رفتن به مطلب
جورامون

بحث اپیزودیک قسمت چهارم: The Spoils of War

به اپیزود چهارم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای میدهید؟  

58 رای

  1. 1. به اپیزود چهارم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای میدهید؟

    • 1
      0
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      0
    • 6
      0
    • 7
      1
    • 8
      7
    • 9
      12
    • 10
      38


Recommended Posts

nymeria » دوشنبه مرداد 16, 96 11:24 am[/url]"]
R-FAARAZON » دوشنبه مرداد 16, 96 6:42 am[/url]"]در مورد جابجایی سانسا با جین پول از منظر دلیلی که بر شمردید موافقم ولی خب محاسنی هم داشت: ریتم روایتی بهتر میشد، سریال اینقدر کاراکتر داره که دیگه فرصتی برای پرداخت به جین پول نیست از اونور خط روایتی ویل هم که این وسط چندان کارایی نداشت با ماجراهاش خلاصه میشد. در کنار اون هدف مارتین که به گمونم این باشه کسانی برنده ان که همه چیزشونو از دست میدن و چیزی برای از دست ندارن ( جان اسنو، دنریس، سانساو...) بهتر تامین میشه.

در مورد شخصیت سانسا ساده که سهله از ساده لوحی هم گذشت و به حماقت رسید واقعا دل بستن به جافری رو نمیشه با کلمه ی دیگه ای توصیف کرد.

من متوجهم که چرا ویل رو حذف کردن. نمیخواستن وارد جزئیات این خط داستانی بشن و یکسری کاراکتر جدید معرفی کنن. داستانش هم به نظرشون به قدر کافی دراماتیک نبود. ولی تاوان این تغییر رو دو شخصیت مهم پس دادن. اگر قرار بود تغییری صورت بگیره باید هوشمندانه تر انجام می شد.

 

حماقت کردن دلیل بر احمق(کم هوش) بودن نیست. حرف من اینه.

تیریون 30 ساله عاشق یک فاحـ*ـه شد و بهش اعتماد کرد. وقتی هم که فاحـ*ـه در نهایت مثل فاحـ*ـه ها رفتار کرد و بهش خیانت کرد دیوانه شد و کشتش. این نشون دهنده ی احمق بودنشه؟ نه. ولی حماقت کرد. تو کتاب هم که در نوجونیش با یه دختر lowborn ازدواج کرد و نتیجش شد یه فاجعه برای هر دوشون.

 

پتایر بیلیش در سن 14-15 سالگی برندون استارک 21 ساله رو به دوئل دعوت کرد در صورتیکه مطلقا هیچ شانسی برای برنده شدن نداشت و فقط میخواست عشقش رو به کتلینی که عاشقش نبود ثابت کنه. این کار نشون دهنده ی کم هوش بودنش بود؟ به نظر من که نه. ولی حماقت بزرگی بود.

 

میتونم از حماقت هایی که کاراکترهای باهوش کردن یه لیست درست کنم. خیلی هاشون وقتی این حماقتو کردن یه دختر نوجوون 11-13 ساله نبودن. سانسا حماقت کرد ولی دلیلش کم هوش بودنش نبود.

 

شما که کتابو خوندین حتما درک بهتری از این کاراکتر دارید. یه دختر 11 ساله که سرش پر بود از داستان هاو قصه ها و با دیدن جافری فکر کرد در چند قدمی تحقق آرزوهاش قرارداره. بازیگر نقش جافری فوق العاده بود ولی از لحاظ ظاهری زمین تا آسمون با جافری کتاب فرق داشت. جافری کتاب یکی از خوش چهره ترین کاراکترهای داستان بود و قدش از جان و راب که ازش بزرگتر بودن بلند تر بود.

یه نقاب جنتلمن هم داشت که فقط تو ترایدنت و مدتی بعدش از چهرش افتاد. وگرنه جافری وقتی که میخواست خوب میتونست ادای پرینس چارمینگ رو در بیاره.

رویاها و خیالات سانسا رو کور کرده بود. زیاد پیش میاد که آدم ها خودشون رو گول میزنن و واقعیتو در ذهنشون انکار میکنن و نیاز به یه سیلی محکم دارن تا انکارو کنار بذارن. سیلی محکم سانسا اعدام پدرش بود.

 

Dawn » دوشنبه مرداد 16, 96 8:15 am[/url]"]

من کتاب را نخوندم، اما شخصیتی که از سانسا تا فصل پنجم توی سریال بود، یک فرد کاملا بی اراده بود که کاملا در جهت باد حرکت می کرد. بی اراده، مسخ، بی عرضه، لوس، خودخواه و ضعیف. کسی که توان انجام کوچکترین کاری برای انجام دادن در جهت منافع خودش و خانوادش نداشت. گرگش را کشتند و باز پاچه خاری جفری را می کرد. پدرش را کشتند و باز همینطور! کسی که در برابر تحقیرهای جفری و سرسی فقط سکوت کرد تا وقتی که بهش کمک کردند فرار کنه که اگر کمکش نمی کردند، بعد از مرگ جفری مدتها بود که کشته شده بود. بله اون یک گروگان بود در دربار جفری، بعد با کمک لیتل فینگر فرار کرد، در ویل هم بی اراده بود، بعد به رمزی فروخته شد، در اونجا هم بی اراده بود! بهش تجاوز شد، تحقیر شد اما باز هم بی اراده بود. جتی یک دهم اون معشوقه رمزی عرضه نداشت. تئون شکنجه های بسیار بیشتری از نسبت به سانسا دید، یکی از دو چیزی که همیشه تئون بهش می نازید رو رمزی با ناقص العضو کردنش ازش گرفت. آسیب های غیرقابل جبرانی بهش زد.

الان که سانسا به خونواده واقعیش رسیده، داره در مقابل جان و در مخالفت با تصمیم های اون از خودش عرضه نشون میده! تنها جایی که باید همراه و همدل باشه! تنها جایی که باید پشت و پناه باشه. اگر دقت کنید، سانسا همیشه یکی از پاشنه های آشیل خانواده استارک به حساب میاد، همین الان تو بحث های مختلف می بینیم که همه از خام شدن دوباره سانسا به دست لیتل فینگر می ترسند.

امیدوارم از این به بعد شخصیت خودش را پیدا کنه و حداقل به خانواده اش آسیب نزنه.

