رفتن به مطلب

به قسمت پنجم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای می دهید ؟  

57 رای

  1. 1. به قسمت پنجم فصل هفتم از 1 تا 10 چه نمره ای می دهید ؟

    • 1
      2
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      1
    • 5
      2
    • 6
      3
    • 7
      5
    • 8
      11
    • 9
      17
    • 10
      16


Recommended Posts

این تاپیک به منظور بحث و گفت وگو در خصوص قسمت پنجم از فصل هفتم سریال بازی تازج و تخت ایجاد شده . عنوان این قسمت Eastwatch است . این قسمت توسط Matt Shakman کارگردانی شده که پیش از این، قسمت کاملا موفق The Spoils of War را در همین فصل سریال به نمایش گذاشت .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اپیزود خیلی ضعیفی بود اصلا و ابدا قابل مقایسه با فیلمنامه منتشر شده نبود چه از لحاظ کارگردانی و چه از لحاظ بازی بازیگران فوق العاده ضعیف بود!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سرعت رفت و آمد شخصیت ها خیلیزیاد شده.انگار وستروس خیلی کوچیکه در صورتی که تو قسمت اول رابرت باراتیون 1 ماه تو راه وینتر فل بود.

الان همه میرن و میان و وایت واکر ها هنوز نرسیدن.

این باگ سریال شده و رو عصابمه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام به همگي

همين الان ديدن اين اپيزود رو نگاه كردم.

بنظرم نحوه نجات پيدا كردن جيمي يك كم عجيب بود.

با نظر دوستم در مورد سرعت رفت و آمد شخصيتها موافقم. واقعا رو مخه

با نحوه كشتن لرد تارلي و ديكان بالاخره دنريس يك رگه از ديوانگي پدرش رو نشون داد

اما بنظر من نكته كليدي اين قسمت اشاره گيلي به فسخ ازدواج ريگار تارگرين هستش.

البته بايليش توطئه گر هم با فريب دادن آريا بهمون نشون داد كه بايد منتظر يك دردسر ديگه براي خاندان استارك باشيم. من كه ديگه واقعا تحملشو رو ندارم تو رو خدا يكي بايليش رو بكشه

راستش رو بخواين از اين اپيزود بيشتر از اپيزود 4 خوشم اومد. پرماجراتر و متفكرانه تر بود.

صحنه ديدار گندري با سر داووس رو دوست داشتم.

كرنش اژدهاي محبوب دنريس به جان اسنو هم خيلي بهم حال داد توجه داشته باشين كه من اصلا جزو طرفدارهاي دنريس نيستم . بنظرتون به خاطر خون تارگرين تو رگهاش بود يا شخصيت قوي جان؟

اين اپيزود يك اپيزود خوب تو يك سيزن متوسط بود به خاطر همين موضوع بهترين نمره اي كه تا به حال به اين سيزن دادم رو براي اين اپيزود ميذارم نمره 9

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاید نباید برای بار چندم بش اشاره کنم

اما باگ زمانی

تا جایی که منابع از قسمت اول به یاد دارم رابرت باراتیون هم در کمتر از یک ربع(۱۵دقیقه ) به وینترفل رسید

شاید همه دوستان یه ماه و همراهش بودن

من که کینگز لندینگ موندم از راه خبر ندارم

قبل از شروع فصل سازندگان گفتن که روند داستان تنده

دیگه توقع نداشته باشید برای هر چی که شده یه ۲۰ دقیقه وقت بزارن

چیزی که ناراحت کننده است نابودی احتمالی نسلهاست

 

از بودن سرسی تو سریال یه ۲فصلی هست خسته شدم و خیلیها ها شدن

آی کاش همین فصل کلش کنه شه

حیف تارلی ها ایکاش سرسی جاش کباب میشد

تو تریلر ها یه جا دیدم یه چهره تمام سیاه شده داره شمشیر میکشه اول فکر کردم هانده

حالا مطمئن شدم

سر بران بلک واتره

 

