قسمت سوم، The Queen's Justice

[Winter King 0]

1دوستان همتون میگید که اینجا تایپک سریاله و اگه کسی ایرادی به کتاب ها داره تو تاپیک کتاب بگه ولی همگی شما خواسته یا ناخواسته و خود اگاه یا ناخوداگاه دارید سریال رو با کتاب مقاسیه میکنین و تفاوت ها و نقص های سریال نسبت به کتاب رو بیان میکنید. 2یه دلیل هم یکی از کاربر ها با اسم محمد مهدی واسه حرکت کشتی های یورن اورد که به نظرم باگ و مشکل این قسمت تا حد زیادی برطرف میکنه. 3در مورد ادامه دادن کتاب هم بدیهیه که تعهده کتبی وجود نداره ولی تعهد اخلاقی وجود داره مثلا مگه میشه که سازنده الان یه دفعه ای سریال رو ول کنن و بگن ما به مردم تعهد کتبی ندادیم.نکته اخر هم به نظرم با اختلاف زیاد احترامی که سازنده های سریال واسه طرفدارا قائلن بیشتر از احترامیه که مارتین واسه طرفدارا قائله

[محمدمهدی 1]

اول یه خواهش ازتون دارم، لطفا برای بقیه تعیین تکلیف نکنید. اینکه سریال رو ببینم یا نه یه مسأله ی شخصیه و به خودمون مربوطه. دوستان هم بهتره جنبه ی انتقاد پذیریشون رو بالا ببرن تا اعصابشون خورد نشه چون همونطور که قبلا گفتم اینجا تاپیک بحث و گفتگو هست نه تعریف و تمجید. نظراتمون رو مثبت یا منفی با هم به اشتراک میگذاریم و صحبت می کنیم و اگر شد همو قانع می کنیم.

جالبه که یه سره نق زدن و ایراد بنی اسرائیلی گرفتن از سر تا پای بهترین و شگفت انگیزترین سریال تاریخ دنیا که اغراق نیست اگه بگیم استاندارد ژانر فانتزی و اساطیری رو ظرف مدت یه دهه یه اندازه یه قرن ارتقا داده میشه انتقاد معقول و منطقی و مخالفینش باید جنبه خودشون بالا ببرن ولی یه پیشنهاد ساده کاملا طبیعی در مقابل این حجم تخریب که خب سریال به این خرابی رو نگا نکنید میشه دخالت در امور شخصی و تعیین تکلیف برا دیگران

دوم اینکه مارتین به ما تعهدی برای به پایان رسوندن مجموعه اش نداده که حالا بخوایم ازش طلبکار باشیم و بخوایم دق و دلیمونو سر کس دیگه ای خالی کنیم. اگه تموم کنه کتابو که خوشحال میشیم و اگر نه افسوس میخوریم ولی همونطور که گفتم طلبکار نیستیم. همین سریالی که ازش دفاع می کنید هم به لطف مارتین وجود داره و موفقیتشو مدیون قلم فوق العاده ی اونه.

و باز جالب تره که از مارتینی که این همه بدقولی کرده و با دروغ هاش ملت رو گذاشته سر کار طلبکار نیستین ولی از دی اند دی بدبخت که با دست خالی و بدون منبع موثق همچین شاهکاری خلق کردن طلبکارین که چرا ذهن مارتین رو دقیق نخوندن

ضمنا بهتره شما هم فراموش نکنین این لطف سریال و شبکه اچ بی او در حق مارتین بود که باعث شهرت جهانی خودش و اثرش شد و فروش کتاب هاشو ده برابر کرد وگرنه جز معدودی خوره رمان فانتزی انگلیسی زبان کس دیگه ای با خبر نمیشد مارتینی وجود داره و کتابی نوشته

آقای محمد مهدی

اولا در مورد این اپیزود به اندازه ی کافی بحث شده و من حوصله ی این رو ندارم که دوباره همه چیز رو توضیح بدم.

اما در مورد طرز صحبت و برخورد شما. دیدن سریال به مسأله ی شخصیه و قطعا به کسی ربطی نداره که چه کسی نگاه می کنه یا نه. مارتین هم به کسی تعهد کتبی نداده که کتاب کی میاد. قطعا هر وقت اومد ما می خونیم و ازش لذت می بریم. نکته ی دیگه اینه که بنده و خیلی از دوستان دیگه سال هاست داریم بدون منت و فقط از روی علاقه در این سایت و فروم فعالیت می کنیم. ترجمه ی مقالات ویکی، اخبار، مصاحبه ها، پادکست و شبکه های اجتماعی وستروس خودکار اداره نمی شن و تعداد زیادی از بچه های قدیمی و جدید در اون فعالیت دارن. شما حق ندارید به من بگید در این یکسال کجا بودم و چه کاری کردم. قطعا خیلی بیشتر از شما در این یک سال برای وستروس کار کردم و به خاطر علاقه ام بوده و باز هم ادامه می دم.