در مورد ویل اینکه بیلیش سانسا رو دودستی تقدیم رمزی کنه رو موافقم ولی باز حذف جیل پول یا شخصیت های مشابه برای روایت بهتر بود. روایت داستان اینقدر گسترده( و در بعضی جاها مغشوش و وارد حاشیه شده هست که نیازی به خط زدن یا خلاصه کردن شخصیت های جانبی باشه) بخاطر همین سرراستی روایت سریالو در خلاصه کردن خط روایتی ویل ، کمتر کردن خطوط روایتی موازی و بالا رفتن سرعت روایت به نظرم کارآمد تره.

 

در مورد تیریون بهتره اونو واکنشی به عقده های درونی تیریون و تحقیرش توسط تایوین بدونیم شاید کار تیریون اشتباه و بیشتر از سر لجبازی بود ولی نمیشه اونو دیوانگی نامید و چندان اهمیتی نداشت. در مورد پتایر بیلیش هم بهتره اونو جنون آنی بنامیم ولی واقعا سانسا نه عقده درونی ای داشت نه دچار جنون آنی بود دلیلی که شما در مورد سانسا گفتید درسته ولی باز سر اون قضیه جنگ بین بچه ها( آریا و جافری) جافری اون تهی بودنشو نشون داد( بخصوص اون دروغ سانسا غیرقابل قبول بود). اینقدر اشتباه سانسا بزرگ بود که زمینه ای برای سقوط ادارد بعد از مجموعه ای از اشتباهات شد

 

و اما در مورد قسمت چهارم

قسمت چهارم مثل قسمت سوم قسمت خوبی بود و البته تاحدودی بهتر.

در مورد برن، دیالوگ های جالبی داره بخصوص بیلیش رو غافلگیر کرد و دیگه بیلیش حرفی واسه گفتن نداشت . باید دید بیلیش چطور می تونه گلیم خودشو وسط این مربع قدرت( جان، آریا، برن و برین) از آب بیرون بکشه.

ورود آریا و بخصوص تمرینش با برین جالب بود.

صحبت های جان و دنریس هم خوب بود فعلا راهی به جز شیشه اژدها برای کمک به دنریس وجود نداره

نحوه صحبت سر داووس جالب بود. عملا این وسط سرداووس به دیالوگ های دسته جمعی انرژی میده.

اگه پاتک دنریس شامل اون طلاها و ثروت ریچ هم میشد، میشد گفت که تقابل سرسی دنریس 3-2 به نفع سرسیه ولی با رسیدن اون سرمایه به سرسی باید منتظر ورود گروه طلایی بود. فقط ای کاش قبلا در صحنه ای سران این گروه حضور می داشتند( مثلا در مذاکره با متحدین دنریس و..). با بودن این گروه در کنار سرسی فعلا جنگ مغلوبه نشده.

در مورد جنگ بین دوتراکی ها و قوای سرسی ، کار قشنگ در اومده بود بخصوص به آتش کشیدن شدن لنیسترها و تدارکات ارسالی.

جیمی رو هم فکر کنم بران نجات داد و گمون نکنم غرق شده باشه. اگه جیمی بمیره که ضربه خوبی به سرسیه اگه نمرده باشه هم که چه بهتر اسیر خوبی میتونه باشه و کارو 3-2 کنه به شرطی دنریس اشتباه کاتلین تالی رو تکرار نکنه( که با وجود خود دنریس، تیریون و واریس بعیده این کار).

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این صدمین پستمه خب باید یه فرقی بکنه

درمورد سانسا مخالفم

اینکه میگن اگر تو ویل میرفت بهتر بود و چرا جین پول حذف شده تو داستان

واقعا

دوست دارید بدوید که جین پول کی بود

صدها ندیمه اومدن و رفتنش کنار از داستان مهم نبود حالا یکیشون تو نقش آریا قلابی با رمزی ازدواج کرد مهم شد

یا سانسا تو ویل میموند که چی میشد

با راب آرن ازدواج کنه و با یه بچه تو شکمش که احتمالا مال لیتل فینگر روزگار بگذرونه و

رابین هم به بیماری خوردن خنجر از پشت مبتلا بشه یا جنون و خودشو از دروازه ماه پایین پرت کنه که چی

سانسا به کمال برسه

خب میخام نرسه

سانسا تا فصل قبل اصلا طرفدار آنچنان نداشت

حالا شم مهم نیست

برن هم با گفتن هرج ومرج یه نبردونه

کل داستان بیلیش و داد دستش وتمام فیلم dark night

نولان رو تویه عبارت ساده جا داد برامون

سانسا تنها دلیل اهمیت ش اینه که خواهر آریا س و جابجایی ش با جین پول (آریا قلابی )داستان و کوتاه کرده

حالا آریا چرا مهمه؟

چون آریا آریا نیست

کاملا تغییر کرده

اون دختر صورت اسبی به قول میرا) تو اون غار مرد(

چابک شده است قوی شدس

در نبرد تمرینی درواقع اون با بریان تارتی تمرین نمیکرد برین بود که با اون تمرین میکرد و درس پس میداد.آریا بود که سعی میکرد بهش صدمه نزنه

برین عاشق این بود با دوتا اردنگی و ۳تا کشیده یه دختر اشراف زاده ادب کنه اما زهی خیال باطل

گفت اینارو از کی یاد گرفتی

آخرش گفت هیچکس ...چقدر معنا داره این کلمه...

یعنی خودش آریا استارک از وینترفل

برا همین میگم این ازون فیلما نیست

آریا استارک آگ آریا استارک بود نمیتونست ب اون راحتی آدم بکشه اونارو مصلح کنه و باشون پای درست کنه

(حالا باز بگید قسمتهای پخش شده توفصلای قبل از هات پای بدرد نمیخورده)

گلوی آدمی و ببره و دهها نفر و مسموم کنه آخرش بخنده مث لیتل فینگر )که تنها نکته جالبش اینه که یک براووسیه(

اریا احتمالا نجات پیدا کنه بقول همون هات پای

اما منشا آریا از خوده ش مهمتره

براووس

بانک آهنین

خانه سیاه سفید

مردان بیچهره

Valar morghulis

Valar Dohaeris

اونها قبل از ظهور نایت کینگ یا همون ادر بزرگ خودتون

مالک دنیا و ۱۴ دریا باهم بودن

حتا تایون لنیستر اعظم وقتی از بانک آهنین حرف میزنه ترس تو چشماش معلومه

از عروسک های خیمه شب بازی که ب قول خودش سنگ صومعه هست نمیترسه از مالکین واقعی هراس داره

مردان بیچهره

اونا اینقدر طلا از معدن های والریا استخراج کردن طلا براشون بی ارزش شد

حالا با ارزشترین چیز در براووس و دنیا برای یه براووسی اصیل طلا نیست اسب نیست کشتی نیست قلعه نیست

بلکه یک سکه است

اونم نه طلا بلکه از جنس اهن

اونها بانک آهنین و بنا نهادن

اونا قبل تر آون شهرو بنا نهادن و اون مجسمه بزرگ برای دفاع از تنها شهر آزاد واقعی روی نقشه دنیای مارتین حتا دربرابر اژدها ها

در واقع اژدهاییان در برابر آنها مثه شوخی ن

مثه خاندان مارتل قپی نمیان

مثه استارک از زمستان هراس ندارن

مثه لنیسترا غرور ندارن

و...

