رفتن به مطلب
ریگار

قسمت سوم، The Queen's Justice

به اپیزود سوم فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

54 رای

  1. 1. به اپیزود سوم فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      3
    • 6
      4
    • 7
      9
    • 8
      6
    • 9
      15
    • 10
      16


Recommended Posts

حالا که همه ناوگان دنریس از بین رفت چجوری میخوان صد هزار دوتراکی رو ببرن به وستروس میشه گفت این دنریسه و قشونش هست که توی دراگون استون محبوس شده نه جان اسنو و بر خلاف چیزی که تو دیدار اول با غرور به جان گفت حالا دیگه به اتحاد با شمال نیازمند هستند شاید اگه خط داستانی خاندان مندرلی و وایت هاربر همانند کتاب بود میشد امیدوار باشیم که وایمن مندرلی ناوگانی آماده کنه تا برای انتقال قوای دنریس استفاده بشه...احتمالا در قسمت بعد حین جستجو و حفاری شیشه اژدها زیر دراگون استون ، جان و دنریس شمشیر باستانی بلک فایر رو پیدا کنند . هر چند نظر خودم بیشتر روی شمشیر سر آرتور داین هست که همون لایت برینگر باشه . چون بر خلاف فولاد والریایی که با وجود نایاب بودن تعدادی شمشیر ازش وجود داره شمشیر خاندان داین در کل دنیای نغمه تک نسخه هست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با سلام

لازم دیدم یک نکته ای رو خدمت بقیه عرض کنم

با توجه به پرهزینه بودن ساخت و به تصویر کشیدن صحنه های جنگ، و برای کاستن از هزینه ها، سازندگان به نمادها و نشانه ها پناه آورده اند.

بنابراین بجای اینکه مثلا نشان دهند که ارتش دورن در صحنه حمله یورون گریجوی تماما حاضر بوده و شکست خوردند؛ صرفا صحنه مبارزه سرکرده اونها و کشته شدن برخیشون و اسارت دوتای دیگه رو نشون میدن. این تصاویر معنیش اینه که کل ارتش اون شخص در حال جنگ هست و بعد هم شکست خورده

یا در صحنه نبرد های گاردن و شکست تایرلها، فقط به اسارت لیدی اولنا اکتفا می کنند

 

بنابراین عنایت داشته باشید که هرکجا سرکرده یک دسته یا پادشاهی، کشته یا اسیر میشه معنیش شکست ارتش اون پادشاهی هست و باید بجای انتظار کشیدن از مشاهده بقیه سربازان و ارتشش، یه فاتحه براشون بخونیم

 

با این حساب، تا اینجا، از بین حامیان دنریس، سه ارتش گریجویها، دورن و تایرلها کاملا نابود شده و سپاه آویژه ها هم بعد فتح کسترلی راک، با حمله یورون گریجوی مواجه و تعداد زیادشون کشته شدند و باقیموندشون هم داخل قلعه در محاصره قرار گرفتند

 

ضمنا لازمه که عنایت داشته باشید تعداد آویژه ها همون ابتدای کار که دنریس اونها رو مطیع خودش کرد 8000 تا بود و بسیاریشون در جریان قیامهای داخل شهری و تا اینجا کشته شدند و بقیشون هم که دارند بدست یورون گریجوی نابود میشن

پس دیگه الان صحبت کردن از 8000 آویژه یا سپاه اونها معنایی نداره.

لازمه یه فاتحه هم برای کرم خاکستری بخونیم

بنظرم نشون دادن اون صحنه ایشون و ملیساندر هم بنوعی یک وداع حماسی با این قهرمان داستان بود و سازندگان خواستند ناکام از دنیا نرفته باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مدافع » دوشنبه مرداد 9, 96 5:31 pm[/url]"]با سلام

لازم دیدم یک نکته ای رو خدمت بقیه عرض کنم

با توجه به پرهزینه بودن ساخت و به تصویر کشیدن صحنه های جنگ، و برای کاستن از هزینه ها، سازندگان به نمادها و نشانه ها پناه آورده اند.

بنابراین بجای اینکه مثلا نشان دهند که ارتش دورن در صحنه حمله یورون گریجوی تماما حاضر بوده و شکست خوردند؛ صرفا صحنه مبارزه سرکرده اونها و کشته شدن برخیشون و اسارت دوتای دیگه رو نشون میدن. این تصاویر معنیش اینه که کل ارتش اون شخص در حال جنگ هست و بعد هم شکست خورده

یا در صحنه نبرد های گاردن و شکست تایرلها، فقط به اسارت لیدی اولنا اکتفا می کنند

 

بنابراین عنایت داشته باشید که هرکجا سرکرده یک دسته یا پادشاهی، کشته یا اسیر میشه معنیش شکست ارتش اون پادشاهی هست و باید بجای انتظار کشیدن از مشاهده بقیه سربازان و ارتشش، یه فاتحه براشون بخونیم

 

با این حساب، تا اینجا، از بین حامیان دنریس، سه ارتش گریجویها، دورن و تایرلها کاملا نابود شده و سپاه آویژه ها هم بعد فتح کسترلی راک، با حمله یورون گریجوی مواجه و تعداد زیادشون کشته شدند و باقیموندشون هم داخل قلعه در محاصره قرار گرفتند

 

ضمنا لازمه که عنایت داشته باشید تعداد آویژه ها همون ابتدای کار که دنریس اونها رو مطیع خودش کرد 8000 تا بود و بسیاریشون در جریان قیامهای داخل شهری و تا اینجا کشته شدند و بقیشون هم که دارند بدست یورون گریجوی نابود میشن

پس دیگه الان صحبت کردن از 8000 آویژه یا سپاه اونها معنایی نداره.