اگه به کتاب ایرادی وارد می دونید حتما در تاپیک مربوط به کتاب ها مطرح کنید. دوستان قطعا خوشحال میشن در مباحث شرکت کنن. البته هر وقت یادگرفتید محترمانه و بدون توهین بحث کنید!

جناب استنیس ادبیات من دقیقا بازتاب ادبیاتی بود که مخالفین سریال در تخریبش داشتن و اگر به نظر شما بی ادبانه و توهین آمیز اومده بد نیست برگردین و ادبیات همفکرانتون رو یه مروری داشته باشین.

در مورد کتاب هم دقیقا محور اصلی عرایض بنده همین نکته بود که اگر کتاب عالی و سریال افتضاحه پس چرا تاپیک های مربوط به کتاب مدت هاست دارن خاک میخورن و کسی رغبتی به فعالیت تو اونا نداره ولی به محض شروع پخش سریال به لطف این کار داغون خراب کننده اثر مارتین فروم فعال میشه و همه مشغول نظردهی ؟؟؟؟

صحبتی که در مورد تقسیم نیرو های یورون گفتید غیر ممکن نیست اما عقلانی هم نیست و نتیجه نمی ده به نظرم. شما فکر کنید یورون حدود 300 کشتی (خدمه ی هر کشتی 5 نفر!) رو پارک کرده نزدیک کسترلی راک (اصلا از کجا می دونسته قراره حمله کنن اون جا!؟) و بعد از رسیدن نیروهای آنسالید خودش با 100کشتی و با خدمه ی زیاد خودش رو می رسونه. خوب شما فکر کن وقتی آنسالید ها می رسن می بینن 300 تا کشتی بی کار اون جان. و خوب خیلی منطقیه که وقتی ببینن کشتی های دشمن اون جان بهشون حمله می کنن و خوب 5 نفر در هر کشتی واضحه که نمی تونن کاری بکنن. پس همچین تقسیم نیرویی فقط به شکست و از بین رفتن ناوگان یورون منتهی میشه.

و اما چرا باید تقسیم ناوگان یورون غیر منطقی و بی نتیجه باشه ؟ در حالی که طبق بدیهیات نظامی و میلیتاریستی اتفاقا عاقلانه ترین کار ممکنه تا جلوی خطر نابودی ناگهانی کل ناوگان در اثر حمله غافلگیرانه دشمنی که اژدها داره گرفته بشه

و چرا باید تقسیم ناوگان یورون مساوی استقرار اون تو ساحل کاسترلی راک باشه ؟؟ مگه مقر اصلی حکومت یورون یعنی جزایر آهن تو غرب وستروس و نزدیکی خلیج لنیسپورت نیست ؟ اتفاقا اگه حتی فرضیه پخش شدن ناوگان تو کل دریاهای وستروس رو هم نپذیریم دیگه قابل انکار نیست که یورون هم مثل هر حاکم دیگه ای بخشی از نیروهاش رو تو مقر اصلی حکومتش رزرو نگه میداره

وانگهی اگه یه بار دیگه سکانس جنگ کاسترلی راک رو با دقت نگاه کنین از دو زاویه نگاه تیراندازهای لنیستری و بکگراند قایق گری ورم به وضوح مشخصه که در ابتدا فقط ناوگان تارگاریان تو ساحل حضور دارن و بعد تموم شدن جنگ و کار گرفتن قلعه تازه ناوگان آهن از پشت سر میرسن و حمله به کشتی های تارگاریان رو شروع میکنن که این هم تاخیر اونها رو نشون میده و هم میتونه برای نحوه خبردار شدن شون فرضیه هایی مثل ارسال پیام کمک از کاسترلی راک به پایک توسط کلاغ رو طرح کنه

[baristan s 0]

دوستان خواهش میکنم

دعوا نکنید

من که کلا ب دید خیلی هاتون بیسواد جلوه داده شدم و ب دید عده ای کم مطالعه

اجازه بدید تاپیک ی با پست من شروع شد با پست منم تموم شه

واقعا قصدم دعوا انداختن نبود

یه عده موافق ن یه عده مخالف

خب بحث هم شالوده اش همینه

بذارید تموم شه که البته یه پیشنهاده

واقعا ممنون که باعث شدید تاپیک ا یه جون یم بگیره

فکر کنم شورای پادشاهی سایت م با دیدن این همه انرژی تو بحث آمون اجازه دادن ادامه بدیم