عاشق سینمای صامت بعضی از سکانسها شدم

آریا تو تعقیب بیلیش

لمس اژدها توسط یک اژدها (دایر ولف )

 

 

گندری م کامل سعی می کنه مثله پدرش باشه هرچند خیلی راه داره تا رابرت

همین که هاند توش یه پارس کرد یعنی قسمت خوبی بوده

 

 

دوستان

که به زبان انگلیسی مسلط تر هستن

میتونن متن نامه تو دست آریا اینجا بنویسن برام

دقیقا منظورم دوستان بودن

هی تو اره

با خوده توام

برندون معمار (وسوسه گر )

اگر میشه انگلیسی شو بزار

حالا ترجمه نکردی مهم نیست

ممنون میشم

درضمن اظهاره نظر کن راجبه فیلمنامه لو رفت ه که آیا دقیقا درست بود با این قسمت یا نه

مرسی رفیق

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اپیزود پرباری بود

بخش کشتن رندل تارلی و پسرش یکمی ما رو یاد جافری میندازه که بهش گفتن ند استارک رو بفرست نگهبانان شب ولی اون اعدامش کرد (البته جافری کجا و دنریس کجا ) این نشون داد دنریس ملکه خوبی نیست، لعنتی این عالیه گند میزنه به همه تئوری های مزخرف که آخرش دنریس برنده میشه! حتی ممکنه تیریون و واریس از دنی جدا بشن. دنریس هم دیگه با این نگاهاش مثلا میگه من عاشق جان شدم!

 

ما فصل های قبل دیدیم که اسب ها و حیوانات هم از وایت واکر ها میترسن، حالا اینجا که نشون میداد کلاغ ها بالای سرشون پرواز میکنن من به همین فکر میکردم که یه دفعه نگاه شاه شب حسابشون رو رسید.

 

گندری هم بالاخره بعد سال ها پیداش شد، خیلی جوگیر شده مثل رابرت براتیون پتک برداشته. و باز هم شاهکاری دیگر از سر داووس با همکاری گندری

 

آقا سرسی چرا بچه دار شد یه دفعه! یعنی کی فکرشو میکرد

 

سم هم دیگه حرفه ای شده هرچی شد شد، نشد آخر شب میدزدیم و فرار میکنیم و یه سوال آیا سیتادل رو آتیش زد؟

 

اینطور که توی پرموی قسمت بعدی نشون داد، هفته دیگه جنگ با وایت واکر ها داریم و خوشبختانه کار به فرار کردن میرسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

baristan s » دوشنبه مرداد 23, 96 10:19 am[/url]"]شاید نباید برای بار چندم بش اشاره کنم

اما باگ زمانی

تا جایی که منابع از قسمت اول به یاد دارم رابرت باراتیون هم در کمتر از یک ربع(۱۵دقیقه ) به وینترفل رسید

شاید همه دوستان یه ماه و همراهش بودن

من که کینگز لندینگ موندم از راه خبر ندارم

قبل از شروع فصل سازندگان گفتن که روند داستان تنده

دیگه توقع نداشته باشید برای هر چی که شده یه ۲۰ دقیقه وقت بزارن

چیزی که ناراحت کننده است نابودی احتمالی نسلهاست

 

از بودن سرسی تو سریال یه ۲فصلی هست خسته شدم و خیلیها ها شدن

آی کاش همین فصل کلش کنه شه

حیف تارلی ها ایکاش سرسی جاش کباب میشد

تو تریلر ها یه جا دیدم یه چهره تمام سیاه شده داره شمشیر میکشه اول فکر کردم هانده

حالا مطمئن شدم

سر بران بلک واتره

 

عاشق سینمای صامت بعضی از سکانسها شدم

آریا تو تعقیب بیلیش

لمس اژدها توسط یک اژدها (دایر ولف )

 

 

گندری م کامل سعی می کنه مثله پدرش باشه هرچند خیلی راه داره تا رابرت

همین که هاند توش یه پارس کرد یعنی قسمت خوبی بوده

 

 