لازمه یه فاتحه هم برای کرم خاکستری بخونیم

بنظرم نشون دادن اون صحنه ایشون و ملیساندر هم بنوعی یک وداع حماسی با این قهرمان داستان بود و سازندگان خواستند ناکام از دنیا نرفته باشه

وقتی دورن مارتل مرد همه ارتشش نابود شد

وقتی تایون مرد چی؟

وقتی والدر فری مرد با قوم وخویشش عمه فری ها نابود شدن

وقتی منس ریدر مرد چی

حتا اسمال جان امبر ولرد کارستارک که تو جنگ مردند یا بلک فیش چی همه تالی ها کارستارک ها امبر ها مردن کسی نموند

خاندان نابود شد چون لرد تارلی خائن از پشتخنجر زد بهشون

تف

آمادگی لازم رو نداشتن برا جنگ با لنیستر ها

نه چون یه پیرزن خرفت مرد

اصلا ارتش دورن همراه ساند اسنیک ها نبود که نابود بشه

تو دورن بود که داشتن میرفتن بیارنش

حالا یکی ۲.۳تا حمله کرد ن

بقولی چنگ و دندان نشون دادن که دلیل پیروزی مطلق نمیشه

درواقع تمام گناه مرگ اونا گردن تیریون لنیستر

باهمه زیرکی دلرحمی أدم کار دستش میده خب

قبول ندارید

نبرد حرامزاده گان و دوباره سه باره ۴باره ببینید متوجه میشید

انسالید هاهم در بهترین حالت ۲۰۰ تاون مرده بودن تا حالا اکثرا زندن تو سریال نبرد آنچنان نکرده بودن الانم نکردن

حالا جنگهای زیادی در راه

زمستان اونجاست

و

Valar morghulis

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » دوشنبه مرداد 9, 96 2:48 pm[/url]"]
shah994 » دوشنبه مرداد 9, 96 9:13 am[/url]"]خب اولین نکته و مبهم ترینش اینکه چطور واریس نفهمید یورون با سرسی متحد شده!؟ چطور نفهمید براشون کمین کرده!؟ اونکه همه جای دنیای شناخته شده جاسوس داره چطوریکه اینا را نفهمید!؟ البته بنظرم نویسندگان سریال کارشون با واریس تمام شده و فقط نمیدونن چجوری از شرش خلاص شن! تبدیلش کردن به یه عنصر بی خاصیت! اوضاع داره جوری پیش میره که دنریس با جان باهم جمع کنن برن شمال چون الان دنریس فقط دوتراکی ها را داره معلوم هم نیست چقدر از ناوگانش باقی مونده! نه به اون نگاه جیمی به سرسی در پایان فصل قبل که همه تقریبا مطمئن بودن سرسی را میکشه نه به این فرمان برداریش! داستان دیگه داره خیلی بی منطق میشه!

واریس چطو نفهمیده بریک داندریون زنده شده

واریس چطو نفهمید جان مرده زنده شده

واریس چطو نفهمید تارلی خیانت کرد ب اولنا

واریس ...

الان ای شکست ها تقصیر تیریونه نه واریس اون بود که نگذاشت همه چیز سریع تموم بشه

بخاطر چی

بخاطر اینکه بیگناهان ممکنه جزغاله شن

مگه الان بی گناه ها نمردن

وقتی به نگاهای سطحی مغرضانه بعضی ازدوستان اعتراض میکردم توفصل قبل میدونستم کارها به اینجاها هم میکشه دیگه

مگه واریس کیه کلاغ سه چشم یا خدای نور

وقتی سطحی نگاه کنیم همین میشه دیگه

همین دتراکی هایی که فرمودید100000نفرن

از مجموع همه ارتش های حال حاضر وستروس بیشتر

سه تا دراگونم پروانه نیستن همون اژدها اتشین خودمونن

انسالید هاهم نابود نشدن یا حداقل نشون داده نشد که نابودشن و یورن بالا سر کرم خاکستری درحال نوشیدن شرابه اربوره

جنگ تازه اغاز شده

بقول لرد گلاور جنگهای دیگری خواهند اومد

حالا یه نفر باید همه اینارو دونه به دونه بگه به بعضی از دوستان تا ایراد الکی نتراشن واسه سریال

گاهی با خودم میگم ایا یه عده واقعا دارن سریال رو میبینن یا...

 

واريس همونطور كه فرمودين كلاغ سه چشم نيست كه اين همه اطلاعات داشته باشه ولي تو كتاب ها حتي پس از ناپديد شدنش رد پا و اثرش بود و هنوز شبكه جاسوسي قوي داشت! انساليد ها تو كاستارلي راك توسط يورون محاصره شدن و هيچ آذوغه اي ندارن و تو سكانس اخر جيمي به اولنا گفت نفشش دربارشون چيه! ١٠٠٠٠٠ دوتراكي ها را دنريس با كدوم ناوگان ميخواد جا به جا كنه!؟ قسمت ٩ فصل پيش تيريون به دنريس گفت حتي با اضافه شدن ناوگان جزاير اهن بازم به سختي ميشه همه ارتشش را به وستروس منتقل كنه! اگه قسمت آخر فصل پيش يادتون باشه تو ناوگان دنريس كشتي هايي از خاندان مارتل و تايرل هم بود كه عملا همشون نابود شده! ناوگان گريجوري، مارتل و تايرل نابود شد كشتي هاي خود دنريس هم كه انساليد باهاش رفتن راك نابود شد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

امتیار من حالا بعد از 2 قسمت که هاند رو ندیدم 3 هست. یکبار دیگه صحنه مواجهه جان و دنریس رو ببینید. تابحال همچین بازی ضعیف و تصنعی از این 2 نفر ندیده بودم. در ضمن واریس مثل تمامی خادمین در صحنه دربار رابرت یک خائنه.

 

***کسی یادش هست که آیا واقعا رابرت آدم فرسناد دنریس رو بکشن؟ بیشتر به مهره چینی های واریس میخوره این حرکت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی قسمت عجیبی بود..