اگرنه همه سر وکارمون با مانتن فرانکشتاین بود

البته من بریستان سلمی م نمیترسم اما بهتره تموم شه

از همه تشکر میکنماز پادشاه استنیس که مارو تحمل کردوتوضیحات مفید داد وکارشناسانه شون

از هم نام من که همه رو آروم کرد

از نامریا گرگ آریا که بدجور دل بسته صاحبش بود

البته من تو اپیزود قبلی م گفتم عاشق آریا م

از گرگ جوان که جوانمردانه به موقع وارد بحث شد تشکر میکنم

ازهمه نقدا ولایک ا ودیس لایک ممنون

به نقل از حضرت مسيح ع در فیلم بن هور

ب دشمنآن ت هم عشق بورز

ممنون ایشالله اپیزود بعدم هست

یه گلایه از برندون د بیلدر که کمتر وارد بحث شدن

یه گلایه خیلی بزرگ از آقا رضا (همون که با شمایل تورس اف میر )همیشه حاضر بود الان نیست

دوستانشان پیغام که حتما بهتالارها سر بزنن ما رو با کلام شیوا شون شیدا کنن

بازم ممنون

[nymeria 0]

آقای محمد مهدی:

این پیشنهاد ساده ای که می گید بیشتر جنبه ی تمسخر و طعنه داشت تا یه پیشنهاد.

 

من از نویسنده های سریال طلبکار نیستم ولی به عنوان یک مخاطب حق انتقاد دارم. از یکسری خطوط داستانی و شخصیت پردازی ها راضی نیستم و دلیلم هم تفاوتشون با کتاب نیست.

به هر حال اگر پستهای منو در همین تاپیک خونده باشید فقط رو نکات منفی فکوس نکردم و به موارد مثبت هم اشاره کردم.

 

در ضمن D&D کتابو به عنوان منبع ندارن ولی بارها با مارتین جلسه گذاشتن و از وقایع مهم داستان، سرنوشت کاراکترهای اصلی و پایان بندی آگاهی کامل دارن. اینطور نیست که دست خالی باشن و مارتین اونها رو به حال خودشان رها کرده باشه. خودشون در چندین مصاحبه به این موضوع اشاره کردن.

 

و سریال بی شک بر فروش کتاب ها تأثیر فوق العاده ای گذاشته ولی باز هم این حقیقت که بدون کتاب سریالی وجود نداشت عوض نمیشه.

ویرایش شده در اوت 3, 2017 توسط مهمان

[barndon the builder 0]

بحث های زیادی در مورد درست یا غلط بودن تصمیمات نویسندگان سریال شده

آیا کسی به این فکر کرده که یورن می توانسته از طریق جاسوسان احتمالی در ناوگان یارا اطلاعات زیادی بدست بیاورد

آیا جایی گفته شده است که یورون هر جا می رود با 1000 تا کشتی که دارد، می رود.

بر خلاف عقیده برخی از دوستان، یورون می توانسته از لشگر کشی یارا و آنسالید ها از طریق جاسوسان احتمالی با خبر شده باشد و لازم نبوده آنها در دریا ببیند و بعد به کینگزلندینگ بیاید و قول هدیه بدهد و سپس برگردد و آنها را شکست دهد.

حتی با توجه به اینکه مجموع کشتی های ناوگان دنریس حدود 350 کشتی بوده، لازم نبوده که تمام ناوگان خود را برای هر یک از جنگ ها همراه خود ببرد.

مسیر حرکت ناوگان یارا به سمت سانسپیر بوده که برای طی این مسیر می بایست از مقابل خلیج بلک واتر عبور کند بنابراین فاصله محل برخورد ناوگان یارا و یورون فاصله کمی تا کینگز لندینگ دارد و با توجه با فاصله زیاد casterly rock ، یورون می توانسته است فاصله زمانی چند روزه عقب افتادن ناوگانش از آنسالید ها را جبران کند

[wishtasp 0]

درود

متاسفانه دوستان بدون در نظر گرفتن کامل نقشه میگن یورون طی الارض کرده و ازاین حرفا و تمام این بحث و جدل ها هم از همین نقدها شروع میشه خوب بیاید یکبار موضوع رو منطقی تحلیل کنیم

در اپیزود دوم ناوگان یارا توسط یورون مورد حمله قرار میگیره خوب آیا جایی گفته شد که نزدیک جنوب و سانسپیر این اتفاق افتاده؟ نه ! پس با توجه به اینکه دراگون استون جزیره ای نزدیک کینزلندیگ هست میتونیم بگیم محل وقوع حادثه زیاد از کینزلندینگ دور نبوده