اشاره کنن مردی

خدای سرخ چیزی که بخادو میگیره

سیصد سال پیش اراده کردن اژدها ها رو نابود کنن کردن

احتمالا یک روستایی فقیر برای انتقام نزدشون رفت با

جنازه کودک سوخته اش از آتش اژدها

گفت حاضره روح شو تقدیم کنه چیزی که خیلی مهمتر از هرچیزی ه

مردان بیچهره بها شو گرفتن شروع ب سلاخی کردن

همانا در برابر أراده انسان هیچ موجودی توان ایستادگی نداره

و واقعا برای فتح ۷۸۹۱۰ اقلیم وسترس ۱۰ بیچهره کفایتش میکنن

فکرش و بکنید

سرسی درو باز کنه ندیمه ش یه شمشیری براووسی تیز تو سینه اش فرو کنه

سرسی رو زمینی بیوفته جیمی خودش و برسونه بهش

در حالی که مضطربه خونریزی خواهرشو نگاه کنه غیره ارادی نگهبان وصدا کن و یه دفعه متوجه شه ندیمه بهش خیره شده

بعد ندیمه ماسکش و برداره و بهش بگه باید قرض اتون و میپرداختید

و بعد جیمی بعد از مردن سرسی بلند شه با شمشیر بره بیرون دنبالش

و چی میبینه

تمام جنازه از نگهبان های گارد بگیر تا بچه آشپز سلاخی شده

مسموم شده دار زده شده به صلیب کشیده شده

آخرین چیزی که میبینه یه جنازه بی صورت

(حالا چرا اتفاق نمیوفته چون غرض و دادن)

وآقعا چطورمیشه جلو کسی و گرفت که نه اسمی داره نه صورتی

حالا یه رقیب قدر براشون پیدا شده

بشخصه دوست داشتم آخر داستان با بیچهره ها تموم شه

اما خب ب شاه شبم راضی م

خدا کنه فقط سرسی به فصل بعد نیاد

همان الانشم قاچاقی زنده مونده

دیگه باید ادامه این فصل وفصل بعداز شاه شب ببینیم

Valar morghulis

Valar dohaeris

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

R-FAARAZON:

 

منظورم از دیوانه شدن تیریون کشتن شی بود. چه توقعی از یه فاحـ*ـه داست؟ اینکه فاحـ*ـه نباشه و بهش وفادار بمونه؟ باز شیِ سریال کمی از خودش حسادت و احساس نشون می داد. شیِ کتاب که کاملا مشخص بود هیچ وفاداری و احساسی به تیریون نداره. عاشق یه فاحـ*ـه شدن حماقت بود.

 

بیلیش در توهم سیر می کرد و فکر می کرد شانسی برای ازدواج با کتلین دختر لرد ریوران داره. به نظرم به دوئل دعوت کردن برندون استارک هم جنون آنی نبود. خبر نامزدیشون رو همون لحظه نشنیده بود که شکه بشه و جنون بهش غلبه کنه. کتلین از 12 سالگی به نامزدی برندون درومده بود و بیلیش هم اینو خوب میدونست. هنگام دوئل هم بارها برندون بهش فرصتو جا زدن داد ولی بیلیش کوتاه نیومد چون اصرار داشت عشقشو به کتلین ثابت کنه و نمیپذیرفت که کتلین متقابلا دوسش نداره. من به این میگم انکار و خود گول زدن. دوئل کردنش با برندون رو هم حماقت میدونم.

 

اشتباه سانسا در حادثه ترایدنت بزرگ بود. اشتباه آریا و ند هم همینطور. حمله کردن آریا به ولیعهد شجاعانه ولی احمقانه بود. خودش هم متوجه اشتباه بزرگش شد و برای همین چند روز غیبش زد و نایمریارو هم فراری داد. ند هم واقعیت رو از خود سانسا شنید و فهمید جافری چه موجود ترسناکیه. اون که یه دختر نوجوون ساده و عاشق جافری نبود، چرا نامزی رو بهم نزد؟ چرا به ازدواج دخترش با همچین کسی راضی شد؟

تصمیم عاقلانه پس از این حادثه فرستادن دخترها به وینترفل بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب شی بهش خیانت کرده بود ، به اصطلاح در رابطه با تیریون تک پر بود ، تازه شریک خیانتش کسی بود که تیریون ازش متنفر بود بجز این تیریون رو هم تا دم مرگ هل داد دیگه انتظار نداشتید که تیریون شاخه گل گردنش بندازه و ازش تقدیر کنه؟

در مورد بیلیش همینکه سالها خبر داشته ولی دوئل رو انتخاب می کنه جنون آنی رو نشون میده. یعنی وقتی میدونی نتیجه کارت چیه و باز اقدام می کنی جنون رو نشون میده.

 

در مورد ند اینکه کار ند و اکثر استارک ها اشتباه بود شکی نیست ولی دلیلی بر تبرئه سانسانیست. دیدی که ند به رابرت داشت براساس ترحم بود و همون نامزدی هم بخاطر رابرت بود. رابرت غریقی بود که برای غرق نشدن به ند چنگ زد ولی هم خودش غرق شد و هم ند رو با خودش به پایین کشوند.

