رفتن به مطلب
ریگار

قسمت سوم، The Queen's Justice

به اپیزود سوم فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟  

54 رای

  1. 1. به اپیزود سوم فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      3
    • 6
      4
    • 7
      9
    • 8
      6
    • 9
      15
    • 10
      16


Recommended Posts

kizhan93 » سه شنبه مرداد 10, 96 3:03 pm[/url]"]عزیزم من که نگفتم حتما با بیلیش ازدواج میکنه گفتم انگار بدش نمیاد،تازه کجا بهش بی محلی میکنه تو این قسمت که اگه خبر رسیدن برن رو بهش نداده بودن کاملا محو کلماتی که از دهن این بشر می اومد بیرون شده بود سانسا در هر صورت بعد از دو ازدواج ناموفق هنوز یاد نگرفته که در برابر مردها باید چگونه رفتار کنه در کل قاطعیت لازم رو نداره ولی آریا با وجود بچگی به هیچ کس اجازه نفوذ در اون رو نداره شخصی که بسیار کم اشتباه کرده تو این سریال آریاست،سانسا به هیچ وجه شخصیت قاطعی نیست به دشمن بیشتر از دوست تکیه میکنه تا وقتی جان به قول شما پادشاه شمال بود فقط باهاش کل کل میکرد و تو جمع اونو زیر سوال میبرد در حالیکه در برابر بیلیش با وجود اون همه بلایی که بر سرش آورده نمونه اش عروسی با رمزی هنوز هم درس عبرت نگرفته و هنوز هم مسخ حرفهای این روباه حیله گر میشه ،من یکی که وقتی برن رسید فوق العاده خوشحال شدم مگه اینکه برن بهش هشدار بده وگرنه این سانسا شمال رو دو دستی تقدیم بیلیش میکرد

در مورد بی محلی، سانسا دوبار صحبت خصوصی با لیتل فینگر داشت و هر دوبار با تمسخر جواب صحبتهاشو داد.

اپیزود اول:

LF: why aren't you happy

what do you want that you do not have

Sansa: at the moment, peace and quiet

...

Sansa: No need to seize the last world Lord Bealish. I'll assume it was something clever

 

اپیزود سوم:

LF: the norhterners are all facing North, worried about the threat beyond the wall

Sansa: So they should be

 

LF: I know Cersei better than anyone her. if you turn tour back on her

Sansa: You don't knowe Cersei better than anyone here

LF: I only meant to say...

Sansa: that the woman who murdered my mother, father and brother is dangerous? Thank you for your wise counsel

 

البته همونطور که اشاره کردید صحبت آخر بیلیش به فکر فرو بردش که البته منطقی هم هست. چون نصیحت هوشمندانه ای بود. اینکه همیشه تمام احتمالات رو در نظر بگیره تا هیچوقت رو دست نخوره و سورپرایز نشه.

 

بیلیش یه آدم مکار و استاد حیله و نیرنگه و بزرگترین سلاحش manipulation هستش. سالهاست که از قدرتمندترین بازیگردان های بازی تاج و تخت بوده و تونسته افرادی مثل ند، کتلین، تیریون، تاییون، روس بولتون و سرسی رو بازی بده که البته همه از سانسا بزرگتر و با تجربه تر بودن.

پس اینکه هنوز میتونه با حرفاش سانسا رو تحت تآثیر قرار بده عجیب نیست. ولی مشخصه که این وضعیت چندان طول نمیکشه.

 

و مطمئن باشید سانسا بعد از تجربه ماه ها شکنجه و تجاوز هیچ علاقه به ازدواج دوباره نداره. مخصوصا نه با بیلیش که بانی ازدواجش با رمزی بود.

 

با اومدن آریا به وینترفل مطمئنا بیلیش نهایت تلاشش رو برای تفرقه انداختن بین استارک ها میکنه ولی واضحه که در آخر شکست میخوره. دوره ی بیلیش دیگه به سر اومده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
kizhan93 » سه شنبه مرداد 10, 96 3:03 pm[/url]"]عزیزم من که نگفتم حتما با بیلیش ازدواج میکنه گفتم انگار بدش نمیاد،تازه کجا بهش بی محلی میکنه تو این قسمت که اگه خبر رسیدن برن رو بهش نداده بودن کاملا محو کلماتی که از دهن این بشر می اومد بیرون شده بود سانسا در هر صورت بعد از دو ازدواج ناموفق هنوز یاد نگرفته که در برابر مردها باید چگونه رفتار کنه در کل قاطعیت لازم رو نداره ولی آریا با وجود بچگی به هیچ کس اجازه نفوذ در اون رو نداره شخصی که بسیار کم اشتباه کرده تو این سریال آریاست،سانسا به هیچ وجه شخصیت قاطعی نیست به دشمن بیشتر از دوست تکیه میکنه تا وقتی جان به قول شما پادشاه شمال بود فقط باهاش کل کل میکرد و تو جمع اونو زیر سوال میبرد در حالیکه در برابر بیلیش با وجود اون همه بلایی که بر سرش آورده نمونه اش عروسی با رمزی هنوز هم درس عبرت نگرفته و هنوز هم مسخ حرفهای این روباه حیله گر میشه ،من یکی که وقتی برن رسید فوق العاده خوشحال شدم مگه اینکه برن بهش هشدار بده وگرنه این سانسا شمال رو دو دستی تقدیم بیلیش میکرد

چیزی داره میاد هوش و زکاوت تمام نوابغ وستروس هم نمیتونه جلو شه بگیره

تا الان تو سریال سیاست و انتقام و حیله گری و وحشی گری وعشق و شادی و گریه وغافل گیری ودرام و ملو درام و.... داشتیم

تو فصل قبل گفتم که اگر بتونه لرد بیلیش اون مشکل رو حل کنه باید واستادو تشویقش کرد

اما نمیتونه هیچکس نمیتونه

میخاید بدونید اون چیز چیه؟

ادر بزرگ و ارتش مردش

چیزایی که نمیشه گولشون زد نمیشه ازپشت بشون خنجر زد نمیشه متوقفش کرد نمیشه باشون مذاکره کرد

سیاست بیلیش و آگاهی واریس وشیطان صفتی سرسی براشون فرقی نداره

حالا اینقدر واریس و بیلیش و سرسی نکنید همشون قراره بمیرند اینکه چطور چه وقت فقط بستگی بع روند داستان داره

فکر میکنند حالا که دنریس وستروس راحت با اژدها هاش میره بالا سر ادر بزرگ یه نفس آتشین و تمام

اما نمیدونن که ادر ها ضده آتش هستن

فقط مرده هاشون از آتش میترسن

تنهاابسیدین و شمشیر والریایی میتونه یه ادر و بکشه

که راحت نیست

ازهمه بدتر اینه که دارن میان

تنها یه فرقه هست که میتونه تا حدودی ب این موجودات یخی نزدیک باشه اونم تاحدودی از نظر بیرحم بودن که البته کارشون از روی اراده و قانونه

اگر کسی گفت چیه لایک داره, پیشم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » سه شنبه مرداد 10, 96 6:23 pm[/url]"]
kizhan93 » سه شنبه مرداد 10, 96 3:03 pm[/url]"] تنها یه فرقه هست که میتونه تا حدودی ب این موجودات یخی نزدیک باشه اونم تاحدودی از نظر بیرحم بودن که البته کارشون از روی اراده و قانونه