شکست تایرل و رو دست خوردن آویژه ها توسط لنیستر ها..

گویا ارتش دورن هم شکست خورده..

چطور سرسی به همین راحتی داره فرتو فرت شکست میده ؟

دنریس هم واقعا عجیب شده بود خیلی خودخواه و مغرور.. هیچ وقت تا این اندازه نبود..

یه رشد نزولی رو داریم میبنیم .. یا سریالو خوب تموم کنید یا اصلا نسازید..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یکی از بهترین اپیزودها

فک کنم باید به غیرمنطقی بودن تایملاین و طی الارض و طی البحر و یورون اینجا یورون اونجا یورون همه جا عادت کنیم

درگون استون : زیباترین دیالوگ ها و تدوین عالی

+ملاقات دوباره جان و تیریون بعد 7 فصل و خوش وبش جالب

+اولین برخورد جان با اژدها بعد گفتن من ی استارک نیستم

+معارفه خنده دار جان و دنی

+مشخص شدن تجاوز کال دروگو به دنی

+تقابل کاریزمای دنی و جان

+خیلی دوس داشتم وقتی دنریس گفت من آخرین تارگرین هستم جان لبخند میزد و جواب میداد نه اینطور نیست عمه تو تنها نیستی من پسر ریگار هستم بعدش میپرید بغل دنی و باهم میرفتن اژدها سواری و در نهایت احتمالا دنی به دراگون میگفت جانو جزغاله کنه تا بعدا شاخ نشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این قسمت یه جاهای خوب داشت و یه جاهای خیلی بد. قسمت انتقام سرسی از الاریا و صحبت جان و دنریس. بازگشت برن به وینترفل و مرگ و اعتراف اولنا تایرل خوب بود. اما قسمتهای ضعیف دیگه این اپیزود رو خراب کردن.

سریال داره منطق رو زیر پا میذاره و روند کار خیلی سریع شده. کاراکترها رسما طی الارض میکنن! ناوگان دورن و آنسالیدها همزمان حرکت کردن. یورون به شکل عجیبی متوجه حرکت اونها میشه. میره به سرسی میگه که میخوام برات هدیه بیارم. میاد ناوگان دورن رو منهدم میکنه. میره پایتخت یه شوی بزرگ راه میندازه. دوباره میاد و به آنسالیدها میرسه و اونها رو هم میترکونه! چطور همچین چیزی ممکنه؟

جیمی چطور یهو رفت سمت سرسی؟ تا همین اول فصل کلا رابطه اش با سرسی خراب شده بود اما الان دوباره شده مثل روز اول.

 

خالی کردن کسترلی راک هم غیر منطقیه. سرسی از کجا فهمید که قصد حمله دارن به اونجا؟ جیمی با چه سرعتی رفت اونجا رو خالی کرد؟ این لشگر بزرگ بدون اینکه دیده بشن تا های گاردن میان و اونها رو غافلگیر میکنن و سه سوت های گاردن رو میگیرن!

 

رسما این اپیزود کارش این بود که سرسی رو ببره بالا و دنریس رو محتاج جان بکنه. این کار رو خیلی بهتر و منطقی تر میشد نشون داد. سرسی که تا الان مظهر حماقت بود یهو شد استراتژیست!

 

ارتش دورن هم که گویا فقط همین سند اسنیک ها بودن

 

قسمت سیتادل هم که داره بدتر و بدتر میشه. جورا یه روزه خوب شد! بیماری مهلکی که تا دیروز درمان ناپذیر بود یهو خوب شد. بابا یه زخم عادی هم چندین روز طول میکشه خوب بشه. نصف پوست و گوشت بدنش رو کندن اما فرداش همه چی خوب شد!!!

 

منتظرم ببینم نقش برن چیه تو این داستان سریال

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
The Hound » دوشنبه مرداد 9, 96 2:44 pm[/url]"]ارتش تایرل ها رو ندیدیم اما قاعدتا باید خیلی بیشتر از جمع لنیستر ها و تارلی ها باشن . چجوری به این راحتی نابود شدن ؟

 

این واقعا ناجور بود، نباید به یه اسب سواری جیمی لنیستر خلاصه میشد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت عالى بود.داستان به شدت خوب جلو رفت.

در شمال:بازگشت برن به وينترفل و ديدار با سانسا براى طرفداران سريال و خاندان استارك ديدنى بود.ولى خطر بيخ گوش بيليش قرار دارد.از يك طرف برن و روياهاى صادقه و از طرف ديگر بازگشت قريب الوقوع آريا و انتقام.

ديدار جان و دنريس هم بالاخره به وقوع پيوست.چيزى كه از فصل اول آرزويش را داشتيم.نحوه معرفى هردو هم نشانى از تفاوت شخصيت اين دو را نشان مى دهد.واريس همچنان شخصيت مرموزى نشان مى دهد.اينكه عاقبت او چه ميشود را بايد به نظاره نشست.

شكست پشت شكست براى دنريس.قسمت هاى بعد بايد خشم دنريس را شاهد باشيم.

مرگ اولنا برايم درداور است.زن شجاعى بود و در لحظه اخر هم به قتل جافرى اعتراف كرد.