 

جاه طلبی های سانسا با بقیه استارک ها فرق داشت. سانسا بنوعی خودشو تافته جدا بافته و جافری رو ناجی خودش می دید حتی بعدا هم از این جاه طلبی هاش دست بر نداشت، اینکه بخاطر بیلیش دستش به خون ، خاله اش آلوده شد همینو می رسوند. در مدتی که سانسا در بارانداز بود دیگه واقعا اشتباه دیگه ای نمی تونست بکنه چون اختیاری نداشت بجز این افرادی هواشو داشتن از سندور کلگین بگیر تا ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » دوشنبه مرداد 16, 96 10:54 am[/url]"]این صدمین پستمه خب باید یه فرقی بکنه

درمورد سانسا مخالفم

اینکه میگن اگر تو ویل میرفت بهتر بود و چرا جین پول حذف شده تو داستان

واقعا

دوست دارید بدوید که جین پول کی بود

صدها ندیمه اومدن و رفتنش کنار از داستان مهم نبود حالا یکیشون تو نقش آریا قلابی با رمزی ازدواج کرد مهم شد

یا سانسا تو ویل میموند که چی میشد

با راب آرن ازدواج کنه و با یه بچه تو شکمش که احتمالا مال لیتل فینگر روزگار بگذرونه و

رابین هم به بیماری خوردن خنجر از پشت مبتلا بشه یا جنون و خودشو از دروازه ماه پایین پرت کنه که چی

سانسا به کمال برسه

خب میخام نرسه

سانسا تا فصل قبل اصلا طرفدار آنچنان نداشت

حالا شم مهم نیست

برن هم با گفتن هرج ومرج یه نبردونه

کل داستان بیلیش و داد دستش وتمام فیلم dark night

نولان رو تویه عبارت ساده جا داد برامون

سانسا تنها دلیل اهمیت ش اینه که خواهر آریا س و جابجایی ش با جین پول (آریا قلابی )داستان و کوتاه کرده

حالا آریا چرا مهمه؟

چون آریا آریا نیست

کاملا تغییر کرده

اون دختر صورت اسبی به قول میرا) تو اون غار مرد(

چابک شده است قوی شدس

در نبرد تمرینی درواقع اون با بریان تارتی تمرین نمیکرد برین بود که با اون تمرین میکرد و درس پس میداد.آریا بود که سعی میکرد بهش صدمه نزنه

برین عاشق این بود با دوتا اردنگی و ۳تا کشیده یه دختر اشراف زاده ادب کنه اما زهی خیال باطل

گفت اینارو از کی یاد گرفتی

آخرش گفت هیچکس ...چقدر معنا داره این کلمه...

یعنی خودش آریا استارک از وینترفل

برا همین میگم این ازون فیلما نیست

آریا استارک آگ آریا استارک بود نمیتونست ب اون راحتی آدم بکشه اونارو مصلح کنه و باشون پای درست کنه

(حالا باز بگید قسمتهای پخش شده توفصلای قبل از هات پای بدرد نمیخورده)

گلوی آدمی و ببره و دهها نفر و مسموم کنه آخرش بخنده مث لیتل فینگر )که تنها نکته جالبش اینه که یک براووسیه(

اریا احتمالا نجات پیدا کنه بقول همون هات پای

اما منشا آریا از خوده ش مهمتره

براووس

بانک آهنین

خانه سیاه سفید

مردان بیچهره

Valar morghulis

Valar Dohaeris

اونها قبل از ظهور نایت کینگ یا همون ادر بزرگ خودتون

مالک دنیا و ۱۴ دریا باهم بودن

حتا تایون لنیستر اعظم وقتی از بانک آهنین حرف میزنه ترس تو چشماش معلومه

از عروسک های خیمه شب بازی که ب قول خودش سنگ صومعه هست نمیترسه از مالکین واقعی هراس داره

مردان بیچهره

اونا اینقدر طلا از معدن های والریا استخراج کردن طلا براشون بی ارزش شد

حالا با ارزشترین چیز در براووس و دنیا برای یه براووسی اصیل طلا نیست اسب نیست کشتی نیست قلعه نیست

بلکه یک سکه است

اونم نه طلا بلکه از جنس اهن

اونها بانک آهنین و بنا نهادن

اونا قبل تر آون شهرو بنا نهادن و اون مجسمه بزرگ برای دفاع از تنها شهر آزاد واقعی روی نقشه دنیای مارتین حتا دربرابر اژدها ها

در واقع اژدهاییان در برابر آنها مثه شوخی ن

مثه خاندان مارتل قپی نمیان

مثه استارک از زمستان هراس ندارن

مثه لنیسترا غرور ندارن

و...

اشاره کنن مردی

خدای سرخ چیزی که بخادو میگیره

سیصد سال پیش اراده کردن اژدها ها رو نابود کنن کردن

احتمالا یک روستایی فقیر برای انتقام نزدشون رفت با

جنازه کودک سوخته اش از آتش اژدها

گفت حاضره روح شو تقدیم کنه چیزی که خیلی مهمتر از هرچیزی ه

مردان بیچهره بها شو گرفتن شروع ب سلاخی کردن

همانا در برابر أراده انسان هیچ موجودی توان ایستادگی نداره

و واقعا برای فتح ۷۸۹۱۰ اقلیم وسترس ۱۰ بیچهره کفایتش میکنن

فکرش و بکنید

سرسی درو باز کنه ندیمه ش یه شمشیری براووسی تیز تو سینه اش فرو کنه

سرسی رو زمینی بیوفته جیمی خودش و برسونه بهش

در حالی که مضطربه خونریزی خواهرشو نگاه کنه غیره ارادی نگهبان وصدا کن و یه دفعه متوجه شه ندیمه بهش خیره شده

بعد ندیمه ماسکش و برداره و بهش بگه باید قرض اتون و میپرداختید

و بعد جیمی بعد از مردن سرسی بلند شه با شمشیر بره بیرون دنبالش

و چی میبینه

تمام جنازه از نگهبان های گارد بگیر تا بچه آشپز سلاخی شده

مسموم شده دار زده شده به صلیب کشیده شده

آخرین چیزی که میبینه یه جنازه بی صورت

(حالا چرا اتفاق نمیوفته چون غرض و دادن)