اگر کسی گفت چیه لایک داره, پیشم

ّFaceless Men

 

البته این فرقه تو سریال همچین هم قانونمند نیستن. اینطور که نشون دادن میتونی عضوشون بشی، آموزش ببینی، چندین بار ازشون سرپیچی کنی و بعد با کشتن یکی از اعضاشون با خیال راحت ترکشون کنی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
nymeria » سه شنبه مرداد 10, 96 6:44 pm[/url]"]
baristan s » سه شنبه مرداد 10, 96 6:23 pm[/url]"]
kizhan93 » سه شنبه مرداد 10, 96 3:03 pm[/url]"] تنها یه فرقه هست که میتونه تا حدودی ب این موجودات یخی نزدیک باشه اونم تاحدودی از نظر بیرحم بودن که البته کارشون از روی اراده و قانونه

اگر کسی گفت چیه لایک داره, پیشم

ّFaceless Men

 

البته این فرقه تو سریال همچین هم قانونمند نیستن. اینطور که نشون دادن میتونی عضوشون بشی، آموزش ببینی، چندین بار ازشون سرپیچی کنی و بعد با کشتن یکی از اعضاشون با خیال راحت ترکشون کنی.

قانون دارن که گذاشتن فرد سرپیچی کننده از پیششون بره دیگه

تنها مرگ بهای زندگی ه

مهمترين قانونش

وقتی بی چهره ای برا کشتنت بیاد و تو اونو بدون دخالت کسی و چیزی بکشی

یعنی خدای قرمز ب چیز ی میخاسته رسیده

ب یاد داشته باشید فقط مرگ بهای زندگی ه

Valar Morghulis

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آریا سه بار ازشون سر پیچی کرد. بار سوم نه تنها وضیفشو عمل نکرد بلکه به هدف هشدار داد و فرار کرد. جکن ویفو دنبالش فرستاد و آریا موفق شد ویفو از پا در بیاره و برگشت تا خود جکن رو تهدید کنه. در جواب این کارش جکن چی بهش گفت؟ finally a girl is no one.

چرا no oneه؟ چون ازشون سرپیچی کرده؟ چون احساساتش بهش غلبه کرده و نتونسته هدفو بکشه؟ چون یکی از اعضای مهمو کشته و اون یکیو تهدید کرده؟ هیچ منطقی پشت این حرف جکن نبود. اتفاقا آریا با این کارهاش ثابت کرد که no one نیست و هیچوقت هم نمیشه. انگار جکن در اون لحظه از آریا ترسیده بود و یکجوری میخواست جون خودشو نجات بده و برای همین اون جمله ی پوچو گفت.

بی چهره ها یه سازمان بسیار سری و خطرناکه. خیلی غیر منطقیه که تو اسرارشونو یاد بگیری و بارها ازشون سرپیچی کنیو و صرفا با تقدیم کردن یه چهره بتونی راهتو بکشیو بری.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جورامون » دوشنبه مرداد 9, 96 10:33 pm[/url]"]این قسمت یه جاهای خوب داشت و یه جاهای خیلی بد. قسمت انتقام سرسی از الاریا و صحبت جان و دنریس. بازگشت برن به وینترفل و مرگ و اعتراف اولنا تایرل خوب بود. اما قسمتهای ضعیف دیگه این اپیزود رو خراب کردن.

سریال داره منطق رو زیر پا میذاره و روند کار خیلی سریع شده. کاراکترها رسما طی الارض میکنن! ناوگان دورن و آنسالیدها همزمان حرکت کردن. یورون به شکل عجیبی متوجه حرکت اونها میشه. میره به سرسی میگه که میخوام برات هدیه بیارم. میاد ناوگان دورن رو منهدم میکنه. میره پایتخت یه شوی بزرگ راه میندازه. دوباره میاد و به آنسالیدها میرسه و اونها رو هم میترکونه! چطور همچین چیزی ممکنه؟

جیمی چطور یهو رفت سمت سرسی؟ تا همین اول فصل کلا رابطه اش با سرسی خراب شده بود اما الان دوباره شده مثل روز اول.

 

خالی کردن کسترلی راک هم غیر منطقیه. سرسی از کجا فهمید که قصد حمله دارن به اونجا؟ جیمی با چه سرعتی رفت اونجا رو خالی کرد؟ این لشگر بزرگ بدون اینکه دیده بشن تا های گاردن میان و اونها رو غافلگیر میکنن و سه سوت های گاردن رو میگیرن!

 

رسما این اپیزود کارش این بود که سرسی رو ببره بالا و دنریس رو محتاج جان بکنه. این کار رو خیلی بهتر و منطقی تر میشد نشون داد. سرسی که تا الان مظهر حماقت بود یهو شد استراتژیست!

 

ارتش دورن هم که گویا فقط همین سند اسنیک ها بودن

 

قسمت سیتادل هم که داره بدتر و بدتر میشه. جورا یه روزه خوب شد! بیماری مهلکی که تا دیروز درمان ناپذیر بود یهو خوب شد. بابا یه زخم عادی هم چندین روز طول میکشه خوب بشه. نصف پوست و گوشت بدنش رو کندن اما فرداش همه چی خوب شد!!!

 

منتظرم ببینم نقش برن چیه تو این داستان سریال

اخه کجاش بد بود

جالبه راجب خوباش صحبت نمیکنید

اما جاهای به دیدتان بدش واسش داستان سرایی میکنید

اشکالات جغرافیایی میگیرید اشکلات زمانی میگیرید اشکالات شخصیت پردازی میگیرید اشکالات پزشکی م دیگه جدیدا دوستان میستر مون وارد میکنن

آیا رفتن به نقاط مختلف وستروس یه اندازه زمان میبره که میگید گریجوی و گری ورم باهم رفتن چرا با هم نابود نشدن آیا از یه مسیر رفتن با یه میزان باد رفتن

آیا زمان حمله به هردو طبق ساعت گرینویچ نشون داده شد که حالا شده چیزهای بدتون

راجبه خالی کردن کسترلی راک م همین مسأله زمان باز مطرحه

خب اگر تو قسمت قبل جیمی ب سرسی میگفت خواهر من میخام اینکارو بکنم چیزی بنام غافلگیری و از میلیون ها هوادار سریال که میگرفت می تونسته کم کم اینکار و کرده باشه

جیمی خواست به تیریون درس بده که اون قدر هم نخبه نیستی داداش کوچولو کوتوله

مگر جیمی ب خون سرسی تشنه بود که حالا شما میگید رفتن سمته هم

مگر سرسی داره اینکارای استراتژیک رو انجام میده که شما میگی حالا استراتژیکی شده

قبلا حماقتیک بود

کار یورن وجیمی بود

با دقت تر قسمتای ۱۲۳وببینید

همه داستان حول دنریس و جانه اونوقت توقع داشتید دنریس دست به دامان مردان بی چهره بشه مثلا