دوستان

که به زبان انگلیسی مسلط تر هستن

میتونن متن نامه تو دست آریا اینجا بنویسن برام

دقیقا منظورم دوستان بودن

هی تو اره

با خوده توام

برندون معمار (وسوسه گر )

اگر میشه انگلیسی شو بزار

حالا ترجمه نکردی مهم نیست

ممنون میشم

درضمن اظهاره نظر کن راجبه فیلمنامه لو رفت ه که آیا دقیقا درست بود با این قسمت یا نه

مرسی رفیق

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این قسمت تا الان قسمت مورد علاقه من تو فصل 7 بوده و بهش برای اولین بار 10 دادم

بنظرم هیچ موضوعی اضافه نبود و از دیدنش واقعا لذت بردم

ملکه دنریس رویکردش بنظرم کاملا صحیح بود در برابر تارلی ها،یه خائن همیشه خائنه و جزای خیانت مرگه ولی حرکت پسرش دیکون واقعا شحاعت در عین حماقت بود.در ضمن این دلیل رندل تارلی رو که میگه تو خارجی هستی و سرسی اینجا بزرگ شده واقعا برام مسخره بود،یعنی این همه دیوانگی های سرسی فقط در برابر اینکه تو وستروس بزرگ شده؟

بازی کلارک تو این قسمت رو دوست داشتم خوب تونست نقش ملکه محبوبمو در بیاره مخصوصا در مواجهه با جورا،احساس تو چهرش موج میزد و یا تو دیالوگاش با جان اسنو...

جیمی و تیریون و سرسی،جون به جونشون کنن لنیسترن،البته هوششون بد نیست گرچه به پای تایوین نمیرسن سه تاشون باهم...

گندری هم بالاخره اومد و چه باصلابت هم بود پسر حرامزاده غاصب،سکانس تو غار و معرفیش به جان جالب بود و بامزه،کلا سر داووس داره بار کمدی سریال رو به دوش میکشه تو فصل 7...

چه گروه 7 نفره جذابی شدن واقعا،منو یاد فیلمایی مثل رونین انداخت چفت شدنشون باهم،دوست دارم اپیزود بعد بیشتر باشن تو سریال و اصلا عملیاتشون پشت دیوار میتونه خودش یه فیلم سینمایی بشه با حضور جان اسنو،تورموند،بریک دنداریون،جورا مورمونت،توروس میر،سندور کلگین و گندری...

اما بنظرم نابسامان ترین قسمت وستروس در حال حاضر وینترفلهستش با بازیگردانیه بیلیش،نمیدونم چطور دوستان این موجود رو دست کم گرفتن،باید هر لحظه آماده یه فاجعه تو وینترفل باشیم...

و لرد های شمالی،نمیدونم اسمشونو چی میشه گذاشت،غول های پر ادعا،یا لردهای همیشه مدعی،هیچوقت نمیشه بهشون اعتماد کرد،من موندم استارکا چجوری تا الان تونستن با این همه خودسری لردهاشون دووم بیارن...

منتظر بحث های داغتون هستم عالیجنبان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

داستان دقیقا طبق فیلم نامه لو رفته پیش رفته و مثل اینکه این قضیه صحت داشته باریستان عزیز

خوشحالم بحث زودتر از اون چیزی که فکر میکردم شروع شد

دوستان انتظار داشتن دنریس چکار کنه؟تارلی هارو آزاد کنه؟یا بندازتشون زندان؟آزاد کردن که فکر کردنشم خنده داره ولی زندان،یه خائن رو تو زندان نگه داره که چه اتفاقی بیفته دقیقا؟تواب بشن؟پیشنهاد من به شما اینه،هرگز هیچ کجایی و در هیچ زمانی به یه خائن اعتماد نکنید و بهش فرصت اینکه بخواد یه روزی خنجرشو بزاره رو گلوتون ندید.