نکته بعد اینکه درسته در ابندای اپیزود 3 ملاقات جان و دنریس رو در غیاب انسالیدها میبینیم و بعد از اون صحنه حضور یورون در کینزلندینگ ولی واقعا دلیل نمیشه که اینها از نظر زمانی به ترتیب اتفاق افتادن ( نمونش رو بارها در فیلمها و سریالهای مختلف دیدیم و در همین سریال هم کم نبوده ) یعنی میتونیم بگیم وقتی یورون اسیرای خودش رو به کینزلندینگ برده هنوز انسالیدها حرکت نکردن و جان هم به دراگون استون نرسیده( با توجه به فاصله شمال تا دراگون استون منطقی به نظر میرسه ) شاید هنگام تدوین با جابجا کردن همین دو صحنه اینهمه بحث پیش نمیومد

میشه گفت ناوگان یورون با فاصله نسبت به انسالیدها و پشت سر اونها در حرکت بوده (به قول دوستمون برندون معمار فاصله تا راک هم که خیلی زیاده) و در فاصله زمانی نفوذ انسالیدها به کسترلی راک که در سریال خیلی خلاصه نشون داده شد به اونجا رسیده

خوب دوستان حق دارن تا الان روند سریال بسیار کند بوده و عادت به اینهمه شتاب ندارن... موضوعی که D&D هم قبل از شروع فصل به اون اشاره کرده بودن

در مورد اینکه از کجا این اطلاعات دقیق در اسرع وقت به سرسی میرسه مطمئنا یک جاسوس در دراگون استون حضور داره که از تصمیمات داخل اتاق جنگ مطلعشون کرده

تجربه نشون داده واریس علاقه زیادی به جاسوس دوجانبه بودن داره و مثل دوستش بیلیش همیشه کاری میکنه تا هر اتفاقی که بیفته به ضررش تموم نشه

پس متهم ردیف اول به نظر من لرد واریس ملعونه

[محمدمهدی 1]

barndon the builder » پنج شنبه مرداد 12, 96 9:11 pm[/url]"]بحث های زیادی در مورد درست یا غلط بودن تصمیمات نویسندگان سریال شده

من به شخصه جز دو مورد «خط داستانی دورن» و «فرجام کار استنیس» باقی تغییراتی که سریال نسبت به کتاب داشته رو می پسندم و به نظرم داستان رو بهتر و جذاب تر و هیجانی تر کرده، اگه بخوام همین الان یه لیست خلاصه عمده از تغییراتی که به نظرم مثبت میاد بدم باید به ترتیب به موارد زیر اشاره کنم:

1- حذف نقش سانسا تو مطلع شدن سرسی از نقشه های ند استارک و در عوض پررنگ تر کردن نقش خیانت بیلیش

2- پیشخدمتی آریا برا تایوین به جای روس بولتن تو هارنهال

3- نحوه نجات دنریس از خانه نامیرایان و خروجش از کارث

4- حذف عامل دسیسه چینی تایوین تو عروسی راب و عشق صرف نشون دادن اون عروسی و در نهایت کشته شدن زن راب تو عروسی سرخ در حالی که حامله شده بود

5- رو در رو شدن هاوند و بریین و جنگ تن به تن اونها با هم

6- نحوه مواجهه سانسا تو جلسه بازجویی لردهای ویل سر قضیه مرگ لایسا

7- حذف کاراکتر مزخرف و حشو بانوی سنگدل و حفظ کاراکتر جذاب و کاریزمای بریک دانداریان

8- حمله داوطلبانه جان اسنو به کمپ کرستر برای سرکوب شورشی های نایتسواچ و گرفتن انتقام فرمانده مورمونت

9- همزمان شدن حمله وحشی ها به شمال و جنوب دیوار که تو کتاب چند روز فاصله داره

10- رفتن داوطلبانه جان برای مذاکره با منس ریدر که تو کتاب یه عمل اجباری و نوعی مجازات براش هست

11- رقابت جان با آلیسر تورن به جای جانوس اسلینت تو انتخابات فرمانده نایتسواچ و در ادامه نقش محوری آلیسر تورن تو کودتا علیه اش

12- انتخاب های اسپارو به عنوان سپتون اعظم توسط شخص سرسی

13- ازدواج رمزی با سانسا به جای جین پولی که آریا جا زده شده

14- اومدن دروگون به گودال مبارزه میرین برای نجات دنریس از دست پسران هارپی که تو کتاب برا شکار و خوردن یه بوفالو میاد