دورن م ارتش داره میخاید بدون رهبراش چیکار کنه اونم الان

راجب سیتادل م که از همش بدتر بود

خوده کتاب و سریال وهمه استادان ۱۴دریا هم راجبه بیماری جورا خیلی اطلاعات تحویل ما ندادن که شما راجب مداوا و زمان مرحمش اینطور سریع جبهه میگیرید

خوده سم هم میگه فقط دستور العمل و دنبال کرده

جیم برودبنت که از چیزای مورد علاقه تون بود تو سریال چی شد حالا سکانس اش بد شد یه دفعه ابدوغخیاری که نبود بازیش

بنظر من خیلی عالی بوده تا الان بازیش

باز خوبه منتظر برن موندید و ازین ایراد نگرفتید که بین همه ی اون ماجرا هاش چرا از شب عروسی سانسا بش گفت که سانسا ازش متنفره

و اینکه کلاغه ۳چشم یعنی چی اصلا

جناب جورامون شما از قدیمی ها و زحمتکش های تالار و سایت هستید

عاجزانه خواهش دارم توقع کتاب مارتین از سریال نداشته باشید

اون پیرمرد آخرش میمیره ماهم دستمون کوتاه میمونه از همه چی

اما سریال حداقل این شهامت رو داشته که قدمی رو به جلو برداره

Valar Morghulis

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
nymeria » سه شنبه مرداد 10, 96 9:59 pm[/url]"]آریا سه بار ازشون سر پیچی کرد. بار سوم نه تنها وضیفشو عمل نکرد بلکه به هدف هشدار داد و فرار کرد. جکن ویفو دنبالش فرستاد و آریا موفق شد ویفو از پا در بیاره و برگشت تا خود جکن رو تهدید کنه. در جواب این کارش جکن چی بهش گفت؟ finally a girl is no one.

چرا no oneه؟ چون ازشون سرپیچی کرده؟ چون احساساتش بهش غلبه کرده و نتونسته هدفو بکشه؟ چون یکی از اعضای مهمو کشته و اون یکیو تهدید کرده؟ هیچ منطقی پشت این حرف جکن نبود. اتفاقا آریا با این کارهاش ثابت کرد که no one نیست و هیچوقت هم نمیشه. انگار جکن در اون لحظه از آریا ترسیده بود و یکجوری میخواست جون خودشو نجات بده و برای همین اون جمله ی پوچو گفت.

بی چهره ها یه سازمان بسیار سری و خطرناکه. خیلی غیر منطقیه که تو اسرارشونو یاد بگیری و بارها ازشون سرپیچی کنیو و صرفا با تقدیم کردن یه چهره بتونی راهتو بکشیو بری.

اگر در بطن موضوع مردان بیچهره بری متوجه میشی کشتن یه بیچهره یعنی چی؟

اگر آریا بیچهره نبود همین خوده تو قسمت قبل ترکش نمیکرد

بیچهره ها از هیچی نمیترسن چه برسه ب ارباب ت آریا و سوزنش و مرگ

حتا شجاع ترین انسان ها اندالها وانسالید ها ممکنه از چیزی بترسند((البته سر باریستان سلمی یه استثناس شایدم یه بیچهره دیگه))

اما بیچهره حتا از نایت کینگ م نمیرسه

۱۰تا ازون پا برهنه ها داشتم الان وستروس و اسوس و وسوس جلو م زانو میزد

بی چهره شدن توضیحاتی میطلبه که درین مقال نگنجد

Valar Dohaeris

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درسته اصولا بی چهره ها از هیچ چیز نباید بترسن.

ولی حرف پوچ جکن به آریارو چطور توجیه می کنید؟ به نظر من که هیچ توجیهی به جز ضعف نویسندگی براش وجود نداره.

کسی که هنوز احساس داره، انتقام شخصی میگیره(قتل مرین ترنت) و نمیتونه یه آدم بیگناه رو بکشه(لیدی کرین) و مدام از دستورات سرپیچی میکنه no one نیست.

 

و اگه خروج ازین سازمان به این شکلیه که ما دیدیم پس هر کسی که وارد شد میتونه آموزش های لازمو ببینه و راز و رمز کارشونو یاد بگیره و وقتی به قدر کافی ورزیده شد با تقدیم کردن یک چهره(ترجیحا یکی از خود اعضا) از سازمان خارج بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
nymeria » سه شنبه مرداد 10, 96 11:29 pm[/url]"]درسته اصولا بی چهره ها از هیچ چیز نباید بترسن.

ولی حرف پوچ جکن به آریارو چطور توجیه می کنید؟ به نظر من که هیچ توجیهی به جز ضعف نویسندگی براش وجود نداره.

کسی که هنوز احساس داره، انتقام شخصی میگیره(قتل مرین ترنت) و نمیتونه یه آدم بیگناه رو بکشه(لیدی کرین) و مدام از دستورات سرپیچی میکنه no one نیست.

 

و اگه خروج ازین سازمان به این شکلیه که ما دیدیم پس هر کسی که وارد شد میتونه آموزش های لازمو ببینه و راز و رمز کارشونو یاد بگیره و وقتی به قدر کافی ورزیده شد با تقدیم کردن یک چهره(ترجیحا یکی از خود اعضا) از سازمان خارج بشه.

مشکل شما اینه که فکر میکنید آریا تموم اونکار ارو خیلی راحت انجامد داده تصور کنید کور شدید و ممکنه تا اخرعمرتون کور بمونید ویه شانس بهت داده میشه که جبران کنی

تو تاریکی واقعی که آریا خودشو میشناسه

این دختر از کدوم اسمها میخاد که براش صحبت کنم

چه لیسته کوتاهی

والدر یا هاند یا مانتو یا...

وقتی کسی که همیشه ازش شکست خوردی در یک نبرده تن به تن مغلوب کنی اونم وقتی زخمی هستی میفهمی بی چهره بودن یعنی چی

این دختر اسم هایی داره که باید پیشکش خدای سرخ کنه

خدایی منم جای جاکن باشم میزارم بره چه عبادتی بیشتر ازین برای خدای سرخ

آریا :تو بهش گفتی که منو بکشه

جاکن:بله

اما تو اینجا یی و اون اونجا

نهایتا دختر هیچکس شد

همینجا تمومه حتا اگر دختر بگه که کسه دیگری و. ..