دوستانی که میفرمایند وایت واکرا هنوز نرسیدن،میشه توضیح بدن چجوری باید از دیوار رد بشن؟راهشو پیدا کردن؟بیان پایین دیوار بشینن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کلا تا حالا توی خیلی از فیلم ها هم دیدیم که افراد از طریق پریدن تو اب از دست پلیس و دشمناشون فرار میکنن که به نظرم خیلی غیر منطقیه مخصوصا با اون زره سنگینی که جیمی داشت ولی به نظرم با فرار جیمی دیگه 99 درصد سرسی به دست جیمی میمیره.

 

این لرد های زیردست شمالی هم خیلی نفهم و ابلهن ولی لرد های زیردست جنوبی اینطور نیستن مثلاخیلی فرق بین لرد تارلی و لرد گلاور ابله هست.

خدا رحم کنه بیلیش نزنه همه چی رو به هم بزنه.دیگه حال و حوصله قیافه های از خود راضی سرسی و بیلیش رو ندارم یکی بزنه این دوتا رو بترکونه.

 

با دست زدن جان به اژدها حال نکردم و به نظرم حرکت به شدت هالیوودی و چیپی بود .یه اژدها واسش مهم نیست که طرف مقابل تارکرین باشه یا نه اکه واسشون مهم بود 100 تا تارکرین تو رقص اژدها به دست اژدها کشته نمیشدن.

 

و اما بهترین قسمت های این فصل مربوط به صحنه های گندری بود چه توی غار چه توی ساحل.خیلی با پتک و رابرت بازیاش حال کردم خدا رو شکررررکه یه براتیون به سریال برگشت واقعا دلم واسشون تنگ شده بود .گروه ی که رفتن به خارج دیوار خیلیییییی خفن بودن.به این قسمت 9 میدم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد نظر كينگ وينتر در مورد قتل سرسي به دست جيمي شك دارم. اين نكته رو در نظر بگيرين كه سرسي حامله هستش. بنظرم سازنده هاي سريال با اين حركت زنده موندن سرسي رو تا آخر اين فصل تضمين كردن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من فیلم‌نامه این قسمتو خوندم. خیلی حذفیات داشت. کلیت همون بود. تو جزئیات فرق داشت

دیالوگ جیمی و بران کاملا متفاوت بود

کشته شدن رندیل تارلی ولی از فیلم‌نامه بهتر دراومده بود

تو فیلم‌نامه گیلی اشاره میکنه که سپتون داره میره دورن تا ازدواج ریگار و الیا مارتلو لغو کنه و ریگار در یک جشن مخفی با لیانا استارک ازدواج کنه. و سم میگه چرا باید این اتفاق بیفته؟! بعد سم تو فیلم‌نامه درگیر میشه و یکی از محافظای سیتادل رو میکشه

برخورد جیمی و تیریون هم خیلی بهتر از فیلم‌نامه دراومده بود و باورپذیرتر بود

گفتگوی سم و استادا خیلی مختصرتر شده بود

اونجا که تو ایست‌واچ بودن باز بهتر از فیلم‌نامه شده بود

اما در مورد جر و بحث سانسا و لردهای شمال، خیلی کمترش کرده بودن. همینطور بحث سانسا با آریا

ها جان هم تو فیلم‌نامه به دینریس میگه دنی! و دنی حس عجیبی پیدا میکنه.

با این حال فیلم‌نامه‌ش بیشتر به دلم نشست. روایات مکتوبو دوست دارم. اگه باز فیلم‌نامه لیک شد خوشحال میشم بدین بخونیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

قسمت بدی نبود و با ندیده گرفتن پرش های زمانی و به هم ریخته بودن اون 8 نمره مناسبیه

 

با توجه به ثبت رسمی پس جان یا همون جهیریس تارگرین میشه پادشاه بر حق به نظر شما دنی با این قضیه کنار میاد

 

جیمی هم به نظرم داره نا امید میشه از سرسی و نقش بازی میکنه اگه غیر از این باشه واقعا احمق به تمام معنا هستش

 

گندری خبر نداره باباش بابای جان رو کشته

 

و آریا اگه واقعا فریب بیلیش رو خورده باشه تموم اون تمرینات و فرار کردناش بی معنی هست و میشه نتیجه گرفت که پیتر خدای هرج و مرج هست واقعا