وآقعا چطورمیشه جلو کسی و گرفت که نه اسمی داره نه صورتی

حالا یه رقیب قدر براشون پیدا شده

بشخصه دوست داشتم آخر داستان با بیچهره ها تموم شه

اما خب ب شاه شبم راضی م

خدا کنه فقط سرسی به فصل بعد نیاد

همان الانشم قاچاقی زنده مونده

دیگه باید ادامه این فصل وفصل بعداز شاه شب ببینیم

Valar morghulis

Valar dohaeris

هیچ چیزی قدرت کامل نیست حتی مردان بدون چهره اتفاقا اونا خیلی از اژدها ها وحشت دارن بانک آهنی و شهر آزاد تو این سریال نماد کامل سیستم لیبرال هستن و کاپیتالیسم برای همین همه ازشون وحشت دارن دقت کن که لیبرال یعنی آزاد اما کی گفته این ازادی یعنی همون که شما فکر می کنی !!!! چیزیه که اونا می خوان این که 10 مرد بدون چهره پادشاهی سرنگون کردن مردان بدون چهره اژدها کشتن امپراطوری نابود کردن زیادی گرفتن یه گروه از اساسیناس اونا هم حد و حدود دارن کشتن یه لرد تو یک قلعه داغون با کشتن یه پادشاه فرق داره در کل زیاد جدیش نگیرین ......... بر خلاف مردان بدون چهره یا خداشون پادشاه شب یک قدرت واقعیه وقتی دیوار فرو بریزه جادوی پشتش تمام دنیا میگیره و هر مرده ای میشه سلاح براش بازم می گم ما هر کدوم یه علاقه داریم این کمال فانتزیه اما شما زیادی مردان بدون چهره بزرگ کردین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان درسته سانسا یه زمانی خیلی اشتباه داشته ولی اگه به سریال دقت داشته باشین حداقل،اونه که به کمک جان میاد و علنا اگه نبود الان جانی هم نبود و شاهد ادامه کار رمزی بودیم،یا الان میبینیم که چطور داره وینترفل رو برای مقابله با زمستان آماده میکنه با مدیریت خودش،آیا آریا یا برن این قابلیت رو دارن؟بعید میدونم،اونا هر کدوم توی یه زمینه دیگه مهارت پیدا کردن و سانسا هم تو یه مقوله دیگه،اینقدر این دختر و توانایی هاشو نکوبین،مطمینم قرار نقش مهمی رو ایفا کنه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم گذاشتن صفحه قسمت چهار قبل از پخش رسمی خیلی اشتباه بود چون اگه همه قسمت رو میدیدن بحث ها بهتر میشدن مثلا خود من در چندتا از بحث ها دوس داشتم شرکت کنم اما بحث ها دیگه جم بندی شده بودن و کلا حال بحث و گفت و گو این قسمت رو واسه منو خیلی از دوستان از بین بردین و قطعا به فعالیت بحث های سایت لطمه زدین.و متاسفانه نظراتم در مورد اپیزود رو فقط با گفتن این که بهش 9 میدم تموم میکنم

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در جواب به دوستمون..

اول اینکه من نظر خودمو بیان کردم شما میتونستی نقل قول مستقیم بکنی..نه این که کنایه بزنی.

1- اینکه ما به صورت قانونی که دانلود نمیکنیم... همین که دوشنبه ها هم دانلود میکنیم.. به صورت کاملا غیر قانونی هست..

2-عقل و انصاف حکم میکنه که به خاطر زحماتی که برای سریال کشیده شده ما هم بهشون احترام بذاریم و حداقل کاری که میتونیم بکنیم اینه که فیلم رو زودتر از پخش قانونیش دانلود نکنیم..

3- خیلی مثل بنده دوست داشتند که در تاپیک شرکت کنند. ولی بخاطر اسپویل شدن قسمت شرکت نکردند

4-شما نظر شخصیتو برای خودت نگه دار.. بنده خطاب به جناب جورامون عرض کردم .. اگر بخوان خودشون جواب میدن..

امیدوارم از این اتفاقات برای قسمت جدید نیفته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Dear winter king

خوبیه این فروم اینه که هیچوقت بحثاش تمومی نداره و فقط به ظاهر بسته میشه،شما میتونید وارد هر مساله ای که مد نظرتونه وارد بشید و منم همراهیتون میکنم و همچنین بقیه حضرات حتما

ناراحت نشید،بنویسید به پای عشق و علاقه زیاد و حساس شدن ماجرای سریال دوست گرامی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » شنبه مرداد 14, 96 9:16 pm[/url]"]شاید

اما اگر زودتر زده نمیشد ملت میرفتن تو قسمت قبل راجب ش صحبت میکردن

شما هم اگر ندیدی اصلا نباید وارد تاپیک میشدی

این دیگه جدا پیشنهاد نبود

خوب اگر ندیدی همش اسپویل میشه برات

همه کسایی که دیدن احتمالا با کیفیت شم میبینن

حدس میزنم ۲دقیقه بیشتر از ین نسخه لو رفته باشه نترس تا دلت بخواد مباحث برا بحث تو همین قسمت ایجاد میشه

جناب بنده با شما صحبت نکردم که انتظار جواب داشته باشم

خیلی خوبه که فعال هستید .. و به انجمن رونق میدید.. اما بنده اصلا با شما صحبت نکردم که انتظار جواب داشته باشم..بنده با جناب جورامون صحبت میکردم.

من چی میگم شما چی میگی.اصلا ایجاد تاپیک خودش یه اشتباه بود ادامه دادنشم یه اشتباه..

در کل اپیزود خوبی بود من نمره 10 رو دادم .

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فارغ از باگ روایت زمانی سریال که در این فصل شاهدش هستیم به نظرتون تئون نباید خیلی زودتر از اینها به درگون استون میرسید؟

ُ و در مورد سانسای سریال فک میکنم یکی از نرمال ترین و واقعی ترین و باورپذیرترین کاراکتراست شاید به خاطر همین فک میکنیم ضعیفه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Stark member عزبز

انتقاد شما به جا هستش و خود بنده هم برای اینکه بتونم سریع تو تاپیک حصور پیدا کنم این اپیزودو زودتر دیدم

ولی حالا اتفاقیه که افتاده و مطمینا شاهدش نیستیم دوباره،سخت نگیرید،پیش میاد،در بحثها خوشحال میشم ببینمتون،هیچوقت دیر نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
R-FAARAZON » دوشنبه مرداد 16, 96 11:44 am[/url]"]

در مورد ند اینکه کار ند و اکثر استارک ها اشتباه بود شکی نیست ولی دلیلی بر تبرئه سانسانیست. دیدی که ند به رابرت داشت براساس ترحم بود و همون نامزدی هم بخاطر رابرت بود. رابرت غریقی بود که برای غرق نشدن به ند چنگ زد ولی هم خودش غرق شد و هم ند رو با خودش به پایین کشوند.

 

جاه طلبی های سانسا با بقیه استارک ها فرق داشت. سانسا بنوعی خودشو تافته جدا بافته و جافری رو ناجی خودش می دید حتی بعدا هم از این جاه طلبی هاش دست بر نداشت، اینکه بخاطر بیلیش دستش به خون ، خاله اش آلوده شد همینو می رسوند. در مدتی که سانسا در بارانداز بود دیگه واقعا اشتباه دیگه ای نمی تونست بکنه چون اختیاری نداشت بجز این افرادی هواشو داشتن از سندور کلگین بگیر تا ...

در مورد تیریون، نه انتظار نداشتم که شاخ گل گردن شی بندازه. ولی عاشق شی شدن و انتظار وفاداری از یک فاحـ*ـه داشتن را حماقت میدونم.