اين همه جاروجنجال براى جورا كرديد اخر هم با روغن زيتون شفا پيدا كرد

به نظر شما تيون در دراگون استون نجات پيدا كرد يا پايك؟من كه چيز دقيقى نفهميدم

و ..ملكه ديوانه سرسى. زجركش كردن دختر پيش چشم مادر.قبول دارم كار الاريا سنگدلانه بود ولى اين كار سرسى بسيار وحشيانه تره.اين كه از افشاى رابطه با جيمى ديگر هراسى ندارد هم تصديقى است بر اين ملكه ديوانه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام من تازه اومدم ،در مورد این قسمت باید بگم که نمره 9 رو دادم بهش چون آریا رو تو این قسمت نشون نداد،اول اپیزیود جالب بود صحنه روبرو شدن جان و دنریس از خود راضی که من اصلا ازش خوشم نمیاد و واقعا دوست داشتم که جان در برابرش زانو نزد شخصیت دنریس در برابر شخصیت جان هیچی نیست،این فیلم واقعا با وجود جان فوق العاده است،سرسی هر چقدر هم که بد ذات و بد طیت باشه واقعا ملکه بودن بهش میاد چون کاریزمای لازم رو داره درست برعکس دنی،برن هم اگه یه ذره احساسی تر برخورد میکرد صحنه ی دیدارش با سانسا جالبتر میشد ،در مورد سانسا واقعا احمقی به تمام معناست دشمن رو در کنار خودش نگه داشته انگار بدش نمیاد زن بیلیش هم بشه درست مثل مادرشه ازش بدم میاد هنوز برن نرسیده بهش پیشنهاد پادشاهی وینترفل رو میده درست مثل مادرش از جان متنفره بدبخت نمیدونه که جان وارث بر حق هفت قلمرویی ،خیلی دوست دارم آریا و جان باهم ازدواج کنن اینکه میگن جان باید با اون دنی پست ازدواج کنه اصلا خوشایند نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عنوان این قسمت عدالت ملکه بود وواقعا بهش می اومد و به نظرم سرسی حق داشت که انتقام خودش رو بگیره چون واقعا تنها کسیکه تو این سریال آزارش به یه مورچه هم نرسیده بود میرسلا بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یکی از دلچسب ترین صحنه های این قسمت قطعا صحنه ی معرفی جان و دنی بود ...میساندی 6ساعت از القاب دنی گفت بعد داووس برگشته میگه این جان اسنوئه...بعد از این که جان کلی چشم و ابرو بهش میاد که داداش خیلی مختصر مفید بود وی افزود که شاه شماله والا باید تخت آهنین رو بزرگتر بسازن که دنی با القابش روش جا شن!!!!

بعدم دختره ی پررو برگشته میگه چرا جان به من نمیگه ملکه چرا جلوم زانو نمیزنه...عقده ای...و جان هم که بهش پشیزی توجه نکرد...و اونجایی که به تیریون گفت من استارک نیستم...منتظر بودم یهو دنی یپره وسط صحنه بگه کجا بودی عمه به فدات بیا این دو تا اژدها و تخت آهنی مال خودت عمه... چقد ابهتت به بابات رفته... این یورون عزیز هم شده زبل خان...فکر کنم قبل فیلم برداری این فصل با فلش یه ملاقاتی داشته...و اما به نظرم ابهت بیلیش و واریس رو کم کردن...والا اون اوایل هر اتفاقی چه در خارج یا داخل وستروس اتفاق میوفتاد یا دست یکی از این دوتا تو کار بود یا ازش یه خبری داشتن اصلا ته همه ی توطئه ها به اینا می رسید ولی الان...سرسی هم که کلا چندشه ... دور شو ای روح خبیث دور شو...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام دوستان

من متوجه نشدم چرا جان به سر‌داووس اجازه نداد تا راجع به مرگش و بازگشتش صحبت کنه

نظر شما چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب نظرم رو در مورد اپیزود سوم بگم

بخش دنریس و جان مطابق انتظارات من بود. به نظر میاد دنریس تا موقعی که تو ایسوس بود می تونست راحت جلوی حاکم های شهر های آزاد که حداکثر چیزی که قبل از دنریس باهاش رو به رو شده بودن ارتش وحشی دوتراکی ها بوده خودش رو باهوش و قدرتمند نشون بده و با یه سری القاب دهن پر کن اون ها رو بترسونه. اما حالا که به وستروس اومده کارش اصلا به آسونی ایسوس نیست. تو وستروس همه کارکشته هستن. فقط کسی می تونه این جوری مثل دنریس صحبت کنه که تجربه و اطمینان کامل از کارش داشته باشه مثل استنیس. تو این اپیزود دیدیم که داووس و جان خیلی راحت دنریس رو سر جاش نشوندن.

دیالوگ های بین ملیساندره و واریس هم جالب بود. اول واریس سعی کرد ملیساندره رو تهدید کنه که بعد ملیساندره جوابش رو داد که تو هم همین جا می میری.

سکانس بارانداز پادشاه و انتقام سرسی رو دوست داشتم و از این انتقام خوشحال شدم. حتی به نظرم کم بود.

اما بخش وینترفل. سانسا خوب داره وینترفل رو اداره می کنه و به نظر میاد که داره تلاشش رو می کنه. بیلیش کمی من رو ناامید کرد. به نظر میاد با توجه به جلو زدن سریال از کتاب سازنده های سریال نتونستن کاراکتر های واریس و بیلیش رو اون جوری که در کتاب هستن جلو ببرن. برخورد سانسا و برن اولش برام جذاب بود و دوست داشتم احساسی تر باشه. اما برن خیلی سرد برخورد کرد و بعدشم شروع کرد در مورد عروسی سانسا با رمزی صحبت کردن که اصلا موضوع مهمی نبود. در کل به نظرم شخصیت برن نسبت به کتاب تغییر کرده و البته بازیگرش هم بعد از فصل دوم اصلا خوب بازی نمی کنه.

بخش سیتادل همچنان جزو بخش های مسخره سریاله. درمان مسخره و آبکی جورا. اون هم بیماری که وقتی استنیس در مورد درمانش با شیرین صحبت می کرد شبیه یه حماسه بود. کلا این بخش افتضاح کار شده و قطعا در کتاب متفاوته.