وقتی بیچهره شدی دیگه بی چهره ای

بقول کال مورو:تو هیچ کسی نیستی هرچند اسم که داشته باشی کالیسی دوسی(ملکه پوچی )برده کال مورو

جاکن اینقدر شجاع بود که حتا خودشو به نوکه سوزن اربابت چسبونده

هر جور حس میکنم توضیح کامل ش یه تاپیک ه

خدایی در یه پاسخ نگنجد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بی چهره شدن یعنی هویت و احساسات گذشته رو کنار گذاشتن. یعنی ماموریت هارو بدون سوال و تردید به انجام رسوندن. آریا نتونست احساسات گذشته رو فراموش کنه، یه ادم بی گناه رو بکشه و از انتقامش بگذره. آریا سختی کشید و تبدیل به یک مبارز ماهر شد ولی بی چهره نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خدایی خیلی دلم به حال این بر و بچه های دورن میسوزه اول ک همشون در و دافن کلا سه تا مرد دارن ک یکیش کوره بعدم همشونو از ته کشتن ک باو لااقل ی انتقامی حرکتی چیزی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد آرمادای یورون با توجه به اینکه شامل 1000 کشتی بود خیلی منطقی تر میشد اگه به دو گروه تقسیم شده بود تا یکی به یارا و یکی هم به گری ورم حمله کنه شایدم همین اتفاق افتاده کاش حداقل ی دیالوگ کوچیک در این مورد میذاشتن

وقتی خودمو جای سازندگان گات میذارم به نظرم خداییش بهترین سناریوی ممکن رو ساختن حالا چنتا باگ زیاد مهم نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » سه شنبه مرداد 10, 96 10:15 pm[/url]"]

اخه کجاش بد بود

جالبه راجب خوباش صحبت نمیکنید

اما جاهای به دیدتان بدش واسش داستان سرایی میکنید

اشکالات جغرافیایی میگیرید اشکلات زمانی میگیرید اشکالات شخصیت پردازی میگیرید اشکالات پزشکی م دیگه جدیدا دوستان میستر مون وارد میکنن

آیا رفتن به نقاط مختلف وستروس یه اندازه زمان میبره که میگید گریجوی و گری ورم باهم رفتن چرا با هم نابود نشدن آیا از یه مسیر رفتن با یه میزان باد رفتن

آیا زمان حمله به هردو طبق ساعت گرینویچ نشون داده شد که حالا شده چیزهای بدتون

راجبه خالی کردن کسترلی راک م همین مسأله زمان باز مطرحه

خب اگر تو قسمت قبل جیمی ب سرسی میگفت خواهر من میخام اینکارو بکنم چیزی بنام غافلگیری و از میلیون ها هوادار سریال که میگرفت می تونسته کم کم اینکار و کرده باشه

جیمی خواست به تیریون درس بده که اون قدر هم نخبه نیستی داداش کوچولو کوتوله

مگر جیمی ب خون سرسی تشنه بود که حالا شما میگید رفتن سمته هم

مگر سرسی داره اینکارای استراتژیک رو انجام میده که شما میگی حالا استراتژیکی شده

قبلا حماقتیک بود

کار یورن وجیمی بود

با دقت تر قسمتای ۱۲۳وببینید

همه داستان حول دنریس و جانه اونوقت توقع داشتید دنریس دست به دامان مردان بی چهره بشه مثلا

دورن م ارتش داره میخاید بدون رهبراش چیکار کنه اونم الان

راجب سیتادل م که از همش بدتر بود

خوده کتاب و سریال وهمه استادان ۱۴دریا هم راجبه بیماری جورا خیلی اطلاعات تحویل ما ندادن که شما راجب مداوا و زمان مرحمش اینطور سریع جبهه میگیرید

خوده سم هم میگه فقط دستور العمل و دنبال کرده

جیم برودبنت که از چیزای مورد علاقه تون بود تو سریال چی شد حالا سکانس اش بد شد یه دفعه ابدوغخیاری که نبود بازیش

بنظر من خیلی عالی بوده تا الان بازیش

باز خوبه منتظر برن موندید و ازین ایراد نگرفتید که بین همه ی اون ماجرا هاش چرا از شب عروسی سانسا بش گفت که سانسا ازش متنفره

و اینکه کلاغه ۳چشم یعنی چی اصلا

جناب جورامون شما از قدیمی ها و زحمتکش های تالار و سایت هستید

عاجزانه خواهش دارم توقع کتاب مارتین از سریال نداشته باشید

اون پیرمرد آخرش میمیره ماهم دستمون کوتاه میمونه از همه چی

اما سریال حداقل این شهامت رو داشته که قدمی رو به جلو برداره

Valar Morghulis

داستان سرایی نیست. حرف منطق و دودوتا چهارتاست.

اشکال جغرافیایی میگیرم چون هست

این نقشه رو ببین:

 

نقشه حمله به کسترلی راک توی درگون استون کشیده شد. هیچ فردی اونجا نبوده. هیچ جاسوسی یورون اونجا نداره پس تنها از طریق مشاهده حرکت نیروها میتونه متوجه بشه که چیکار میکنن. مسیر قرمز که مشخص کردم مسیر کشتی های الاریا و یارا است. آبی کشتی های گری ورم به مقصد کسترلی راک. مشکی هم یورون.

 

فرض میکنیم که یورون دم دراگون استون کمین کرده به محض حرکت کشتی ها قرمز و آبی شده. بعد فهمیده که الاریا توی کشتی هست. رفته پایتخت به دنریس گفته وایسا الان برات یه هدیه میارم. سریع اومده و کشتی های الاریا رو نابود کرده. اونها رو اسیر کرده. دوباره رفته پایتخت، یه شو اونجا راه انداخته با کلی صبر و حوصله رژه رفته بعد دوباره حرکت کرده و اومده دنبال کشتی های آبی و رسیده و اونها رو هم نابود کرده! اینهمه سرعت از کجا میاد؟ چطور ممکنه اینهمه مسیر اضافه بره اما سر بزنگاه خودش رو برسونه به آبی ها؟

 

مسیر قهوه ای مسیر حرکت جیمی توی خشکیه. چطور از وسط ریچ رد شده و کسی متوجه نشده؟

 

بعد اولنا تایرل چطور رفت هایگاردن؟ مگه تو دراگون استون نبود؟ یه کشتی اون سالم رد شد؟

 

اینا منطقیه از نظر شما؟

 

اشکالات پزشکی میگیرم چون وارده. شیرین دختر استنیس بود. برادر زاده پادشاه. با هزار بدبختی تونستن بیماریش رو متوقف کنن. اونم چون توی نوزادی بود اما اثرش تا آخر عمرش باقی موند و نصف صورتش سنگ شده بود. اونوقت جورا با این سن و سال یهو خوب میشه. اونم به دست کسی که تا حالا همچین کاری نکرده. اونم به روش خیلی خیلی ساده بریدن پوست مبتلا شده و ضماد گذاشتن روی زخم! اون همه میستر توی دربار عقلشون نمیرسید همچین کاری برای شیرین بکنن؟

 

از اونم که بگذریم چرا پوست جورا به این سرعت خوب شد؟ به قول دوستان وولورین هم به این سرعت ترمیم نمیشد بدنش! پوست جدید درآورد بهتر از روز اولش!

 

اینا اشکالات منطقی هست.

 

جیم برودبنت خوب بازی میکنه. من به بازی اون ایراد نگرفتم. به نویسنده ها و منطقش ایراد میگیرم. متاسفانه از زمانی که سریال از کتاب جلو زده روز به روز داره بی منطق تر میشه سریال.

 

من توقع نوشته مارتین ندارم از سریال. من دارم سریال رو با سریال مقایسه میکنم. وقتی به اپیزود نبرد حرامزاده ها و بادهای زمستان 10 دادم نمیتونم به این اپیزود بیشتر از 5 بدم. شما شاید اگه یه اپیزود کامل پای درست کردن هات پای رو هم ببینی بهش 10 بدی. نظر خودته و میتونی هر امتیازی که بخوای بهش بدی. اما من نمیتونم به صرف اینکه سریال بازی تاج و تخت هست به همه اپیزوداش 10 بدم. به اپیزودهای بیخودش 5 میدم.