 

سانسارو تبرئه نمیکنم. فقط میگم اون تنها استارکی نیست که اشتباه کرده و به خانواده آسیب زده. یه عده سانسارو مقصره اصلی سقوط خاندان استارک میدونن و اشتباهات بقیه رو نادیده می گیرن که منطقی نیست.

 

لایسا داشت سانسارو میکشت. اگر ببلیش سر نرسیده بود قطعا از در ماه پرتش می کرد پایین. انتظار داشتید بیلیش رو که ناجیش بودو لو می داد؟ به خاطر کی؟ یه خاله ی دیوانه که میخواست بکشتش؟

 

از سندور کلگان بگیر تا کی؟ تنها اومدن تیریون باعث شد که جافری دست از آزار فیزیکی سانسا برداره. سندور هم یا اون ابهتش نتونست مانع جافری بشه و برای ماه ها سانسا مرتبا به بهانه ی مختلف کتک می خورد. هیچ ناجی دیگه ای هم در کار نبود.

 

ولی با وجود وضعیت اسفناکش موفق شد جون دانتوس رو با کمک سندور نجات بده. مجبور نبود اینکارو بکنه. دانتوس یه غریبه ی مست به درد نخور بود ولی سانسا با به جون خرید تنبیه احتمالی کمکش کرد. قبل از شورش کینگزلندینگ هم جلوی جافری رو که میخواست زن بیگناهی رو زیر اسبش بگیره گرفت.

 

اینکه سانسا دست از جاه طلبیش بر نداشت، اشارتون به کتابه یا سریال؟ چون تو سریال شاید حرکت و لبخند سانسارو بشه تا حدودی اینطوری تعبیر کرد گرچه همونطور که گفتم هیچی دلیلی منطقی ای برای لو دادن بیلیش نداشت. ولی در کتاب این جاه طلبی ای که میگید وجود نداره. تنها آروزی سانسا بعد از مرگ پدرش بازگشت به وینترفل بوده.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » دوشنبه مرداد 16, 96 12:50 pm[/url]"]فارغ از باگ روایت زمانی سریال که در این فصل شاهدش هستیم به نظرتون تئون نباید خیلی زودتر از اینها به درگون استون میرسید؟

ُ و در مورد سانسای سریال فک میکنم یکی از نرمال ترین و واقعی ترین و باورپذیرترین کاراکتراست شاید به خاطر همین فک میکنیم ضعیفه

حدس من اینه که افراد کشتی بخاطر درگیری کاهش پیدا کرده و نتونستن با سرعت معمول حرکت کنن،شایدم درگیر بودن بین خودشون که اصلا چکار باید بکنن حالا...چیزی که برام عجیبه اینه که تئون هنوز رهبرشونه،تو هر خاتدان دیگه ای بود تا حالا تئون رو تبعید میکرون به نایت واچ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

باهات موافق نبوده و نیست م

مد کینگ ایریس

بیچهره ها کامل هستن

درواقع کاملترین قدرت

چقدر سلسله ها اومدن و رفتن خاندان ها

حتا گونه ها اما مردان بیچهره هنوز پابرجان

و پابرجا هم میمونن

این نماینده بانک آهنین رو هم اون قدر جدی نگیر

اگر تایون زنده بود ازین سنگ های صومعه نمیترسید

همراه با کشتی های طلا سرش م میفرستاد بانک آهنین

این سرسی بی عرضه اس میزاره یاور ازش سواری بگیره

مردان بیچهره بیش از یه نماینده دون پایه ن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » دوشنبه مرداد 16, 96 1:11 pm[/url]"]باهات موافق نبوده و نیست م

قدرت کامل هستن

درواقع کاملترین قدرت

چقدر سلسله ها اومدن و رفتن خاندان ها

حتا گونه ها اما مردان بیچهره هنوز پابرجان

و پابرجا هم میمونن

این نماینده بانک آهنین رو هم اون قدر جدی نگیر

اگر تایون زنده بود ازین سنگ های صومعه نمیترسید

همراه با کشتی های طلا سرش م میفرستاد بانک آهنین

این سرسی بی عرضه اس میزاره یاور ازش سواری بگیره

مردان بیچهره بیش از یه نماینده دون پایه ن

هم خون من

مطمینم هرگز تایوین اینکارو نمیکرد،ثروت کسترلی تموم شده،چرا باید منبعی که هنوز به لنیسترها اعتماد داره رو اینجوری از خودش میرنجوند؟کم دشمن دارن لنیسترا؟

ولی راجب مردان بی چهره موافقم،البته اینم در نظر داشته باش اونا هرگز یه حکومت یا خاندان نبودن،خیلی فرق داره حکومت کردن با یه گروه بودن،ولی خداییش گروه مخوفین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » دوشنبه مرداد 16, 96 1:11 pm[/url]"]باهات موافق نبوده و نیست م

مد کینگ ایریس

بیچهره ها کامل هستن

درواقع کاملترین قدرت

چقدر سلسله ها اومدن و رفتن خاندان ها

حتا گونه ها اما مردان بیچهره هنوز پابرجان

و پابرجا هم میمونن

این نماینده بانک آهنین رو هم اون قدر جدی نگیر

اگر تایون زنده بود ازین سنگ های صومعه نمیترسید

همراه با کشتی های طلا سرش م میفرستاد بانک آهنین

این سرسی بی عرضه اس میزاره یاور ازش سواری بگیره

مردان بیچهره بیش از یه نماینده دون پایه ن

واقعا از زمان مرگ سایت های ترجمه اینقدر از بحث لذت نبرده بودم هم دیروز هم امروز ....بگذریم اما این مردان بدون چهره هم یک گروه قاتل هستن من قبول دارم بهترین اساسین های جهان نغمه هستن اما در حد نابودی امپراطوری ها نیستن جوری که شما گفتید که اصلا دلیل نابودی امپراطوری ها نبودن در کل ....بانک آهنی در حقیقت همه چیز این جهانه کاری که سرسی می کنه لازمه در مقابل 40 هزار دوتراکی باید یک نیروی نظامی داشته باشه که اینو از یه جا فقط می تونه به دست بیاره در حال حاضر ویل رو نداره شمالو نداره و تایرلو نداره فقط غارتش کرد و لنسترام که طلاشون خشکیده یا می تونه با اخرین طلاش غرق بشه یا این که با یک قدرت بزرگ معامله کنه و این ادم نماینده دون پایه نیست ........ کلا تو تمام داستان های فانتزی ما تقریبا اساسین های بزرگو داریم اما همیشه در همین حد بودن اما اینو رد نمی کنم من هیچ وقت از اساسین ها خوشم نیومده تو هیچ داستانی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان کیا پرومو قسمت پنجو دیدن؟