15- رفتن شخص جان اسنو به هاردهوم و رودررو شدنش با شاه شب

[وایت ولف 223]

یادمه چند سال پیش ی مصاحبه از پیتر دنکلیج دیدم تعجب کرده بود مخاطبا اینقدر قضیه رو جدی گرفتن و اینکه با بازیگرا ی جوری رفتارمیشه انگار خدان. طرف بازیگر سریاله ی بارم کتاب رو نخونده اونوق ما نشستیم در مورد سریال جروبحث میکنیم

[nymeria 0]

حالا که بحث سرعت حرکت کاراکترها داغه بد نیست اشاره ای داشته باشیم به نایت کینگ ملعون و لشگرش که حدودا5 -6 ساله در حال حرکت به سمت دیوارن و هنوز به مقصد نرسیدن.

تو فروم های خارجی ملت میگن یا قطب نماشون خرابه و هی دارن دور خودشون می چرخن یا نایتزواچ یکسری تابلوی راهنمای گمراه کننده وسط راه نصب کردنو اینا هی تا وسط راه میان و دوباره بر می گردن بالا یا مهی که خودشون تولید می کنن راه دیدشونو سد و سرعتشونو کند کرده.

 

***

 

من موافقم که به منطق زمانی در سریال توجه زیادی نمیشه ولی تصمیم نویسنده ها رو در این مورد درک میکنم.

رعایت کردن منطق زمانی در این سیزن های پایانی اگه غیر ممکن نباشه بسیار دشواره. با تنها 13 اپیزود باقی مونده و این تعداد خطوط داستانی نیمه تمام، تمرکزشون بیشتر بر پیش بردن داستان، به سرانجام رسوندن این خطوط داستانی، حذف کاراکترهای اضافی(مثل اولنا، آلاریا و سند اسنیک ها و یه وقوع پیوستن یکسری دیدارها(دنریس و جان) و تجدید دیدارها(استارک ها)ست.

[wishtasp 0]

nymeria » جمعه مرداد 13, 96 1:50 pm[/url]"]حالا که بحث سرعت حرکت کاراکترها داغه بد نیست اشاره ای داشته باشیم به نایت کینگ ملعون و لشگرش که حدودا5 -6 ساله در حال حرکت به سمت دیوارن و هنوز به مقصد نرسیدن.

تو فروم های خارجی ملت میگن یا قطب نماشون خرابه و هی دارن دور خودشون می چرخن یا نایتزواچ یکسری تابلوی راهنمای گمراه کننده وسط راه نصب کردنو اینا هی تا وسط راه میان و دوباره بر می گردن بالا یا مهی که خودشون تولید می کنن راه دیدشونو سد و سرعتشونو کند کرده.

 

***

 

من موافقم که به منطق زمانی در سریال توجه زیادی نمیشه ولی تصمیم نویسنده ها رو در این مورد درک میکنم.

رعایت کردن منطق زمانی در این سیزن های پایانی اگه غیر ممکن نباشه بسیار دشواره. با تنها 13 اپیزود باقی مونده و این تعداد خطوط داستانی نیمه تمام، تمرکزشون بیشتر بر پیش بردن داستان، به سرانجام رسوندن این خطوط داستانی، حذف کاراکترهای اضافی(مثل اولنا، آلاریا و سند اسنیک ها و یه وقوع پیوستن یکسری دیدارها(دنریس و جان) و تجدید دیدارها(استارک ها)ست.

 

در مورد ارتش مردگان و اینکه چرا به دیوار نرسیدن فکر نمیکنم اونا مدام در حال حرکت به سمت دیوار بوده باشن چون همنطور که چند بار در سریال اشاره شد نایت کینگ دنبال راهی برای رد شدن از جادوی دیواره ... همون جادوی پرقدرتی که هزاران سال قبل و بعد از رانده شدن اونها به شمالی ترین نقطه وستروس توسط آزورآهای و ساخته شدن دیوار به دست برندون معمار اونها رو در شمال گیر انداخت و مجبورشون کرد به خواب طولانی برن

 

پس یعنی تا اینجا نایت کینگ راهی برای عبور از این جادو نداشته

اما اینکه چرا الان به سمت دیوار در حرکته نظریه های مختلفی هست که مهمترینشون علامتگذاری روی دست برندون استارکه ( تاثیر اونو در غار کلاغ سه چشم دیدیم ) و الان هم که برندون از دیوار رد شده

و البته دلیل مهم دیگه فرا رسیدن زمستان طولانی هست زمستانی که آخرین بار نظیر اون در زمان حضور وایت واکرها اتفاق افتاده