اما جنگ های پایان اپیزود. کسترلی راک رو بد نساخته بودن اما اصلا شبیه اون چیزی که در کتاب ها دیدیم نبود. و نوع گرفتن قلعه هم توسط آنسالید ها به شدت آبکی بود. خوب استنیس هم می تونست به همین راحتی پایتخت رو بگیره. اما بعد که یورون و ناوگانش رسیدن و مشخص شد که درواقع تله بوده راضی شدم. شکست تایرل ها و مرگ اولنا هم به شدت لذت بخش بود. و بازی خیلی خوب جیمی. اما انتظار داشتم از هر دو جنگ بیشتر نشون بدن و این قدر خلاصه و کوتاه نباشه.

به نظر میاد دنریس داره ارتشش رو از دست میده. دنریس اگان نیست و به این راحتی ها نمی تونه وستروسی ها رو شکست بده. الان دنریس دوتراکی ها رو داره با سه تا اژدها (دو تاش بدون سوار) و بدون کشتی. حتی با کمک ارتش شمال هم بدون اژدها نمی تونه وستروس رو بگیره. و اگه بخواد از اژدها استفاده کنه ملکه ی خاکستر ها و قبرستان میشه. و میشه همون دیوانه و ظالمی که پدرش بود. همون طور که کینگ رابرت می گفت «یه تارگرین خوب یه تارگرین مرده است.»

 

در مجموع من از این اپیزود راضی بودم و نمره ی 8 رو میدم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جالبه اسپویلهایی که پارسال درباره هر اپیزود لو رفته بود مو به مو داره اتفاق میوفته حتی این مورد که جان نمیذاره سر داووس جریان زنده شدنشو بگه اگه فصل طبق اسپویلها تموم شه حال من یکی گرفته میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
shah994 » دوشنبه مرداد 9, 96 6:34 pm[/url]"]
baristan s » دوشنبه مرداد 9, 96 2:48 pm[/url]"]
shah994 » دوشنبه مرداد 9, 96 9:13 am[/url]"]خب اولین نکته و مبهم ترینش اینکه چطور واریس نفهمید یورون با سرسی متحد شده!؟ چطور نفهمید براشون کمین کرده!؟ اونکه همه جای دنیای شناخته شده جاسوس داره چطوریکه اینا را نفهمید!؟ البته بنظرم نویسندگان سریال کارشون با واریس تمام شده و فقط نمیدونن چجوری از شرش خلاص شن! تبدیلش کردن به یه عنصر بی خاصیت! اوضاع داره جوری پیش میره که دنریس با جان باهم جمع کنن برن شمال چون الان دنریس فقط دوتراکی ها را داره معلوم هم نیست چقدر از ناوگانش باقی مونده! نه به اون نگاه جیمی به سرسی در پایان فصل قبل که همه تقریبا مطمئن بودن سرسی را میکشه نه به این فرمان برداریش! داستان دیگه داره خیلی بی منطق میشه!

واریس چطو نفهمیده بریک داندریون زنده شده

واریس چطو نفهمید جان مرده زنده شده

واریس چطو نفهمید تارلی خیانت کرد ب اولنا

واریس ...

الان ای شکست ها تقصیر تیریونه نه واریس اون بود که نگذاشت همه چیز سریع تموم بشه

بخاطر چی

بخاطر اینکه بیگناهان ممکنه جزغاله شن

مگه الان بی گناه ها نمردن

وقتی به نگاهای سطحی مغرضانه بعضی ازدوستان اعتراض میکردم توفصل قبل میدونستم کارها به اینجاها هم میکشه دیگه

مگه واریس کیه کلاغ سه چشم یا خدای نور

وقتی سطحی نگاه کنیم همین میشه دیگه

همین دتراکی هایی که فرمودید100000نفرن

از مجموع همه ارتش های حال حاضر وستروس بیشتر

سه تا دراگونم پروانه نیستن همون اژدها اتشین خودمونن

انسالید هاهم نابود نشدن یا حداقل نشون داده نشد که نابودشن و یورن بالا سر کرم خاکستری درحال نوشیدن شرابه اربوره

جنگ تازه اغاز شده

بقول لرد گلاور جنگهای دیگری خواهند اومد

حالا یه نفر باید همه اینارو دونه به دونه بگه به بعضی از دوستان تا ایراد الکی نتراشن واسه سریال

گاهی با خودم میگم ایا یه عده واقعا دارن سریال رو میبینن یا...

 

واريس همونطور كه فرمودين كلاغ سه چشم نيست كه اين همه اطلاعات داشته باشه ولي تو كتاب ها حتي پس از ناپديد شدنش رد پا و اثرش بود و هنوز شبكه جاسوسي قوي داشت! انساليد ها تو كاستارلي راك توسط يورون محاصره شدن و هيچ آذوغه اي ندارن و تو سكانس اخر جيمي به اولنا گفت نفشش دربارشون چيه! ١٠٠٠٠٠ دوتراكي ها را دنريس با كدوم ناوگان ميخواد جا به جا كنه!؟ قسمت ٩ فصل پيش تيريون به دنريس گفت حتي با اضافه شدن ناوگان جزاير اهن بازم به سختي ميشه همه ارتشش را به وستروس منتقل كنه! اگه قسمت آخر فصل پيش يادتون باشه تو ناوگان دنريس كشتي هايي از خاندان مارتل و تايرل هم بود كه عملا همشون نابود شده! ناوگان گريجوري، مارتل و تايرل نابود شد كشتي هاي خود دنريس هم كه انساليد باهاش رفتن راك نابود شد!

