرات عمیق داشته .

 

احتمالا شاهد انتقام میرسلا باشیم. کشتن دختر جلوی مادر با زهر میتونه ایده خوبی باشه . از سرسی بر می یاد. شاید هم الاریا را تحویل کوه بده

اوف . چه خشن و جالب

الان کی حاکم دورن میشه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×