[nymeria 0]

wishtasp » جمعه مرداد 13, 96 2:11 pm[/url]"]

nymeria » جمعه مرداد 13, 96 1:50 pm[/url]"]

 

در مورد ارتش مردگان و اینکه چرا به دیوار نرسیدن فکر نمیکنم اونا مدام در حال حرکت به سمت دیوار بوده باشن چون همنطور که چند بار در سریال اشاره شد نایت کینگ دنبال راهی برای رد شدن از جادوی دیواره ... همون جادوی پرقدرتی که هزاران سال قبل و بعد از رانده شدن اونها به شمالی ترین نقطه وستروس توسط آزورآهای و ساخته شدن دیوار به دست برندون معمار اونها رو در شمال گیر انداخت و مجبورشون کرد به خواب طولانی برن

 

پس یعنی تا اینجا نایت کینگ راهی برای عبور از این جادو نداشته

اما اینکه چرا الان به سمت دیوار در حرکته نظریه های مختلفی هست که مهمترینشون علامتگذاری روی دست برندون استارکه ( تاثیر اونو در غار کلاغ سه چشم دیدیم ) و الان هم که برندون از دیوار رد شده

 

من فکر می کنم اگه اون علامتگذاری هنوز اثر داشت مطمئنا برن که دیگه کلاغ سه چشم و آگاه به همه چیزه از دیوار رد نمیشد.

 

در مورد اینکه چرا نایت کینگ هنوز به دیوار نرسیده هم با شما هم نظرم.

نظرات اونها به نظرم بامزه بود گفتم اینجا بذارم.

[barndon the builder 0]

nymeria » جمعه مرداد 13, 96 2:29 pm[/url]"]

wishtasp » جمعه مرداد 13, 96 2:11 pm[/url]"]

nymeria » جمعه مرداد 13, 96 1:50 pm[/url]"]

 

در مورد ارتش مردگان و اینکه چرا به دیوار نرسیدن فکر نمیکنم اونا مدام در حال حرکت به سمت دیوار بوده باشن چون همنطور که چند بار در سریال اشاره شد نایت کینگ دنبال راهی برای رد شدن از جادوی دیواره ... همون جادوی پرقدرتی که هزاران سال قبل و بعد از رانده شدن اونها به شمالی ترین نقطه وستروس توسط آزورآهای و ساخته شدن دیوار به دست برندون معمار اونها رو در شمال گیر انداخت و مجبورشون کرد به خواب طولانی برن

 

پس یعنی تا اینجا نایت کینگ راهی برای عبور از این جادو نداشته

اما اینکه چرا الان به سمت دیوار در حرکته نظریه های مختلفی هست که مهمترینشون علامتگذاری روی دست برندون استارکه ( تاثیر اونو در غار کلاغ سه چشم دیدیم ) و الان هم که برندون از دیوار رد شده

 

من فکر می کنم اگه اون علامتگذاری هنوز اثر داشت مطمئنا برن که دیگه کلاغ سه چشم و آگاه به همه چیزه از دیوار رد نمیشد.

 

در مورد اینکه چرا نایت کینگ هنوز به دیوار نرسیده هم با شما هم نظرم.

نظرات اونها به نظرم بامزه بود گفتم اینجا بذارم.

 

یک سوال همیشه برای من مطرح بوده. اینکه چرا با وجود جادوی دیوار، مرده ای که توسط نگهبانان شب آورده شده بود به مورمونت حمله کرد. حداقل می شود نتیجه گرفت که جادوی دیوار با جادوی غار کلاغ سه چشم متفاوت است

 

 

 

نکته قابل توجه این قسمت درمان جورا بود. احتمالا با رفتن جورا به دراگون استون و شنیدن ماجرای پدرش و جان در رابطه با وایت واکرها، می تواند در این زمینه به جان کمک کند.

 

در پرومو فصل هفت سریال یک نفر شبیه به جورا به همراه جان و گروه بریک دنداریون در شمال دیوار هستند

 

[Sr Baristan 0]

یک سوال همیشه برای من مطرح بوده. اینکه چرا با وجود جادوی دیوار، مرده ای که توسط نگهبانان شب آورده شده بود به مورمونت حمله کرد. حداقل می شود نتیجه گرفت که جادوی دیوار با جادوی غار کلاغ سه چشم متفاوت است

 

 

 

نکته قابل توجه این قسمت درمان جورا بود. احتمالا با رفتن جورا به دراگون استون و شنیدن ماجرای پدرش و جان در رابطه با وایت واکرها، می تواند در این زمینه به جان کمک کند.