 

سر جورا از کجا تورس رو میشناسه یکم عجیب بود

 

 

با رفتن سم به وینترفیل مطمئن شدم که فیلنامه های لو رفته درسته و هفته دیگه شاه شب یه اژدها گیرش میاد

 

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم این قسمت و قسمت 4 از بهترین قسمت های سریال بودن هم از نظر جلوه های ویژه و هم body language بازیگر ها مخصوصا تو قسمت 5 حرف نداشت.خصوصا دنریس خیلی با چهره اش قشنگ حرف میزد و واکنش نشون میداد.بقیه بازیگرا هم به نسبت همینطور.

ولی به نظر منم نجات پیدا کردن جیمی خیلی مسخره بود مخصوصا اینکه اون ور رودخونه اومدن رو سطح آب و دیگه اثری از هیچ آدمیزادی نبود!

و البته اینکه سرعت رفت و آمد کاراکتر ها به جاهای مختلف وستروس خیلی زیاد شده و در عین حال ارتش مردگان هنوز به دیوار هم نرسیدن خیلی مسخره هست و یکم واقعا رو مخه!

منم خیلی مشتاقم بدونم متن نامه ای که دست بیلیش بود دقیقا چی هست فقط حدس زدم نامه ای هست که سانسا واسه جان نوشته که تو قسمت بعد جان داره به دنریس بازگو میکنه که آریا و برن برگشتن و برن ارتش مردگان رو دیده که به قلعه شرقی میرن.

ولی اگر کسی متن نامه رو دقیق متوجه شده و بگه ممنون میشیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
سر جورا از کجا تورس رو میشناسه یکم عجیب بود

در طول شورش گریجوی ها بر علیه رابرت این دو تا توی یک جبهه بودن بر علیه گریجوی ها

دوستان یکم با دقت سریالو ببینن،نامه سانسا به جان؟استاد گفت لوین همه اسنادو بایگانی میکرد یعنی این تامه از اسناد استاد لوین مرحوم اومده بیرون...

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد نظر xerxes4396 باید بگم که به نظرم سرسی دروغ میگه ویا شاید بچه بمیره در هر صورت احتمال کشتن سرسی بالاس.

جناب جورامون و ریگار عزیز لطفا کامنت john stark رو زود ویرایش کنید که یه اسپویل وحشتناک توشه

 

john stark داری چیکار میکنی بابا سریال رو نابود کردی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winter King » دوشنبه مرداد 23, 96 11:12 am[/url]"]در مورد نظر xerxes4396 باید بگم که به نظرم سرسی دروغ میگه ویا شاید بچه بمیره در هر صورت احتمال کشتن سرسی بالاس.

جناب جورامون و ریگار عزیز لطفا کامنت john stark رو زود ویرایش کنید که یه اسپویل وحشتناک توشه

 

john stark داری چیکار میکنی بابا سریال رو نابود کردی

 

 

شرمنده الان درستش میکنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نامه اي كه آريا پيدا كرده همون نامه اي هست كه براي تسليم شده به راب نوشته بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کم کم که داریم به آخر داستان نزدیک میشیم قسمت های دلهره آور داره بیشتر میشه

تند بودن داستان هم کاریش نمیشه کرد دیگه باید بیخیال این قضیه بشیم

 

یک سوال مهم

اگر جان میخواست یک عدد وایت واکر رو بگیره بیاره ، خب ب کمک دنی و اژدها سواری راحت تر میتونست بره اونور دیوار و برداره بیاره این ور دیوار ، الان با اون همه وایت واکر چیکار میخوان بکنن .. عجب بدبختی هست ا

 

مهره گردانی خدای آتش هم جالبه ، امیدوارم هیچکدوم از این تیم هفت نفره نمیرن

دیالوگ هاشونم عالی مخصوصا تورموند ، خدا کنه قسمت بعد کل اش برای اینها باشه هم حرص میخوریم هم حال میکنیم

 