 

متاسفانه روند سریال تو فصل های اخیر اینجوری شده که سریال یه چند اپیزود معمولی داره و در نهایت با دوتا اپیزود خوب تهش رو میبندن.

InkedInkedgot_full_LI.thumb.jpg.2d0ac0d4f90fb117091f4e8e4fe97293.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » چهارشنبه مرداد 10, 96 12:37 am[/url]"]در مورد آرمادای یورون با توجه به اینکه شامل 1000 کشتی بود خیلی منطقی تر میشد اگه به دو گروه تقسیم شده بود تا یکی به یارا و یکی هم به گری ورم حمله کنه شایدم همین اتفاق افتاده کاش حداقل ی دیالوگ کوچیک در این مورد میذاشتن

وقتی خودمو جای سازندگان گات میذارم به نظرم خداییش بهترین سناریوی ممکن رو ساختن حالا چنتا باگ زیاد مهم نیست

کشتی بزرگ بورون مشخصه توی کسترلی راک. عمدا روش زوم میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جورامون » چهارشنبه مرداد 10, 96 12:46 am[/url]"]
baristan s » سه شنبه مرداد 10, 96 10:15 pm[/url]"]

من توقع نوشته مارتین ندارم از سریال. من دارم سریال رو با سریال مقایسه میکنم. وقتی به اپیزود نبرد حرامزاده ها و بادهای زمستان 10 دادم نمیتونم به این اپیزود بیشتر از 5 بدم. شما شاید اگه یه اپیزود کامل پای درست کردن هات پای رو هم ببینی بهش 10 بدی. نظر خودته و میتونی هر امتیازی که بخوای بهش بدی. اما من نمیتونم به صرف اینکه سریال بازی تاج و تخت هست به همه اپیزوداش 10 بدم. به اپیزودهای بیخودش 5 میدم.

 

متاسفانه روند سریال تو فصل های اخیر اینجوری شده که سریال یه چند اپیزود معمولی داره و در نهایت با دوتا اپیزود خوب تهش رو میبندن.

حتی اپیزود نبرد حرامزاده ها و اتفاقات قبلش هم اشکالات منطقی داشت.

لیتل فینگر یه ارتش چند هزارنفری رو از ویل تا شمال می بره و تو موت کیلین مستقر میکنه ولی هیچ کس متوجه نمیشه. در صورتی که موت کیلین در واقع در تصرف بولتون ها بود و منطقیش این بود که رمزی و باقی لردهای شمال ازین لشگرکشی عظیم خبر دار بشن.

 

پنهان کردن ارتش ویل از جان هم به گفته ی بازیگر نقش سانسا منطق درون داستانی نداشت و صرفا برای بالا بردن هیجان و استرس انجام شد.

 

و در آخر هم رمزی فرصت اینو داشت که خیلی راحت جانو بکشه ولی به طرز ابلهانه ای تیرشو برای غولی که در حال مرگ بود هدر داد.

 

البته اینقدر از لحاظ تکنیکی ایپزود قوی ای بود که این اشکالات در ابتدا به چشم نمیاد ولی وقتی متوجه شدی دیگه آزار دهنده میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من اول میخوام راجب اریا و هیچکس ها صحبت کنم

به لبخند آخر جاکن توجه کردید؟معنی خاصی براتون نداشت؟برداشت من اینه که جاکن میگه هه،هنو خیلی مونده تا خودتو بشناسی دختر کوجولو،تو هیچکس شدی و خبر نداری،بعدا خودت متوجه میشی،همونجور که آریا به نایمریا میگه تو اون نیستی که در اصل خطاب به خودش بود،مثل فصل یک که در جواب پدرش در تعریف یه لیدی گفت من اون نیستم،با دیدن نایمریا یه لحظه به خودش اومد و اهدافش یادش اومد و شاید از رفتن به وینترفل منصرف بشه حتی.هات پای یه پسر سادست ولی همین شخص فقط تو چند جمله تشخیص داد که این دختر دیگه آریا استارک نیست،اینکه صرفا تو به زبون بیاری من هیچکس نیستم و استارکم کافیه؟صددرصد نه!جاکن میدونه چکار کرده با این دختر،یکبار سرپیچی کرد و تنبیه سختی شد ولی کشتن ویف بنظرم سرپیچی نبود،جاکن ویفو فرستاد تا آریا رو مثلا بکشه ولی واقعا هدفش همین بوده؟اون لحظه قرار بوده یه هدیه داده بشه،آریا هم اون هدیه رو داد...پس نافرمانی صورت نگرفته!آریا رفت تا به تعهداتش به ویف عمل کنه و بهش هدایایی بیشتری بده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کلا حرفای جناب جورامون وقتی زده میشه دوستان زیادشون که خود دستی در آتش دارن از سردمدارای تالار ها هستن ماشالا تأیید میکنن

فقط تاسفه مارو بیشتر میکنه

تمام چیزای که شما ماشاالله یه صفحه ی تاپیک و تو چندین پاسخ بهش اختصاص دادین

خوشبختانه جوابش فقط یک عبارت سادس

باگ زمانی داستان

که از خوده کتاب مارتین به سریال سرایت کرد

آیا نشون داده شده یورن کی کجا به گرجوی ها حمله میکنه

آیا زمان حرکت جیمی لنیستر مشخصه

آیا یکی از آهن زادگان نمیتونه برای ملکه یا یورون جاسوسی کرده باشه

یایکی از دورن انسالید ها تایرل ها برای ملکه

حالا علم کردن این که چرا واریس کاری نکرد چرا تیریون کاری نکرد شده توجیه ما برا بد دیدن کل مجموعه

شما فکر میکنید چون این سکانس کات زده شد رو یه سکانس دیگه یعنی بلافاصله یا همزمان باهم دارن اتفاق میوفته دیگه

شاید دوست دارید کارگردان ها فیلنامه نویس های سریال تمام جزییات وغیره رو نشون بدن که فقط زمان هر قسمت جای نهایتا ۱ ساعت باید بشه ۲یا ۳ساعت

که همون حرف من راجب کتب خون بودن شما و دوستان مون هستش

دقت کردین تمام صحبت هاتون به بدی های سریال بودش

میدونید چرا چون ذهنیت بد داشتید و با اصطلاح بد دراومدن بعضی از صحنه ها کل اثر رو بردید زیر سوال

در مورده نمره دادن م جناب جورامون من نپرسیدم که چند دادین ومیدونم چون از سردمداران تالار هستید میدونید من چند دادم اما جوانمردانه نیست که وقتی کسی هنوز خودش نگفته نظر سنجی ش فاش بشه

درواقعه نمرات بالا دادنم گاهی برا متعادل کردن نظر بعضی از دوستان ه

چون نتیجه نظرسنجی اونم نهایتا با ۱۰۰ تا رای خیلی تو دنیای سریال ما نقشی نداره

دارم کم کم ب نتایج متاسفانه بدی راجبه بعضی از کتاب خون ها میرسم که این تاپیکه های سریال بیشتر راجبه حمله به سریال ایجاد میشه و کوبوندنش در برابر کتاب که از حق نگذريم یه ۵۰ ۵۰ ی م وجود داشته