 

در پرومو فصل هفت سریال یک نفر شبیه به جورا به همراه جان و گروه بریک دنداریون در شمال دیوار هستند

در جواب سوالتون باید بگم وایت ها موجودات جادویی نیستن و جادوی دیوار فقط از عبور موجودات جادویی محافظت میکنه و هیچ جایی از کتاب گفته نشده وایت ها هم جادو دارن در وجودشون به خاطر همین اوتر همون وایتی که اومد مورمونتو بکشه تونسته بود از دیوار رد بشه.

دوستان در مورد رسیدن وایت واکر ها به دیوار اونها باید منتطر رسیدن زمستون به صورت کامل باشن چون نور خورشید اذیتشون میکنه،البته دلیل دیگه هم میتونه پیدا کردن راهی برای نابودی جادوی دیوار باشه،گرچه اونم بخاطر خیانت هایی که شده الان خیلی ضعیف شده نیروش.

[nymeria 0]

Sr Baristan: به هر حال یه جادویی باید درونش در جریان باشه وگرنه چطور زنده شدن و حرکت میکنن؟

[barndon the builder 0]

در قسمت آخر فصل چهارم مردگان نمی تونند وارد غار بشن و فرزند جنگل می گه " آنها نمی توانند ما را دنبال کنند، قدرتی که آنها را به حرکت در می آورد اینجا بی قدرت است. در واقع وایت ها حادو ندارند اما قدرتی که اونها رو به حرکت در می آورد جادویی هست. اما این مورد در دیوار اتفاق نیافتاد و جادوی وایت واکر ها کار می کرد. به همین دلیل می گم که یک مقدار گیج کننده است این موضوع

[baristan s 0]

میخاستم چیزی نگم اما فک کنم قسمت چهارم اومده

دوستان که تلگرام دارن یه سرچ کی بکنند لطفا

من تو ۲سه کامنت سایت خارجی دیدم میگن لو رفت ه زود تر

[Sr Baristan 0]

nymeria » جمعه مرداد 13, 96 6:51 pm[/url]"]Sr Baristan: به هر حال یه جادویی باید درونش در جریان باشه وگرنه چطور زنده شدن و حرکت میکنن؟

نایمریای عزیز

فکر کنم منطور از جادویی بودن ذات جادویی یه موجود باشه،نه موجودی مورد سحر و جادو واقع شده،البته نطرمه و در حد فرصیه برای خودم،

تاپیکی در باب جادوی دیوار تو کتاب پنجم هست اگه دوست داشتید اونجا ادامه بدیم دوستان؟

[وایت ولف 223]

baristan s » جمعه مرداد 13, 96 7:07 pm[/url]"]میخاستم چیزی نگم اما فک کنم قسمت چهارم اومده

دوستان که تلگرام دارن یه سرچ کی بکنند لطفا

من تو ۲سه کامنت سایت خارجی دیدم میگن لو رفت ه زود تر

آره لو رفته من دان کردم ولی کیفیتش پایینه اچ بی او به فنا رفت

[baristan s 0]

روی یه پیغام خصوصی سایت و میگی

[baristan s 0]

مرسی پیدا کرد م ممنون ولف جان

نیازی ب پیغام و لینک نیست

پیشنهاد میکنم هرچه سریعتر تاپیک مربوط به قسمت ۴ فصل ۷ ایجاد بشه

چون این تاپیک از دعواهایمان ترکید

به دوستا نتون تو شورای پادشاهی اطلاع بدید لطفا

[Stannis Baratheon 16]

جناب محمد مهدی

کسی ممکنه به سریال انتقادی داشته باشه حالا با ادبیات تند. این یه بحثه. اما کسی نباید به شخص (چه جمع و چه تک) بی احترامی کنه. بگذریم.

هر کسی کتاب رو بخونه می تونه در تاپیک های مربوط به کتاب سوالاتش رو مطرح کنه و بحث کنه. هر وقت هم کتاب یا فصل جدیدی از کتاب ششم اومده صحبت شده در موردش در فروم. اگه الان تاپیک های کتاب خلوته به دلیل اینه که کسانی که کتاب رو خوندن بحث هاشون رو قبلا انجام دادن و همه منتظر مطلب جدید هستن. ربطی به این نداره که سریال بهتره یا هرچی!

تقسیم نیرو ها همون طور که گفتم غیر ممکن نیست اما با تئوری 5 نفر در هر کشتی امکان نداره.