اینکه میگید عملا همشون نابود شد کجا نابود شد

فکر میکنید جور کردن کشتی چه قدر مشکل ایجاد میکنه فاصله اونقدر تا خشکی نیست قراره از یه جزیره بیان رو خشکی چند بار برن بیان حله.اژدهاهم پوشش ون بدن حله فکر نکنید نمیشه جابجا بشن همه ناوگان نابود نشده که تو تریلر قسمت بعدم نشون داده چنتا از کشتی های گریجوی برمیگردن ب ساحل

بعد تازه شمالی ها هم هستن مندرلی ها کشتی م دارن

همه این آرو قبلا تو تاپیک پیشبینی فصل ۷ گفته بودم

فقط میخان کاری کنن فتح سخت بشه

هم داووس گفت هم تیریون

راحته فتحش خیلی م راحته

۱۰۰۰۰۰ دتراکی برسن خشکی خدای نورم نمیتونه لنیستری هارو نجات بده

که میرسن

بعد از کدوم کتاب و واریس حرف میزنید

آقا کتاب شده آرزو و رویا تا بیاد بیرون انشاالله سریال ب سرنجام رسیده

دیگه کسی خواهشا کتابو تو فرق سریال نکوبه

واریسم آدمه خب

اشتباه می کنه رودستم میخوره

سیاست بابا ننه نداره که

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دیگه هیچ حرفی برای گفتن ندارم،تو غافلگیری عالی بود این اپیزود.

بنظرم سرنوشت داره جوری رقم میخوره که دنریس هم مثل جدش اگان خودش دست به کار بشه...اینجا وستروسه و باید باهاش مثل یه اژدها رفتار کرد و گوسفندها همیشه حذف شدند...اپیزود بعدی نمره 10 رو داره 100 درصد.

سکانس آخر فوق العاده بود و مطمینم تا سالها تو خاطرم میمونه،نفرت و حسرتو میشد تو چهره جیمی خوند که چرا دلش برای این زن به رحم اومده و یه مرگ آسون براش رقم زده...

با اومدن برن یکم دلم گرم شد از بابت خطرات احتمالی پیتر بیلیش و البته سانسا نشون داد چقدر ملکه خوبیه...

من اگه جای جان اسنو بودم و دنریس بهم اجازه بردن دراگون گلاس رو بهم میداد مطمئنا به نشانه حداقل احترام جلوش زانو میزدم...البته جان کارایی مهمتر از زانو زدنو و دستبوسی داره...

نحوه نشون دادن نبرد ها هم برام جالب بود.

فقط در عجبم چرا تیریون و واریس اینقدر شکست خوردن؟امیدوارم با اومدن جورا وضعیت مشاوره هایی که به دنریس داده میشه بهتر بشه.

حیف که خودم نیستم کنارش دیگه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ملاقات جان و دنریس و دیالوگ ها جالب بودن و اوج حرکت هم نحوه معرفی کردنشون توسط میساندی و سر داووس بود. ..

باز هم دنریس از سرسی شکست خورد و قلعه خالی به دست آنسالید ها افتاد.

کل کل یورون با جیمی: .. قشنگ با دم شیر بازی کرد. فقط حیف که دست جیمی برای جواب دادن بسته بود.

جنگ ها هم که فقط دو دقیقه طول کشید.. و ارتش تایرل هم (با وجود در اختیار داشتن قلعه و نفرات بیشتر) مفت از بین رفت.

در کل در این قسمت وقتی سکانس تموم میشد و سکانس بعدی شروع میشد من رو یاد جمله "به ادامه خبرها توجه بفرمایید" می انداخت.

اگر قصد سریال، جلو بردن داستان با چشم پوشی از جزئیات (و حتی کلیات) هست از همون روز اول میتونستن این کارو بکنن که آریا به جاکن هاگار سه تا اسم بگه و تمااااام..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با سلام ..

تو تایپیک قسمت قبلی گفتم یکی دوتا پیروزی دگ واسه سرسی هست و همینم شد .. فقط انتظار نداشتم دقیقا تو قسمت بعدی اتفاق بیافته. به نظرم دگ کافیه. بیشتر از این سرسی نمیتونه جلو بره. به احتمال زیاد از قسمت های بعدی سرسی رو کمتر میبینیم.. اون توازن قدرتی که لازم بود ایجاد شده، حالا وقتشه سریال به جاهای دگ داستان بپردازه. مثل سندور، آریا، لیتل فینگر و در راس کار جان و دنریس

یورون بدجوری رو مخه. دیدم یه نفر به فلش بودنش اشاره کرد. واقعا مگه داریم؟ تله پورت میکنه این بشر؟ ولی بازیگرشو دوست دارم، قشنگ بازی میکنه، هرچند با این آتیشی که داره فکر نکنم زنده بمونه، با جیمی هم که در افتاده

با نظر خیلیا در خصوص از بین رفتن ارتش دورن مخالفم، به نظرم یه جایی تو سریال دوباره به کار میان. مطمئنا هم از طریق آلاریا. کار آلاریا تموم نشده. اگه قرار بود تموم بشه الان مرده بود. منتظر یه سکانس که آلاریا با جنازه پوسیده دخترش تو زندانه باشید. احتمالا یا فراریش میدن یا بعد فتح پایتخت میاد بیرون. دقیق نمیشه گفت.

ملاقات جان و دنریس هم فقط قسمت القاب و اون صحنه که جان داووس رو چپ چپ نگاه کرد، بقیش مسخره بود، انتظار بهتر از اینارو داشتم، بازیگر نقش دنریس یه مقدار ضعیف داره بازی میکنه تو این فصل. شما هم قبول دارید؟ درمورد برن هم همین نظرو دارم. بازیگرش سیر نزولی داشته. جای پیشرفت پسرفت داشته، البته مطمئنا تو فیلمنامه اومده که برن بعد از کلاع سه چشم شدن باید اینجوری خشک و بی روح باشه ولی همونم خوب درنمیاره، خشک و بی روح دیوید بردلی در نقش والدر فری، ایزاک همپستید یه دوره فشرده کلاس بازیگری بره پیشش بد نمیشه، شخصا حاضر بودم انتقام از فری ها عقب میافتاد ولی بازی های درخشان دیوید بردلی رو میدیدم