شما میتونید نقد کنید

چرا جنگ نشون داده نشد

چون شما ۵ بدید ویه فرقی براتون بین نبرد حرامزاده گان و هات پای بیوفته دیگه

منم ۱۰ بدم چون به قول ساموئل جکسون تو فیلم مردان پادشاه

این ازون فیلما نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اما در مورد اشکالاتی که به جغرافیا و بعد زمان و مکانی گرفته میشه...از کجا معلوم همون موقع که یارا و الاریا راه افتادن گری ورم هم راه افتاد سمت کسترلی راک؟جایی به قطع بهش اشاره شد؟از کجا معلوم جاسوسی نبود؟من به همه شک دارم،واریس یا ملیساندرا یا هرکس دیگه به هر دلیلی...اینقدر مطمئن نظر ندید لطفا...میفرمائید اولنا چطور رفت های گاردن،یه پیرزن به چی احتیاج داره واسه رفتن از یه جزیره غیر از یه کشتی کوچک؟این واسه زیر سوال بردن کافیه واقعا؟(لطفا همه اینا با لحن کاملا دوستانه خونده بشه)

در مورد بیماریا جورا

اینکه قبلا کسی نتونسته پس دیگه کسی نمیتونه استدلال جالبی نیست بنظرم،یه زمانی بیماری سل باعث مرگ بود الان چی؟بالاخره یکی اوند و کشفش کرد راه درمانو،تازه چند بارم تاکید کرد استاد سیتادل که روشی هست ولی خیلی خطرناک و با ریسک بالا،نه اینکه امکانش نیست...کی گفت جورا ترمیم شد زخماش،بنده خدا تمام تنش زخمیه،بعد زمانی رو که مشخص نکردن چند روز از مداواش گذشته...

اساتید من شاگردیم در محصر شما و اینا از دید خودم بود و نظرات همتون برام محترمه،اگه جسارتی کردم پوزشمو بپذیرید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@ baristan s

اولا که لایک کردن جزو امکانات فرومه برای وقتی که نظر کسی رو قبول داری پستش رو لایک کنی. تیم کشی که نمی خوایم بکنیم!

یورون کجا به گریجوی ها حمله می کنه؟ قطعا یه جایی بین درگون استون و دورن.

اتفاقات همزمان نیستن قطعا ولی از نظر منطقی حضور یورون در فاصله ی زمانی کوتاهی که می دونیم ناوگان دنریس به سمت کسترلی راک می‌ره و ناوگان یارا به سمت دورن، در سه نقطه ی وستروس ممکن نیست مگر با استفاده از جادو!

شما همه ی صحبت های به قول خودتون کتاب خون ها رو در مورد کل سریال خوندین؟ واقعا میشه این فصل رو با فصل های قبل مقایسه کرد!؟ چیزی که واضحه اینه که سازندگان سریال حالا که از کتاب جلو زدن نمی تونن اون جوری که مارتین داستان رو نوشته کار رو جلو ببرن. دلیل افت شخصیت های مثل بیلیش و وریس هم همینه. دیالوگ هاشون با فصل اول قابل مقایسه است!؟

جدی شما گاهی برای متعادل کردن نمرات دیگران نمره ی کامل میدی!؟ جدی!؟ آخه با این منطق من باید برای متعادل کردن نمرات شما مثلا بیام 1 بدم! این چه حرفیه آخه دوست عزیز! هر کسی نظر خودشو داره. نمره ی اپیزود بیاد بالا به شما چیزی میرسه؟

سازنده ها بعضی جا به حدی کار رو خراب کردن (مثل استنیس) که حتی صدای خود مارتین هم دراومد و واکنش نشون داد. شما فکر می کنی این سریال از آسمون افتاده؟ خوب از روی کتابش ساخته شده. وقتی این همه مشکل تو فصل های جلو زده از کتاب هست خوب معلومه کار از کجا می لنگه. چرا انتظار داری کتاب رو مقایسه نکنیم؟

 

مثلا همین موضوع درمان جورا. جورامون دقیقا مثال درستی زد. شیرین دختر استنیس و برادر زاده شاه رابرت وقتی به این بیماری مبتلا شد از کل وستروس بهترین اساتید اومدن و به سختی بیماری رو متوقف کردن. اما جای بیماری روی صورتش موند با این که خیلی کم سن و سال بود. اما در طی چند ماهی که سم در سیتادل بود (اصن بر فرض چند سال!) علم پزشکی وستروس دچار تغییرات گسترده شد و جورا نه تنها خوب شد بلکه جای بیماری هم باقی نموند. این میشه ایراد منطقی. ایراد منطقی اینه که سم از او کتابی که تو بخش ممنوعه به زور پیدا می کنه می‌فهمه تو درگون استون درگون گلس هست و تازه یادش می افته که استنیس هم می دونست. مثال ها زیاده

من دارم کم کم به نتایج متأسفانه بدی در مورد سریال بین ها می رسم. انگار که سریال از آسمون افتاده و کتابی وجود ندارد. و چون از سریال خوششون میاد و میانگین نمرات اپیزود ها زیر 8 نبوده پس همه هم باید خوششون بیاد و اگه کسی نمرات پایین میده سطحی فکر می کنه!

اگه قراره همه تعریف کنن و نقدی نباشه خوب چرا تاپیک بزنیم بحث کنیم؟ همه 10 بدیم بریم دیگه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام

 

وقتی حساب سریال رو از کتاب جدا کنیم تکلیف مشخصه

 

ما در سریال تایم لاین نداریم و از جزئیات تاریخ ها و ساعتهای حرکت شخصیتها اطلاع دقیق نداریم

 

در مورد درمان جورا مورمنت میتوان دلایل مختلفی تراشید:

 

1-شاید یک هفته از زمان درمان توسط سمول گذشته باشد

2-شاید در مرهم مورد استفاده شده از مواد خاص کمیاب و جادویی استفاده شده باشد که منجر به بهبود فوری شده

3-شاید سم بدون سابقه قبلی ولی به خاطر استعداد خودش با دقتی خاض و تبحر زیاد این عمل رو انجام داده باشد.

و...........

 

در مورد مشکل جغرافیایی حرکت ناوگان یورون گریجوی:

 

زمان حرکت گری ورم و ناوگان دشمنش مشخص نیست ولی با توجه به صحبت سرسی با نماینده بانک که گفت ظرف دو هفته پولتون بازگرداننده میشه،مشخصه دو هفته طول میکشه تا حمله به تایرلها انجام بشه. اگر حمله گری ورم رو به کسترلی راک با حمله جیمی به تایرلها همزمان در نظر بگیریم......دو هفته برای یرورن گریجوی برای جا به جایی نیروهایش کافی نیست؟

 

در مورد وریس و بلیش:

از وریس انتظار زیادی ندارم و با توجه به عدم دسترسی به پرنده های کوچکش،از قدرت جاسوسیش به وضوح کم شده و به نظرم جای کار زیادی نداره و به احتمال زیاد زمان مرگش نزدیکه

 

هنوز امید زیادی به بیلش دارم و مطمئنم آخر این فصل همه مارو سوپرایز میکنه، از طرز نگاهش به سانسا میتوان این حس رو داشت که روی نقشه ای داره کار میکنه

 