بنظرتون اون جمله که دنریس میگه یا زانو بزن و با من باش و یا بمیرو به کی میگه؟جیمی؟یا شایدم رندل تارلی؟یا شایدم یه شخص دیگه؟

و فکر کنم این قسمت مشخص بشه جان یه تارگرینه و اژدها سوار بشه،آمین

من نمیتونم واسه قسمت بعدی صبر کنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
nymeria » دوشنبه مرداد 16, 96 2:04 pm[/url]"]
R-FAARAZON » دوشنبه مرداد 16, 96 11:44 am[/url]"]

در مورد ند اینکه کار ند و اکثر استارک ها اشتباه بود شکی نیست ولی دلیلی بر تبرئه سانسانیست. دیدی که ند به رابرت داشت براساس ترحم بود و همون نامزدی هم بخاطر رابرت بود. رابرت غریقی بود که برای غرق نشدن به ند چنگ زد ولی هم خودش غرق شد و هم ند رو با خودش به پایین کشوند.

 

جاه طلبی های سانسا با بقیه استارک ها فرق داشت. سانسا بنوعی خودشو تافته جدا بافته و جافری رو ناجی خودش می دید حتی بعدا هم از این جاه طلبی هاش دست بر نداشت، اینکه بخاطر بیلیش دستش به خون ، خاله اش آلوده شد همینو می رسوند. در مدتی که سانسا در بارانداز بود دیگه واقعا اشتباه دیگه ای نمی تونست بکنه چون اختیاری نداشت بجز این افرادی هواشو داشتن از سندور کلگین بگیر تا ...

 

به هیچ وجه سانسارو تبرئه نمیکنم. فقط میگم اون تنها استارکی نیست که اشتباه کرده و به خانواده آسیب زده. یه عده سانسارو مقصره اصلی سقوط خاندان استارک میدونن و اشتباهات بقیه رو نادیده می گیرن که منطقی نیست.

 

لایسا داشت سانسارو میکشت. اگر ببلیش سر نرسیده بود قطعا از در ماه پرتش می کرد پایین. انتظار داشتید بیلیش رو که ناجیش بودو لو می داد؟ به خاطر کی؟ یه خاله ی دیوانه که میخواست بکشتش؟

 

از سندور کلگان بگیر تا کی؟ تنها اومدن تیریون باعث شد که جافری دست از آزار فیزیکی سانسا برداره. سندور هم یا اون ابهتش نتونست مانع جافری بشه و برای ماه ها سانسا مرتبا به بهانه ی مختلف کتک می خورد. هیچ ناجی دیگه ای هم در کار نبود.

 

ولی با وجود وضعیت اسفناکش موفق شد جون دانتوس رو با کمک سندور نجات بده. مجبور نبود اینکارو بکنه. دانتوس یه غریبه ی مست به درد نخور بود ولی سانسا با به جون خرید تنبیه احتمالی کمکش کرد. قبل از شورش کینگزلندینگ هم جلوی جافری رو که میخواست زن بیگناهی رو زیر اسبش بگیره گرفت

 

اینکه سانسا دست از جاه طلبیش بر نداشت، اشارتون به کتابه یا سریال؟ چون تو سریال شاید حرکت و لبخند سانسارو بشه تا حدودی اینطوری تعبیر کرد گرچه همونطور که گفتم هیچی دلیلی منطقی ای برای لو دادن بیلیش نداشت. ولی در کتاب این جاه طلبی ای که میگید وجود نداره. تنها آروزی سانسا بعد از مرگ پدرش بازگشت به وینترفل بوده.

 

صحبت من سر ماشه بودن کار سانسا برای بالفعل کردن پتانسیل بالقوه. کارهایی انجام شد تا استارک ها رو به زوال برن، از اقدام های لایسا،کاتلین تا اشتباه خود ند.

در مورد لایسا درست می گید ولی بیلیش هم در نقش ناجی اش ظاهر نشد، بیلیش عاشق یا ناجی سانسا نبود عملا سانسا رو تجسمی از کاتلین می دید که از کف رسته بود آخرین دیالوگی که بیلیش به لایسا موقع پایین انداختنش زد رو که یادتونه . بیلیش همه چیزو می خواست و یکی از این همه چیز سانسا بود. تا یه زمانی لایسا پیاده نظام نقشه اش بود و از اینجا سانسا. لایسا که در هر صورت رفته بود اگه سانسا جون بیلیش رو نمی خرید هم شاید اتفاق خاصی نمی افتاد و تقریبا همین سیر البته بدون بودن یکی از شخصیت های خطرناک برای استارک ها پیش می رفت. اینکه میگم جاه طلبی بیشتر نظر شخصیه که شاید تلویحا سانسا هم بیلیش رو وسیله ای برای پیشبرد اهدافش بدونه و همین خطرناکه. اگه بجای این کار مثل بقیه استارک ها به خودش تکیه می کرد به نظر من ایمن تر بود.

در مورد تایی که پرسیدید تیریون، ملکه خارها، مارجری و... . عملا ورود این عناصر باعث برداشته شدن اون تمرکز جافری از روی سانسا شدند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
...Stark Member » دوشنبه مرداد 16, 96 12:46 pm[/url]"]در جواب به دوستمون..

اول اینکه من نظر خودمو بیان کردم شما میتونستی نقل قول مستقیم بکنی..نه این که کنایه بزنی.

1- اینکه ما به صورت قانونی که دانلود نمیکنیم... همین که دوشنبه ها هم دانلود میکنیم.. به صورت کاملا غیر قانونی هست..

2-عقل و انصاف حکم میکنه که به خاطر زحماتی که برای سریال کشیده شده ما هم بهشون احترام بذاریم و حداقل کاری که میتونیم بکنیم اینه که فیلم رو زودتر از پخش قانونیش دانلود نکنیم..

3- خیلی مثل بنده دوست داشتند که در تاپیک شرکت کنند. ولی بخاطر اسپویل شدن قسمت شرکت نکردند

4-شما نظر شخصیتو برای خودت نگه دار.. بنده خطاب به جناب جورامون عرض کردم .. اگر بخوان خودشون جواب میدن..

امیدوارم از این اتفاقات برای قسمت جدید نیفته.