قسمت ثبت رسمی ازدواج پرنس ریگار هم تو این قسمت خیلی سورپرایز کننده بود ، استاد اعظم ناخواسته به سم کمک کرد

 

قسمت رندل تارلی ، اصلا خوشم نیومد ، از سوزانده شدن خودش و پسرش اصلا خوشم نیومد

 

دیدار سر جورا و دنی اگه سر جورا کامل میگفت : من اینجا نبودم اگه -> سمول تارلی من رو درمان نمیکرد ، اینطوری قیافه دنریس دیدنی تر بود

 

وینترفل هم حضور آریا نشون داد خیلی مفید هست ، اما این که لیتل فینگر فهمیده آریا سر و گوشش میجنبه ، نشون میده حواسش هست

 

قسمت نگاه کردن شاه شب به کلاغ ها و ترسیدن برن هم جالب بود

 

در کل سکانس ها رو ک آدم میبینه متوجه میشه که بیشتر ب سمت حماسی شدن میره ، اژدها و جان ، تیم هفت نفره و...

 

ایکاش هکر ها کل فصل رو بیرون میدادن با کیفیت مردیم از بس حرص خوردیم

 

دوستان مرسی که اسپویل رو رعایت میکنید با استرس دارم نوشته ها رو میخونم

 

اما کماکان میگم جان با دنی با اژدها سواری باید میرفتن یک دونه وایت میگرفتن

دروگون با دهنش میتونست نگه داره

یا برن با ارتباط گرفتن با بنجن میتونست راحت ی دونه وایت اسیر کنه

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
xerxes4396 » دوشنبه مرداد 23, 96 11:15 am[/url]"]نامه اي كه آريا پيدا كرده همون نامه اي هست كه براي تسليم شده به راب نوشته بود

 

 

 

 

یعنی همون نامه ای که سرسی، سانسا رو مجبور به نوشتنش کرد؟!بیلیش به چه دردش میخوره خب؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

jon stark

دپرسم کردی داداش ولی مشکلی نیست پیش میاد

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستانی که در مورد نامه ای آریا خوند مشکل دارند

باید بگم این نامه ی سانسا در قسمت 8 فصل اول به مادرش هست که با اصرار سرسی به اینکه ند استارک خیانت کار هست سانسا مینویسه و برای مادرش میفرسته

خود سانسا و بیلیش در حال آماده سازی برای خلع جان اسنو و جانشینی سانسا هستند و این نامه که خیلی به ضرر سانسا هست رو میخان از بین ببرن

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Saghi » دوشنبه مرداد 23, 96 11:23 am[/url]"]
xerxes4396 » دوشنبه مرداد 23, 96 11:15 am[/url]"]نامه اي كه آريا پيدا كرده همون نامه اي هست كه براي تسليم شده به راب نوشته بود

 

 

 

 

یعنی همون نامه ای که سرسی، سانسا رو مجبور به نوشتنش کرد؟!بیلیش به چه دردش میخوره خب؟!

 

اینطوری خیلی راحت میتونه سانسا رو هم توی لیست آریا قرار بده و اتحاد بین استارک ها از بین میره فقط امیدوارم برن سیب زمینی یه کاری بکنه در این مورد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه قضیه خیانت سانسا به حان و همدستیش با بیلیش درست باشه،لایق مرگه واقعا،به شخصه چتر حمایتی خودم رو توی فروم ازش بر میدارم،من نگران آریا هستم بیشتر...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Sr Baristan » دوشنبه مرداد 23, 96 11:30 am[/url]"]اگه قضیه خیانت سانسا به حان و همدستیش با بیلیش درست باشه،لایق مرگه واقعا،به شخصه چتر حمایتی خودم رو توی فروم ازش بر میدارم،من نگران آریا هستم بیشتر...

خیلی داره ناجور پیش میره بیلیش خیلی ریز داره نابود میکنه اتحاد وینترفیل رو و از آریا هم بعید هست که اینقدر راحت بازیچه قرار بگیره

 

ولی با توجه به اسپویل ها خیالم راحته در مورد بیلیش

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×