من به این قسمت از سریال نمره 9 رو میدم چون از صحبتهای کالیسی و جان و نوع انتقام گیری سرسی مخصوصا از الیا مارتل خیلی خوشم اومد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درمورد یورن و حمله شو طی العرض کردن هنوز م همونطور که قبلا گفتم

صادق ه بحثمون باگ زمانی جواب همه چیه میده

مثلا لیدی اولنا میتونی حتا از راه زمینم به هایگردن برگرده با یه لنج از جزیره کیش بیاد بندر عباس ازون جام بره شیراز

یورن کشتی هاشو میتونه تقسیم کنه به ۳دسته چون کشتی خودش مثله مروارید سیاه سریعتر ین کشتی هستش درکمترین زمان ممکن جابجا شود

آقا طرف بهترین ناخدای ۱۴ دریا س کم کشکی نیست که

حالا اینکه یه عده میخان حتما از جزییات ساعت دقیق ب وقت وستروس و اسوس این سفرها و حمله ها سر در بیارن

یه بحث دیگه س انشاالله جناب مارتین داخل کتب در راه شون توضیحات بدون باگ زمانی رو میدن

راجبه نمره دادانم عرض کنم کلا ۱۰۰ نفر تو نظر سنجی اینجا شرکت میکنن که اکثر ا جز کتاب خون هان

حداقل نمره به یه قسمت سریال تو imdb 8 البته میانگینشو میگما وگرنه نبرد حرامزاده گان نشم ۲.۳هزار تایی

نمره ۱م داره

اما بحث اینه من اگرم ۱۰ دادم اینو نگفتم که میان مطرحش میکنن از لحاظ اخلاقی درست نبوده ونیست

مگر من از کسی که تا حالا نمره شو نگفته پرسیدم چند دادی و چرا؟که حالا نمره مارو رو میکنن! کسی خواست میگه نخواستم نمیگه!ناجوانمردانه است

راجب مرگ کارکتر هاهم بگم باریستان م همون فصل حذف شد که استنیس حذف شد حتا زود تر

ما این همه شیون نکردیم براش که

استنیس و بولتون ها نمیزدن فری ها میزدن یا تایرل ها یا تارلی ها یا لنیستر ها و آرن ها

ب هر حال قرار بود کنار بره

تنها مشکل اینجاست که این مسأله زودتر از کتاب تو سریال نشون داده شد

همین

شما کتاب خون ها ازون جای ناراحتین که تقریبا هر بودو نبودی داره براتون اسپویل میشه

منم کتاب هارو خوندم خب از بسیاری از عناصرش مثه بانوی سنگدل خوشم نیومده خب

مارتین دلش سوخته بود گفت زنده کنم که چی انتقام بگیره

خب این انتقام رو کسایی دیگه هم میشد بگیرن

تو کتاب هاند اصلا با بریان تارتی نمیجنگه تو سریال میجنگه آدم کلی م حال میکنه

همان طور که تو سایت وینترفل هم گفتم این مارتین بود با عقب انداختن انتشار کتاب اش باعث شد سریال ی ها راهه خودشون رو برن فقط م برا این که ببینه چی میشه اگر جایی بد بود کم کنه اگر خوب بود خوب تر کنه

حالا ۱۰۰۰بار بیاد بگه من واسه خودم مینویسم معلومه دروغ میگه مثه زمان ه انتشار کتاباش

حدس میزنم کتاب۶م تا فیلم برداری فصل آخر تموم نشده بیرون نیاد تا خیال ش راحت بشه از سریال

پیرمرد. ...

یار کشی م میکنید خودتونم میدونید که میکنید

خیلی مهم نیست عیبی نداره تا حدودی ایرادی م نداره

دلیل آیی داره که از گفتنش م پوزش میخام و نمیگم

پیشنهاد م اینه که بیان باهم دیگه بیشتر ازین جدل نکنیم بزاریم یه عده از سریال لذت ببرن

یه عده هم از رؤیای کتب مارتین که شاید این جمعه بیاید

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان یه موضوعی هست که لازم میبینم یاد اوری کنم و اونم اینه که توی همه کتاب ها و سریال ها و فیلم ها از جومونگ گرفته تا ارباب حلقه ها و گیم اف ترونز که هرچی اسکار و ایمی هست رو درو کردن و میلیونی طرفدار دارن یه مشکل و باگی هست و اون باگ هم بحث منطقی نبودن زمانه مثلا چطور گاندولف توی 3 روز میره ارتش دور افتاده برومیر رو که هیچکس از محل استقرارش خبر نداره رو پیدا میکنه و سر موقع برای کمک به پادشاه تئودن میاره یا چطور الف ها از حمله سارومان باخبر میشن و سر بزنگاه میرسن به قلعه واسه کمک به روحان یا چطور همیشه سر بزنگاه عقاب ها برای کمک به گاندولف میان یا اینکه چطور تایون لنستر که توی هارنهاله با استنس که توی دراگون استونه تقریبا همزمان به پایتخت میرسن در حالی که فاصله دراگون استون از پایتخت کمتر از فاصله هارنهال تا رد کیپه و قطعا سرعت حرکت لشکر استنس با کشتی از سرعت حرکت لشکر تایون با پای پیاده بیشتره و مهم تر از همه لشکر استنس زود تر از لشکر تایوون حرکت میکنه اما باز هر دو لشکر تقریبا با هم میرسن یا اینکه تو شورش رابرت چطور ند استارک سر بزنگاه قبل از دستگیریه رابرت براتیون زخمی توسط جان کانینگتون به شهر میرسه و یا سر بزنگاه رسیدن های یورن گریجویی و خیلی مثال هی دیگه و دلیل همه ی این مشکلات جذابیت بخشیدن به داستان و سوپرایز کردن بیننده س و همیشه این مشکل بوده و خواهد بود و نباید به عنوان چیز بدی بهش نگاه کنیم چون کل جذابیت داستان به همین سوپرایز هاست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » چهارشنبه مرداد 11, 96 9:49 am[/url]"]درمورد یورن و حمله شو طی العرض کردن هنوز م همونطور که قبلا گفتم

صادق ه بحثمون باگ زمانی جواب همه چیه میده

مثلا لیدی اولنا میتونی حتا از راه زمینم به هایگردن برگرده با یه لنج از جزیره کیش بیاد بندر عباس ازون جام بره شیراز

یورن کشتی هاشو میتونه تقسیم کنه به ۳دسته چون کشتی خودش مثله مروارید سیاه سریعتر ین کشتی هستش درکمترین زمان ممکن جابجا شود

آقا طرف بهترین ناخدای ۱۴ دریا س کم کشکی نیست که

حالا اینکه یه عده میخان حتما از جزییات ساعت دقیق ب وقت وستروس و اسوس این سفرها و حمله ها سر در بیارن

یه بحث دیگه س انشاالله جناب مارتین داخل کتب در راه شون توضیحات بدون باگ زمانی رو میدن

راجبه نمره دادانم عرض کنم کلا ۱۰۰ نفر تو نظر سنجی اینجا شرکت میکنن که اکثر ا جز کتاب خون هان

حداقل نمره به یه قسمت سریال تو imdb 8 البته میانگینشو میگما وگرنه نبرد حرامزاده گان نشم ۲.۳هزار تایی