[محمدمهدی 1]

Stannis Baratheon » شنبه مرداد 14, 96 6:57 pm[/url]"]جناب محمد مهدی

تقسیم نیرو ها همون طور که گفتم غیر ممکن نیست اما با تئوری 5 نفر در هر کشتی امکان نداره.

پنج نفر در هر کشتی که اصلا مضحکه و جای بحث نداره مگه کشتی جنگی لنج ماهیگیریه که با پنج نفر خدمه بره دریا

البته باید خدمت دوستانی که منبع تامین خدمه هزار کشتی یورون براشون سوال شده عرض کنم به استناد فصول معروف به بازوان کراکن جلد چهارم که توشون مارتین جزایر هفتگانه آهن رو مفصل معرفی و توصیف کرده این جزایر برخلاف دراگون استون خالی از سکنه بومی و ویلای اختصاصی یه خاندان نیستن بلکه تراکم جمعیتی خیلی بالایی دارن به نحوی که 35 خاندان ساکن این جزایر تو کتاب معرفی شدن

بد نیست برای تقریب ذهن بدونین که دورن فقط 20 خاندان شناخته شده داره

علاوه بر این خود یورون به لطف سفرهای دریایی طولانی اش نیروهای خارجی زیادی رو جذب ناوگانش کرده طوری که فقط تو حلقه اول یارانش تعداد زیادی سیاه پوست داره

[mbakhtiar 0]

دوستان من هنوز این حرکت ناوگان یورون را متوجه نمیشم. اولین بار که یورون را می‌بینیم داره با کشتی هاش به مقر پادشاهی میاد. جیمی و سرسی از کنار ساحل کشتی های یورون را میبینن. پس قاعدتا ناوگان یورون داخل خلیج بلک واتر شدن و این یعنی از طریق دریای باریک اومدن و از جلوی دراگون استون عبور کردن. و بعد یک بار دیگه از جلوی دراگون استون رد شدن و در دریای باریک از پشت به ناوگان دنیریس شبیخون زدند. فرض می‌کنیم که بار اول دنیریس هنوز به دراگون استون نرسیده باشه، اما مرتبه دوم چی؟ درست بعد از اینکه دنیریس و تمام مشاوراش در دراگون استون جمع میشن. یک دیدبان ساده با چشم غیر مسلح هم میتونه عبور اون همه کشتی از گذر باریک گالِت را از دراگون استونِ مرتفع ببینه. باور کنیم که دنیریس بدون کار اطلاعاتی جنگ میره؟

و نکته دیگه اینکه قبل از مردن اولنا تایرل در قصر خودش اون را در دراگون استون دیده بودیم و قرار بود به همراه یارا گریجوی به دورن برن و لشکر دورن و تایرل را سوار کنن ببرن محاصره کینگزلندیگ. هیچ توضیحی داده نمیشه که چرا وقتی الریا سند و دخترهاش تو کشتی فرماندهی هستن اولنا نباید باشه و اینکه اولنا چطور به هایگاردن رسیده. کار دنیریس تو نقشه های جنگی خیلی میلنگه و اصلا ظرافتی که ما در داستان انتظار داریم را برآورده نمی کنه. در عوض نقشه های سرسی خیلی بهتر و حساب شده تر به نظر می رسه. من مشکلی با این که نبردها را نشون نده ندارم مهم ظرافت های داستانه، تو حمله جیمی به هایگاردن و تسلیم کستلی راک این ظرافت هست اما تو خط داستانی دنیریس نیست. سه تا اژدها گذاشتن و دیگه به امان خدا. امیدوارم برخورد دنیریس با جان باعث نشه خط داستانی جان هم مثل دنیریس آبکی بشه

[baristan s 0]

خواستم بگم من نگفتم ۵ نفر یه کشتی و هدایت کنن یا برن جنگ باهاش آنم تویین دنیا

هرچند اگر فقط ب سرعت باد و موافقت اون دل ببندیم میشه باز جابجا بشن

من گفتم ۵نفر برا کشتی که اندازه هاشونم متفاوته بعضی کوچیک بعضی بزرگ فقط جهت حفاظت و لنگر گیری

بعد یورن با کشتی های سریع ش که پره جمعیت آن بشون أضافه شه و حمله رو با ۴۰۰ کشتی هدایت کنه

درضمن خوده تیریون تو قسمت ۳م توی دقیقه ۵۰ تا ۵۲ به پراکندگی احتمالی نیروهای یورن اشاره میکنن

حالا دقیق ش چطوره از خوده تیریون بپرسید

اما بازم تاکید میکنم یورن بیشتر از ۲۰۰۰۰نیرو نداره که تازه همه شونم از پایک نیستن

اگر داشت که تموم بودداستان