جالبه اگر ۲نفر مشکل داشتن با زودتر گذاشتن تاپیک ۲۷۲۸نفر هم موافق بودن

نباید ب خاطر خودخواهی خودتون ب دیگران برچسب بزنید

شماها از ما ناراحتین که چرا اصرار داشت یم تاپیک زودتر راه بیوفته

جوابش سادس اگرنمیشد همه تو قسمت ۳م شروع میکردن به بحث کرد همین جوری ۱۰ صفحه شده بود

۲نفر مخالف آن ۲۰۳۰نفر موافق آن

نباید بخاطر نظر شخصی دیگران از دیدن و نظر دادن کامل منع کرد

اینکه نظری و تغییر بدیم یا مال کسی و عوض کنیم

خیلی فرق میکنه که بگیم دیگران نظر ندن چون حالا من گرفتارم

همه میدونن من با جورامون جدل هم داشتم اما ازین کارشون دفاع میکنم

در ضمن تا حدود زیادی چیزی جمع بندی نشده

شما وارد بحث شید من قول میدم وارد شم

هم نامه منم پایس

اگر کسی ام از من ناراحته نباید به این قسمت ۰بده که

اصلا مگه داریم

بمن صفر بده

بدیده ی منت

رو چشام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم نام من طعنه زدم

اگر تایوین لنیستر فقید بود که اصلا بانک آهنین واسه طلبش نمیومد

دقت کنید بانک آهنین

نه صاحب اصلی بانک

صاحبان اصلی از هیچ نمیترسن

این از بی عرضه گری سرسی یارو اینجوری سوارش شده

تایوین که ....بابا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به اریس

فکر میکنی چه کسی تاگرین ها نابود کرد

رابرت باراتیون و ند استارک جان آرن و تایون لنیستر

نه دوسته عزیز کمی تو تاپیک های دیگه سایت بگرد مثه ما متوجه میش

درضمن اونها فقط قاتل نیستن

چیزی و رای قاتل

قاتل ها برای پول و فرقه و قدرت وانتقام و....

میکشن

بی چهره ها فرمانروایان بی بدل این دنیا ن

که حالا یه رقیب پیدا کردن

که رقابتشون ۸۰۰۰ شالی میشه

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
R-FAARAZON » دوشنبه مرداد 16, 96 1:24 pm[/url]"]
nymeria » دوشنبه مرداد 16, 96 2:04 pm[/url]"]
R-FAARAZON » دوشنبه مرداد 16, 96 11:44 am[/url]"]

صحبت من سر ماشه بودن کار سانسا برای بالفعل کردن پتانسیل بالقوه. کارهایی انجام شد تا استارک ها رو به زوال برن، از اقدام های لایسا،کاتلین تا اشتباه خود ند.

در مورد لایسا درست می گید ولی بیلیش هم در نقش ناجی اش ظاهر نشد، بیلیش عاشق یا ناجی سانسا نبود عملا سانسا رو تجسمی از کاتلین می دید که از کف رسته بود آخرین دیالوگی که بیلیش به لایسا موقع پایین انداختنش زد رو که یادتونه . بیلیش همه چیزو می خواست و یکی از این همه چیز سانسا بود. تا یه زمانی لایسا پیاده نظام نقشه اش بود و از اینجا سانسا. لایسا که در هر صورت رفته بود اگه سانسا جون بیلیش رو نمی خرید هم شاید اتفاق خاصی نمی افتاد و تقریبا همین سیر البته بدون بودن یکی از شخصیت های خطرناک برای استارک ها پیش می رفت. اینکه میگم جاه طلبی بیشتر نظر شخصیه که شاید تلویحا سانسا هم بیلیش رو وسیله ای برای پیشبرد اهدافش بدونه و همین خطرناکه. اگه بجای این کار مثل بقیه استارک ها به خودش تکیه می کرد به نظر من ایمن تر بود.

در مورد تایی که پرسیدید تیریون، ملکه خارها، مارجری و... . عملا ورود این عناصر باعث برداشته شدن اون تمرکز جافری از روی سانسا شدند.

ماشه رو البته بیلیش با کشتن جان ارین و فرستادن نامه دروغین کشید. با این کار زمینه رو برای جنگ بین استارک ها و لنیسترها فراهم کرد و اولین قدم رو برای براندازی خاندان استارک برداشت.

 

متوجه صحبتتون در مورد بیلیش هستم ولی اون موقع سانسا دلیلی برای لو دادن بیلیش نمی دید. بیلیش دو بار سانسارو نجات داده بود. یکبار از کینگزلندینگ و بار دیگه از دست لایسا. خودش رو به عنوان یه متحد خوب ثابت کرده بود.

 

بقیه ی استارک ها هم کمک داشتن و فقط به خودشون متکی نبودن.

جان دوستانش و میستر ایمون رو داشت. در میان وحشی ها هم ییگریت هواشو داشت.

آریا سیریو، یورن، سندور، دوستانش، جکن و لیدی کرین رو داشت که در مواقع نیاز کمکش کردن.

برن هم اشا، میرا، جوجن، بچه های جنگل و سامر و هودور رو داشت.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » دوشنبه مرداد 16, 96 1:36 pm[/url]"]به اریس

فکر میکنی چه کسی تاگرین ها نابود کرد

رابرت باراتیون و ند استارک جان آرن و تایون لنیستر

نه دوسته عزیز کمی تو تاپیک های دیگه سایت بگرد مثه ما متوجه میشی

تا اونجایی که من کتابو خوندم و سریالو دیدم اینا بودن اگر شما اطلاعاتی بفرمایید ....شما عاشق این گروه شدی منم عاشق کسای دیگم اما قرا نیست غیر واقعی ببینم ازدها ها تارگارین بعد جنگشون با هم و به دلیل نا معلوم مردن نه با بی چهره ها مد کینگ و پسرشو اینا کشتن نه بی چهرها دوتا شونم که فرا کردن که یکیش در خدمتمونه......بی چهرها گروه اساسینن نه نابود گر امپراطوری باستانی ازدها سوارانن نه تارگرینا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » دوشنبه مرداد 16, 96 1:23 pm[/url]"]دوستان کیا پرومو قسمت پنجو دیدن؟

بنظرتون اون جمله که دنریس میگه یا زانو بزن و با من باش و یا بمیرو به کی میگه؟جیمی؟یا شایدم رندل تارلی؟یا شایدم یه شخص دیگه؟

و فکر کنم این قسمت مشخص بشه جان یه تارگرینه و اژدها سوار بشه،آمین

من نمیتونم واسه قسمت بعدی صبر کنم

اون که داشت به سربازهای باقی مونده می گفت فکر نکنم جیمی برگرده به پایتخت اصلا فکر نکنم سرسی دوباره ببینه هیچ وقت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×