اینکه کار دنریس تو وستروس سخت تر از ایسوسه کاملا درسته. ولی تو همون ایسوسش هم خیلی جاها دراگوناش بودن که تو بدترین شرایط به دادش رسیدن و از مخمصه رهاش کردن، بعد انتظار داره تو وستروس بدون استفاده از دراگون رو تخت بشینه؟ واقعا فازشون چی بوده؟ نمیخواد ملکه مردگان باشه؟ مطمئنا این موضوع حربه ای بوده واسه ایجاد توازن قدرت تو سریال ولی دگ وقتشه بشینه رو دراگوناش یه حالی به وستروس بده. هرچند باز شک دارم اینکارو بکنه

جنگ ها رو سانسور کردن، دلیلش هم مشخصه، علاوه بر بودجه بحث سر اینکه که تو هردوتا جنگ شخصیت های اصلی نبودن. چه کاریه واسش وقت بذارن.، تا همون حدش کافی بود، ما داریم درمورد سریالی حرف میزنیم که اسیر شدن جیمی توسط راب رو سانسور کرد، اونوقت شما فتح کسترلی راک خالی رو صحنه های جنگی میخوای؟ صحنه های حماسی تو قسمتای بعدی هست، مثل جنگ جان، سندور و الباقی دوستان با وایت واکرا، حسابی صحنه های جنگی ارضا کننده مطمئنا هست تو این فصل

خداحافظ ملکه خارها، اون حرکتی که سر جافری زد هنوزم بهترین مرگ نقش منفی سریاله. مطمئنم همتون با من هم عقیده این ...

جایزه موزی ترین شخصیت این سریال هم میرسه به ملیساندری، خدایی کجا رفت و چیکار داره هنوز فکرمو مشغول کرده

 

آقا من بخش سیتادل رو دوست داشتم. چرا انقدر مخالفید باهاش. خیلی هم آبکی نبودا. سریال تو دو سه قسمت یورون رو هم زمان تو پونصد نقطه نشون داد، یه چیز تو این مایه ها که فاصله تهران تا بانکوک و بانکوک تا مسکو و از اونجا تا سئول رو دو سه قسمتی رفته. بعد خوب شدن یه بیماری رو انقدر ایراد میگیرد. خب سربال داره تخته گاز جلو میره، اونم زود خوب شد دگ. در ضمن جورا باید به جان اسنو بپیونده، بله، وقتش بود ک خوب بشه ....

 

به این قسمت هم نمره 7 دادم

دیگه همینا ....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان در مورد این گفتن که دوتراکی ها در جزیره دراگون استون محبوس شدن و ناوگانی برای انتقال اونها وجود نداره

ولی در تریلر ها صحنه جنگ دوتراکی ها با لنیستر ها و تارلی ها رو میبینیم که احتمالا در راه بازگشت از های گاردن به اونها حمله میکنن تا غنائم با ارزش جنگی رو که از تایرلها گرفتن پس بگیرن

پس چطور دوتراکی ها از دریا رد شدن؟

خوب اینجاست که دنریس بر خلاف اونچه فکر میکرد به جان اسنو و شمالی ها محتاج میشه

فراموش نکنیم که خاندان مندرلی در وایت هاربور ( بندرگاه سفید) دارای ناوگانی هست... همچنین استنیس باراتیون ناوگان عظیمی داشت که دست نخورده باقی مونده و در اختیار شمالی هاست

قضاوت با شما...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فکر کنم تو قسمت بعد بازم سندور نیست

باز خوبه آریا هست

فکر کن آریا برگرده بره اتاقش ببینه لیدی مورمونت توشه

چه سکانسی بشه

لامصب گیری دادن به این جنوب ا

خدا شکر فصل بعد فکر کنم از شرشون خلاص شیم

دیگه وجدانا این آدم بدای جنوب حوصله سر بر شدن البته یورون جدید ه یه خورده هنوز جذاب

اما دیدن امثال سرسی و جیمی کایبرن غیره شده سوهان عصآب

دیدن یه فرمانروا بد تو جنوب مثه دنریس لازمه

یه ملکه شیطانی جای یه ملکه منفور

همشون رو بسوزونید

هوهاهاها هاهاهها

درمورد این فلش بودن و طی العرض کردن یورن هم لازم دونستم توضیحات ی بدم

تا حالا غیب نشده یه جا ظاهر بشه که

یارا و ناو گانشو کوبوند

برد ش مقر شاه

پشت انساليد ها کمین کرد پیاده شدن اونارو هم له کرد

همه این کارارو با ۵۰۰ کشتی م میشه کرد کافیه ۵۰۰ تاشو ذخیره نگه داره

یه مقدار دیگه این بنده خدا رو جدی بگیرید بهترین کاپیتان ۱۴ دریا س

آدم شوخی شوخی یاده دوی جونز میوفته

که البته آخرش همه

Valar morghulis

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من که نمیفهمم چرا انقد دوست دارین اون دختره ی فاشیست نفرت انگیز زودتر وستروس رو بگیره شخصیت به درد نخور این سریال همین دختره است انقد که خودش رو دست بالا میگره نفرت انگیزتر هم میشه خدایی ملکه بودن به سرسی میاد و اگه سرسی از این سریال به این زودی حذف بشه واقعا جذابیتش رو از دست میده خوشم اومد جان حتی به اون دنریس از خود مچکر حتی ملکه هم نگفت حالا میخواد عمه ش باشه یا نباشه ،همچین میگه من ملکه هفت اقلیمم که انگار یادش رفته فعلا ملکه هفت اقلیم کسی نیست جز سرسی،بیلیش هم مسخره شده تو این سریال از اون بدتر سانسات که هنوز اجازه میده این مرتیکه که به قول خودش عاشق مامانش بوده در گوشش وز وز کنه خدا کنه آریا و جان هر چه زودتر همدیگه رو ملاقات کنن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با سلام.

 

خب اول از همه در مورد شکست خوردن های پیاپی دنریس...