نمره ۱م داره

اما بحث اینه من اگرم ۱۰ دادم اینو نگفتم که میان مطرحش میکنن از لحاظ اخلاقی درست نبوده ونیست

مگر من از کسی که تا حالا نمره شو نگفته پرسیدم چند دادی و چرا؟که حالا نمره مارو رو میکنن! کسی خواست میگه نخواستم نمیگه!ناجوانمردانه است

راجب مرگ کارکتر هاهم بگم باریستان م همون فصل حذف شد که استنیس حذف شد حتا زود تر

ما این همه شیون نکردیم براش که

استنیس و بولتون ها نمیزدن فری ها میزدن یا تایرل ها یا تارلی ها یا لنیستر ها و آرن ها

ب هر حال قرار بود کنار بره

تنها مشکل اینجاست که این مسأله زودتر از کتاب تو سریال نشون داده شد

همین

شما کتاب خون ها ازون جای ناراحتین که تقریبا هر بودو نبودی داره براتون اسپویل میشه

منم کتاب هارو خوندم خب از بسیاری از عناصرش مثه بانوی سنگدل خوشم نیومده خب

مارتین دلش سوخته بود گفت زنده کنم که چی انتقام بگیره

خب این انتقام رو کسایی دیگه هم میشد بگیرن

تو کتاب هاند اصلا با بریان تارتی نمیجنگه تو سریال میجنگه آدم کلی م حال میکنه

همان طور که تو سایت وینترفل هم گفتم این مارتین بود با عقب انداختن انتشار کتاب اش باعث شد سریال ی ها راهه خودشون رو برن فقط م برا این که ببینه چی میشه اگر جایی بد بود کم کنه اگر خوب بود خوب تر کنه

حالا ۱۰۰۰بار بیاد بگه من واسه خودم مینویسم معلومه دروغ میگه مثه زمان ه انتشار کتاباش

حدس میزنم کتاب۶م تا فیلم برداری فصل آخر تموم نشده بیرون نیاد تا خیال ش راحت بشه از سریال

پیرمرد. ...

یار کشی م میکنید خودتونم میدونید که میکنید

خیلی مهم نیست عیبی نداره تا حدودی ایرادی م نداره

دلیل آیی داره که از گفتنش م پوزش میخام و نمیگم

پیشنهاد م اینه که بیان باهم دیگه بیشتر ازین جدل نکنیم بزاریم یه عده از سریال لذت ببرن

یه عده هم از رؤیای کتب مارتین که شاید این جمعه بیاید

كاملا با حرفاتون موافقم و به نظرم يه سري از دوستان رو ايرادات سريال زوم كردن در حالي كه خود كتاب هم از اين مشكلات زياد داره و مثال هاش رو هم پايين با دليل گفتم مثلا سر موقع رسيدن تايون به رد كيپ يا ند استارك براي كمك به رابرت يا يك مثال ديگه از بي منطقي ميشه به اين اشاره كرد كه چرا تو قيام رابرت تايرل ها ١٠٠ هزار لشكر به جاي رفتن به ترايدنت ميرم استورمز اند رو محاصره ميكنن در حالي كه ١٠ هزار نفر هم واسه محاصره اونجا كافي بود و اگه ميرفتن به ترايدنت نتيجه جنگ عوض ميشد اما نرفتن و اين واقعا به دور از منطق يا اينكه مگر رد كيپ بي صاحبه كه تريون رو بدون مشكل ازاد ميكنن و اونم بدون مشكل مياد ميره به اتاق دست پادشاه و با سر و صدا شي رو ميكشه و بعدش با يه كمان تو دستش قدم زنان ميره پدرشه پيدا ميكنه بعد از به مكالمه طولاني ميزنه ميكشش و بازم بدون مشكل از قلعه ميره؟؟؟؟؟ از اين مثال ها تو كتاب هم زياد هست اما بعضي از دوستان فقط مشكلات سريال رو ميبنن-در مورد اون موضعي هم كه گفتين مارتين منتظر اتمام سرياله تا بعدش طبق واكنش مردم داستان رو تغيير بده اين موضوعو تا حالا نشنيده بودم اما به نظرم ٩٩ درصد حق با شماس و قصد سو استفاده از سريال رو داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

متاسفانه خالقای سریال رفتن به سمت دو قطبی خوب و بد کردن سریال.

 

چیزی که مارتین تو کتابش دقیقا برعکس رو انجام میده.

 

 

شخصیت های مثبت رو کردن تو تیم اون دوتراکیز هور ، استارک هارو هم که دارن بهشون وصل میکنن.

 

سرسی و متحدانش هم شدن بد مَن های داستان !

 

اخر داستان هم که معلومه دیگه جان و دنریس بد من ها رو بکشن و ادر هارو هم نابود کنن. هپی اندینگ..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » چهارشنبه مرداد 10, 96 2:06 am[/url]"]من اول میخوام راجب اریا و هیچکس ها صحبت کنم

به لبخند آخر جاکن توجه کردید؟معنی خاصی براتون نداشت؟برداشت من اینه که جاکن میگه هه،هنو خیلی مونده تا خودتو بشناسی دختر کوجولو،تو هیچکس شدی و خبر نداری،بعدا خودت متوجه میشی،همونجور که آریا به نایمریا میگه تو اون نیستی که در اصل خطاب به خودش بود،مثل فصل یک که در جواب پدرش در تعریف یه لیدی گفت من اون نیستم،با دیدن نایمریا یه لحظه به خودش اومد و اهدافش یادش اومد و شاید از رفتن به وینترفل منصرف بشه حتی.هات پای یه پسر سادست ولی همین شخص فقط تو چند جمله تشخیص داد که این دختر دیگه آریا استارک نیست،اینکه صرفا تو به زبون بیاری من هیچکس نیستم و استارکم کافیه؟صددرصد نه!جاکن میدونه چکار کرده با این دختر،یکبار سرپیچی کرد و تنبیه سختی شد ولی کشتن ویف بنظرم سرپیچی نبود،جاکن ویفو فرستاد تا آریا رو مثلا بکشه ولی واقعا هدفش همین بوده؟اون لحظه قرار بوده یه هدیه داده بشه،آریا هم اون هدیه رو داد...پس نافرمانی صورت نگرفته!آریا رفت تا به تعهداتش به ویف عمل کنه و بهش هدایایی بیشتری بده...

هیچکس شدن یعنی هویت، خاطرات و احساسات گذشته رو کاملا کنارگذاشتن.

آریا سرد شده. هات پای متوجه این موضوع شد. ولی هیچکس نشده. و گفتن یه جمله هم برای اثبات هیچکس نبودن کافی نیست ولی رفتارها کافیه.

اولین کاری که بعد از برگشتن به وستروس کرد چی بود؟ رفتن به Twins و گرفتن انتقام مادر و برادرش از فری ها. این یعنی آریا استارک زنده ست و طلمی که به خانواده اش شده رو فراموش نکرده. با شنیدن خبر پس گرفتن وینترفل و شاه شدن جان چکار کرد؟ راهشو از جنوب به سمت شمال تغییر داد. این یعنی هنوز به برادر و خونه ای که درش زندگی کرده عشق داره.

 

نافرمانی هایی که کرده رو هم تو پستای قبلی گفتم.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×