غیر منطقی هست، ولی تصمیم قابل درکیه. اگه میخواستن منطقی جلو برن سرسی همون قسمت اول باید شکست میخورد و دنریس تخت آهنین و تصاحب می کرد. باید سرسیو قدرتمندتر از چیزی که واقعا هست نشون می دادن تا تقابل ملکه ها جذاب تر و غیر قابل پیش بینی تر بشه.

تیریون هم به عنوان مشاور ملکه فعلا ناامید کننده ظاهر شده و استراتژیهای هوشمندانه اش تا الان جواب نداده.

به نظرم یورون اصلا در حد و اندازه های villain قبلی یعنی رمزی نیست. انگار یه کپی ضعیف از اونه. چشم های سرد و لبخندهای مریض رمزی کافی بود تا مورو به تن آدم سیخ کنه.

اولین دیدار جان و دنی هم عالی که نه ولی قابل قبول بود. خوشبختانه جان تونست اجازه ی حفاری و ساختن اسلحه از شیشه ی اژدهارو بگیره و یه قدم به جلو برداره.

 

kizhan93 » دوشنبه مرداد 9, 96 11:45 pm[/url]"]در مورد سانسا واقعا احمقی به تمام معناست دشمن رو در کنار خودش نگه داشته انگار بدش نمیاد زن بیلیش هم بشه درست مثل مادرشه ازش بدم میاد هنوز برن نرسیده بهش پیشنهاد پادشاهی وینترفل رو میده درست مثل مادرش از جان متنفره بدبخت نمیدونه که جان وارث بر حق هفت قلمرویی ،خیلی دوست دارم آریا و جان باهم ازدواج کنن اینکه میگن جان باید با اون دنی پست ازدواج کنه اصلا خوشایند نیست

اول اینکه چرا سانسا بیلیش رو کنارش نگه داشته. برین این سوالو در قسمت اول ازش پرسید و جواب هم گرفت. چون به ارتش ویل نیاز دارن و بیلیش در حال حاضر به نیابت از رابین رهبر این ارتشه. البته که به نظر من منطقی نیست ولی نویسنده ها میخوان بیلیش رو در شمال نگه دارن و این هم دلیلشونه.

دوم اینکه از شروع این فصل شاهد بی توجهی های مداوم سانسا به بیلیش و گاهی اوقات تمسخر کردنش بودیم پس حدستون در مورد تمایلش به ازدواج با بیلیش کاملا بی پایه و اساس و اشتباهه.

 

سوم اینه جان لرد وینترفل نیست. دلیلش هم واضحه چون استارک نیست. لردهای شمال اونو به عنوان پادشاه شمال منصوب کردن نه لرد وینترفل. این دو سمت رو با هم اشتباه نگیرید.

در حال حاضر سانسا بانوی وینترفله و در واقع با اومدن برن اون باید لرد وینترفل میشد چون تنها پسر شرعی زنده ی ند استارکه. سانسا در واقعا با گفتن اینکه تو لرد وینترفلی از جایگاهی که خودش داشت گذشت و این جمله هیچ ربطی به جان نداشت.

و البته سانسا از جان متنفر نیست و فکر میکنم با فهمیدن اینکه جان وارث وسترسوسه نه تنها ناراحت نمیشه بلکه به احتمال زیاد خوشحال هم میشه. اگه جان پادشاه وستروس بشه دیگه خیال استارک ها از بابت خطرات جنوب راحته چون یکی از خودشون قدرت رو به دست گرفته.

 

***

در مورد بیلیش و واریس... هر چقدر سریال از کتاب فاصله گرفت کاراکترها ضعیف تر شدن. دو کاراکتری هم که بیشترین ضربه رو خوردن بیلیش و واریش بودن. هر چقدر اوایل داستان باهوش و تاثیرگذار بودن در حال حاضر به درد نخورن.

 

از جیمی واقعا ناامید شدم. بعد از 7 فصل و کلی ماجرا تازه به جایگاه اولش برگشته. عاشق سرسی.

سرسی هم که مردم رو از دنریس و دیوانگی تارگرین ها می ترسونه در حالیکه که خودش سپت بیلور رو منفجر کرد و در نتیجش ده ها اشراف زاده، ملکه و خانواده اش و سپتون اعظم کشته شدن. و جالب هم اینکه همه حرفای مضحکش رو می پذیرن.

 

و در آخر هم اعتراف ملکه ی خارها به قتل جافری در لحظه ای که زهر ورو نوشیده بود و دیگه کاری از جیمی برنمیومد عالی بود. تا لحظه ی آخر مغرو و سرش بالا بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عزیزم من که نگفتم حتما با بیلیش ازدواج میکنه گفتم انگار بدش نمیاد،تازه کجا بهش بی محلی میکنه تو این قسمت که اگه خبر رسیدن برن رو بهش نداده بودن کاملا محو کلماتی که از دهن این بشر می اومد بیرون شده بود سانسا در هر صورت بعد از دو ازدواج ناموفق هنوز یاد نگرفته که در برابر مردها باید چگونه رفتار کنه در کل قاطعیت لازم رو نداره ولی آریا با وجود بچگی به هیچ کس اجازه نفوذ در اون رو نداره شخصی که بسیار کم اشتباه کرده تو این سریال آریاست،سانسا به هیچ وجه شخصیت قاطعی نیست به دشمن بیشتر از دوست تکیه میکنه تا وقتی جان به قول شما پادشاه شمال بود فقط باهاش کل کل میکرد و تو جمع اونو زیر سوال میبرد در حالیکه در برابر بیلیش با وجود اون همه بلایی که بر سرش آورده نمونه اش عروسی با رمزی هنوز هم درس عبرت نگرفته و هنوز هم مسخ حرفهای این روباه حیله گر میشه ،من یکی که وقتی برن رسید فوق العاده خوشحال شدم مگه اینکه برن بهش هشدار بده وگرنه این سانسا شمال رو دو دستی تقدیم بیلیش میکرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×